ماست دسترس در كه بزرگي ثروت اكوتوريسم
مردم و زيست محيط
ماست دسترس در كه بزرگي ثروت اكوتوريسم
صورت شده حفاظت مناطق در دهه 1360 از كه تخريبهايي
باشد "محتوا از خالي" امروز مناطق اين شده موجب گرفته
زايا نسل امروز و ميشد شكار حيوانات مازاد گذشته در
آسيبپذيرند بسيار كه ميشود شكار
سراشيبي در مدتهاست ما زيست محيط كه حقيقت اين باور
ميرود پيش جانبه همه تخريبي روبه و گرفته شتاب نابودي
.كرد تصور بشود كه آناست از تلختر
كردن مطرح براي كه شد محسوستر برايم زماني تلخي اين
.رفتم كارشناسان سراغ به طبيعتگردي يا اكوتوريسم مبحث
راهاندازي نميدانستم ديگر رسيد پايان به صحبتها وقتي
دست رويايي را نزديك آيندهاي در و كشور در صنعت اين
.تحققپذير واقعيتي يا بدانم نيافتني
جزو 5 زيستي تنوع نظر از ايران ميشود گفته كه وجودي با
قويترين عنوان به صنعت اين و ميباشد دنيا اول كشور
درآمدهاي از بخشي جايگزين ميتواند يكم و بيست قرن گرايش
اول قدم در موارد برخي همچون ما كشور در ولي شود ارزي
.است بازمانده حركت از
طبيعت آغوش به هدفدار سفري كه طبيعتگردي يا اكوتوريسم
آشنا منطقه يك طبيعي جاذبههاي با را فرد تنها نه است
و اقليم گياهي ، جانوري ، گونههاي با آشنايي بلكه ميكند
رهاورد زيباترين ميتواند نزديك ، از موارد اين لمس و كشف
.شود محسوب طبيعتگرد يا اكوتوريست براي سفر يك
فصل ، هوايي 4 و آب از برخورداري دليل به كه ما سرزمين
داده جاي خود شگرف گستره در را طبيعي جاذبههاي انواع
آنجا تا رفته فراتر قاره يك ويژگيهاي حد از بيشك است
."مرز يك در است جهاني ايران" معتقدند عدهاي كه
كه كويرهايي و جايي در متر هزار بالاي 4 ارتفاعات وجود
نيز و ديگر جايي در ميشوند محسوب خشكي نقطه پايينترين
در كشور نقطه جنوبيترين و شمالي بين بسيار درجه اختلاف
همچون منطقه هر اقليمي و جغرافيايي زيستي ، تنوع كنار
دنبال به را لازم جذابيتهاي انواع زنجير ، يك حلقههاي
عين در اما.است گذاشته صحه ادعا اين بر و كرده رديف هم
ميدارند اذعان كارشناسان موضوع ، اين به بودن معتقد
تصور اينكه با و ندارد متولي ايران در "اكوتوريسم"
اصلي مجري بايد زيست محيط حفاظت سازمان ميشود
هيچ تنها نه باشد زمينه اين در سياستگذاري و برنامهريزي
طي در بلكه نگرفته صورت سازمان اين مسئولان سوي از حركتي
نيز ما طبيعي ميراثهاي به تخريبها بيشترين اخير سالهاي
.است آمده وارد
زيستگاهها فعلي وضعيت
مجموعهاي و نميچرخد محور يك حول اكوتوريسم كه آنجا از
كوهها ، بوم ، زيست اقليم ، جانوران ، گياهان ، از عظيم
در را..و سنتي بافت چينخوردگيها ، جنگلها ، درياها ،
فقط موارد اين از حفاظت و رسيدگي عدم صورت در برميگيرد
.ميگيرد را همه دامن فاجعه و نميبيند آسيب بخش يك
اينكه 95 به اشاره با محيطزيست كارشناس ضيايي ، مهندس
اكوتوريسم جاذبههاي از يكي عنوان به ما وحش حيات درصد
:ميگويد است موجود شده حفاظت منطقه از 86 بيش در
صورت مناطق اين در تاكنون دهه 1360 از كه تخريبهايي
