ميگيرد؟ شكل چگونه شايعه
گذشته از تصويري
صدور با روزنامهنگاران صنفي انجمن
مالي كمكهاي ادعاي مورد در بيانيهاي
مخالفين :كرد اعلام مطبوعات به بيگانگان
نهاد اين نظارتي نقش اعمال از مطبوعات
هراسناكند و بيمناك
ميگيرد؟ شكل چگونه شايعه
و بودند جمع هم دور ديگر ، چندتايي و مهين و نسيم و مريم
تعجب يك هر بود ، ديوونه خانوادهاش ، بيچاره وا ، گفتن با
شنيدن از مدرسه بروبچههاي تمامي.ميدادند نشان را خود
تعجب و تاسف اظهار ليدا نام به دختري خودكشي خبر
كه يافت گسترش قدري به ليدا خودكشي خبر شيوع.ميكردند
كس هر.بود كرده برپا ولولهاي خانوادهها بين در حتي
ليدا كه ميگفتند عدهاي.ميكرد حلاجي را قضيه طريقي به
او ازدواج با برادرش مخالفت علت به و داشته دوست را پسري
مرتكب ليدا حتي ميگفتند ديگر عدهاياست كشته را خودش
را خانوادهاش با روبهرويي طاقت ديگر كه شده عملي
جور يك و هزار و است كشته را خودش همين خاطر به و نداشته
كه قضيه اين.آمد بيرون دختر يك مرگ قضيه از حديث و حرف
متوقف مدتي از بعد بود شده ليدا خانواده آبروريزي باعث
آنفاركتوس يك فقط ليدا مرگ علت كه شدند متوجه همه و شد
چقدر:گفت بود شاكي قضيه اين از كه نسيماست بوده ساده
شايعه قدر چه و زدند حديث و حرف بيچاره دختر اين سر پشت
مثل طبيعي مرگ يك فقط ليدا اينكه از غافل كردند ، درست
آن از سواي:گفت زيادي ناراحتي با مريم.است داشته بقيه
.رفت ليدا خانواده آبروي چقدر
بچهها:گفت مدتي از بعد بود رفته فرو فكر توي كه مهين
آدمها زندگي ميتواند راحتي به چون.است چيزي عجب شايعه
شايعه يك با راحت چقدر افراد ببينيد.بزند هم به را
.كنند بازي هم سرنوشت با ميتوانند
و ميسازد شايعه كسي چه و چيست؟ شايعه براستي اما
چيست؟ شايعه مقابل در مردم عكسالعمل
نقاط در آن پراكندگي و جمعيت افزايش به توجه با امروز
حتي و اجتماعي فرهنگي ، عوامل و ارتباطات گسترش و مختلف
محروم حقايق و واقعيتها شنيدن از مردم اقتصادي و سياسي
.شدهاند
و اطلاع عدم:گفت زمينه اين در روانشناسي كارشناس.ر.پ
زندگي عرصه در را انسانها حقايق ، و واقعيتها به دستيابي
حوادث و اتفاقات و بزنند شايعه به دست كه است كرده وادار
آن و كنند حلاجي خود خواستههاي و آمال تفكر ، طبق بر را
كه اين از غافلند گاهي و نمايند عرضه واقعيت نام به را
مردم بين در شايعه ايجاد و نادرست و دروغ خبر يك انتشار
.دارد دنبال به عواقبي چه
نيست؟ دروغ شايعه
است سوءالي اين چيست؟ دروغ پس است؟ دروغ همان شايعه آيا
كلي نتيجهگيري از ولي است داشته متعددي جوابهاي كه
.نميپندارند دروغ را شايعه مردم اكثر كه برميآيد
:گفت زمينه اين در اجتماعي ارتباطات كارشناس طاهرخاني -م
حوادث هيجانها ، ترس ، قبيل از توجه جالب چيزهاي و نكتهها
و باورنكردني حوادث و موقعيتها افراد ، نظر مورد نكات و
نكته اما ميشود ، مردم بين در شايعه ايجاد باعث استثنايي
خبر منبع واقع در.است واقعيت به دسترسي نداشتن مهم
از ماجرا اصل از بيخبري و اطلاعات نداشتن.نيست واقعي
عوامل عوامل ، اين كنار در.است شايعه ايجاد اصلي عوامل
در كه حوادثي حتي و فردي خصوصيات اقليمي ، شرايط فرهنگي ،
.است شايعهزا عوامل از ميگيرد صورت افراد شخصي زندگي
