ملي امنيت و دموكراسي
فامنين عسگري سهراب
اشاره
حكومتي روش نوع بهترين را دموكراسي معاصر ، انديشمندان
تنها دموكراتيك حكومتهاي معتقدند ولي نميدانند ،
منافع براي را ضرر و خطر كمترين كه هستند حكومتهايي
دموكراتيك حكومت معيارهاي اما.ميآورند ارمغان به مردم
ميشود؟ منجر ملي امنيت تامين به چگونه دموكراسي چيست؟
مردم ، دموكراسي ، براي رهآوردهايي چه ملي امنيت
سوءالهايي اينها داشت؟ خواهد...و اقتصادي سرمايهگذاري
آنها به درخوري پاسخ تا است صدد در زير مقاله كه هستند
.بدهد
انديشه گروه
دموكراسي پيشينه
متفكرين تيزبين چشم از دموكراسي انديشه گوناگون زواياي
است مباحثي جمله از گفت ميتوان جرات به و نمانده پنهان
.است شده نوشته آن درباره زيادي مطالب كه
اين.ميباشد مردم حكومت (Democracy) دموكراسي ساده مفهوم
سياسي تفكر اين پذيرش با يونان ، جامعه است يوناني اصطلاح
مردم بهوسيله ، حكومت دموكراسي.تجربهكرد عمل به آنرا
كردن ، حكومت (Kratein) كراتئين و مردم (Demos) دموس.است
سياسي انديشه اين برابر (1)هستند آن يوناني ريشههاي
نه است ، مردم از ناشي (حكومت جهت سياسي قدرت منظور) قدرت
.خاص عدهاي
نظر در اكثريت معناي به دموكراسي كه است معتقد ارسطو
اگر مردم توده زيرا است ، اندك گروه حكومت از بهتر جمعي
آيند گردهم چون ليكن باشند بيبهره فضيلت از يكايك چه
فرد يك قضاوت از بهتر همواره كثير جمعي قضاوت "مجموعا
قطعه يك درباره فرد يك از بهتر مردم عامه همچنانكهاست
يك يا شعر يك مزاياي گروهي زيرا ميكنند ، داوري موسيقي
و محسنات ساير ديگر برخي و ميفهمند را موسيقي قطعه
آگاهي آن بد و نيك بر مردم همه بدينگونه و را آن مزاياي
از دفاع تعبيري به ميتوان را مطالب اين.مييابند
(2).ناميد دموكراسي
متقدماني تفكرات در انديشه اين جايگاه و دموكراسي مفهوم
مكاني و زماني شرايط از ويژگيهايي و خصيصهها ارسطو چون
دموكراسي از دفاع به دورهاي در ارسطو.داراست را گذشته
ميشده اعمال مستقيم صورت به حكومت شيوه اين كه پرداخته
حقوق از (شهر اصلي ميدان) فروم در حضور با شهروندان.است
بر حاكم اقتصادي و سياسي نظامهاي تعيين در دخالت جهت خود
.ميزدند رقم را جامعه سرنوشت و ميگرفتند بهره جامعه
.ميگرفت صورت مردم مستقيم راي با حكومت رئيسان انتخاب
اطلاق مردمي جانب از حكومت به دوره اين در دموكراسي
شناخته "آتني" و "يوناني" شهروندان عنوان به كه ميشد
.ميشدند
سياسي زندگي سالهاي طي در گوناگون قبايل و اقوام ملتها ،
دموكراسي مرام و شيوه به عمل در سعي خود اجتماعي و
اقوام باستان ، رم در تاريخ ابتداي همان از.داشتهاند
مجلس لشكري و كشوري مشكلات حل جهت مردم ملل ساير و هيتي
آنها حل به اقدام مشاوره طريق از و ميداده ترتيب
وداي كتاب و (هومر نوشته) ايلياد كتاب در; ميكردهاند
.است شده اشاره مساله اين به هندوان
ميلادي سال 930 در ايسلند در دنيا پارلمان قديميترين
هر كه التينگ اسم به بوده فدرال مجلس يك آن و شده تاسيس
