غمخوار يا خشونت شاعر "پكينپا سام"
!كابويها
;ايران امروز معماري هنر پيرامون بحثي
ملي؟ ثروت يا ملي هويت
فجر موسيقي بليتهايجشنواره پيشفروش نحوه
شد اعلام
غمخوار يا خشونت شاعر "پكينپا سام"
!كابويها
بانر جونيور در كوئين مك استيو
و تلويزيون از "خشن گروه اين" فيلم نمايش مناسبت به
اراك فيلم جشنواره
ميزند حرف انساني موقعيت از كه خشونتي
كوثري جهانگير
مرد وفادار ، مرد ناآرام ، و دلگير مرد.است رفته هم او
.بود دلباخته كابويهاي غمخوار كه ديوانهاي
مست مردميزد بوسه را عشق ميشناخت ، را آينده او
!!خانواده دشمن و عاشق لايعقل ،
.پكينپا ساموئل ديويد ميناميدند ، "سام" را او
حالا.آمد دنيا به كاليفرنيا در پيش سال پنج و هفتاد
.بود انساني.بود متفاوت همه او فيلمهاي.است مردهنيست
؟!!بود شاعر چگونه مست هميشه مست مرد.بود شاعرانه
فيلمش اولين كه وقتي از (19841925) پكينپا سام درباره
.است شده صحبت هميشه (1984) مرگش سال تا (1961) ساخت را
دو به پكينپا سام موقعيت درباره "تقريبا سينما دنياي
.شدهاند تقسيم نظريه دو با مختلف گروه
به را او كه دارند وجود (افترازنان) بدگويان طرف يك در
از فيلمهايش به استناد با و ميكنند متهم بودن فاشيست
متعصبي طرفداران طرف يك از و ميكنند دفاع خود گفتههاي
هم نيجريهاي سربازان از عده يك آنها بين كه دارند وجود
خواب خشن ، گروه اين فيلم ديدن از بعد كه ميشوند يافت
.مردهاند هولدن ويليام همراه همگي كه ميديدند
فيلم نمايش مناسبت پكينپابه مرگ از سال حدود 16 از بعد
فيلم جشنواره در و تلويزيون از "خشن گروه اين" برجستهاش
.ميپردازيم او زندگي و عقايد آثار ، بررسي به اراك
لوود اينگ پزشكي مركز در چيز همه پكينپا ، سام مرگ با
تمام ساعت 45/9 دسامبر 1984 صبح 28 در لوسآنجلس نزديك
را (خشن 1969 گروه اين) فيلم كه مشهوري كارگردان.ميشود
حضور او كنار در نفر سه فقط لحظه آن استدر ساخته
و پالاسيوس بگونيا سابقش همسر فونلئا ، خواهرش.داشتند
!بيمارستان كشيش يك
بسته) شرائين تصلب شكافي ، كالبد از بعد دكتر را مرگ علت
نشانهاي هيچ سام خون در اماكرد عنوان (ريوي رگهاي شدن
مخدر مواد ديگر يا آرامبخش قرصهاي كوكائين ، الكل ، از
مسكني قرص برايش هم بيمارستان پزشكان حتي نميشد ، ديده
.نكردهبودند تجويز را
سام آخر لحظات در كه است واقعيتي اين.نيست عجيب چيز هيچ
به كه است سال يك حداقل":ميگويد و ميكند همسرش به رو
و گرفتهام قرار خودم مقابل حالا اما.نزدهام لب چيزي
چه.رفتهام تحليل چقدر كن ، نگاه ميكنم ، نگاه را خودم
به ازمرگ ، قبل هفته چند "!شدهام لاغر و فرتوت اندازه
روزي ميكردكه فكر كسي چه":بود گفته مكسايوانز دوستش
و جيب در سيگار يك بدون كنيم؟ پيدا طور اين را همديگر
".دست در ليوان يك حتي
شياطين بود معتقد كههميشه -مادرش تعاليم عليرغم پا پكين
شروع دبيرستان دوران از -شدهاند مخفي الكل بطريهاي در
سلاند ماري با دفعه اولين براي كه وقتي.كرد ميخوارگي به
هفته آخر تعطيلات فقط كرد ، ازدواج سال 1947 در (هنرپيشه)
و صبحها به عادت اين بعد وقت چند اما.ميخورد مشروب را
در وقتي بعد سال چندشد تبديل ناهار از قبل ساعت چند
شد ، كار به مشغول فيلمنامهنويس ، عنوان به تلويزيون
