ايران گذشته از ميراثي سليمان ، تخت
متشكريم رسيد ، شما عكسهاي
كنيم باور را خويشتن بياييد ،
پيامها و نامهها ميان از كوتاه

ايران گذشته از ميراثي سليمان ، تخت
حاصلخيز جلگههاي و بلند كوههاي لاي لابه از اگر
حركت آن خاوري جنوب اليه منتهي طرف به غربي آذربايجان
.ميشود هويدا افشار تكاب منطقه رفته رفته كنيم
به منحصر جاذبههاي و زيبائيها با پرتكاپو ، مردمي جايگاه
بناهاي و فرهنگي تاريخي ، آثار كنار در طبيعت فرد
دل در آن قدمت از نشان كه باستان دوران از بازمانده
.دارد قرون و اعصار
تا شيز و سليمان تخت و آذرگشسب از تكاب پرمهر دامن گستره
روي به كه است مهرباني آغوش گل ، چملي و كرفتو و آبگرم
تخت فراز بر كه شده گسترده زيبائي و طبيعت دوستداران همه
خيرمقدم گشادهرويي با خود ميهمانان بر بلندش قله بلقيس
.ميگويد
را شهري از حكايت و گرفته قرار پشتهاي بر سليمان تخت
مطمح و مقر و داشته عظمتي ديرين روزگاري در كه مينمايد
پادشاهي به كه زماني.است بوده بزرگان و پادشاهان نظر
پياده پاي با ميگشتند پيروز جنگها در يا و ميرسيدند
امروز آنها همه ليكن و ميشتافتند آتشكده اين زيارت به
.نيست بيش ويرانهاي و گرفته جاي خاك زير در
قرارگرفتن نيز و قلعه ميان در فيروزگون درياچه شدن واقع
دايرهوار كوههاي سلسله يك وسط در نگيني مانند قلعه
كه است سليمان تخت يكجانبه ديدنيهاي و گويا مجموع
طول به جنوب به شمال از شكل بيضي قلعه اين بلنداي
و بناها و برجها با بوده متر غرب 300 به شرق از و 400متر
دوران به مربوط آجر و آهك ملات ، سنگ از مستحكمي ديوارهاي
حمله اثر بر بارها كه.مغولهاست و ساسانيان اشكانيان ،
به نيز درياچه.است شده تعمير سپس و ويران مختلف اقوام
از كدام هر از و متر عرض 80 به و متر شمالي 120 طول
فراوان املاح با ثانيه در آب ليتر روز 44 شبانه آن دوجوي
آب آنها از "قبلا كه جويي سه كه طوري به.ميشود خارج
جويها آن از آثاري فقط و شده خشك اينك ميكرد عبور
و متر درياچه 50 اين عمق كه شده گفته.است باقيمانده
اما است متر دارد 110 قرار آن در كه حفرهاي عمق
كرده ، ديدن اينجا از كه چهارم قرن معروف سياح ابنمهلهل
.ناپيداست آن ته كه است درياچهاي سليمان تخت در مينويسد
هنگام به كه است افرادي براي حادثه بروز مطلب اين گواه
تا جسدشان و شده غرق درياچه اين در مرموزي طور به و شنا
اين كنار در خانوادههايشان و است نشده پيدا حال به
.كردهاند آنها براي قبري ايجاد به اقدام درياچه
به "مخصوصا تاريخي و كوچك درياي اين منظره حال هر به
را كاخ مخروبه ديوارهاي پرتو كه آفتاب غروب و طلوع هنگام
معرض به را خود زيبايي بينهايت ميسازد منعكس خود در
در كه گل چملي كوچك درياچه شبه اما و...ميگذارد نمايش
شده واقع بدرلو ده نزديكي در و تكاب شهرستان شرقي شمال
چمنزارهاي و نيزارها با هوا و آب خوش و باصفا منطقه يك
با شناوري چمن و آن اطراف در متر ارتفاع 5/2 به بلندي
كوچك درياچه اين وسط در مترمربع مساحت 12 به و ترك حالت
زير و است گرفته قرار زياد بسيار عمق با حال عين در و
اين از حركاتي و ندارد وجود زمين از طبقهاي چمنزار اين
چمن گاهي كه ميگيرد انجام بار چندين روز در شناور چمن
