را شخصيها لباس چرا :شاكي هم متهم ، هم
!نميكنيد محاكمه
دانشگاه كوي به يورش دادگاه حاشيه در
تهران
به اروميه در "امروز صبح" روزنامه دفتر
شد كشيده آتش
معتبر اسناد كه نقليه وسايط مالكان
كنند مراجعه پست به ندارند
نيروي رانندگي و راهنمايي معاونت
كرد تغيير انتظامي
را شخصيها لباس چرا :شاكي هم متهم ، هم
!نميكنيد محاكمه
چيز هر از بيش آنچه دانشگاه كوي حادثه در :رهامي *
است شخصيها لباس هويت شناسايي است شاكيان خواسته
جانشين ميراحمدي سردار با مشاجره از پس كوهي :نظري *
سردار گفت و رفت دانشجويان ميان به تهران انتظامي منطقه
داد هل مرا ميراحمدي
و نزدهام حرف كوهي با حادثه شب در :ميراحمدي سردار *
ميكنم انكار را وي با مشاجره و درگيري اصل
بودند محل در شخصي لباس متعدد گروههاي حادثه شب :نظري*
ميكردند سازماندهي را خود نيروهاي و
جلسه نخستين پايان از پس كه دانشجويي محمودي غلامرضا
شد شتم و ضرب شخصي لباس اي عده توسط دادگاه
كوي كل مدير كوهي گفته به كه افسري احمدي مير سردار
كرد صادر را دانشجويان به حمله دستور تهران دانشگاه
نيروهاي يورش به رسيدگي جلسه چهارمين :حوادث گروه
هفتم شعبه در پنجشنبه روز صبح دانشگاه كوي به انتظامي
وكيل سخنان با را خود كار ساعت 9 راس تهران نظامي دادگاه
.كرد آغاز دانشجويان مدافع
قبلي جلسههاي همچون كه جلسه اين در ما خبرنگار گزارش به
مجلس ششم دوره منتخب نمايندگان از جمعي حضور با دادگاه
كم دادگاه جلسه در حاضران تعداد بود ، همراه اسلامي شوراي
دادگاه جلسه ابتداي در بود ، قبلي جلسات از تعدادتر
قاضي و دادگاه رئيس طباطبايي احمد سيد حجتالاسلام
خصوص در خواست دانشجويان مدافع وكيل از پرونده
.بگويد سخن شاكيان ناگفتههاي
دفاعيات به اعتراض به را خود سخنان از بخشي رهامي دكتر
بار:گفت و داد اختصاص پرونده يك رديف متهم نظري فرهاد
اسلام كيفري حقوق براساس و است مدعي عهده بر دعوا اثبات
.كند اثبات را دعوا كه خواست نميتوان منكر از
دانشگاه كوي به رسيدگي پرونده در اينكه به اشاره با وي
قاضي و قضائيه قوه و است نظامي دادسراي وظايف از جرم كشف
عهده بر را وي مجازات و متهم تعقيب جرم ، كشف تكليف تنها
چيز هر از بيش آنچه دانشگاه كوي حادثه در:گفت دارند
در كه است شخصيها لباس هويت شناسايي است شاكيان خواسته
.آوردهاند يورش كوي به انتظامي نيروي كنار
شب ساعت 12 از معتبر و موثق گزارشهاي براساس:افزود وي
همين توسط دانشجويان از نفر يكصد حدود بعد روز صبح شش تا
تن و 204 مفقود آنها اموال مجروح ، شخصي لباس افراد
دستور است مدعي نظري سردار آنكه حال شدهاند ، دستگير
دستور كسي چه كه شود مشخص بايد نداده ، را كوي به حمله
است؟ داده
علوم وزارت و دانشگاه دانشجو ، حيثيت اينكه ذكر با رهامي
دانشجو نفر آن 90 بر علاوه و ديده آسيب ماجرا اين در
:گفت شدهاند جسمي آسيبهاي ديگر و دست پا ، شكستگي دچار
از انتظامي نيروي مسئولان دارد ضرورت شرايطي چنين در
مسئوليت اين بر علاوه و كنند عذرخواهي دانشجويان
يك وقتي ديگر كشورهاي در چطور بپذيرند ، را خود زيردستان
از مقام بالاترين ميگيرد ، صورت زيردستان توسط خلاف عمل
معمول چيزي چنين ما كشور در ولي ميكند استعفا خود سمت
نيست؟
تهران انتظامي نيروي مسئوليت واگذاري به اعتراض در وي
