تغييراجتماعي و طبقاتي تقسيم
گيدنز آنتوني
جيراني هوشنگ :مترجم
روي بر ميخواهم نوشتار اين در من كه دارد وجود موضوع سه
براي طبقاتي تحليل اهميت اول ، موضوع.كنم تاكيد آنها
كه پيشرفتهايي.است امروز صنعتي پيشرفته جوامع مطالعه
.ندارند قرار ماركس انتظار مورد مسير در
در چنداني اهميت گرچه را ، او نقطهنظرات بايد ما آيا
مانند به كنيم ، بيان باشند ، نداشته معاصر جوامع تحليل
به پاسخ ميكنند؟ ادعا صنعتي جامعه تئوريسينهاي كه آنچه
.است نوشتار اين در من بحث اصلي محور مسئله اين
تئوري براساس.است دولت ماهيت پيرامون بحث موضوع ، دومين
داور دولت ليبرال ، سياسي تئوري بهطوركلي و صنعتي جامعه
ماركس ، نظريه مقابل دراست آن عام مفهوم در جامعه منافع
فرض "كاپيتاليستي دولت" را دولت صريح ، صورت به ميليبند
نسبت نامتقارن صورت به و است حاكم طبقه ابزار كه:ميكنم
.ميدهد نشان واكنش طبقاتي منافع به
است ، بالا موارد از عميقتر بسيار كه موضوع سومين
يك در.است امروز دنياي در اجتماعي تغييرات پتانسيلهاي
بستگي ماركسيستي الگوي بودن مناسب به مسئله اين سطح ،
ظهور امكان ميتوانيم ، واقعي صورت به هنوز ما آيا.دارد
سرمايهداري اشكال با بنيادين تفاوت كه سوسياليستي جوامع
صورت يك در كنيم؟ مجسم ذهن در باشند داشته فعلي صنعتي
ماهيت به بستگي سوم موضوع مهم ، خيلي نه البته خيالي ،
.دارد انتقادي موضوع يك مثابه به جامعهشناسي
صنفي قدرت:نوزدهم قرن از تغييرات
توسط شده ارائه تحليل با رابطه در مقايسهاي اگر
صورت -سو ديگر در افراد از بسياري و -ميليبند و دارندورف
آنها نظريات در عمدهاي تفاوت كه ميشود مشخص گيرد
.ندارد وجود نوزدهم قرن اروپاي پيرامون
ماركس تحليل موافق همه گفت بايد مسئله اين بر تاكيد در
طور به كه هستند نوزدهم قرن صنعتي سرمايهداري از
.بود درست بنيادين
تقسيم و خصوصي سرمايه زمان آن در كه ميپذيرد دارندورف
آشكار ، طبقاتي منازعه اينكه و بودند منطبق هم بر طبقاتي
.بود مشاهده قابل و تكراري پديده يك
از كه است تغييراتي درخصوص متفكر ، دو اين بين تفاوتهاي
دارندورف ، براي.دادهاند رخ غربي جوامع در پيش سال يكصد
كه آنچه برخلاف و او نظر به هستند ، عميق تغييرات اين
روند يك در سرمايهداري طبقه ويژگي است كرده تحليل ماركس
تفسير اين ميليبند.انقلابي روند يك تا گرفته شكل تكاملي
سرمايهداري جوامع غربي ، جوامع او نظر به.ميكند رد را
براي اهميت اول درجه در طبقاتي تحليل و ميمانند باقي
.است آن نهادي مشكل فهميدن
اين از فراتر فضايي تغيير ، قرن يك از جامع بررسي البته
ممكن نوشتار اين اما.ميطلبد را كتاب يك حتي و نوشته
يك دادهاند ، رخ كه وسيعي دگرگونيهاي اهميت پيرامون است
يك.باشد داشته غيرعلمي توضيح با والبته كلي ارزيابي
تاكنون ، گذشته سدههاي از غربي جوامع مورد در بديهي نكته
دخالت همانند اقتصادي ، زندگي در دولت دخالت ميزان افزايش
اين از مهمتراست اجتماعي ، فعاليت ديگر حوزههاي در آن
از بسياري سلطه يعني:است "اقتصادي تمركز" افزايش موضوع ،
اين پيرامون هيچكس.اقتصادي زندگي بر بزرگ شركتهاي
