كنيم زنده را گذشته خوب مناسبات
نوجوانان و كودكان بازي براي فضايي
پيامها و نامهها ميان از

كنيم زنده را گذشته خوب مناسبات
امپراتوريهاي از يكي بهعنوان ايران گذشته ، اعصار طي
سياسي ، قدرت اين كنار در كه است ميشده خوانده جهان بزرگ
فرهنگ ارتقاي سطح آن مساله مهمترين...و اقتصادي نظامي ،
.است بوده ديگر ملل ساير به بزرگ ملت اين
كه ميزيستهاند مرداني باستان ، ايران دور گذشتههاي در
.است ميشده داده...و يل جوانمرد ، پهلوان ، لقب آنها به
مردان اين روي بر ايراني جامعه نامگذاري علل از يكي
را حريف كتف كه قوي بدني نيروي داشتن بر علاوه بلندهمت
و مسئوليتپذيري حس ميزدند ، خاك به سخت مبارزهاي در
همچنين و مظلومين ستمديدگان ، به ياريرساني وظايف انجام
در و جامعه مستمندان و فقيران به روحي و مالي كمكهاي
.است بوده پنهان
در و تكنولوژي و صنعت پيشرفت با امروزه متاسفانه اما
چشمي ، هم و چشم با همراه كه شهري لوكس زندگي آن كنار
اتفاق به قريب اكثريت است ، بوده..و رقابت ظاهرسازي ،
تنگناهاي در گرفتن قرار از اعم مشكلاتي با ما جامعه
كار مصروف را بيشتري وقت كه شده باعث كه مالي و اقتصادي
روابط و باشند داشته را زندگي گذران قدرت تا كنند
كه...و همسايگي فاميلي ، خانوادگي ، صادقانه و محبتآميز
خردمندي ، ايثار ، گذشت ، مهرباني ، محبت ، با همراه گذشته در
...و عاطفه پشتيباني ، مدد ، كمك ، ياريرساني ، دستگيري ،
پاگير و دست مشكلات اين وجود با امروزه است ، بوده
يكديگر به نسبت انسانها معنوي درروحيه و شده فراموش
گاهي اگر نيز امروزه كه است گذاشته را پيچيدهاي تاثيرات
...و گلريزان برنامههاي پخش شاهد مناسبتها در و
علت به ما و نداشته خبر همسايه درد از همسايه نباشيم ،
ديگر زمان بهمرور خود ، مشكلات و زندگي در شدن غوطهور
و جوانمردي روحيه و نبوده گذشتگانمان فتوت و همت وارث
گذشت با است ، بوده ما تمامي سرمشق زماني كه را پهلواني
كه بود خواهيم مواردي شاهد و سپرده فراموشي به زمان
اينچنين با.ميافتد اتفاق نيز غربي كشورهاي در امروزه
انزواي و سكوت بيكسي ، تنهايي ، اوج در فردي:كه مواردي
اين از ماههمسايگان يا روز چندين از بعد و ميميرد خود
.ميشوند آگاه ناهنجار و تلخ واقعيت
خود ، امروزي جامعه نظر مورد مطلب صريحتر بيان براي شايد
ضمن كه نمود ازدانشآموزاناشاره يكي نامه به بتوان
به و (افراد سن) بزرگان ما به تلخ واقعيت اين يادآوري
اين مجدد شدن بارور خود ، فرهنگي و تربيتي مسئولين اصطلاح
نرفتن بين از جهت را مددرساني و كمك ياري ، روحيه
روزه ، هر كه واقعيتي با و كرده گوشزد ما به عاطفهها
و گذرا ولي ديده شهر نقطه به نقطه در را آنها ما چشمان
دقت ميكنند ، عبور آنها كنار از روحي لغزش هيچگونه بدون
را نمونهاي.ميشود گويا را نوجوان نسل اين هوشياري و
مناسبات آن از تصوري چه حاضر نسل بدانيم ، تا ميكنم ذكر
