!هستيد خجالتي حد از بيش شما وقتي
بهترينها به بدترينها تبديل
تحكمهاي :اجتماعي تامين سازمان مديرعامل
را اجتماعي تامين سازمان صندوق سياسي
ميكند ورشكست
!هستيد خجالتي حد از بيش شما وقتي
و نشسته نيوجرسي شهر در رستوران يك در ساله ، گريس ، 32
اين شايد.است معجزه يك خود اين و است ناهار خوردن مشغول
او خود براي اما نباشد توجه قابل چندان ما براي موضوع
گريس مدرسه سالهاي طول در.ميشود محسوب دستاورد نوعي
احساس چون بخورد غذا تريا -كافه در نتوانست هيچگاه
.ميكند سوراخ را او دارد همكلاسيهايش نگاههاي ميكرد
از ناشي حملات ميبرد سر به سالگي دهه 20 در كه زماني
او و كرد وارد زيادي ضربه او به بياساس وحشت نوع اين
كه ميبرد سر به رواني غيرعادي وضعيت يك در كه دانست
به روانشناسان اصطلاح به و ميشود ناميده اجتماعي اضطراب
در كه نسبي بهبودي يك عليرغم است ، معروف نيز "هراسي جمع"
او شد ، ايجاد او در درماني روان و دارو از استفاده اثر
ميخواستم من":ميگويد باره اين در او.دارد مشكل هنوز
زندگي ديگر مكاني در و باشم هستم آنچه با متفاوت شخصيتي
را كاري چنين اجازه من به مشكل اين كه حالي در.كنم
".نميدهد
وجود دنيا جاي همه در كه است بشر ويژگيهاي از يكي كمرويي
نيمي و ميباشند آن از حملههايي دچار همه "تقريبا دارد ،
را خود گرفتهاند قرار نظرخواهي مورد كه دانشجويان از
از ملي ، نظرخواهي يك طبق بر اما.ميكنند توصيف خجالتي
بتوان كه است خجالتي آنقدر نفر يك تنها نفر ، هشت هر ميان
طول در حتي مبتلا فردميباشد هراسي جمع دچار گفت
در و شود مشكل دچار است ممكن نيز معمولي بسيار برخوردهاي
دهان ميكند ، عرق دستها كف ميتپد ، تندتر قلب حالتي چنين
و شده پريشان افكار ميشوند ، محو ذهن از كلمات شده ، خشك
نوع اينبگريزد وضعيت اين از زودتر هرچه ميخواهد شخص
سومين الكل ، به اعتياد و افسردگي از بعد جمعهراسي
.ميشود محسوب متحده ايالات در معمول رواني اختلال
عمومي دستشوييهاي از استفاده از افراد اين از بعضي
بعضي.نميكنند صحبت عمومي تلفن با يا و ميكنند امتناع
و ميمانند ساكت مخالف جنس يا خود رئيس مقابل در ديگر
زندگي يك افراد اين نهايت در.كنند صحبت نميتوانند
با تماس هرگونه از "تقريبا و ميگيرند پيش معتكفانه
.ميجويند دوري ديگران
:وخيمتر حالت
قرار توجه مورد بقراط زمان از هراسي جمع بيماري علائم
حيطه در بيماري اين سال 1980 تا وجود اين با گرفت
پيشبيني روانشناسان امروزه.نداشت جايگاهي روانشناسي
كه شود باعث جامعه در اينترنت فرهنگ گسترش كه ميكنند
فيليپ.كند بروز حادتري شكل به افراد در كمرويي
معتقد استنسفورد دانشگاه روانشناسي پروفسور حجازيمباردو ،
حالا بودند خجالتي اندكي مردم اين از پيشتر اگر":است
برقرار ارتباط ديگران با كمتر كه آمده پيش برايشان فرصتي
شكل به آنها در كمرويي كه ميشود موجب مساله اين و كنند
به تمايل ذاتي بطور انسانها همه ".كند بروز حادتري
در نبايد را مشكل اين حل راه حال اين با دارند ، كمرويي
دانشگاه از محققي جرموكاگان ، .نمود جستجو زيستشناسي علم
بچهها هفتگي حدود 16 در كه است داده نشان هاروارد ،
.ميكنند ابراز بودن اجتماعي يا كمرويي به را خود تمايل
چيز با وقتي آنها از يكي كودك ، هر 5 ميان از "تقريبا
در ميكند ، گريه و ميزند پا و دست كند برخورد جديدي
تماس غريبه با تا ميكنند دراز را خود دست ديگران حاليكه
بعضي چند هر بگيرند ، را جديد شيء يا كنند برقرار
بچههاي و بشوند معاشرتي بعدها است ممكن كمرو بچههاي