موءثر بسيار شايعه يك ايجاد در فكري پيشزمينه "مثلا
پايه بر است تي صور چه به افراد رابطه كه اين.ميباشد
"خصوصا شايعه پخش و پراكندن در دشمني و عناد يا است صلح
.است موءثر بسيار دوستانه و خانوادگي شايعههاي
خيال بيپهنه آسمان در است سيمرغي شايعه
به چرا و چيست شايعه كه اين بيان در ساله پسري 24 س.م
صورت فردي هر زندگي در ناكامي وقتي:گفت ميآيد ، وجود
در كم دست فرد كه ميكند ايجاب الهي موهبت "مسلما گيرد
اين گاهي اما.برسد ميخواهد كه آنچه به خيال دنياي
مي خيال ي دنيا از كه است قوي قدري به سركوبي و ناكامي
خيال در كه آنچه و ميآورد روي واقعي دنيايي به و گذرد
ميسازد قانع را خود بدينسان و ميكند بيان را كرده فكر
زمينه مرز اين البته.است رسيده ميخواسته كه آنچه به كه
ابعاد و اجتماعي زمينههاي در اما است ، خصوصي و فردي
به نيافتن دست و ناكامي همين گفت ميتوان هم آن وسيعتر
.مينمايد شايعه پذيرش به مجبور را مردم خبر ، واقعيت
كرده پيدا شيوع كه است خبري معني به لغت فرهنگ در شايعه
پيدا شيوع پراكندگي عين در آشكارا معني به شايع و باشد
.است باشد ، كرده
و شوند داده جلوه بزرگ خيلي مسائل از بعضي وقتي واقع در
را مردم يا و باشند انتظار از دور كمي وقايع از بعضي يا
خود عامل كوچكترين كه است صورت آن در بدهند تكان شدت به
حقيقت و واقعيت با "اصلا كه ميشود اخباري شيوع باعث
در نيز شايعهها.است داشته فاصله فرسنگها ماجرا
دوستانه ، سياسي ، اجتماعي ، هنري ، مثل مختلف زمينههاي
.باشد ميتواند...و خانوادگي
دروغ:گفت دروغ ، و شايعه مورد در روانشناسي كارشناس ر-پ
سقفهاي را شايعه و كرد بزرگفرض ساختمان يك ميتوان را
بين.ميباشد تهمت و غيبت مثل درست قضيه اين.ساختمان اين
كنيم فكر عميق وقتي اما است ، فاصله خيلي تهمت و غيبت
هر در و است غيبتي تهمتييك هر در كه ميشويم متوجه
ميتواند اما نباشد دروغ است ممكن شايعه.يكتهمت غيبتي
پذيرفتن همان اصل در مردم نزد شايعه.باشد دروغ از جزئي
.است نبوده آن حاد شكل به يا و نبوده يا كه است خبري
است شايعه يك فقط شايعه
كه اين براي افراد خود گاهي:است معتقد ساله م ، م190
كمتربيني خود حس اين و ميزنند شايعه به دست شوند مشهور
به دست نظر مورد هدف به رسيدن براي كه شده باعث آنها در
هنرمندان بين در شايعه مثال عنوان به.بزنند شايعه ايجاد
شايعهها ايناست زياد بسيار سينمايي بازيگران "خصوصا
هم يكبار حالا تا كه مني ميآورد؟ وجود به كسي چه را
آشنايان و دوستان يا نديدهام را ايكس آقاي يا و خانم
اول شايعهرا ، آدمها ما كه ست جا اين جالب نكته و آنها
قبول را ديگري شايعه مدتي از بعد و ميكنيم قبول همگي
شايعه كه ميگوييم و ميكنيم رد را قبلي مطلب و ميكنيم
را مطلبي هم معين موضوع يك در كه اين چه؟ يعني اين بود ،
افراد از ما نادرست ديد نتيجه خود.تكذيب هم و كنيم قبول
شايعه ايجاد باعث دارند قرار آن در افراد كه موضعي يا و
.ميشود مردم بين در
كل در:ميگويد اجتماعي ارتباطات كارشناس طاهرخاني .م
و جامعه مطالعه عدم و فرهنگ و سواد سطح بودن پايين
.ميشود شايعه بروز باعث موثق منبع يك از اطلاعات نداشتن
باشد داشته اطلاعاتي جنبه "صرفا اگر شايعه يك پخش حتي
باشد هم منفي است ممكن نيز شايعه يك پخش.است مفيد بسيار