برندي شيشه يك كارش ميز روي هميشه كه بود عادت برايش
.باشد
!شدن دائمالخمر حال در هم شايد يا بود ، الكلي "تقريبا او
مشغول خود به حد از بيش را سام كه نبود چيزي اين اما
ادامه ميخواري به غرب بزرگان از تقليد با سام كند ،
به ميخورد مشروب او":ميگويد بائوم مارتين.ميداد
بعد دهههاي در حتي و دهه 50 سالهاي اواخر در اينكه خاطر
زندگي طبق ميخواست اينكه و بود مد عمل اين آن ، از
فاكنر ، هامت ، چندلر ، نظير علاقهاش مورد نويسندگان
آن در هم شايد !ببرد لذت همينگوي الگويش حتي و فيتزجرالد
كه دهد نشان ديگران به ميخواست دست در ليواني با زمان
به برتون ريچارد كه طور همان.است كلهشق و سركش چقدر
پيتر و هريس ريچارد.درگذشت افراط و زيادهروي خاطر
در و برداشتند دست ميخوارگي از زمان همان در هم اوتول
اين ".گذاشت كنار را آن مرگش از قبل كمي پكينپا حقيقت
كرده تعريف هم او براي كوچكي از كه است داستاني همان
!غرب بزرگان شيوه به زندگيبودند
تا بود اين عاشق همينگوي ، مثل اما ندارد ، حقيقت چه اگر
.دارد جريان رگهايش در سرخپوستها خون كه بگويد ديگران به
در پيوانو فرناندا با كه حالي در همينگوي ماري روز يك
كه ندارم زيادي اعتقاد ":گفت ميكرد صحبت شوهرش مورد
".باشد سرخپوستان از ارنست نژاد
در پكينپا.نيستيم معتقد سام حرف اين به هم ما حتي و
متولد سرخپوست دوقبيله از كه ميداشت اظهار مصاحبههايش
-سام اظهارات -است آنان اولين "پايوتها قبيله" است شده
ارزشمند و جنگجو قبيلهاي آنان كه اين از":است چنين
آن كه ميكشم خجالت ديگر طرف از اما خوشحالم ، هستند
قبيلهاي به مربوط اينكه براي كنم ، عنوان را دوم قبيله
".ميشود بدوي ملخخور
سينمايي دايرهالمعارف اگرچه بودند ، دروغين او قبيلههاي
كارگردان يك لقب او به نميتوان اما ندارد ، وجود جامع
.داد را سرخپوست
يكي پكينپا مورتيمر كه طور همان است ، ديگري چيز حقيقت
در كه ميدانم را اين حداقل":سامميگويد عموهاي از
از هميشه ما.ندارد وجود سرخپوست خون ما ، خانواده رگهاي
با كه دارد حقيقت اين اما.ميبرديم لذت ضديت اين گفتن
فقط ما ، مدرسه نفري يازده جمع درميكرديم زندگي آنها
كنيم صحبت كه گرفتيم ياد طور اين.داشت وجود سفيدپوست سه
ميشنيد ، را پكينپا نام كسي وقتي.برويم راه آنها مثل و
به ما اصليت اما.است سرخپوست يك نام كه ميكرد فكر
سام خانواده در دوسرخپوست اما ".برميگردد Valde Reno
مونو سييرا دختر دو لنالانگ ، و ويشر جينداشتند وجود
.بود كرده قبول خواندگي فرزند به را آنها پدربزرگ ، كه
براي نكته همين.ميشد سالهاي 1900 به مربوط مسئله اين
فكر و كند زندگي آرزوهايش و داستانها با تا بود كافي سام
شده متولد واقعي جنگجوي پايوتهاي قبيله از كه ميكرد
.است
خارج و داخل در فعاليتش ، دوره ابتداي از پكينپا سام
.بود جنگ حال در هميشه فرضياش ، نياكان و اجداد مثل صحنه ،
سهتاي تنها است ، ساخته سينما براي كه فيلمي (14) از
:هستند واقعيتهايش فيلمهاي آنها
،(1972) جونيوربانر ،(1970) هاگ كيبل حماسه
(1974).بياور برايم را سرآلفردوگارسيا
ديده (1969) (خشن گروه اين) حتي او ، فيلمهاي تمام در
دست فيلم از حاليكه در بار ، چندين از بيش كه بود شده
براي.ميكردند خارج صحنه از خشونت با را او ميكشيد ،
