ديگران حديث در سردلبران
(ره)امام با خارجي خبرنگاران مصاحبه گزيده
پاريس و نجف در
ميتوان سخناني در را ايران اسلامي انقلاب طلايه :اشاره
امام آيتاللهالعظمي حضرت انقلاب ، رهبر كه يافت
و روزنامهنگاران پرسشهاي به پاسخ در (ره)خميني
لوشاتو نوفل و (عراق) اشرف نجف در خارجي خبرنگاران
اين.فرمودند ايراد شمسي هجري سال 1357 در (فرانسه)
در شد ، واقع موءثر بينالمللي مجامع در تنها نه سخنان
آن پخش و تكثير در كه محدوديتهايي رغم به نيز ، كشور داخل
امت قلب درون از برخاسته بود نويدبخشي نداي داشت ، وجود
.ميگرفت جاي دلها مامن در و ميشد شنيده جان سمع به كه
امام اسلامي آمال و انديشهها با "سابقا كه كساني براي
كه كساني براي و بود هدايت مصباح ندا اين بودند مانوس
غافل انقلاب جريان از طاغوتي رژيم اختناق اثر بر هنوز
را ايشان ناآگاه و خفته شعور كه تازيانهاي بودند مانده
و مستقيم پيامهاي با همراه مصاحبهها اين.ميكرد بيدار
ميان سال آن بهمن تا كه بود واسطهاي مهمترين امام مداوم
در مندرج رهنمودهاي از پيروي با و بود برقرار امت و امام
ماه بهمن در سرانجام كه بود پيامها و مصاحبهها همين
مردم كوشش به و منان ايزد لطف به طاغوت حكومت ش.-ه 1357
آنچه.گرديد مستقر اسلام حكومت آن جاي به و سرنگون ايران
كه است مصاحبههايي از مختصري و برگزيده داريد رو پيش در
.دادهاند انجام (ره)امام با خبرنگاران
لوموند فرانسوي روزنامه
كه لاغر چهرهاي با خميني آيتالله :خبرنگار مقدمه
و متهورانه بياني با ميكرد كشيدهتر را آن سفيد محاسني
به وقتي حتي.گفت سخن ما با ساعت دو مدت به آرام ، لحني
از را خود بايد ايران كه ميپرداخت آن تكرار و مطلب اين
اشاره پسرش مرگ به كه هنگامي نيز و كند خلاص شاه شر
خطوط در نه و ميشد ديده صدايش در هيجان آثار نه ميكرد ،
تسلط قدرت و رفتار وضع.ميگرديد ملاحظه حركتي چهرهاش
روي بر فشار با آنكه جاي به آيتالله.بود خردمندانه او
با كند ، ابلاغ مخاطبش به را خود اعتقاد و ايمان كلمات ،
اما.بود نافذ همواره كه نگاهي ميكرد ، چنين خود نگاه
و تيز ميرسيد ، عمدهاي و حساس جاي به مطلب كه هنگامي
و دارد كامل و راسخ عزمي آيتاللهميشد تحمل غيرقابل
در كه است مصمم.نيست مصالحهاي هيچگونه قبول صدد در
...برود پيش پايان تا شاه عليه خود مبارزه
و تمدن مخالف كه ميكند متهم را شما شاه:سئوال
چيست؟ مطلب اين به شما جواب هستيد ، گذشتهگرا
و است تمدن با مخالفت عين كه است شاه خود اين:امام
در من كه است سال پانزده مدت.است گذشتهگرا
و رشد خواستار "مصرا ايران مردم به خطاب اعلاميههايم
سياست شاه اما.بودهام مملكتم اجتماعي و اقتصادي توسعه
در را ايران كه دارد كوشش و ميكند اجرا را امپرياليستها
رژيمي شاه رژيم.دارد نگاه واپسگرايي و ماندگي عقب وضع
و پايمال فردي آزاديهاي رژيم اين در است ، ديكتاتوري
.است شده برده ميان از احزاب و مطبوعات و واقعي انتخابات
.ميكند تحميل اساسي قانون نقض با شاه را نمايندگان
و قضايي استقلال است ، ممنوع مذهبي -سياسي مجامع انعقاد
سهگانه قواي شاه.ندارد وجود هيچوجه به فرهنگي آزادي
اين از.است نموده ايجاد واحد حزب يك و است كرده حذف را
متخلفان از و است كرده اجباري را حزب اين به پيوستن بدتر
