محاكمه دادگاه جلسه دومين در ديروز
پرونده شد مطرح دانشگاه كوي به مهاجمان
حضور دادگاه در اصلي متهمان است ، ناقص
ندارند
كوي به مهاجمان محاكمه دادگاه حاشيه در
تهران دانشگاه
محاكمه دادگاه جلسه دومين در ديروز
پرونده شد مطرح دانشگاه كوي به مهاجمان
حضور دادگاه در اصلي متهمان است ، ناقص
ندارند
خورد تير دانشگاه كوي حادثه در كه دانشجويي
ميخواهند تضمين دانشگاه كوي حادثه شاكيان *
متنبه تنها نه مهاجمان:دانشجويان وكيل رهامي دكتر *
سالم براي تضميني چه است مطرح سئوال اين بلكه نشدهاند
دارد وجود خانه به شاكيان برگشتن
اين شاكي ميان 397 از:دانشگاه نماينده آذربايجاني *
كه شدهاند بازداشت انتظامي نيروي توسط نفر حادثه ، 204
گواهي گرفتن براي جراحات و آثار رفتن بين از آن نتيجه
است شاكيان ترساندن نيز و پزشكي
بر بود خالي آن خزانه كه را كلتي :مجروح دانشجوي يك *
حال همان در و ميچكاندند را ماشه و ميگذاشتند من شقيقه
كند كمك تو به كه كجاست خاتمي آقاي ميگفتند
تامين شوراي در انتظامي نيروي فرمانده :آذربايجاني *
حضرتعالي اگر كرده اشاره شخصي لباس نفرات به تهران استان
قرائن آن كنار از و راخواندهايد صورتجلسه اين (قاضي)
نكردهايد عمل خود وظيفه به گذشتهايد
اين شكلدهنده اصلي عوامل ميبايست نظامي دادسراي *
انتظامي نيروي به ، وابسته شواهد و مدارك طبق كه را حادثه
كند شناسايي دارند قوي پشتوانه و هستند
دانشگاه كوي به مهاجمان محاكمه جلسه دومين :حوادث گروه
نظامي دادگاه هفتم شعبه در صبح ساعت 9 راس ديروز تهران
از جمعي و خارجي و داخلي خبرنگاران حضور با تهران
اسلامي شوراي مجلس ششم دوره در تهران منتخب نمايندگان
.شد برگزار
كوي به مهاجمان دادگاه جلسه دومين ما خبرنگار گزارش به
ابتدا انجاميد ، طول به ساعت 12 تا كه تهران دانشگاه
در را كوتاه مقدمهاي پرونده قاضي طباطبايي حجتالاسلام
سياسيبيان مسايل به دادگاه شدن آغشته از پرهيز خصوص
نكرده پيدا فرصت قبل جلسه از كه دانشجوياني سپس و كرد
وقايع چگونگي گزارش به كنند اظهار را خود شكايت تا بودند
به را متهمان خواستند دادگاه از و پرداختند دانشگاه كوي
.برسانند اعمالشان سزاي
وكيل رهامي محسن حجتالاسلام دانشجويان سخنان از پيش
اصلي متهمان و است ناقص پرونده:گفت دانشجويان مدافع
نميتواند وظيفه سرباز چند حضور و ندارند حضور پرونده
.است داده رخ دانشگاه كوي در كه باشد فاجعهاي عمق بيانگر
موكلان از دفاع ادامه در دانشجويان مدافع وكيل رهامي
پس دانشگاه كوي شاهدان از يكي شتم و ضرب اشارهبه با خود
عوامل محاكمه و شناسايي دادگاه ، بر قبلي ازجلسه خروج از
.كرد تاكيد شخصي لباس
نه بار تاسف حوادث اين شكلدهنده اصلي عوامل:گفت وي
كه است آمده پيش سئوال اين حال بلكه متنبهنشدهاند تنها
به شاكيان برگشتن سالم تضمينيبراي چه وقايع شهادت با
.دارد وجود خانه
اصلي عوامل ميبايست نظامي دادسراي:افزود رهامي
وابسته شواهد و مدارك طبق كه را بهاينحادثه شكلدهنده
.كند شناسايي دارند پشتوانهقوي و هستند انتظامي نيروي به
كه خواست شكات از سپس پرونده قاضي طباطبايي سيداحمد
.كنند مطرح را خود شكايت
ميهمان دانشگاه كوي در حادثه شب كه شكات از يكي رزاقي
