تمدنها مفاهمه تفاهمو
كردستاني سوران
ي"تمدنها برخورد" نظريه رد در حاضر مطلب :اشاره
شناخت" به موسوم قرآني تعليمات بر مبتني و هانتينگتون
مفاهمه و تفاهم فرهنگي ، تكامل فرهنگها ، متقابل و تكاملي
تبيين نوشتهبه اين در نگارندهاست شده ارائه "تمدنها
اصول و پرداخته فرهنگها تكامل و تكاملي شناخت سير
تمدنها مفاهمه و تفاهم آينده ، جهان در را انساني مناسبات
.ميداند
انديشه گروه
تمدن تعريف
دستهبندي و موجوديت بالاترين تمدن هانتينگتون ، نظر از
است انساني جوامع فرهنگي هويت سطح گستردهترين و فرهنگي
همچون مشتركي پارامترهاي آن ، يافتن عينيت و تحقق در كه
تمدنها.دخيلند نهادها و سنتها مذهب ، تاريخ ، زبان ،
و ميكنند افول و ظهور كه ميگردند محسوب پويا سامانهاي
تاريخ گستره نظريه ، اين درادغامند و انشعاب قابل
تشكيل را بشر تاريخ بخش گستردهترين واقع در تمدنها
مرزها اين تشخيص اما واقعي ، تمدنها بين مرز و ميدهد
تمدن و فرهنگ مفاهيم تنها نه نظريه ، اين در.است دشوار
تلقي "تمدن" معادل "فرهنگ" و نيستند مشخص دقيق طور به
كار به يكسان نيز "تمدن" و "مذهب" مفاهيم بلكه شده ،
با "تمدن" و "مذهب" و "فرهنگ" مقوله سه لذا.رفتهاند
معناي يك شده ، ياد مفهوم سه هر از و شدهاند خلط يكديگر
.ميگردد متبادر ذهن به مبهم و واحد
تمدنها برخورد
فزايندهاي شيوه به تمدني هويت هانتينگتون ، عقيده به بنا
بين تعامل براثر نويني نظم و يافت خواهد اهميت آينده در
در تمدنها اين.گرفت خواهد شكل بشري هفتگانه تمدنهاي
از خطوط آنها بين در و گرديد خواهند مشخص يكديگر امتداد
شد خواهد ايجاد -"فرهنگي گسل خطوط" به موسوم -همگسيختگي
امتداد در تمدنها اين بين تصادمات و برخوردها مهمترين و
واپسين درگيريهايي ، چنين.داد خواهد رخ گسل خطوط همين
هانتينگتون.بود خواهد مدرن جهان در تمدنها تكامل مرحله
اين اصلي جبهههاي كه ميورزد تاكيد نكته اين بر
تمدنهاي برابر در غرب تمدن جبهه عمده طور به درگيريها ،
.بود خواهد كنفوسيوسي ، و اسلامي تمدنهاي خاصه غيرغربي ،
بررسي شايان عمده نكته چند تمدنها ، برخورد نظريه خصوص در
:است توجه و
از نامعلومي آينده در تمدنها برخورد از فرضيه اين -1
و مكان و زمان نظريه ، اين اساس بر.ميدهد خبر بشر تاريخ
.نيست مشخص تصادمات يا تصادم اين چگونگي
جاي به تمدن و فرهنگ نمودن جايگزين با هانتينگتون -2
پايان از پس كه است باور اين بر اقتصاد ، و ايدئولوژي
و ديپلماتها سيطره در جهان سرد ، جنگ تاريخي دوره
سياست و ماند نخواهد كشورها و دولتها بر حاكم ژنرالهاي
اراده با و تمدنها اساس بر دنيا ، آينده مناسبات و جهاني
.خورد خواهد رقم فرهنگسازان
امكان تنها نه كه است اعتقاد اين بر هانتينگتون -3
برخوردها اين بلكه داشت ، خواهد وجود تمدنها برخورد
اين از.بود خواهد پيشگيري غيرقابل و اجتنابناپذير
فرهنگي گسل را آن وي كه تمدنها بين شكاف منطقه در گذشته ،
(Bloody Border) خونين درگيريها اين است ، ناميده
.ميشود پيشبيني
هانتينگتون ، نظريه در توجه قابل نكته چهارمين -4
اين وي عقيده به.است تمدنها بين اختلاف زمينههاي
مهمتر و سنت فرهنگ ، تاريخ ، زبان ، :از عبارتند زمينهها
در تمدني بين اختلافات اين گذشته ، اين از.مذهب همه از