.ميگيرد انتقام
بر اضافه پيش سال سه و بيست تا توليدش كه ما كشاورزي
بوديم ، مازاد اين صادركننده ما و بود داخليمان احتياجات
شاه نخستوزير كه ارقامي مطابق.است رفته ميان از "فعلا
مواد از درصد ايران 93 است ، داده دست به پيش سال دو در
به نتيجه است اين و ميكند وارد را خود مصرفي غذايي
.شاه ارضي اصلاحات اصطلاح
دانشجويان و طلاب و است بسته سال از نيمي ما دانشگاههاي
زندان به و ميگردند مجروح و مضروب بار چندين سال هر ما
درآمد و برده ميان از را ما اقتصاد شاه.ميشوند افكنده
و ميكند تبذير ماست مردم آينده ثروت كه را نفت از حاصل
تجملي جنبه كه ميبرد كار به اسلحههايي خريد براي را آن
ايران استقلال به امر اين و دارد سرسامآور قيمتهاي و
كه است بحث غيرقابل واقعيتهاي اين دليل به.ميزند صدمه
وارونه رژيمش قبال در را ما مخالف موضع ميكند كوشش شاه
.كند قلمداد گذشتهگرا و تمدن مخالف را ما و دهد جلوه
براي او شويم ، او رژيم كردن سرنگون به موفق ما اگر
مردم فرهنگي و اقتصادي ترقي و پيشرفت ضد بر كه كارهايي
جنايات از عالم تمامي روز آن و شد خواهد محاكمه است كرده
.گرديد خواهند آگاه وي
را رژيم كه ميخواهيد آيا چيست؟ شما سياسي برنامه :سئوال
برقرار را رژيمي نوع چه رژيم ، اين بجاي سازيد؟ سرنگون
كرد؟ خواهيد
است ، اسلامي حكومت و دولت يك ايجاد ما مطلوب كمال :امام
رژيم اين كردن سرنگون ما حاضر اشتغال نخستين معذالك
وجود به قدرتي بايستي اول مرحله در.است خودكامه و خودسر
.دهد پاسخ مردم اساسي احتياجات به كه آوريم
چيست؟ اسلامي حكومت از مقصودتان:سئوال
زمان و (ص)پيغمبر زمان ما ، براي استناد مرجع تنها :امام
.است (ع)علي
مطبوعات درخواستهاي مقابل در همواره شما :سئوال
چرا؟ كردهايد ، حفظ را سكوت بينالمللي
و...كبكبه و دبدبه به بيشتر بينالمللي مطبوعات :امام
تاجگذاري تختجمشيد ، دارند ، توجه رسمي تشريفات و طمطراق
است ، نفت قيمت به معطوف توجهشان اعلا حد در يا...و شاه
.ميكنند تحمل كه فشاري يا و ايران مردم بدبختيهاي به نه
خارج در تبليغاتش براي دلار ميليون صد سال هر شاه "ظاهرا
گذشته سال پانزده طول در من جهت اين از.ميكند خرج پول
همين و زدهام ايران مردم به خطاب را خود حرفهاي "خصوصا
.داد خواهم ادامه را كار
چيست؟ امريكا قبال در شما موضع و موقع :سئوال
اخير ، سال پانزده اعلاميههاي و بيانيهها طي در :امام
قدرتهاي و امريكا قبال در را خودم موقع و موضع بار چندين
بهرهبرداري فقير ممالك ثروتهاي از كه ديگري بزرگ
ممالك اين در را خود عمال امريكا.كردهام بيان ميكنند ،
تاييد ميشود تحميل مردم بر كه را خشونتي بعد و تحميل
حفظ و بازگشت و (1332) كودتاي منشا كه امريكا.ميكند
تا است ، نداده تغيير را خود سياست است ، قدرت سر بر شاه
قبال در من موقع و موضع است ، منوال بدين وضع كه وقتي
.ماند خواهد تغييرناپذير همچنان امريكا
فرانسه تلويزيون -راديو
ايران مردم شما ، فراخوان دنبال به كه است چگونه :سئوال
ميريزند؟ كوچهها به انبوه چنان
و ميداند كشور و اسلام به خدمتگزار را ما ملت چون :امام
و است ملت نهاد در سالهاست كه ميكنيم طرح را مسائلي ما
و هستيم ملت خواستههاي بيانكننده ما كه است جهت بدين
