فرهنگي پيوندهاي خاستگاه
(بخش واپسين) چين و ايران تمدن گفتوگوي ;ابريشم جاده
طريق از و اعراب وسيله به نيز چين ابريشم از بخشي *
و ميشد حمل ديگر سرزمينهاي به سرخ درياي و خليجفارس
داشتند مهمي سهم ميان اين در ايرانيان
تاريخچه بررسي با نويسنده نوشتار ، نخستين در :درآمد
آن نقش تجاري ، شاهراهي عنوان به ابريشم جاده شدن ساخته
.برشمرد همسايه اقوام و چين فرهنگي ميان تبادلات در را
شهرهاي و "فنشان" دامنههاي از كه جاده اين در
طي در و ميشد آغاز...و "سوجو" ،"گانچو" ،"ليانگجو"
ميشد ، تقسيم ديگري فرعي جادههاي و شاخهها به خود ، مسير
سوريه به سپس و (كنوني همدان) اكباتان دامغان ، به تا
با گوناگون ملتهاي و اقوام شد و آمد جايگاه ميرسيد ،
عنوان به جاده اين از رو اين از بود ، متفاوت فرهنگهاي
گذشته پنجشنبه.ميكردند ياد فرهنگي پيوندهاي خاستگاه
پوزش ضمن-اينك خوانديم ، هم با را نوشتار اين بخش نخستين
بخش واپسين چاپ در كرد دير خاطر به گرامي خوانندگان از
.ميگيريم پي را مطلب دنباله -آن
فرخي باجلان
:ميكند تقسيم جاده چهار به را ابريشم جاده "هودسون"
سين" كنوني مرز و "پامير" و دور غرب به كه جادهاي -1
.ميرفت "كيانگ
و ميرسيد سغد يا بلخ و مرو به پامير از كه جادهاي -2
جنوبي شاخه و سمرقند به آن شمالي شاخه كه ميشد شاخه دو
.مييافت راه بلخ به آن
عراق در -تيسفون -سلوكيه به "مرو" از كه جادهاي -3
.ميرسيد كنوني
.ميرفت روم به سلوكيه از كه جادهاي -4
طبيعي موقعيت نظر از چهارمين و نخستين جاده چهار اين از
سلاطين ديري را جاده دومين امنيت.بودند راهها سختترين
ميلادي تا 560 ميلاد از پيش از 140 "كيدار" و "كوشان"
و گرفتند را آنان جاي تركان آن از پس و ميكردند تامين
و مسافران براي فراواني منزلگاههاي راه اين طول در
راه سومين امنيت.بود شده ساخته آنها خسته شتران و اسبان
244124-"پارتيان" توسط نخست ميگذشت ايران از كه
حكومت بر اعراب تسلط از بعد و ميشد تامين -ميلادي
.گرفتند عهده به را آن حفاظت عرب حكام ساسانيان غيرمردمي
صلح هنگام به "غالبا اما بود ناامن اگرچه جاده نخستين
كاشغر تا "گانسو" فاصله در تجارت و بود برداري بهره مورد
.داشت ادامه
طريق از و اعراب وسيله به نيز چين ابريشم از بخشي
و ميشد حمل ديگر سرزمينهاي به سرخ درياي و خليجفارس
آسياي هاي"بربر".داشتند مهمي سهم ميان اين در ايرانيان
"تاكسيلا" معبر و هندوكش طريق از را چين ابريشم نيز ميانه
"پتولمي".ميبردند هند به -كنوني راولپندي نزديك
حمل غرب به نيز گنگ رود طريق از چين ابريشم ميگويد
منسوجات و شيشه و آهن و پوست ابريشم ، بر علاوه و ميشد
و ميشد حمل راه اين طريق از كه بود موادي از نيز ديگر
.ميگرفت قرار تجارت مورد
سرنوشت تعيين دوره بايد را "وودي" خاقان فرمانروايي دوره
خطري كه ها"هون" سرانجام دوره اين در كه چرا نهاد نام
را خود يورشهاي مسير بودند چين تمدن و وحدت براي بزرگ
سه.شدند نابود نيز آنان از گروههايي و دادند تغيير
انجامي ها"هون" عليه "وودي" خاقان بزرگ لشكركشي
و ديوار سوي آن به ها"هون" كه شد سبب و داشت موفقيتآميز
نبرد نيز "وودي" خاقان از پس.شوند رانده "گبي" صحاري
مهاجم شبانان اين اندك اندك و يافت ادامه ها"هون" عليه
موقعيت بدي سبب به و "هان" سربازان بيامان يورشهاي با
و سرما.گرفتند خود به دفاعي حالت اقامتگاههايشان طبيعي
ملخ طاعون و پيدرپي خشكساليهاي زمستاني ، سخت توفانهاي