شد خواهد وخيمتر و گستردهتر اقتصادي منطقهگرايي شرايط
باشد ، داشته وجود بيشتري فرهنگي اشتراكات چه هر و
به سويي ، از.نهاد خواهد فزوني روبه اقتصادي منطقهگرايي
اين كه است شدن كوچكتر حال در جهان ارتباطات ، انقلاب علت
تمدنها بين تفاوتهاي دامنه بر فراگير ، آگاهي افزايش
اقتصاد يافتن سامان دليل به ديگر ، سوي از:افزود خواهد
ملت ، ) هويت آن ، از ناشي اجتماعي تحولات و جهاني نوين
مذهب ، اجتماعي پايگاه آن جاي به و شد خواهد تضعيف ها(دولت
تقويت بشري ، جوامع و آحاد دهنده پيوند عامل عنوان به
.گرديد خواهد
انساني خصايص از نفرت ، كه است باور اين بر هانتينگتون -5
تا دارند نياز دشمناني و رقيبان به همواره انسانها و است
.گيرند بهره آنها از انگيزهاي عنوان به زندگي ، تحركات در
و تجاري رقيبان به هميشه انساني ، جوامع و آحاد لذا
انگيزاننده نقش حريفان اين تا نيازمندند سياسي مخالفان
طور به آدميان اين بنابر.نمايند ايفا آنها براي را
آنها با كه را كساني و نميكنند اعتماد يكديگر به طبيعي
را آنان سان بدين و نميدانند خود از باشند ، داشته فرق
توانايي تا ميكوشند و ميكنند تلقي تهديد يك
است رو اين از هم.نمايند احراز را آنها به آسيبرساندن
در را تمدني تصادمات و منازعات فرهنگها ، اختلافات كه
.ميدهند شكل آينده دنياي
به تمدنها ، برخورد نظريه اعلام از پس هانتينگتون -6
چارهجويي ، سر از نيز را پيشنهادهايي خود ، حجت متمم عنوان
:گونه بدين.ميدهد ارائه غرب ، منافع حفظ جهت
خطوط ايجاد از پيشگيري براي بايستي غرب كلان ، سطح در (يك
مهاجر گروههاي و داخلي دشمن با فرهنگي ، چند زمينه در گسل
.كند مبارزه غيرسفيدپوست
تمدنهاي با مقابله براي بايستي غرب كلان ، سطح در (دو
-كنفوسيوسي و اسلامي تمدنهاي آنها مقدم صف در و -دشمن
آنها با و كند جذب را خود به نزديكتر و مشترك تمدنهاي
.گردد متحد
تمدن داخل در بيشتري اتحاد بايستي مدت ، كوتاه در (سه
.شود محقق (آمريكايي -اروپايي) غربي
در را استراتژيك سلاحهاي بايستي غرب مدت ، كوتاه در (چهار
سيطره و نمايد تحريم و تعطيل و تحديد دشمن ، تمدنهاي جبهه
.دهد توسعه آسيا جنوب و شرق در را خود نظامي
و فرعي تمدنهاي از بايستي غرب مدت ، كوتاه در (پنج
.كند حمايت متخاصم كشورهاي در غرب به متمايل گروههاي
، "ثروت" عامل چهار بايستي غرب درازمدت ، در (شش
از كه را "جنگي ابزار و سلاح" و "مهارت" ، " تكنولوژي"
سازنده عناصر از و جوامع ، مدرنيزاسيون در موءثر عوامل
داشته خود انحصار در بشمارند ، اقتصادي توان و نظامي قدرت
.باشد
و تمهيدات سازي خنثي منظور به غرب درازمدت ، در (هفت
و شناخت به بايستي رقيب ، تمدنهاي محتمل اتحاد و عواقب
خود استراتژي و يازد دست خودي غير تمدنهاي از عميقي درك
بازمانده امحاي نيز و تمدنها اين مشترك عناصر جذب بر را
.سازد متمركز آن ،
تمدنها برخورد نظريه نقد
"تمدنها برخورد" جنجالي و بحثانگيز نظريه اعلام از پس
تئوري ، اين رد و نقد و تحليل در هانتينگتون ، سوي از
اين در انتقادي مقالات رشته يك و درگرفت بسياري مناقشات
موضوع گوناگون ، ازديدگاههاي و درآمد تحرير رشته به زمينه
درآمدي عنوان به مقام ، اين در نگارندهشد نهاده بحث به
چند مواردي به تمدنها ، برخورد نظريه بر خويش شخصي نقد بر
