حجاريان بالين بر جمهوري رئيس
نيست دين صلاح به :اردبيلي موسوي آيت‌الله
اعدام به تا مي‌گيرند ما از را مقامي وقتي
بشويم حاضر هم ديگران ترور و
ادامه حجاريان دكتر ترور محكوميت موج
دارد
نمي‌پذيرد قيم امروز نسل :خاتمي
در حجاريان :مجلس ارشاد كميسيون مخبر
بود اسلامي سعيد گروه ترور ليست
آزادي براي
انتخابات ابطال :هرمزگان استاندار
است نشده ابلاغ "رسما ميناب و بندرعباس
اجازه دانشجويان :تهران شهر شوراي عضو
شود متشنج فضا ندهند
كه كشوري در تروريستي اعمال :حاجي مرتضي
ندارد حاصلي هستند دولت حامي مردم
شده دوخته سينا بيمارستان به چشم‌ها همه
است
حجاريان سعيد وضعيت از خبر آخرين
دولت مظلوم‌ترين خاتمي دولت :قم استاندار
است انقلاب از پس
هر مخالف تشيع و اسلام :قضائيه قوه رئيس
است ترور نوع
جلوگيري :بويراحمد و كهكيلويه استاندار
رسمي تريبونهاي در خشونت تئوري‌پردازي از
مي‌شد حجاريان ترور از مانع
آمران و عاملان است آسان ضاربان شناسايي
كنيد دستگير را اصلي
حجاريان بالين بر جمهوري رئيس
هماوندي راهب :از عكس‌ها
عيادت به بلافاصله تهران به ورود از پس ديشب جمهوري رئيس
با جمهوري رئيس ديدار.رفت بيمارستان در حجاريان سعيد
.شود مي مشاهده تصوير در حجاريان خانواده
نيست دين صلاح به :اردبيلي موسوي آيت‌الله
اعدام به تا مي‌گيرند ما از را مقامي وقتي
بشويم حاضر هم ديگران ترور و
درس پايان در ديروز اردبيلي موسوي آيت‌الله:سياسي گروه
به را مردم كه كرد توصيه طلاب به سخناني طي فقه خارج
در انقلابمان و اسلام صلاح كه كنند دعوت وحدت و آرامش
.است اين
اجتماعي تحولات و اسلام دقيق شناخت ضرورت به اشاره با وي
كه آنگونه را اسلام نه ما متاسفانه:گفت روحانيون براي
قوت نقاط و خودمان به حتي.را دنيا نه و مي‌شناسيم بايد
اين در خودبيني و هوس و هوي.نيستيم آگاه هم خود ضعف و
عمل در لباسمان و زبانمان با ما طرف يك از.است حجاب بين
در و اسلاميم كارشناس و مبلغ ما كه مي‌كنيم اعلام
براي ديگر طرف از كنيد ، مراجعه ما به اشكالات و سئوالات
ساير و حكومت سياست ، اجتماع ، اقتصاد ، درباره كه سئوالاتي
به راجع حتي و مي‌پرسند ما از دنيا به مربوط موارد
.نمي‌كنيم ارائه قانع‌كننده پاسخ آخرت ، به مربوط سئوالات
طلبكارانه چنان و مي‌دانيم يا و نمي‌دانيم را پاسخ‌ها يا
سنت برخلاف درست.مي‌شود رنجش باعث كه مي‌كنيم برخورد
مي‌كنيم ، عمل ديگر جور يك و مي‌گوييم چيز يك ما انبياء
.مي‌بينند را اينها مردم و نيست ما گفته مطابق ما عمل
بيست اين در روحانيت است شده باعث عوامل اين مجموع
در سابق كه را جايگاهي آن متاسفانه انقلاب ، از ساله‌پس
آن ديگر مردم و باشند نداشته ديگر داشتند ، مردم ميان
ما مي‌كنم گمان من.باشند نداشته ما به را سابق اطمينان
در بايد اسلام كارشناس و ائمه و پيغمبر وارث عنوان به
تجديدنظري يك برخوردهايمان و زندگي‌مان سوادمان ، خودمان ،
.بكنيم
كه است اين است ، فكري شاغل من براي آنچه ديگر طرف از
سركار دسته يك.است شده حالتي يك گرفتار امروز ما جامعه
جان به اينها.بيايند مي‌خواهند ديگر دسته امروز بودند ،
جايزالقتل مي‌كنند ، تفسيق را همديگر افتاده‌اند ، هم
.مي‌دانند جايزالغيبه مي‌دانند ،
يا است ، بد دو هر كه داريم حالت دو ملاها و طلبه‌ها ما
.مي‌شويم مسائل وارد يا چه ، ما به مي‌گوئيم و هستيم منزوي
را بارمان مي‌گيريم ، را طرف يك شديم وارد وقتي منتهي
ما مي‌كنيم ، تكفير را ديگر طرف آن.طرف يك روي مي‌گذاريم
نيست صلاح حوزه و روحاني اينكه با دعوا ، طرف مي‌شويم هم
است ، انسان خود صلاح نه است دين صلاح نه بگيرد ، را طرف يك
.نيست هم اسلامي
جمهوري حزب اين فرمود وقتي يك عليه رحمت‌الله خميني آقاي
امام از.نبودم حزب در من وقت آن دركنيد جمع را اسلامي
نمي‌خواهم من:فرمود نداريد؟ حزب به خوبي نظر شما پرسيدم
قرار يك‌طرف شما نمي‌خواهم بشود ، حزب وارد روحانيت
بگيريد ، را ميانه بايد شما ديگر ، طرف ديگران و بگيريد
اينكه نه بكنيد ، دعوت وحدت به را مردم ببخشيد ، التيام
.بدهيد فحش را طرف آن و بشويد دعوا طرف يك بياييد خودتان
.نمي‌سازد روحانيت با اين و مي‌دهند فحش شما به هم آنها
پول تومان ميليون پنج خودتان شما كه گفتم ايشان به من
ندادم ، حزب به من:گفت شد ، ناراحت خيلي حزب ، اين به داديد
به من گرفتاريم ما گفتيد دادم ، ملا نفر پنج شما به من
.ندادم حزب به من دادم ، پول شما
پدري جنبه باشد ، وسط در است اين وظيفه‌اش امروز روحانيت
دو هر كند ، موعظه را دو هر طرف آن و طرف اين باشد ، داشته
.كند نصيحت را
موعظه بيايند سركار كم‌كم مي‌خواهند كه اينهايي به من
وقتي آدم مي‌آورد ، فساد قدرت.باشيد خودتان مواظب كه مي‌كنم
يك نمي‌رسد ، جايي هيچ به دستش و است نشسته خانه‌اش در
.است ديگري آدم يك باشد قدرت راس در كه وقتي.است آدم
نظر در را خدا رضاي نكنيد ، عمل درست بخواهيد شما اگر
انصاف به شديد پيروز ايشان بر كه آنهايي با نگيريد ،