شده حفاظت اصطلاح به مناطق از امروز تا شده موجب گرفته
در كه شركت يك.ببريم نام "محتوا از خالي" عنوان با
پرندگان انواع مطالعاتي انجام با جانوري تنوع زمينه
"تقريبا كه ميكند معرفي گونه را 495 ايران شده شناخته
اين و برابرند قطبي پرندگان جز به اروپا پرندگان كل با
ايران در كه است پستانداري گونه از 160 غير به ميزان
فرد منحصربه و نادر نمونههاي داراي و ميكنند زندگي
.هستند
مشاهده اكوتوريسم ، جاذبههاي از يكي اينكه به توجه با
امكان بر آنها نابودي است منطقه هر جانوري گونههاي
.ميگذارد مستقيم تاثير محل ، جذابيتهاي از بازديد
سرشماري آخرين:ميگويد جانوري گونههاي كارشناس يك
وحشي حيوان هزار از 16 داد نشان گذشته سال در شده انجام
كه مانده كميباقي فارستعداد استان بختگان منطقه در
ترسو شكارچيان ، مداوم حضور دليل به نيز اندك تعداد همين
.ندارد وجود نزديك از آنها روءيت امكان و شدهاند
از 11 كرمانشاه بيستون منطقه در است حاكي ديگري گزارش
نيم و يك بلند شاخهاي سبب به كه "پازن" وحشي بز هزار
كمي تعداد اكنون ميشدند محسوب بينظير دنيا در متري
.است مانده باقي
كوچك كشورهاي در مشابه نمونههاي با وضعيت اين مقايسه
از را خود اصلي درآمد كه تانزانيا و كنيا نظير آفريقايي
حدودي تا ميآورند دست به وحش حيات بخاطر توريسم
طي سال 1995 در كنيا وحش حيات آژانس.است تاسفبار
متكي كشور اين توريسم بازار درصد كرد 80 اعلام برآوردي
.است آن وحش حيات به
قابل ايران با وجه هيچ به كنيا اقليمي تنوع كه وجودي با
طبيعي جاذبههاي انواع ميان از كشور اين و نيست مقايسه
شير فيل ، نظير حيواناتي و پشت كم جنگلهاي داراي "صرفا
درآمد كل سوم يك واقع به اما است آبي اسب و آفريقايي
پاركهاي از ديدار به علاقهمند توريستهاي را كنيا ارزي
.ميپردازند كشور اين شده حفاظت
از دقيق مراقبت و جانوري گونههاي حفظ معتقدند كارشناسان
وحش حيات درباره كافي تبليغ نيز و وحش حيات زيستگاههاي
.است بوده توريست جذب در كنيا موفقيت عامل دو كشور ، اين
رو حيوانات از بسياري نسل ما كشور در كه است حالي در اين
جانوري گونههاي كارشناس يك و شده اعلام انقراض به
به محكوم شود كمتر حدي از حيوان جمعيت اگر:ميگويد
كه را مازندران ببر كسي ديگر كه است اساس همين بر.فناست
ايران يوزپلنگ.ندارد ياد به داشت جهاني آوازه روزگاري
از دارند هم گورخر و ببر و شير.ميشود فراموش دارد هم
قرار فنا رديف در گربهسانان آن از پس و ميروند بين
.نميشناسد مرزي و حد نابودي اين پذيرفت بايد.گرفتهاند
مناطق در اخير سالهاي طي كه بيرويهاي شكارهاي "ظاهرا
دامن را حيوانات اين نابودي روند گرفته صورت شده حفاظت
.است زده
شكارچي هزار حاضر 500 حال در است آن از حاكي شنيدهها
غير شكارچي نيز ميزان همين به و دارند اسلحه حمل پروانه
.دارد وجود (قاچاق و بومي) مجاز
:ميگويد زيست كارشناسمحيط ضيايي هوشنگ
سال تا آمد بوجود شكارباني سازمان كه اوايل 1350 از
همين از و بود بهرهبرداري قابل ما وحش حيات جمعيت 1357