عليه همه و همه بودند متكي بدان كه كشاورزي مناطق در
.ساخت دور هم از را آنان گلههاي و شبانان و بود ها"هون"
و كرد سختتر آنان بر را كار نيز ها"هون" داخلي اختلاف
بخش دو به "هونها" -"نو-شيونگ" قبيله جنگجويان سرانجام
.آوردند وجود به را جنوبي و شمالي هاي"هون" و شدند تقسيم
و شد "هان" مقهور ميلاد از پيش در 51 جنوبي "هون"
"چانگان" به تسليم و كرنش براي جنگجويان اين فرمانده
را خود يورشهاي مسير اين از پس نيز شمالي هاي"هون"رفت
از پس و آوردند روي غربي سرزمينهاي به و دادند تغيير
.كوچيدند باختري شمال به "هان" سپاهيان متواتر حملات
اشغال را آنان جاي ديگر قبايل و شبانان ها"هون" كوچ با
سرزمين جايگزين را "روم" پس اين از ها"هون" و كردند
.شد عوض آنان يورشهاي سمت و كردند چين آسماني
و شرق جانب به ها"هون" از فراغت از پس "هان" امپراتوري
جانب از كه گروهي نخستين.يافت گسترش ميانه آسياي و جنوب
شد ژاپن و شرقي درياي راهي "چين" سلاله فرمانرواي نخستين
در ميكردند تصور كه بود آسماني موجوداتي جستجوي در
زمان در آن از پس و دارند ماوا شرقي درياي جزاير
پس و شد شرق عازم نظامي هيات نخستين "وودي" فرمانروايي
از ژاپن.يافت تسلط منچوري و كره بر "چين" سال چند از
و چين مستقيم ارتباط و شد آشنا چين فرهنگ با كره طريق
.شد آغاز ميلادي اول سده از ژاپن
جنوبي مناطق حكومتهاي ضعف از استفاده با هان امپراتوري
"كوانگسي" سرانجام و يافت تسلط آساني به مناطق براين چين
گسترش با.شد "هان" فرمانروايي تيول نيز شمالي ويتنام و
آشنا چاي با چينيان آسيا شرقي جنوب در چين نفوذ و قدرت
آغاز در اگرچه و يافت رواج چين در نيز چاي كشت و شدند
روزانه نوشيدني زمان گذشت با اما بود دارويي نوشيدني چاي
يا نمك ، و زنجبيل يا برنج با را چاي آغاز درشد عمومي و
اما مينوشيدند و جوشانده نارنج پوست با يا و پياز با
.شد بدل سنتي مراسمي به و يافت تغيير نوشي چاي شكل بعدها
در -"ادويه راه" -روم و چين ميان دريايي راه شدن داير با
و بازرگاني رابطه -ميلادي 24-200-آخر "هان" دوره
چنين گزارشي در.يافت گستردهتري ابعاد روم و چين فرهنگي
طريق از كه ميلادي سال 166 در تجار از گروهي كه ميبينيم
-ماركوس" نماينده را خود آمدند ، چين به "كينگ دونگ"
سوي آن -"داچين" يا روم امپراطوري و "انتونيوس اورليوس
.ميناميدند -چين
برابر سه آسماني سرزمين وسعت "وودي" فرمانروايي دوره در
دودمان بنيانگذار كه را آرامشي پيدرپي جنگهاي اما شد
در بار ديگر تاريخ و كرد زائل بود داده نويد "هان"
كشور خزانه "نو -شيونگ" عليه جنگ.شد تكرار مشابه شرايطي
با دهقانان.ساخت خالي را غلات انبار و تهي بتدريج را
را زمينها تدريج به بيگاري ايام ازدياد و جنگ به رفتن
بسياري.شد باير بار ديگر زمينها از بسياري و كردند رها
و شدند نابود سيل و توفان و خشكسالي سالهاي در نيز
چين شعر و ادبيات در را بلايا و مصائب اين از بسياري
:بازيافت ميتوان
باروها جنوب به جنگ
شمالي ديوار كنار مردن
نكرد تدفينشان كس و مردند صحاري در
...كلاغان قوت تنشان گوشت
ميانديشم سربازان به
نميشوند فراموش كه سربازاني
ميرفتند آوردگاه به شبگير كه سربازاني
نميگشتند باز شامگاه كه سربازاني
كه:ميگويد سخت روزهاي اين از جملهاي در "سوماچاين"
."ديگر روز پس روزي جنگ ، شايعات و جنگ جز نبود چيز هيچ"
ديگر اندوزي ثروت موجب نامتناسب قوانين زمان گذشت با