شد خواهد همان سال سه دو از پس سرنوشتتان نكنيد ، رفتار
مي‌روند كنار سركار از كه هم آنهايي بهرفت ديگران بر كه
:مي‌گفتيم بهشتي مرحوم قول به يك‌روزي ما كه مي‌دهم تذكر
به اساس اين بر مردم.قدرت تشنگان نه خدمتيم شيفتگان ما
را خودمان بودن قدرت تشنه نياييم حالا.روي‌آوردند ما
مي‌گيرند ما از را مقامي يك وقتي كه بدهيم نشان يك‌جوري
صلاح به اين.بشويم حاضر هم ديگران ترور و اعدام به تا
هستند سياسي طيف دو هر در كه افرادي از بسياري.نيست دين
مبارزه شاه با كه بودند اينهاهستند خوبي آدمهاي
كنار در و كردند حفظ را انقلاب كه بودند اينها مي‌كردند ،
در دعوا و درگيري همه اين حالا و.جنگيدند جبهه‌ها در هم
را ترورها اين و صداها و سر اين.نيست درست بين اين
ريخته نبايد خونش قطره يك مسلمان مي‌كنيد؟ توجيه چه‌طور
برود و ببندد كمر به هفت‌تير آدم.است شرع خلاف شود ،
حرف؟ شد هم اين گرفتي؟ من از را ميدان آمدي چرا كه بكشد
ما از خدا مي‌بيند ، صدمه اسلام كارها اين از والله
.است شرع خلاف كارها اين مي‌شود ، ناراضي
ادامه حجاريان دكتر ترور محكوميت موج
دارد
خبرهايي و ايرنا اخبار از قابل‌توجهي درصد :سياسي گروه
بيانيه‌ها به اختصاص مي‌رسد روزنامه به نمابر طريق از كه
حجاريان سعيد ترور محكوميت درخصوص گوناگون اظهارنظرهاي و
در مشترك نكته.نيست مقدور آنها همه انعكاس كه دارد ،
و تروريستي عمليات از انزجار ابراز اظهارنظرها اين تمامي
مجازات و دستگيري يا تلخ حادثه اين پيگيري بر تاكيد
.است آن عاملان
دشوار چندان اعمال اين ريشه يافتن:نورمفيدي آيت‌الله
نيست
گلستان استان در ولي‌فقيه نماينده نورمفيدي آيت‌الله
خشونت‌آميز و تلخ حادثه‌اي را حجاريان سعيد ترور حادثه
با خشونت‌گرايي‌مقابله: گفت آن كردن محكوم با و دانست
تاثر بيان با وياست اصلاحات انجام براي مردم خواست
كليه از شهرتهران شوراي عضو ترور حادثه از خود شديد
انتظامي و امنيتي نيروهاي بويژه نظام دلسوز نيروهاي
جامعه در را خشونت ريشه اعمال ، اين ريشه‌يابي خواست‌با
.بخشكانند
چندان آن يافتن كه اعمال اينگونه ريشه اگر:كرد تصريح وي
و نظام براي روشني آينده نشود ، نيست‌خشكانده هم دشوار
.شد متصور نمي‌توان انقلاب
نظير خشونت‌آميزي اقدامات:افزود نورمفيدي آيت‌الله
سعيد ترور همچنين و دانشگاه كوي زنجيره‌اي ، حادثه قتلهاي
نخواهد ايجاد مردم برابرخواست در مانعي تنها حجاريان ، نه
مردم ازمسير تراش مانع اجتماعي ، سنت اساس بر بلكه كرد
.شد خواهد برداشته
بود مردم به بزرگ ضربه‌اي:پرورش و آموزش وزير
آقاي ترور به اشاره با پرورش و آموزش وزير مظفر آقاي
و اسلام به بزرگ ضربه‌اي حركت اين:افزود حجاريان سعيد
آرامش با را كشورمان مي‌خواهند كه است مردمي به و انقلاب
.بسازند قانونمندي سايه در و
:قم علميه حوزه مدرسين و محققين مجمع
كنند جبران را خود شكست تلخي تا بستند ترفندي واخوردگان
كردن محكوم با نيز قم علميه حوزه مدرسين و محققين مجمع
تهران شهر شوراي نايبرئيس حجاريان سعيد دكتر ترور
.شد آنان محاكمه و خشونت عوامل شناسايي خواستار
ندارد تازگي اين:است آورده خود اطلاعيه در مجمع اين
نصيب را شيريني و پيروزيهاي‌چشمگير ايران ملت كه هربار
كشورفراهم براي جهاني سطح رادر واعتباري ساخته خود
را ومردم ، ترفندي انقلاب از واماندگان و بدخواهان آورده ،
جبران خشونت راه از را خود شكست تلخي بستندتا كار به
.كنند
خشونت گام نخستين كه روزي از اگر:است افزوده اطلاعيه
منطق به‌جاي برخي سوي از خسارت تهديدو و شده برداشته
برخورد قانوني و قاطعيت با مسئولان و دولتمردان نشست ،
دانشگاه كوي و زنجيره‌اي قتلهاي پرونده اگر مي‌كردند ،
حريم و دانشگاهها به خشونت اين مي‌شد رسيدگي و ريشه‌يابي
ما و نمي‌شد كشيده جاها ديگر و فرهنگي مراكز و مرجعيت
.نبوديم نفرت‌انگيز واقعه اين شاهد امروز
خود اطلاعيه در علميه حوزه مدرسين و محققين مجمع
اين توجيه‌كنندگان و پديدآورندگان بايد:كرد خاطرنشان
.شود مهار بيماري اين و شوند محاكمه و شناسايي ترور
چه جنايت اين عاملان مي‌داند ملت :امام خط نيروهاي مجمع
هستند كساني
محكوم ضمن اطلاعيه‌اي صدور با امام خط نيروهاي مجمع
بر تاكيد و حجاريان دكتر ترور ددمنشانه اقدام كردن
قاطبه بر:كرد اعلام زشت اقدام اين عاملان سريع شناسايي
و جنايت اين عاملان كه است آشكار و مبرهن ايران شريف ملت
و افراد اخير سال اين 2 در گرفته صورت خشونتهاي ساير
دوم حماسه‌هاي تحقق پي در منافعشان كه هستند گروههايي
.است افتاده خطر به بهمن 78 و 29 خرداد 76
توسط مدت اين طي كه حوادثي تمامي:افزايد مي اطلاعيه اين
عملياتي ضربت ، فشار گروههاي سوي از و طراحي مذكور جناح
ياس و بدبيني جو ايجاد راستاي در "صرفا مي‌شود و شده
از و مي‌باشد خرداد دوم آرمانهاي و جمهور رئيس به نسبت
القاء گونه‌اي به مي‌نمايد سعي مذكور جناح ديگر جهت
به پوشاندن جامه‌عمل از يارانش و خاتمي كه نمايد
