عوامانه تمايلات با شناخت و عقل تقابل
عاشورا و معاصر نخبگان
همزيستي و صميميت
عوامانه تمايلات با شناخت و عقل تقابل
...عاشورا يوم كل از پنجم مجلس
سنت از تقليد و انتقادي درك تفسير -7
قومي عصبيتهاي و عربي جامعه سنن برابر در اسلام پيامبر
اسلام با و بود سازگار فطرت و عقل با كه را آنچه تازيان ،
بدان تازه فلسفهاي و محتوا و ميكرد حفظ نبود تضاد در
كردند احيا را جاهلي بدعتهاي امويان مقابل ، در.ميبخشيد
امام.ساختند تهي آن از را اسلام ايماني و عقلي محتواي و
گام حكومت تغيير و كوفه سوي به راستا همين در (ع)حسين
و سنتها تدريج به كربلا ، عظيم ماجراي از پس.برداشت
حب نخست.بود امر چهار محصول كه گرفت شكل ارزشمندي شعائر
سوم و كربلا انقلاب به مربوط فجايع از تاثر دوم بيت ، اهل
.شيعه حقانيت بر تاكيد چهارم و امام هدف داشتن نگاه زنده
چه هر و كرد ميل شكل به محتوا از سنتها اين بهتدريج اما
ميپيوستند بدان بيشتري تودههاي و ميشد فراگيرتر شيعه
بيشتر تودهوار نيازهاي اقناع براي شعائر و شكلي نيازهاي
ياد از بيشتر نمادين صور آن اهداف و فلسفه و ميشد
.ميرفت
عالمان متكلمان ، فيلسوفان ، همواره جريان اين مقابل در
روش ، اين نقد با كوشيدند ديني روشنفكران بالاخره و متعهد
اخير دوران در.گردند باز آن راستين اهداف و آن ژرفاي به
سنن و خرافات نقد به ديني روشنفكران و روشنگر عالمان
.گرفتند پي را موازي هدف دو و پرداختند بدعت به منتهي
به را امروز انسان منزلت و شان متناسب و عصري دركي "اولا
بازگشت به موسوم نهضت "ثانيا و ميبخشيدند عاشورا موضوع
اهداف و قرآن بر مبتني و صحيح درك براي را خويشتن به
انقلاب.دادند قرار جدي بحث مورد را كربلا نهضت راستين
شد ، آغاز ديني روشنفكرانه و نوين قرائت موج پي در اسلامي
از بعد و قبل سالهاي در سنتگرايان شديد مقاومت با گرچه
سنت عالمانه نقد و ديني فكر تعميق اما شدند روبرو انقلاب
كل بر تازهاي گسترده و روح با و نشد متوقف روي هيچ به
.نهاد تاثير مسلمان ملل و اسلامي تفكر
انفعال و اشك با رمز و رزم تفسير -8
و حركت و آزادگي رمز را عاشورا عقلي ، و روشنفكرانه درك
خيزش و حكومت گرفتن دست به و جهان تغيير جهت در پويايي
انزوا آن ، مقابل نقطه در آنكه حال ميداند ، مردم آگاهانه
و.دارد قرار تقدير به سپردن تن و محتوا فاقد اندوهي و
نازله را مصيبتي هر ميكند زيست موضعي چنين در كه انساني
حيات مطلق قدر و قطعي پذيراي را ظلمي هر و خداوند
استبداد برابر در ايران جامعه اجتماعي تحرك عدم.ميبيند
تفسيري چنين با طولاني دورانهاي طول در نيز حكام ظلم و
انديشه.گزيدهاند خمويشها آن پرتو در مردم و بوده ميسر
و ميبيند جهان تغيير و حكومت براي حركت را عاشورا پويا ،
و بعد نسلهاي دست به قيام استمرار براي امكاني را شهادت
مقابل در و ميداند ، ايستادگي و آزادگي فلسفه تحكيم
پيش از سرنوشتي را مصيبت و شهادت ايستا ، و منفعل جريان
را آن نظاير و امويان ظلم استمرار و ميداند شده تعيين
پذيرش براي الهضم سهل فلسفهاي و معين تقديري ناگزيريهاي
.ميكند ارزيابي موجود وضع