.است يافته مي تشكيل ليرها و تينگس مسكوني منطقه در سال
(3)
دموكراتيك شيوههاي اعمال لحاظ از اسكانديناوي كشورهاي
حتي كه بهگونهاي هستند بيشتري قدمت داراي حكومت در
در دموكراسي.ميكردند اعمال را دموكراسي هم وايكينگها
همبستگي نيرومند و قوي بسيار حس يك بر مبتني ممالك اين
كردن زندگي به رغبت نوع يك به معطوف و جامعه افراد بين
.است بوده عامه منافع تامين آن از اصلي غرض كه بوده هم با
پيوسته فكر اين اروپا در وسطا قرون تاريخ ادوار كليه در
روحانيت اما هستند ، مردم قدرت اصلي مالك كه داشته مداومت
ذات قدرتها كليه منشا كه است بوده اين به قائل مسيحي
ميشود پيدا جديد نگرشي بعد به تاريخ اين از.است خداوند
جامعه حاكم به مردم توسط اما دارد ، منشاالهي قدرت اينكه
ميشود طرح بهگونهاي ديدگاه اين.ميشود سپرده كشور يا
.نشوند گذاشته كنار و نشده فراموش يكسره مردم تا
اساسي تحول دچار بعد به هفده قرن از دموكراسي مفهوم
طرح باعث ميلادي در 1789 فرانسه انقلاب وقوع.ميگردد
اين.گرديد نوين شكلي به سياست نهاد در دموكراسي انديشه
طي در كه بودند تاريخي حقيقت بيانگر ساده ظاهر به عبارات
بهطور وسطا قرون تاريك دوره در بويژه آن از قبل سالهاي
ديگر بار مردمبودند شده سپرده فراموشي به سهو يا عمد
تحولات.آوردند دست به را شهروندي عنوان جديد دنياي در
گفت بتوان شايد كه رفت سمتي به بعد قرون در جهان و اروپا
شدن صنعتي.نمود پيدا را كاربرد بيشترين دموكراسي اصطلاح
جديد ، سياسي ساختارهاي شكلگيري سمت به نهادن گام و اروپا
...و مستعمرات آزاديخواهانه حركتهاي ارتباطات ، گسترش
انديشه برابر در.داشت جديد حكومتهاي نام به رهآوردي
سياسي مهم رويداد يك "آزاد سرمايهداري" اقتصادي سياسي ،
سياسي -اقتصادي انديشه آن و نمود ظهور بيستم قرن در
از دوستانش و لنين.بود سوسياليسم قالب در ماركسيسم
شيوه دموكراتيكترين عنوان به شوروي سوسياليستي حكومت
(سرمايهداري) غربي حكومتهاي مقابل در و كرده ياد حكومت
تلقي نوين شيوه به "تودهها" استثمار بارز مصداق را
پاشيدن هم از و برلين ديوار ريختن فرو با.ميكردند
باعث غرب ، مخالف ايدئولوژي عنوان به شرق اضمحلال و شوروي
"فوكوياما فرانسيس" امريكا ژاپنيالاصل انديشمند تا گرديد
طرح را انسان واپسين و تاريخ پايان نام تحت خود نظريه
كه بود اين نظريه اين طرح در وي تلاش عصاره.نمايد
رژيم فروپاشي از بعد حكومت شيوه متكاملترين دموكراسي
بروز ديگري سياسي نزاع آينده در و بود خواهد شوروي
مورد انديشمندان از بسياري سوي از نظريه اين.كرد نخواهد
.شد اعلام مردود و گرفته قرار نقد
آن شرايط و دموكراسي
-قانون 2 مقابل در برابري -است1 شرط سه داراي دموكراسي
(4)بيان آزادي -مناصب 3 كليه به رسيدن در برابر حق
است ديدگاهي دموكراسي اساسي شرط سه رعايت از حاصل نتيجه
بيستم قرن در سياسي علوم و حقوق در علميتر طور به كه
به بتوان شايد كه جملهاي.است بوده توجه مورد بيشتر
:ميگويد كرد ياد آن از مردمسالاري بارز نشانه عنوان
