دزديد را پدرش اتومبيل پسر ،
بر كشته يك همدان در انتخاباتي تبليغات
گذاشت جاي
جوان فرزند بازگشت راه به چشم
مي‌كرد اخاذي پليس خودروي با قلابي مامور
شميران در اتومبيل‌ها پخش راديو سارقين
شدند دستگير
مشهدي كاميون راننده قتل عاملان محاكمه
ارشاد و فرهنگ وزارت مطبوعاتي معاون
مصرف خرداد دوم از قبل مطبوعات اسلامي
بودند خارجي هاي رسانه توليدات كننده
دزديد را پدرش اتومبيل پسر ،
كرده پدرش اتومبيل سرقت به اقدام كه پسري :حوادث گروه
افسر توسليان و شعبه 11 رئيس حيدري سرهنگ توسط بود
.شد دستگير و شناسايي كرج در پرونده
به مراجعه با مردي پيش ماه حدود 2 گزارش بنابراين
پيكان اتومبيل با همراه پسرش مفقودشدن خبر شهرري كلانتري
گفت هم‌چنين وي.كرد اعلام را شخصي مدارك و اسناد و
ناپديد پسرش با همزمان دارد نام محمد كه مغازه‌اش شاگرد
.است شده
كارگر منزل نشاني به مراجعه با آگاهي يازده شعبه ماموران
و كرده نقل‌مكان آنجا از وي كه مي‌شوند مطلع مغازه اين
.است گريخته نامعلومي بجاي
مامورين توسط سرنشين با 3 مفقودشده اتومبيل مدتي از پس
.مي‌شود شناسايي گشت
اين كه مي‌شوند متوجه نفر سه اين از تحقيقات با ماموران
ديگري و نمايشگاه صاحب اتومبيل ، خريدار ترتيب به سه
وقت چند گفتند خود اظهارات در آنان هستند نمايشگاه شاگرد
كرج در اتومبيل معاملاتي بنگاه به مراجعه با نفر پيش 3
تومان‌دريافت ميليون مبلغ 2 و فروخته را اتومبيل اين
از بعد نيز تومان هزار و 600 ميليون يك بود قرار.كردند
نشد ، خبري آنان از مدت اين در ولي كنند دريافت سند انتقال
كه بوديم مشغول دو آن جست‌وجوي به منظور همين به
.نمودند دستگير را ما گشت ماموران
به شاكي پسر حميد كه تلفني با رديابي ماموران چندي از پس
شناسايي شهريار در را وي مي‌شوند موفق مي‌كند پدرش منزل
.كنند
شاگرد محمد فريب كه مي‌كند اعتراف دستگيري از پس حميد
قرار:مي‌گويد سرقت نقشه مورد در وي.است خورده را مغازه
جنس و برويم بندر به آن پول با و بفروشيم را اتومبيل بود
همين به.بايستيم خودمان پاي روي بتوانيم تا كنيم تهيه
رفتيم نمايشگاه به پدرم شناسنامه با محمد اتفاق به خاطر
پدرم گفتم نمايشگاه صاحب به من.كنيم معامله را ماشين تا
آورده‌ام همراه معامله اين براي را دايي‌ام و است مريض
علي دوستم گفت محمد.نكرد قبول نمايشگاه صاحب ولي
شهريار به منظور همين به كند حل را مشكل اين مي‌تواند
اسلامشهر در كه حسن نام به فردي به را ما نيز او رفتيم
شناسنامه ، جعل با توانست حسنكرد معرفي مي‌كرد زندگي
هر كار اين از پس بزند پدرم شناسنامه روي بر را خودش عكس
.رفتيم معاملاتي بنگاه به سه
ما و كردند معرفي دايي‌ام و پدر را خودشان دو آن
مبلغ از و كنيم دريافت ميليون معامله 2 اين از توانستيم
.كرديم صرفنظر ديگر ميليون 600/1
از موتورسيكلت دستگاه يك دادم حسن و محمد به مبلغي بعد
