"شيرين مرباي" طعم
و حافظ انديشه و شعر در پاك عشق حالات
اسلامي عرفان اكابر
باختين ميخائيل گفتوگويي منطق
شد اعلام فجر فيلم جشنواره سينماهاي
"شيرين مرباي" طعم
كرماني مرادي هوشنگ نوشته "شيرين مرباي" داستان به نگاهي
مونيخ ، بينالمللي كتابخانه سوي از و گذشته ماه :اشاره
به كرماني مرادي هوشنگ نوشته "شيرين مرباي" كوتاه داستان
.شد معرفي سال برگزيده كتابهاي از يكي عنوان
جايزه "مجيد قصههاي" مجموعه خاطر به كه كرماني مرادي
تازگي به است ، كرده دريافت را اندرسن كريستين هانس
انتشارات سوي از "انار لبخند" عنوان با را قصهاي مجموعه
پروين خانم را زير نوشته.است كرده نشر بازار روانه معين
درباره را تحقيقي ادبيات دكتري دوره در كه نوشته سلاجقه
.دارد انجام دست در كرماني مرادي آثار
نهايي فهرست در كرماني مرادي "شيرين مرباي" كتاب
شگفتيهاي از اين و ندارد قرار كودك سال كتاب برگزيدگان
.است سال كتاب داوري كار
سلاجقه پروين
كن ول نكنم ، وا را درش تا.بخورم كه خريدهام را مربا -
.نيستم
(آخر سطر -ص 1)
در هنرمند ، نگاه.ميافتد اتفاق سادگي همين به ماجرا
روبهرو بياهميت ظاهر به واقعهاي با زندگي وقايع بين
هنري اثري و ميدهد قرار خود كار مايه دست را آن ;ميشود
كانون اولين) ميگيرد شكل خانه در داستان.ميشود خلق
را آن ميخواهد است ، خريده مربايي كه پسربچهاي (تربيتي
قادر رايج ترفندهاي كه وقتي ولي اوست حق اين ، و بخورد
را او كنجكاوي قضيه ، يي"چرا" بگشايد ، را آن در تا نيست
قضيه خير از معمول ، شيوه به نيست حاضر و برميانگيزد
.بگذرد
بچهاي پسر ،"شيرين مرباي" محوري شخصيت
;خود سال و همسن بچههاي ويژگيهاي با است معمولي
همه مانند) باشد منال و مال از بينياز كه نيست قهرماني
خسارت ، گرفتن فكر حتي و (رئاليستي آثار شخصيتهاي
قويتر را او انگيزه و مينشاند لبخند لبش بر لحظهاي
ويژگياي كه است اين اطرافيانش با او تفاوت ولي ميكند
علت در كنجكاوي وآن دارد زمانه مرسوم عادت و عرف خلاف
ديگران نظر در است ممكن كه است حقي جهت در تلاش و مسائل
.باشد ناچيز
دو ميدهند ، نشان عكسالعمل ماجرا ، برابر در كه افرادي
:دستهاند
را اقدامش و نيستند موافق او روش با كه -بزرگسالان -الف
ناظم ، همسايه ، مادر ، :مانند -ميدانند وقت اتلاف نوعي
...و پليس تاريخ ، معلم
نگاه و هستند ماجرا پيگير او مانند خودشان كه -بچهها -ب
داستاني حادثه.اوست دهنده ياري آنها ، كنجكاو و هوشمند
به.نيست رئاليستي معمول داستانهاي نوع از اثر ، اين در
شيء بلكه نيست آدمها سر بر داستاني جدال ديگر ، عبارتي
كه ميكند ايجاد گرهاي آن ، "بودن چگونه" كه است معمولي
گره ، اين گشودن جهت در داستان طول در را نويسنده تلاش
.ميدهد شكل
دومين) ميشود وارد مدرسه به دست ، به مربا شيشه "جلال"
و ميشود مواجه متفاوت برخوردهاي با (تربيتي كانون
اين آرزوي در ;ميشود قويتر او ، در ماجرا پيگيري انگيزه
در او آرماني دنياي و بيابد را خويش ي"چرا" جواب كه است
رنگ بعد ، به جا اين از و مينمايد رخ او به خواب عالم
به ماجرا ، شرح از اثر و ميشود پررنگتر داستان ، نمادين
.ميشود وارد محض ، ادبيات قلمرو
و تلويزيون صفحه روي ميآمدند ، جلو رديف به شيشهها"
و ديد را تلويزيون برنامه جلال.ميچرخيدند و ميچرخيدند
بالاي كه مربايي شيشه روي بود افتاده نور.خوابيد گرفت