برخلاف ديدهاند دولت و شاه دستگاه از هرچه طرفي از
ماه چند بيسابقه تظاهرات و است بوده كشور و اسلام مصالح
و است اسلامي و ملي تظاهراتي ما ، دعوت دنبال به اخير
حقيقت در و ميكنند شركت آن در ملت اقشار همه ناچار
غيرقانوني را آن "قهرا كه رژيم ضد بر است رفراندومي
.ميكند اعلام
بشر حقوق از دفاع قهرمان دنيا در را خود كه كارتر :سئوال
شاه از تهران كشتار از بعد دليل چه به ميكند معرفي
ارزيابي چگونه ايران در را امريكا نقش شما و كرد حمايت
ميكنيد؟
طرف از بشر حقوق از طرفداري و بشردوستي ادعاي :امام
در قهرمان و هستند بشر حقوق به متجاوز كه است مطرح كساني
عصر در آن و است بيشتر همه از تجاوزش كه است كسي امر اين
مكرر عامهاي قتل شاهد همهاست كارتر شخص حاضر ،
شاه دست به كه ايران شهرستانهاي از بسياري در دستهجمعي
از وسيع عامي قتل شاهد تهران "اخيرا و بوديم گرفت ، صورت
از بيش به كشتهشدگان تعداد مشهور حسب به كه بود شاه طرف
در زنداني يك براي كه كارتر آقاي.رسيد نفر هزار چهار
شاه پياپي كشتارهاي از پس درآورد ، هياهو آنقدر شوروي
پس چين دولت رئيس و نكرد دريغ او از را خود پشتيباني
او نتوانست مردم قيام ترس از شاه كه ايران از ازديدارش
كشتارهاي تمام عامل كه را شاه دهد ، عبور خيابانها از را
هم كرملين روءساي و داد قرار خود حمايت مورد است ايران
استعمارگر كشورهاي ساير و امريكا.هستند اينها مانند
ابعاد تمامي در ضعيف كشورهاي تمام داشتن نگه عقب جز هدفي
برخورداري براي و ندارند نظامي و سياسي اقتصادي ، فرهنگي ،
جز نقشي افتاده عقب كشورهاي ساير و ما منابع و مخازن از
فشارها تمام منشا است اين و باشند داشته نميتوانند اين
.ما به ابعاد تمامي در
فيگارو فرانسوي روزنامه
از كنوني ، رژيم رقباي مبارزه درباره عمومي افكار :سئوال
ميخواهد كه است مذهبي جنبش اين آيا ميكنند ، سئوال خود
بازگردد؟ اسلامي سنتهاي به
تبليغاتي قرباني كنوني ، قيام و ايران رژيم مخالفين :امام
وقتي ما.ميسازد بيگانه خود طبيعت از را آنها كه هستند
و ترقي به كردن پشت معني به ميكنيم ، صحبت اسلام از
"اساسا ما عقيده به.است صحيح آن عكس بلكه نيست ، پيشرفت
رژيمهايي دشمن ما ولي است ، ترقيخواه مذهب يك اسلام
را ظلم و ديكتاتوري روش تجددخواهي ، عنوان تحت كه هستيم
ايران ، شاه رژيم مانند رژيمها اين.ميگيرند پيش در
و ميكنند منحرف خود اصلي هدف از را شده انجام پيشرفتهاي
آنها از ميبايست كه زناني و مردان چشم از را آنها
ساقط آنها از را مفهومي هر و مياندازند كنند ، استفاده
اختناق و فشار كه ميكنيم فكر چيز هر از قبل و مينمايند
.نيست پيشرفت وسيله
فرانسه خبرگزاري
فكر ميكنيد؟ فكر چه ايران در وضع تحول درباره :سئوال
ظاهري سياست با و است رسيده بنبست يك به كه نميكنيد
بود؟ خواهد موءثر شما استراتژي در شاه ، تجديدنظري
رژيم.است شده كشيده بنبست به كه است رژيم وضعيت :امام
در مردم.كند تحميل ملت به را خود راهحل ميخواهد
هر.نباشد رژيم اين ميخواهند مردم.نيستند بنبست
بنبست با مواجه گردد رژيم اين بقاي منجربه كه راهحلي
.پذيرفت نخواهند را آن مردم زيرا ميشود ،
اين امر ، اين ميكنيد ، محكوم را بزرگ قدرتهاي شما :سئوال
آيا.آشتيناپذيريد و سخت شما كه است برانگيخته را احساس