بهطور.است قضيه يك به منفي دادن برگ و شاخ همان اين كه
.درآوردن شايعه فلاني پسر يا و فلاني دختر سر پشت مثال
ممكن و دارد افراد آبروي با مستقيم رابطهاي خود اين كه
.باشد نيز ديگري حوادث و انتقام ايجاد زمينه كه است
ميشود كوه ناگاه كه است كاهي همان شايعه
بودن مهم لحاظ از بايد را شايعه است معتقد ساله م 26.ل
مورد منطقه مردم فرهنگ و شايعه انتقال سرعت و حساسيت و
يك.است مهم عوامل از شايعه سرعتدهيم قرار مطالعه
در 5 ديگر شايعهاي و ميكشد طول هفته يك گاهي شايعه
.ساعت
ميكنند ، تقويت بيشتر را شايعه زنها:ميافزايد وي
چارچوب در زنها كه دليل اين به شايد اين و ميپذيرند
شايعه اين بنابر.منطق و عقل تا ميكنند عمل احساس
در.آقايوناست از بيشتر مراتب به خانمها ميان در پراكني
زياد را پيازداغش كه است خبري همانپخش شايعه حال هر
.كردهاند
در كلاغ چل و كلاغ يك و شايعه كل در:افزود طاهرخاني.م
توجه با واقع در.است آقايون از بيشتر مراتب به خانمها
در چه و خانواده در چه كه محروميتي و محدوديت ميزان به
بيشتري شيوع عامل اين.دارد وجود خانمها براي اجتماع
همين دادن نشان براي راهي خود شايعه اين شايد.است داشته
-رواني عوامل به آن كنار در و باشد محدوديتها و محروميتها
خانمها "اصولا چون.كرد اشاره ميتوان خانمها شخصيتي
به يكديگر با جامعه در ميتوانند بهتري اجتماعي رابطه
باعث خانمها بين در نزديكي و سنخيت همين و آورند وجود
.گردد گوناگون شايعههاي بروز
و دارد وجود علت و دليل هزاران گاهي شايعه يك ايجاد در
شايعهاي ايجاد براي ديگري دليل و علت خود علتها اين حتي
.ميشود تكرار مرتب چرخه و زنجير اين و ميشوند ديگر
.منفعت گاه و كنيم شايعه كه ميكند ايجاب مصلحت گاهي
وند موسي معصومه
(2)ميلسپو "ميسيون"
كمبود امريكايي ، مستشاران اقتصادي خرابكاريهاي اثر در
در چنانكه ;شد شديد بسيار مردم مشكلات و عمومي مايحتاج
اسفند 1321 در بود كشور استان خيزترين غله مركز كه تبريز
نان ، جاي به نانواها كه شدند قحطي دچار چنان مردم
دادگستري كميسيون نظر طبق.دادند آنها تحويل سيبزميني
غله آذربايجان مختلف نقاط در دولت زمان آن در شورا ، مجلس
ميشد ، فراهم وسيله بايد آن نقل و حمل براي فقط و داشت
آذربايجان در خواربار امريكايي مستشار "مسترويويان" اما
به عاجل اقدامات جاي به بود ، امر اين مستقيم مسئول كه
.كرد فرار تهران
و مردم مكرر تقاضاي عليرغم امريكايي مستشاران تهران در
كرده ممنوع شهر به را آرد و جو گندم ، آزاد ورود مجلس
اين علت كسي.ميكرد بيداد نان گراني و كمبود و بودند
علت كه شد كشف سرانجام اينكه تا نميدانست ، را امر
كشور ، بازار بزرگترين به شهرستانها گندم ورود ممنوعيت
خرواري 200 آزاد بازار در گندم كه بود اين تهران يعني
را گندم ميخواستند مستشارها آنكه حال ;داشت قيمت تومان
.بفروشند متفقين به تومان خرواري 60 قيمت به
را جيرهبندي و شد تشكيل خواربار وزارت بالاخره كه زماني
ايران مردم نان جيره مستشارآمريكايي "شريدان" كرد ، آغاز
كارگران براي نان روزانه جيرهبندي":كرد تعيين چنين را
!"گرم كودكان 200 براي و گرم عادي 400 مردم براي گرم ، 800
ميليون را 5/1 ايران مردم ساله يك خوراك اساس اين بر و
