اسكار 2000 قدمي چند در
عشق يك رنجآور خاطره
چخوف ميراث
محكوم را فيلمساز يك ربودن سينما خانه
كرد
اسكار 2000 قدمي چند در
;سرآغاز
لسآنجلس "بيورليهيلز" در اسكار مراسم ديگر ماه يك
مختلف رشتههاي در سينما بهترينهاي و ميشود برگزار
هنري نظر از چه كه جوايزي.ميكنند دريافت را خود جوايز
.است برخوردار بسياري اعتبار از تجاري نظر از چه و
از -شدند معرفي "اخيرا كه -اسكار جوايز دريافت نامزدهاي
به حالا از و ميكنند احساس را مراسم روز هيجان هماكنون
شانس شده ، اعلام فيلمهاي ميان در.ميانديشند لحظه آن
از بيشتر رشته در 8 كانديدشدن با "امريكايي زيباي" فيلم
بهترين جايزه پيداست كه چنين و ميرسد نظر به ديگر رقباي
گزارشي ميخوانيد آنچه.كرد خواهد خود آن از را سال فيلم
كه ميپردازد آثاري معرفي به كه اسكار 2000 درباره است
اسكار طلايي مجسمه دريافت نامزد مختلف رشتههاي در امسال
.شدهاند
بهترين اسكار جايزه كانديداي كه "آمريكايي زيباي" فيلم
شده تهيه "جينكز دن" و "كوهن بروس":توسط است سال فيلم
اسكار جايزه كانديد كه است بار اولين براي دو اين.است
.ميشوند
و ندارد اميدي هيچ زندگي در كه است مردي درباره فيلم
"كاملا فرد يك اواست افسرده و بيمار روحي نظر از فردي
همسايههاي مدتي از پس.دارد متوسط زندگي يك كه است عادي
او فرزند و همسر رفتار ميشوند ، اضافه آنها جمع به جديدي
شخصيت تا ميدهد هم دست به دست چيز همه و ميكند تغيير
بسياري ضعف نقاط آمريكايي زيباي.شود عوض كل به بورنهام
.ميكشد نمايش به آمريكايي خانواده يك در را
است اسكار نامزد فيلمهاي از ديگر يكي شيرين خانه قوانين
او.دارد برعهده را آن تهيهكنندگي گلداستين ريچارد كه
.است شده اسكار كانديد بار اولين براي
از خارج به قدم خود زندگي كل در كه است كسي ولز هومر
كه يتيمخانه يك كجاست؟ كلود سن حال نگذاشته ، سنكلود
پدري هومر حق در ميشود اداره لارچ ويلبور دكتر توسط
خود مهارتهاي بيشتر است ماهر داروساز يك كه دكتر.ميكند
هومر ميميرد ، چندي از پس و ميآموزد هومر به را
دنياي به پس شود ، داروسازي در دكتر جانشين ميخواهد
پيداكردن اصلياش هدف كه درمييابد و ميگذارد قدم بيرون
...و ميكند تحمل را بسياري سختيهاي او.است خانوادهاش
"والدز ديويد" كه است اسكار كانديد ديگر فيلم "گريلمايل"
فيلم ماجراي.كردهاند تهيه را آن "دارابونت فرانك" و
نگهبان (هنگز تام) "ادجكمب پل".ميگذرد سال 1935 در
قتل جرم به بلندقامت سياهپوست يك.است لوئيزيانا زندان
مرد اين نام.ميشود آورده زندان اين به جوان دختر دو
ادعا دارد معجزهآسايي شفابخشي قدرت كه او.است كافي جان
تحقيقات كافي مورد در ادجكمب.است بيگناه كه ميكند
كافي اعدام مانع ميخواهد و ميشود دوست او با ميكند ،
...درنهايت و شود
پير" و "مان مايكل" تهيهكنندگي به "راز محرم" فيلم
ميشوند ، اسكار كانديد بار اولين براي دو هر كه "ژانبروژ
يك مخالفتهاي آن موضوع و شده ساخته واقعيت براساس
درمورد CBS اجرايي بخش با برگمن لوول بهنام تهيهكننده
جفري را آن نمايندگي كه است دخانيات شركت يك با ارتباط
از يكي كه راز محرمدارد برعهده (كرو راسل) ويگاند
و داخلي روابط به بوده اخير دهه معروف داستانهاي
و ميپردازد ميدهد رخ تلويزيوني شبكه يك در كه اتفاقاتي
و بوده واقعي "عينا فيلم ديالوگهاي از برخي اينكه جالب
.است خبرنگار يك و ويگاند برگمن ، ميان صحبتهاي
پسر 8 درباره اسكار دريافت نامزد فيلم پنجمين "ششم حس"
روبهرو عجيبي مشكلات با كه است سيير كول نام به سالهاي
را او سايههايي كه ميشود زيادتر وقتي او مشكلات.است
دكتر يكدارد آنان از فراواني وحشت او و ميكنند تعقيب
ميكند تلاش است كودكان روانشناس كه كرو مالكوم بهنام
چگونه كول بداند ميخواهد او.كند حل را او مشكلات تا
دو هر براي تحقيقات نتيجه.كرد خواهد چه و دارد نيرويي
نرم پنجه و دست جديدي دردسرهاي با آنها.است عجيب
نميتواند كسي و نيست تشريح قابل هيچكس براي كه ميكنند
....درنتيجه و بكند كمكي آنها به
اين تهيهكنندگان مندل بري و مارشال فرانك كندي ، كاتلين
كاتلين و مارشال فرانك كه است بار سومين اين و فيلماند
براي سال 1981 در مارشال.ميشوند اسكار كانديد كندي