.ميگيرد قرار آن شرق در نيز گاهي و درياچه غرب در "فرضا
آن در نيز چمن اين قديم زمان در محل قدماي گفته به بنا
آمده بيرون آب زير از مدتي از بعد و رفته آب وقتزير
كشاورزان توسط آن روي علف كه اين ذكر قابل نكته و است
.ميكنند چرا آن روي حيواناتي يا و ميشود درو
نقطه يك نيز و راز يك صورت به منطقه مردم نزد در گل چملي
را جغرافيا علم شيفتگان تمامي كه است درآمده اعجابانگيز
فرا خود سوي به علمي كامل و دقيق تحقيق گونه هر براي
.ميخواند
از يكي رديف در بايد را سليمان تخت تاريخ آثار مجموعه
بيش و دانست كشور باستاني آثار ارزشترين با و بزرگترين
وجود با زيرا كوشيد آن ترميم و نگهداري و حفظ در پيش از
به را خود كشور تمدن ميتوان تاريخي و بزرگ آثار چنين
از بيش اقتصادي رونق و آباداني در و كرد معرفي جهانيان
.برداشت اساسي و مثبت گامهاي تكاب مستعد و بكر منطقه پيش
تكاب - عباسي حسن
متشكريم رسيد ، شما عكسهاي
فرامرز ،(تهران) عليزاده مسعود ،(تهران)البرزي حميد
(ري)افراشته كمال ،(مشهد) اكبرزادگان صديقه ،(اراك)بايگان
مينا ،(تهران)فرخ زادان مهرداد ،(ازنا)كوهي علم مهدي ،
مرادي عباس ،(رشت)حسينيزاده كاظم ،(اردبيل) كوهساري
شهر)فرشتهخو بهرام ،(كيوي)فياضي محمود ،(انديمشك) گندمي
خديوي فرامرز ،(قم)امامي رسول ،(اهواز)عزيزي موسي ،(بابك
،(نطنز) اسلامي امير ،(اصفهان)اقبالي كرامت ،(اصفهان)
ابراهيم ،(تهران)ونكي محمودرضا ،(تهران) طاهري محمود
،(كيش)رزاقي آرمين ،(درود)جانكي علي مير ،(تهران) احساني
علي ،(تهران) شرفي همايون ،(فارس اقليد) خطاپوش اسكندر
محمدرضا ،(گلپايگان)نباتيشيرين فريدون ،(گرمسار) قاسمي
محمدعلي ،(خواف)رسولقليپور ،(آباده) افتخارزاده
(اهواز) زاهداني ناخدا عباس ،(لاهيجان) زاده فتحالله
داريوش ،(لنگرود) نگار عليبسته ،(تهران) اميري فرزانه
.(انزلي) فدايي
كنيم باور را خويشتن بياييد ،
بيمقدار و كوچك را خود روان و نفس ظرف انسان اگر *
اوست وجود لاينفك بعد كه نيز را زمان ظرف آنگاه ببيند ،
ديد خواهد زودگذر و كوچك
است زمان كه را انسان چهارم بعد نميخواهم نكنيد شتاب
صدرايي متعالي فلسفه به يا بحث اين كه چرا كنم ، مطرح
بلكه اينشتيني ، و نيوتوني فيزيك به يا ميشود مربوط
گويي":ميگويد كه معروفي "نسبتا جمله به گذرا اشارهاي
.ميكنم "ميگذرد زود چه زمان" يا "ميگذرد زود زمان
عمر از سالها كه حقير اين بهنظر است؟ چنين "واقعا آيا
گذرانده انسانشناسي و فلسفه كتابهاي مطالعه به را خود
محيط و خود به ما نگرش و درك نحوه به مساله اين است ،
و پديدهمشخص يك زمان كه چرا ميشود ، مربوط آن پيرامون
و دارد بستگي شمسي منظومه و زمين حركت به كه است معيني
شده سريعتر "مثلا -باشد كرده تغيير زمين حركت هم اگر
بازهم ميشود ، گفته آن گرماي مورد در كه همانطور -باشد
جاي در بايد پس.نميكند اثر هستيم آن در كه ما زمان روي
.پرداخت جستجو به پديده اين توهم علت دنبال ديگر
از برداشتي اينچنين ميآيد نظر به شد اشاره كه همانطور
و انسان روان درون به يعني آدمي نفس به زمان حركت
اگر كه معني بهاين.دارد بستگي او وجودي ظرفيتهاي
بيمقدار و كمبها و كوچك را خود روان و نفس ظرف انسان