در -غربي اقتصادي نظامهاي همه در كه نميكند جدل مسئله
مهم نقش يك آوردن بدست براي بزرگ شركتهاي -گوناگون سطوح
بتوان كه است مشكل.برداشتهاند گام افزايش روبه
ميبايست دادهها آنكه بويژه داد ، بدست دقيقي نمونههاي
در قرن ، اين ابتداي از.باشد مقايسه قابل كشورها ميان در
ميزان مداوم بهطور بزرگ توليدكننده دويست متحده ، ايالات
.دادهاند افزايش درصد نيم تا سال هر را خود داراييهاي
داراييهاي درصد امروزه 35 شركت ، دويست اين
مشابه ، وضعيتي در.دارند كنترل تحت را همهتوليدكنندگان
نيمي از بيش عهدهدار هماكنون مالي بزرگ سازمان دويست
داخلي ، قلمرو اويسم ، ميشل) هستند مالي معاملات تمام از
"مادر".(فصل 2 دانشگاهآكسفورد ، 1984 ، انتشارات نيويورك ،
زير داراي و بزرگهستند "واقعا شركتهايي چنين
.ميباشند جهان همه در وابسته و فرعي مجموعههاي
فراواني شاخصهاي با كه بريتانيا در صنعت تمركز ميزان
.است امريكا در آن ميزان از بالاتر حتي شده ، اندازهگيري
زمينه در ژاپن و غربي اروپاي كشورهاي ديگر كه زماني از
كردهاند ، پيدا تفاوت ملاحظهاي قابل طور به تمركز سطوح
فعاليت در عمدهاي نقش ايفاگر بزرگ شركتهاي اين كليه
ملي شركتهاي بزرگ كمپانيهاي اكثر.شدهاند اقتصادي
گونهاي به آنها فعلي سهم نسبت ميشود گفته كه هستند ،
كمپانيها.كنند فروش و خريد به اقدام ميتوانند كه است
.هستند مالك داراي خود سهام صاحبان تعداد به
دارندورف است؟ مترتب وضعيت اين بر پيامدهايي چه اما
كه آنچه با عام طور به كه ميكند دنبال را محورهايي
ظهور.دارد پيوند است شده ناميده "مديريتگرا نهاد"
سرمايهداري ، طبقه در پارگي چند مستلزم بزرگ شركتهاي
منظر ، اين از.است داشت ، وجود نوزدهم قرن در كه آنچه نظير
شركتهاي از بسياري در سهام صاحبان كردن متنوع براي
پس اين از دهيد اجازه.است نياز مهم عامل چند به بزرگ ،
در.ببرم نام "شركتها ابر" عنوان با بنگاههايي چنين از
"كوچك سرمايهداري" شركتها ابر كه شده بحث باره اين
كارفرمايي سرمايهداري اوج در كه بنگاههايي تا هستند ،
به نوزدهم قرن سرمايهداري.ميگرفتند قرار استفاده مورد
حداكثر به شركتي هر الزام رو اين از و بود رقابتي شدت
موضع يك شركتها ابر حاضر حال در اما.بود سود رساندن
به قادر را آنها كه دارند اقتصادي معين بخشهاي در مسلط
تحت آن طرف از خود اينكه نه است ، كرده بازارها بر تسلط
خاطر به بيشتر آنها اين ، بر علاوه.باشند درآمده انقياد
خاطر به تا كردهاند پيدا تمركز خود طولاني رشد و ثبات
.بهرهها آني رساندن حداكثر به
جايي به انتظار مورد وضعيت يك در "ام بي آ" حالت ، اين در
افزايش براي خود كلي رشد تداوم بر شكلي هر به كه رسيد
مدرن ، اقتصادهاي اصطلاح درميكرد تاكيد سود بالاي سطح
چه.ميكنند توجه رضايتمندي ايجاد به موءسساتي چنين
سود كسب از رضايتمندي كلي سطح يك كه دارد وجود دلايلي
افزايش شدت با كه بهرهاي دنبال به شركتها و پابرجاست
.نيستند كند پيدا
ابر رسمي صاحبان كه است نزديك بسيار تز اين به فوق تفسير
شركت امور بر توجهي قابل كنترل هيچ سهامداران ، و شركتها
از.است شده منتقل مديران به قدرت.نميكنند اعمال