آن بايد حاكمان باشد نياز وقت هر و است مردم آن از قدرت
مشروط قيد مردم از قدرت بودن ناشي.برگردانند مردم به را
و حكام اعمال مردمسالاري نظام در.دارد دنبال به را بودن
منافع تامين آن درستي ملاكميشود سنجيده مسئولان
اكثريت منافع عملي اگر.ميباشد عامه خير و جامعه اكثريت
و نيات تامين به حكومت اگر ولي صحيح ، داد دست به را
غافل اكثريت منافع از و بپردازد قليل عدهاي خواستههاي
حاكم اقليت منافع تحتالشعاع (مردم) اكثريت منافع باشد
غيراخلاقي مردمي ، غير است كاري اين بنابرميگيرد قرار
.دموكراسي ضد كل در و
دموكراسي از دفاع و مردم
شهروندان براي قانون از حمايت و دموكراسي برقراري اهميت
را خود آنانبود مشخص "كاملا يوناني و آتني جوامع در
در آن از و ميدانستند خود شهروندي حقوق حفظ به موظف
حمايت مردمي ضد و ناپاك انديشههاي و دستها برابر
عنوان پذيرفتن با آتني يا يوناني شهروند هر.ميكردند
مضموني داراي كه ميكرد امضا را نامهاي ميثاق شهروندي
راي اظهار با و خود باعمل خود ، زبان با من:بود اينچنين
دموكراسي بخواهد كه را كسي خود دست با بتوانم اگر و خود
واژگونكننده ديگري كس اگر و كشت خواهم كند واژگون را
به او از خدايان مقابل در من ببرد ، بين از را دموكراسي
است كشته را مردم دشمن كه پاكدامن و درستكار مردي عنوان
يونان جامعه در ميگردد مشخص اين بنابر.كرد خواهم تقدير
گناهي و مردمستيزي نوعي دموكراسي حرمت شكستن آتن و
جبران خود خون دادن با مجرم و خاطي فرد و بود نابخشودني
.ميكرد مافات
.است دموكراتيك جامعه مردمان عهده بر دموكراسي از دفاع
آنها از استفاده با مردم كه مكانيزمهايي و اهرمها
از و ميباشند متعدد ميدارند ، نگه زنده را دموكراسي
همه هدف اما.بكند تفاوت است ممكن ديگر كشور به كشوري
مردمي جريانهاي و حركتها از حمايت آن و است يكي آنها
دولت قانونگذاري ، مجالس:از عبارتند آنها بارزترين.است
و راديو و مطبوعات بويژه گروهي رسانههاي انتخابي ،
...و غيردولتي سازمانهاي احزاب ، تلويزيون ،
عمومي تفكر تاثير و دموكراسي اعمال جهت شيوه شايعترين
جريان.ميباشد انتخابات جمعي زندگي محيط بر شهروندان
كشور سازنده اصلي عنصر سه بين منطقي ارتباط انتخابات
.ميآورد پديد محكمي طرز به را (سرزمين و حكومت ملت ، )
سه بين در تحقيق قابل است رابطهاي انتخابات جغرافياي
.گفته پيش عنصر
از ناشي سرزمين و حكومت ملت ، مثلث جداييناپذيري اصل
سرزمين اداره چگونگي براي را ملت اراده كه است رابطهاي
سه جداييناپذيري رابطه همين حال عين در.ميسازد منتقل
مستحكم و داده واقعيت را سرزمين و حكومت ملت ، پديده
راه از را خود اراده ملت كه است ارتباط اين در.ميسازد
و ميسازد منتقل حكومت به سرزمين اداره براي انتخابات
(5).ميبخشد واقعيت را دموكراسي حكومت كه است مكانيزم اين
در كه حكومت كار و ساز بر شهروندان انتخابات طريق از
و ميگذارند تاثير آمده فراهم سرزمين نام تحت بستري
مكانيزم.ميكنند تعيين حاكمان اصلي وظيفه را كشور سامان