توانايي پنهاني و قدرتمند دستهاي و عاجزند شعارهايشان
تجربه چند هر دارند ، را ملت اراده عظيم سيل اين با تقابل
ولي داده عكس نتيجه شيوه‌هايشان كه داده نشان طيف اين به
.مي‌پردازند روشها آن تكرار به هم باز
:اسلامي انقلاب مجاهدين سازمان
خياباني ترورهاي مرتكب زنجيره‌اي قتلهاي محفل‌نشينان
مي‌گيرند بهره خود تئوريسين‌هاي از و مي‌شوند
در بيانيه‌اي صدور با اسلامي انقلاب مجاهدين سازمان
محفل‌نشينان اينك ، :كرد اعلام حجاريان سعيد ترور محكوميت
پرونده تحقيق موءثر روند توقف براي زنجيره‌اي ، قتلهاي
به عدالت ، اجراي و حقيقت كشف چنگ از گريز و قتل‌ها
از رهگذر اين در و مي‌پردازند خياباني قتلهاي ارتكاب
خود تئوريسين‌هاي ايدئولوژيكي تئوريزه‌كردن و شرعي توجيه
اثبات به تاكنون كه همانگونه امانيستند بي‌بهره نيز
نتيجه سبعانه ، عمليات اينگونه نيز اين از پس است ، رسيده
فكري حاميان و جنايت عاملان رسوايي بر و داد خواهد معكوس
بزرگ ملت و اصلاح‌طلبي جنبش.افزود خواهد آنان سياسي و
به پايبندي و سياسي متانت هوشياري ، حفظ با تاكنون ايران
نمايش و عمومي افكار فشار طريق از تنها و قانون و نظم
جبهه بر است توانسته خويش اراده قاعده‌مند و مسالمت‌آميز
آن خشونت‌گراي و عقبمانده محافل ويژه به و اصلاحات ضد
امري همان اين و كند وارد سنگيني اجتماعي و سياسي ضربات
قدرت ، مافياي فاشيستي-استاليني تئوريسين‌هاي كه است
و داشته‌اند اعلام آن از را خود استيصال و خشم "صريحا
صادر مردم كردن خانه‌نشين براي را لازم دستورالعمل‌هاي
تاكيد ما سازمان:افزايد مي اطلاعيه اين.كرده‌اند
به تاكنون ، زنجيره‌اي قتلهاي پرونده اگر كه مي‌كند
و آمران طراحان ، و بود رفته پيش به جدي و موءثر گونه‌اي
و دستگير شناسايي ، آنان فرعي بازوهاي و اصلي عاملان
.نبوديم ديگر جنايتي تكرار شاهد اكنون بودند ، شده مجازات
ديگري فجايع نيز آينده در مي‌تواند امر اين در تعلل
.بيافريند
اين كه صنفي و سياسي نهادهاي و احزاب از تعدادي اسامي
و اعتدال حزب:از عبارتند كردند محكوم را شوم اقدام
پزشكي واحد اسلامي ، انقلاب ايثارگران مجمع توسعه ،
دانشجويان اسلامي انجمن تهران ، اسلامي آزاد دانشگاه
اسلامي انجمن ايران ، سبز حزب كرمان ، پزشكي علوم دانشگاه
مجمع ايران ، اسلامي جمهوري زنان جمعيت ايران ، پزشكان
تلگراف و پست وزارت اسلامي انجمن گيلان ، امام خط پيروان
اسلامي جامعه اسلامي ، تبليغات هماهنگي شوراي تلفن ، و
هرمزگان ، دانشگاه دانشجويان اسلامي انجمن پژوهشگران ،
ايران ، فرزندان حزب اصفهان ، شهر شوراي همدان ، استانداري
سازگارنژاد كرمانشاهي ، دانش‌آموختگان و دانشجويان جامعه
مردم نماينده محمدرضايي ششم ، مجلس در شيراز مردم نماينده
آزادانديشان ، چكاد ، حزب ششم مجلس در حسن‌آباد و بيجار
حقوق‌دانان جمعيت اسلامي ، ايران دانش‌آموختگان سازمان
پژوهشهاي مركز الزهرا ، دانشگاه بشر ، حقوق مدافع ايراني
. اسلامي تبليغات سازمان و اسلامي شوراي مجلس
نمي‌پذيرد قيم امروز نسل :خاتمي
اداري شوراي جلسه در شب يكشنبه رئيس‌جمهوري :سياسي گروه
متكي قدرت اقتدار:گفت اقتدار مفهوم بيان با يزد استان
ممكن گرچه نيست سركوب معني به و پليس و امنيتي برنيروهاي
آرام مدتي براي را بتوان‌جامعه نيرو اين به اتكا با است
و نظام روزي‌چنين يك ناراضي درون از امانيروهاي نگه‌داشت
.كرد خواهند منفجر را جامعه‌اي
نظامي مقتدر كردنظام خاطرنشان ملي امنيت شورايعالي رئيس
و باشد متقابل احترام و همبستگي ملت و ميان‌دولت كه است
دولت و بگذارد احترام حكومت دولت‌و به وجود باتمامي ملت
.بداند خود از را
نمي‌خواهند امروز كساني چه كه پرسش اين باطرح خاتمي آقاي
قوت نقاط كه هستند كساني گفت بماند باقي اقتداركشور پايه
.تلقي‌مي‌كنند ضعف صورت به را
و نيست قيموميت‌پذير نسل امروز نسل:گفت رئيس‌جمهوري
و گرفتن را ها پرسش جلوي كردن ، يكطرفه‌تحميل با نمي‌توان
وادار را نسل اين گفتن بدزباني‌پاسخ و باتندي را پرسشها
.كند حركت و فكر مي‌خواهم من آن‌طوري‌كه كرد
زور ، گذشته قرن در را ارتباطات غالب وجه رئيس‌جمهوري
انقلاب گفت و دانست ترور و جنگ ، خونريزي تبعيض ، سلطه ،
گفت‌وگوي پارادايم تبعيض‌را و جنگ غالب وجه ايران اسلامي
قرار پذيرش‌نيز مورد كه كرده تبديل تمدنها ميان منطقي
.است گرفته
نظام مسئولان ميان در كه مطلب اين بيان با خاتمي آقاي
تاكيد دارد وجود كشور سربلندي و ارتقاء عشق‌به و دلبستگي
.بگيريم ياد همزيستي‌را فرهنگ بايد كرد
در حجاريان :مجلس ارشاد كميسيون مخبر
بود اسلامي سعيد گروه ترور ليست
هيات و شوراها كميسيون عضو قندهاري قربانعلي :سياسي گروه
خبرنگار با گفتگو در زنجيره‌اي قتلهاي تفحص و تحقيق
از كردن محكوم و حرف‌زدن با نبايد مسئولين:همشهري‌گفت
بايد كشور پليس:كرد اضافه قندهاري.بگذرند موضوع كنار
دستگاههاي و پليس اگر و گيرد بكار قوي‌تري كار و ساز
و روشن روز و صبح ساعت 5/8 كه را اتفاقي نتوانند امنيتي