.داشتيم مردم براي گوشت درآمد توجهي قابل ميزان راه
انجام كه محاسباتي برپايه زمان آن در:ميافزايد وي
و ميشد اضافه حيوانات جمعيت به درصد سالانه 20 ميشد
ولي ميشد صادر مازاد درصد همان 20 براساس شكار پروانه
درآمده كنترل غيرقابل صورت به شكار وضعيت حاضر حال در
.است
شكارچيان ، توسط حاضر حال در آنچه كارشناس اين گفته به
بسيار كه ميدهد تشكيل را ما مزاياي نسل ميشود شكار
به شود حفظ جمعيت اين اگر.انقراضاند به رو و آسيبپذير
را آن لازم مراقبتهاي با ميتوان كه است بذري منزله
.كرد تكثير
ممنوع حاضر حال در وحش حيات نجات راه تنها ميشود گفته
بومي شكارچيان از گرفتن كمك و سال مدت 3 به شكار كردن
.است غيرمجاز شكارهاي از جلوگيري براي
زيست محيط حفاظت سازمان به بار چندين موضوع اين "ظاهرا
نگرفته صورت اقدامي هنوز سال يك گذشت با ولي شده ابلاغ
.است
يكي عنوان به "صيد و شكار" اگر معتقدند برخي حال عين در
سنجيده برنامهريزي با ايران اكوتوريستي جاذبههاي از
محلي و بومي افراد معيشت بر "مستقيما ميتواند شود انجام
.كند تحول دچار را آنها زندگي و گذارد تاثير
خارجي شكارچي هر ورود با زماني:ميگويد ضيايي مهندس
به نفر از 10 بيش و ميشد مملكت وارد ارز دلار هزار دهها
.ميگرفت صورت اشتغالزايي و ميكردند كار او ، حضور سبب
مناطق در حيوانات اين از بسياري اكنون:ميافزايد وي
سلامت و تغذيهاي وضعيت از كسي و هستند سرگردان آزاد
بروز دنبال به پيش سال چند اينكه كما ندارد اطلاعي آنها
از جزيره حيوان از 400 راس جزاير 300 از يكي در خشكسالي
.رفت بين
امكان سال مدت 3 به شكار كردن ممنوع صورت در وجود اين با
حفظ با موضوع اين كه دارد وجود حيوانات نسل احياء
.ميباشد مرتبط فعلي شده تخريب زيستگاههاي
زيستگاههاي فعلي وضعيت درباره طبيعي منابع كارشناس يك
و مناطق ظرفيت گرفتن نظر در دليل به كه ميگويد طبيعي
مناطق از بسياري شده حفاظت محيطهاي به دام بيرويه هجوم
گونههاي و دادهاند دست از را خود بكر جاذبههاي طبيعي
.است گرفته قرار انهدام مورد گياهي
انواع گزارشي طي پيشتر ايران طبيعتگردي مركز اولين
شناخته گونه هزار از8 بيش را ايران گياهان
گياهان معادل "تقريبا تعداد اين كه بود زده تخمين شده
-دارد وسعت ايران برابر حدود 4 كه -اروپا قاره سراسر
.ميباشد
دارد ادامه
مردم و زيست محيط
دريابيم را بيدفاع محيطبانان
محيطزيست حفاظت سازمان "محيطبانان" اجرايي گارد اعضاي
جانوري گونههاي از حفاظت و حمايت اجرايي عوامل تنها كه
بيتناسب و اندك جمعيتي با هستند وبوم مرز اين گياهي و
ذخائر و زيستي تنوع از بايد كشور ، طبيعي عرصههاي با
بر علاوه مجموعه اين.كنند محافظت مملكت اين ژنتيكي
قوانين از متخلفان با برخورد در امكانات ، شديد كمبود
از ناشي بيشتر كه هستند ، اساسي مشكل دچار نيز صيد و شكار
براي مدوني و محكم قوانين اينكه نخست است مساله دو وجود
.ندارد وجود صيد و شكار قوانين از متخلفان با برخورد
فرصت فراوان كاري تراكم علت به قضات از بسياري "ثانيا