راه او با نميتوانستند اين از بيش توليدكنندگان اينكه
.بيايند
.داشت دعوا توليدكنندگانش با دست در بطري هميشه پكينپا ،
تبهكار يك كرد سعي (اميليوفرناندز) همراه دفعه يك حتي
متروگلدينماير مهم افراد از يكي تا كند پيدا را مكزيكي
ميجنگيد توليدكنندگانش با دليل اين به.برساند قتل به را
-سرسخت همراهان مثل) دهد تغيير را هدفش نبود حاضر چون
نميكرد حذف را فيلم از صحنه چند اينكه خاطر به يا (1961
آخر ، در و (كردند را اينكار ديگران دفعه چندين بطوريكه)
.ميشد خارج جنگ اين از بازنده يك مثل
تا ميكردند مجبور را او ميرفت ، هاليوود به كه دفعه هر
كه بگويد و كند صحبت بعديش كار فيلمبرداري روش مورد در
يك تو":ميگفتند "مرتبا سام به.ميكند فكر چهطور
به و "استعداد و هوش دنيا يك با تبهكاري هستي ، تبهكار
هاليوود از سال حدود 10 "جمعا و دوبار مسائل ، همين خاطر
شد مجبور دهد ، ادامه كارش به اينكه براي سام.شد تبعيد
براي فيلمنامه نوشتن به شروع و برگردد تلويزيون به كه
فيلمهاي در چندينبار دادن شرح براي و بكند ديگران
همانند ،(Dan Siegel) سيگل دان اصليش معلم و همكار
از خيلي مثل هم او.شود بكار مشغول كارش اول روزهاي
زندگي فيلمهايش با حال ، زمان از خارج هميشه اشخاص ،
تجارت و توليد كار در هاليوود در مدتي از بعد.ميكرد
چشم به فقط آن به هم امروزه كه شغلي همان شد ، استخدام
انجام را كار اين او اما ميكنند ، نگاه منفعت و سود
.دهد ادامه را كارگرداني خودش سبك به بتواند تا ميداد
به نه ميساخت ، خودش سليقه و سبك به را فيلمهايش او
!مد از پيروي
كه شد خلق زماني در (1969) (خشن گروه اين):مثال طور به
فضايي (1977) آهني صليب و بود شده غرق ديگر وسترن آن در
نشان خوب لباس خوش آلمانهاي با را دوم جهاني جنگ از
هم آن كه راساخت (1978) شكارچي آن از بعد سپس ميداد ،
ويتنام جنگهاي درباره بلند فيلمهاي از سري يك از بعد
فيلم يك ساختن براي هميشه پكينپابود جديد طرحي
.ميكرد پيدا را مختلفي طريقههاي
قرار پربيننده فيلمهاي رديف در فيلمهايش ، فصل ، سه در
(1971) پوشالي سگهاي - خشن گروه اين نظير فيلمهاي.گرفت
رودولف چون نويسندگانبزرگي با حتي او.(1971) گريز و
ايوانز مكس و جيمتامپسون پورتر ، .آ كاترين ، ورليتزر ،
.است كاركرده
عاشقش يا داشتند تنفر او از يا هميشه مردم و منتقدان
.ميشود هم دوستانش شامل تعريف اين بودند ،
هميشه مردم":ميگويد پكينپا مورد در ايوانز مكس
حرامزاده ، احمق ، نابغه ، ديوانه ، يك او:ميگفتند
محور ، خود كلاهبردار ، وفادار ، انسان دروغگو ، خونآشام ،
زمان از فراتر مردي ميورزد ، عشق بچههايش به كه انساني
".بود ميشناخت ، را آينده كه مردي خود ،
مسترهايد و جكيل دكتر مثل سام كه ميگويند هم او خانواده
روزي و محبت با شوهري بعد ، روز و بود پدر روز يك.بود
ميكرديم ، پيدا سالنها در لايعقل مست را او بايد ديگر
او از مدتي بعداز و ميزد كتك را زنش صبحها اوقات گاهي
روبه اوضاع هفتاد دهه نيمههاي در.ميكرد معذرتخواهي
الكل از دست كه كرد پيشنهاد او به دكتر گذاشتند ، وخامت
دور سام از را كوكائين اوتس وارن موقع همان در و بكشد
.كرد
مسلحانه جنگلها ، در هنرپيشهاش دوست همراه آن از بعد
قانوني حريم از تهاجم و تجاوز انجام از تا ميكردند كمين
