فرهنگي اقتدار مرزهاي شكست
نامه ايران
فرهنگي اقتدار مرزهاي شكست
مخبر عباس با وگو درگفت فرهنگي هويت و ايرانيان
( بخش واپسين)
محصول گوييم ، مي فرهنگي هويت آن به ما كه را آنچه*
.است رفته امروز به تا ملتي بر كه است تحولاتي مجموعه
به و شده تهنشين تدريج به گذشته ، ملت يك بر كه حوادثي
است نموده رخ فرهنگي ويژگيهاي صورت
در اين.درآمد نويني هزاره به جهان پيش چندگاه :درآمد
در اجتماعي و فلسفي فرهنگي ، تحولات كه ميگيرد صورت حالي
پيچ رابه بشريت و گرفته افزون شتابي امروز ، جهان
.است كشانده ابررايانهها و اطلاعاتي فنآوري راهههاي
و ميجويد تازهاي فرهنگي چشمانداز بيگمان پيشرو سده
اين به درآمدن از ناگزير -ملتها ديگر چونان -ايرانيان ما
.هستيم پرشكنج و فراخ گستره
دربرابرمان جديتر گونهاي رابه پرسش اين بايد هماكنون
"ايستادهايم؟ گيتي اين كجاي در و هستيم كه ما" ;كه بنهيم
با نسبتي چه و ميآيند كار چه به گذشتههايمان اكنون" و
برهم شگفت سياليتي در فرهنگها امروزه "دارند؟ امروزمان
خودشان در بازنگري به را آنها مدرنيته و ميلغزند
جهان در زندگي براي كه بايسته بازنگرشي.است فراخوانده
و آماده را خود بايد نيز ايرانيان ما.آيد كار به كنوني
گذشتههاي نقد با و ساخته مدرن آگاهيهاي از برخوردار
استفاده آن برجسته و مثبت دستاوردهاي از خود ، فرهنگي
.سازيم رها آن نامطلوب جنبههاي از را خود و كرده
مخبر ، عباس با است گفتوگويي داريد ، رو پيش كه را مطلبي
;فرهنگي هويت و ايرانيان درباره معاصر مترجم و نويسنده
(ستون يك در) صفحه همين در سهشنبه ، روز در آن اول بخش كه
ارائه با گفتوگو بخش نخستين در مخبر.رسيد چاپ به
در فرهنگي ماناي ويژگيهاي مجموعه) فرهنگي هويت از تعريفي
از ايراني فرهنگ ويژگيهاي از برخي به (ملت يك تاريخ طول
ملتي عنوان به سو يك از سربلندي افتخار و احساس جمله
خواري احساس ديگر سويي از و كهن بس فرهنگي پيشينه داراي
.كرد اشاره داشتهايم ، تاريخ در كه شكستهايي نتيجه در
قدرت" ، "ليبراليسم" كتابهاي ترجمه تاكنون مخبر عباس
هيدگر" ،"ايران ژئوپوليتيك" ،"دمكراسي مدلهاي" ،"اسطوره
.است داشته خود فرهنگي دركارنامه را...و "هاناآرنت و
.ميگيريم پي را گفتوگو بخش واپسين
ارشاد محمدرضا :وگواز گفت
ذهنيت در اثري چه فرهنگي ، متضاد چهرههاي اين برآيند *
است؟ داشته ايرانيان ما جمعي
اسكيزوفرني گونهاي ما در متضاد ، فرهنگي وجوه اين *
از و افتخار و شكوه سو يك از.است كرده ايجاد فرهنگي
نگاه نوع در تبعاتي پارگي دو اين وحقارت ، تحقير سو ديگر
مردمي ما.است ترسي بيگانه نخست:است داشته ديگران به ما
بيگانه به را رخدادي هر و ميترسيم بيگانگان از كه هستيم
و امور در بيگانه دست ديدن توطئه ، نظريه.ميدهيم نسبت
از... و بيگانگان به خودمان مشكلات از بسياري كردن محول
بسيار حال عين در ما ;آنكه دوم.است ويژگي همين
.است شخصيت پارگي دو اين قوت نقطه اين و هستيم فرهنگپذير
معرض در هميشه ژئوپوليتيكي ، خاص موقعيت دليل به ايران
ايرانيان رو اين از.است بوده گوناگون فرهنگهاي برخورد