ايران غله محصول چون":كه گرفت نتيجه و كرد تعيين خروار
دولت پس است خروار ميليون 5/7(سال 1322) سالجاري در
در ".بفروشد متفقين به را خروار ميليون ميتواند 6 ايران
كه ناني حداقل ايراني كارشناسان محاسبه طبق زمان همان
.بود خروار ميليون بود 5/5 لازم مردم كردن سير نيمه براي
شن ناچاري از نانواها گرديد ، كمياب نان كه شد اين نتيجه
كردند ، "سيلو نان" داخل در را ديگري چيزهاي و اره خاك و
.شد زيادي عده مرگ باعث "سياست" اين و
سال در ايران آزاديخواهان و مردم مبارزات و مخالفتها
لغو مجلس و رسيد ، اوج به وي "ميسيون" و ميلسپو عليه 1323
رفع" براي ماه سه ميلسپوكرد مطرح را او اختيارات
اين كه شد معلوم بهزودي گرفت ، مهلت مجلس از "مشكلات
امريكا به بلوچستان و سيستان نفتي منابع تحويل براي مهلت
اقتصاد كه حالي در سال همان ماه دي در بالاخرهاست بوده
بود شده خالي چنان مملكت خزانه و شده ورشكستهتر ايران
نبود ، كارمندان بهمنماه حقوق پرداخت به قادر حتي دولت كه
.كردند ترك را ما كشور همكارانش و ميلسپو دكتر
زارع رويا :كننده تهيه
ساهر حميد آرشيو از كاريكاتورها
ميلسپو روي باباشمل كه اسمي) "ميلسپاك" مسافرت مناسبت به
:(بود گذاشته
كندند گيسو همه ياران و كردي سفر تو
!خورد برهم ما حلقه تو ، رخ فراق وز
صدور با روزنامهنگاران صنفي انجمن
مالي كمكهاي ادعاي مورد در بيانيهاي
مخالفين :كرد اعلام مطبوعات به بيگانگان
نهاد اين نظارتي نقش اعمال از مطبوعات
هراسناكند و بيمناك
مورد در روزنامهنگاران صنفي انجمن بيانيه :اجتماعي گروه
و مطبوعات به بيگانگان مالي كمكهاي ادعاي
اين از بخشي در. كرد صادر بيانيهاي روزنامهنگاران
: است آمده بيانيه
با رابطه در كلي مطالبي و سخنان ديگر بار اخير روزهاي طي
برخوردهاي تداوم كه است شده مطرح مطبوعاتي فعاليتهاي
با اخير سال دو رواني و تبليغاتي فشارهاي و غيرقانوني
ادعاها نوع اين تبليغاتي طرح.ميكند تداعي را مطبوعات
مسئول مديران از اعم كشور مطبوعات فعالان كه است حالي در
فعاليت بر حاكم قانوني نظام چارچوب در روزنامهنگاران و
آرمانهاي و اهداف ارتقاي و پيشبرد جهت در و مطبوعاتي
و افراد ميرسد نظر به.ميكنند تلاش اسلامي انقلاب
مطبوعات اصحاب با را دشمني و مخالفت بيشترين گروههائي
بيمناك نهاد اين "اجتماعي نظارت" نقش اعمال از كه دارند
ما جامعه در دموكراسي چهارم ركن نهادينهشدن از و
.هراسناكند
و شغلي امنيت از دفاع كه روزنامهنگاران صنفي انجمن
خود اصلي وظيفه را مطبوعات اصحاب حرفهاي استقلال
مالي كمكهاي مدعي كه گروههائي و افراد تمامي از ميداند
درخواست كشورند ، روزنامهنگاران و مطبوعات به بيگانگان
و صالحه مراجع به را خود مدعاي اسناد و مدارك كه دارد
آنان مدعاي به تا دهند ارائه دادگستري محاكم بخصوص
هياهو و مدعا جز وگرنه گردد ، صادر مقتضي حكم و رسيدگي
.بود نخواهد
قانوني حقوق حفظ: است شده گفته بيانيه اين در همچنين
يك مقتضيات از آنان به حرمتنهادن و روزنامهنگاران
از را مردم نميتوان هرگز و است مدني و اسلامي جامعه
صنفي انجمن.كرد محروم پويا و مستقل مطبوعاتي داشتن
و قانوني امكانات تمام از گذشته همچون روزنامهنگاران
استفاده روزنامهنگاران حيثيت و شان از دفاع براي حقوقي
.كرد خواهد
|