را كوكائين و الكل پكينپا ، .كنند جلوگيري قريبالوقوع
بدنياش فيزيك وقتي و گذاشت كنار مرگش از قبل سال يك
او به تا نميكرد پيدا را كسي حقيقت در بود ، رفته تحليل
در 28 سرانجام و كند پيشنهاد كارگرداني براي را فيلمي
مرگ ، از بعد ماه دو.فروبست جهان از چشم دسامبر 1984
ناب و اصلي ريشههاي سام همراه !شد كامل او سالگي هفتاد
سام آنها آخرين) شد ناپديد آمريكا در هم كارگردانياش
جان هاوكز ، هاوارد مانند حالا او (.استSam Fulerفولر
روي مردم تجمع..است پيوسته تاريخ به ولش ورائول فورد
.بود عمومي جنگ يك مثل او براي صحنه
بد و خوب از كه مانده باقي فيلم پكينپا 14 سام از
كه ميشويم متوجه ما فقط و ميدهد آگاهي آمريكا سينماي
.نكردهايم نگاه دقت با كافي اندازه به را فيلمها اين
انساني موقعيتهاي از ما براي كه شكسپير كمديهاي همانند
...ميكنند صحبت
دارد ادامه
;ايران امروز معماري هنر پيرامون بحثي
ملي؟ ثروت يا ملي هويت
براي آن از بلكه نميهراسند مواجهه از پرقدرت تمدنهاي *
.ميجويند سود تاليف و خلق
يكي غالب ظن به و است شده شناخته ايراني سنتي معماري *
.جهان اسلامي معماري مهم شاخه دو از
;سرآغاز
خصوص به و ايران معماري و شهرسازي مشكلات بحث در همواره
-توليدي مقوله يك و ساز و ساخت ديد از معماري به تهران ،
مورد اقتصادي -فني بهطور آن مسايل و ميشود نگاه صنعتي
كه ايران معماري هنر گفت بايد اما.ميگيرد قرار ارزيابي
اسلامي -ايراني فرهنگ اصلي مشخصه دور چندان نه زماني
بيمهري مورد ديگري هنر هر از بيش امروزه ميشد ، محسوب
.است گرفته قرار مردم و دولتمردان هنرمندان ،
عرصه در ايران معمار هنرمندان و كارشناسان رو اين از
اظهار بارها كارگاه و كار نيز و دانشگاه و تدريس
هنري نظر نقطه از بايد ايران امروز معماري كه داشتهاند
.گيرد قرار بررسي مورد درستي به آن مسايل تا شود تحليل
امروز معماري مورد در زير فرضيههاي اوليه ، بررسيهاي در
:ميشود طرح ايران
ديگر و نيست هنري جنبههاي داراي ايران امروز معماري -
اسلامي ايران هنر و فرهنگ مشخصه ايران معماري گذشته چون
.نميشود تلقي
ايرانيان فرهنگ با هماهنگ و متناسب ايران امروز معماري -
.نيست
توليدي -صنعتي خواستههاي و اقتصادي -سياسي جريانهاي -
شهري بناهاي ساز و ساخت در دولتي و سياسي كارفرمايان
.است داشته ايران معماري بر نامطلوبي تاثير
باعث ساختمانسازي صنعت روزافزون رشد و شهرسازي قوانين -
صنعتي توليد شكل محصولات سمت به ايران معماري بناهاي شده
.كنند پيدا گرايش
و كارشناسان نظر سوءالات ، اين به پاسخ يافتن براي
روند اين كه شديم جويا زمينه اين در را معمار هنرمندان
:شدهاند تنظيم زير محورهاي براساس
.حاضر حال در ايران معماري تكويني سير بازشناسي *
و هنري ايدهآل معماري يك از مشخص تعريف آوردن دست به *
.انساني فرهنگ با متناسب
بررسي و ايران امروز معماري موفق نمونههاي بررسي *
.آن مشخصههاي
در و معضل اين با منطقه كشورهاي برخورد روشهاي بررسي *
.ايران معماري آينده شناخت پايان ،
كارشناسان ، از فراخوان يك در كه ميشود باعث كار اهميت
و دانشجويان مهندسان ، هنرمندان ، استادان ، محققان ،
و مقالات ارائه با بخواهيم ايران معماري علاقهمندان