هراس جمع بزرگسالاني حتي يا و خجالتي "بعدا اجتماعي
.بشوند
زمان مرور به و ميگذارد اثر انسان مغز بر زندگي تجربيات
كه معتقدند روانشناسان.مينمايد كمرو را فرد بيش و كم
را تلخ حادثه يك (فضا زمان ، مكان ، ) جزئيات انسان مغز
وقتي "مثلا.ميكنند تلقي ترس بروز براي نشانههايي
بار ، هر بعد مدتي تا ميشود مواجه خود معلم تحكم با كودكي
مغز موارد بعضي در ميشود ، عصبي كلاس به ورود هنگام
حادثه آن معلمي و كلاس هر ديدن كه ميكند كار خوب آنقدر
.مينمايد عصبي را او كرده تداعي فرد براي را
در پنسيلوانيا ، دانشگاه روانكاو موريارين ، عقيده بنابر
از بچهها كه است اين برخورد شيوه بهترين موارد اين
را آن كنند سعي و كنند خودداري موضوعات اينگونه يادآوري
دوستانشان با بودن از است ممكن آنها.بسپارند فراموشي به
مدرسه به يا كنند صحبت مشخصي افراد با فقط و كنند امتناع
عهده از برآمدن توانايي كارها اين با البته كه نروند
سعي بايد صورت اين در ميدهند ، كاهش خود در را وظايف
.بياموزند را اجتماعي صحيح رفتار آنها كه نمود
:والدين تاثير
كه كنند تربيت طوري را خود كودك ميتوانند ريزبين والدين
دلرحم والدين اما برآيد كارها عهده از بخوبي بتواند
ريچارد.ميآورند بار ترسو را خود فرزند ،"معمولا
فيلادلفيا ، تمپل دانشگاه در كلينيك يك هايمبرگ ، مدير
دوري اجتماعي برخوردهاي از مادرها و پدر اگر":ميگويد
در همسايهها كه باشند مطلب اين نگران دائم و بجويند
تصور اين آنها كودك براي ميكنند فكري چه آنها مورد
".است خفت و تحقير و ترس از پر دنيا كه ميآيد بوجود
سن حدود در بدان مبتلا افراد از نيمي در هراسي جمع عارضه
.بزرگسالي سنين در ديگر برخي در و ميشود مشاهده سالگي 8
مكان يك در وقتي كه دارند ناشناخته مشكل يك افراد بعضي
خود مييابند ، حضور كار محل و دانشگاه محوطه مانند عمومي
جمع در مردها از بيشتر زنها "معمولاميسازد نمايان را
در كمرويي كه دليل اين به شايد ميشوند اضطراب دچار
به خود مشكل حل براي مردها اغلب و است ناپسندهتر مردان
.ميگردند چاره دنبال
زيادي ضربه دبيرستانش دوران در استيوفاكس به هراسي جمع
مسابقه او به كردن سلام در هم با دخترها كه طوري زد ،
لبو مثل مواقع اين در كه او تماشاي از زيرا ميگذاشتند
و نميكرد صحبت كلاس در او.ميبردند لذت ميشد قرمز
از كه هنگامي حتي نگذاشت ملاقات قرار كسي با هيچگاه
وقتي.ميشد خيس عرق از دستانش كف ميگذشت ديگران مقابل
در ميكرد نگراني احساس ديگر كه پدرش شد ساله استيو 19
و درماني روان جلسات بعد اندكي و برآمد معالج يك جستجوي
فاكس 24 اكنون.بخشيد بهبود را او حال دارو از استفاده
او.است كرده سخنراني نفر برابر 1700 در تازگي به ساله
مسخره را او كه دختراني سردستههاي از يكي با همچنين
است هراسي جمع دچار كه فردي وقتي.نمود ازدواج ميكردند
"معمولا آنها ميكند ، مراجعه متخصص افراد به معالجه براي
منظور.ميدهند اختصاص درماني رفتار به را اول ماه چند
روانكاو ، تيليم ، ايساك كه است چيزي با مبارزه كار اين از
كه توهم اين يعني:مينامد هراسي جمع عقلاني هسته را آن
جز چيزي آن پيامد و دارند منفي قضاوت شما مورد در ديگران
:ميگويد كنتاكي اهل خانهدار خانم يك.نيست خفت و تحقير
آنها به "واقعا كه كساني با ناهار مهماني به رفتن از من"
آن در داشتم دوست "واقعا من.كردم خودداري علاقهمندم
هم كنار در ما وقتي كردم احساس اما كنم ، شركت مهماني
شد خواهند پشيمان كردهاند دعوت مرا اينكه از آنها باشيم