شهر شوراي مثل اداري دستگاه يك مقابل شهر مركزي منطقه در
.كرد آنها براي فكري بايد كنند پيگيري افتاد اتفاق
نيز اسلامي هنر و ارشاد كميسيون مخبر هادي‌زاده علي‌اصغر
نيروهاي بين انداختن اختلاف هدف با را حجاريان ترور
از 29 بعد خرداد دوم جبهه كه موفقيتي:گفت و دانست سياسي
آوردن بوجود در سعي عده‌اي كه شده باعث آورد بدست بهمن
.كنند اغتشاش
و ببيند آرامش روي كشور نمي‌خواهند كه كساني:افزود وي
ندارند استدلال و منطق زبان وقتي هستند ، فتنه‌گري دنبال
.برسند هدفشان به مي‌خواهند زور زبان با
ترور با زنجيره‌اي قتلهاي ارتباط مورد در هادي‌زاده
و اخبار كه اينطور ولي است زود قضاوت:گفت حجاريان
امامي سعيد گروه ترور ليست در حجاريان مي‌گويند اطلاعات
.است بوده
توسط زنجيره‌اي قتلهاي موضوع پيگيري مورد در هادي‌زاده
اين در كاري پنجم مجلس در دانم مي بعيد:گفت پنجم مجلس
.شود انجام خصوص
آزادي براي
مهاجراني سيدعطاءالله
"حجاريان سعيد براي" را نوشته اين عنوان مي‌خواستم
شد ، تداعي ذهنم در آزادي ، خجسته "آزادي".كنم انتخاب
صاحبنظران زمره از حجاريان سعيد.آزادي براي نوشتم
در اگر "آزادي" مي‌داند خوبي به كه است نظريه‌پردازي
را مناسب سازمان اگر نظريه آن و نشود تبيين نظريه نظام
مي‌شود ، محدود آرزو يك حد در نداشته‌باشد ، اجرا براي
توشه را خيال‌پردازان خلاقه قدرت مي‌تواند گاه كه آرزويي
.شود راه
كه روان و روشن زبان مواج ، و جرقه پر ذهن گسترده ، دانش
واژگان نيز و سياسي فلسفه متعدد و متنوع اصطلاحات با
آن بر علاوه مي‌نمايد ، ممتاز ديگران از فقهي و اصولي
.مي‌رود آسمان به آن از هوشمندي جرقه‌هاي كه نمكين طنزي
كه بود جمهوري محترم رياست مشاوران گروه گذشته جلسه همين
را بحث سطح هميشه مثل كه سخنانش از بخشي در حجاريان سعيد
:گفت مي‌افزود ، مباحث عمق بر نيز و مي‌بخشيد اعتلا
"!هستند "رژيم" طرفدار بعضي‌ها"
هر يا و پرسش برابر در مي‌آيند بيرون خانه از كه صبح از
همان از عده‌اي "حتما:مي‌شنوندمي‌گويند كه را پاسخي
همان حجاريان سعيد ترور حادثه برابر در رژيم طرفداران
تامل و متنوع ابعادي حادثه اما داده‌اند ، نشان را واكنش
:دارد انگيز
"آدم‌كشي" گفت مي‌توان "صراحتا بلكه و خشونت مدتهاست -1
نشانه افرادي كنايه ، و اشاره با.مي‌شود تشويق و تقديس
و فرهنگ و انديشه قلمرو در آنان كار و مي‌شوند گرفته
اين آياميشود معرفي قتل از اشد فتنه مطبوعات "مشخصا
مثل سرانجامي وقتي خشونت به مشروعيت‌بخشيدن فضاسازي‌ها ،
آفرينش از نمي‌خواهد دارد ، رو پيش در را حجاريان ترور
بردارد؟ دست ترور انگيزه
زنجيره‌اي ، به مشهور قتلهاي پرونده معطل‌ماندن و مبهم -2
هفته چند كه درويش محمدرضا از بازجويي و بازداشت نيز و
سرانجام اگر..و روزنامه‌نگاران تهديد افتاد ، اتفاق پيش
نشود ، اعلام و آشكار و بررسي فوريت و دقت با هيچكدام
ترور و خشونت‌آميز اقدام‌هاي براي زمينه همواره گويي
زنجيره‌اي قتلهاي حادثه بسيار ، تاسف با.داشت خواهد وجود
دچار دانشگاه كوي حادثه و شد دانشگاه كوي حادثه دچار
در اگر كه ندارد وجود احتمال اين آيا حجاريان ، سعيد ترور
حادثه با حجاريان سعيد ترور حادثه بگردد پاشنه همين بر
شود؟ كمرنگ ديگري ترور
نهضت و حركت "اولا كه مي‌گيرد صورت آشكاري تلاش -3
و آيين و دين خلاف نظري بعد از را نوگرايي و اصلاح‌طلبي
به را خاتمي دولت ديگر سوي از و كند معرفي ارزش‌ها
و پيگيري و بررسي مزمن‌شدن.كند معرفي يا متهم ناكارآمدي
و دانشگاه كوي و قتل‌ها حادثه دقيق و درست اطلاع‌رساني
و مسئله‌دار را عمومي اعتماد "حتما حجاريان ، سعيد ترور
مضاعف تلاش با و هميشه از بيش رو اين از.مي‌نمايد مخدوش
.رساند سرانجام به را پرونده‌ها اين بايستي
است ، شده چاپ تصويري صفحه 15 در امروز ، صبح روزنامه در -4
.سنگين و حسرت‌آفرين
دو كه است شده چاپ اول صفحه در كه ديگري تصوير البته و -
اتاق در دستكش بدون دستان و شلوار و كت با نفر
مراقبت به و حجاريان‌اند سعيد سر بالاي ويژه مراقبت‌هاي
صحبت فرهادي دكتر با تلفني صبح امروز همين مشغول ، او از
خطي تصوير -همگي‌ماست كم‌توجهي نشانه عكس همين كه كردم
نشان است شده بهشت خيابان نقش كه را سعيدحجاريان خون از
سر بالاي رسيدم وقتي":است گفته شاهدي رهگذر مي‌دهد ،
و مي‌لرزيد پايش و دست و بود افتاده زمين روي حجاريان
خط اين ".بود ريخته خون زمين روي قدش برابر سه اندازه
داشته تداوم هنر و انديشه و انسان تاريخ درازاي به خون ،
.دارد و
درست‌ترين ، كرده‌اند ، انتخاب را آزادي كه آناني
خود خون با را آزادي از تفسير ماندگارترين و شفاف‌ترين
نهضتي اسلامي ، ايران در اصلاحات نهضت.نوشته‌اند
.مي‌طلبد مستانه و عاشقانه تفسيري اما نيست ، برگشت‌پذير
و استحكام و عمق بر گواه روشن‌ترين حجاريان سعيد خون خط
است ، خشونت‌گرايي بر بطلاني خط نيز و اصلاح‌طلبي تداوم
و قساوت بر را خود هويت كه منافقين مضحك سازمان خشونت چه
