صلح فرهنگ استواري و تئاتر
اشراقي و حسي ظرافت
فيلمسازان از :مالزي رساني اطلاع وزير
بگيريد ياد ايراني
صلح فرهنگ استواري و تئاتر
اصلي سالن در تئاتر روزجهاني مراسم از همشهري گزارش
شهر تئاتر
تئاتر جهاني روز عنوان به سال هر ماه فروردين دوم :اشاره
تعطيلات دليل به و ما كشور در اما ، است شده نامگذاري
.نميگيرد انجام مراسمي گونه هيچ "عملا روز اين در نوروزي
نماند ، عقب ملل ساير از كشور تئاتر قافله آنكه براي اما
مناسبت همان به و تئاتر جهاني روز از پس ماه يك حدود
در تئاتر جهاني روز.ميشود اجرا كشور داخل در مراسمي
و جاري سال در اما نشد ، گرفته جدي چندان گذشته سال چند
مراسم اين گرفته صورت كه موفقي "نسبتا برنامهريزيهاي با
گذشته ، سالهاي برخلاف.درآمد اجرا به شهر تئاتر سالن در
عرصه فعالين از و است شده كاربرديتر اندكي امسال مراسم
كه نيست مشخص هنوز اگرچه است ، آمده عمل به تقدير تئاتر
پذيرفته صورت معياري چه بنياد بر تقديرها ، و تشويقها اين
سال 78 ، تئاتري برگزيدگان انتخاب در كساني چه و
داورياي ، و قضاوت هر در حال هر در.بودند دستاندركار
ميكنند ، پيشه نارضايتي و نگران وگروهي رضايت ابراز گروهي
است سالي چند كه كشور تئاتر چرخه كه است آن مهم اما
رو حركتي كاستيها ، و كمي تمامي با كرده پيدا خاص تحركي
جهاني روز مراسم از كوتاه گزارشي زير نوشته.دارد جلو به
برگزار گذشته هفته كه است شهر تئاتر اصلي سالن در تئاتر
.گرديد
هنري گروه
و تئاتر بازيگر قاسمي ثريا غيرمنتظره ورود با مراسم
وظيفه ايفاي برنامه اين در مجري عنوان به كه سينما
در ما:گفت روز اين داشت پاس ضمن وي.شد آغاز ميكرد ،
و تعزيه تئاتر مقدس روز در تا آمدهايم گرد اينجا
.بداريم گرامي تئاتر خانواده حضور با را مذهبي نمايشهاي
در حاضران و مدعوين به روز اين تبريك از پس قاسمي ثريا
را كانادايي نمايشنامهنويس "ترامبله ميشل" پيام سالن
خانواده به خود پيام از قسمتي در "ترامبله".كرد قرائت
نمايشي متنهاي كردن جهاني براي:است گفته دنيا در تئاتر
كافي شود ، بلكه دريافته آن شدن نوشته مكان كه نيست لازم
زيبايي و آن پيام با ارتباط و آن در مستتر انسانيت است
اقامت صرف نويسندهاي هيچ.شود درك درستي به آن ساختار
در كه نويسندهاي از جهانيتر نيويورك يا پاريس در
.نيست ميكند ، زندگي "پرنس و پورت" يا و "چيكوتيمي"
خوب كه مطلبي درباره كه ميشود جهاني زماني نويسنده
چشم و است گفتمان آماده كه تماشاگري براي ميشناسد ،
اعجاز به توسل با ميتوانند دو اين.بنويسد دارد ، بصيرت
رمز و دهند شرح را انساني روح سرراست و ساده بلكه تئاتر
.كنند ارائه را خود گنجينه همه راز و
نمايشي هنرهاي مركز رياست كه سليمي حسين مراسم ادامه در
و سياستگذاري در تازه تغييرات از دارد ، عهده به را
:گفت و داد خبر مركز اين بودجهريزي
قانون ايران ، تئاتر تاريخ طول در بار اولين براي امسال
به فرهنگي انقلاب عالي شوراي سوي از نمايشي سياستهاي
ارشاد و فرهنگ وزير به رئيسجمهوري طرف از و رسيد تصويب
.شد ابلاغ اسلامي
ايران ، تئاتر تاريخ در اتفاقي چنين كردن ياد فرخنده با وي
و مادي لحاظ به دولت اتفاقي چنين با كه اين بيان با