خواب از دانشجويان فرياد و گلوله صداي با:گفت بوده
تنفسي مشكل اشكآور گاز براثرشليك حال همين در و پريدم
.كردم پيدا
زدن ضربه با و ركيك بسيار الفاظ با مهاجمان:افزود وي
و شده ما استراحت محل وارد در ، شكستن از اطاقپس در به
.گرفتند بادكتك به را آن ساكنان
سمت به بودم ترسيده بشدت كه حالي در:داشت اظهار رزاقي
عبور پنجره حفاظ از كه كردم سعي و كردم اتاقفرار پنجره
.كنم
بود ، پنجره از بيرون بدنم نصف كه درحالي:گفت وي
مانده اتاق در كه بدنم ديگر قسمت باتومبه با سربازها
.زدند بود
شده زخمي شدت به وارده ضربات دراثر كه درحالي:گفت رزاقي
مستقر انتظامي نيروي مقر به دستگيرشدگان باساير بودم ، مرا
پارچه با آنكه از پس و كردند منتقل امامخميني ميدان در
من مشخصات ساير و اسم باردرباره چندين بستند را چشمانمان
.كردند بازجويي
حادثه اصلي عاملان كه كرد درخواست سخنانش ، پايان در وي
.برسند مجازات اشد دانشگاهبه كوي
كوي حادثه در كه دانشجويي ، بسيج عضو زماني عليرضا
ديدگي ضرب و تاندوم پارگي و راست دست دچارشكستگي دانشگاه
به است شده چپ پاي كف در وشكاف بيني شكستگي چپ ، دست
رواني و بهآثارروحي اشاره با شاكيان از ديگر يكي عنوان
شنبه پنج اوليه ساعات:گفت خود بر دانشگاه حادثه
در نظري چون اما كردم مشاهده تحصن بر مبني شباطلاعيهاي
.رفتم اطاقم به خواندن درس نداشتمبراي آن مورد
به نسبت شده خشونتاعمال شدت تشريح با وي
و شخصي از اعم نيرو بهحدي:گفت حادثه دانشجوياندرشب
.است رسيده زمانفرا آخر ميكردم فكر كه بود آمده انتظامي
نفر چهار خوابگاه اطاق هر براي اينكه به اشاره با وي
در پشت ما نيروها ، هجوم هنگام به:گفت سازماندهيشدهبود
ضربات از پس كه هنگامي اما دادهبوديم قرار موانعي اطاق
كه فهميديم آنبوديم ، شدن شكسته شاهد در به شده وارد
.ميكرديم فكر ما كه است آن از عظيمتر موضوع
از ديگر يكي ارشد ، نظري رضا محاكمه ، جلسه ادامه در
حادثه شب در:گفت خود شكايت طرح در اينپرونده شاكيان
دانشگاه در نزديكي تلفنيبه ارتباط برقراري براي
دربارهلغو دانشجو تا150 صد حدود ديدم كه رفتهبودم
همزمان ، و ميدادند شعار "سلام" روزنامه توقيف دستور
آنان كردن آرام براي تهران دانشگاه و وزارتكشور مسئولان
و پراني سنگ به شروع لباسشخصي نفر چند كه ميكردند تلاش
.كردند دانشجويان به فحاشي
به كه شخصي لباس و نظامي نيروهاي حين همين در:افزود وي
و دانشجويان به اطراف كوچههاي از زيادترميشدند تدريج
.كردند حمله من جمله از
كه ميبينيد گفتم ، آنان به:ادامهداد (شاكي) ارشد نظري
ولي نيستم كارهاي و آمدم اينجا به لباساستراحت با من
برزمين بيرمق كه مرازدند كابل و گرد ميل با آنقدر
.افتادم
بين در (متهم) "نظري رامين" كه نكته براين تاكيد با وي
برتن شخصي لباس كه حالي در نظري رامين:گفت ضاربانبود ،
بيسيم با و ميزد من سر بر شديدي كلت ، ضربات با داشت
.كردهاست رادستگير حادثهجويان رهبر كه ميداد اطلاع
عبوري رانندگان از يكي تهديد ، با (متهم) نظري:افزود وي
تمام و بود زده دستم به دستبند كه كرددرحالي مجبور را
عقب صندوق در بود ، خونريزيشده دچار ضربات دراثر بدنم
.دهد جاي ماشينش