هم‌چنين گرفتم ، صوتي لوازم نيز را مابقي و خريدم گمرك
بود قرار كه خانه‌اي اجاره بابت پول تومان هزار 600
.دادم بگيرد "محمد"
-كرج در را ديگر متهم توانستند 3 حميد كمك با ماموران
به آنان و كنند دستگير و شناسايي اسلامشهر و شهريار
.كردند اعتراف خود اتهامات تمامي
بر كشته يك همدان در انتخاباتي تبليغات
گذاشت جاي
دوره ششمين انتخاباتي تبليغات :همشهري خبرنگار - همدان
برجاي زخمي دو و كشته يك همدان در اسلامي شوراي مجلس
.گذاشت
شوراي مجلس نمايندگي كانديداي زندي نبي حادثه اين در
نجفي و صالح‌نژاد زندي ، يوسف برادرش همراه به اسلامي
همدان از پاسخ و پرسش جلسه برپايي و تبليغات انجام براي
يكباره به آنها اتومبيل راه بين در كه بودند فامنين عازم
دم در ساله زندي 35 يوسف حادثه اين در.شد واژگون
راهي جراحات شدت دليل به نجفي و نژاد صالح و جانسپرد
.شدند بيمارستان
در همدان مردم نمايندگي كانديداي زندي نبي است گفتني
هم و است نديده صدمه‌اي هيچ‌گونه اسلامي شوراي مجلس
علت پيگيري حال در رانندگي و راهنمايي كارشناسان اكنون
.هستند سانحه اين
جوان فرزند بازگشت راه به چشم
شيرازاز در پيش سال پسرش‌دو تنها كه مادري :حوادث گروه
دلسوز هموطنان تمامي از نگشته باز ديگر و شده خارج خانه
.است طلبيده ياري فرزندش گرداندن باز و يافتن براي
را قرارش و آرام فرزند دوباره ديدار انتظار كه زن اين
نجاتي محمدحسين پسرم:گفت ما خبرنگار به است كرده سلب
روز در پيش سال دو شيراز ، ساكن ساله عبدالعلي 25 فرزند
و مننگشت باز ديگر و رفت خانه از قهر حالت به فطر عيد
چشم و مي‌ريزيم اشك غيابش در روز هر محمدحسين خواهر چهار
.هستيم او راه به
را.71- و 771146.تلفن‌هاي 9117180178 شماره مادر اين
اختيار در دارند اطلاع فرزندش از كه افرادي تماس براي
.است داده قرار همشهري روزنامه
مي‌كرد اخاذي پليس روي خود با قلابي مامور
و معرفي انتظامي نيروي مامور را خود كه شخصي :حوادث گروه
دستگير مي‌كرد اخاذي ناصرخسرو خيابان در مردم و كسبه از
.شد زندان روانه تحقيق قاضي قرار با و
بر مبني كلانتري 113 به بازار كسبه و اهالي اطلاع درپي
كسبه از تهديد با و كرده معرفي مامور را شخصي‌خود اينكه
تحقيقات و اعزام محل به ماموران مي‌نمايد ، اخاذي مردم و
نتيجه در كه آوردند عمل به غيرمحسوسي صورت به را وسيعي
پيكان خودرو دستگاه يك با را نظر مورد شخص شدند موفق
محمدحسين را خود كه متهمكنند دستگير چراغ‌گردان داراي
عناوين با:، مي‌گويد كرد معرفي آزاد شغل داراي و ساله 29
به بي‌اساس اتهامات دادن نسبت با مختلفي مسئوليت‌هاي و
بدني بازرسي به اقدام و آنها تهديد و كسبه و مردم
مامور.مي‌كردم آزادشان سپس و اخاذي آنها مغازه‌داران‌از
زندان روانه قرار با قضائي مقامات دستور به اكنون قلابي
.دارد ادامه او از تحقيق و است شده
شميران در اتومبيل‌ها پخش راديو سارقين