ميكند اشاره جهاني ، سطح در بررسيها و نقد مجموعه اين از
به تفصيل به خويش ، اسلامي ديدگاه از سوم فصل در سپس و
نظر خصوص اين در و پرداخت خواهد هانتينگتون نظريه نقد
.نمود خواهد اعلام قرآني تعليمات اصول به اتكاء با را خود
بر رد و نقد موارد اهم مرور به را فصل اين اينرو ، از
.ميدهيم اختصاص هانتينگتون نظريه
نظريه از انتقاد در كروكر ، چارل و روبنشتاين ريچارد (1
نظام كه كشوري ميان 180 از:نوشتهاند تمدنها برخورد
كشور ميتوان 15 حداكثر ميدهند ، تشكيل را جهاني معاصر
اكثريت كه اعتبار اين به خواند ، "ملت" عنوان به را
واحدي هويت و مشترك نياكان كه معتقدند آنها مردم گسترده
كشورها براي قاعده يك صورت به بودن ملتي چند.دارند
جمعيتي آنها از درصد حدود 40 كه طوري به است ، درآمده
مختلف قوم پنج يا و چهار به متعلق افراد از كه هستند
بزرگترين فعلي ، كشورهاي كل سوم يك در.است شده تشكيل
.نميدهد تشكيل هم را كشور آن جمعيت اكثريت حتي ملي ، گروه
يك پس باشد ، كشورها مختص "صرفا تنوعي چنين وجود اگر
ويژگيهاي چه داراي تمدني چند يا قومي چند امپراتوري
بود؟ خواهد ديگري
در راند مطالعاتي موءسسه برجسته پژوهشگر فولر ، گراهام (2
ضمن ،"آينده ايدئولوژي" به موسوم مقالهاي در آمريكا ،
عنوان به تمدن و فرهنگ معرفي و تمدنها برخورد اصل تاييد
را تمدنها برخورد علت برخوردها ، اين مسبب و اصلي عامل
سلطه اعمال و تاريخي تحقير ثروت ، و قدرت ناعادلانه توزيع
اين حال هر در اما ;ميداند كوچك ملتهاي بر نظامي /سياسي
،(ص)اسلام پيامبر حقانيت ميان نزاع را تمدني كشمكشهاي
غرب تكليف فولر.نميكند تلقي (ع)مسيح حضرت و كنفوسيوس
بنيادگرايانه جنبشهاي و رقيب تمدنهاي با مواجهه در را
.ميداند "سوم جهان كشورهاي نوسازي" در آنها ، از منبعث
به نسبت فولر ديدگاه اختلاف اصلي تمركز واقع در
را تمدنها درگيري هانتينگتون كه است آن هانتينگتون
برخورد اين از پيشگيري فولر اما ميخواند ، اجتنابناپذير
از كه است معتقد زمينه اين در و ميداند ممكن را تمدني
جريان سه يافته تكامل نماينده يگانه غرب آنجائيكه
و عملگرايي /دمكراسي و بشر حقوق /آزاد بازار سرمايهداري
منظور به لذا است ، "ملت -دولت" مجموعه ميان صحيح ارتباط
غير تمدنهاي و غرب ميان برخوردها اين بروز از جلوگيري
و سازي همسان اقدامات ميبايست غرب سياسي رهبران غربي ،
دولتهايي و نمايند آغاز سوم جهان كشورهاي در را نوسازي
خود جامعه در نوسازي و اصلاحات ايجاد به قادر كه را
.رسانند ياري نيستند ،
نظريهپردازان از تن دو تافلر ، هايدي و تافلر الوين (3
تز و تاريخ پايان بر مبني فوكوياما تئوريهاي رد با غربي ،
برخورد از ديگري گونه تمدنها ، برخورد بر مبني هانتينگتون
با تافلرها.ميكنند مطرح جهاني عرصه در را تمدنها
دو به جهان تقسيم گانه ، سه تمدنهاي ابر طرح درانداختن
را هانتينگتون هفتگانه تمدنهاي به يا شرق و غرب نيمه
كشورهاي مناسبات كه باورند اين بر و ميكنند اعلام مردود
"دانايي" و "صنعتي" و "كشاورزي" تمدن سه سيطره تحت جهان
:تفصيل بدين.ميگيرد شكل
(ع)مسيح ميلاد از پيش سال هزار هشت از كشاورزي ، تمدن -الف
مانده پويا و كارا هم هفدهم سده پايان تا و گرديده آغاز
فعاليتهاي شاخصه كه است بيل كج تمدن نوع اين نماد.است