.دارد شده فراموش
و كارگر پدري بيمار ، مادري با كه ساله دختري 10 ليلا
.كند مي زندگي است ، سربازي خدمت انجام حين در كه برادري
به مجبور برنج كوپن گرفتن براي او زمستاني سرد روز يك در
كه اميد اين به شده ، محله خواربارفروشي دكان به رفتن
خانه به خود با را برنج سنگين كيسه تنهايي به بتواند
بوده خارج او توانايي حد از تنها نه كار اين ولي.بياورد
مردم سوي از متعددي پيشنهادات و عكسالعملها با بلكه
زمين روي نكش را گوني دختر ":ميشود مواجه نيز محله
روي برنجها كن ، بلند را برنج گوني دختر" ،"ميشود پاره
يادآور كه سردي نگاههاي با و !..."حيف و ميريزد زمين
و نظريه هزاران و الاغ يك و پسر و پدر معروف داستان"
"!است عابران سوي از پيشنهاد
و نظريه همه اين ارائه جاي به مردم اين كه نبود بهتر آيا
همتي دست فقط خود حنجرههاي دادن خراش همچنين و پيشنهاد
و كرده زنده دوباره را جوانمردي و غيرت و زده بالا را
كه "نميميرند هرگز پهلوانان":فيلم يادآوري به با حتي
در را عميقتري نگاه شد ، پخش سيما و صدا در نيز پيش چندي
!ميكردند؟ خود وجود
معني بدين پهلوانان موضوع به پرداختن كه گفت بايد البته
وجود گذشته چون پهلواناني ما شهر در امروزه كه نيست
كه است ما خود روحيه از تلخ واقعيتي اين بلكه ندارند ،
آنها بيداري براي و سپرده فراموشي به را عاطفهها
با ولي كوچكتر انسان يك از شايد كوچك ، ضربه يك نيازمند
پير خياط روز ، آن در صورت هر به.هستيم بيشتر ارزشي بار
در و گرفته دخترك كوچك دستان از را سنگين گوني محله
سركار از ليلا پدر كه هنگام شب تا ميگذارد مغازه
جالب اتفاقي اما.ببرد خانه به خود با را آن برميگردد
.ميدهد رخ اينجا در
خانه به پر دستان با ليلا پدر كه وقتي هنگام شب
دخترش ، امروز كار از قدرداني و تشكر از بعد برميگردد
سنگين كيسه با را خانم يك خيابان در امروز":ميگويد
از را برنج گوني.نبود آن بردن به قادر كه ديدم برنج
".رسانيدم مقصدش تا و گرفتم دستانش
اين حفظ و گذشته پسنديده سنتهاي به توجه با بگذاريم حال
اقيانوس در ناياب دري چون پهلوانان":گرانقدر ميراثهاي
آلودگيهاي انواع به آلوده و صنعتي شهري زندگي اين بيكران
و نفس آلودگيها اين ميان در ما و نگشته آن محيطي زيست
تا سپرده فراموشيها دست به را خود معنوي روحيه احياي
پرورش به قادر و نشده غافلگير خود ، فرزندان توسط اينچنين
".است رسيده ما به ديرباز از كه باشيم نسلي
معلم يك
نوجوانان و كودكان بازي براي فضايي
علاقه و موردتوجه "شديدا فوتبال بازي كه پيداست قرائن از
محلات ورزش بهبود در ورزشي استاديومهاي اما است ، كودكان
از اغلب مكانها اين كه چرا ميكنند ، ايفا را كمرنگي نقش
همزمان بازي براي و است دور نوجوانان و كودكان زندگي محل
بازيهاي برگزاري براي اغلب و نيست مناسب تيم چندين
بهترين كودكان درنتيجه است مناسبتر حرفهاي و بينشهري