رضوي مسعود
عاشورا و معاصر نخبگان
محرم رسيدن فرا مناسبت به
رضوي مسعود
جلوهاي زماني هر در يارانش ، و (ع)حسين امام شهادت موضوع
.است مينموده معطوف خود به را ويژهاي نگرشهاي و داشته
جديد جهان با برخورد و تجدد مسئله كه معاصر دوران در اما
خود به را اسلامي بلاد علماي و روشنفكران و موءمنان اذهان
ويژه به و يافت ديگر بويي و رنگ يكسره نمود ، معطوف
و تفسيرها معاصر ، جهان رشد با همگام تا كوشيدند شيعيان
.نمايند عرضه نويني پژوهشهاي و نگرشها
دليل به جمله از ،(ع)حسين امام شهادت و عاشورا موضوع
سال پنجاه و يكصد از كه بزرگي و برجسته انقلابهاي وقوع
قرار توجه مركز بيشتر ميداد ، رخ مختلف كشورهاي در قبل
با تعامل در مهاتماگاندي همچون مسلماناني غير حتي و گرفت
را (ع)حسين امام و كرد نظر اظهار قاره شبه مسلمانان
به منحصر مسئله اين.نمود خطاب خود درسآموز و آموزگار
مبارز نيز متفاوت دوراني در و ما كشور در حتي نبود ، او
بود پايبند سوسياليسم به كه گلسرخي خسرو همچون نامآوري
را (ع)حسين امام عاشورا ، به استناد با خود مدافعات در
به را عدالت مسئله و كرد خطاب انقلابيون سالار قافله
و اظهارات چنين از سواي.نمود منتسب (ع)علي امام
و نظرگاهها در آن ايدئولوژيكي شكل كه شعارگونههايي
ساير و ايران در مسلمان مبارز مسلح گروههاي ابلاغيههاي
و اصيل نهضتي البته داشت ، وجود شيعهنشين سرزمينهاي
نهضت تاريخي وثاقت هم كه گرفت شكل تدريج به فكورانه
بالاخره و انگيزنده جنبههاي هم و داشت مدنظر را عاشورا
و صورت بدان لاجرم كه را امام انديشههاي اصلاحي خصلت
مردمان و روشنفكران براي انگيز تامل و متفاوت محتوايي
.ميبخشيد اجتماعي برتر طبقات و تحصيلكرده
از را عاشورا معاصر گفتمان از بخشي يادداشتها اين در ما
ذكر با و ميكنيم -مرور فقط و -مرور معاصر نخبگان منظر
باب متفكران ، مختلف نظرات محتواي به اشاراتي و سرفصلها
شايد تا ميسپاريم معاصر تفكر تاريخ پژوهندگان به را بحث
سرفصلهايي ، و مباحث چنين در تدقيق و ژرفكاوي با كساني
حصر البته.بيافزايند ايران معاصر مذهبي فرهنگ برغناي
ذهني قرانت و منابع خاص وضعيت دليل به ايران به بحث
عراق لبنان ، قاره ، شبه پاكستان ، در گرنه و است خوانندگان
دارد وجود نظر جالب ديدگاههاي برخي نيز زمين مغرب حتي و
فرهنگ در چه لاهوري ، اقبال علامه نظرات ميان آن از كه
تامل قابل بسيار ايشان كلامي آثار در چه و وي شاعرانه
.است
نظير مسائلي و عاشورا موضوع به سنتي نگرش زماني ، نظر از
روضهخوانيها و مراثي استمرار و ايشان به شفاعت و توسل
مذهبي تربيت و آن تاثير دليل به و داشته دوام همچنان
جامعه لاينفك شعائر از بخشي به امر اين مردم ، تودههاي
و سخنراني در انقلاب صدر در خميني امام.است شده بدل شيعه
بر مراثي و گريهها و عزاداريها اين اي بيانيه
روح و شيعه مذهب حافظ و دارنده نگاه را سيدالشهداء
عزاداري هياتهاي كننده بسيج نقش و كرده بيان آن انقلابي
نيزبسيار انقلاب طول در ويژه ايام در مساجد و
ساير در اين ، از سواي اما.بود موثر و تعيينكننده