:گفت كند ، حمايت آن هنرمندان و تئاتر از است ملزم معنوي
كل بودجه از بودجهاي رديف سال 79 در بار اولين براي
اين با اميدواريم كه است يافته اختصاص تئاتر هنر به كشور
كم جاري سال در تئاتر مالي مشكلات از بسياري بودجه ، رديف
.شود كمتر و
جامعه در تئاتر خانه شكلگيري نمايشي هنرهاي مركز رئيس
:گفت آن خصوص در و دانست بزرگي اتفاق سال 78 در را تئاتر
.است تئاتر خانواده رسمي سنديكاي اولين تئاتر خانه
حرفهاي معيارهاي و حرفهاي رفتار معيارهاي اميدواريم
.شود مشخص صنفي نهاد و خانه اين توسط تئاتر هنر
مطبوعات و منتقدان از خود كوتاه سخنان در سليمي
هنرهاي مركز خود مفيد انتقادهاي با كه كرد سپاسگزاري
مشكلات به اشاره با همچنين وي.كردند راهنمايي را نمايشي
اين در تئاتر هنرمندان همياري و گذشته سال در تئاتر مالي
به تشكر و تقدير صحنه پشت و صحنه كاركنان كليه از سال ،
.آورد عمل
انجام برنامهريزيهايي سال 79 براي شد ، يادآور سليمي
حضور و شود معرفي بينالمللي عرصه در هنر اين تا است شده
تئاتر هنر درخشش سال سال 1379 اميدواريم و كند پيدا
.باشد بينالمللي صحنه در ايران
ايراد حالي در كشور تئاتر سياستگذاري درباره سليمي سخنان
به نمايشي هنرهاي مركز رويكرد عمده گذشته سال در كه شد
تئاتر لفافه در شهرستان تئاتر و است بوده تهران تئاتر
از سخني هيچ سليمي است ، گرديده فراموش يا شده گم يا مركز
نگفت ، تئاتر اين براي سياستگذاري و شهرستان تئاتر
در شهرستان تئاتر آشناي چهرههاي از بسياري جاي همچنانكه
و فرهنگ وزارت هنري معاون اگرچه بود ، خالي مراسم اين
تئاتر از يادي و نام حداقل خود سخنان در اسلامي ارشاد
.بخشد تسلي اندكي را اذهان توانست و آورد عمل به شهرستان
شاهي جليل دكتر نمايشي هنرهاي مركز رئيس سخنان از پس
نقش به سخناني طي - ايران در يونسكو ملي كميسيون كل دبير
تئاتر و كرد اشاره صلح فرهنگ و هنر استواري در تئاتر هنر
خود مخاطبان با هنرمندان كه دانست درسي كلاس همچون را
.هستند ارتباط در "مستقيما
در يونسكو مهم اقدامات خود ، سخنان از ديگري قسمت در وي
وزارت:كرد تاكيد و برشمرد را كشور فرهنگي ميراث خصوص
حفظ رسالت نمايشي هنرهاي مركز و اسلامي ارشاد و فرهنگ
بايد و دارند عهده به را تعزيه خصوص به و سنتي نمايشهاي
.نهند ارج را آن حاملان كه كنند تلاش
اين مناسبت به را ملي پيام كاظمي مرتضي مهندس درادامه
در:گفت پيام اين از قسمتي در وي.كرد قرائت بزرگ روز
را سال ديرينه هنري جهاني روز سوم هزاره از سال نخستين
دوران نخستين از را چند هزارههايي كه ميداريم گرامي
كه هنري انسانيترين.است بوده انسان همراه حيات ، پيدايش
به را آن بيآنكه -است بوده كه سان آن را زندگي
نمايش -بيالايد تحقير و مذمت يا اغراق از شائبههايي
.است داده
و ذهن چشمانداز نقطه بلندترين بر همواره تئاتر:گفت وي
نمايش به را انديشه آفرينشگري و خلاقيت اوج انسانها ذوق
بياني در را بشري تاريخ ارزشهاي متعاليترين و گذارده
تحملپذير را زندگي ترتيب دليل بدين و كرده بازگو بديع
و صريح رابطهاي تئاتر كه است مناسبت بههمين.است ساخته