و باستاني متون در چنانكه.ميديدهاند جهان مركز را خود
ويژگيهاي.است زمين مركز در ايران ، اقليم اساطيريمان ،
در كه داريم سراغ ايرانيان فرهنگي هويت در نيز ديگري
.است بوده گيتي بخش اين ديكتاتوري حكومتهاي محصول واقع
مقهور و سلطهپذيري گونهاي ايرانيان در رو اين از
.بود پديدآورده را بودن مطلقه حكومتهاي
وابسته الگوهاي كهن ،"گوستاويونگ كارل" ديدگاه پايه بر *
فرهنگيبشر مشترك گنجينه به كه هرملت جمعي ناخودآگاهي به
خاص شرايط به توجه با ملتي و قوم هر نزد در است ، متعلق
كهن ميپذيرد ، متفاوتي اشكال سياسي و اجتماعي اقليمي ،
دارند ، نمود آيينها و باورها دراساطير ، شده ياد الگوهاي
نمود نخستين عنوان به ايراني ، اساطير ديدگاه اين از
ميسازند؟ جلوهگر را فرهنگي ويژگيهاي چه ايران ، فرهنگي
اساطير واقع در كرديد ، اشاره بخوبي كه همانگونه *
.است خودش از ملت هر انگارههاي و تصورات نخستين جلوهگاه
در بايد را فرهنگيمان هويت نشانههاي اولين رو اين از
ژرفاي از كه داريم اساطيري و آيينها ما.بجوييم آنها
يا و مطلقگرايي بحث.است ملت اين تاريخ ماقبل گمشده
ايرانيان.است نمونه آن از نيز پديدهها ديدن سفيد سياه
و (اهورايي) نيك نيروي دو آوردگاه را جهاني صحن گاه همه
و اساطيري قهرمانان رو اين از.ميدانستند (اهريمني) بد
ديگر ، سوي از و هستند بيآلايش و پاكپاك ما ملي و حماسي
چنين.ناپاكي و رذالت نهايت در و آلوده آلوده ما دشمنان
قهرمانان.نمييابيد يونان اساطير در شما را نگرشي
ما قهرمانان از واقعيتر بسيار "آشيل" مانند يوناني
زميني ، و آسماني جنبههاي حامل قهرمانان اين.هستند
داستان فرهنگي ، الگوهاي كهن ديگر ازهستند "تواما
و رستم داستان مانند ايراني حماسههاي در كه است پسركشي
اديپ غربي ، اساطير در كه حالي در.ميشود يافت سهراب
اين خوبداريم كشي پدر آنجا در ميكشد ، را پدرش شهريار
و سياسي -اجتماعي نتيجه دو به فرهنگي ، الگوي كهن دو
قرباني با فرهنگي پيشرفت غرب در.است انجاميده فرهنگي
الگوي در و گذشته ميراثهاي كشيدن چالش به و نفي كردن ،
پذيرش و فرهنگي گذشتههاي شدن برجسته با ايراني ، پسركشي
و پير الگوي كهن در كه پيشرفت نفي و سلطهگر حكومتهاي
كهن اين صورت هر به.ميشود مشخص است ، بازيافتني مراد
شناسايي قابل ايراني فرهنگ در ديگر الگوهاي كهن و الگوها
.است تامل و
فرهنگي -علمي نهضت يك با اسلامي ، سدههاي نخستين در ما *
هستيم ، روبرو ايران جمله از و اسلام جهان در گستردهاي
ميتوانيد.ميگذارد افول به رو جنبش اين متاسفانه اما
بفرماييد؟ اشاره فرهنگي نهضت اين سقوط و پيدايي دلايل به
تمدن در دانش و فرهنگ ادبيات ، شكوفايي دوره يك ما *
اسلامي امپراتوري گسترش هنگام در آن اوج كه داريم اسلامي
.است بوده برجسته بسيار آن در ايرانيان نقش و نموده رخ
تمدن كه باور اين:است آمده كمبريج علم تاريخ كتاب در
است ، استوار رومي -يوناني تمدن بر جهات جميع از غرب
تعداد وجود.نيست درست تكنولوژي و علم عرصه در دستكم
زبانهاي در عربي از يافته اشتقاق واژههاي از كثيري
