بويه آل دولت در تساهل
(آخر بخش) بويه عصرآل در انطباق و بقا استراتژي
عسكري-م
مرام مخالف حتي و نو انديشههاي با برخورد در آلبويه*
بين رقابت و تعامل رويكرد حذفي ، برخورد طرد با خود ،
طرق عقلانيترين از يكي شك بدون كه پذيرفت را ديدگاهها
است حكومتداري
مرام مخالف حتي و نو انديشههاي با برخورد در آلبويه
بين رقابت و تعامل رويكرد حذفي ، برخورد طرد با خود ،
طرق عقلانيترين از يكي شك بدون كه پذيرفت را ديدگاهها
اصل به باور انطباق ، ضروريات ازميباشد حكومتداري
پذيرش در سيستم بالاي ظرفيت از حاكي كه ميباشد تساهل
اين ادامه در.است سياسي بلوغنظام و سياسي و فكري رقباي
.داشت خواهيم تساهل مفهوم به اجمالي نگاهي مقاله
و افراد با زندگي از است عبارت مفهومي لحاظ به تساهل
عبارت به.كنند مي عمل يا فكر ما از غير كه هايي انديشه
تساهلآميز نگرشي داشتن جهت لازم شرط اعتراض وجود بهتر
ما ديدگاه آنگاه نيابد تحقق شرط اين اگر زيرا.ميباشد
و مخالف با برخورد شيوه واقع در.بود خواهد "بيتفاوتي"
در آنكه حال.ميدهد شكل را مدارا ماهيت ديگر ديدگاههاي
.ندارد وجود مقاومتي "بيتفاوتي"
:است تبيين قابل مبنا سه اساس بر تساهل
بيروني مصلحت اساس بر (الف
دگرانديشي حق اساس بر (ب
ساكن به ابتدا همارزي اساس بر (ج
از ديگران كه معناست بدين دگرانديشي حق اساس بر تساهل
پس دارند را حق اين چون و برخوردارند دگرانديشي "حق"
مدار ميپذيرد مدعي چون.شود لحاظ مناسبات در بايد
اساس بر اجتماعي مناسبات و موضوعي و مفهومي قرائتهاي
برتر را خود باور تساهلكننده طرف وضعيت اين در.است تكثر
دگرانديشي نفي براي مستمسكي را امر اين ولي ميداند
(10).نمينمايد
اساس همين قالب در آلبويه حكام تساهل ميرسد نظر به
.ميباشد ارزيابي قابل
آلبويه عهد در تساهل *
و اسلامي نوزايي عصر در معتقدند صاحبنظران از برخي
حكومت عصر در اسلام عالم علمي -فرهنگي شكوفايي
جهت جهتدار و وافر تلاش آلبويه ، بصيرت با و روشنانديش
.بود جريان در باستان يونان فكري ميراث انتقال و جذب
معارف احياي به اسلامي رنسانس كه شد يادآور بايد البته
اشاره اسلامي تمدن عهد در فرهنگي شكوفايي و قديم وادب
(11). دارد
با آلبويه مسالمتآميز برخورد نحوه برخي ، چند هر
همچنين و نميدانند اهميت واجد چندان را غيرمسلمانان
اديان انديشمندان حضور با مذهبي مناظرههاي برگزاري
مينمايند استدلال و نميدانند ، خاص فضيلتي را گوناگون
مباحث گونه اين نيز مامون دوران مانند گذشته مقاطع در
گستردگي "اصولا ساخت ، خاطرنشان بايد ولي.است داشته وجود
فراواني جمعيتهاي و اقوام دربرگيري به منجر ايران سرحدات
اين بنابر بودند ، سياسي نظام در مشاركت خواهان كه گرديد
تمام وراء در اما داشتهاند ، حكومت با چالشهايي همواره
از برخاسته مناسب راهكار عنوان به تغلب تقابلها ، اين
حتي را چنين اين رويكردي (12).بود شده برگزيده فرهنگ
انتخاب ميدادند سر "عقلگرايي" شعار كه فرقههايي
كلام و كلام صحنه در را عقلانيت "ظاهرا معتزله.نمودند
يا و نمودن لمس هنگام به ليكن مينمودند مراعات فلسفي
.ميشدند عمل شدت طرفدار آن ، صاحبان و قدرت به شدن نزديك
داشتند معتزله به زيادي گرايش عباسي ، نخستين خلفاي اكثر
مساله اين دليل.داشت غلبه معتزله نهضت مامون دوره در و
نهضتهاي به دادن خاتمه براي مامون تلاش در بتوان شايد را
زيرا.دانست بويه آل مانند علوي و شيعي آزاديخواهانه
(13).بود تسنن و تشيع ميان مصالحه ايجاد خواهان معتزله
در معتزله فرقه تاثيرات مهمترين جمله از "محنه" سنت
اين شكلگيري اساس و منشا.ميباشد عباسيان حكومت مقطع
يا و قضات تعيين آن موجب به كه بود فرماني صدور سنت ،