شدند دستگير
دستگير اتومبيل راديوپخش دستگاه سارقين 29 :حوادث گروه
.شدند
استحفاظي حوزه محدوده در شميرانات منطقه انتظامي ماموران
.شدند خودروها لوازم سارقين از نفر دستگيري 3 به موفق
فقره به 23 اعتراف خود بازجويي‌هاي و تحقيقات در متهمان
.نمودند سرقت
دستگاه تعداد 29 دزدان خانه‌هاي از بازرسي ضمن ماموران
دزدان حاضر حال در.كردند ضبط و كشف اتومبيل راديوپخش
.شده‌اند قضايي مقامات تحويل
مشهدي كاميون راننده قتل عاملان محاكمه
به مشهد از كه كاميوني راننده قتل عاملان :حوادث گروه
كوه‌كمره‌اي رياست به شعبه 1601 در ديروز بود آمده تهران
.شدند محاكمه
با آشنايي از پس دارند نام منصور و رسول كه متهمان
چاقو ضربات با را وي هنرمند ، علي نام به كاميون راننده
دفن مخفيانه اسدآباد در را جنازه‌اش و رساندند قتل به
.بودند كرده
روز:گفت دادگاه در ديروز جنايت اين متهمان از يكي رسول
كمربندي كنار منصور همراه داد رخ واقعه كه جمعه‌اي
علي كه بوديم ، نشسته بود پارك كاميون كه حالي در افسريه
به هندوانه بار با است مشهد بچه گفت او آمد ، نيز هنرمند
نزديك شديم عصرانه خوردن مشغول آن آز پس.آمده تهران
خيابان به بار پيداكردن براي كاميون‌هايمان با هر 3 غروب
آن از پس.نكرديم پيدا باري ولي رفتيم اسلام فدائيان
نيز علي و منصور و رفتم كاميون داخل به من استراحت براي
.رفتند ديگري كاميون به
دويدم كاميون طرف به شنيدم صدا و سر كوتاهي مدت از پس
چرا گفتم رسانده ، قتل به چاقو با را علي منصور ، كه ديدم
و داشته سوء نظر من به نسبت علي:گفت كردي؟ را كار اين
را جنازه برويم ، گفت سپسكنم دفاع خودم از شدم مجبور
را جنازه كنم ثابت را رفاقتم اينكه خاطر به من كنيم ، دفن
در رفتيم ، اسدآباد سمت به و كردم جاسازي كاميون داخل
در هم را كاميونش كرديم ، خاك را جسد تلخين‌آباد جاده
روز چند از پس.رفتيم خودمان كار سر به و گذاشتيم گاراژ
كشف را جنازه‌اي كه شنيدم آنجا رفتم اسدآباد به دوباره
او به من.دادم قرار جريان در را منصور "فورا كردند ،
بدست سرنخي تا دادم را كاميون اوراق‌كردن پيشنهاد
با آوردم مكانيكي كرد ، موافقت نيز او ندهيم ، ماموران
رفتيم ، لو ولي دهد انجام را كار اين تا خودم ضمانت
.نداشتيم فرار جز چاره‌اي بنابراين
ما خبرنگار به همسرش قتل با ارتباط در هنرمند مرحوم همسر
به مي‌خواست وقتي اوبود كاميون راننده همسرم:گفت
روز روز ، 40 چهار برمي‌گردم ، ديگر روز گفت 4 بيايد تهران
خودم با بدهم ، اطلاع بروم مي‌خواستم بار هر برنگشت ، و شد
اداره به روز از 60 پسبيايد بدش شوهرم شايد مي‌گفتم
استعلام جا همه از آنان شده ، گم شوهرم گفتم و رفتم آگاهي
را جنازه‌اش كه دادند اطلاع ما به ماه بعداز 6 دادند
پلاك چون ولي كرده‌اند ، كشف اسدآباد در پيش وقت خيلي
هم‌چنين وي.نشديم متوجه ما بودند داده اشتباه را كاميون