مالكيت آنها -نيستند سرمايهدار مديران ، كه آنجايي
بيشتر لذا -نيستند دارا ميكنند كنترل كه را شركتهايي
عملكرد از ناشي سود ميزان تا موءسسه ، داخلي اداري ثبات به
مديريتگرا نظريهپردازان از برخيهستند علاقهمند آن
كه كردهاند ادعا آنها.داشتهاند مورد اين در بزرگي سهم
ميشود ، فرض پاسخگو موءسسه يك شركت ، ابر اجتماعي ، لحاظ از
نوع كه تجاوزگري روحيه از بدور و "سرزنده شركت" يك
.بود خود منافع پي در نوزدهم قرن در آن كارفرمايي
"شديدا تمركز برل ، نظير مديريتگرا ، نويسندگان گفته به
از جديدي شكل ايجاد بر دليلي غربي ، شركت فعاليت هدفمند
اشكال فروپاشي با شركتها ، در تمركزنيست بالا طبقات
بر تاكيد در.ميكند پيدا تحقق طبقاتي مشترك منافع پيشين
ميان به سخن "حاكم طبقه فروپاشي" از دارندورف موضوع ، اين
يكپارچه و مسلط طبقه يك نوزدهم ، قرن در.ميآورد
و مديريت از مالكيت جداسازي اما داشت ، وجود سرمايهداري
از.شد طبقه اين ازهمپاشيدگي منجربه شركتها ، ابر رشد
بحث يافت گسترش مردم ميان در سهامداري پديده زمانيكه
صاحبان.شد تبديل جانبي مقولهاي به "سرمايه صاحبان"
در شركتها رادر واقعي قدرت كه اجرايي مديران از سرمايه
.شدهاند تفكيك دارند ، دست
از يك هر با مخالفت براي خوبي دلايل وجود اين با
.دارد وجود بالا تفسير پيرامون شده مطرح ديدگاههاي
مهمي نتايج ابرشركتها ، توسط مدرن اقتصادهاي استيلاي
نظر به اما.است داشته پي در معاصر اقتصادي زندگي براي
نظر مورد رضايتمندي مدل با نتايج اين نميرسد
گفت بايد ابتدا در.باشد داشته تطبيق مديريتگرايان
حداكثررساني به با كه رقابتي سطح پيرامون مديريتگرايان ،
بود ، نوزدهم قرن سرمايهداري ويژگي و داشته پيوند سود
آن از بيش شركتها بنيانگذاران ابتدا در.ميكنند مبالغه
خطراتي نگران باشند خاطر آسوده سود ، آوردن بدست از كه
اينكه ، مهمترميكرد تهديد را آنها درازمدت در كه بودند
سرمايهداري چارچوب يك در هنوز امروزه شركتها ابر
با آنها كه كرد فراموش نبايد گرچه ميكنند ، عمل رقابتي
نفوذ اعمال به قادر ابزارها ، ديگر و وسيع دادنهاي آگهي
.هستند روز مد با مطابق تقاضاها ميزان در
مشترك حس و "انحصاري" موقعيت داراي غولآسا شركتهاي
و رقابتي چنين از ناشي فشارهاي هستند نادر بسيار نزديك ،
.باشد زياد خيلي است ممكن سود ، بالاي ميزان حفظ به تمايل
كه وقتي و 1960 ، دهه 1950 در كه گفت بايد حال عين در
طور به و اطمينان قابل ظاهر به مرحلهاي در غربي صنعت
مديريتگرا رهيافت داشت ، قرار حالرشد در و عادي نسبي
توليدكنندگان اقتصادي ، بحران مجدد بروز.بود شايعتر
بهخاطر -را صنعتيشده كشورهاي از برخي در بومي عمده
كهامروزه بدنبالآورد -قيمت ارزان كارگر بودن دارا
شركتها ابر سود كسب راه سر بر را عمدهاي مشكلات
.است آورده پي در اقتصاد از دربخشهايي
دلايل و ماهيت دادن قرار توجه مورد به منوط ملاحظات اين
مطرح را پرسش اين اخير اتفاق.است مديريت و مالكيت تفكيك
در سهامداري شدن متنوع از كجا تا مديريتگرايان كه كرده
سرمايهدار مالكين اگر كرد؟ خواهند حمايت شركتها ابر