معماري وضعيت از كلي جمعبندي يك در را ما ، خود نظريات
يكي زينالدين شيخ حسين مهندسرسانند ياري ايران امروز
وي با كه گفتوگويي در كه است معماري رشته صاحبنظران از
مذكور چهارگانه محورهاي حول ما سوالهاي به شده انجام
معماري هنر ملي ، ثروت يا هويت مسئله طرح با و داده پاسخ
اميدواريم.ميدهد قرار ارزيابي مورد تازهاي نگاه از را
ايران معماري هنر تعالي جهت در پربار شروعي حركت ، اين
.اسلاميباشد
رشته فارغالتحصيل سال 1320 ، متولد الدين شيخزين حسين
سابقه با سال 1346 ، در تهران دانشگاه از معماري مهندسي
دانشكده و اسلامي آزاد دانشگاه معماري دانشكده در تدريس
.است ايران صنعت و علم دانشگاه معماري
امام بينالمللي دانشگاه ساختمانهاي مجموعه همچنين وي
كشورهاي سران اقامت محل حافظيه ، ساختمان قزوين ، خميني
شوراي مجلس نمايندگان كار دفتر تهران ، سعدآباد در اسلامي
طراحي را ديگر بناي تعدادي و بهارستان ميدان در اسلامي
.است كرده
معماري هنر
دخالت آنها ايجاد در انسان كه محصولاتي و فعاليتها
يك يا و زاويه يك از تنها كه هستند اموري "معمولا دارد ،
يا مطالعه هر اما شود ، پرداخته بدانها نبايد نظرگاه
كند ، بيان را مطالبي وضوح و روشني با بخواهد اگر هم بحثي
خود بحث دامنه و باشد داشته نظر در را محدودي عوامل بايد
تعدد تا دهد قرار شدهاي تعريف محدوده در دقت به را
بايد اين ، بنابر.نيانجامد نتيجهگيري تشتت به عوامل
روشن را موضوعات اين از بخشي فقط بحثي هر كه پذيرفت
چندين مجموعه از يافته انتظام نتيجهگيري و ميكند
در را موضوع حقيقت از جامعتري تصوير متفاوت نظرگاه
.گذاشت خواهد ما اختيار
از زيرا نيست ، خارج قاعده اين از هم معماري باره در بحث
نظر از كرد ، صحبت آن درباره ميتوان زيادي نظرگاههاي
بودن مفيد نظر از فنآوري ، و هندسي نظر از زيباييشناسي ،
.ديگر نظرهاي بسياري و تمدني و اجتماعي ساختمان در
فراموش كه است اين داشت توجه آن به بايد كه نكتهاي
اهميت از تنها نه شده ، ابراز نظرهاي از هريك نكنيم
آنها با محكم ارتباط سبب به بلكه نميكاهد ، ديگر نظرهاي
واحد امر يا شيء يك از گوناگوني و متفاوت سطوح حقيقت در
.ميكند بيان را
يك خلق اجتماعي زمينههاي و شرايط به بيشتر حاضر ، بحث در
خلاق معمار يك براي مفروض مقدمات و مفاهيم و معماري اثر
اثر كه است برآن سعي و شده توجه ايران كنوني جامعه در
.شود داده نشان معماري كارهاي چگونگي در مفاهيم اين
شهرسازي قوانين
حال در است كهني جامعه ايران ، كنوني جامعه ميگويند
اگر ولي نيستند ، سكون حال در هيچوقت جوامع ، البته گذار ،
ركود و رخوت در گذشته در مختلفي ، عوامل سبب به جامعهاي
با مواجهه در باشد ، نكرده تغيير مناسبي سرعت با و بوده
تغيير به مجبور زيادي سرعت با و ناگهان به جديد شرايط
ايجاد را جديدي وضعيت غيرعادي ، حالت اين و شد خواهد
.شدهايم دچار بدان ما "احتمالا كه ميكند
بسيار راهحلهاي و ارادهها جوامع ، اين در اگر حال
انطباق كار باشد ، موجود شرايط با مقابله براي متفاوت
.شد خواهد مشكلتر بسيار
در "احتمالا سريع تغيير اين سنت ، واجد و كهن جوامع در
انجاميد خواهد تغييرات و ايستا سنت بين مقابله به نقاطي
علاقههايشان سبب به طيف ، دو اين از كدام هر طرفداران و
روي تفريط و افراط به و گرفت خواهند فاصله تعادل از