رنگ فيلم براي سال 1985 در و گمشده صندوقچه مهاجمان فيلم
.بود شده اسكار كانديد ارغواني
رنگ و غيرزميني موجود.تياي فيلمهاي براي هم كندي
مندل بري اما بود كرده پيدا دست افتخار اين به ارغواني
.ميشود اسكار كانديد كه است بار اولين
كارگردان بهترين براي اسكار
جايزه كانديداي "آمريكايي زيباي" فيلم براي "منديس سم"
منديس كه است بار اولين اين و است كارگردان بهترين اسكار
نسبت بيشتري شانس معلوم قرار از و ميشود اسكار كانديد
كار است انگليسي يك كه منديس.دارد كارگردانان بقيه به
برادوي در سپس كرد ، شروع "لندن در ميكده" فيلم با را خود
و ظهور" يعني سومش فيلم براي و ساخت را "آبي اتاق" فيلم
لندن جشنواره در جايزه دريافت به موفق "كوچك صداي سقوط
.شد
از ديگر يكي "بودن مالكوويچ جان" فيلم براي جونز اسپايك
را خود كار جونز.است اسكار دريافت نامزد كارگردانهاي
زمان همان در و كرد شروع تبليغاتي كوتاه فيلمهاي ساخت با
مايك" دستيار او بعد چندي.ميساخت هم موزيك كليپهاي
تيم" و 30دقيقهاي مستند فيلم ساخت در و گرديد "گونزالس
كليپ ساخت بعد چندي.داشت مشاركت "نابينايان بورد اسكيت
را فراواني جوايز "كارشكني" بهنام Beastie Boys گروه
خوك او فيلمسازي تجربه اولين.آورد ارمغان به او براي
ساخت سال 97 در.شد ساخته سال 96 در كه بود مكدوگال
هم باز "رسيدند؟ اينجا چگونه آنها" كوتاه فيلم
كوتاه فيلم سال 98 در.رساند اثبات به را او تواناييهاي
مطرح فيلمساز يك عنوان به را جونز "آماريلو صبح" مستند
شده اسكار كانديد بار اولين براي او.شناساند جهانيان به
.است
نيز "شيرين خانه قوانين" فيلم براي "هالستروم لاسه"
.است اسكار كانديد
كار اوشد متولد سوئد استكهلم در سال 1946 در هالستروم
ساخت با و كرد شروع سوئد تلويزيوني شبكههاي در را خود
براي هالستروم وقتي.كرد آغاز را خود كار موسيقي كليپهاي
سگ يك عنوان به من زندگي فيلم كه شد شناخته آمريكاييها
و نويسنده او شد ، اكران متحده ايالات در سال 1987 در
اسكار جايزه دو كانديد آن براي و بود فيلم اين كارگردان
روي سال 1991 در "ديگر يكبار" بهنام او بعدي فيلم.شد
"خورد؟ را گريپ گيلبرت چيز چه" فيلم سال 93 در و رفت پرده
موضوعي" فيلم هم سال 95 در او.شد بسياري تحسين موجب
.ساخت را "بحث براي
.ميشود اسكار كانديد لاسه كه است باري سومين اين
كارگردان چهارمين "راز محرم" فيلم براي "مان مايكل"
روز مستند 17 فيلم با مان.است اسكار 2000 دريافت كانديد
در چندي از پس و كرد شروع را خود كار سال 1972 در خط زير
سناريوي كه ساخت را مايل جريكو تلويزيوني فيلم سال 1979
با سينما در را خود حرفهاي كار او.بود نوشته هم را آن
نگهداري 1983 ، فيلمهاي با و (1981)كرد آغاز دزد فيلم
كار گرما 1995 و موهيكان 1992 آخرين انسان 1986 ، شكارچي
.داد ادامه را خود
فساد ازجمله بوده هم تلويزيوني سريالهاي تهيهكننده او
دليل به سال 1979 در او.قتل 1986 داستان و ميامي 1984
به موفق "موادمخدر جنگ" كوتاه تلويزيوني مجموعه ساخت
.شد "امي" جايزه دريافت
و تهيهكنندگي سناريو ، رشته سه در امسال مان مايكل
.است اسكار كانديد كارگرداني
نامزد كارگردان نيز "ششم حس" فيلم براي "شيامالان نايت"
سال در سينما عرصه در را خود حضور شيامالان.است اسكار
را "خشم با عبادت" فيلم سال آن در او.داشت ابراز 1992
نوشت سناريو هم باز او سال 98 در.كرد كارگرداني و نوشته
بهنام شد فيلمي حاصل كه كرد كارگرداني را آن خود و
و كارگردان هم باز ششم حس فيلم در او"وسيع بيداري"
فيلم سناريوي بدانيد نيست بد اينكه ضمن.است نويسنده
.اوست كار هم كوچك استيوارت
رشته دو در و شده اسكار نامزد بار اولين براي امسال او
جايزه دريافت كانديد غيراقتباسي فيلمنامه و كارگرداني
.است
بازيگر بهترين اسكار
فيلم در كارتر روبن نقش در بازي براي "واشينگتون دنزل" *
.است مرد اول نقش بازيگر بهترين اسكار كانديد هوريكان
در اوافتخارات از كلكسيوني با است بازيگري واشينگتون
اسكار كسب به موفق افتخار فيلم در بازي براي سال 1987
براي سالهاي 1987 در همچنين شد ، مرد مكمل بازيگر بهترين
در.بوده اسكار كانديد Xمالكوم براي و 1992 آزادي گريه
پليكان ماموريت فيلادلفيا 1993 ، همچون بزرگي فيلمهاي