باشد آنان خواستههاي و مردم خدمت در ميتواند كه ديگر
...و تلويزيون و راديو از اعم جمعي رسانههاي مطبوعات ،
آئينه دموكراتيك درجامعه رسانهها و مطبوعات.ميباشد
حيات تداوم ويژگي برترين.ميباشند جامعه آن نماي تمام
و اجرايي مديران عملكرد مداوم كشورارزيابي يك در مطبوعات
مطبوعات.ميباشد اجتماعي و اقتصادي سياسي ، عاليه مقامات
دولتمردان ، عملكردي زواياي تمام قوي بسيار ذرهبين چون
سياستگذاران مردم ، منتخب نمايندگان ارشد ، سياستمداران
نظر زير را غيره و فرهنگي سياستپردازان اقتصادي ،
از توجه عدم يا كوتاهي كوچكترين مشاهده با و ميگيرند
مردم اطلاع به را آن وظايفشان و محوله امور به آنان سوي
عملكرد قانونمندي ميزان به توجه با مردم.ميرسانند
از عمومي اراده و خواست به آنها احترام ميزان مسئولين ،
.ميگردند آنها ضعفهاي اصلاح خواستار قانوني اهرمهاي طريق
امور از صحيح اخبار و حقايق نشر مطبوعات حقيقي رسالت
.است كشوري
انديشه پايداري در اساسي نقش دموكراسي چهارم ركن مطبوعات
دارند را صلاحيت اين "كاملا مردم.دارند دموكراسي تفكر و
ميكند اداره خوب را امورشان دولت كه امر اين خصوص در كه
براي را اساسي الزام دو دموكراسي (6).كنند حكم بد يا
مسئولان انتخاب نخست الزام.دارد دنبال به شهروندان
به يا انتخابات طريق از كشور امور بر تاثيرگذاري و كشوري
دوم الزام.ميباشد انتخاباتي نقشآفريني بهتر عبارت
كه ميباشد جامعه اعضاء شهروندي حقوق اعمال پيگيري لزوم
ختم انتخابات به مردم وظيفه.است مشاركت بر مبتني
خود منتخبين كار روند فعال صورت به موظفند آنان.نميشود
احزاب وجود شرايط دراين.نمايند اظهارنظر و بررسي را
تا مغتنم است فرصتي خود خاص برنامههاي با متعدد
و اقتصادي و سياسي برنامههاي به توجه با شهروندان
به دستيابي جهت را ديدگاه بهترين آنان...و اجتماعي
.نمايند انتخاب و داده مثبت امتياز امنيت و آسايش
مديريتي دوره يك طي در گروهها يا احزاب عملكرد ارزيابي
نشانه هم و است آنان مشاركت تداوم بيانگر هم مردم توسط
.توسعه و پيشرفت به رسيدن جهت برنامهها بهترين به اهميت
رعايت به ملزم دوباره شدن انتخاب براي گروهها يا احزاب
عمل شيوه بهترين به كرد خواهند سعي و بوده قانوني موازين
.گيرند قرار مردم انتخابي ليست در ديگر بار تا نمايند
وجود.است دموكراسي كليدي مباحث از جزئي تحزبگرايي
از قانون چارچوب در آنها فعاليت و گوناگون احزاب
.ميباشد دموكراسي بقاي ضمانتهاي
دارد ادامه
:پاورقيها
انتشارات.مجيدي فريبرز كوهنترجمه كاري دموكراسي (1
ص 21.خوارزمي 1373
.طاهري ابوالقاسم دكتر -غرب در سياسي انديشههاي تاريخ (2
ص 76.نشرقومس 1375
-نادرزاده دكتر ترجمه -دوبنوا آلن -دموكراسي مساله (3
ص 24.و70 شماره 69 اقتصادي -اطلاعاتسياسي
منبع همان (4
پيروز دكتر -نوين فرايند در سياست و جغرافيا (5)
.شماره 42 انساني علوم و حقوق دانشكده مجله -مجتهدزاده
صص 143142 زمستان 1377
.دوبنوا آلن.مشاركت بر مبتني دموكراسي دهگانه اصول (6)
.نادرزاده دكتر ترجمه
|