قابل ايستا و ساكن جامعه نه كه است بديهي.كرد خواهند
آن در چيز همه صبح روز هر كه جامعهاي نه و است قبول
.باشد كرده تغيير
بسيار هنرمندان.نيست بزرگ آثار خلق دوران دوران ، اين
استعدادهاي قدرت و توان و نميشوند پرورده آن در برجسته ،
اين غالب ميشود ، موانع رفع و مبارزه صرف آن ، درخشان
خلق به ماندني و بزرگ آثار خلق جاي به مجبورند استعدادها
وضع و قديم وضع بين شد خواهد پلي كه بپردازند مياني آثار
انساني خلاقيت و هنري مسايل در نظر اظهار البته.جديد
بنابر.است اين غالب وضع اما است ، استثنا داراي همواره
موجود ايدهآل خلق براي پايدار شرايط حاضر حال در اين ،
نيازها تغيير و مفاهيم تغيير با مواجهه در همواره و نيست
.هستيم
معماري در هماهنگي و تناسب
سنت و هويت مفهوم دو "غالبا گذار ، حال در كهن جوامع در
مينشيند ديگري جاي به يكي يا و ميشوند مخلوط هم با يا
.ميدهند دست از را خود روشن معاني كدام هر ترتيب بدين و
از يكي غالب ، ظن به و است شده شناخته ايراني سنتي معماري
زيبايي معماري ، اين در.جهان اسلامي معماري مهم شاخه دو
تمام مگر نميشود حاصل خاصيتي چنين و است كمال اوج در
آيا اما.باشند داشته يافته تكامل حالتي آن مقوم اجزاي
من گمان به است؟ تقليد و برداري نسخه قابل معماري اين
و است ما ثروت گذشته نيست ، تكرار قابل معماري اين.هرگز
از عنصري آن ، در كه است چيزي آن ما ، هويت.ما هويت نه
مجموعه هستيم اكنون ما كه چه آن.باشد موجود ما فعل
نيازها اهداف ، آرزوها ، اجرايي ، مقدورات ، مهارتها ، عقايد
بدون چيزي و ساكن امري هويت.است جهان از ما تعبيرات و
و خلق بهتر عبارت به و تصرف عنصر ما هويت در.نيست فعل
.است دارا را مهمي نقش تاليف ،
پس سال سيصد حدود مسيحي ، تمدن به متعلق بناهاي اولين
رومي ساختمانهاي از استفاده با (ع)مسيح حضرت ازظهور
اسلامي شاخص بناي اولين ولي رسيدند ، ظهور به (بازيليك)
ظهور از پس دهه 60 حدود دمشق جامع يا و (قبهالصخره)
.شدند ساخته (ص)محمد حضرت
امور اداره براي اسلامي ، تمدن سياسي و اجتماعي قوي نيروي
و بازار و مدرسه و مسجد چون بناهايي و كالبدها به محتاج
فراوان نفس به اعتماد سبب به و بود غيره و كاروانسرا
كه نمود دانشي و مصالح فنآوري ، با آنها توليد به شروع
داشتن سبب به باز و.بود كرده اخذ ديگر تمدنهاي از
و معيارها بنابه را آنها ،(متصرف هويت) تصرف نيروي
سنتهاي و روشها كه آن با و كرد دگرگون خويش نيازهاي
آفريد جديد كليتي درآورد ، خويش استخدام به را ديگر تمدن
و ميشناسند اسلامي معماري نام به را آن همگان امروز كه
.نميافتد اشتباه به مورد اين در كسي
كليساي يك به شبيه بسيار قبهالصخره ساختمان نقشه
همچنين است ، ايتاليا راوناي در ويتاله سن نام به بيزانسي
و مصالح تمام خلاصه و قوسها اجراي روش و سنگي ستونها
بيدقتي كمال اما است ، بيزانس معماري شيوههاي به مواد
و كلي طرح شباهت سبب به را قبهالصخره كسي اگر بود خواهد
تركيب.بداند بيزانسي معماري يك آن قوسهاي و ستونها
است ، آمده بوجود كاشيكاريها و گنبد احداث با كه جديدي
كمك به ابتدا حقيقت ، در.ميسازد جدا خود گذشته از را آن
اين تكامل در بعد شدهاند ، خلق جديدي مطالب آشنا كلمات