نقش ايفاي استخوان 1999 كلكسيونر و محاصره 1998 1993 ،
بهترين گلاب گلدن جايزه دريافت به موفق او قبل چندي.كرد
زيادي شانس و گرديد درام فيلم يك در مرد اول نقش بازيگر
.دارد اسكار آوردن بهدست براي
"استريت داستان" درفيلم بازي براي "فارنورث ريچارد" *
.است امسال اسكار شانسهاي از ديگر يكي نيز
يك با را طولاني مسير يك كه ميكند بازي را مردي نقش او
حال در كه ببيند را برادرش تا ميكند طي كشاورزي ماشين
...و است مرگ
هنرنمايي سينما عرصه در كه است سال حدود 40 در فارنورث
در اوكرد شروع بدلكاري با را خود كار و ميكند
!دورشو هاوانا 1990 ، خاكستري 1982 ، روباه همچون فيلمهايي
فيلم براي بار يك و كرده نقش ايفاي عجيب 1990 و 1994
بهترين جايزه كانديد سال 1978 در ميآيد اسبسواري
.است اسكار در او حضور دومين اين و شده مرد مكمل بازيگر
ديگر از نيز راز محرم فيلم در بازي براي "كرو راسل" *
آمده بهدنيا نيوزلند در كه "كرو".است اسكار كانديداهاي
بود ، آشنا سينما با كودكي همان از شده بزرگ استراليا در و
در اوداشتند فعاليت اينشغل در او مادر و پدر كه چرا
شبكههاي در ميكرد سپري را خود خردسالي دوران هنگاميكه
.بود تلويزيوني بازيگر يك و ميرفت دوربين جلوي تلويزيوني
مرده 1995 ، و چابكدست نظير فيلمهايي در "قبلا او
نقش ايفاي كه اسرارآميز آلاسكاي و لسآنجلس 1997 محرمانه
.ميشود كانديداسكار كه است باري اولين اما كرده
نيز آمريكايي زيباي فيلم در بازي براي "اسپيسي كوين" *
.است اسكار جايزه دريافت ديگرنامزد بار
نامزدي دومين اين.است شده شناخته "كاملا بازيگري اسپيسي
تجربه را شدن كانديدا اولين سال 1995 در كه اوست اسكار
بازيگر بهترين جايزه تجربه اولين در اينكه جالب و كرد
.كرد دريافت "هميشگي مظنونين" فيلم براي را مرد مكمل نقش
لسآنجلس 97 ، محرمانه مذاكرهكننده 98 ، فيلمهاي در او
در شنا و هفت 95 كشتن 96 ، وقت خيروشر 97 ، باغ در نيمهشب
.است داده ارائه درخشاني و قوي بازيهاي كوسهها 94 كنار
در هوپر صداي اجراي آن و داشته هم فانتزي نقش يك او
.بوده حشره 98 يك زندگي كارتون
شانس نيز تلخ و شيرين فيلم در نقش ايفاي براي "پن شان" *
فيلم در بازي براي سال 95 در كه پن.است اسكار براي ديگري
يك نقش اينجا بود شده اسكار كانديد مرده رفتن راه
باريك خط نظير فيلمهايي در او.دارد بهعهده را گيتاريست
هنري دونده فيلم و دارد حضور سابقه بازي 97 و قرمز 98
آن در او بازيگري و كارگرداني تهيهكنندگي ، حاصل 1991
.است فيلم
زن بازيگر بهترين كانديداي
فيلم در بورنهام كارولين نقش در بازي براي "بنينگ آنت" *
.آمريكايي زيباي
هم آن شد ، اسكار كانديد سال 90 در بار اولين براي بنينگ
باگزي 91 ، فيلمهاي در او.جيببرها فيلم در بازي خاطر به
به خوبي بازيهاي رئيسجمهورآمريكا 95 و ميتازد 96 مرغ
.است گذاشته نمايش
همسر او كه نباشد لطف از خالي نكته اين دانستن شايد
.است بيتي وارن
فيلم در "واكر مريجو"نقش ايفاي براي "مكتير جانت" *
در را خود حضور.است انگليسي هنرپيشه يك او تاجخروسها ،
گذشته سال و كرد شروع عروسك خانه فيلم با متحده ايالات
هم باز اما داشت درخشاني بازي "طلا معدن مخمل" فيلم در
.نبود شده شناخته چندان
نقش بازيگر بهترين گلاب گلدن جايزه پيشكه ماه چند تا
.داد اختصاص خود به كمدي فيلم يك در بازي براي را زن اول
.است اسكار در حضور از او تجربه اولين اين
ايجاد و كار پايان فيلم در بازي براي "مور جولين" *
شوهر يك ماگنوليا 99 ، فيلمهاي در كه او.ميلز سارا شخصيت
گمشده جهان بزرگ 98 ، لبونسكي جهان 99 ، نقشه ايدهآل 99 ،
فيلم براي حتي و داشت موءثري حضور فراري 93 و 97
همسر نقش فيلم اين در بود شده اسكار كانديد بوگينايتز
"كاملا دو اين روابط كه ميكند بازي را زيبا نويسنده يك
...و ميكند تغيير چيز همه يكباره به ولي است خشك
در گاسپاري روبرتا نقش در بازي براي "استريپ مريل" *
بسياري اعتقاد به.ندارد تعريف به نيازي.قلب موسيقي فيلم
.است تاريخ طول زن بازيگر بهترين
به ميشود ، ويژهنامه يك خود استريپ افتخارات نوشتن
يك نقش فيلم اين در او كه ميكنيم اكتفا جمله چند همين
سوفي انتخاب فيلمهاي براي بار دو و دارد برعهده معلمرا