پراني سنگ دليل به فرد اين ماشين:داد ادامه شاكي
به مرا نتوانست شدهبودند ، متوجهموضوع كه دانشجويان
مرا ازطرفمهاجمان ، ماشيني دليل همين به و ببرد مقصد
و "سيد" الفاظ با يكديگر از كه درحالي و كرد سوار
خالي آن خزانه كه را كلتي مكررا ميبردند ، نام "حاجآقا"
در و ميچكاندند را ماشه و منميگذاشتند شقيقه بر بود
كند؟ كمك تو به كه خاتميكجاست آقاي كه ميگفتند حال همان
براي شما مدرك و شاهد:گفت لحظه اين در طباطبايي قاضي
هاچيست؟ صحبت اين
فقط شاهد بودند ، ماشين آن در كه افرادي از غير:گفت شاكي
.است خدا
به و كرديد شكايت طرح زمان آن در شما آيا:پرسيد قاضي
كرديد؟ قانونيمراجعه پزشك
شكايت ميترسيدم آمده ، بوجود روحي صدمات براثر:گفت شاكي
شهرستان به سريعا مرا كه مادرم و پدر براينكه كنمعلاوه
.نكنم شكايت كه تاكيدداشتند كردند ، منتقل
مجازات اشد خواستار من:گفت خود شكايت طرح پايان در وي
و علم ساحت از رسمي عذرخواهي و هستم كويدانشگاه عاملان
.ميدانم ضروري را دانشگاه
خود بعدي شاكي بهعنوان عابدپور حسين جلسه ، اين ادامه در
ماموران:گفت و كرد معرفي شهيد برادر و رامجروحجنگي
را دانشجويي هر شخصيها لباس و انتظامي نيروي
.ميدادند قرار شتم و ضرب مورد كهميديدند
زخمي جنگ در كه بدنم قسمتهايياز آن همه:افزود وي
و گرفت قرار جرح و ضرب مورد نيز حادثه دراين بود ، شده
و است چركين حادثه اين اززخم هنوز انگشتم كه همانگونه
روحي ، همينضربه بخاطر و است چركين نيز دلم نشده ، سالم
كرده شركت انتخابات همه در حادثه اين از پيش تا اينكه با
.نكردم شركت انتخابات اين در ولي بودم ،
شخصي لباس يك:گفت پرونده اين ديگر شاكي شعباني عليرضا
گرفت نشانه را من كمري اسلحه با چهارمتري سهيا فاصله از
گلوله اصابت مورد كمر پشت ازناحيه را من كشتن قصد به و
.باقيماندهاست كتفم در گلوله هنوز كه داد قرار
ميداديد؟ شعاري چه موقع آن:گفت دادگاه رئيس
پيرامون شعار بهدنبال ولي نيست درخاطرم:گفت شعباني
.بود"سلام"روزنامه بستهشدن
مهاجمان ، لگد و مشت با تير ، اصابت بهدنبال:افزود وي
گرفتم قرار شتم و ضرب مورد شخصيها لباس و نيرويانتظامي
از بود ، زده تير با را من كه كسي موقع ، همان همان در كه
نكردند اعتنايي آنها ولي نزنند كتك را من خواست مهاجمان
خورده ، تير اين وگفت ، انداخت من روي را خودش او اينكه تا
اوآنان اينكه تا نكردند اعتنا باز ولي نزنيد كتك را او
من كاري كتك از دست خواست ، و داد قسم (ره)امام به را
.بردارند
جرح و ضرب مورد من نيز صورت ناحيه از:داد ادامه شعباني
تنفس با حادثه اين از پس روز دو تا كه گرفتهبودم ، قرار
.بودم بستري مصنوعي ،
داريد؟ پزشكي گواهي آيا:گفت قاضي
هنوز كه درصورتي است درمان طول من ، پزشكي گواهي:گفت وي
پاره حادثه همين اثر بر را من شكم دارم ، بهدرمان نياز
گلوله و ديده آسيب زانويم بخيهخوردهاست ، كه 17 كردند
.است باقي بدنم در هنوز كه هم
برايمان قانوني پزشكي گواهي:گفت طباطبايي حجتالاسلام
مجددا را شما ما باشد ، لازم مجدد معاينه واگر است ملاك
.معرفيميكنيم قانوني پزشكي به
و ضرب آمران و عاملان:داشت اظهار سخنانش ، آخر در شعباني
.شوند معرفي مردم به و مجازات منبايد شتم