بيماران رواندرماني ، طريق از "كرد خواهند ترك مرا و
نمايند غلط افكار جايگزين را واقعيتها چگونه كه آموختند
شدن مختل باعث چنين كه باشند هراسي اصلي علت جستجوي در و
.بود شده زندگيشان
و بيهودگي احساس هراسي جمع بيماري نوع مخفيترين شايد
.است نگراني و وحشت از ناشي "معمولا كه باشد استيصال
احساسي چنين خود سخنراني دقايق اولين در همه "تقريبا
.ميكند فروكش زود احساس اين موارد بيشتر در اما دارند
است هراسي جمع دچار كه فردي در حالت اين كه صورتي در
به اغلب معالجان.بينجامد طول به ساعت حدود 1 است ممكن
باعث كه شرايطي در را خود كه ميآموزند بيماراني چنين
مسلم برايشان تا دهند قرار ميشود آنها در حالت اين بروز
.نميپيوندد وقوع به بدي اتفاق هيچ كه شود
:غريبهها با ملاقات
در دانشگاهي رفتار علم و روانكاو پروفسور استنلي ، مليندا
سالن يك به معالجه براي را خود بيماران ابتدا هوستون ،
مردم از تعدادي مقابل در ايستادن با آنها و ميبرد عمومي
آنها صحبت گاهي:ميگويد استنلي ميكنند ، صحبت اندكي
به قلبشان ضربان كه است حالي در اين و ميشود طولاني
حضار كه نيست مطرح برايشان ديگر و بازگشته عادي حالت
از روانكاوان برخي.ميكنند فكري چه آنها راجعبه
يك نشيمن سالن مانند مكانهايي ، در ميخواهند خود بيماران
حضور بيشتر ميشود آنها در اضطراب بروز باعث كه هتل ،
.كنند پيدا
كردن صحبت از كه بيماراني به ميكنند سعي همچنين معالجان
معاشرت روحيه چگونه كه بياموزند ميكنند پرهيز ديگران با
در كمرو افراد وقتي.كنند تقويت خود در را ديگران با
سلام آنها به ميكنند برخورد آشنايان به عمومي مكانهاي
كوتاه ممكن حد تا را مكالمات كه دارند سعي و نميكنند
ريك.ميدهند پاسخ كلمه يك با را ديگران سئوالات و كنند
تا شد باعث او هراسي جمع كه است فردي ساله ، رابين ، 32
درمان دوره يك طي از پس حالا اما كند ترك را دانشگاه
جملهاي اولين به فردي اگر ميدانم حالا":ميگويد چنين
كنم ، ترك را او "فورا نبايد نداد نشان علاقه ميگويم كه
ذهنم در چيزهايي "معمولا ديگران با صحبت هنگام من
معمولي موضوع يك بالاخره ميكنم شروع وقتي و ميگذرد
".ميشود برطرف اضطرابم و ميكنم پيدا صحبت براي
كمرويي تحقيقاتي موءسسه سرپرست كارلوسي ، .برناردوجي
درمان براي موءثر روش يك است معتقد اينديانا ، دانشگاه
او بر ديگران نگاههاي تا كند كاري شخص كه است اين كمرويي
آشپزخانهها ، به را بيمارانش كارلوسي.نباشد متمركز
كنند حس آنها تا ميفرستد پرستارخانهها و بيمارستانها
اين:ميگويد (بيمار) رابين ريك.نميكنند توجه جلب كه
چقدر ديگران كه ميبيند بيمار چون است موءثر بسيار روش
تفاوت بقيه با كه نميكند احساس ديگر و هستند خجالتي
.تنهاست و دارد
گرچه باشد ثمربخش ميتواند دارو از استفاده حاد موارد در
در.است نشده شناخته هنوز بيماري اين براي قطعي داروي
مورد زمينه اين در كه داروهايي معموليترين حاضر حال
به كه هستند ضدافسردگي داروهاي ميگيرد ، قرار استفاده
بيماران از نيمي درSSRIS Paxilمصرف.معروفند SSRIS
داروي نوعي تبابلاكر ، .است شده چشمگيري بهبوديهاي باعث
بر ضروري مواقع در تا ميكند كمك افراد به نيز قلب ،
عمل درازمدت در دارو اين اما كنند غلبه خود اضطراب
.ميكند
منلوپارك در كمرويي كلينيك سرپرست هندرسون لين
ابراز دارند موقتي اثر اغلب داروها اينكه از (كاليفرنيا)
استفاده بيمار اينكه محض به":ميگويد و ميكند نگراني
".گشت بازخواهد خود پيشين وضعيت به كند قطع را دارو از
روان بلندمدت ، دوره يك طي در است داده نشان مطالعات