.شد اسكار كسب به موفق كرامر عليه كرامر و
ركورد يك خود كه است اسكار در او نامزدي دوازدهمين اين
.ميآيد حساب به
گريه پسران فيلم در نقشآفريني براي "سوانك هيلاري" *
.نميكنند
شخصيت و دارد دوگانه نقشي فيلم اين در كه سوانك هيلاري
گمنام "كاملا بازيگر يك ميكند بازي را دختر يك و پسر يك
.بود
زن بازيگر بهترين جايزه گلاب گلدن مراسم در پيش هفته چند
بار اولين براي او.گرفت تعلق او به درام فيلم يك در
.است شده اسكار كانديد
مرد مكمل بازيگر بهترين كانديداي
فيلم در لارچ ويلبور دكتر نقش در بازي براي كين مايكل *
بهترين اسكار سال 1986 در كه كين.شيرين خانه قوانين
دريافت خواهرش و هانا فيلم براي را مرد مكمل نقش بازيگر
پنجمين اين و داشته حضور سينمايي فيلم از 80 بيش در كرد
.اوست براي اسكار كانديداي
.ماگنوليا فيلم در مكلي فرانك نقش ايفاي براي كروز تام *
يك نقش او.شد اسكار جايزه كانديد بار سومين براي كروز
.ميكند بازي را عصبي راهنماي
فيلم در كافي جان شخصيت ايجاد براي دانكن كلارك مايكل *
كانديد سينما در جدياش حضور اولين در او.مايل گرين
.شد اسكار جايزه
ديكي نقش كه مستعد ريپلي فيلم در بازي براي لاو جود *
فيلم در كه انگليسي بازيگر اين.داشت برعهده را گرينليف
بار اولين براي داشت حضور هم شر و خير باغ در نيمهشب
.شد اسكار كانديد
فيلم در سيير كول شخصيت در بازي براي اوسمنت جوئل هيلي *
سال يازده فقط كه امسال اسكار كانديد جوانترين. ششم حس
فارستگامپ فيلم در فارست كودكي نقش سال 94 در او.دارد
را اسكار در حضور بار اولين براي او.بود كرده ايفا را
.ميكند تجربه
زن مكمل نقش بازيگر بهترين
هنرپيشه اينششم حس در سيير لين نقش بازيگر كالت توني *
اولين براي دارد برعهده را كول مادر نقش كه استراليايي
.است شده اسكار كانديد بار
گريه پسران فيلم در لانا نقش در بازي براي سويگني شلوي *
جهان در هنوز و است تازهواردان جمله از هم او.نميكنند
.شد اسكار كانديد نشده ، مشهور سينما
.هاتي نقش در تلخ و شيرين فيلم بازيگر مورتون سامانتا *
او از بيشتر آينده در كه است انگليسي بازيگر يك هم او
تجربه را خود اسكار نامزدي اولين نيز اوشنيد خواهيد
.ميكند
جان فيلم در ماكسين شخصيت ايفاي براي كينر كاترين *
بهطور را خود كار سال 86 از كينربودن مالكوويچ
كه است بار نخستين براي اما كرد شروع سينما در حرفهاي
.ميشود مجسمه اين كانديد
جولي.گريفت دختر در ليزا نقش ايفاي براي جولي آنجلينا *
پيش چندي ميرسيد ، نظر به ناراحت بسيار خود بازي از كه
.كرد دريافت را زن مكمل بازيگر بهترين گلاب گلدن جايزه
از كه كرد اعلام گلاب گلدن دريافت هنگام در جولي
همه "ظاهرا ولي).نيست راضي "اصلا فيلم اين در بازياش
(!راضياند
خارجي فيلم بهترين
پدرو كارگرداني به اسپانيا از مادرم درباره چيز همه *
.آلمادووار
دنبال به مانوئلاميميرد پسرش كه است زني درباره فيلم
هر به شده ، جدا او از پيش سال كه 18 ميگردد شوهرش
عوض را نامش كه است همسري پيداكردن خواهان شده كه ترتيبي
...آخر دست.ميشود مربوط او به پسر حرفهاي آخرين و كرده
سال 1982 در بار يك و بود اسپانيا كانديداي هجدهمين اين
.شد اسكار كسب به موفق كشور اين از مجدد شروع فيلم
.والي اريك كارگرداني به نپال كشور محصول كاروان *
زندگي تنيل بهنام زني هيمالايا روستاهاي از يكي در
تازگي به كه بوده او پسر نظر زير گاوميشها گله.ميكند
.است مرده
را گله رهبري تنيل مخالفتهاي عليرغم كارما نام به فردي
نوربو دومش پسر كمك به ميخواهد تنيل و ميگيرد عهده به
...و بگيرند او از را كارما كار
.وارگنير رجي كارگرداني به فرانسه از غرب -شرق *
همراه به است روس مهاجر يك كه گولووين آلكسي سال 1946 در
همسرش روسيه در اما برميگردد ، روسيه به فرانسوياش همسر
زندان به مختلف بياساس اتهامات به و ميشود دستگير
خارج زندان از را او تا ميكند كاري هر آلكسي.ميافتد
...اما برگرداند فرانسه به و كند
ركورد كه است اسكار در فرانسه كانديداي سيامين اين
به موفق بار تاكنون 8 كشور اين فيلمهاي.ميشود محسوب
.شدهاند اسكار دريافت
پل كارگرداني به انگلستان محصول گائنور و سليمان *
.موريسون
خانواده.است عشقي داستان يك برميگردد ، سال 1911 به
