سياست دنياي منزويان زنان ،
دولت هيات و پارلمان در هند زنان سهم
كشور اين
سياست دنياي منزويان زنان ،
جامعه هر در ملي رشد و توسعه اوليه الزامات از يكي
است سياسي مسائل به مردم آحاد تمام مساوي و يكسان دسترسي
مرجع بالاترين به‌عنوان تا است دولتها عهده بر مهم اين و
مساعد و مناسب فضاي ايجاد براي تمهيداتي تدبير به اجرايي
سياست عرصه در زنان بالاخص اقشار كليه مشاركت جهت
امري نه‌تنها توسعه امر در زنان حضور و مشاركت.بپردازد
محسوب آن براي محكمي پشتوانه بلكه است ضروري و بديهي
.مي‌گردد
جامعه سياسي رخدادهاي متن در زنان فعال حضور و نقش
به زنان و گذشت آن از سادگي به بتوان كه نيست مساله‌اي
در بايد جامعه پيكره از نيمي و بالقوه جمعيت عنوان
زيرا برخيزند مشاركت به اقتصادي اجتماعي ، مختلف صحنه‌هاي
قدرت در آنان مشاركت اطلاعات ، و ثروت مقوله در شركت بدون
.بود خواهد محكم جايگاه فاقد و بي‌معنا سياسي
وجود متفاوتي ديدگاههاي سياست حيطه به زنان ورود باب در
با زنان طبع" كه باورند اين بر نظريات از برخي.دارد
در درواقع.ندارد الفتي خشونت و قدرت به‌معني سياست
سياسي زندگي در زنان مشاركت به نسبت ليبرالي نگرشهاي
زندگي واقعيت با را خودشان بايد زنان كه مي‌شود تاكيد
از.كنند كسب را لازم "مردانه" خصال و دهند سازش سياسي
عدم پذيرش ضمن فمينيستي و سوسياليستي نظريات در ديگر سوي
جوامع در رايج معناي به قدرت واقعيت با زنان طبع الفت
خصلت در تغيير نه راه‌حل كه مي‌شود تاكيد صنعتي مدرن
و دولت.است مالكيت و قدرت ساختار در تغيير بلكه زنان
ساخت در تغيير با تنها و است مردسالارانه پديده‌اي سياست
وگرنه ساخت فعال سياسي لحاظ از را زنان مي‌توان قدرت
به حقيقت در آن رايج مفهوم به سياسي زندگي در مشاركت
(ص 289:بشيريه ، 1377 حسين ، ) "است "زن‌زدايي" معناي
زنان كه است واقعيت اين گوياي جوامع تاريخ بر مروري
گاهي.نبوده‌اند بيگانه "كاملا سياسي قدرت با هيچ‌گاه
كنار در نفوذ صاحبان يا و دولت روءساي به‌عنوان
در زنان سياسي مشاركت".داشته‌اند حضور فرمانروايان
ليكن و داشته ديرينه سابقه نخبگان سطح در حتي ايران
دال و داد تعميم را فوق استثنايي و جزيي موارد نمي‌توان
زمينه كجا هر ايراني زنان.دانست سياسي فعال مشاركت بر
را سياسي مختلف صحنه‌هاي در حضور و سياسي مشاركت براي
وقتي تنباكو جنبش در.نمودند استفاده آن از كردند ، پيدا
كرد صادر را تنباكو تحريم تاريخي حكم شيرازي ميرزاي
اين از را خود حمايت فعال و جدي به‌طور كه كساني ازجمله
داخل به حكم اين نفوذ حتي و بودند زنان كردند اعلام حكم
تقليد مرجع از اطاعت زنان و يافت راه ناصرالدين‌شاه كاخ
:نوري ، 1377.مهدي) ".دانستند شاه از اطاعت بر ارج را خود
سطوح در مختلف شيوه‌هاي به نيز زنان امروزه (ص 66
اما نموده‌اند ، ايفا را خود نقش كشور مديريتي و اجرايي
و سياسي عرصه‌هاي در آنان توانايي‌هاي به كمتر
است شده نگريسته منصفانه ديدي با كلان برنامه‌ريزي‌هاي
قلمداد سياسي دنياي منزويان را آنان مي‌توان سبب بدين
نهضت‌هاي سياست ، در آنان جايگاه عمده‌ترين زيرا كرد ،
و است بوده قانونگذاري مجالس در وحضور راي حق مطالبه
در را زنان تاثير مواقعي چنين در نيز افراد از بسياري
