است؟ كشيده آتش به را نوعروس داماد ، آيا
كشت را مادرش و پدر جواني
واژگوني افتاد اتفاق چمران بزرگراه در
زياد سرعت دليل به پژو اتومبيل
غارت چگونه تهران بازار ساز چيت پاساژ
شد
دانشگاه دانشجويان اعتراضآميز تجمع
دانشجو يك شدن كشته پي در الزهرا
است؟ كشيده آتش به را نوعروس داماد ، آيا
نوعروس سوختن چگونگي در ابهام جنايي ، دادگاه شعبه 1602
ميكند بررسي را جوان
در را جوانش نوعروس است متهم كه دامادي :حوادث گروه
براي است كشيده آتش به شريعتي خيابان در واقع مغازهاي
.شد احضار تهران جنايي دادگاه به بازجويي
است متهم دارد ، نام "رحمتي حميدرضا" كه جوان داماد اين
به ناهار صرف بهانه به را "جابري مريم" بنام جوانش همسر
با سپس برده شريعتي خيابان در پدرش شومينهفروشي مغازه
ماموران.است آتشكشيده به را وي بنزين ريختن
آتش مهار از پس و رفته حادثه محل به "فورا آتشنشاني
ونك سوختگي سوانح بيمارستان به را مريم سوخته پيكر
.جانميسپرد وي متاسفانه كه ميدهند انتقال
اظهار بود شده سوختگي دچار نيز خود كه رحمتي حميدرضا
آتش در دخالتي هيچ او و سوزانده را خود خودش مريم داشت
سوي از آمده عمل به تحقيقات اما.است نداشته همسرش گرفتن
وي و است بوده عمدي قتل مريم مرگ كه است حاكي آتشنشاني
.است شده سوختگي درصد دچار 80
از بازجوييهايش در شعبه 1602 رئيس اسماعيلي قاضي
كجا همسرت گرفتن آتش موقع در كرد سئوال رحمتي حميدرضا
چه پس پرسيد قاضي و بودم دستشويي در من:گفت وي بودي؟
را ماجرا سپس و خودم:گفت متهم كرد؟ خاموش را آتش كسي
:كرد تعريف اينطور
به رفتم دستشويي به من بوديم مغازه بالاي طبقه در دو هر
از كه موقعي باش مغازه مراقب و پايين بيا گفتم او
گفتم او به بلند صداي با سپس نديدم را او آمدم دستشويي
تميز حال در و دستم در كه را تابلويي نيامدي ، پايين چرا
پاگرد روي بر بدهم هديه وي به ميخواستم و بودم آن كردن
بالا سرعت به شنيدم را سوختم آخ صداي ناگهان و گذاشتم
خواباندم را او "فورا بود گرفته آتش كه ديدم را او رفتم
را آتش كردم سعي بود نزديكيها آن در كه كاپشني با و
.كنم خاموش
داشتند كمك قصد كه كساني از چرا پرسيد وي از قاضي
است؟ كرده تمام همسرم ديگر كه گفتيد و كرديد جلوگيري
پرسيد سپس قاضي.ميگويند دروغ گفت جواب در قتل به متهم
كشيدي؟ بيرون را خودت پنجره از و نيامدي بيرون در از چرا
پنجره شدم مجبور بود گرفته را جا همه دود چون گفت متهم
.بيايم بيرون آنجا از و كنم باز را
براي بنزين كه بود اين قتل به متهم از قاضي سئوال آخرين
داشتيم مغازه در بنزين هميشه ما گفت وي بود؟ مغازه در چه
آتش در نيز پاهايم و دستان و كردم خاموش را او خودم من
.سوخت
بودي گفته قبلي اظهارات در شما گفت دادگاه پايان در قاضي
مايع با داشتم من كه بوديم هم با بالا طبقه در دو هر كه
تميز را تابلو همان يا عكس قاب برنز فلز تميزكننده
دو هر كه شد چطور نميدانم بود روشن هم شومينه و ميكردم
.گرفتيم آتش
از قاضي و گفتم چه كه نميآيد يادم "اصلا گفت جواب در او
.كند فاش را حقيقت تا خواست وي
پزشكي نظريه ارجاع تا را قتل به متهم جنايي دادگاه قاضي
.كرد زندان روانه دادگاه جلسه برگزاري و قانوني
دامادم:گفت ما خبرنگار به زمينه اين در مقتوله مادر
مريم خواستگاري به سربازي خدمت از آمدن از پس حميدرضا
ماه بود 2 قرار و بود عقد ماه مدت 8 به مريم با او آمد
با تلفني مريم حادثه روز:گفت وي كنند ، ازدواج ديگر
آمد منزل به حميدرضا آن از پس كرد صحبت ساعت يك حميدرضا
وي.ببرم بيرون ناهار صرف براي را مريم ميخواهم گفت و
منتظر بيرون آنروز ميآمد منزل داخل به كه هميشه برخلاف
خواهر بعدازظهر ساعت 5/2 در.رفتند ساعت 12 دو هر.شد
در و شده سوختگي دچار مريم كه داد خبر من به دخترم شوهر