به نسبت رويكرد نوع دو خميني امام نوشتههاي و اظهارات
از بهرهگيري نگرش نخست.ميشود ديده عاشورا فرهنگ
فرهنگبسيج دوام براي جانبازي و قيام و شهادت مفاهيم
از عرفاني تلقي دوم و سياسي صحنههاي و جنگ در مردمان
.حق در فناي و پيوستگي و تعلقات رفع مثابه به مفهوم اين
در سنتي تفكر شكلگيري در كه فردي برجستهترين و نخستين
شيخ) قمي محدث مرحوم داشت ، نقش آن استمرار و حاضر عصر
ارائه و ضبط با او.بود (مفاتيحالجنان صاحب قمي عباس
جريان ، اين به مربوط زيارات و عاشورا ادعيه و آداب منسجم
قرار موءمنان اختيار در صفر و محرم شعائر براي مشخص سندي
-را قضيه اين عبادي سير دغدغهاي هيچ بدون ايشان تا داد
.گيرند دنبال -موضعي عزاداريهاي و بيروني تظاهر از سواي
تربيتي و عرفاني توسلي ، -شفاعتي محتواي سه ادعيه اين
موضوعات به آن جنب در نيز تاريخي اشارات آنكه ضمن دارد ،
مقدس عرصه اين خاموشان و قاتلان و دشمنان و عاشورا حادثه
مكمل اثر اين.ميكند عرضه نيز تاريخي اطلاعات و نموده
نهج بر "عمدتا كه بود عاشورا روضههاي و مجالس و تكايا
مجالس در و ميكرد عمل كاشفي واعظ ملاحسين "روضتالشهداي"
او.كرد ظهور نوري علامه مرحوم دوران ، همين به قريب.
نقدي اثر اين در و "مرجان لوءلوء" نام به نگاشت كتابي
منبريان و واعظان دروغزنيهاي و بافيها افسانه بر توفنده
به اتكاي با نوري مرحوم.ساخت وارد عوامگرا و اطلاع كم
اين تقبيح به فراوان ، امثله و ذكرشواهد و وثيق اطلاعات
نيز را آن مضار و پرداخت غيرواقعي پديدههاي و نگرش نوع
آثار با بتوان را او آثار و اثر شايد.نمود ذكر تفصيل به
كه نمود مقايسه خوانساري آقاجمال بزرگ عالم و دانشور
شوريده خرافات بر ديگر گونهاي به و نبود هم طنز از خالي
ادعيه و مذهب نام به كه را ايشان خرافي اعمال و رفتار و
قرار كوبنده بسيار انتقادي و سخره مورد بود يافته رواج
ژرف استعاراتي از خوانساري آقاجمال ادبي سبك.داد
قابل ايران ادب تاريخ در عبيد امثال با كه بود برخوردار
هايكوهاي از گسترش و شمول جهت از حتي و است مقايسه
رو هر به اما.است متعاليتر و منسجمتر عبيد طنزآميز
به را بحث دامنه ميبايد گرنه و نيست ادبي بحث ما قصد
بسيار كه ميكشيديم مذهبي مدحيه قصايد و مراثي و اشعار
.است دامن دراز
و روشنگر عالمان ميان در نوري مرحوم تهذيبي انتقادي روش
طلاب و داشته اخير سالهاي تا استمراري و دوام روشنانديش
و عمق بر خويش نوشتههاي و خطابهها در دانشور علماي و
دانشور ، عالم آن عالي نمونهافزودهاند بسيار آن وسعت
تحريفات" و "حسيني حماسه" در كه است مطهري مرتضي شهيد
دقت با "مرجان لوءلوء" صاحب نقد فصل به اشاره ضمن ،"عاشورا
دانش بر و گشوده تازه راههاي معاصر ، مقتضيات و تاريخ در
ديدگاه به ورود از پيش اما.افزودند مخاطبان و معاصران
زبدگان از تن چند نگرش به زماني لحاظ به مطهري ، استاد
شايسته و دارند تقدم فصل نيز آنها كه ميپردازيم دانشور
.كردهاند غفلتها آن از معاصران كه هستند تقديرهايي
از پيش و قرن نيم نسلهاي را راشد دانشورحسينعلي و خطيب
خطيبي و برجسته دانشوري راشد.دارند ياد به خوبي به آن