.است فرهنگي انتقال اين گوياي نشانههاي از يكي اروپايي
ستارهشناسي ، از گوناگوني عرصههاي به واژگان اين
تعلق...و چرمسازي غذايي ، محصولات نساجي ، رياضيات ،
ميراث اسلام:ميگويد رابطه همين در سينگر چارلز.دارند
علم عربي زبان و اسلام لواي زير و شد باستاني اقوام دار
عطفها نقطه از يكي با هم باز اينجا در.بخشيد گسترش را
صنعت اختراع آن و ميشويم ، روبرو تاريخي جدي پرسشهاي و
دوران رسيدن پايان به و ميلادي سال 1445 در اروپا در چاپ
از است چينيها ختراع ا كه كاغذ.است اروپا وسطاي قرون
اروپا وارد آن اختراع از پس سال هزار و مسلمانان طريق
جهان در موجود كتابخانههاي و كتابها شمار.ميشود
.نيست قياس قابل اروپا كتابخانههاي با دوران آن در اسلام
در متحرك و هايت حروف از استفاده با چاپ سابقه به اگر
و ميلادي يازدهم و هشتم قرنهاي در ترتيب به دور ، خاور
توجه ميلادي چهاردهم قرن در مصر در شده چاپ كتابهاي
يا چينيها چرا كه شد خواهد جديتر پرسش اين كنيم ،
در اتفاق اين.نكردند دنبال را مهم اختراع اين مسلمانان
ميليوني تيراژهاي در كتابها يكباره و ميدهد روي اروپا
ميشوند ، تاسيس دانشگاهها و عمومي مدارس ميرسند ، چاپ به
را جهان اطلاعات انتقال و ذخيرهسازي آوري فن ين ا و
.ميكند گوتنبرگ منظومه وارد
صنعت اين نگرفتن شكل در ساختاري عوامل چه شما نظر به *
بودهاند؟ دخيل ايران ازجمله و اسلامي تمدن در
در اختراع اين دنبالنشدن مورد در نيز زمينه اين در *
كه است شده مطرح گوناگوني فرضيات و دلايل اسلامي ، تمدن
بخواهيم اگر اما.نميگيرد قرار گفتگو اين چارچوب در
ذكر اسلام دنياي در را پسافتادگي اين دلايل از بخشي
:برشمرد آن براي را زير عوامل بتوان شايد...كنيم
اسلامي امپراتوري ازهمپاشيدگي -مذهبي 2 قشريگري بازگشت-1
كوچك حكومتهاي شكلگيري -ميانه 3 قرون پاياني سدههاي در
بربر اقوام هجوم -اقتصادي 4 رونق رفتن ميان از و مستقل
ويراني آن پي در و اسلامي قلمروهاي به مركزي آسياي
تعصبات اوجگيري و حكومتگران فساد و آبياري سيستمهاي
دانش و علم عليه مذهبي قشريگري جنبش دوران اين درمذهبي
كه را اسلامي آخرينرصدخانه ويراني تراژدي و گرفته قرار
بود ، شده نهاد بنا قسطنطنيه تقيالدين توسط سال 1580 در
نخستين تيكوبراهه كه اينجاست توجه جالب.آورد پديد
.كرد تاسيس تاريخ همين حوش و حول در را غرب رصدخانه
سدههاي به ما اروپا وسطاي قرون پايان با درواقع *
با كه است زمان اين از ميگذاريم ، پا اسلامي ميانه
روبهرو ايران در اجتماعي و سياسي فلسفي ، تفكر در انحطاط
است ، مدرنيته با ما برخورد آغاز كه مدرن دوران تا ميشويم
بخشيده ما به نويني هويت چه مدرنيته جنابعالي نظر به
است؟
تا ايران به سلجوقيان ورود از ايران وسطاي قرون درواقع *
انقلاب و قاجار دوره ازانجاميد بهطول قاجار اوايل
بستر زمان اين در.ميشويم مدرن دوران وارد ما مشروطه
نخستين.است مدرن و سنت محور دو حول جدالهايمان اصلي
(هويت) كيستي از پرسش ساخت ، مطرح ما براي مدرنيته كه چيزي
ميخواهيم چه و برويم؟ ميخواهيم كجا:اينكه و است
رهنمون خويشتنمان بازشناسي به را ما پرسشها اين باشيم؟