دارند را رفتار همان كه كساني چه و نهاده‌اند ، بنا خشونت
گفتار شيوه در تفاوت تنها .ديني دغدغه از نقابي با البته
فتنه از منافقين ، كه است روشن‌تر آفتاب از والا است
هر و اصلاحات فتنه از ديگر عده‌اي مي‌گويندو سخن خاتمي
.مي‌كنند تقديس را خشونت دو
سعيد تصاوير با و نگراني با كه مردم از حلقه‌اي -5
خبرنگاران بي‌تابي بودند ، سينا بيمارستان جلو در حجاريان
جامعه سياسي و فرهنگي تحول از تابلويي همگي عكاسان ، و
نهاد.شده‌اند تنيده يكديگر در مطبوعات و جامعه.ماست
و آرمان‌ها بيانگر نيز و است مردم معتمد مطبوعات
قامت ديرپايي فرصت و فضا چنين در آزاديمردم انديشه‌هاي
و باشكوه پناهش در آينده نسل‌هاي و نو نسل تا مي‌كشد
.كنند زندگي سرفراز
اطلاعات روزنامه
23/12/78
انتخابات ابطال :هرمزگان استاندار
است نشده ابلاغ "رسما ميناب و بندرعباس
درخواست وجود با:گفت استاندارهرمزگان :سياسي گروه
ابطال يا تاييد عدم خبر نگهبان‌درباره شوراي استانداري ،
ميناب و بندرعباس انتخابيه حوزه‌هاي در مجلس انتخابات
آراي گفت مي‌توان اساس اين بر و نكرده رسمي نظر اظهار
.است نشده ابطال هنوز آنها
ومسئولان مردم:افزود معين ، فتح‌الله ايرنا گزارش به
رسانه‌هاي طريق از هرمزگان استان در انتخابات برگزاري
در مجلس دوره ششمين انتخابات جريان‌عدم‌تاييد در جمعي
از چيزي به‌طوررسمي هنوز و گرفتند قرار حوزه‌ها اين
.است نشده اعلام زمينه اين در نگهبان شوراي
حوزه دو اين انتخابات برگزاري نحوه در:كرد تاكيد وي
وجود ايرادي و تخلف هيچگونه آن انجام‌تبليغات و انتخابيه
مسئله اين بر نيز انتخابات‌استان بر نظارت هيات و نداشت
دارد اذعان
اجازه دانشجويان :تهران شهر شوراي عضو
شود متشنج فضا ندهند
شناسايي به قادر "سريعا مسئولين مي‌دهد نشان علائم *
هستند تروريست‌ها
حجاريان سعيد ترور به اقدام كه مهاجماني :سياسي گروه
.داشتند اطلاع وي برنامه‌هاي از كرده‌اند
در تهران شهر شوراي عضو اصغرزاده ابراهيم را مطلب اين
به.كرد عنوان سينا بيمارستان محل در خبرنگاران جمع
مي‌دهد نشان شواهد:كرد اضافه وي همشهري خبرنگار گزارش
حجاريان نبودن مسلح از كرده ترور به اقدام كه جرياني
شورا اداره بر مبني شهر شوراي تصميمات از و داشتند اطلاع
.بوده‌اند باخبر امنيتي كنترلهاي و محافظ بدون
حجاريان ، از مهاجمان از يكي پرسش نوع گفت همچنين اصغرزاده
كه كساني مي‌دهد نشان ...و ترور ساعت موتور ، انتخاب
.بودند واردي آدمهاي كرده‌اند را اينكار
:گفت دانشجويي ناآرامي‌هاي آمدن بوجود احتمال خصوص در وي
اين دانشجويان به ما توصيه ولي بود مورد اين در خبرهايي
تروركنندگان هدف زيرا شود متشنج فضا ندهند اجازه كه است
.است اغتشاش ايجاد
قادر "سريعا مسئولين كه مي‌دهد نشان علائم:كرد اضافه وي
زمينه اين در كردن عمل كند و هستند مهاجمان شناسايي به
.نيست مردم قبول مورد
:گفت شهر شوراي حفاظت مامور واكنش عدم مورد در اصغرزاده
هستند مامورين اين مسئولين نمي‌كنيم ، متهم را مامور ما
.بدهند آنها به را لازم آموزش‌هاي بايد كه
:گفت ايران به خارجي پزشكان عزيمت خصوص در اصغرزاده
استقبال خارج مقيم ايراني پزشكان حضور از شهر شوراي
.است داخلي پزشكان به ما اتكاي كه چند هر مي‌كند
قتلهاي وقوع از بعد:گفت مزبور ترور اهداف خصوص در وي
همه را ترورها اين هدف دانشگاه كوي حادثه و زنجيره‌اي
.نيست پيچيده‌اي موضوع و فهميده‌اند
به الان دارد وجود كشور در كه استثناهايي:گفت اصغرزاده
شادي و پيروزي هر از بعد يعني آمده در قاعده صورت
.كنند تلخ را شيريني اين كه مي‌افتند كار به دستهايي
.مي‌پردازند طلب اصلاح نيروهاي كه است هزينه‌هايي اينها
اضافه بود متاثر شدت به كه حالي در تهران شهر شوراي عضو
و است خارجي منافع با هماهنگ عمليات اين نيست شكي:كرد
افراد از خود عمليات بسترسازي براي داخل در جرياناتي
و مي‌كنند تكفير را عده‌اي وقتي.مي‌كنند استفاده ناشي
طرفدار مردم بچه‌هاي كه مي‌شود باورشان نيز عده‌اي
.بيفتد اتفاقي چنين كه است طبيعي هستند بيگانگان
:گفت نيز ششم مجلس منتخب نماينده سعيدي ميثم
دوم از را خود انتقام مي‌خواهند كه هستند خشونت‌طلباني
.بگيرند حجاريان‌ها ترور طريق از بهمن و 29 خرداد
ايران در دمكراسي تعميق و اصلاحات پروژه مخالفين:گفت وي
بن‌بست به در را خود بقاي و ناخشنودند سياسي توسعه از
اميدواريم:كرد اضافه سعيدي.مي‌دانند كشور رسيدن
حركات اين شاهد تا كنند پيگيري را مسئله امنيتي متوليان
.نباشيم
:گفت زنجيره‌اي قتلهاي با حجاريان ترور رابطه خصوص در وي
حركت به قادر مهاجمان چرا كه دارد وجود جدي پرسش اين
وسيله اين از آيا بوده‌اند هزار موتور با شهر در آزادانه
است؟ ديگري چيز موضوع يا و شده استفاده كارشان پوشش براي
و انتظامي متعدد مراكز وجود را كشور مشكلات از يكي سعيدي
متعدد ، مديريت و متعدد حوزه‌هاي وجود:گفت و دانست امنيتي
ترور احتمال خصوص در وي.مي‌كند مشكل را پاسخگويي