مناسبات و فردي زندگي گوناگون ابعاد با منتقدانه و روشن
و رجحان كه آنجا تا دارد هم هنوز و است داشته اجتماعي
تلويزيون و سينما همچون مدرني پديدههاي بر آن برتري
.پابرجاست همچنان
و شهرستانها تئاتر به توجه خود سخنان پايان در كاظمي
كشور شهرهاي همه در را تئاتر پيش از بيش رونق زمينههاي
.داد قرار تاكيد مورد
اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير پوزش گفتههايش پايان در وي
قرار كه مهاجراني عطاءاللهرساند مدعوين اطلاع به را
تئاتري برگزيدگان به جوايز اهداءكننده نشست اين در بود
ميزگرد مطبوعات ، مسئول مديران با نشست از پس باشد ،
از مانع امر همين و داد ترتيب خبرنگاران با مطبوعاتي
.شد تئاتر مراسم در وي حضور
و تئاتر برجسته و فعال هنرمندان از مراسم اين پايان در
سوي از عرصه اين پژوهشگران و محققان نويسندگان ، تعزيه ،
ويژه جايزه و تقدير لوح اهداي با نمايشي هنرهاي مركز
.آمد بهعمل تجليل و تقدير
مراسم حاشيه در
به سال 78 تئاتر برگزيدگان بهعنوان كه افرادي ميان در *
.بود مستحقترين جمله از رادي اكبر استاد آمدند ، صحنه روي
نامهاي به نوشتههايش از نمايش دو گذشته سال در كه وي
هادي كارگرداني به "خيس سنگفرش روي شب" و "آميزقلمدون"
صاحب نمايشنامهنويسان معدود از رفت ، صحنه روي به مرزبان
كنج مدتها كه ميرود شمار به كشور تئاتر پيشكسوت و سبك
نيز امجد حميد از رادي ، استاد بر علاوهبود گزيده عزلت
نويسندگي بر علاوه گذشته سال در امجد آمد ، بهعمل تقدير
تاريخ كتابهاي تحقيقيترين از يكي نمايش كارگرداني و
با امجد.ساخت نشر بازار روانه نيز را كشورمان تئاتر
-ميشود منتشر هنري حوزه سوي از كه -صحنه فصلنامه انتشار
آشناست ، پايه تاچه بازبانروزنامهنگاري كه داد نشان
مجله ميتوانند سطحي مقايسهاي براي فن اهل و آگاهان
را -ميشود منتشر نمايشي هنرهاي مركز سوي از كه -نمايش
و كيفيت درباره خود سپس و كنند مقايسه نشريه اين با
.بپردازند داوري به دو هر مطالب پرداخت
برگزار ساعت 18 راس بود قرار كه تئاتر جهاني روز مراسم *
نوجوان يك سوي از قرآن قرائت با و تاخير ساعت نيم با شود
.شد آغاز
اصلي سالن نور مراسم ، آغاز در دليل چه به نبود معلوم *
بر كه بود نوري سالن نور تنها و شد خاموش تئاترشهر
.ميكرد پرتوافشاني سخنراني جايگاه
بهوجود تاخيري رادي ، اكبر به جايزه اهداي هنگام در *
.شد پيدا زود جايزه اين خوشبختانه كه آمد
مجري تجربه ، انتشارات مدير ملكي حسن بودن غايب دليل به *
.نگهميداريم او براي را جايزه اين كه كرد اعلام مراسم
اين ديگر بگير جايزه غايبان براي مجري كه بود درحالي اين
همه دليل اين بهبود نكرده اعلام را چيزي چنين مراسم ،
.شدند متعجب آن شنيدن با
ياد زنده دختر به جايزه و تقدير لوح اهداي از پس *
كاش:گفت بزرگي ، آه كشيدن با قاسمي ، ثريا نعمتاللهگرجي
!بدانيد را ، قدرمان هستيم هم زنده ما وقتي
پايان از پس بود قرار بروشور طريق از برنامه اعلام طبق *
سپس و شود پذيرايي مدعوين از هنرمندان از تجليل و مراسم
هنرمندان از تجليل پايان از پس ولي شود اجرا حر تعزيه
اجرا به جعفري مجيد كارگرداني به "حر" تعزيه تعزيه ،