سرپرستي از پيش نظري سردار:گفت نظري سردار به بزرگ
يك انتظامي نيروي سرپرستي بزرگ تهران انتظامي نيروي
نبوده ، موفق نيز آنجا در كه داشت عهده بر را كوچك استان
وي به تهران مثل بزرگي شهر انتظامي مديريت چگونه حال
است؟ شده سپرده
متوجه را دانشگاه كوي دادگاه پرونده تكليف تعيين رهامي
تمام:گفت و كرد اعلام مسلح نيروهاي قضايي سازمان و قاضي
كنيم كاري نبايد و شده دوخته ملي پرونده اين به چشمها
با بايد بلكه آوريم ، فراهم را مردم بدبيني موجبات كه
.بگيريم نظر در را ملي امنيت و خدا رضاي خود حكم صدور
:گفت و شد شكات جانبه همه تامين خواهان دادگاه رئيس از وي
برخي سوي از گفتهاند و كردند مراجعه شكات از برخي
آنها از دادگاه از خروج هنگام آنها اطرافيان و متهمان
.ميشود گرفته عكس
اتمام از پيش تا اينكه به اشاره با نيز متهمان وكيل
و آمده جايگاه به شاكيان وكيل نيست شايسته متهم ، دفاعيات
تا باشد داشته حوصله بايد دادگاه:گفت دهد ارائه توضيح
مقام در شكات وكيل سپس و بزند را خود حرفهاي همه متهم
.برآيد اعتراض و دفاع
پايان در شكات ميشود گفته اينكه:افزود متهمان وكيل
اين كه معلوم كجا از خوردهاند كتك دادگاه جلسه
وكيل آئيننامه تذكر از پس !نباشد شكات خود صحنهسازي
مطلع عنوان به ميراحمدي سردار از پرونده قاضي متهمان
شب لفظي مشاجره پيرامون و شده حاضر جايگاه در خواست
سردار بگويد سخن دانشگاه كوي كل مدير كوهي با حادثه
نه :گفت كوهي با حادثه شب در صحبت انكار با ميراحمدي
كه مشاجره و درگيري اصل حتي نزدهام حرف كوهي با تنها
.است اشتباه شد پخش هم صداوسيما از متاسفانه
:گفت تهران نظامي دادستان معاون اقبال هنگام ، اين در
در و بود شده سيمپيچي او فك كه كسي تنها شواهد براساس
شب آن مشخصات اين با ديگري كس و بوديد شما داشت حضور محل
.داريد پاسخي چه شما است ، نداشته حضور حادثه محل در
آقاي بايد بلكه ندارم دليلي من :گفت درپاسخ ميراحمدي
.كند مطرح را خود دلايل كوهي
ملي امنيت عالي شوراي گزارش به استناد با دادستان معاون
مشاجره كوهي آقاي با شما كه شده ذكر گزارش آن در :گفت
.نميدانم من :گفت درپاسخ ميراحمدي و داشتهايد
نماينده مختار پور شد ، مواجه انكار با كه ميراحمدي سخنان
وكيل رهامي سخنان به و شد حاضر جايگاه در انتظامي نيروي
وكيل رهامي آقاي:گفت وي داد ، پاسخ دانشجويان مدافع
درخشان سوابق كه كرد مطرح را مسائلي دانشجويان مدافع
زير را انتظامي نيروي فرمانده و ميكند لكهدار را متهم
.ميبرد سئوال
ميشود جاري دانشجويان وكيل زبان بر سخنان اين حالي در
حدود 23 نظري دست به انتظامي نيروي سرپرستي دوران در كه
در ما البته.است كرده پيدا كاهش تهران در جرائم درصد
ميكنيم ، شكايت هستند روحاني كه رهامي آقاي از خود جاي
كه را چيزي هر نكنند فكر آقايان كه گفتم را اينها
.دهند نسبت انتظامي نيروي به ميتوانند خواستند
خواست يك رديف متهم از پرونده قاضي دادگاه ادامه در
به را تير رخداد 18 چگونگي پيرامون خود گزارش ادامه
.دهد ارائه دادگاه
سير به دفاعيات ادامه در پاسدار دوم سرتيپ نظري فرهاد
آن سوي به نگاهها برخي آنكه جهت به پرونده به رسيدگي
منشور براساس كه حالي در:گفت و كرد اعتراض است سياسي
و سياسي جريانهاي به مسلح نيروهاي ورود (ره)امام حضرت
كه را حركتي ميتوان چگونه است حرام سياسي امور در دخالت