كار آدم‌كشي پروژه:گفت خودسر گروههاي توسط حجاريان
.شود انجام خودسرانه كه نيست ساده‌اي
فرافكني ترورها اين در خودسري مسئله از سخن:گفت سعيدي
.است
كه كشوري در تروريستي اعمال :حاجي مرتضي
ندارد حاصلي هستند دولت حامي مردم
مي‌كنند فكر و نمي‌خواهند را ايران ملت رشد كه آنهائي
چه بگيرند تصميم مردم براي قيم عنوان به بايد همچنان
مي‌برند بسر خام خيال اين با كشور از خارج در كه آنهائي
انحرافي القائات تاثير تحت كشور داخل در كه آنهائي چه و
در و بوده‌اند مردم‌سالاري مانع هميشه مي‌گيرند ، قرار
.مي‌كرده‌اند فراهم كشور براي مشكلاتي تاريخي حساس شرايط
و 29 خرداد 76 دوم در مردم خوشبختانه:گفت حاجي مرتضي
منطقي و معقول روش با و دادند نشان را خود رشد بهمن 78
نشان شايستگي به نظام جمهوريت چهارچوب در را خود خواسته
به درصد از 99 بيش كه كشوري در تروريستي اعمال.دادند
در و پذيرفته‌اند را اساسي قانون و داده‌اند راي آن نظام
داشته‌اند فعال حضور مردم درصد از 70 بيش انتخابات آخرين
.ايستاده‌اند خود دست‌آوردهاي پاي مردم و ندارد حاصلي
كردن محكوم ضمن مطلب اين اعلام با تعاون وزير حاجي مرتضي
موجب تنها شيوه‌ها اينگونه افزود حجاريان سعيد ترور
انتخاب كه است راهي حقانيت اثبات و مردم بيشتر انسجام
دست براي آن حاصل كه است روشن روز چون و كرده‌اند
احساس كه آنهائي:افزود حاجي.است شكست آن اندركاران
اسلامي ميهن اعتلاي براي قلبشان و مي‌كنند مسئوليت
تشنج ايجاد موجب كه عملي و سخن گونه هر از بايد مي‌تپد
اعمال به تا مي‌كند تحريك را ساده‌لوح افراد و مي‌شود
.كنند خودداري بزنند دست ناشايست
ما خبرنگار با گفتگو در تعاون وزير حاجي مرتضي مهندس
دمكراسي الگوي يك عنوان به اينك اسلامي نظام كرد تاكيد
اين كه شده‌اند ناچار نيز دشمنان كه حدي به شده شناخته
جهت در حركتي هر.كنند اعتراف آن به و پذيرفته را امر
است دست‌آوردهائي بردن سئوال زير براي وحشت و رعب ايجاد
.آورده‌اند دست به بهمن و 29 خرداد دوم در ايران مردم كه
سعيد ترور تاسف‌آور حادثه كه كرد تاكيد حاجي مرتضي
و فرهنگي شخصيت‌هاي از يكي وي كه لحاظ اين به حجاريان
تاكيد حاجي.مي‌باشد تاسف موجب است كشور برجسته مطبوعاتي
روشها كه گرفته صورت گروه‌هائي سوي از اقدام اين كه كرد
.مي‌كند تداعي را اسلام صدر در خوارج گروه آنان عملكرد و
شده دوخته سينا بيمارستان به چشم‌ها همه
است
شده بستري آن در حجاريان سعيد كه تهران سيناي بيمارستان
بود ، مضطرب و نگران جمعيت از مملو نيز ديروز است
گريه و بودند نگران شدت به كه حالي در مردم از گروههايي
ديگر گروهي مي‌خواندند ، توسل دعاي وي شفاي براي مي‌كردند
بسته‌اي مدار تلويزيون به چشم بيمارستان پايين طبقه در
مغز و نظريه‌پرداز حال وضعيت آخرين از تا بودند دوخته
.شوند خبر با ايران اصلاح‌طلبي جنبش متفكر
با سينا بيمارستان در حاضر خبرنگاران ساير و ما خبرنگار
سياسي شخصيت‌هاي از تن چند نيز و معالج پزشكي تيم سخنگوي
و واقعه اين مورد در بيمارستان در حاضر فرهنگي و
.مي‌آيد دنبال به كه است نشسته گفتگو به آن پيامدهاي
است نيامده بوجود حجاريان جسمي وضع در محسوسي تغيير
اعصاب و مغز متخصص و جراح پزشكي تيم سخنگوي قدسي سيدمحمد
موقع در:گفت حجاريان جسماني وضعيت خصوص در خبرنگاران به
هيچگونه و بود شده قطع بيمارستان‌تنفس ورودبه
بعضي حاضر حال در نداشتند ، تير ورود خصوص در عكس‌العملي
چپ سمت گونه از تير كرده‌اند برگشت عصبي سيستم‌هاي از
عضلات و استخوان در چپ فك برخوردبا از پس و شده وارد
وظيفه‌خونرساني كه رگهايي از يكي به گرفته قرار پشت‌گردن
در تحريك باعث انفجار موج و كرده وارد آسيب داشته مغز به
به.است نديده آسيبي بصل‌النخاع و نخاع خود و شده نخاع
به اكسيژن بيمارستان به انتقال فاز در تنفسي قطع دليل
.است نرسيده مغز
عدم مانده ثابت الان تا ديروز ظهر از بعد ايشان وضعيت
داروي با ما كه شده تشنج ايجاد باعث مغز به اكسيژن رسيدن
.بدهيم كاهش را تشنج توانستيم خفيف بيهوشي
خواهد چگونه بيمار آتي مسير كه كنم پيش‌بيني نمي‌توانم
مغزي فعاليت "كلا كه نيست اينصورت به حال هر به ولي بود
.باشد شده مختل ايشان
وضعيت زمينه در نيز راديولوژي متخصص شكوري علي دكتر
نتايج و است شده سي‌تي‌اسكن دوبار تاكنون:گفت وي جسماني
.است نديده آسيبي مغز نسج كه داده نشان
مغز از عكس‌برداري:گفت پزشكان گروه نيزاز ظفرقندي دكتر
نخاعي ضايعات برخي شد انجام يكشنبه عصر در كه حجاريان
در وي تنفسي دقيقه‌اي چند ايست علت به كه است شده ديده
كمبود از نشانه‌هايي و بوده بيمارستان به انتقال هنگام
.مي‌شود ديده آن در مغز اكسيژن
ارزيابي مثبت را حجاريان تنفسي و عصبي سيستم واكنش وي
.بكشد طول روز چند است ممكن حجاريان عميق بيهوشي و كرد
است بوده شده برنامه‌ريزي ترور
برنامه‌ريزي با ترور:ملي امنيت شوراي دبيرخانه مسئول *
كردند ترور را حجاريان كه كساني است شده انجام
است كشور در تشنج بروز اقدام اين پيامد كه مي‌دانستند