اوست ، وجود لاينفك بعد كه نيز را زمان ظرف آنگاه ببيند ،
ديد خواهد زودگذر و كوچك
و ميگيرد فرا را انسان وجود پود و تار شرايطي چه اينكه
است مفصلي بحث خود ميگردد ، خود درباره پنداري چنين موجب
شيء هر با ارتباط در انسان كه است اين ماحصل و چكيده كه
ميكند برقرار رابطه آن با خودش بهوسيله خودش ، از خارج
يا تعامل اين نوع و شكل ميكند ، معامله بهاصطلاح و
نگرش نحوه با تنگاتنگي رابطه آدمي رفتار تجلي بهاصطلاح
ورود براي بود مقدمهاي شد گفته آنچه.دارد خود به انسان
.ميبينيم وناچيز كمبها را خود چرا كه مطلب اصل به
حقيقتي هر ظهور و نمود كه ميدهم توضيح اشاره بهطور
بهطور وجودي مرتبه.است حقيقت آن وجودي مرتبه بهاندازه
و تلاش و استعدادها داشتن به اول درجه در و بنيادي
بهفعليت براي انسان ، اخص بهطور و موجود ارزشمند تكاپوي
هراندازه انسان.دارد بستگي استعدادها ، آن درآوردن
را آنها كه متعالي و مثبت و مفيد كارهاي با بتواند
در را خود دهد ، نشان را خود ميگوئيم ، ارزشمند كارهاي
و بودن ارزشمند احساس ببيند ، مثبت و ارادي آينهكارهاي
راستين شناخت اين با و ميدهد دست او به واقعي بودن بزرگ
.ديد نخواهد كوتاه و زودگذر را زمان هرگز خود از
.بدهيم بها و كنيم تكيه بايد بيشتر اراده عامل روي البته
اراده زيور با هنگاميكه تنها مثبت فعاليت كه بدينجهت
به را انسان و ميآيد بهحساب انسان براي كمال شود مزين
كه اينروست از.ميرساند شايستهاش ذات و حقيقت
پذيرفته آگاهانه انتخاب و آزادي با بايد دين ميگويند
غيرارادي مثبت كار حاليكه در.(فيالدين لااكراه) شود
و ظاهر جبر نه -باشد كار در پنهان زور و جبر اگر حتي
شناخت به را انسان است شايسته كه آنگونه هم باز -آشكار
.نميگرداند نائل خود حقيقت
كه آدمهايي كه گرفت نتيجه چنين ميتوان بنابراين
توانمنديهاي و امكانات وقت ، از منطقي و درست بهرهبرداري
و خود وتعالي رشد جهت در يعني ميكنند ، خود ومحيط خود
گام جامعه تكامل و ديگران به خدمت جهت در همچنين
خودرا واقعي منزلت و قدر هم انسانهايي چنين برميدارند ،
.مييابند يكنواخت و طبيعي را زمان حركت هم و شناخته
بلكه نميكنند حس كوتاه و زودگذر را زمان نهفقط اينان
.ميدانند هم مطلوب و بركت با آنرا
رياضي -ن
پيامها و نامهها ميان از كوتاه
كنيد چارهانديشي بازنشستگان براي
سالها كه جامعه ، افراد از عظيم قشر اين بازنشستگان ،
مملكت اين امور پيشرفت مصروف را خود وجواني تجربيات
فرسودهاي جان و تن باغبانان حاضر حال در و كردهاند
دست در تلاش همه آن از حاصلي رنج و مشقت جز كه هستند
است شده گريبانگيرشان كه فراوان مشكلات علت به ندارند ،
و دلسرد مبهم ، و تاريك آينده بدليل زندگي به اميد از
را عمر نابسامان معيشتي وضع در خاطر افسردگي با و مايوس
.مينمايند سپري
حقوق پرداخت نحوه و جامعه بر حاكم اقتصادي سخت شرايط
جزء را ما ، نشده رعايت مساوات و عدالت كه بازنشستگي
.است داده قرار جامعه اقشار آسيبپذيرترين
از جديدي مشكلات روز هر سال و سن اين در كه شرايطي در
..و فرزندان ازدواج و دانشگاهي تحصيلات درمان ، هزينه قبيل
براي داريم انتظار اسلامي عدل نظام از ميشود اضافه.