برق نور توي شيشه.ميآمد پنجره از نور.بود يخچال
".ميزد
(آخر بند ص 72)
كه مردهايي ;ميرسند سر (قانون) دولت اسبهاي خواب ، در و
;گرفتهاند را آنها افسار دارند ، تن به را سربازان لباس
به ملاقه با بقال احمدآقا ;ميكنند صدا را مادرش و جلال
غرور با كه حالي در مربا شيشه با جلال ;ميدهد مربا مردم
به ;ميافتد راه مادرش همراه است ، گرفته بالا را سرش
روي ;است نشسته بالا ، آن سفيدپوش مردي كه ميرسند سالني
جلال به و (.است نشانهاي نماد پرچم ، ) است پرچم سينهاش ،
را شيشه مرد ;بروند جلو كه ميكند اشاره مادرش ، و
موزيك دسته ;ميكند باز حركت يك با را آن در و ميگيرد
ميدهد "جلال" به طلا از مجسمهاي مرد ;ميزند شاد آهنگ
ما ، كشور در كه خوشحالم "!شما بر آفرين":ميگويد و
را چيز هيچ و دارند وقت قدر اين و هستند نوجوانهايي
خواب از "جلال" و....ميتوانند آنها ;نميگيرند سرسري
".ميزند لبخند و ميكند نگاه را برش و دور ;ميشود بيدار
(و 74 ص 75)
دسته دو به "شيرين مرباي" وقايع اثر ، عمودي محور در
:ميشود تقسيم
پيگيري و مربا شيشه در نشدن باز داستاني اصلي حادثه -الف
شكل را داستان منطقي و معلولي و علت روابط كه ماجرا
قابل و منطقي قسمت ، اين در اثر ، (Plot) پيرنگ.ميدهد
.است قبول
شيشه در نشدن باز نتيجه در كه رخدادهايي فرعي ، حوادث -ب
كانون) اجتماع حوادث ، اين مكان و ميپيوندد وقوع به مربا
آراء تفاوت كانون ، اين در كه آنجا از و است (تربيتي سوم
حوادث ، و عكسالعملها اين است ، گستردهتر قشرها تفاوت و
مربا ، گرفتن براي جمعيت ازدحام:مانند است غيرمنطقي گاهي
آنها ، بيدليل فروش و خريد و مربا شيشههاي جمعآوري
كه...و شايعهسازيها كوركورانه ، همچشمي و چشم و پيروي
خاص و طنزآلود زبان با و مبالغهآميز "تقريبا نحوي به
:است منطقي گاهي ، و است شده بيان نويسنده ،
مرباخور جماعت به و ميكردند نگاه را صفها بعضيها ، "
".ميزدند پوزخند
(آخر سطر ص 52)
و اندازه از بيش تاكيد نوعي گاهي ، داستان ، فرعي حوادث
بر موارد ، از بعضي در كه دارد تعليق حالت بر غيرضروري ،
مانندي حقيقت از را آن و ميگذارد تاثير اثر ، اصلي پيرنگ
اثر در زينلي خانم مادر و پدر شدن بيمار) ميكند دور خود
(...و مربا خوردن در زيادهروي
آرام "تقريبا و يكدست حركتي افقي ، محور در "شيرين مرباي"
آفريده نويسنده وسيله به كه كشمكشهايي و حوادث.دارد
كند ميخكوب برجا را خواننده كه نيست گونهاي از ميشود ،
از بعضي كه تاثيري ولي بگيرد ، او از را قرار و آرام و
ژرف عميق ، تاثيري ميگذارد ، خواننده بر داستان ، قسمتهاي
گره گشودن اميد به را خواننده كه است بخش آگاهي و
.ميكشاند خود دنبال به داستاني ،
اثر به ادبي ، آثار در (سمبل) "نماد" كاربرد كه آنجا از
سمت به را رئاليستي آثار و ميبخشد خاصي عمق و ژرفا
از وسيعي طيف نمادها كه آنجا از و ميبرد پيش مدرنيسم
با و دربرميگيرند را خود اطراف مجازي و حقيقي وقايع
خاصيتي هنري آثار به قادرند خود ، پهلوي چند زبان
كه گرفت نتيجه ميتوان ببخشند ، فرامكاني و فرازماني
توانسته كه ديگري ويژگي اثر ، تربيتي درونمايه بر علاوه
از سال برگزيده كتاب عنوان به كتاب اين انتخاب در است
ويژگي باشد ، موءثر مونيخ ، بينالمللي كتابخانه طرف
.است آن در شده گرفته كار به نمادهاي يا نماد جهانشمولي