.گرفته‌اند جدي سياست
در زنان مورد در تبعيض‌آميز نگاههاي بودن مطرح
را موانعي ديرباز از جامعه سطح در رايج ارزشي سيستم‌هاي
به همچنين.است كرده ايجاد مناسب نقشهاي ايفاي راه در
زده دامن محدود و منحصر حيطه‌هاي در ذهني كليشه‌سازيهاي
را زنان سياسي مشاركت در موجود موانع از برخي و است
:نمود عنوان زير شرح به مي‌توان
به و گرفته شكل سال هزاران طي كه مكانيزمي:مردسالاري
مي‌شود تصور كه است تاريخي قدرت همين از برخورداري دليل
كارها از برخي براي اجتنابناپذير به‌طور "طبيعتا زنان
به غيرمنصفانه نگاهي با مردسالاري فرهنگ.مناسبترند
باقي آنان سياسي فعاليت براي مجالي نه‌تنها زنان
مرد برتري هنجارهاي از مجموعه‌اي عرضه با بلكه نمي‌گذارد
پايين‌تر را خود كه داده سوق سمتي به را زنان اجتماع در
با فرهنگي ديدگاه اين.نمايند تصور مردان با نامساوي يا
ميان پنهان جنگ به مردان و زنان ميان تفاوتهاي كردن ژرف
و ثروت اقتصادي ، سرمايه را مرد و است زده دامن آنان
بقا تضمين‌كننده و خانواده اصالت پشتوانه معنوي ، اعتبار
وظايف چارچوب در را زنان و مي‌داند آن آينده اقتدار و
زنان مردسالاري فرهنگ همچنين.است كرده محدود خانوادگي
جامعه سياستگذاريهاي كه است كرده مبدل فرمانبراني به را
.است گرفته آنان از را
جا همه در موجود پژوهشهاي براساس:زنان گريزي سياست
به سياست كه داشته‌اند اعلام سوم‌زنان يك متوسط به‌طور
دانشگاه در تحصيلكرده زنان علاقه.ندارد ربطي آنها زندگي
.است بوده سياست به مردان علاقه متوسط اندازه به سياست به
سياست به نديده دانشگاه زنان علاقه ميزان كلي به‌طور
ميزان.است بوده مردها ميان در متوسط حد از پايين‌تر
عمده گرايش.است مردها از كمتر انتخابات در زنان شركت
كلي نكته اين اثبات جهت در خصوص اين در موجود پژوهشهاي
مسائل به بيشتر بلكه نيستند "سياسي موجودات" زنان كه است
.حسين) ".علاقه‌مندند اجتماعي يا و خصوصي و شخصي زندگي
.(ص 295:بشيريه ، 1377
از پايين‌تر زنان جنسيتي نقش ايفاي در:جنسيتي تبعيض
و جنسي پيشداوريهاي موجب امر همين و دارند قرار مردان
و خواسته‌ها انگاشتن ناديده.است گرديده متعصبانه
در مردان خواسته برابر در آن فداساختن و زنان نيازهاي
يك به كه است رفته پيش بدانجا تا زنان ناخودآگاه ضمير
نمود اخلاقي اصل يك به‌عنوان و است گشته مبدل ارزشي نظام
تبعيض.است كرده تثبيت نيز جمعي ناخودآگاه در را خود
تبعيضات با كار بازار در زنان تا است شده موجب جنسي
دور و دستمزد كار ، تقسيم در نابرابري نظير متعددي
در زنان و گردند روبه‌رو حرفه‌اي مشاغل از نگهداشتن
كارهاي براي را خود نيروهاي كم‌ارزش اجتماعي پايگاههاي
.گيرند به‌كار شده‌اند طرح‌ريزي ساختي به‌طور كه معمولي
حوزه‌هاي درون در زنان دادن قرار با جنسي تبعيض نگرش
.مي‌دارد معذور سياسي فعاليت در مشاركت از را آنان خصوصي
درسي كتابهاي درباره شده انجام مطالعات:نامناسب آموزش
مورد زنان از بيش مردانه فعاليت‌هاي كه مي‌دهد نشان
بيشتر مردان شخصيت "مثلا چنانكه.است گرفته قرار تاكيد
گرفته قرار استفاده مورد درسي كتابهاي در زنان شخصيت از
.كرده‌اند ايفا متنوع‌تري و مهمتر اجتماعي نقشهاي مردان و
سطوح در آموزش نظام‌هاي (ص 292:يان ، 1372رابرتسون) "
