مدرن دولت از پرسش
نظر؟ توافق بر مبتني حقيقت
مدرن دولت از پرسش
- مرادثقفي دكتر با وگو گفت در معاصر ايران در مدرن دولت
آخر قسمت
كشور در را عدالت مورد در نوشتهها ميزان شما اگر *
كنيد مقايسه آزادي مورد در نوشتهها ميزان با خودمان
است سال شايد 65 آزادي.باشد به 1 نسبت 100 فكرميكنم
مشروطيت از ما ولي است شده مطرح گسترده بحث عنوان به كه
داريم را عدالت بحث
ميكنيم نگاه اسلامي انقلاب چون پديدهاي به وقتي *
پرسشهاي سو يك از است دوجانبه پديدهاي كه ميشويم متوجه
از وقتي و ميشود يافت آن در مدرن دولت پيرامون جديد
همين به معطوف ميرود سخن دموكراتيك نهادهاي و جمهوريت
و مفاهيم در دل انقلاب اين ديگر سوي از.پرسشهاست
كند حكومت بايد كسي چه چون پرسشهايي دارد ما سنت پرسشهاي
را پرسشها اين من كرد؟ حكومت بايد چگونه اينكه نه و
"كاملا هنوز ما سوءالات كه ميدانم نظر اين بر دليلي
.نكردهاند تغيير
به نسبت را مختلفمان قرائتهاي و برگرديم بايد "مسلما -
همانطور.بگذاريم بحث به اسلامي انقلاب چگونگي و چرايي
و كنيم باز جزء به جزء را سال اين 20 تاريخ بايد كه
.كنيم سنجش را كارنامهمان
صد اين در ايرانيان پرسشهاي كه است اين مهم نكته اما
كه پرسشهايي.است شدن مطرح حال در شهروند عنوان به سال
براي.هست نيز دگرگوني و تغيير حال در "دائما البته
اول.دهيم پاسخ مهم سوءال چند به بايد تغيير اين شناسايي
ميكنند؟ كار چه اجتماعي و سياسي نيروهاي و جامعه اينكه
البته درآخر ميكنند؟ را كار اين چرا اينكه دوم و
ما فكري مشكلات از كرد؟ بايد كار چه كه پرسيد ميتوان
شروع كرد؟ بايد چه سوءال از اوقات خيلي كه است اين
خويش جامعه چگونگيهاي و چراييها به كمتر.ميكنيم
.نيست كاتوليك مذهبمان ما نيست؟ فرانسه ايران.ميانديشيم
صد همين در ببينيد اما مسلمانيم مانيستيم پروتستان ما
مدرن دولت و دين رابطه همچنين و دين به نسبت ديدمان سال
ملي شوراي مجلس كه بود زماني.است كرده تغيير اندازه چه
فضلالله شيخ قول به و ميشد نگريسته شرع مخالف عنوان به
از پس كه ميكنيم سوءال كمتر ما. شرع جلوي بود دكاني نوري
بهمن 57 از پس كه شد طي مسيري چه و افتاد اتفاقي چه آن
براي هم را مهم جايگاهي كه داريم انتخابات تنها نه ما
از پس ما مذهبي مسئولين چرا ميشويم؟ قايل شورا مجلس
قايل اهميت زنان راي و انتخابات براي قدر اين انقلاب
صورت ما كه تغييراتي شناسايي براي سوءالات اين شدند؟
.ضرورياند دادهايم
دولت تداوم بودن تدريجي برروي بسيار شما ميرسد نظر به *
.داريد ابرام و اصرار آن بر و ميگذاريد دست مدرن
شكفته آرام آرام و ميگيرد شكل آرام آرام شهري جامعه -
را قوي خواست آن ما نيايد دست به شكفتگي اين تا و ميشود
شاهد و نمونه.داشت نخواهيم دموكراتيك دولت تاسيس براي
.كردهايم طي انقلاب از پس ما كه است تاريخي هم نكته اين
.است كرده پيدا زيادي اهميت مردم نظر و راي اكنون هم
بلكه است ، مهم راهپيمايي يك در مردم شركت تنها نه ديگر
كه همانطور.است يافته بسزايي اهميت نيز آنها راي
هم و است نظر معناي به هم راي برميآيد راي واژه ازمعناي
مشروعيت فردي به شما آن با كه است قدرتي معناي به