به سياسي برچسب است گرفته صورت وظيفه اداي خميرمايه با
گردن بر دار طناب اينكه بر تاكيد با نظري زد آن
حرمت هتك اتهام ولي ميزند بوسه آن بر مياندازد ،
جلسه نخستين در:گفت نميپذيرد را دانشجو و دانشگاه
شدم خانه روانه و كردم ترك را دادگاه آنكه از پس دادگاه
خود چشم يك ميشد آيا كه ميانديشيدم اين به خود درون در
را دانشگاه حادثه وقتي كه كنم هديه دانشجويي آن به را
مرا و دوخت من چشمدرچشم تريبوني پشت از ميكرد گزارش
.كرد شرمندگي غرق
براساس:گفت تهران دانشگاه كوي پرونده اول رديف متهم
نيز حادثه محل در حادثه بروز زمان اگر من نظامي ، مقررات
جوابگو بايد امروز و نميشد مسئوليت سلب من از نبودم
.دارد فرق مديران غير مورد در موضوع اين ولي ميشدم
مسئول من كه بنويسيد:گفت روزنامهها از برخي به خطاب وي
و ميدهم پاسخ و هستم اينجا نيز دليل همين به و هستم
.است من مدعي نيز انتظامي نيروي الان
كه دانشجويان وكيل رهامي محسن اظهارات به اشاره با وي
در قوا كل فرمانده مقام قائم عنوان به كشور وزير:گفت
بايد:گفت بود نكرده تائيد را نظري حكم انتظامي نيروي
مسئوليت خودم جسماني وضعيت به توجه با من كه بگويم
اين در و بودم نپذيرفته را تهران انتظامي ناحيه فرماندهي
داده كشور وزير به لطفيان تيمسار سوي از درخواستي زمينه
.كند مخالفت وي كه بود نشده
جانشين ميراحمدي سردار با مشاجره از پس كوهي:گفت وي
راهپيمايان ميان به عصباني حالت با تهران انتظامي منطقه
و داد هل را من ميراحمدي كه گفته آنان به و رفته
داده سر "ميكنيم حمايتت كوهي كوهي ، " شعار نيز دانشجويان
شتمها و ضرب و تخريب و خسارات اولين اينجا از كه بودند
.است گرفته صورت
را دانشجويان ميتوانستم كه ميگويد كوهي:كرد اضافه وي
معتقديم ما و بوده دانشگاه كوي متولي واقع در و كنم آرام
زمان آن وي چرا داده ، انجام نسنجيده اقدام يك پليس اگر
.بود نكرده تمام را غائله
مواجه مشهودي جرم با چون حادثه اين در ما:گفت نظري
رها اگر زيرا كنيم ، رها را آن نميتوانستيم و بوديم
جرم با مقابله و ميگرفتيم قرار موءاخذه مورد ميكرديم
.است پليس وظايف از مشهود
انتظامي وظيفه سرباز يك اغتشاشگران:افزود ادامه در وي
را وي نتوانستند سرباز اطرافيان و گرفتند گروگان به را
.دهند نجات
نيروي سربازان كه حالي در:كرد خاطرنشان همچنين وي
و ضرب مورد بعد روز صبح چهار تا شب ساعت 10 از انتظامي
در كه حالي در نكردند اقدامي هيچ ميگرفتند ، قرار شتم
ظاهر دانشگاه كوي در شخصي لباس با عدهاي ساعات همان
دادگاه و داشتند خود همراه هم اسلحه "اتفاقا كه شدند
در بخواهد آنها از و كرده شناسايي را آنها است لازم
حاضر كوي در شورش ضد تجهيزات با پليس هنوز كه شرايطي
و شده خبر با طريق چه از بامداد سه ساعت آنها بود نشده
و نيست مشكل افراد اين شناسايي بودند ، آمده كوي سمت به
.كرد محاكمه را آنها ميتوان
پايان به پنجشنبه دقيقه و 30 ساعت 11 در سپس دادگاه
به متهمان ديگر و نظري فرهاد سردار دفاعيات ادامه و رسيد
.شد موكول (اسفند 22) دادگاه بعدي جلسه
دانشگاه كوي به يورش دادگاه حاشيه در
تهران
:گفت تهران دانشگاه كوي حادثه ريشهيابي بيان در رهامي *
مقام ندادهام ، دستور من بگويد نظري نميشود اينكه
سرباز چند نهايت در و نباشد پاسخگو هم ايشان از بالاتر