گائنور با او ازدواج با و ميباشد يهودي و مذهبي سليمان
.مخالفند
گائنور و سليمان پس.ترتيب همين به هم گائنور خانواده
توسط شدت به سليمان فرار روز در ميگيرند ، فرار به تصميم
هر به را خود جان نيمه پيكر و ميشود مضروب گائنور برادر
...و ميرساند قرار محل به ميشود كه شكلي
.نوتلي كالين كارگرداني به سوئد از خورشيد نور زير *
يك در تنها اولف بهنام سالهاي مرد 40 است ، سال 1956
اولف روز يك.است اريك او دوست تنها.ميكند زندگي مزرعه
اريك كمك با كند ، استخدام خدمتكار يك كه ميگيرد تصميم
احساس ، و كاري نظر از و ميآيد مزرعه به الن بهنام دختري
.ميگذارد فراواني تحتتاثير را اولف
سراجي عزيزي امير:ترجمه و تهيه
متن موسيقي بهترين كانديداي
آمريكايي زيباي براي نيومن توماس *
مستعد ريپلي براي يارد گابريل *
قرمز ويالون براي كاريگليانو جان *
شيرين خانه قوانين براي پورتمن راشل *
سي براي ويليامز) آنجلا پوسيدگيهاي براي ويليامز جان *
(ميشود كانديد بار هشتمين و
سال آهنگ بهترين كانديداي
تارزان براي كالينز فيل *
بازي2 اسباب داستان براي نيومن رندي *
جنوبي پارك براي شيامان مارك و پاركر تري *
ماگنوليا براي مان ايمي *
قلب موسيقي براي وارن ريان *
تدوين بهترين كانديداي
ماتريكس براي استنبرگ زاچ *
آمريكايي زيباي براي گرينبري كريستوف و انوبار تريك *
شيرين خانه قوانين براي چوركين ليزازنو *
محرم براي روزنبلوم ديويد روبل ، پل گلدنبرگ ، وليام *
راز
ششم حس براي ماندشين آندرو *
فيلمبرداري بهترين كانديداي
آمريكايي زيباي براي هال كنراد *
كار پايان براي پرت روجر *
راز محرم براي اسپينوتي دانته *
خمار دره براي لوبيزكي امانوئل *
ميبارد سروها روي بر برف براي ريچاردسون روبرت *
(دكور طراحي) هنري كارگردان بهترين كانديداي
براي استيوارت اوي و دكور طراحي براي بوش جان *
سروته هنري كارگرداني
براي داكر روي و دكور طراحي براي سزاري برونو *
مستعد ريپلي هنري كارگرداني
براي ماينريشز ريك و دكور طراحي براي يانگ پيتر *
خمار دره هنري كارگرداني
براي گراپمن ديويد و دكور طراحي براي روبينو بث *
شيرين خانه قوانين هنري كارگرداني
براي آريگي لوسيانو و دكور طراحي براي تيكر وايت يان *
پادشاه و آنا هنري كارگرداني
گريم بهترين كانديداي
پاورز آستين براي اسميتسون مارك بورك ، ميشل *
ساله دويست مرد براي كنون كرگ *
زندگي براي بيكر ريك *
سروته براي ترفورپرود بلوندل ، كريستين *
اقتباسي سناريو بهترين كانديداي
شيرين خانه قوانين براي اروينگ جان *
انتخاب براي تيلور جيم و پين الكساندر *
مايل گرين براي دارابونت فرانك *
راز محرم براي مان مايكل و راث اريك *
مستعد ريپلي براي مينگلا آنتوني *
غيراقتباسي سناريو بهترين كانديداي
سروته براي لي مايك *
ششم حس براي شيامالان نايت *
بودن مالكوويچ جان براي كافمن چارلي *
آمريكايي زيباي براي بال آلن *
ماگنوليا براي آندرسون توماس پل *
لباس طراحي بهترين كانديداي
پادشاه و آنا براي بيوان جني *
سروته براي همينگ ليندي *
تيتوس براي كانونرو ميلنا *
خمار دره براي آتوود كالن *
مستعد ريپلي براي راث اندي و جونز گري *
عشق يك رنجآور خاطره
"اشتاين.و.لول شيدايي" كتاب بر نگاهي
سدي ما ادبي سليقه در دوراس ، متفاوت جهان :اشاره
يك از ما كه انتظاري برخلاف دوراس مارگريت.راميشكند
وادار را خواننده بلكه نميكند قصهگويي ;داريم رمان
.كند تفسير را وقايع خود ، تا ميكند
شخصي سبكي اما است منسوب نو رمان به كه چند هر دوراس ،
قراردادي مرزهاي از خارج كه است رو همين از و دارد
كه است شده ترجمه فارسي به زيادي آثار او از.مينويسد
مدار تابستان ، باران:است بوده اخير سالهاي در آنها عمده
فقط نوشتن ، كن ، ويران ميگويد ال ، .اميلي توكانتابيله ،
... و آرام اقيانوس بر سدي و گذر باغ عاشق ، همين ،
آن بررسي به مطلب اين در كه "اشتاين.و.لول شيدايي"
"شهدي پرويز" ترجمه با تازگي به كه است كتابي پرداختهايم
بر مروري با.است شده منتشر "ققنوس انتشارات" سوي از
چهارمين اسفند ، در 13 را "دوراس مارگريت" ياد كتاب ، اين
.ميداريم گرامي او درگذشت سالگرد
لبافي ميترا
عشقي استو عشق درباره سطر ، يك در "اشتاينو.شيداييلول"