پرونده ديگر شاكي ميرشفيعي محسن جلسه ، اين ادامه در
و دادگاه برگزاري نحوه به دانشگاهبااعتراض كوي حادثه
هشت شما:گفت بهقاضي خطاب دادگاه ، رئيس با لفظي درگيري
اين و كنيد تحقيق ميتوانستيد و داشتيد وقت ماه
.كنيد مشخص خود ، كارآگاهان با را همهجنايات
وجه هيچ به من و داريد شاكي شان شما:گفت وي به قاضي
جو و فضا تابع من و شود توهين دادگاه نميدهمعليه اجازه
قيامت روز بايد بلكه حكمدهم جو ، آن براساس كه نيستم
.باشم جوابگو
اعتراض دادگاه به بلكه نميكنم ، توهين من:گفت ميرشفيعي
درست بايد نيز دادگاه و بزنيم حرف درست ما وبايد دارم
.دهد حكم
بدانيد ، ميخواستيد شما كه دانشجويان شعار:افزود وي
و چماق و چوب با" و "هميشه هميشه انديشه ، آزادي"بود ، اين
تشكر انتظامي ، نيروي" وهمچنين "بستهنميشه سلام ، تيشه ،
.نميشد داده مقاماتشعار عليه هيچوجه به و "تشكر
من اطاق وارد مهاجمان از نفر شش كه زماني:داد ادامه وي
نشكنيد ، را من كامپيوتر ولي بزنيد را من منگفتم ، شدند ،
و بودم كرده خريداري را آن مشقتفراواني و رنج با چون
.بود مانده باقي آن قسط دو هنوز
را من كامپيوتر و نكردند اعتنايي آنان ولي:گفت وي
.شكستند
شكسته وسايل نشانگر كه را خود دانشجويي اطاق از عكسي وي
.داد نشان قاضي به بود ، كامپيوتر جمله از داخلاطاق شده
اين.پرداختيد سياسي مسايل به بيشتر شما:گفت قاضي
شكايت به بايد شما و است قضايي بلكه سياسينيست دادگاه
.بپردازيد خود
ماموران دانشگاه ، كوي حادثه از پس هفته يك:گفت ميرشفيعي
بردند اوين زندان به را برادرم و ريختند ما خانه ناجا ، به
كشور ، وزير به حمله اتهام به درآنجا روز مدت 15 كه
.بود بازداشت
كردهايد؟ شكايت و داريد پزشكي گواهي آيا:گفت قاضي
را برادرم و بودم درگير موقع آن من چون خير ، :گفت شاكي
.بودم قضايا اين دنبال به همواره و گرفتهبودند
آن بررسي و است مسايل اين از فراتر قضيه عمق:افزود وي
اصلي دستوردهندگان هنوز و دارد مستقل بهكارآگاهان نياز
.نيست مشخص نيز نژاد قاتلابراهيم و نشدهاند مشخص
دادگاه ندارد ، ربط شما به مسايل اين:گفت دادگاه رئيس
دم اولياء به مربوط نژاد ابراهيم قتل و سياسينكنيد را
.است آن
دانشجويان و نظام دانشگاه ، كوي متولي شما:گفت قاضي
را آن اسم ميتوانيد هستيد ، شاكي كسي اگراز و نيستيد
چون باشيد ، نداشته وواهمهاي كنيد حيثيت اعاده و ببريد
.ميدهد شود ، حكم ثابت كه هركس نفع به يا و عليه دادگاه
را آنجا ناجا داد ، دستور كشور وزير روز آن:گفت ميرشفيعي
جانشين عنوان به كشور ، وزير حكم به ناجا كندولي ترك
.نكرد اعتنايي نيرويانتظامي در قوا كل فرمانده
قاضي كه كرد فيضيه به ساواك حمله به اشارهاي ميرشفيعي
اهانت همه به علنا نداريد ، اهانت حق شما:گفت وي به
را آن جامعه ولي قاضيميبخشم عنوان به من ميكنيد ،
.ميبيند
حقوقي نماينده آذربايجاني دادگاه ، جلسه ادامه در
از نفر براي 20 كيفرخواست صدور سخناني تهرانطي دانشگاه
از دستاوردي عنوان رابه دانشگاه كوي به حمله متهمان
تعيينننوشتهها خواستار و خواند تقدير قابل سياسي توسعه
.شد كيفرخواست ناگفتههاي و
و سال سن 19 متوسط با وظيفه سرباز محكوميت 9:افزود وي