كوچك سرمايه صاحبان نسبي طور به است ممكن باشند پراكنده
.باشند خاطر آسوده موردي هر در شركت سياست موءثر كنترل از
به مديران منافع كه است واقعيت اين موضوع ، اين از مهمتر
خودشان ردهبالا مديران.است نزديكتر سرمايه صاحبان
دوگانه ، وضعيتي در و واقع در اين بنابر.هستند سهم صاحب
ديگر با همراه آنها.است "سرمايهداري" آنها منافع
كلي منافع سرمايه ، بازار از بهرهمندي در سرمايه صاحبان
چارچوب در ابرشركت ، حوزه در آنان فعاليتهاي و ;دارند
به كنيد نگاه) است شده برنامهريزي سرمايهداري تشكيلات
كمبريج ، شركت ، قدرت شركت ، كنترل هرمن ، .اس ادوارد
.(كمبريج ، 1981 دانشگاه انتشارات
طبقه كه ميكند جانبداري نظر اين از شدت به تحليلي چنين
گروههايي به را خود جاي نوزدهم قرن يكپارچه سرمايهداري
"مسلط طبقه" اصطلاح كه طوري به است ، كرده واگذار پراكنده
مورد در مبالغه امكان هميشه البته.ندارد كاربردي ديگر
.دارد وجود زيرسلطه چه و مسلط چه طبقات يكپارچگي ميزان
سنتي زمينداران كه كنيم فراموش نبايد ما نمونه عنوان به
جوامع از بسياري در را اقتصادي قدرت حساس موقعيتهاي
طبقه كه است مسلم اين.داشتند اختيار در نوزدهم قرن غربي
امروزه است ممكن كه آنچه از بيشتر حال هر در بالا
شده شكاف دچار كند جدا "سرمايهداران" از را "مديران"
موضوع ، نخستين.دارد وجود ديگر موضوع دو اينجا در.است
توزيع خصوص در شده اعلام "رسما نابرابريهاي حيات ادامه
زمينه اين در چه اگر.است سرمايهداري جوامع در ثروت
كوچكي اقليت ولي دارد ، وجود كشورها ميان مشخصي اختلافات
را عمومي ثروت از نامعتنابهي و بالا درصد جمعيت از
مدنظر را سهام و دارايي ميزان ما اگردارند دراختيار
"رسما كه مقداري از بيشتر حتي اقليت اين دهيم ، قرار
.است سرمايه صاحب شده اعلام
ساخت كه جايي تا است ، آن فقدان يا اجتماعي تحرك دوم عامل
در ميرسد نظر به.است كرده متمركز را نخبه گروههاي
تا است نزديكتر ماركس به ميليبند نتيجهگيريهاي اينجا ،
در است ممكن تحرك صورت هر در.ميگويد دارندورف كه آنچه
كه فرصتهايي اما دهد ، رخ نيز طبقاتي نظام پايينتر سطوح
عالي مدارج به پايين مراحل از آن بهواسطه بخواهند افراد
.هستند كم "واقعا برسند
طبقاتي خشونت شدن نهادينه
عنوان به كارگر طبقه از خود مشهور اصطلاح در ماركس چرا
حفر گور ، بعد ، قرن يك ميبرد؟ نام "سرمايهداري گوركن"
تغييرات سرمايهداري نظام در چرا.ميماند باقي نشده
"كاملا عقايد با نويسندگان كه ديديم ما نداد؟ رخ انقلابي
عناصر حداقل كه هستند مسئله اين موافق يكديگر ، با متفاوت
قرن جامعه پيرامون ماركس ديدگاههاي در صداقت از مهمي
.دارد وجود نوزدهم
"خشونت كردن نهادي" تفسير به منوط پرسشها اين به پاسخ
قرار گيومه در را اصطلاح اين من.است گسترهها برخي در
ترديدهايي آن پيرامون كه دهم نشان ميخواستم زيرا دادم ،
جلب خود به را ما توجه كه جريانهايي اما.دارد وجود نيز
طبقه انسجام به آشكاري شكل به كه هستند آنهايي ميكنند
وجه هيچ به و كرده كمك سرمايهداري نظام درون در كارگر
.نكردهاند بازي را انقلابي آلترناتيو يك نقش
دارد ادامه
|