و تراژديها و فيلمها و داستانها از بسياري مثل كه
.نميرسد وصال به و ميشود رها نيمه در اسطورهها
اگر كه است رايج موضوع همان داستان ، موضوع بنابراين ،
،"لول" زيرش در برداريم ، آن روي از را "نو رمان" پوسته
از عشق يك براي كه ميبينيم را هميشگي شده رها زن همان
.ميكند مويه رفته دست
داخل به را بايدلول باز ما نهايت در همه ، اين با
جا همان در را او و ببريم (نو رمان قالب يعني ) خانهاش
و قراردادي گاهي قالبها اين كه چند هر چون كنيم بررسي
هستند قالبها همين اما ;ميرسند نظر به پاگير و دست حتي
ما عايد را جديد ونتيجهگيريهاي دريافتها بالاخره كه
:داستانها همه":معروف جمله همان طبق نه اگر و ميكنند
".است تكراري اصل در
كه كذايي رقص مجلس آن در.است نشسته آنجا لول بنابراين ،
لحظهاي در و هست هم كتاب اين داستاني تصوير اصليترين
، ميبيند را عشقش فروپاشي ;معشوقش خيانت مشاهده با كه
.ميزند را داستان اين كليد
مكاني.است شروع نقطه يك هم نويسنده براي رقص ، مجلس اين
آدمها سردرگمي و ذهني پريشاني با را ما درآنجا او كه
حتي (رقص مجلس ماهيت بهدليل) كه ومكاني ميكند آشنا
.هست هم متفاوت جهاني به خواننده ورود براي مقدمهاي
آدمي دروني ناآرامي از تجسمي دوراس ، نظر از رقص واقع ، در
تنهايي ، تا دارد قصد رقص مجلس اين طريق از نويسنده و است
.دهد نشان عيني شكلي به را قهرمانهايش آرزوي و راز
"راز" ميماند ، "تنها" هميشه براي لول كه است مجلس دراين
پيوستن براي او ي"آرزو" و ميشود كشف معشوقش خيانت
.ميگيرد شكل رفتهاش دست از بهمعشوق دوباره
نگاه رقص مجلس يك به جالبي زاويه از آنكه ضمن دوراس ،
را آنها ناكاميهاي و آدمها سردرگمي تا دارد سعي و ميكند
رابه ناآرامي و سردرگمي اين طرح دهد ، نشان طريق اين از
.ميكند شيوهزيباييبازگو
نگاه" يا "دوربين نگاه" يك دوراس كه جاست اين مساله
"نو رمان" به او انتساب از واقع در كه دارد "سينمايي
.ميشود ناشي
تصويرهاي و وقايع همه كه خيالي دوربين يك زاويه از نگاه ،
.ميبرد سينمايي قالب يك در را داستاني
حساسيت و فراوان جزئيات با حركتها نگاه ، نوع اين در
دستها ، چشمها ، آرام ، رفتنهاي راه:ميشود ضبط زياد
دست جديد ، دختر ديدن با (لول معشوق) مايكل چشم شدن روشن
او نگاه و ميشود كشيده پيشانياش به كه ريچاردسن مايكل
لبخند و ميگردد ابديت دنبال به گويي كه سالن گوشه به
به كه هنگام آن ;نميبيند را آن مايكل كه لبخندي ;لول
.است ابديت دنبال
هيچ به چون است رقص سالن پنجره پشت حتي شايد دوربين ، اين
نميرسد گوش به آنها گفتگوهاي و قهرمانها صداي وجه
.ميكند ضبط را پياپي و صامت تصويرهايي تنها بلكه
و جوان دختر همان) وارد تازه دو كه ميبيند دوربين ، اين
كه ميبيند سپس...ميشوند وارد رقص مجلس به (مادرش
كه ميبيند را لول ادامه در و ميكند نگاه آنها به مايكل
بالاخره ، و ميشود دور دو آن با مايكل ميشود متوجه
.است افتاده زمين روي بيهوش كه ميبيند را لول دوربين ،
را مطلب اين تصوير چند همين با دوربين ، واقع ، در
.است داده دست از را عشقش چگونه "لول" كه ميرساند
همان واقع در كه) خيالي دوربين اين حضور چند هر اما
و (ميشود بازگو تصويري بهصورت كه است كل داناي نگاه
سينماگر يك به را او نويسنده ، بصري بازيهاي اين همچنين
يك ميتوان رمان همين از اينكه تصور اما ميكند تبديل
.نيست بيش خيالي كرد ، تهيه كيفيت همين با سينمايي فيلم
اين دارد وجود نو رمان درباره كه جالبي مساله واقع ، در
سينما باشد ، سينما درخدمت كه آن از پيش نو رمان كه است
.است گرفته خدمت به را
به قدر آن اما ميكند استفاده سينما از چند هر نو ، رمان
به آن برگردان كه است نزديك ادبيات ذهني قالبهاي
.است مشكلي كار سينما عيني قالبهاي
شمار به ادبيات براي هم قوا تجديد يك نو ، رمان بنابراين
جاذبه مقابل در ديگر بار ادبيات ، ميشود باعث و ميرود
با بار ، اين حتي و چشمبيايد به سينما خيرهكننده
.كند علم قد سينما دربرابر سينما خود از استفاده
خاصي بياعتقادي با هميشه فكر ، همين مبناي بر هم دوراس
كتابهايم براساس كه فيلمهايي از":ميگفت سخن سينما از
مطمئن بيشتر ميسازم كه فيلمي هر با و بيزارم شده ساخته
".نيست دشوار "اصلا ساختن فيلم كه ميشوم