پيرامون ايراني ، روشنفكري سال پنجاه و يكصد درواقع.كرد
هر به ولي.گرفت شكل فرهنگي هويت و مدرن و سنت از پرسش
و سياسي ادبي ، گرايشهاي امروز به تا مشروطه از صورت
ما جامعه ژرفاي در روز روزبه كه ميدهد نشان اجتماعي
بيشتر زندگي براي ديگري شيوه بهعنوان مدرنيته به اقبال
همين در خاتمي آقاي جمهوري ، رئيس كه بهطوري.ميشود
اجتنابناپذيري از بار سه مختلف ، سخنرانيهاي در اواخر ،
مدرنيته من نظر بهآورد بهميان سخن مدرنيته به گذار
.است گشوده ما بر نويني فرهنگي چشمانداز
فرهنگي ، هويت و كيستي از پرسش گفتمان رواج مخبر ، آقاي *
به ناچار سو يك از.است گرفته شتاب كنوني دوره در بويژه
ديگر سويي از و هستيم مدرن اصول طبق سنت نقادي و بازيابي
و سنت ميان نسبت شما نظر به داريم ، بدان وابستگيهايي
ورود نو سده در را ايران فرهنگي چشمانداز و چيست مدرن
ميبينيد؟ چگونه
"گوتنبرگ منظومه" آن كه شدهايم دوراني وارد ما ببينيد *
دنياي وارد وسطي قرون ظلمت وادي از را غرب دنياي روزي كه
چنان بشرنيست بيش كودكانهاي اسباببازي كرد ، جديد
است آورده پديد اطلاعات انتقال و ذخيرهسازي براي ابزاري
هم نوزدهم قرن فيلسوفان بزرگترين براي آن تصور شايد كه
كه شده باعث ارتباطات در انقلاب.است بوده امكانناپذير
"آزادي هزينه از سركوبگرانتر هزينه" اقتصادي زبان به
گذشته مدالهاي نميتوانيم ديگر ما.است درآمده كار از
از تفاخر نشانه به عصايي با و بزنيم ، سينه به را پرشكوه
و حرمت انتظار و ببينيم سان پرشتاب زمانهاي رويدادهاي
نيز ملي فرهنگي اقتدار مرزهاي.باشيم داشته بزرگي و عزت
ريختن فرو حال در سياسي و اقتصادي اقتدار مرزهاي مانند
پيشرفت اين سهمگين زيرآوار نيابيم در را فرصت اگراست
مردان دولت و سياستگذاران كه شد خواهيم حيرتانگيزله
الزامات اين درك از گاهي نيز پيشرفته كشورهاي در حتي
.كوچهايم يك خم اندر هنوز ما اينجا در اما عاجزاند ،
چه و بنويسند چه مطبوعات كه است اين بحثمان هنوز
يكي.بگيرد صورت بايد چگونه كتاب سانسور ، يا ننويسند
هم ديگران را بحثها اين !بزرگواران بگويد نيست
است كافي.كردهاند حلاش هجدهم قرن در و داشتهاند
.بيندازيد تاريخ كتابهاي به نگاهي
است گذاشته اختيارمان در تاريخ كه يگانهاي فرصت از
و پيشرفت به رسيدن براي را ملت اين راه و كنيد استفاده
تمام از تصويري و صوتي امواجكنيد هموارتر سربلندي
چه و بخواهيد چه ميگذرند ، بلند ديوارهاي و سنگين درهاي
در معروف هنرپيشهاي اگر مثال براي امروز.نخواهيد
همانمدل از عينك ميليونها كند ، عوض را عينكش لندنمدل
.ميشود گذاشته جيب در ايران ازجمله و دنيا خيابانهاي در
هم از ملي فرهنگي اقتدار مرزهاي كه معناست بدان اين
ملي مرزهاي همه ارتباطات ، انقلاب امروزاست شده پاشيده
ميتوانيد بهندرت داخل در و درنورديده را فرهنگي
هماكنون.بدهيد گسترش را پيشساخته فرهنگي الگوهاي
:است آورده بهارمغان جهان همه براي جديدي هويت مدرنيته
پاسخگو بشر ، حقوق مدني ، نهادهاي فردي ، آزاديهايي بحث
بيكاري حق و معيشت و كار حق مردم ، برابر در دولتها بودن