عمومي افكار به اطمينان محض محكوميت ، اين در نميتوانيد
تخفيف ميكنند ، همدردي شما كشور مردم قيام با كه غرب
بشويد؟ قائل
كشور مردم حقوق به تجاوزشان در را بزرگ دولتهاي من :امام
كه غرب مردم از.را كشورها اين مردم نه و ميكنم ، محكوم
كرده سپاسگزاري اظهار ميكنند حمايت ايران مردم قيام با
.ميكنم و
رويتر خبرگزاري
بعضي چيست؟ شما رژيم اجتماعي و سياسي محتواي :سئوال
است؟ محافظهكار اسلام ميگويند
شكوفايي و ترقي روش قرآناست ترقي دين اسلام :امام
يك او چيست؟ سر بر شاه رژيم با مخالفت ببينيم.است انسان
در را كشور آن برنامههاي و آمريكاست تابع و وابسته رژيم
به را ايران برنامهها ، اين و ميگذارد اجرا به ايران
منابع از بخشي تعادل ، حفظ براي او.است كشانده نابودي
اسلام.است گذاشته روسها اختيار در را كشور ثروت
دو اين از يك كدام باشد ، مستقل ايران ميخواهد
از ايران در را آزاديها همه شاه رژيم است؟ محافظهكارانه
خواهان نبايد بوديم كار محافظه ما اگر.است برده ميان
.ميشديم سياسي و اقتصادي امكانات برابري و راي آزادي
طلوع ، ابتداي از كه است كمال از حدي چنان در اسلام اما
بنا سانسورها با مبارزه و آزاد بحث بر را خود پيشرفت
و مجلس در نشاندگانش دست اقرار به شاه رژيم.است گذاشته
و است بوده فساد در غرق حكومت ، در و مطبوعات در
و دزديده را كشور ثروت ميلياردها رژيم ، اين گردانندگان
است؟ كاري محافظه فساد اين با مخالفت آيا.دادهاند برباد
درباره.است كرده متلاشي كلي به را ملي اقتصاد شاه رژيم
اما.است شده خطر اعلام دفعات به و پيش سالها امر اين
درباره دلار ميليونها صرف با واقعيت به توجه جاي به شاه
"است بيمانند دنيا در كه ايران رشد" و "اقتصادي معجزه"
كشور اقتصاد انهدام با مخالفت آيا ميكرد ، تبليغ
كرده ايران به خيانت صدها رژيم اين است؟ محافظهكارانه
مخالفت آيا ميشود ، طولاني بسيار آنها فهرست دادن كه است
در كه است اين واقعيت است؟ كاري محافظه خيانتها اين با
كار در مترقي و كار محافظه نيروهاي ميان برخورد ايران
مشروع حق تنها نه كه -است ملت تمامي ميان برخورد نيست ،
حيات حق خواهان بلكه ميكند ، طلب واقعي ترقي براي را خود
و آمريكاست چراي و بيچون عامل كه رژيمي با -است خويش
بايد جهان مطبوعات.است انداخته خطر به را ايران موجوديت
براي جهان قدرتمندان.برسانند جهان مردم به را هشدار اين
انهدام سرازير در را سلطه زير كشورهاي خويش ، بحرانهاي حل
واقعيت خويش ، كشور عمومي افكار فريب براي و انداختهاند
عمومي افكار از را واقعيت خويش ، كشور عمومي افكار از را
ترقي و حقطلبي برسر مبارزه و ميدارند پوشيده كشورشان
منحطترين ترقيطلبي با محافظهكارانه مبارزه را واقعي
.ميدهند جلوه رژيمها
بشود؟ تنظيم غرب و ايران ميان روابط بايد چگونه :سئوال
هستيد؟ غرب ضد
و هستيم استقلال خواهان ما نيستيم غرب ضد خير ، :امام
.مينمائيم پيريزي اساس براين غرب جهان با را خود روابط
ملي پايههاي بر و نباشد زده غرب ايران ملت ميخواهيم ما
.بردارند گام تمدن و ترقي سوي به خويش مذهبي و
سنت از دارد ، انقلابي و آزاديخواهانه سنت يك شيعه :سئوال
.بفرماييد صحبت شيعه اعتراض
.است كرده مبارزه حق حكومت تحقق براي ابتدا از شيعه :امام
|