مهم اين:گفت ملي امنيت شوراي دبيرخانه مسئول ربيعي علي
انگيزه و هدف بلكه كرد ترور را حجاريان كسي چه كه نيست
.است مهم افراد آن
بوده بي‌اطلاع پيامد اين از ترور عاملان كه نيست ممكن
.باشند
مي‌كرد گفتگو خبرنگاران با سينا بيمارستان در كه وي
است برجسته فردي فكري مباحث لحاظ به حجاريان سعيد:افزود
غبارآلودكردن و جامعه در تنش ايجاد هدف به او انتخاب و
.است شده انجام فضا
اين هدف درباره عجله با نبايد كه اين بر تاكيد با ربيعي
غبارآلود فضاي در تروريست‌ها:گفت كرد نظر اظهار ماجرا
فضاي آمدن بوجود از كه داريم وظيفه ما مي‌شوند پنهان
اينكه بر تاكيد ضمن ادامه در وي.كنيم جلوگيري غيرشفاف
مي‌خواهند مي‌دهند انجام را ترورها گونه اين كه كساني
از حجاريان:گفت شود ايجاد فاصله مسئولان و مردم ميان
مي‌خواست انقلاب پيروزي از قبل و ابتدا از كه است افرادي
راستاي در نيز خودش و نشود زياد مردم و نخبگان فاصله كه
مي‌كرد تلاش و داشت ساده‌اي زندگي مي‌كرد حركت تفكر اين
.باشد مردمي هميشه
اطلاعاتي ارزش حجاريان ترور اينكه به اشاره با ربيعي
محافظ كه چرا نبود هنر هيچ ايشان زدن:افزود است نداشته
را ترور كه افرادي كرد تاكيد وي حال اين با نداشت ، شخصي
و بودند آمده محل به قبلي برنامه‌ريزي با داده‌اند انجام
.داشته‌اند كامل آگاهي وي تردد زمان از
امنيتي اقدامات مورد در ملي امنيت شوراي دبيرخانه مسئول
اطلاعات و حراست بين لازم هماهنگي:گفت است شده انجام كه
امنيت شوراي و گرفته صورت انتظامي نيروي و كشور وزارت
خواهد ادامه را خود منظم جلسات نهايي نتيجه حصول تا ملي
.داد
چگونگي از را خود اطلاعات كه خواست مردم از پايان در وي
.دهند قرار مسئول امنيتي سازمان اختيار در ماجرا
شده پيدا سرنخ‌هايي
:گفت خبرنگاران به ملي امنيت شوراي دبيرخانه رئيس ربيعي *
بدهيد اجازه اما است شده پيدا تروريست‌ها از سرنخ‌هايي
.نشود صحبتي آن جزئيات مورد در حاضر حال در
نيست ساده‌اي طرح
تا كه همشهري خبرنگار پرسش اين به پاسخ در سعيدي ميثم *
:گفت است جدي خودسر نيروهاي توسط ترور عمليات امكان حد چه
شود انجام خودسرانه كه نيست ساده‌اي طرح آدم‌كشي پروژه
!دارد فرافكني جنبه بيشتر خودسري اصطلاح و
نيست واضح عكس
كه شده گرفته حجاريان صحنه‌ترور از عكس مي‌شود گفته *
.نيست واضح عكس مربوطه عكاس دست لرزش علت به
بودند منتظر ساعت يك مهاجمين
مقابل در ساعت يك مدت به صبح ساعت 5/7 از مهاجمين *
و قضايي مركز چند وجود.بودند حجاريان منتظر شهر شوراي
نسبت كسي چرا كه آورد بوجود را پرسش اين محل در انتظامي
اعتراض تنها نه سي‌سي هزار موتور با جوان دو توقف به
.است نگرديده نيز سوءظن موجب بلكه نكرده
شد چهره‌نگاري تروريست
عيني شاهدان از آمده به‌دست اطلاعات براساس *
.شد چهره‌نگاري حجاريان سعيد آقاي به سوءقصدكننده
حجاريان سعيد وضعيت از خبر آخرين
قدسي ، محمد سيد دكتر :اسلامي جمهوري خبرگزاري - تهران
متخصص جراح‌و حجاريان سعيد معالج پزشكي تيم عضو و سخنگو
سعيد كرد اعلام دقيقه ساعت 20/20 در اعصاب و مغز
.مي‌برد بسر كما حالت در حجاريان‌همچنان
اين افتاد اتفاق اخير ساعت چند طي كه مشكلي:افزود وي
مغزي نسج به اكسيژن كمبود بدليل آقاي‌حجاريان كه است
.كنترل‌است حال در كه شد تشنج دچار
آمريكا از كه ايراني متخصصين نظر به اشاره با دكترقدسي
آمده‌اند ، ايران به امروز صبح پزشكي تيم پيوستن‌به براي
.است فعلي درماني روال قاجارادامه قهرماني دكتر نظر:گفت
درماني رژيم‌هاي و تنفسي نظر از درماني اقدامات:افزود وي
.دارد ادامه دارويي‌همچنان و
سيستم نگهداشتن ثابت ما تلاش:داشت اظهار پزشكي تيم عضو
شروع مغزي فعاليت كه است آينده روز چند طي بدن‌در عمومي
.شود
ايشان بهبود درصد خصوص در سئوالي به پاسخ در قدسي دكتر
در "اصولا و نيست ثابت حالت در ايشان عصبي شرايط:گفت
تغييرات شدند عصبي دچارصدمه كه بيماران اينگونه مورد
.است پايين‌تر و بالاتر گاهي و است متغير
سعيد بهبودي احتمال مورد در ديگر سئوالي به پاسخ در وي
نيست امكان‌پذير عملي قطعي نظر اظهار "فعلا:حجاريان‌گفت
.است قبول ايشان‌قابل مغزي رفلكس ولي
ما:گفت گلوله خروج خصوص در سئوالي به پاسخ در قدسي دكتر
.نداريم كار اين براي هيچ‌برنامه‌اي "فعلا
تهديد را ايشان كه خطري:داشت اظهار پزشكي تيم عضو
است چهارم و سوم روز در و آتي روزهاي مغزي‌در ورم مي‌كند
.مي‌يابد كاهش سپس كه
آقاي گفت مغزي مرگ درباره سئوالي به پاسخ در قدسي دكتر
كافي تنهايي به اين كه دارند خود به تنفس‌خود حجاريان
.شود رد مغزي مرگ كه است
سطح آمدن بالا دارد اهميت آنچه:گفت پزشكي تيم عضو
.هستيم آن منتظر ما كه ايشان‌است هوشياري
دولت مظلوم‌ترين خاتمي دولت :قم استاندار
است انقلاب از پس
عليه كه اقداماتي از قم استاندار :همشهري خبرنگار -قم
اين در گروهها و افراد برخي سوي از خاتمي آقاي دولت
.كرد انتقاد شدت به مي‌گيرد صورت استان