.است مدرن دنياي جذابيتهاي از همه و همه انسانها ،
از موفقتر بسيار غرب ، با برخورد در ما ميكنم فكر من
نهادينه سالاري مردم كرده ، عمل منطقه كشورهاي از بسياري
آن صورت هر به.زد خواهد جوانه كشورمان در عميقتري و
غربيها ، با ما مستقيم تجربه و داريم گذشته از كه چيزهايي
ترسي بيگانه براحساس اگر.بود خواهند كارساز مقاطعي در
كه بسا اي هستيم ، خالي دست اينكه از نترسيم و كنيم غلبه
داشته گفتن براي حرفهايي حوزهها ، اين از بسياري در
بسيار مسئله اطلاعاتي تكنولوژي و فنآوري نظر از.باشيم
نقطهاي به ما كه گرفت نخواهد زماني و نيست پيچيدهاي
وضعيت از شمايي بخواهيم اگر.برسيم مطلوب كمابيش
ما كه هويتي آن در كه ميرسد نظر به بدهيم ، كنونيمان
و گرفته فاصله گذشته تفريطهاي و افراط از داريم ، امروز
جهان در موقعيتمان و خود از واقعبينانهاي بازشناسي به
و كوبيدهايم را زيادي بسيار راههاي.رسيدهايم
به رسيدن مشروطه با ما.پرداختهايم را گراني هزينههاي
...و چپ تفكر و ناسيوناليسم با.آزموديم را مدرنيته
آزمونها اين همه در اما نشديم موفق هربار و آزمودهايم
ميرسد بهنظر اينبار و داشتهايم تجاربي و دستاوردها
ملت داده ، رخ جهان و ايران در كه جديدي تحولات در كه
.است كرده جزم بهتر وضعيت به رسيدن براي را خود عزم ايران
هستند ، مدرنيته حامل ايراني جوان ميليونها ديگر امروز
.است آن پوياي حامل همه و همه نو ، زندگي الزامات اكنون
خواهان كه دارد قرار ما برابر در نويني نسل امروزه
مطلقگرايي از و بوده روزافزون آگاهيهاي و اطلاعات
خواستههاي نميسپارد ، گوش كسي حرف به ميگريزد ، فرهنگي
"بعضا ما براي اگرچه واقعيات اين.دارد را خودش
.كنيم درك را آنها بايد ولي بوده ناخوشايند
نامه ايران
سياوشان
:اول چاپ /حصوري علي:نويسنده /سياوشان :كتاب نام
تومان بها700 /شمارگان4000 /چشمه:نشر /تابستان 1378
آفتاب و خاك و باران نسيم ، اما...
ازلي مقدس پيك و
هزارهها درطول
ميكنند ، تكرار را تو نام همواره
را تو اندام تبريك
...بهار با است رازي كه
(سياوشان سوگ كتاب مقدمه )
در اسطورهشناختي ، و باستانشناختي يافتههاي پايه بر
-ايران نجد به آرياييان درآمدن از پيش -ميانه آسياي
باروري ، بانوي ايزد با پيوند در باورداشتهايي و آيينها
پيكرههاي و تنديسها.است داشته رواج زندگي و آب
بعدها.است گواه مسئله اين بر يادشده ، مناطق در يافتشده
ايران ، نجد در شدنشان جايگزين سپس و آرياييان آمدن با
و آميخت درهم آنها فرهنگ با شده گفته باورهاي و آيينها
روسي و آلماني فرانسوي ، ايرانشناسان و فرهنگشناسان حتي
اينرو از.داشتهاند تاكيد فرهنگي وامگيري اين بر
اصل همان از شده بازگرفته شاهنامه ، در سياوش داستان
.است يافته ويژهاي تحول ايراني ، انديشه در كه است نخستين
اين تحول چگونگي به "سياوشان سوگ" كتاب در حصوري دكتر
و باورها تا گياهي ايزد يك چهره از اسطوره و آيين
سوگ و "شاهنامه در سياوش داستان" مانند ايراني داستانهاي
.است پرداخته ايران مناطق در سياوش
مهآلود تبريز