دستور بلكه كرده ، تغيير آرامآرام كلمات تنها نه كار
.است شده خلق هم جديدي زبان
را بيزانسي كليساي از بخش هيچ مسلمانان هم ، دمشق جامع در
سازمان و دادند تغيير را قبله جهت فقط نكردند ، خراب
و ديدند تدارك برجها و حياط و شبستان براي جديدي فضايي
يكي كه يافتند دست مهم اين به نفس ، به اعتماد با آنچنان
تبديل اذان گفتن محل به جديد ، تركيب در ناقوس ، برجهاي از
در نيز مفهومي مخالفت يا و نازيبايي و ناسازي هيچ و شد
.نيامد پديد آن
براي آن از بلكه نميهراسند ، مواجهه از پرقدرت تمدنهاي
آفرين تمدن متصرف ، هويتهاي.ميجويند سود تاليف و خلق
ثروت ، اين بلكه نيست ، ما ثروت تنها ما ، هويتشد خواهند
پس.است ما هويت به بخشيدن فعليت براي ما ابزار از جزئي
و نيست ممكن تازه ، آثار خلق بدون گذشته تكرار معماري در
فشار و نيرو صرف با فقط بشود ، آن انجام به اصرار اگر
داشت خواهد كوتاه بسيار عمري ولي آورد ، خواهد دوام زياد
تقلبي هنري آثار مانند ماند خواهد بجا كه هم آثاري و
.بود خواهد گيرايي و اصالت نوع هر فاقد
خور در كالبدي جديدمان ، نيازهاي و مفاهيم براي ما وقتي
به را سستي اين گناه ميخواهيم چگونه نكردهايم ، خلق
كه باشيم معتقد مگر بيندازيم ، بيروني مهاجمان گردن
هيچ و كنيم زندگي خود پدران شيوه به درست ميتوانيم
مطلبي خود ، اين كه نشناسيم ، رسميت به را تحولي و تغيير
و ميكند اثبات را آن بطلان ما امروز زندگي طرز كه است
جمعيت ، افزايش.ميگذارد ما ديد معرض در را آن لحظه هر
مالي ، آموزشي ، نظام تغيير شهرها ، در شدن جا جابه طرز
كه ميگويند ما به ديگر مورد صدها و انتظامي اداري ،
كالبدها و داده رخ ما زندگي گذران نحوه در جديدي اتفاقات
هنرمندان را فضاها اين.ميطلبند را خود درخور فضاهاي و
كامل را آن ديگران ، و ميآفرينند پراستعداد و فهيم
آرزوها ، خور در و جديد زبان ما ، معماري مسئله پس ميكنند ،
.است ما امروز نيازهاي و اهداف مفاهيم ،
معماري تكويني سير
اين.است شدن آفريده حال در معماري براي جديدي زبان
شاخص بخواهد اگر اما است ، امروزي زباني قطع ، بهطور زبان
داشتن تعلق و باشد سرزمين اين به متعلق "دقيقا بايد باشد
سنتهاي به كه پايداري اصول به داشتن تكيه يعني ايران به
.ميگردند باز ما
خواهد قوام و ميرسد فعليت به چگونه زبان ، اين كه اين
آن براي چندان و است مربوط آينده به كه است موضوعي يافت ،
است اين ذكر قابل مهم نكته اما كرد ، صادر دستور نميتوان
نمونه هزاران يعني نمود خواهد روي عمل در جريان اين كه
آن از و گيرد قرار انتقاد و بررسي مورد و شود خلق بايد
شكلي جديد تركيبي در باز آموختهها و شود آموخته بسيار
.آورند بوجود را جديدتر
با بايد را راه اين هستيم كه باشيم ماندني ملتي ما اگر
.كنيم طي بزرگ هنرمندان به اعتماد با و فراوان حوصله
كوچكي جزء كدام هر سرشار استعداد و فراوان تلاش با آنها
خطاهايشان.رساند خواهند انجام به را بزرگ كار اين از
و مهم بسيار ولي كوچك ، بسيار يافتههايشان و زياد بسيار
سرعت از و داد فرصت بسيار آنها به بايد.است ضروري
و داريم انتظار ما كه آنچه.نشد دلسرد و آشفته پيشرفتشان
را آن آرزوي فقط و نيستيم دادنش انجام به قادر ما بيشتر
و ميآيد بدست كندي با بسيار و عمل در "اولا ميكنيم