جهان معضلات و معاصر دنياي مسائل با او.بود بينظير
منبر.داشت وثيقي آشنايي شيعيان فكري نارساييهاي و اسلام
خطابههاي و ميشد روبهرو موءمنان ازدحام با همواره او
عراق ايرانيان از فارسيزبان جهان سراسر در راديويياش
شنيده قاره شبه و پاكستان افغانستان ، تاجيكستان ، تا
قائل فوقالعاده اهميتي عاشورا و محرم براي وي.ميشد
صورت به -خاص نكتهاي ذكر با ميكوشيد همواره اما بود
با سپس و فرارود تربيتي و استعلايي موضوعي به -استقرايي
ومسلمانان ، شيعيان معاصر زندگي به مسئله آن دادن پيوند
استفاده مخاطبان نگرش تغيير و تامل براي اصلاحي الگويي
مسلمان تودههاي زندگي نقدسختگيرانه به راشد.كند
و نظافت از اجتماعي ، روابط در ريز نكات و ميپرداخت
تا بصيرت ، و دانش فقدان و عبادات كيفيت تا گرفته بهداشت
خطابي صورت به را اسلام و غرب جهان مقارنه و عمومي مسائل
و موثق منابع به استشهاد و جديد امثله ذكر.ميساخت مطرح
اشعار ، و قصص و امثال و ادبي تذوقهاي با همراه عالمانه ،
موضوع و ساخته ممتاز همگنان و اقران همه از را او منبر
.بود بخشيده تازهاي رنگ را عاشورا
دارد ادامه
همزيستي و صميميت
پاياني بخش -(ص)پيامبر سيره در مدارا و تسامح
توسط موءمنان با صميمي ارتباط برقراري كيفيت در زير روايت
.گوياست بس پيامبر
نگاههاي خدا رسول:فرمود كه شده روايت (ع)صادق امام از"
هيچگاه او.ميكرد تقسيم اطرافيان ميان تساوي به را خود
با اصحاب از مردي چون و نكرد دراز يارانش پيش را خود پاي
عقب را دستش او از قبل پيامبر مينمود ، مصافحه او
مصافحه ، هنگام بردند ، پي موضوع اين به چون و ميكشيد
راكنار دستش مرد ، آن پس ميكرد ، مايل كمي را دستش
(15)".ميكشيد
:است شده روايت (ع)علي از همچنين
و خوشرويي با ميديد افسرده را كسي هرگاه ،(ص)خدا رسول"
را كسي خداوند ، :ميفرمود و ميساخت شادمان را او مزاح
(16)".نميدارد دوست كند ترش روي برادرانش حضور در كه
:فرمود كه است موءمنان امير سخنان در باز
(17)عشره اكرمهم و عريكه الينهم كان و -
".بود مردم بزرگوارترين معاشرت در و نرمخوترين او"
پيامبر مستقيم تماس و برخورد كه بود آن نتيجه سرانجام ،
از عميق و حقيقي برداشتي مردم كه ميشد آن باعث مردم با
دروغ شايعات و آورند دست به پيامبر دعوت محتواي و شخصيت
(18).گردد خنثي نيز پيامبر عليه
حضرت آن به اصحاب سوي از كه مهماني دعوتهاي پذيرفتن ،
از ضيافتها آن در او بيتكلف حضور و ميگرديد پيشنهاد
در ايماني ارتباط تعميق و افزايش در حضرت آن سعي مصاديق
مردم به اخلاقي و فكري هدايتهاي ارائه منظور به جامعه
:است شده نقل مالك بن انس از چنانكه.است
يجيب و يتبعالجنازه و يعودالمريض (ص)رسولالله كان"
عيادت را مريض (كه بود چنين پيغمبر عادت)المملوك دعوه
اجابت را برده دعوت و مينمود مشايعت را جنازه و ميكرد
(19)".ميكرد
آمده خدا رسول سيره توصيف در "هاله ابي هندبن" روايت در
:است
با خدا رسول لاينفرهم ، و يولفهم.(ص)رسولالله وكان"
و (20)".نميساخت دور خود از را آنان و ميگرفت انس مردم