تا مي‌كنند تربيت خاص كارهاي براي را زنان بيشتر مختلف
براساس.است كرده عجين جنسيت با را مهارت امروزه جايي‌كه
را مردانگي كه مي‌كند رشد جامعه‌اي در پسر فرزند آموزشها
اين و مي‌برد پي خود هويت به به‌تدريج مرد.مي‌نهد ارج
افراد در باشند مردان رقيب نمي‌توانند زنان كه باور
.مي‌شود نهادينه جامعه
گونه‌اي رابه زنان و مردان آموزشي نظام
ثابت قالبي با شخصيتي خصوصيات داراي كه مي‌كند تربيت
جامعه در زنان موجود استعدادهاي از برخي دامنه كه باشند
رد براي را زمينه زنان نفوذ كاهش با و كرده انكار را
و كرده فراهم فرهنگي دست‌پرورده ارزشهاي بيشترين
.است گرفته ناديده را شايستگي‌ها
مردان و زنان بين گفتمان امكان عدم:گفتمان در نابرابري
با را زنان سياسي مشاركت امكان جامعه عرصه‌هاي كليه در
نابرابر گفتماني در "عملا زنان و است كرده روبه‌رو مشكل
بر منفي اجتماعي مداراي و گرفته قرار فرودست به‌عنوان و
گفتمان جلسات در زنان شركت محدوديت.است شده تحميل آنها
گروههاي و اقشار طبقات ، انديشه برخورد كانون به‌عنوان
خاستگاهها ابراز از را جامعه افراد از قشر اين اجتماعي ،
رشد موجب گفتمان خاص فضاي نبودن و نموده م محرو نيازها و
مساله و است شده جامعه سطح در زنانه محافل بي‌رويه
شكل مي‌تواند كه است روند اين در تنها زنان سياسي مشاركت
.گيرد
:توانمنديها مراتب سلسله بالاترين در مردان گرفتن قرار
به را آنان سنتي گونه‌اي به زنان اجتماعي موقعيت
ساخته مبدل گوناگون نظرات اصلي حافظين و نگاهدارندگان
كه ناظراني همچون تا مي‌رود انتظار آنان ازاست
داشته بي‌طرفانه‌اي حالت مواضع ، همه در تا مراقباند
حقوق مراتب سلسله در زنان.نمايند وظيفه انجام باشند ،
محدود و دارند قرار مردان از پايين‌تري درجات در اجتماعي
گوناگون نقشهاي كسب و خانه‌داري و خانه به زنان كردن
دور مستقيم مشاركت از را آنان دختري و مادري همسري ، چون
درآمد كسب منزله به بيشتر زنان كردن كار چون و است كرده
توانمند ظرفيت‌هاي كامل رشد بروز امكان لذا است بوده
كمتر سياست دنياي در آنان نقش به و است نشده فراهم ايشان
سلسله بالاترين در مردان گرفتن قرار.است شده پرداخته
پايگاه در زنان تا است شده موجب توانمنديها مراتب
در سياسي امور و شغلي فرصت‌هاي اجتماعي ، -اقتصادي
اغلب سياست در و گيرند قرار مردان از پايين‌تري رده‌هاي
.باشند مردان علايق تابع
سلطه مرد ، و زن روابط مسلط شكل:زنان به نسبت سنتي نگرش
و برادر سلطه در حدودي تا امر اين و است زن بر شوهر رسمي
به منجر زن به نسبت سنتي نگرش.است منعكس نيز خواهر
پيشداوريهاي و زنان مسائل از جامعه غلط برداشتهاي
.است شده آنان مورد در متعصبانه
كه شده‌اند جامعه‌پذير آنچنان زنان تفكر اين جريان در
با و مي‌دهند ترجيح خود بر را مردان بالاخص ديگران نظر
كه اشخاصي به‌عنوان خويش ، دنياي گرد بر تنگ حصاري كشيدن
جلوه بي‌معنا كل در آنان شخصي طرحهاي كردن پياده فكر
صاحباختيار جامعه در را خود چون و مي‌يابند مي‌كند ،
نيز را كشور سياسي حيات در شركت جهت بدين نمي‌دانند
.مي‌دانند منفي اوقات گاهي و بي‌تفاوت
جنبشهاي از برخي در زنان:زنان خاص جنبشهاي نبودن
نقش مشروطه جنبش يا و تنباكو تحريم مانند ايران اجتماعي