.ميآيد شمار به كشاورزي
كشف با ميلادي سالهاي 16501750 فاصله در صنعتي ، تمدن -ب
زماني مدت براي يعني حاضر ، قرن تا و شده آغاز بخار نيروي
تمدن ، اينگونه نماد.است بوده ماندگار سده ، سه بر بالغ
انبوه توليد و ارزان كار نيروي با كه است مونتاژ خط
.ميشود شناخته
جهاني فراگير تمدن ابر آينده در كه دانايي ، تمدن -ج
منابع:از بود خواهند عبارت آن شاخصههاي و بود خواهد
از پيشرفتهتر توليدي روشهاي احياءپذير ، و متنوع انرژي
الكترونيك ، كلبه صنعتي ، كارخانههاي مونتاژ خطوط
همسان از فراتر جديد ، رفتاري قواعد ارتباطي ، شاهراههاي
پول ، انرژي ، تمركز و تراكم از فراتر سازي ، همزمان و سازي
...و قدرت
گانه ، سه تمدنهاي ابر از يك هر كه باورند براين تافلرها
همه و جديد اصلاحات از موجي و نوين نظمي واقع در
صنعتي تمدن اول ، موج به را كشاورزي تمدن لذا.جانبهاند
تعبير سوم موج به را دانايي تمدن و دوم موج به را
غرب جهان اصلي تنازع و تصادم كه معتقدند آنان.نمودهاند
و دوم موج صنعتي تمدن برخورد از ناشي "اساسا درآينده ،
در كه است حالي در اين.بود خواهد سوم موج دانايي تمدن
كشاورزي تمدن ميان برخورد همچنان دنيا ، مناطق از بسياري
تئوري تبيين از پس تافلرها.دارد استمرار صنعتي تمدن و
تمدن "نهايتا كه ميگيرند نتيجه چنين بالاخره خودشان ،
و سيطره در دنيا و شد خواهد مسلط آينده برجهان سوم موج
.گرفت خواهد قرار دانايي تمدن از منبعث پديدههاي انحصار
رايانهها ، :از عبارتند سوم موج از برخاسته پديدههاي
نوين ، مديريت نوآوريها ، ارتباطي ، و اطلاعاتي شاهراههاي
تعليم نرمافزار ، پيشرفته ، تكنولوژي مردمي ، فرهنگ گستره
پزشكي ، پيشرفته مراقبتهاي پيشرفته ، آموزش نوين ، تربيت و
...و جهاني اقتصاد
فلسفه و زبانشناسي بخش استاد چامسكي ، نوآم پروفسور (4
علوم و هنر آكادمي عضو و ماساچوست تكنولوژي انستيتوي
نقطه لندن ، چاپ الحيات مجله با مصاحبهاش ضمن آمريكا ،
غرب جنگ اعلان بر مبني هانتينگتون تز درباره را خويش نظر
ندارند ، سازگاري غربي ارزشهاي با كه تمدنهايي تمامي به
به آمريكا نياز اخير ، دهه سه در:ميدارد ابراز چنين
سال ، شصت هر در تقريب به زيرا.است يافته فزوني سازي دشمن
موهوم دشمني از خيالي تصويري بايد خويش دفاع براي غرب
را نقش اين كمونيست شوروي سرد ، جنگ دوران طول در.بسازد
هراسناك و دادن جلوه بزرگ و سازي دشمن.است داشته برعهده
نوعي سوي به و سازد سرگرم را مردم ميتواند آن ، نمودن
طرح ايندهد سوق حاكم نظام به اعتماد و اطمينان
دشمن اين عليه را ملت كه ميسازد قادر را دولتمردان
از كشور داخلي نابساماني و سازد متحد اسطورهاي و موهوم
و آموزشي خدمات ميزان كاهش و جرايم ميزان افزايش قبيل
.دهد نسبت دشمني چنين رابه بهداشتي
رد در كه است انديشمنداني ديگر از نيز كورث ، جيمز (5
بطور.است نموده عقيده اظهار هانتينگتون ، نظريههاي
The Real) واقعي برخورد كه است باور براين او خلاصه ،
و غرب تمدن درون در بلكه تمدنها ، بين در نه ،(Clash
كوششهاي لذا و داد خواهد رخ آمريكا خود در بويژه
موسوم دشمني كردن علم و تراشيدن براي غربي تئوريسينهاي
بود خواهد بيثمر "كنفوسيوسي تمدن" يا "اسلامي تمدن" به
.برد نخواهد جايي به راه و
دارد ادامه
|