.شد خواهد فرد بهبود باعث درماني
افرادي اگر داشتهاند اظهار تاكنون روانكاوان از بسياري
خود در را بيجهت هراس بتوانند هستند هراسي جمع دچار كه
بهتر دنياي ساختن جهت در موءثري گامهاي "مسلما كنند مهار
طول در دنيا محبوب شخصيتهاي از بسياري.برداشت خواهند
ميتوان آنها جمله از كه بودهاند كمرو افرادي تاريخ
.برد نام را فراست رابرت و اينشتين آلبرت روزولت ، النور
احساس نظير خصوصياتي با "معمولا خفيف نوع از كمرويي
يعني است ، توام بودن احساساتي و تشخيص شم ذكاوت ، همدلي ،
.بكشيم خجالت آنها خاطر به نيست لازم "اصلا كه ويژگيهايي
دايجست ريدرز:منبع
مهرگرايي ماندانا:مترجم
بهترينها به بدترينها تبديل
شويم؟ برخوردار زندگي مواهب بهترين از چگونه
را منفياي وضعيتهاي منفي ، تفكر كه ميدانند مردم بيشتر
وضعيتهاي و مثبت تفكر مورد در اصل همين.ميآورند بار به
فاجعه و بدبيني دام در همچنان حال اين با.است صادق مثبت
عادت آن به كه است چيزي تنها اين زيرا ميمانيم ، گرفتار
كه ندارد لزوميداد تغيير ميتوان را همه اين.داريم
در ميتوانيم.بريم سر به خيالپردازانه و تصنعي درجهاني
.كنيم جستجو را بهترينها چيزها همه
اين و نيست كندن جان و بدبختي سراسر زندگي كه ميآموزيم
به روزمره تجارب تبديل جاي به كه ميپذيريم را چالش
متحول سودمند پيامدهاي به را آنها زيانبار ، پيامدهاي
داده تغيير را خود پيرامون منفي واحوال اوضاع ماسازيم
بدينسان.ميگيريم كار به خود منافع جهت در را آنها و
قطع درسي هر از.ميشود سودآور ما براي زندگي تجربههاي
خودبهره رشد براي آن بودن دشوار يا دردناك ميزان از نظر
.گرفت خواهيم
عين در و واقعبينانه خود زندگي بر ميتوانيم پس اين از
در مثبت انديشههاي ميتوانيم.كنيم نظر خوشبينانه حال
در.باشيم داشته دل در مثبت احساسهاي بپرورانيم ، سر
زندگي بهترينهاي سان بدين و باشيم مثبت پيامدهاي انتظار
.بود خواهند ما آن از
انتظار در و داشته مثبت احساسهاي و انديشهها وقتي
خواهند ما ازآن زندگي بهترينهاي باشيم ، مثبت پيامدهاي
.بود
رابينسن ب ، دكتر :نوشته
غيبي منوچهر دكتر :ترجمه
تحكمهاي :اجتماعي تامين سازمان مديرعامل
را اجتماعي تامين سازمان صندوق سياسي
ميكند ورشكست
تضمين و نگهداري بايد دولت :همشهري خبرنگار - اروميه
سياسي تحكمهاي با معارضه براي را اجتماعي تامين صندوق
ورشكستگي از صندوق نجات براي را فعلي روند و بگيرد بعهده
.كند مهار
اجتماع در كشور اجتماعي تامين سازمان مديرعامل
اجتماعي تامين صندوق:گفت اروميه شهرستان مستمريبگيران
.دارد تعلق هم آينده نسلهاي به و است نسلي بين مشاع
تضمين را صندوق نميتوانند كارفرما و كارگر:افزود وي
صندوق زماني اگر و دارد امضاء كه است دولت تنها و كنند
حقوق بايد دولت و دارد اعتبار احكام شود ورشكست
.كند پرداخت را بازنشستگان
و كارگران از پايدارتر صندوق تضمين در را دولت ستاريفر
در كه الزاماتي بجهت:نمود اظهار و كرد توصيف كارفرمايان
به مربوط حقوقي احكام اجراي و بازنشستگان حقوق تامين
دارد ، وجود بينالمللي مشاع تضمين الزامات همچنين و آنها
.است دولت با كشورها همه در اجتماعي تامين صندوق تصدي
و دانست قانون اجراي مانع را سياسي تحكمهاي ستاريفر
نفر ، 450 هزار هشتصد بجاي بايد فعلي شرايط در:شد يادآور
.مينشستند سازمان بازنشستگي سفره سر بر نفر هزار
داشتن به منوط را موعد از پيش بازنشستگي قانون تصويب وي
تحكمهاي:افزود و دانست سرمايه ريال ميليارد هزار 200
.ميكند ورشكست را صندوق سياسي
|