بيان با قم استان برنامه‌ريزي كميته جلسه در سعادت مهندس
است شده تبديل دولت عليه توپخانه‌اي به قم كه مطلب اين
خاتمي آقاي دولت:گفت اين‌استان كل مديران به خطاب
زيرا است اسلامي انقلاب پيروزي از پس دولت مظلوم‌ترين
وي.كند دفاع خود از است نتوانسته و بوده فشار تحت هميشه
مي‌گفت سخن استانداري (ع)رضا امام تالار در ديروز صبح كه
كه مراسمي و راهپيمايي‌ها تحصن‌ها ، برگزاري به اشاره با
بد و حمله‌كردن غلط:افزود مي‌شود توهين دولت به آنها در
را دشمن انقلاب ، و فقيه ولايت اسلام ، از كردن دفاع
.مي‌كند جري‌تر
توهين و ناسزا و فحش كه مطلب اين بيان با سعادت مهندس
به خطاب است محكوم باشد كه كس هر ناحيه از دولت به
به كه مراسمي هر در نيست انتظار:گفت قم استان كل مديران
طرف از ايثارگران و شهدا خاطره و ياد گراميداشت منظور
اعضاء و دولت به مي‌شود برگزار قم در نهادها و ادارات
اينگونه ساخت خاطرنشان سپس وي.شود توهين آن محترم
را جامعه وحدت مي‌كند تضعيف را دولت آنكه ضمن برخوردها
دامن جامعه در ناامني و بدبيني به و مي‌كند متزلزل
.مي‌زند
خواست استان مديران كليه از سخنانش پايان در قم استاندار
دقت خود رسمي مجالس مداحان و سخنرانان انتخاب مورد در تا
.نمايند كافي
هر مخالف تشيع و اسلام :قضائيه قوه رئيس
است ترور نوع
قوه رئيس شاهرودي هاشمي سيدمحمود آيت‌الله:سياسي گروه
با قضائيه قوه عالي مسئولان جلسه در دوشنبه روز قضائيه
و ترور:گفت حجاريان سعيد ترور از تاسف و نگراني ابراز
.است مطرود و محكوم تشيع مكتب در ناجوانمردانه قتل
،"عقيل مسلم‌بن" حضرت اينكه به اشاره با قضائيه قوه رئيس
مي‌گويد ، و نمي‌كند حمله "هاني" خانه در ابن‌زياد به
فرهنگ:گفت ببرد بين از را كارها اين است آمده اسلام
اين به ما و است قتل و ترور نوع هر مخالف شيعه و اسلام
.مي‌كنيم افتخار فرهنگ
با مخالفت جهت در اخير ترور:داشت اظهار قضائيه قوه رئيس
در آشوب و تشنج ايجاد جهت در حركتي و گرفته انجام نظام
اطلاعات ، وزارت كه كرد اميدواري اظهار وي.است كشور
زودتر چه هر و كنند جديت مردم كمك با انتظامي نيروهاي
شناسايي را اسلام ضد و انساني ضد حركات نوع اين منشا
.كنند
جلوگيري :بويراحمد و كهكيلويه استاندار
رسمي تريبونهاي در خشونت تئوري‌پردازي از
مي‌شد حجاريان ترور از مانع
تئوري‌پردازيهاي جلو اگر :همشهري خبرنگار - ياسوج
و سياه ترور مي‌گرفتند رسمي تريبونهاي از را خشونت‌زا
.نمي‌افتاد اتفاق حجاريان سعيد عزيز برادر عليه كور
:گفت مطلب اين بيان با بويراحمد و كهكيلويه استاندار
به دست مي‌آورند كم انديشه و منطق ميدان در كه كساني
.مي‌زنند خشونت دامنه گسترش و ترور و وحشت ايجاد
مدير ترور از شديد تاسف اظهار با شورانگيز كريم مهندس
رسيدن هدف به وسيله ترور:افزود امروز صبح روزنامه مسئول
فرصت و كرده پر را آنها مغز خشونت انديشه كه است كساني
از را منطقي روشهاي به دست‌يازيدن و درست تفكر و تعقل
:افزود بويراحمد و كهكيلويه استاندار.است گرفته آنها
رسيدگي زنجيره‌اي مخوف قتلهاي پرونده به سريعتر اگر
برخورد (اسلامي) امامي سعيد كثيف دنباله‌هاي با و مي‌شد
از را خشونت‌زا تئوري‌پردازيهاي و بحثها جلو و مي‌كردند ،
عليه كور و سياه ترور با مواجه مي‌گرفتند رسمي تريبونهاي
.نمي‌شديم حجاريان سعيد عزيز برادر
آمران و عاملان است آسان ضاربان شناسايي
كنيد دستگير را اصلي
هماوندي راهب :از عكس
ايران سراسر ملي ، اندوه و غم التهاب ، :سياسي گروه
نظريه‌پرداز ترور مردم ، و است گرفته بر در را اسلامي
.مي‌كنند محكوم را حجاريان سعيد دكتر ايران ، اصلاحات
چهره كه ديروز ظهر از ما ، خبرنگاران به‌گزارش
تلويزيون از حجاريان سعيد احتمالي ضاربان شبيه‌سازي‌شده
همشهري با تماس در مردم است ، شده منتشر مطبوعات و
اصلي آمران و عاملان است آسان ضاربان شناسايي:مي‌گويند
در مردم ديروز صبح از كه حالي در.كنيد دستگير را
ساده پيام انتشار خواهان حضوري ، و تلفني مختلف تماس‌هاي
نهادهاي و احزاب سازمانها ، بودند ، مطبوعات در خود صريح و
بر اطلاعيه‌هايي و بيانيه‌ها صدور با نيز جامعه سياسي
آمران دستگيري و زنجيره‌اي قتلهاي پرونده پيگيري ضرورت
سياسي قتلهاي ساير و حجاريان سعيد ترور شده شناخته
وزير مهاجراني عطاءالله دكتر حال ، همين در.كردند تاكيد
براي" عنوان تحت يادداشتي درج با اسلامي ، ارشاد و فرهنگ
دكتر ترور حادثه بروز زمينه‌هاي از بردن نام با ،"آزادي
و تقدير و شناخته‌شده آمران دستگيري ضرورت بر حجاريان ،
مشروعيت‌بخشان و فضاسازي‌كنندگان و خشونت تشويق‌كنندگان
يادداشت ، اين).است كرده تاكيد آدم‌كشي و ترور پديده
ديدگاه‌هاي يكسان‌بودن.(است شده چاپ نيز همشهري در امروز
و حادثه اين از مردمي نهادهاي و احزاب تفسير و مردم
اهميت ديگر بار گروه ، دو اين يكسان مطالبات و درخواستها
نشانه‌هاي كه آمراني و ضاربان دقيق دستگيري و شناسايي
.مي‌شود يادآور را است ، دست در آنها از فراواني
|