طريق از كه هم ارتباطهايي عليرغم او ، بنابراين ،
نويسنده يك را خود باز بود يافته سينما با فيلمنامههايش
.بود ادبيات دلسوز بيشتر و ميدانست
آن داستان به بايد باز رمان ، اين درونمايه درباره اما
:كرد رجوع
ازدواج ميدهد دست از را معشوقش "لول" اينكه از پس
به وقتي سال ده از بعد اما.ميشود بچهدار و ميكند
يادميآوردو به را خاطرهها آن همه ميگردد باز زادگاهش
او بردهاند ياد از را او شهر مردم همه اينكه عليرغم
را او قدر آن يادآوري اين.دارد خاطر به را چيز همه
تا شود آن بر و برخيزد لول ، ميشود باعث كه ميكند منقلب
كرده ترك را او اين از پيش سال ده كه بيابد را معشوقش رد
شبيه كه ميشود روبهرو مردي با او جستجو ، اين در.بود
.ميريزد آشنايي طرح مرد آن با لول.است مايكل
هنوز كه حالي در و ميشود جدا نيز او از مدتي ، از پس و
ادامه (قلبياش) جستجوي به او و اوست با مايكل خاطره
.ميرسد پايان به داستان ميدهد ،
موضوعهايي درباره كه آن از پيش داستان ، اين درونمايه
;باشد مرد و زن ارتباط حتي يا و خيانت يا عشق همچون
.است (لول يعني) شخص يك درباره بيشتر
فردي درجهان (علاقهدوراس مورد شخصيتهاي ديگر مثل) او
خيانت مبهوت همچنان كه است زني او.ميبرد سر به خودش
با خيانت ، آن خاطره كه لحظهاي از ودرست است معشوقش
ميرود فرو درخود لول ;ميشود زنده زادگاهش به او بازگشت
شده مسخ موجود يك مثل او.خودميگيرد به مرموزي چهره و
وحتي آنجاست مايكل ميكند گمان كه ميرود هتلي پشت شبها
گمان كه سايهاي) ميبيند پنجره پشت از را مايكل سايه
(است مايكل ميكند
ميشود اشتباهش متوجه او چند هر كه است اين مساله اما
عشق طريقي به شايد تا ميريزد دوستي طرح مرد ، آن با باز
نكرده باور را آن نابودي وقت هيچ كه) را شدهاش نابود
.بجويد مرد اين در (بود
.است آدمي ضمير درباره رمان كلي درونمايه بنابراين ،
به نميتواند انسان ضمير كه دهد نشان ميخواهد دوراس ،
نشده برآورده آرزوهاي عقده و گذشته رنجهاي شر از راحتي
يك تاثير تحت لول ، شبها ، كه است خاطر همين به...شود رها
مردي و ميشود كشيده هتل آن پشت به مرموز و پنهان نيروي
.ميگيرد نظر زير است معشوقش ميكند تصور كه را
كه تحليلي دارد ، ماجرا اين از هم ديگري تحليل دوراس ،
از قويتر بسيار و است شبيه فلسفي برداشت يك به بيشتر
.است روانشناسانه مسائل اين
تعبير "سفر" يك به را لول رفتار و اعمال اين دوراس ،
.ميكند
پس.ميكنند سير آن در را مدتي مرد ، آن با لول كه سفري
از خسته" لول كه ميگويد ميشود جدا لول از مرد اينكه از
.است (هتل پشت) چاودار مزرعه در باز "رفتهاند كه سفري
سفر به آنها ميكند اشاره اينكه بر علاوه او واقع در
گويي كه ميگويد نيز را اين تلويحي طور به رفتهاند
.نميشود تمام هرگز معشوقش آوردن دست به براي لول ، جستجوي
.است مرد همين شخصيت ميماند ، بين اين در كه نكتهاي اما
قهرمان مردان همه مثل هم ، مرد اين ميرسد نظر به
او.دارد منفعلي نقش و است كمرنگ بسيار لول ، داستانهاي
را رونده يك نقش و است لول تاثير تحت بيشتر اينجا در
اين در قدر آن معشوقش يافتن براي لول دروني نيروي.دارد
لول خاطر به نيز او ميشود باعث حتي كه است موءثر مرد
.شود همراه لول با و گويد ترك را معشوقش (ميلش برخلاف)
جواب ;است شده ناشي كجا از لول خود نيروي اينكه ، اما
.است "اشتاين.و لول شيدايي" در نيرو اين:دارد سادهاي
رقص مجلس يك در را او پيش سالها لول كه معشوقي به شيدايي
.داد دست از
چخوف ميراث
در ژانويه 1860 هفدهم در چخوف پاولويچ آنتوان:اشاره
سرف دهقان يك پدربزرگش.آمد بهدنيا روسيه تاگانروك
همان در كه بود دكانداري پدرش و بود (زمين به وابسته)
دچار ميگذرانيد را دبيرستان دوران آنتوان كه ايام
به امر اين از پس هم خانواده رفاه دوران و شد ورشكستگي
سال 1879 در بود خانواده آخر ماقبل فرزند كه او.آمد سر
رشته در و شد مسكو عازم و كرد تمام را دبيرستان دوره
.رساند پايان به را آن ودر 1884 پرداخت تحصيل به پزشكي
ادبيات به او آوردن روي باعث قصه نوشتن به او شديد علاقه
.شد
و سرحال پير ، و جوان از اعم چخوف داستانهاي شخصيتهاي
هرگز پيچيده و ساده بد و خوب فقير ، و ثروتمند بيمار ،