كوشش بايد ما.ميسازند را آن بزرگ هنرمندان فقط "ثانيا
در بيشتر ميكنيم نقد را كارشان اگر و داريم پاس را آنها
نيست آساني دوره دورهگذار.باشيم موفقيتهايشان جستجوي
.نيست همگان كار هم ابداع و خلاقيت و
معماري آينده
كه كردم عنوان را مقدماتي اينباره ، در توضيح براي من
به صريح پاسخ مقدمات اين كه آن باگذشت شما نظر از
گذشته چون اكنون معماريايران چرا" كه دست اين از مسائلي
كمك ولي داد نخواهد" نيست؟ هنري والاي ارزشهاي داراي
اين از ، سئوالاتي كند تغيير ما سئوالات نوع كه كرد خواهد
به سئوالكنندگان حساسيت نشانه و هستند مهم بسيار دست
متصرف هويت "اولا سئوالات اين متن در اما ميروند ، شمار
ابزارهاي و مفاهيم اينكه "ثانيا و ديگران با ما مواجهه و
وجه هيچ به آن ، از قبل نه و ميشوند ساخته عمل حين در ما
در كه نيست گنجينه يك صورت به ما ، مطلوب.است نشده منظور
باشد منتظر و باشد شده پنهان صعبالعبور و ناپيدا محلي
اين كنيم ، پيدا دست آن به فراوان جستوجوي از پس ما كه
با فقط است ، ما انديشه نوزاد است ، ما خود در گنج
بايد بشري ، دستاوردهاي همه از استفاده و زياد تجربههاي
بار و برسد بلوغ به تا داد پرورش و آورد دنيا به را آن
با روزي ما.سازد خيره خود به را جهانيان چشمهاي ديگر
خواهيم شعر و زد خواهيم حرف شيرين و زيبا زباني به جهان
زمزمه مهرباني با جهانيان گوش در كه مفاهيمي و گفت
از يكي اين گرفت ، خواهد قرار بشري ميراث جزء كرد ، خواهيم
.است كهن ملتهاي ماندگاري رموز
نياكان سهيلا:گو و گفت
فجر موسيقي بليتهايجشنواره پيشفروش نحوه
شد اعلام
در شركتكننده گروههاي بليت فروش پيش :هنري گروه
چهارشنبه از فجر بينالملليموسيقي جشنواره پانزدهمين
.ميشود آغاز ماه بهمن سيزدهم
تا 18 از 13 خارجي و ايراني كنسرتگروههاي بليتهاي
ماه بهمن واز 18 فروشميرسد به وحدت تالار در ماه بهمن
صورتروز به گروهها اجراي بليت نيز جشنواره پايان تا
.شد خواهد فروخته وحدت تالار محل در (ازاجرا قبل تا) فروش
در ماه بهمن تا 30 از 18 فجر موسيقي جشنواره پانزدهمين
نياوران ، حركت ، وحدت ، تالارهاي شامل مركزفرهنگيوهنري 15
موزه آزادي ، مجموعه فرهنگ ، رودكي ، فرهنگي ، ميراث بهمن ،
.ميشود برگزار دانشگاهي تالار شش و فرش
شهزاد نگارخانه
تا 21 ، 17/ساعت 30 از بهمن ، تا 14 گروهي ، نقاشي نمايشگاه
:تلفن اول ، طبقه فردوس ، برج وليعصر ، خيابان :نشاني
.2718700
مژده گالري
،"زمين مشرق و گوته "عنوان با "لي سوك هي "آثار نمايشگاه
سعادتآباد ، :نشاني تا 20 ، ساعت 16 از بهمن ، تا 17
:تلفن شماره 91 ، شرقي ، خيابان 18 علامهطباطبايي ، خيابان
.2067442
جهان نقش نگارخانه
و تا 12 ساعت 10 از بهمن ، تا 17 آبرنگ ، گروهي نمايشگاه
نبش اول ، چهارراه زعفرانيه ، خيابان:نشاني تا 19 ، 15
.تلفن2418641 زمان ، تماشاگه پرزين ،
ثمر هفت نگارخانه
تا 20 ، ساعت 16 از بهمن ، تا 13 يعقوبزاده ، ژان نمايشگاه
:تلفن پلاك 25 ، پنجم ، كوي نور ، كوه مطهري ، خيابان :نشاني
.8731403
ريوند نگارخانه
ق ، 10--ه پازدهم تا ششم قرن از اسلامي هاي خط نمايشگاه
تير ، هفت ميدان:نشاني تا 20 ، ساعت 17 از بهمن ، تا 19
.پلاك 86 بختيار ، كوچه ،(ع)مسجدالجواد جنوبي ضلع
|
|