:داشت فراوان تاكيد روش اين بر زير بيان طبق
موءمن ، " لايوءلف ، و لايالف مالفتولاخيرفيمن الموءمن
مانوس او با نيز كسي و نگيرد الفت كه كسي و است الفتگير
ايمان ترويج مامور موءمن هر كه چرا (21)".ندارد خيري شود ،
.انسانهاست با انس و الفت نيازمند مهم اين و است
مسلمانان حتي و مشركان ايذاء تحمل: -ه
جانان سخت و شكيبايان جز كه است سخت ماموريتي الهي دعوت
صرف.برنميتابند را دشواريهايش و برنميآيند آن عهده از
همه از بيش آنچه برخي ، ناپذيري حق و لجاجت و عناد از نظر
مخاطبان استهزاءهاي و ايذاءها ميگردد كار دشواري باعث
در كه آنجا از گرامي ، پيامبر.است دعوت صاحب برابر در
بيشترين ميگفت ، را كلامآخر و جامع بيان خدا دين تبليغ
نازل او بر جملهها اين آنكه تا كرد تحمل نيز را آزارها
:شد
در خود و (حجر97) يقولون بما صدرك يضيق انك نعلم ولقد -
اوذيت ، ما مثل نبي اوذي ما:گفت آزارها به نسبت عكسالعمل
قرار آزار مورد دعوت راه در من اندازه به پيامبري هيچ
تبليغي شيوه بازگوكننده روايت چند پايان در نيز.نگرفت
سران ديگر و ابولهب دشنامهاي و بدگوئيها خدا ، رسول
به خدا رسول وقتي اينكه جمله از.است شده ذكر قريش معاند
لاالهالاالله قولوا مشهور جمهور و ميكرد مراجعه قبايل
ابولهب ميفرمود ، ابلاغ را تبليغي ديگر پيامهاي و تفلحوا
:ميگفت بلافاصله
به نتيجه در ".دروغگوست و صابئي كه نكنيد پيروي او از"
را او و.ميكردند رد را پيغمبر درخواست شكل ، بدترين
تو ، قبيله و خانواده:ميگفتند و ميدادند قرار اذيت مورد
اين.نميكنند پيروي تو از كه ميشناسند بهتر را تو
ميداد پاسخشان نرمي به او و ميكردند مجادله او با چنين
(تمام دلسوزي با) نهايت در و فراميخواند خدا دين به و
تو اگر خدايا كذلك ، يكونوا لم لوشئت اللهم:ميگفت
".كرد خواهند تغيير اينان بخواهي ،
در ايمان كه دل بيمار گروهي نيز مسلمانان صف ميان در
:ميدادند آزار را پيامبر بود ، نكرده رسوخ دلشان
اذن قل اذن هو يقولون و النبي يوءذون الذين منهم و"
امنوا رحمتللذين و للموءمنين يوءمن و بالله يوءمن خيرلكم
و (61-توبه)اليم عذاب لهم رسولالله يوءذون والذين منكم
و ميدهند آزار را پيامبر كه هستند كساني ايشان از
شماست ، براي خوبي گوش:بگو.است باور زود او:ميگويند
براي و ميكند باور را موءمنان [سخن] و دارد ايمان خدا به
كه كساني و است رحمتي آوردهاند ايمان كه شما از كساني
.دارند دردناك عذابي ميدهند آزار را پيامبر
:پانوشتها
محمد تحقيق و ترجمه سننالنبي ، طباطبايي ، محمدحسين -15
.حديث 60 ص 27 ، ، اسلاميه ، 1362 كتابفروشي فقهي ، هادي
.حديث 10 ص 60 ، همان ، -16
.ص 231 ج 16 ، بحارالانوار ، مجلسي ، -17
ص اسلام ، بزرگ پيامبر صحيح سيره عاملي ، مرتضي جعفر -18
.262
.ص 229 ج 16 ، بحارالانوار ، مجلسي ، -19
بيروت ، معرفتالصحابه ، الاثير ، اسدالفابتفي ابن -20
.ص 25 ج 1 ، العربي ، داراحياءالتراث
تصحيل الشيعتالي وسائل العمرالعاملي ، حسن محمدبن -21
بيروت ، ج 8 ، الشيرازي ، الرباني عبدالرحيم الشريعه ، مسائل
.ص 408 العربي ، التراث داراحياء
|