و نادرست راههاي در ثروت افتادن كار به و آزمندان باره
هميشه چنانكه شد ضعفا بر ستم و ثروتمندان بيني بزرگ خود
با فرمانروايي دودمان به وابسته افراد.است بوده چنين
ديگران بر ستم و زمينها تصاحب و آزمندانه ثروتاندوزي
و ولخرجي و اسراف در هريك و پرداختند همالان با رقابت به
از فساد خلق جاودانگي قانون و گرفتند پيشي ديگري بر فساد
.شد تكرار همچنان ثروت
را عرصه امپراتوران وكشورگشايي نظامي فعاليتهاي گسترش
.كرد تنگتر مردم بر
نه تجارت و ارتباط گسترش بهانه به نظامي جادههاي ايجاد
مناطق وازجمله مناطق از بسياري ساكنان كه نبود مفيد تنها
"اكولوژيك" توازن زدن برهم با و كرد جابهجا را كوهستاني
بيهوده كشورگشاييهاي.ساخت ويران را روستاها از بسياري
كفاف ماليات.آورد پي در را تباهي و فساد "هان" سلاله
دستگاه تدريجي ضعف با و نميداد را بيهوده مخارج و اسراف
بخشي كه عمومي درامد از بخشي نه وصولي ماليات فرمانروايي
.شد آنها وكارگزاران حاكمان و واليان اختصاصي ازدرآمد
غلات حمل براي تنها آن واز ماند بياستفاده آبي راههاي
وحاكمان وواليان امپراتوري دربار نياز مورد مواد و
ميجنگيدند شمالي مرزهاي در كه سربازانيميشد استفاده
هر آنان فرماندهان و صاحبمنصبان و ميمردند گرسنگي از
ترفيع و درجه ميداد بدانان غذايي اندك كه را كس
فرماندهان شد خشكسالي دچار چين غرب كه گاه آن و ميدادند
آوردن دست به و اخاذي براي را ديگري راه منصبان صاحب و
قانون و مجرمان عفو تازه راه اين و يافتند بيشتر درآمد
"...بود پول گرفتن با شكنان
زمينهاي كه دهقاناني ميلاد از پيش اول سده اواخر در
اين اما كردند عصيان بودند كرده تصاحب اربابان را آنان
و شود واقع موءثر كه بود آن از كمتر و پراكنده عصيان
.داشت زمان به احتياج
فشاري و ماليات گردآوردندگان خواستهاي برابر در دهقانان
روي گرفتن وام به ناچار به ميشد تحميل آنان بر كه
.ميرسيد نيز درصد بيست تا وامها اين بهره گاه و آوردند
و ميشد سنگينتر و سنگين وامها سال چند گذشت با
آواره و ميكردند رها را خود زمينهاي ناچار به دهقانان
.ميشدند
را خود خانواده افراد دهقانان شرايطي چنين در
و آوازخواني بردگي ، به شهرها در آنان و ميفروختند
چنين كه آنان و ميپرداختند ثروتمندان حرمسراي خواجگي
و ميبردند پناه جنگل و كوه به نميكردند تحمل را خفتي
.ميپيوستند عاصيان گروه به
جمله آن از و گرفت انجام اوضاع بهبود جهت در كه اقداماتي
وجود با نتوانست "مانگ وانگ" اجتماعي صلح اصلاحات
همه و دهد انجام كاري توانمندان آزمندي و سرمايهداري
و "ابروان سرخ" عصيان فقر ، و پريشاني.بود موقتي اقدامات
زرد" يا "توربان زرد" انقلاب آخر هان دوره در و جنگليان
در 220 بار ديگر كه بود چنين و آورد وجود به را "دستاران
چون -دهقاني عصيانهاي با "هان" مقتدر حكومت ميلادي
رويدادها و حوادث و واژگون -چين آينده و گذشته سلالههاي
.شد تكرار مشابه بيش و كم شرايط در
:ماخذ
1- A History of the Chinese People. L. Carrington
.Harper
2- A. History of China Wolfram Eberhard.R.K.P
3- The Chinese Empire John A. Hrrison. Harbinger.
4- Science and Civilisation in China j.Needham.
(چاپ زير)اساطير انتشارات فرخي ، باجلان چين ، تاريخ -5
اساطير انتشارات فرخي ، باجلان چين ، اساطير -6
مازيار انتشارات فرخي ، باجلان اول ، دفتر چين ، شعر -7
|