زندان به و شوند جريمه محروم مناطق از روستايي و مجرد
.روند
امروزه :گفت كوي اصلي عوامل شناسايي مورد در رهامي *
شده پيشرفته ما كشور و دنيا در خطا و جرم رديابي آنچنان
ميتوان خلاف ، يك اثر كوچكترين داشتن دست در با كه است
.كرد پيدا دست آن عامل به
به كوي حادثه از مملكت رهبر كه است تاسف مايه :رهامي*
ميدهد رسيدگي دستور جمهور رئيس ميكند ، ياد جنايت عنوان
.است مانده پنهان پرونده زواياي از بسياري هنوز ولي
به نسبت آئيننامهاي تذكر متهمان وكيل ابويي وقتي *
را آن حقوقي ماده قاضي داد دانشجويان وكيل رهامي سخنان
يكي بود ، درمانده آن ماده ارائه از كه وكيل شد ، جويا
دستش به را كتابي و آمد او كمك به متهمان وكلاي از ديگر
.كند قرائت را ماده تا سپرد
اشاره شكات كاري كتك بودن ساختگي بر متهمان وكيل وقتي*
جلوه واقعيت از دور حضار براي مطلب اين آنچنان داشت
دادگاه جلسه جو و واداشت خنده به را همه كه ميكرد
.شد ناآرام لحظاتي
را كوهي كرد ، اعلام قاطعيت با ميراحمدي سردار *
وقتي است ، نزده حرفي او با حادثه شب "اصلا و نميشناسد
حضور مستند را امنيت عالي شوراي گزارش دادستان معاون
بگويد ، را نظرش خواست او از و كرد اعلام ميراحمدي
حضار خنده ديگر بار هنگام اين در نميدانم ، گفت ميراحمدي
دادگاه محضر به خطاب پرونده قاضي و شكست را دادگاه سكوت
.كنيد رعايت را دادگاه نزاكت :گفت
و 30 ساعت 10 در عالي آموزش و فرهنگ وزير معين دكتر *
جمع در دادگاه پايان در و يافت حضور دادگاه در دقيقه
و است زود "فعلا:گفت دادگاه ارزيابي پيرامون خبرنگاران
وي شد ، آن راي و دادگاه نتيجه منتظر بايد قضاوت براي
دنبال را دادگاه نتيجه مردم و عمومي افكار :افزود
.ميكنند
مرا قلب دادگاه سنگين فضاي:دادگاه به خطاب نظري *
اتهام جايگاه در خدمت سال از 21 پس وقتي هم آن ميآزارد ،
كه جايي آن ميخواهم خدا از و دارم مرگ آرزوي نشستهام ،
وارد من بر دنيا همين در خدا را آن عذاب كردهام ، تخطي
.كند
را اين ميبوسم ، را دانشجويان شما پاي كف من :نظري *
.دارم باور حرف اين به بلكه كنيد تبرئهام كه نميگويم
انتظامي نيروي بازرسي از من كه ميدانيد هيچ شما :نظري *
طي عينحال در و گلهمندم شخصيها لباس از دارم ، شكايت
صحبت خود مافوق با تلفني يكبار حتي گذشته ماه هشت
انتظامي نيروي فرمانده لطفيان تازگي به اما نكردهام ،
هم اگر و بزن را حرفهايت است ، گفته و فرستاده پيغام
بر را تو حكم و بروم زندان به تو جاي حاضرم من شدي محكوم
.بگيرم گردن
مشكلات من مجازات با ميكنند فكر دانشجويان اگر :نظري*
بهدست دوباره آنها دسترفته از حرمت و ميشود حل
.دربرگيريد مرا شمشيرها اي پس ميآيد
به خارج در و بودم ، بستري بيمارستان در اگر حتي من *
امروز بايد بودم ، انتظامي نيروي سرپرست چون سرميبردم ،
.ميدادم جواب و ميآمدم دادگاه به
دانشگاه كوي به ورود من تدبير :گفت ديگر بار يك نظري *
نظام اقتدار مظهر دانشجو كه باورم اين بر زيرا است نبوده
شتم و ضرب را دانشجو هم فردي اگر دارم تقاضا البته است
.شود مجازات است كرده
و ميآيند اجتماعي هر در كه افرادي از چرا :گفت نظري *
لباس چرا نميشود ، بازخواست ميكنند اخلال پليس كار در
است انقلاب دادگاه در اكنون آنها پرونده كه شخصيها