فاميلها تمام رفتم آنجا وقتي است بستري ونك بيمارستان
نميشود باورم هنوز:گفت وي.بود جانسپرده مريم و بودند
دخترم اگر او كرد را كاري چنين دخترم با حميدرضا چرا كه
.بدهد طلاق ميتوانست نميخواست را
كشت را مادرش و پدر جواني
با سپاه خيابان در را مادرش و پدر جواني پسر :حوادث گروه
دارد نام قاسمي رضا كه پسر اينرساند قتل به چاقو ضربات
غلامعلي بنامهاي پيرش مادر و پدر قبل روز دو كه است متهم
پاي از جنونآميز اقدام يك در را ساله نرگس 71 و ساله 77
اسماعيلي قاضي برابر در ديروز صبح جوان ايناست درآورده
كه قاضي سئوال جواب در وي.گرفت قرار شعبه 1602 رئيس
.كردم عوض زيادي شغلهاي و مبلفروشم گفت چيست؟ شغلت پرسيد
بكشم ، جنايي فيلمهاي شبيه را آنان ميخواستم گفت متهم
يادم گفت وي پرسيد او از را فيلم نام قاضي نتوانستم ولي
آلوده زمين كره كه بود اين هدفم داد ادامه سپس و نيست
به تصميم كي از گفت قاضي سپس.ميكردم كاري بايد من است
در يكماه آنان نداشتم قصدي "اصلا گفت وي گرفتي؟ قتل
احساس شدم بيدار خواب از وقتي ديروز.بودند مهمان منزلم
كنم ، طي را مسير كوتاهترين ميخواستم دارم وظيفهاي كردم
حتي كارد ، كمربند ، جمله از بود آماده وسايل تمام
.لباسهايم
اولين كه بود همين گفت كه جملهاي تنها جنايت درخصوص وي
.زدم پدرم گردن به را چاقو ضربه
كيفريش سابقه و اعتياد سابقه مورد در جنايي دادگاه قاضي
مصرف مخدر مواد "قبلا:گفت جواب در متهم كرد ، سئوال
ميكردم
واژگوني افتاد اتفاق چمران بزرگراه در
زياد سرعت دليل به پژو اتومبيل
اتومبيل يك و آفريد حادثه هم باز زياد سرعت :حوادث گروه
.شد واژگون چمران اتوبان در و منحرف پژو
با خواننده و داد روي ديروز بعدازظهر يك ساعت حادثه اين
اختيار در و كشيده تصوير به را آن قديري حسن همشهري ذوق
- تهران شماره به پژو اتومبيل رانندگي.است داده قرار ما
با كه حالي در وي.داشت عهده بر جواني را ق 26 11 ، 363
ميكرد حركت مديريت پل از بعد چمران اتوبان در زياد سرعت
در.شد واژگون جاده راست سمت در و منحرف جاده از ناگهان
به كه ديد آسيب سختي به اتومبيل راننده حادثه اين اثر
ديده آسيب شدت به كه اتومبيل و يافت انتقال بيمارستان
تعداد واقعه اين علت به.كند جا از را برق چراغ تير بود
ياري به و شدند جمع محل در عبوري اتومبيلهاي از زيادي
كه طوري به شتافتند راننده و كرده تصادف اتومبيل
.شد اختلال دچار ساعتي براي عبورومرور
غارت چگونه تهران بازار ساز چيت پاساژ
شد
را چيتساز پاساژ سرايدار كه مسلحي سارقين :حوادث گروه
تهران در ديگر معروف پاساژ به 4 و كشته تهران بازار در
آگاهي اداره شعبه 16 كارآگاهان بوسيله بودند زده دستبرد
.شدند دستگير تهران
پاساژ سرايدار نجاتي رسول كه كردند اعتراف سارقين
به آنگاه و رسانيده قتل به گلوله شليك 3 با را چيتساز
.زدهاند دستبرد پاساژ اين در مغازه باب 22
نيز مسروقه اموال خريداران نفر كه 11 شد اعلام همچنين
معاون درشان سرهنگ.گرفتهاند قرار تعقيب تحت و دستگير
قتل و سرقت از كلانتري 113 ماموران:گفت آگاهي عملياتي
ماه 1378 دي روز 21 دقيقه ساعت 30/7 در چيتساز پاساژ
اداره شعبه 16 كارآگاهان بلافاصله و كرده پيدا اطلاع
به دائره اين رئيس فرجزاده سرگرد سرپرستي به را آگاهي
.شدند اعزام محل
قرار خرداد خيابان 15 در كه محل معاينه از پس كارآگاهان
به گلوله با 3 پاساژ سرايدار نجاتي رسول شدند متوجه داشت
.شدهاند متواري سارقين و رسيده قتل
پاساژ در از سارقين شدند متوجه محل بررسي در كارآگاهان
پاساژ مجاورت در كه مولوي پاساژ پشتبام از و نشده وارد
كار اين در و.شدهاند پاساژ وارد دارد قرار چيتساز
از پساست داده ياري را آنها مولوي پاساژ سرايدار
شد ماموران با همكاري به حاضر مرد اين پليس مفصل تحقيقات