در بازي همانا كه را راه كمهزينهترين و راحتترين و
اين حسنميكنند انتخاب است ، زندگي محل خيابان و كوچه
فرزندان اعمال بر ميتوانند بهتر والدين كه است اين كار
و كوچه در بازي كه است اين كار عيب و باشند داشته نظارت
و عابرين رفتوآمد مزاحم صداست ، و سر ايجاد عامل خيابان
بهخوبي رانندگان.است خطرآفرين مسئلهاي همچنين
دوان كودكي آن بهدنبال است روان توپي جا هر كه ميدانند
حاضر حال در ورزش پررونقترين فوتبال كه آنجا از.است
بر لذا باشد ، فراموششدني كه نميرسد بهنظر و است
مطالعات كنار در كه است شهري طراحان و برنامهريزان
درنظر محله هر كودكان بازي براي فضايي شهري ، توسعه
.بگيرند
سلامتي اسد -بناب
پيامها و نامهها ميان از
است نشده اجرا
اما.شود داده پرستاري حق جانبازان همسران به بود قرار
.است نشده اجرا طرحي چنين تاكنون
محفوظ نام -جانباز همسر
بيدقتي نوعي
به آمادگي زمان رشت در تجربي علوم رشته دانشآموزان براي
.بود بعدازظهر يك تنها جانوري كتاب امتحان برگزاري منظور
تحصيل به امتحاني برنامههاي تعيين در بيدقتي قبيل اين
.ميزند لطمه دانشآموزان
رشت -ناظري
ارزان؟ چرا
ميفروشد ، تومان را 14هزار سوخته روغن بشكه هر نفت شركت
!ميخرد تومان بشكهاي 2هزار روغنيها تعويض از اما
تهران -صالحي
تجاري تبليغات در فقط
تجاري تبليغات زمينه در صداوسيما برنامههاي كه اين
حرف است ، نداشته پيشرفتي زمينهها ساير در و كرده پيشرفت
.ماست همشهريان از بسياري و من
اراك -شريفي الهام
شود تجديدنظر
شرط تعيين در دارد جا ليسانس ، كارجويان انبوه به توجه با
.شود تجديدنظر ليسانسيهها براي استخدام سني
محفوظ نام
شهر سهراب مشكلات
سهرابشهر در مسكوني واحدهاي ايجاد براي پيش ، سال حدود 7
از را لازم وجوهات (سابق فلاح) ابوذر ميدان حوالي در
ازاين اما شد ، واگذار خانه به 500نفر و گرفتند متقاضيان
اين از بقيه دارند ، گاز و برق و آب واحد فقط 100 تعداد
.ميباشند محروم خدمات
محفوظ نام
حادثهخيز چاله
بانك مقابل -شمالي خردمند خيابان -كريمخان خيابان در
پياده عابر چند بحال تابردهاند و كنده را فلزي دريچه
.شدهاند زخمي چاله اين در سقوط علت به
حاجيان
كم حقوق و بهزيستي
ساير با مقايسه در بهزيستي سازمان در حقوق پايه
از چطور حقوق اين با.است پائين بسيار سازمانها
.برآييم زندگي پسهزينههاي
بهزيستي كارمند
!شد چه جذب فوقالعاده
فوقالعاده مورد در دارايي ، وزارت صريح بخشنامه عليرغم
را آن سازمان اين مسئولان حسابرسي ، سازمان كاركنان جذب
.نميكنند اجرا
حسابرسي سازمان كارمند
تابلو غياب در
عمليات علت به تهران ، فرودگاه ترمينال 4 مقابل در
پياپي رانندگان و شده كنده "ممنوع پارك" تابلو ساختماني
!ميشوند جريمه
خسروپناه
است؟ قانوني آيا
در را شده فوت فرد يك تهران ، نارمك صد ميدان نزديكي در
است؟ قانوني كار اين آيا.سپردهاند خاك به خانه يك محوطه
نارمك ساكن
|