كردند هتك را نظام آبروي كه آنها چرا نميشوند ، محاكمه
.حاشيهاند در
آن براي ميكرد ارائه را دانشگاه كوي گزارش وقتي نظري *
است ، نكرده عمل سياسي اجتماعات با برخورد در دهد نشان كه
به اسلامي شوراي مجلس جلو در را افراد از عدهاي اجتماع
اجتماع آن در:گفت و آورد شاهد مهاجراني استيضاح هنگام
به مجلس حركت پشتوانه بهعنوان تا بودند شده جمع عدهاي
شدم ، موتور بر سوار بنده كنند ، كمك مهاجراني استيضاح
گفتم و رفتم آنها جمع به شخصي لباس با و پوشيدم كاپشن
اكنون كه فردي حال همان در.است غيرقانوني شما اجتماع اين
همه بياورم را اسمش اگر و است شده شناخته خيليها براي
طرفدار او كه گفت و شد من سخنراني از مانع ميشناسيد ،
.است مهاجراني
و بودند محل در شخصي لباس متعدد گروههاي حادثه شب آن *
شگفتي جاي من براي و ميكردند سازماندهي را خود نيروهاي
خبردار جريان از كامل طور به پليس هنوز كه حالي در است
با شب ساعت 5/2نيمه چگونه شخصيها لباس آن بود ، نشده
را دانشجويان با برخورد قصد و شده جمع آنجا در تجهيزات
.داشتند
در تنهايي به بار اين كه ابراهيمنژاد عزت شهيد خواهر *
سخني اول رديف متهم نظري صحبت حين بود كرده شركت دادگاه
تا بگذارد و نزند حرفي خواست وي از قاضي كه راند زبان بر
.دهد ادامه حرفهايش به متهم
به اروميه در "امروز صبح" روزنامه دفتر
شد كشيده آتش
نمايندگي و سرپرستي دفتر :همشهري خبرنگار - اروميه
آتش به عدهاي توسط آذربايجان در امروز صبح روزنامه
.شد كشيده
صبح روزنامه نمايندگي سرپرستي دفتر كاركنان از يكي
كليه آتشسوزي اين در:گفت همشهري خبرنگار به امروز
.است رفته بين از و سوخته روزنامه سرپرستي وسايل
آنها عده كه افرادي:افزود و دانسته عمدي را آتشسوزي وي
به اقدام شب نيمه از بعد يك ساعت در نشده معلوم هنوز
محل كه ساختمان سوم طبقه وارد و نموده ساختمان قفل شكستن
.شدهاند است روزنامه نمايندگي و سرپرستي دفتر
نيمه از بعد ساعت 3 در آتشسوزي:گفت همچنين كارمند اين
.است شده خاموش و مهار آتشنشاني مامورين سوي از شب
معتبر اسناد كه نقليه وسايط مالكان
كنند مراجعه پست به ندارند
و تهران در شخصي نقليه وسايل مالكين كليه :حوادث گروه
پايان تا نشدهاند برچسب دريافت به موفق كه شهرستانها
.كنند مراجعه پستي دفاتر به دارند وقت اسفندماه روز 27
اعلام ايران اسلامي جمهوري انتظامي نيروي عمومي روابط
:كرد
مالكيت معتبر اسناد آنها نقليه وسيله كه مالكيني كليه
به ميتوانند تاريخ 22/12/78 از ندارند اختيار در نيز
مراجعه تهران منطقه هشت و شهرستانها در پست مركزي دفاتر
.كنند پر فرم و كنند
و تهران در عمومي نقليه وسايل مالكين مراجعه زمانبندي
براي شهرستانها و تهران در دولتي وسايلنقليه كليه
نيروي عمومي روابط.شد خواهد اعلام "متعاقبا برچسب دريافت
تمديد شده اعلام مهلت كرد يادآوري پايان در انتظامي
.شد نخواهد
نيروي رانندگي و راهنمايي معاونت
كرد تغيير انتظامي
و راهنمايي معاون معارفه و توديع مراسم :حوادث گروه
روز صبح "انتظامي نيروي" ناجا حملونقل امور و رانندگي
مراسم اين در.شد انجام آزمايش شهرك مسجد در پنجشنبه
راهنمايي معاون بهعنوان بيگي عليرضا پاسدار سرتيپ سردار
سيدامانالله خدمات از مراسم اين در .شد معرفي رانندگي و
.شد قدرداني رانندگي و راهنمايي پيشين معاون مرتضوي
|