سنت.است مخلوق قرآن كه بود باور اين به منوط آنها ابقاي
صلاحيت سبب بدين كه بود عقيده تحمل نوعي درواقع مذكور
حكومتي مرام با كه جهت اين از حكام و قاضيان اعتقادي
البته.ميگرفت قرار تاييد مورد باشد ، داشته همخواني
تحمل آستانه پايين سطح مبين محنه ، كه است مشخص ناگفته
روش با محنه ديگر سوي از.بود عباسي خلفاي و معتزله
.داشت منافات بود ، ميانهروي بر مبتني كه فرقه اين برخورد
بهنام پديدهاي با اسلامي ممالك بعد ، به سوم قرن از
افراد نوعي به واقع در كه ميشود ، مواجه "عقيدهنويسي"
به نسبت را خود عقايد و مينمودند موضع اعلام وسيله بدين
كتاب ، خدا ، فرشتگان راشدين ، خلفاء ، نبوت ، توحيد ، خدا ،
و گرايش نفس فلذا (14).ميداشتند ابراز...و جهنم بهشت ،
تامل و توجه بويه آل سوي از مدارا و تساهل به اعتقاد
.ميطلبد را فراواني
اين مداراي به تمايل در برجستهاي سهم بودن مذهب شيعه
به اعتقاد شيعه اصول از ديگر بيان به (15).داشت خاندان
مذاهب و اديان برخي درحاليكه ميباشد معصوم امام غيبت
فرصت كه مناسب فرهنگي اتمسفر وجودندارند باوري چنين
مباحث اين زمينهساز بدهد ، را آراء اين آزادانه بيان
و دانش از يافتن آگاهي به نسبت اهتمام.بود خواهد
براي ديگري مناسب دليل شايد ديگر سرزمينهاي تجربيات
.باشد آلبويه خاندان نزد در تساهل اصل پذيرش
چهار اهل شيعيان از جدا آلبويه سرزمينهاي در مسلمانان
لحاظ از نيز و مالكي و حنبلي شافعي ، حنفي ، سني ، مذهب
در (16).بودند اشعري جمعي و معتزلي كثيري گروه كلامي
باز ، "نسبتا فضاي وجود لحاظ به خاندان اين حكمراني مقطع
و فقه بالنده باروري و تعالي موجب ايدهها و آراء تضارب
در سنت اهل جدي مدعيان و رقيبان وجود.گرديد شيعه كلام
و حفظ جهت را تشيع انديشمندان و علما كلام ، و فقه عرصه
.انداخت تكاپو به اعتقادي و فرهنگي حوزه كيان از حراست
علماي برجستهترين ظهور سازنده و پويا تعامل اين ثمره
افراد اين ازجمله.ميباشد تاريخي مقطع آن در مذهب شيعي
جمعيت ابنمسكويه ، عامري ، ابوالحسن به ميتوان
.نمود اشاره...و اخوانالصفا
صابئيننيز و مانويان و يهوديان مسيحيان ، با بويه آل
به ميتوان نمونه براي (17).ميكردند برخورد مدارا با
درحاليكه نمود ، اشاره يهوديان به حنابله پياپي هجومهاي
دامنه (18).داشتند ملايمي و مناسب رفتار آنها با بويه آل
عضدالدوله.رسيد نيز زرتشتيان به حتي رفتاري شيوه اين
جهت اين به داد ، گوشمالي كازرون و شيراز در را مسلمانان
.بودند نموده ايجاد آشفتگي و شده حملهور زرتشتيان بر كه
را مذهبي مسايل در غيرمنطقي و افراطي تعصب عدم (19)
براي خاندان اين.دريافت آلبويه القاب از ميتوان
(20).مينمود استفاده "دوله" پسوند از اغلب خود نامهاي
در بود ، مذهب شيعه فردي "شخصا آنكه بهرغم عضدالدوله
شيعيان از اختصاصي و علني صورتي به حكمراني و مملكتداري
خليفه با برخورد در حتي كه وينميكرد پشتيباني و حمايت
استنباط شايستهاي بهطور ميكرد ، را ظواهر رعايت نيز
-مذهبي گروههاي تمام با بايد مملكتداري در كه بود نموده
و نمود برخورد يكنواخت و يكسان بهگونهاي افراد و سياسي
كه بود بدينسبب.نمود اجتناب تبعيضآميز رفتار از
دشنامگويي و توهين شعارنويسي ، از پرهيز پيرامون اوامري
دستورات از چنانچه و صادر همديگر مقدسات و بزرگان به
.مينمود برخورد عمل شدت با ميشد تخطي مذكور
مختلف گروههاي و افكار حيات ادامه به تمايل نمودهاي از
.جريانهاست اين از نمودن حمايت آنها ، با مدارا و اجتماعي
رياضيدانها ، ، فقيهان متكلمان ، مفسران ، براي آلبويه
همچنين (21).بودند نموده مقرر كافي مستمري...و مهندسان
برقراري نيز و ديگر سرزمينهاي فكري نخبگان از دعوت با