اين بايد كه است من مدعاي بر شاهدي همه اينها.ميبخشيد
.ديد تدريجي را فرايند
كجاست؟ نظريه جايگاه كه باشد مطرح ميتواند هم سوءال اين *
كنيم مطرح را مناسب مفاهيم نتوانيم ما اگر كه كجاست
ميخوريم؟ لطمه
يعني.كند كمك جامعه شكفتگي به ميتواند بسيار انديشه-
پيشرفته و درست مفاهيم آوردن با را جامعه پرسشهاي نظريه ،
كار.ميدهد صيقل مناسب و جا به سوءالهاي طرح با و
هميشه نظريهپرداز.ميشود شروع اينجا از نظريهپرداز
جلو قدم دو اگر حتيباشد جلو خودش ازجامعه قدم يك بايد
قدم يك كه است اين مهم.نميخورد درد به ديگر باشد
بعد است؟ كاري چه انجام حال در جامعهاش ببيند و جلوباشد
در كه تو بگويد.دهد نشان را مختلف امكانهاي جامعه به
.دهي انجام ميتواني هم را كار فلان كاري اين انجام حال
جامعه وارد را جديدي مفاهيم نظريهپرداز كه اينجاست
به بلكه نميكند راعوض جامعه مسايل نظريهپرداز.ميكند
ميتوان كه اينجاست در همچنين.ميكند كمك جامعه شكفتگي
جديد مفاهيم ترويج عدم از و گرفت ايراد نظريهپرداز به
.كرد انتقاد او سوي از جديد شرايط با متناسب
راه اين در چگونه ما ديار نظريهپردازان و روشنفكران *
كنند؟ ايفاء نقش ميتوانند
سال صد در.كردهاند كار چه حال به تا ببينيم بايد اول -
عدالت و برابري آرمان و مفهوم مفهومي ، هر از بيش اخير
با جهان روشنفكران كه مفاهيمي مجموعه در.است بوده مهم
اول رده در عدالت شايد كردهاند نرم پنجه و دست آن
روبهرو آن با ايراني روشنفكران كه باشد مفاهيمي
در را عدالت مورد در نوشتهها ميزان شما اگر.بودهاند
مقايسه آزادي مورد در نوشتهها ميزان با خودمان كشور
سال شايد 65 آزادي.باشد به 1 نسبت 100 فكرميكنم كنيد
از ما ولي است شده مطرح گسترده بحث عنوان به كه است
.داريم را عدالت بحث مشروطيت
انساني علوم مهم فرضيههاي تمام كه است اين مهم نكته
را نظريهاي هيچ مااست شده درست برابري براساس جهان
برابري امكانات ، برابري.باشد نابرابري اساسش كه نداريم
سوسياليست تا ليبرال طيفهاي همه درآمد برابري و تحصيلات
.ميگويد شما براي را
برابري اين از ميزان چه ببينيم بايد البته اين از بعد
با را ميزان چه و كنيم عجين استحقاق با را خواهيهايمان
اين بگذاريم دست برابري بر اگر.عبوديت با حتي و انصاف
كسي هر ميشود معلوم.ميآيد وجود به آن از پس تفكيكها
چه همچنين و ميكند صحبت كسي چه با و ايستاده كجا
بكنيم را كار اگراين ميكند؟ رابازگو شهروندي نيازهاي
كار ميتوانيم و داشت خواهيم هم مناسبي گفتوگوهاي
.دهيم انجام را روشنگرانهاي
كردن روشن و آوردن بيرون روشنفكر كار البته ميان اين در
خواهد اجتماعي مسايل ناگفته سويههاي و ناروشن سويههاي
.بود
ميان به سخن سنتي و مدرن چپ و راست از جامعه در الان ما
گروهها اين تفاوت كه است باقي همچنان سوءال اما ميآوريم
برابري بحث سياسي ، اقتصاد حوزه در بتوانيم ما اگر چيست؟
در برابري انواع از يك هر كه ببينيم و دهيم قرار محور را
گام ميتوانيم ميشوند تعريف ديگري مفاهيم چه با ارتباط
عمده مباحث همچنين و سياسي گروههاي شفافيت جهت در بزرگي
.برداريم جامعه سياسي