موكول تعزيه اجراي بعداز به ميهمانان از پذيرايي و درآمد
.شد
حاضر ، مدعوين و ميهمانان از بسياري تعزيه شروع هنگام *
مسئولان كه بود درحالي اين كردند ، ترك را نمايش سالن
ارشاد و فرهنگ وزارت هنري امور و نمايشي هنرهاي مركز
با.ميشدند ديده هم سالن ترككنندگان ميان در هم اسلامي
علاقهمندان كه شد معلوم هم سالن در حاضر مدعوين خروج
هنر اين از چگونه و هستند چقدر تعزيه و شبيهخواني
!ميكنند استقبال
يكي توسط تئاتر جهاني روز مناسبت به پيامي قرائت هنگام*
صحبتهاي به سالن در حاضران از بسياري ، مسئولان از
كه ميكردند عنوان حاضران از بسياري.پرداختند درگوشي
بدقرائت از ناشي البته ميهمانان سوي از كمتوجهي اين
.بود پيام اين كردن
از بسياري انتشارات و مطبوعات از تقدير بخش در *
آنان ، از تقدير و خاص نشريات انتخاب از علاقهمندان
.كردند انتقاد
اشراقي و حسي ظرافت
نصرت دستساختههاي آخرين از صورتك از 125 مجموعهاي
نياوران خيابان در واقع كتاب شهر فروشگاه محل در كريمي
.شد نهاده عموم تماشاي به
نويسندگي و بازيگري از هنر مختلف حيطههاي در كريمي نصرت
فعاليت صورتكپردازي و مجسمهسازي تا تئاتر و سينما
شخصيتهاي از ، ميتوان صورتكها اين مجموعه در.ميكند
تيپهاي تا نظامي و فردوسي همانند ادبي كلاسيك و بنام
صورتكها اين عمده ويژگي.كرد مشاهده را اجتماعي مختلف
كريمي ميرسد نظر بهاست آنها بودن غيرتصنعي و ملموس
و دانش از مساعدت بر علاوه چهرهها ، اين پرداخت براي
به نيز حسي و اشراقي نگاه نوعي مطالعاتياش ، پيشينه
در و (ارديبهشت يكم) گذشته پنجشنبه در وي.دارد شخيتها
كه گفت و كرد اذعان نگاهي چنين بهوجود تلويح به نشستي
حال و حس با تنها هنرياش كار حساس و ظريف بخشهاي
آن قالب در خود شخصيت نوع براساس.ميگيرد صورت شخصيتها
پرداخت را آن صورتك ، با گفتن سخن ضمن و فرورفته شخص
كه ميدهد نشان فردوسي از وي eشده ارائه صورتك.ميكند
و است آورده متفكر و شاعر يك هيات در را فردوسي حكيم وي
هياتي فردوسي از عكسها ، و مجسمهها ساير برخلاف
نمايش كار حيطه در اگرچه كريمي.است نساخته رستمگونه
قسمت چند پخش اما بود ، معروف بسيار تصويرسازي و عروسكي
در وي كه ظرافتهايي و "آلوده آقاي" كوتاه مجموعه از
و شاخص چهرهاي وي از داد ، ارائه عروسك اين نقشپردازي
اين متاسفانه.داد ارائه صورتكپردازي در منحصربهفرد
.نيافت پخش تداوم آن قسمت حدود 20 ساخت عليرغم مجموعه
نجوا - الف
فيلمسازان از :مالزي رساني اطلاع وزير
بگيريد ياد ايراني
روزنامه شمارترين پر "تايمز استريتز نيو":هنري گروه
فيلم جشنواره نخستين گشايش خبر مالزي زبان انگليسي
.ساخت منتشر را كشور اين در ايراني
وزير يعقوب خليل از نقل به روزنامه اين گزارش عنوان در
:آمدهاست محلي سازان فيلم به خطاب اطلاعرسانيمالزي
".يادبگيريد سازانايراني فيلم از"
مالزي رساني اطلاع ، وزير آمدهاست نيز گزارش اين آغاز در
دو ميان فيلمسازي امر در فني مبادلهنيروهاي خواستار
.شد كشور
شنبه پنج روز از كه ايراني فيلمهاي جشنواره نخستين در
دو در هفته يك مدت به ايراني فيلمبرگزيده شد ، 11 آغاز
بهنمايش كشور اين سينماهاي بزرگترين از يكي سالن
.درميآيد
|