معرفي داشتهاند دست سرقت و قتل اين در كه را نفر و 4
تحقيقات نداشت بخاطر را مزبور افراد قيافه چون اما كرد ،
ماموران ناچار شد ، روبرو مشكل با طريق اين از كارآگاهان
كردند دنبال را حادثه بود رفته بسرقت كه اموالي طريق از
كه شدند ساعتهايي متوجه كشور شمالي شهرهاي از يكي در و
قيمت زير مسروقه ساعتهاي بود ، رفته سرقت به پاساژ اين از
اعزام شمالي شهرهاي به كارآگاهان بلافاصله.ميرفت بفروش
دستگير داشت نام صفوي مرادعلي كه را ساعتها فروشنده و
از را اموال اين ديگر نفر با 3 كرد اعتراف او.كردند
همدستانش وي اعتراف بدنبال.است كرده سرقت چيتساز پاساژ
اين در مغازه به 22 كه كردند اعتراف همگي و دستگير نيز
در كه كردند اعتراف همچنين آنها.زدهاند دستبرد پاساژ
را مولوي پاساژ سرايدار قنبري حاتم تومان هزار مقابل 100
طريق از و رفته مولوي پاساژ بام پشت به شبانه و زده گول
و قتل و رفته چيتساز پاساژ به پاساژ اين در دريچهاي
در كه هنگامي كردند اعتراف آنها.شدهاند مرتكب را سرقت
پاساژ سرايدار شدهاند چيتساز پاساژ وارد شب نيمههاي
از پس و ميكنند بيدار را او ابتدا بوده خواب نجاتي رسول
به تير بعد 3 و زده او به ضرباتي ميلهآهني با وي مقاومت
به و بسته را پاياو و دست سپس و زدهاند وي پاي و دست
سرايدارگاوصندوقهاي قتل از پس سارقانرساندهاند قتل
و چك گاوصندوق ، داخل پولهاي و شكسته ديلم با را پاساژ
سرقت به ديگررا اموال بهمراه مغازهها مدارك و اسناد
آريان و صفري مرادعلي قنبري ، حاتم كه دزدانميبرند
معاون.شدند زنداني لازم قرار با دارند نام قلندري
بر علاوه سارقين اين:افزود سپس آگاهي اداره عملياتي
و بهشتي ملاهادي محسني ، پاساژهاي به چيتساز پاساژ
مختلف مناطق در مغازه باب و 67 پاساژ 5"جمعا سقاباشي
.زدهاند دستبرد تهران
دانشگاه دانشجويان اعتراضآميز تجمع
دانشجو يك كشتهشدن پي در الزهرا
دانشگاه دانشجويان از يكي كشتهشدن براثر :حوادث گروه
تجمع يك با دانشجويان دانشگاه ، خوابگاه محوطه در الزهرا
.شدند دانشجويان امنيت به رسيدگي خواستار اعتراضآميز
آخر سال دانشجوي "فرزانفر ليلا" كه هنگامي شنبه غروب
يك راننده بود خوابگاه به رفتن حال در ميكروبيولوژي
خاكوخون به آهن و ديوار ميان را دانشجو اين وانتنيسان
.كرد فرار و كشاند
منتقل بيمارستان به را او بلافاصله وي دوستان از گروهي
.درگذشت بيمارستان در وي جراحات شدت علت به اما كردند
دانشگاه دانشجويان از زيادي جمع ناگوار حادثه اين بدنبال
و كرده تجمع دانشگاه محوطه در شب اعتراض عنوان به الزهرا
.شدند دانشجويان جاني امنيت خواستار
تسليت رئيسجمهوري به كه درحالي دانشجويان تجمع اين در
كه خواستند انتظامي مسئولين و دانشگاه رئيس از ميگفتند
در.كنند معرفي جامعه به سريعتر چه هر را حادثه اين عوامل
به بودند متاثر سخت كه ونك ده محله ساكنان حادثه اين
.ميكردند عزاداري دانشجويان همراه
كه فردي ساختماني مصالح بار تخليه هنگام ميشود گفته
حد از بيش سرعت علت به داشته عهده به را نيسان رانندگي
.است شده حادثه اين باعث
:گفت ما خبرنگار به الزهرا دانشگاه كارشناسان از يكي
صاحب وي معلوم قرار از و است شده دستگير فراري راننده
پاسخگو بايد ساختمان پيمانكار:گفت وي است ، نبوده خودرو
با كافي آشنايي كه بود فردي ماشين راننده چرا كه باشد
با خوابگاه كوچك محيط در بطوريكه است ، نداشته رانندگي
.كند حركت بالا سرعت
ابتدا كه بود ، دوستش همراه به فرزانفر ليلا:افزود وي
او دانشجوي دوست اما ميكند فوت متاسفانه بعد و مجروح
.كند فرار حادثه از توانسته
مقابل از امروز فرزانفر ليلا جنازه تشييع:گفت وي
و ميشود انجام الزهرا دانشگاه سمت به فرزانگان خوابگاه
.شد خواهد منتقل يزد زادگاهش به خاكسپاري براي سپس
|