آوردن فراهم و "كشوري بازنشستگان" معيشتي تنگناهاي رفع
.شود چارهانديشي آنها زندگي اوليه امكانات حداقل
ساره در -بندرانزلي
مسكوني منطقه در كارخانه
-خانعلي شهيد كوچه در لرد ماكاروني توليد كارخانه وجود
سلب موجب تهران مجيديه مسكوني منطقه در -كرد شهيد خيابان
به شكايت طرح برغم متاسفانه.است شده كوچه ساكنان آسايش
و است نشده صادر لازم راي هنوز سال دو از پس قضائيه قوه
در آنهم و كوچه يك در كارخانه اين كار ادامه با محل مردم
.هستند نگراني دچار مسكوني محل
محل ساكنان
سهام واگذاري
طرف از كرمان عمران و توسعه شركت سهام سال 1375 در
اما است شده واگذار افراد به و پذيرهنويسي امر متوليان
خريداران به را سهام اوراق نه امروز تا شده ياد تاريخ از
اين حساب به كه وجوهي وضعيت به نه و ميدهند تحويل آن
سهامداران و مردم و ميشود رسيدگي شده واريز شركت
چه هر حساس موضوع اين به "لطفا.بلاتكليف ماندهاند
.كنيد رسيدگي سريعتر
تهران -حسيني علي سيد
!هوا آلودگي بهبود براي
قرار امر مسئولان توجه مورد اگر كه دارم مفيد پيشنهاد دو
آلودگي به توجه با و شود واقع مفيد بسيار ميتواند گيرد
.باشد موءثري پادزهر تهران هواي
بخش و سازمانها طرف از كه گوناگوني جوايز جاي به -1
و تلويزيوني مسابقات جمله از مختلف مناسبتهاي به خصوصي
عام بطور بعد به اين از ميشود اهداء افراد به غيره
به نياز اينكار حسن.شود اهداء جايزه عنوان به دوچرخه
.ندارد بيشتر توضيح
مغزهاي از استفاده با كشورمان خودروسازي كارخانههاي -2
نيروي كه كنند توليد باطري نوعي اتومبيلها براي مبتكر
هوا آلودگي موجب كه فسيلي سوخت بجاي و باشد خودرو محركه
.گيرد قرار استفاده مورد ميشود
انصاري ابراهيم
سربازي خدمت سال و 2 بازنشستگي بيمه
به هستم ، ايران مخابرات شركت شده بازخريد كارمندان از
سازمان به بازنشستگي براي خود بيمه سوابق تعيين منظور
خدمت سابقه سال دو ميگويند.كردم مراجعه اجتماعي تامين
محسوب بازنشستگي بيمه براي خدمتي سنوات جزء سربازي
شاغل كاركنان براي خدمت سال دو اين كه آن حال نميشود
.ميشود محاسبه خدمت از بخشي عنوان به بازنشستگي هنگام
دو طول در ارتش كه است اين اجتماعي تامين سازمان استدلال
را من همچون افرادي به متعلقه بيمه سهميه خدمت سال
چيست؟ ما گناه گفت بايد صورت اين در كه است نكرده پرداخت
صالحي حسين
|