به وقايع از وسيعي طيف ميتواند "شيرين مرباي" كه چرا
روزه هر كه دربرگيرد را ما دنياي مهم ولي بياهميت ظاهر
و هوشمندانه نگاه گرو در آنها اصلاح و مواجهايم آنها با
به رابطه ، همين در ميتوان كه را ديگري نكته.ماست مسئول
گوياي و تصويرساده داشت ، نظر در اثر درونمايه مكمل عنوان
در ايراني ، بچهاي دختر و بچه پسر سر پشت كه است جلد روي
و مليت به توجه بدون را انسانهايي دربسته ، مربايي شيشه
تصوير هم كنار در نمادين ، شكلي در جغرافيايي ، مرزهاي
خود ، اگر) هستند شيرين مرباي همان واقع ، در كه است نموده
كه گرفت نتيجه ميتوان فوق ، نكات به باتوجه (بخواهند
كه است برداشته جلو به گامي "شيرين مرباي" در نويسنده
جاي به امروز قصههاي هوشمند "جلال" جايگزيني آن ، نتيجه
همين تاثير تحت نهايت ، در.است ديروز دنياي ساده "مجيد"
خود به نمادگونه شكلي "شيرين مرباي" كه است داستاني فضاي
نماينده كدام هر كه زيادي افراد دستهاي بر و ميگيرد
همچون صفها ، پيشاپيش در هستند ، خود اجتماعي نوع يا تيپ
آنها ، راس در كه ميشود حمل خرد ، و كاوش و هوش از پرچمي
جلو دست ، به مربا شيشه جلال":است مدرسه ، شاگرد ،"جلال"
"...كلانتري دم رسيدند دنبالش به بچهها و ميرفت جلو
(سطر 1 ص 26)
كه مربايي شيشه ،(مرباسازي كارخانه) كارخانه رئيس آقاي"
از مادرش و جلال همراه و سردستش گرفت بود ، آورده جلال
".بيرون رفتند اتاق
(سطر 3 ص 82)
و سردستش گرفت را جلال مرباي نشده باز شيشه مهندس ، "
".آمد بيرون اتاق از ديگران از جلوتر
(سطر 6 ص 84)
مربا شيشه.آمد استقبالشان به شيشهسازي كارخانه رئيس"
و گرفت تحويل مرباسازي كارخانه فني مهندس دست از را
".رفتند دنبالش به مادرش و جلال و رفت جلوجلو
(سطر 9 ص 84)
روي ماشين توي نشست و گرفت سردست را مربا شيشه كارگر ، "
راننده به كارگر و نشستند عقب مادرش و جلال و جلو صندلي
"برو:گفت
( سطر 11 ص 85)
از ديگري داستان شكلگيري است ، تامل قابل كه ديگري نكته
ظاهر به واقعه ;است اصلي داستان درون در دست ، همين
در تا آورد بوجود گرهاي تا ميرود كه ديگري بياهميت
ديگري بچه كنجكاوي ،(مدرسه فضاي هم آن قضا از) ديگر جايي
:برانگيزد را
تند دستهايش بود ، خياطي كارگاه توي ،(جلال مادر) مادر"
بلايي چه.نبود كارگاه توي فكرش ولي ميكرد كار تند ، و
افتاده بهاش؟ زده ماشين ماشين؟ زير رفته آورده؟ خودش سر
...و توجوب؟
دخترانه مانتوهاي جلوي و ميزد حرف و ميكرد گريه مادر
"...ميگذاشت علامت
(آخر سطر ص 42)
آن از "تقريبا ولي ميگيرد را خود پاداش جلال سرانجام ،
:بود ديده خواب در كه نوعي
برده را مربايش شيشه پسربچهاي كه شنيدهايد !مدير آقاي"
"كند؟ شكايت ميخواهد و
فكر به كنجكاو و فضول پسر آن اگر.دارم خبر !بله
است درست...نميشود ، باز مربا شيشه در چرا كه نميافتاد
هشدار ما به اما است ناگوار ما براي بچه پسر اين كار كه
.داد
(ص 47 شروع)
مدرسه بچههاي كمك با و مدرسه در داستاني گره آخر ، در
اثر ، تربيتي -آموزشي درونمايه به توجه با كه ميشود گشوده
.باشد همينگونه بايد ،
كه -است دوم داستان پاياني بخش اثر ، برجسته فرازهاي از
يك در ديگر كودكي هوشمند ذهن در است ديگري جرقه خود
:دخترانه مدرسه
كه بودند مانتوها بودن نو و شاد رنگ غرق چنان بچهها"
دختركي امانبود مهم دكمهها ، بين چروك تا چند برايشان