نيز فلسفي منظر از بلكه سياسي اقتصاد حوزه از فقط نه *
.نگريست برابري مهم مقوله به ميتوان
من.روبهروييم فلسفي مباحث با سياسي اقتصاد در "مسلما
بدون سياسي اقتصاد ديدگاههاي كردن مطرح ميكنم فكر هم
.نيست امكانپذير فلسفي رويكرد
تا اسلامي شوراي مجلس انتخابات دوره ششمين ميكنيد فكر *
در مدرن دولت تاييد و تحكيم روند ميتواند اندازه چه
كند؟ تشديد را ايران
آنها و دارد جامعه سياسي نيروهاي به بستگي "كاملا اين -
تلاش كنوني دستاوردهاي تاييد و تحكيم و تداوم در اگر
.دهند پاسخ تاريخ به بايد روزي و بود خواهند مسئول نكنند
ما جامعه در سياسي عناصر از تعدادي كه است اين واقعيت
يا جامعه خواستهاي تمامي ميتوانند كه هستند مدعي امروزه
حال هر به.كنند نمايندگي را جامعه خواستههاي درصد 80
نگراني مهمترين اما دارند هم با زمينه اين در هم رقابتي
نماينده كه كنند تصور عناصر اين مجموعه كه است اين من
نيروها و عناصر اين كه است اين من نظر.هستند جامعه عموم
جامعه عظيم اقشار نمايندگان عنوان به هم اگر "فعلا
اينها است اميدوار جامعه كه است اين براي ميكنند فعاليت
هموار جامعه سياسي نخبگان همه سياسي فعاليت بر را راه
.يابد تحقق برابري مهم آرمان تا كنند
تفاوتگذاري نتوانند ميشوند مجلس وارد كه نيروهايي اگر
را خود تاريخي نقش ببرند بين از را برشهروندان فعلي
از سال گذشت 20 با كه است مسلم من براي.ندادهاند انجام
گسترش عالي ، آموزش گسترش جنگ ، از سال گذشت 10 انقلاب ،
هر كه متعددي سياسي آزمونهاي و تجارب و شهرنشيني روند
يك سمت به جامعه اگر است بوده بزرگي درس ما براي كدام
اين در اگر سياسي فعال نيروهاي و نرود عدالت و برابري
.ندادهاند انجام را خود تاريخي مسئوليت نكنند فعاليت راه
هماكنون ما جامعه مهم پرسش لحاظ اين از كه كنم تكرار
ديگر ما جامعه.آزادي در برابري منتهي است ، برابري پرسش
.كند تحمل را آزادي در نابرابري ميتواند سختي به
نظر؟ توافق بر مبتني حقيقت
فقط است ، درست گفته فلان كه بيان اين با است فرض نوعي
توافق هم با آن بودن درست به راجع مردم همه كه علت بدان
به دستيابي براي موضوعات ، اكثر در رهيافت اين.دارند نظر
كه است سبب بدان تنها اين و نيست اعتماد قابل حقيقت
اين "الزاما چيزي ، بودن درست درباره مردم نظر اتفاق
.باشد درست چيز آن كه نميدهد دست به را نتيجه
تصور مردم عموم ميلادي چهارده قرن در مثال براي
غالب اينكه از اما است ، غيركروي و مسطح زمين كه ميكردند
نشد حاصل نتيجه اين است غيركروي زمين داشتند باور كسان
افراط حد به كه كسي فقط باشد ، غيركروي نيز "واقعا آن كه
دفاع مقام در است ممكن باشد داشته اعتقاد حقيقت نسبيت به
كه است چيزي همان حقيقت او نظر در زيرا.برآيد آن از
درست به امور ، متخصصان اگر اما و دارند باور را آن مردم
داد ميتوان را احتمال اين باشند داشته اعتقاد چيزي بودن
نزديك چيزي يا و حقيقت دارند اعتقاد بدان آنها آنچه كه
كه نيست چنين بدانيم بايد اين ، وجود با.است حقيقت به
برچسب كه شود باعث چيزي ، بودن درست به متخصصان اعتقاد
اعتقاد حقيقت بهعكس ، بلكه.گردد الصاق چيز آن به حقيقت