امر تحت فقط كه سال سن 24 متوسط با تعداديگروهبان
.است تاسف جاي بودند ، عاملقانوني چند يا يك غيرقانوني
شده ، موجب كه ناگفتههايي:كرد اضافه آذربايجاني
كه نيست چيزي دهد ، تنزل حد تابهاين را ملي پروندهاي
.ميخواهند دانشگاه و دانشجويان
و كرد اشاره كيفرخواست در نقايص از برخي به ادامه در وي
دادسرا به دادرسي اعاده به منجر ميتواند ايننقايص:گفت
.شود
نفر چندين ناجا ، رسمي گزارش براساس:گفت توضيح در وي
توبيخ دانشگاه كوي حوادث خاطر به خود مسئولانمافوق توسط
از نامي هيچ دركيفرخواست كه است حالي در اين و شدند
.نشدهاست برده آنها
حادثه ، 204 اين با رابطه در شاكي ميان 397 از:گفت وي
آن نتيجه و شدهاند بازداشت انتظامي نيروي توسط نفر
نهايت در كه شد شكات توسط وپيگيري جسارت قدرت رفتن ازبين
.داد كاهش نفر به 20 را تعداد آن
موارد بهاين بيتوجهي آيا كه سوال اين باطرح آذربايجاني
نبود ، العموم مدعي رسيدگي و بازپرسي مرحله در تحقيقات نقص
اتفاق روز چندين در مجموعا كهوقايع درحالي:افزود
دارد؟ پشتوانهحقوقي چه آن ، از روز يك تفكيك افتاد
خود چشم يك كه جمالي آقاي امثال شكايت به:اظهارداشت وي
دادگاهي چه و كجا در دادهاست دست از آنحادثه در را
شود؟ رسيدگي بايد
:گفت و كرد اشاره خود قضايي سابقه به ادامه در وي
در را اصلي نقش بسا چه كه شخصي متهمانلباس جداسازي
.نيست ومحكمهپسند قانوني توجيه قابل داشتند ، حوادث
شوراي در انتظامي نيروي فرمانده اظهارات به همچنين وي
به و كرد اشاره شخصي لباس بهنفرات استانتهران تامين
را جلسه صورت حضرتعالياين اگر:گفت دادگاه قاضي
به كرديد موافقت دادگاه صلاحيت عدم با و نديدهايد
كنار از چگونه خواندهايد اگر و نكرديد ، عمل وظيفهخود
گذشتيد؟ همهقراين اين و صحبتها اين
جايي به را افراد ازاين نفر دو نظري سردار:افزود وي
صلاحيت ، قضايي سازمان عنوان به شما كردهاندكه منتسب
.داريد را هستند ، آن وابستهبه اينها كه مرجعي به رسيدگي
شما:گفت نظري سردار به خطاب ادامه در آذربايجاني
روز پنج از كه گفتيد استان تامين صورتجلسهشوراي براساس
.بودهايد توطئه اين جريان در قبل
باشد ، توطئه با برخورد موضع وقتي است بديهي:افزود وي
.شود حاصل نميتواند اين بيشاز نتيجهاي
كوي به مهاجمان محاكمه دادگاه حاشيه در
تهران دانشگاه
سياسي غير به توصيه پرونده قاضي دادگاه جلسه آغاز در *
بازتاب در كه بود باور اين بر و داشت دادگاه جلسه كردن
از سياسي حركتهاي متهمان و شكات طرف دو هر جلسه نخستين
عزت شهيد خواهران از يكي قاضي پاسخ در.دادند بروز خود
رديف متهم براي وقتي:گفت و برخاست جا از نژاد ابراهيم
در و ميشود فرستاده صلوات دادگاه به ورود هنگام اول
ما داغ حركت اين آيا ميريزند ، گل سرش بر دادگاه پايان
برنميانگيزد؟ را ما احساسات و نميكند تازه را
و نژاد ابراهيم عزت شهيد خانواده ميان گفتوگوي در *
حضور آنكه ضمن (قاضي) طباطبايي حجتالاسلام پرونده قاضي
در را دانشگاه كوي شهيد تنها ابراهيمنژاد عزت خانواده
نظري سردار دوستان حركات به ، كرد تلقي شركتكننده يك حد
و كرد انتقاد متهم سر بر گل ريختن و فرستادن صلوات مانند
اسلامي جمهوري نظام دادگاه شان در و است متهم متهم ، :گفت