:گفت مدير خانم به و گرفت بالا را اشارهاش انگشت كوچولو
"است؟ چروك مانتوها همه جلوي چرا خانم"
(آخر بند ص 85)
و حافظ انديشه و شعر در پاك عشق حالات
اسلامي عرفان اكابر
/اول 1378 چاپ /موءلف:ناشر /قراگوزلو محمد دكتر :نوشته
تومان قيمت850 /صفحه 148/رقعي قطع
شمسالدين خواجه درباره رساله چهار شامل "پاك عشق حالات"
،"دوستي زيبايي و عشق" عنوانهاي با است شيرازي حافظ محمد
جملگي كه "عشق بلاي" و "عشق غيرت" ،"عقل و عشق"
.است حافظ شعر در عارفانه نمادهاي از زيبايي برداشتهاي
به آن از مختلفي جلوههاي و معشوق و عشق اول رساله در
و پاك عشق و عشق راز.است گرفته قرار بحث مورد تفصيل
شيخ درباب مقايسههايي با همراه..و عشق فرجام و معشوق
عشق ، .است گرفته قرار بحث مورد جلالالدين مولانا و سعدي
معرفتهاي و ارزشها همه اصيل بنياد و اصلي محور حقيقت در
مفهوم اين به محورهاپيوسته همه در عرفان و است صوفيانه
هميشگي موضوع دوم ، رساله دراست يافته قوام و گرفته شكل
و عشق تقابل و باب اين در فلسفي برخورد سابقه عقل ، و عشق
مورد اخص بطور خواجه غزليات در و كلي بطور عرفان در عقل
عشق غيرت درباب سوم رساله.است گرفته قرار بررسي و بحث
و عطار اشعار در آن ردگيري با را ماجرا اين شرح و است
بحث مورد حافظ بالاخره و خجندي كمال مولاناو و عراقي
.قراردادهاست
باختين ميخائيل گفتوگويي منطق
/مركز نشر /كريمي داريوش:ترجمه /تودوروف تزوتان :نوشته
تومان 890/صفحه 224/رقعي قطع /اول 1377 چاپ
در ادبي نظريهپردازان واثرگذارترين بزرگترين از باختين
علوم گستره در انديشمندان ترين برجسته از و بيستم سده
خود نيز او كه حاضر ، كتاب نويسنده.است شده شمرده انساني
ما چيزي اثر اين در است ، ادبيات نامي نظريهپردازان از
مهمترين:است كرده فراهم تحشيه و شرح و آثار گزيده بين
خلال در و كرده نقل "عينا را باختين عمده آثار قطعههاي
پرداخته قطعهها آن توضيح و تفسير و بسط و شرح به آنها
نوشتههاي كتاب ، از نيمي به نزديك كه گونهاي به است ،
ترسيم خواننده براي سرانجام كه تصويري.است باختين خود
بديعترين ، از برخي كه است انديشمندي درخشان چهره ميشود
در مطرح انديشههاي انگيزترين وتفكر بكرترين
براي را امروز شناسي زبان و فلسفي انسانشناسي و ادبيات
.است كرده بيان نخستينبار
شد اعلام فجر فيلم جشنواره سينماهاي
عصر كريستال ، افريقا ، فرهنگ ، صحرا ، سينماهاي :هنري گروه
بخشهاي فيلمهاي سپيده و عصرجديد 3 جديد 2 ، عصر جديد 1
.ميگذارند نمايش به را فجر فيلم جشنواره مختلف
مسابقه بخش فيلمهاي افريقا و فرهنگ صحرا ، سينماهاي
نمايش به را اصفهان رهآورد و وبينالملل ايران سينماي
.ميگذارند
و ايران سينماي مسابقه بخش فيلمهاي نيز كريستال سينما در
نيز عصرجديد 1 سينما در و ايران سينماي گزيدههاي
و روبرو آينههاي جشنوارهها جشنواره بخشهاي فيلمهاي
.ميشود گذاشته نمايش به ويژه نمايشهاي
مسابقه عرب ، سينماي منظر در شركتكننده فيلمهاي
"كلاري محمود" بزرگداشت فيلمهاي) ازقاب دورتر بينالملل ،
و "رزي فرانچسكو" روبروفيلمهاي آينههاي ،("استورارو" و
امسال جشنوارهها جشنواره و "كيارستمي" و "گاوراس"
.درميآيد نمايش به سپيده درسينما
سينماي منظر فيلمهاي نمايش به نيز جديد 2و3 عصر سينماهاي
دورتر و روبرو آينههاي آينده ، سينماي وسينما ، برشت عرب ،
.دارد اختصاص قاب از
|