/اردوبادي سعيد محمد:نويسنده /مهآلود تبريز :كتاب نام
/نسخه شمارگان5500 /اول1378 چاپ /منيري سعيد:مترجم
تومان چهارجلدي9500 دوره بهاي
چرخش اين و شده نوشته زيادي كتابهاي مشروطه تاريخ درباره
گونهگون چشماندازهاي از را ايران معاصر تاريخ در مهم
ايران تاريخ در نو تحولي بيگمان مشروطه ، .رسيدهاند بر
چهره در كه -مدرن جهان با ما رويارويي نخستين به كه بوده
"مهآلود تبريز" اما.ميشود تعبير -بود يافته نمود غرب
و است بلند داستاني قالب در مشروطه تاريخ مستند روايت
بهوسيله كه است مشروطه درباره رمان نخستين اين
بوده ، مشروطه مبارزان از نيز خود كه تركزبان نويسندهاي
در تزاري حكومت فروپاشي از پس نويسنده.است شده نگاشته
تزار خارجه وزارت محرمانه بايگاني در مهمي اسناد به روس ،
فراهم را خويش رمان تاريخي زمينههاي و مييابد دست
بودن درگير كتاب ، بااهميت ويژگيهاي از.ميآورد
احزاب در وي فعاليت و مشروطه انقلاب رخدادهاي در نويسنده
نشاني كمتر كتاب ، طول در اما است ، بوده زمان آن سياسي
تبريز در داستان.مييابيم نويسنده خاص سياسي ازديدگاه
حقايق از بسياري به كتاب خواندن با خواننده و ميدهد رخ
آن در باقرخان و ستارخان مبارزات مشروطه ، انقلاب درباره
.ميبرد پي انقلاب روند در بيگانگان دخالت و خطه
يك بهعنوان تنها مشروطه ، انقلاب چهره ترسيم در اردوبادي
بر افزون تا كوشيده بلكه نميگردد ، آشكار وقايعنگار
روانشناسي در ژرفكاوي به تاريخي مستند حوادث آوردن
تاريخي رخدادهاي بيان رو اين ازگمارد همت آن شخصيتهاي
در خواننده.است شده آميخته انساني عواطف و احساسات با
مشروطه تاريخي تحولات از جامع "نسبتا طرحي داستان ، پايان
.آورد مي بدست ذهن در روزگار آن ايران و تبريز در
نهضت نامه ويژه) ايران معاصر تاريخ تخصصي فصلنامه
(ايران مشروطيت
نهضت ويژه ;ايران معاصر تاريخ تخصصي فصلنامه دهم شماره
سال يكصدمين مناسبت به.رسيد بهچاپ ايران مشروطيت
مرداد ، چهاردهم از روز سه مدت به سميناري مشروطيت ، پيدايي
خارجه امور وزارت بينالمللي و سياسي مطالعات دفتر در
در.شد برگزار ايران معاصر تاريخ مطالعات موءسسه همت به
نويسندگان انديشمندان ، مشروطيت ، نهضت بينالمللي سمينار
سمينار اين در.داشتند حضور خارجي و داخلي مترجمان و
سياسي و اجتماعي -فكري نهضت اين پيرامون محور دوازده
برخي.بود شده گرفته نظر در سخنراني و مقاله ارائه براي
مشروطيت ، و تشيع:بودنداز عبارت يادشده محورهاي از
نقش مشروعهخواهي ، و مشروطهخواهي فكري خاستگاههاي
...و عثماني و مشروطه نهضت مشروطه ، نهضت در مطبوعات
:است شده تنظيم فصل پنج در ايران ، معاصر تاريخ فصلنامه
از "مطبوعات ساخت با آن نسبت و مشروطه ساختار") مقالات
ژاپن نمونه و مشروطهخواهي نهضت ايرانيان ، " خانيكي ، هادي
تبريز و تهران") اسناد ،(..و رجبزاده هاشم از "پيشرو
و كتاب (...و حقاني موسي از "مشروطيت پرالتهاب كانون دو
نرگس:از "ايران مشروطيت نهضت كتابشناسي") كتابشناسي
نهضت بينالمللي سمينار از گزارشي) گزارش ،(...و ارقشي
.اخبار و (آن در شده ارائه مقالات از چكيدهاي و مشروطيت
|