جهان بر حاكم نظم با حد چه تا كه است بدان بسته آنان ،
كه باشيم مواجه واقعيت اين با اگر حتي.باشد هماهنگ
هم موضوعي بودن درست درباره خاص حوزه در متخصص افرادي
آنها آنچه كه نميآيد بيرون آن از نتيجه اين.باشند نظر
.باشد درست "الزاما دارند نظر اتفاق بدان راجع
قابل نشانه عامه نظريات ميكند اثبات كه ازدلايلي يكي
"غالبا مردم كه است اين حقيقتنيست شناختن براي اعتمادي
سادگي به را هرچيزي آنان:ميباشند زودباوري ويژگي داراي
تودههاي اعتماد كه فريبكاري شخص هر چنانكه ميپذيرند
.دارد آشنايي آنان خصيصه اين به باشد كرده جلب را مردم
.هستيم خواستانديشي مختلف انواع درمعرض "عمدتا ما وانگهي
ماست آرزوي و ميل آنچه كه ميكنيم تصور اينكه يعني
حتي و نباشد سازگار واقعيات با آن كه هرچند است حقيقت
.باشد داشته قرار بديهيات با تقابل در اگر
كماعتبارتر مراتب به حقيقت شناخت حوزه در كه رهيافتي
نظر به چرا و بيچون اعتماد است عامه اتفاقنظر از
آن رهيافت اين اطمينان درجه بودن نازل علت.است اكثريت
مهم ، بسيار موضوعات در آنچه به راجع مردم اكثر كه است
بهتر بنابراين.هستند دانش فاقد ميگيرد قرار بحث مورد
بر اكثريت خلقالساعه نظرات بر كردن اعتماد جاي به است
داراي كه است كساني به منسوب كه كنيم اعتماد اقليتي آراي
موجود دادههاي بررسي براي فرصتي و هستند موضوع در تخصص
كه تصوركنند جهان مردم اكثر است ممكن مثال براي.دارند
رقم اخترشناختي عوامل دست به "كاملا انسانها سرنوشت
چنين داراي كه كساني اكثر كه است روشن اما ميخورند ،
است ناقص آنچنان اخترشناسي درباره دانششان هستند تصوري
كه يافت نميتوان آنان نظرات در را نشانهاي كمترين كه
رفتار ستارگان احوال و اوضاع كه باشد آن از حاكي "واقعا
را جملهاي كسي هرگاه بنابراين بزنند ، رقم را انسانها
اكثر" يا "كه دارند موافقت مردم همه" چون اظهاراتي با
معين دقيق بهطور بايد ما كند شروع "كه اعتقاددارند مردم
چه به.ميكنند دنبال را منظوري چه عبارات اين كه كنيم
اهميت داراي دارند نظر توافق آن درباره همگان آنچه علت
كنيم قلمداد بديهي را نتيجهگيري اين بايد ما آيا است؟
"الزاما مسئله آن دارند اعتقاد چيزي به مردم اكثر چون كه
اگر اما باشد نيز درست كه است ممكن البته) است؟ درست نيز
بودن درست مردم اكثر كه باشد اين درستي به اعتقاد دليل
(.نيست معقولي توجيه دارند باور را چيز آن
بدانيم بايد كه است اين دارد وجود اينجا در كه مهمي نكته
نظري مسايل بر مبتني كه حقيقت از تصور آن ابطال و رد
ابطال و رد معناي به است اكثريت نظر يا و عامه
روش اينكه دليل اما و نيست دموكراتيك تصميمگيري
دارد ترجيح گفته پيش روشهاي بر دموكراتيك تصميمگيري
درستي "لزوما پاسخهاي دموكراتيك تصميمگيري كه نيست اين
اين رجحان دليل بلكه كند عرضه بحث مورد موضوعات براي را
گروههاي براي را يكساني مشاركت حق يادشده ، روش كه است
فراهم را سازوكاري "معمولا و است قايل ذينفع مختلف
است خودكامگي لوازم از كه نامحدود قدرت اينكه تا ميكند
.يابد كاهش ممكن حداقل به و حصر
واربرتن نيگل :نوشته
پاشاكي صديقي اسماعيل :ترجمه
|