باعث كه ندارند را ضابطين اين شكوائيههاي سريع رسيدگي
.گردد تضعيف متخلفان مقابل در مجموعه اين موقعيت تا شده
كه شكارچي دهها با منطقه هر در مجموعهميبايست اين
شوند ، روبهرو هستند صيد و شكار مقررات ناقض آنها بيشتر
از متخلفان خودبهخود است ، بازدارندگي گروه اين عمل چون
هرگونه از تخلف هنگام به بنابراين ندارند ، خوشي دل آنها
اين با زدوخورد حتي درگيري تهمت ، نامناسب ، برخورد
از الامكان حتي دارند سعي و نميكنند دريغ مامورين
خودداري ضابطين به جرم وسيله و جرم آثار تحويل هرگونه
ناچار به مدارك اين آوردن بدست براي ضابطين نمايند ،
اطمينان با هم متخلفان شوند ، درگير متخلفان با ميبايست
خواست به نهادن گردن از متعدد گريزگاههاي وجود از
گزارشي اگر رابطه اين در.مينمايند خودداري مامورين
در حتي آنها با متخلفان همكاري عدم بر مبني ضابطين توسط
محترم قضات شود ، داده دادگستري به جرح و ضرب مواردي
دلايل اگر مينگرند ، جرائم ساير همچون پرونده به پرونده
بدون پرونده مدتي از بعد نشود ، ارائه ضابطين توسط كافي
بايد يا كافي دلايل.ميكند پيدا خاتمه نتيجهاي هيچگونه
يا شود ارائه دادگاه به متخلفان جرم وسيله و جرم آثار
كه بدهند شهادت را تخلف اين وقوع منطقه در شاهداني اينكه
وجود شهادت ارائه براي كسي جانور و گياه جز دشت و كوه در
بيشتري سرعت با ميدان ، اين در پيروز نيز متخلفان و ندارد
و ميشوند تشويق نيز ديگران و ميدهند ادامه تخلفات به
ژنتيكي ذخائر بيشتر چه هر انقراض شاهد ميبايست نيز ما
مقابل در ضابطين اظهارات كه است حالي در اين.باشيم ملي
استثنا موارد است ممكن البته كه).باشد حجت بايد متخلفان
"ظاهرا كه زيست محيط سازمان كرد ، بايد چه حال (باشد هم
بانان محيط تجهيز و اجرايي پيكره و توان افزايش به موفق
است ، نشده متخلفان تعداد با متناسب وسائل و ابزار به
اين اجرايي قدرت بردن بالا هم آن ميماند راه يك تنها
زيست محيط زمينه در تخصصي قضات اختصاص طريق از معدود عده
شديدتر قوانين تصويب نيز و دادگستريها در طبيعي منابع و
مشكل اين بروز شاهد بارها نمونه بهعنوان.ميباشد
غيرقانوني صيد يا شكار به اقدام متخلفي وقتي.بودهايم
به موفق فراوان مشكلات با مامورين كه صورتي در ميكند
را متخلف و گردند تخلف آن خصوص در كافي ادله جمعآوري
محكوم ناچيزي جرائم به"اكثرا بدهند ، دادگاه تحويل
به دوباره ايشان و تحويل آنان به جرم وسيله و ميشوند
جرائم حتي اگر كه صورتي در ميدهند ، ادامه خود تخلف
بدون آنها جرم وسيله و گردد حذف متخلفان اين براي ريالي
آنها صلاحيت طولاني مدت براي يا شود ضبط ملاحظهاي هيچ
تاثير شود لغو ديگري جرم وسيله هر يا سلاح حمل مورد در
تخلف انجام تمايل نيز ديگران كه بود خواهد گونهاي به آن
نيز زيستمحيطي فرهنگ بردن بالا داد ، خواهند دست از را
گردد بسنده آن به تنها اگر اما است ، كارساز ابزارهاي از
حيات از بسياري نسل محيطي زيست فرهنگ رفتن بالا از پيش
.شد خواهد منقرض بوم و مرز اين وحش
(فر عامري -ع)
كردستان
|