سرقت شوهرم را كاميونش مي‌گفت بار هر كاميون صاحب گفت
آنرا نتوانستم رفتم جنازه شناسايي براي وقتي.است كرده
اسيد صورتش روي و بودند كرده جدا را سرش كنم شناسايي
دندان‌هاي از من و نبود شناسايي قابل و بودند ريخته
كنم ، شناسايي را همسرم توانستم بود مصنوعي كه او پايين
خالي جنازه روي نيز آجر بار يك جنازه دفن از پس آنان
سرقت سابقه كه را رسول ابتدا ماموران بودند ، كرده
سپس و كردند شناسايي داشته اسدآباد نيز و كرج در مسلحانه
.كردند دستگير را منصور
درخواست به بنا كوه‌كمره‌اي قاضي دادگاه جلسه پايان در
جلب را خانواده رضايت تا داد فرصت آنان به ماه متهمان 2
كرد ، خواهد صادر را دو هر قصاص حكم غيراينصورت در نمايند
.شدند زندان روانه دادگاه راي اعلام تا متهمان
ارشاد و فرهنگ وزارت مطبوعاتي معاون
مصرف خرداد دوم از قبل مطبوعات اسلامي
بودند خارجي هاي رسانه توليدات كننده
تبليغاتي و مطبوعاتي معاون :همشهري خبرنگار - همدان
پس كشور مطبوعات:كرد اعلام اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت
و فرهنگي نيازهاي به پاسخگويي راستاي در خرداد دوم از
انديشه اعتلاي و شفاف و دقيق اطلاع‌رساني جامعه ، سياسي
.بوده‌اند برخوردار توجهي قابل رشد از شهروندان
با فرهنگي توسعه در مطبوعات نقش گردهمايي در شهيدي دكتر
با مطابق جامعه فرهنگي توليدات سطح ارتقاء لزوم بر تاكيد
خرداد دوم از قبل تا:گفت جامعه يك فرهنگ توسعه و رشد
امروز حال و مي‌دادند خبر ما مطبوعات به خارجي رسانه‌هاي
هستند خارجي رسانه‌هاي اين كشور مطبوعات رشد موازات به
شدن مطرح البته كه مي‌كنند استفاده ما خبرهاي از كه
خوداز جهاني اطلاع‌رساني عرصه در ايران مطبوعات
.است خرداد دوم دستاوردهاي
به نسبت روحانيون و علما از برخي انتقادات خصوص در وي
معاونت حوزه:گفت اخير سالهاي در مطبوعات عملكرد
انتقاد هرگونه از اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت مطبوعاتي
و نظام و اسلام براي دلسوزي پايه بر كه اصولي و سازنده
به روحانيون "خصوصا شخصي هر از باشد بي‌طرفانه "كاملا
آيا كه اينجاست سئوال اما.ديني‌پذيراست بزرگان عنوان
بي‌طرفانه "كاملا و دلسوزي انگيزه با انتقادات اين تمامي
خير؟ يا مي‌گيرد صورت
گزارش و مقاله ميليون حدود 10 روزانه چاپ به اشاره با وي
پرسنل بودن جوان دليل به "قطعا:گفت كشور مطبوعات در
درصدي يك "احيانا افراد اين بي‌تجربگي و كشور مطبوعاتي
نيازمند كه مي‌شود ديده مطبوعات در اشتباهات يا خطا
.است ارشاد و راهنمايي
از جامعه و مردم انتظار اينكه به اشاره با شهيدي دكتر
برپا قال و داد نه است هدايت ديني بزرگان و روحانيون
انتظار بزرگان اين از كشور مطبوعاتي جامعه:گفت كردن
و هدايت را ما آمد پيش مشكلي هزار ده در يك اگر كه دارد
بر و شد نابود اسلام بگوئيد اينكه نه نمائيد راهنمايي
.رفت باد
|