هنگام به يا و بريزند گل متهم يك سر بر عدهاي كه نيست
.بفرستند صلوات ورودش
كوي گزارش جريان در كرج زيست محيط رشته دانشجوي رزاقي *
سفيد برگهاي كردن امضاء را ما آزادي شرط:گفت دانشگاه
امضاي در يا و ميكرد سئوال كسي هم اگر و كردند اعلام
.ميانداختند انفرادي سلول به را او ميكرد تعلل برگه
از:گفت تهران دانشگاه دانشجويي بسيج عضو زماني عليرضا*
سرداران از تن چند و رهبري معظم مقام عكس قبل مدتها
فكر ما و بود شده نصب ما اتاق در مقدس دفاع شهيد
ما اتاق به حمله از مهاجمان عكسها اين وجود با ميكرديم
حمله از مانع نتوانست هم عكسها اما كرد خواهند صرفنظر
.شود آنها تهاجم و
وقتي:گفت است داده رخ كوي در آنچه توصيف در زماني *
ماموري بردارم ، را عينك تا شدم خم افتاد ، چشمم از عينكم
را عينك پوتين با ديگري مامور و زد پشتم به ضربهاي با
.كرد خرد پا زير
فريدونكنار شهرستان از عكاسي رشته دانشجوي عابدپور حسين*
را خود دست انگشت و داشت بدن بر را جنگ جانبازي آثار كه
دانشگاهبه كوي محوطه در:گفت بود داده دست از جنگ در
شوم ، دور گريز و تعقيب صحنه از تا دادم ادامه خود حركت
آنكه محض به ميكند فيلمبرداري شخصي لباس با فردي ديدم
سرم بر دست يك با كه حالي در اونيز شدم رد او كنار از
.بود فيلمبرداري مشغول همچنان كوبيد
در كارش وسايل ديگر و كامپيوتر كه دانشجويي ميرشفيعي *
ما اتاق به:گفت است رفته ميان از تهران دانشگاه به هجوم
تن بر سفيد رنگ به شخصي لباس نفر دو شدند وارد نفر شش
دهان بر ماسك و بودند ويژه يگان به متعلق نفر دو داشتند ،
كه ميكردند همراهي را آنها هم وظيفه سرباز دو و داشتند
را ما بقيه از آرامتر وظيفه سربازان ميان اين در
.ميزدند
:گفت كرده اصابت او كتف به تير يك كه قم اهل شعباني رضا *
.بود پوشيده شخصي كردلباس شليك من سوي به كه كسي
گرفت بالا دانشجويان از يكي و قاضي ميان جروبحث وقتي *
نبايد من دادگاه اين در:گفت قاضي به خطاب دانشجو اين
اين مسئولان بايد پرونده اين در شاكي بلكه باشم ، شاكي
آبروي دانشگاه كوي به حمله جريان در زيرا باشند نظام
از كه من:گفت دانشجو اين به پاسخ در قاضي است رفته نظام
هم من نباشم ، نظام آبروي نگران كه نيامدهام آفريقا
شاكي هم شما و هستم قاضي فعلا اما هستم نظام آبروي نگران
.هستيد
رسيد پرونده در سرشناس افراد اسم به وقتي آذربايجاني *
:گفت و برد كار به را نقطهچين عبارت آنها اسم جاي به
.است نظام اسرار بخاطر فقط نميآورم را آنها اسم اگر
به تهرانخطاب دانشگاه حقوقيكوي كل مدير آذربايجاني*
:خواند را شعر اين نظري سردار
كرد خواهم عشق ترك اين از بعد مگوي دگر
.انكار نشنود اقرار پس از قاضي كه
حاضر جايگاه در شد قرار كه بود نفري آخرين كوهي دكتر *
به كه او بگويد ، سخن دانشگاه كوي حادثه به راجع و شده
كيفرخواست متن به ابتدا كند صحبت داشت قصد مطلع عنوان
اين به راجع كوهي كه شد اين از مانع قاضي كه كرد اعتراض
جاي بر اعتراض نشانه به كوهي دكتر لذا بزند حرف موضوع
.نزد حرفي و نشست خود
جلسه نخستين پايان در كه دانشجويي محمودي غلامرضا *
شد ، شتم و ضرب شخصي لباس عدهاي توسط خيابان در دادگاه
.داشت حضور دادگاه در نيز ديروز
|