و علمي مناظرات براي مناسب فضاي انديشه ، آزادي و امنيت
به ميتوان مثال بهعنوان.نمودند فراهم را آزاد ديني
نمود اشاره ري به سفر براي صدوق شيخ از ركنالدوله دعوت
درخصوص را پرباري مجالس امر اين پذيرفتن با نيز وي كه
.داد ترتيب علمي و ديني نشستهاي و اديان گفتگوي و مباحث
كه است فرهنگي جو چنين در شد ، گفته كه همانگونه
فكري تعاملات نتايج.ميدهد نشان را خود برتر انديشههاي
سايه در وي.ميباشد مساله اين گوياي نمونه مفيد شيخ
متكلم نيز و باقلاني ابوبكر اشعري متكلم خود ، مباحث
سوي از.نمود خود مستحكم ومنطق استدلال مبهوت را معتزلي
با علمي ديالوگ در اسلامي برجسته انديشمند فارابي ، ديگر
.آموخت را منطق كه بود حيلان يوحنابن مسيحي فيلسوف
.گرفت فراوان درسهاي فارابي از مسيحي عدي يحييبن همچنين
(22)
و مقامات گزينش در وتساهل مدارا باوقار منش تجلي
آن در.ميگردد متجلي خوبي به حكومتي دستگاه كارگزاران
حكام.ميشد واقع عمل مبناي شايستهسالاري سيستم ،
و فرق همه نخبگان از خود حكومتي تشكيلات در آلبويه
اينكه كماميبردند بهره ملاحظهاي قابل حد تا اديان
در داشت سنت اهل به تعصب كه حسين عباسبن مانند وزرايي
اين دامنه (23).ميخورد بهچشم خاندان اين وزراء ميان
شده كشيده نيز زرتشتيان و ذمه اهل به حتي گزينشها نوع
كه نمود استنباط ميتوان اينگونه كلي بهطور.بود
سياست وامدار زيادي حد تا آلبويه عهد در اسلامي رنسانس
.ميباشد خاندان اين منشانه مدارا رفتار و
نتيجهگيري *
آن متعاقب و انديشه نفوذ بحران جمعيتي ، ناهمگوني -الف
زمينه ايجاد عدم اتباع ، با نابرابر رفتار تغلب ، استراتژي
عقيدهنامهنويسي و محنه سنت) نو انديشههاي طرح
از...و (ميآيند بهشمار تفكر اين ابزار بهعنوان
.ميشود محسوب عباسي خلافت دستگاه اضمحلال دلايل مهمترين
حقوق حفظ ديگر ، انديشههاي و مذاهب اديان ، به احترام -ب
ايجاد راستاي شايستهسالاريدر مذهبي ، -فكري اقليتهاي
و انديشه تكامل و رشد به اعتقاد پويا ، اداري سيستم يك
رفتار و ديدگاهها تضارب و مباحثه سايه در روشها
بالندگي و رشد دلايل بارزترين جمله از داشتن ، متساهلانه
.ميآيد شمار به آلبويه مقطع در اسلامي تمدن
پانوشتها و منابع
در گفتاري موازين و مثالي صورتهاي" ;حاتم قادري ، -10
شماره 23 فرهنگ ، نامه ،"ايران موردي مطالعه ;سياسي فرهنگ
.ص 47 ،(پاييز 1375)
بويه ، آل عهد در فرهنگي احياي ;ل.جوئل كرمر ، -11
سعيد محمد ترجمه ;اسلامي رنسانس عصر در انسانگرايي
.ص 7 دانشگاهي ، 1375 ، نشر مركز:تهران ;كاشاني حنايي
در گفتاري موازين و مثالي صورتهاي" حاتم ، قادري ، -12
.ص 47 مقاله ، همان ،"ايران موردي مطالعه ;سياسي فرهنگ
ترجمه ;اسلام در حكومت و دولت ;اس.كي.آن لمبتون ، -13
نشر و چاپ موءسسه:تهران ;فقيهي محمدمهدي و صالحي سيدعباس
.صص 9585 عروج ، 1374 ،
شماره 28 فرهنگ ، نامه ،"تسامح و تساهل" به ك.ر -14
.صص 5322 ،(زمستان 1376)
.صص 7564 ;كتاب همان ;جوئل كرمر ، -15
جلد ;ايران ساله هزار ده تاريخ ;عبدالعظيم رضايي ، -16
.صص 308307 اقبال ، 1371 ، نشر:تهران ;دوم
;دوم جلد ;ايران مردم تاريخ ;عبدالحسين زرينكوب ، -17
.ص 480 اميركبير ، 1367 ، :تهران
.صص 130126 ;كتاب همان ;جوئل كرمر ، -18
مسعود ترجمه ;ايران فرهنگ زرين عصر ;نريجارد فراي ، -19
.ص 229 سروش ، 1363 ، انتشارات:تهران ;رجبنيا
دفتر:تهران ;غزالي سياسي انديشه ;حاتم قادري ، -20
.ص 41 بينالمللي ، 1370 ، و سياسي مطالعات
.ص 376 ;كتاب همان ;جوئل كرمر ، -21
.123112;همان -22
:تهران ;ايران در تشيع تاريخ ;رسول جعفريان ، -23
.ص 241 اسلامي ، 1368 ، تبليغات سازمان انتشارات
|