حمايت در اغلب و بود تبعي بيشتر نقشي چنين ليكن داشتند
يا و روحانيون و علما مثل ديگر اجتماعي گروههاي از
.باشد زنان خاص جنبش آنكه نه مي‌گرفت صورت روشنفكران
بوسيله نوزدهم قرن در زنان اوليه جنبشهاي رويهمرفته
و افتاد راه به متوسط طبقات تحصيلكرده زنان كوچك گروههاي
پاي‌بند همچنان زنان اكثريت.نبود توده‌اي جنبش "طبعا
يا و درنمي‌يافتند را زنان جنبش و بودند خود سنتي نقشهاي
(ص 291:بشيريه ، 1377.حسين) ".بودند بي‌تفاوت آن به نسبت
زنان جايگاه:اجتماعي حقوق در مردان و زنان نابرابري
از بلكه مي‌باشد متفاوت مردان از موارد بيشتر در نه‌تنها
توزيع.هستند برخوردار مردان به نسبت كمتري امتيازات
ميان نابرابري موجب اجتماعي فرهنگي ، امكانات نامناسب
مشاركت در نابرابري امر همين و است شده مردان و زنان
در مردان و زنان نابرابري.است داده فزوني نيز را سياسي
از قشر اين عمل آزادي تا شده موجب اجتماعي قانوني ، امور
نبايد شرايطي چنين در و برود بين از تاحدودي جامعه افراد
.داشت آنان از را بودن شعار فضيلت انتظار
شدن فراهم نويدبخش كه اسلامي‌طليعه‌اي انقلاب رخداد
ضرورت بود مردم سياسي مشاركت افزايش جهت مناسب بسترهاي
را زنان "خصوصا جامعه اعضاي همه فعالانه مشاركت
مختلف هاي عرصه در زنان چشمگير نقش آن اثر در مي‌طلبيدو
و تواناسازي بحث ، خرداد دوم رخداد از پس يافت فزوني
آن واميد است برخوردار خاصي اهميت از زنان سياسي مشاركت
و اجتماعي حقوقي ، وضعيت در تغيير با ششم مجلس كه مي‌رود
منطقي انتظارات و خواسته‌ها برآوردن ضمن كار تقسيم نظام
به حدودي تا قبل دوره‌هاي در كه جامعه اعضاي از قشر اين
مساعد زمينه‌هاي ايجاد با بود شده سپرده فراموشي بوته
و فرهنگي اقتصادي ، اجتماعي ، عرصه‌هاي در نقش ايفاي جهت
زنان به توجه.بردارند را آنان فراراه محدوديت‌هاي سياسي
به و كرد خلاصه مناسبت‌ها حدود به مختص فقط نبايد را
زيرا شود ، نگريسته توسعه محور و كانون به‌عنوان آنان
است ضروري مردان با انساني ماهيت در اشتراك بنابر زنان
.گردند برابر مردان با نيز انساني اعمال انجام در كه
جانمردي مهوش
دولت هيات و پارلمان در هند زنان سهم
كشور اين
دارند حضور زن هند 47 سيزدهم پارلمان در -اجتماعي گروه
خبرگزاري گزارش به.است گذشته دوره از بيشتر نفر چهار كه
در هند ، انتخابات كميسيون آمار پايه اسلامي ، بر جمهوري
ثبت نامزد و 648 هزار چهار مجموع در پارلمان انتخابات
تشكيل زنان را آنان از نفر كه 537 بودند كرده نام
.مي‌دادند
مبارزه انتخابات ، برگزاري از پيش هند سياسي احزاب اكثر
و پارلمان در زنان درصدي سهميه 33 اختصاص براي را شديدي
كميسيون آمار اساس بر اما بودند كرده آغاز ايالتي مجالس
از كمتر كشور اين جديد پارلمان در زنان حضور انتخابات ،
.است درصد 10
زنان را جديد پارلمان نمايندگان درصد است 7/8 گفتني
.است دوازدهم پارلمان از بيشتر درصد كه 6/2 مي‌دهند تشكيل
هند پارلمان در زن نمايندگان تعداد مذكور آمار پايه بر
كه استقلال از پس كشور اين پارلمان نخستين با مقايسه در
.است شده برابر دو شد ، تشكيل در 1952
و هزار يك از بيش احزاب اين انتخاباتي نامزدان كل تعداد
عضويت زن هند ، 8 جديد نفري دولت 70 هيات دربود نفر 300
.دارند
|