برايشان اگر و هستند خودشان هميشه آنها.نيستند دورو
در هرگز بگذرند پيچيده تكاملي از كه باشد داشته امكاني
.نميزنند دست روزمره تظاهرات و خودنمايي به راه اين
و سادگي كه هستند معمولي و ساده مردمي آنها بدينطريق
.مييابد نمود كه است چخوف هنري اصل در فقط بودنشان عادي
.ميسازد مبدل بيريايي و سادگي به را نبوغ او حقيقت در
در كه چخوف متفكرانه و ظريف طنز به بايد ازطرفي
.نمود توجه است برخوردار خاصي ويژگي از داستانهايش
تغيير درون از بايد انسانها ":داشت عقيده چخوف آنتوان
تكرار هميشه و "برسند واقعي سروري و وجد به تا كنند
تفستونوكنوف "راستينم انسان جستجوي در من" كه ميكرد
:ميگويد چخوف نمايشنامههاي مورد در تئاتر كارگردان
نويسنده يك و درامنويس يك از بزرگتر خيلي من براي چخوف"
".است بيستم قرن تئاتر بزرگ كاشف او.است جهان كلاسيك
معتقدم من":ميگويد وي مكتب مريدان از يكي گوركي ماكسيم
به روسيه تئاتر كلي بهطور كه مسكو هنر تئاتر نهتنها
".اوست مديون زيادي ميزان
هميشه پزشك بيماري و است پزشك چخوف":ميگويد ماكسيمويچ
ولي ميكند احساس درد فقط مريض.است مريض بيماري از بدتر
بدنش بر بيماري مخرب نيروهاي از درد احساس از غير دكتر
را مرگ دانش كه است مواردي از يكي اين و است آگاه
".ميكند نزديكتر
بشمار چخوف داستانهاي قويترين از "شش شماره اتاق" داستان
الكساندر قتل از پس كه است سالهايي به مربوط و ميآيد
فقر و آمد پديد روسيه اجتماعي وضع در شديدي دگرگوني دوم ،
ترسيمكننده كه چخوف گرفت ، فرا را همهجا تيرهروزي و
اين بر را "شش شماره اتاق" است تيرهروزي اين و وضع اين
شهرستاني در را بيمارستاني اتاق و است داده قرار زمينه
بيمار چند با بينظم و كثيف بهصورت كه ميدهد نشان
مشت با گاه كه نگهباني جز و شده رها خود حال به رواني
.نيست آنان فكر به كسي واميدارد ، سكوت به را بيماران
همشهريانش ناداني و تنگنظري از كه شهرستان پزشك تنها
يكي با ميكند ، ديدن بيمارانش و اتاق اين از يافته ، نفرت
گرفته قرار تعقيب مورد ميكند گمان پيوسته كه بيماران از
گفتگو و بحث به او با را اوقات غالب و ميشود آشنا است ،
طرف از نيز درستكار پزشك اين سرانجام اما ميگذراند ،
همان در و ميگردد منسوب رواني بيماري به شهر حاكم
در اراده مطلق ترك اثر اين در.ميشود بستري بيمارستان
.ميگردد توصيف شكل همه
و آفينوژنف لودين و لئونف مانند نويسندگاني چخوف بدون
هزاران چخوف.بروند خود راه به نميتوانستند آربوزف
باقي نويسنده نسل سه لااقل ذهن و قلب در نامرئي يادگار
خيالباف و بدبين آدمي را او وي ، همعصران.گذاشت
براي چخوف نهتنها كه بردهايم پي امروز اما ميدانستند
قهرمان و پشاهنگ او بلكه نيست تاريكيها پيامآور ما
بين مبارزه چخوف نمايشنامههاي.است زندگي روشن آيندههاي
دارد وجود مبارزهاي اگرهم نيست ، شر و خير اردوگاه دو
به چخوف. نميشود برده نام هرگز اصلي دشمن.است نامرئي
و بيهودگي دارد نفرت آنچه از ميورزد عشق شخصيتهايش همه
از تراژيكي حالت آنها در كه است آدميان بيبهره هستي
بيتفاوتي نهايت در و بيحالي خوابآلودگي ، بيفعاليتي ،
.ميآفريند
چالاكي مهناز
محكوم را فيلمساز يك ربودن سينما خانه
كرد
با (ايران سينماي اصناف جامعه) سينما خانه :هنري گروه
از يكي و كارگردان درويش احمدرضا بيانيهايربودن انتشار
.كرد محكوم را سينما خانه اعضاي
چنين تكرار از را خود نگراني بيانيه اين در سينما خانه
.ابرازكرد حوادثي
غيرقانوني ، برخوردهاي:است آمده بيانيه اين از بخشي در
را انديشمندان و هنرمندان با شخصي و تهديدآميز رعبآور ،
و جشنها كوران در پيش روز همينچند و نيست پاياني گويي
تب و انقلاباسلامي پيروزي سالگرد آستانه در جشنوارهها ،
قانونگذار ، مجلس و قانونمداري قانون ، بحث تاب و
مرجع هيچ كه شيوهاي به تا ميشود كارگردانيربوده
كه قرارگيرد موردبازخواست نميكند تاييد را آن قانوني
.است كرده بيان چنين و انديشيده چنين چرا
مهر ماه متولد فيلم كارگردان درويش احمدرضا است گفتني
همايش در شركت براي كه هنگامي سالجاري بهمنماه هفدهم
بود ، نياوران فرهنگسراي عازم تمدنها گفتوگوي و سينما
.شد ربوده
از يكي در را درويش بازداشت ، ساعت شش از پس ربايندگان
.كردند رها كرج ميدانهايشهرستان
|