استقلال و آزادي به را حيات ارزش ما
ميدانيم
(ره)امامخميني انديشه و شخصيت مطالعه بر مقدمهاي
بعد اسلامي انقلاب ويژگيهاي مهمترين از يكي شايد : اشاره
ديگر با اسلامي انقلاب تمايز وجه درواقع.باشد آن فرهنگي
بدين مطلب اين.ميشود خلاصه بعد اين در جهان انقلابهاي
ارزشها ، باورها ، از مجموعهاي را فرهنگ اگر كه معناست
و رفتاري هنجارهاي و نرمها اعتقادات ، اساسي ، مفروضات
در تغيير اسلاميبا انقلاب بگيريم ، درنظر عملكردي
دراز ساليان طي در كه را اسلام ها ، بينش و باورها
وليگرد بود دوانده ريشه (مردم) افراد زندگي در (سال 1400)
آنرا و بود نشسته آن بر شاهنشاهي حكومت سنتهاي وليغبار
احياي است بديهي.كرد احياء بود ، كرده بيخاصيت و بيرنگ
قرن احياگر بزرگترين تواناي بهدست ارزشها و باورها اين
.پذيرفت انجام (الشريف قدسسره) امامخميني حضرت يعني
و داهيانه هدايت خويش ، پيامبرگونه رهبري با كه همو
خرداد تا 15 و آغاز خرداد 1342 از 15 را خود بيبديل
در اساسي محورهاي به توجه با زير مقاله.داد ادامه 1368
خداباوري ، اسلامباوري ، همچون (ره)حضرتامام پيامهاي
همايش به مقاله اين. است شده نگاشته...و خودباوري
در كه (ره)امامخميني انديشه و شخصيت مطالعه روششناسي
.است شده ارائه شد برگزار 9/12/78
(اسلام به باور) باوري اسلام
نسخه ميتواند اسلام اينكه به باور يعني باوري اسلام
.باشد فساد و ظلم منجلاب در گرفتار بشريت نجاتبخش
قدرت) جهان بودن دوقطبي و داخلي استبداد حاكميت عصر در
اكثريت پندار و تصور ،(غرب امپرياليزم و شرق سوسياليزم
ترقي و پيشرفت و نجات راه كه بود اين جهان و ايران مردم
يا و شرق سوسياليزم تفكر پذيرش سايه در يا قومي و ملت هر
راه درواقع و بود خواهد ميسر غرب امپرياليزم پذيرش در
و صاحبنظران دانشمندان ، از اعم كس هيچ فكر به سومي
عامه تا گرفته اقتصادي اجتماعي ، سياسي علوم انديشمندان
.نميكرد خطور مردم
همان از كه (ره)امامخميني احوالي ، و اوضاع چنين در
نجات نسخه كه بود رسيده باور اين به جواني دوران اوائل
(ص)محمدي ناب اسلام همان بيستم ، قرن گرفتار بشريت بخش
"اسلامي حكومت" كتاب در را خود باورهاي ، حاصل است
.درآورد تحرير بهرشته
اذهان در باور اين ترويج به عمل و گفتار فكر ، در او
.پرداختند مردم عامه و دانشجويان طلاب ، دانشمندان ، علماء ،
باور اين احياي براي تلاش در (ره)امامخميني حقيقت در
به اسلام كه بود (جهان و ايران) مردم قاطبه اذهان در
اقامه به و گيرد بهدست را حكومت ميتواند سوم راه عنوان
بشريت كه چيزي آن و بپردازد فساد و ظلم با مبارزه و عدل
.باشد درماني نسخه را است رنج در آن از حاضر قرن
امام حضرت باور به مورد اين در ايران مردم هنگاميكه
سد هرگونه و ريختند خيابانها به يكپارچه و متحد ، رسيدند
به موفق بالاخره و برداشتند خود روي پيش از را مانعي و
(ره)امامخميني حضرت زعامت تحت اسلامي جمهوري حكومت ايجاد
جهان ، محرومان و مستضعفان اذهان در باور همين.شدند
حقيقت و حق دريافت پي در كه آناني و مردان آزاد "خصوصا
اسلامخواهي ، موج ناگهان كه كرد ايجاد جرقهاي چنان هستند
اريتره و مصر و سودان تا گرفته الجزاير از جهان سرتاسر
.گرفت فرا را...و افغانستان و فلسطين و
سرنوشتساز ميتواند اسلام كه باور اين احياي واقع در
گرديد داخل در موجي ايجاد موجب باشد ، بيستمي قرن جوامع
جمهوري حكومت ايجاد به منجر (ره)حضرتامام رهبري با كه
جهان سرتاسر در را متعددي موجهاي نيز و گرديد اسلامي
و مستبدين و مستكبرين چشم از را راحت خواب كه برانگيخت
.ربود عالم استعمارگران
:ميفرمايد چنين خود باره اين در (ره)خميني امام
تمامي است قادر كه مترقي مكتب يك صورت به اسلام امروز -1
نمايد حل را او مشكلات و كند تامين را بشريت نيازهاي
قرار ايران مسلمان ملت بخصوص جهان مسلمين همه توجه مورد
.است گرفته
حفظ را خودمان مملكت ميتوانيم ما اسلام سايه در -2
. كنيم
ميخواهد اسلام براي را خود چيز همه و خود كه ملتي -3
. است پيروز
مملكت اين در اسلام احكام مملكت ، اين در اسلام اگر -4
.خواهدشد تامين معنوي و مادي جهات همه شود ، پياده
خداباوري
تلقي عقب به برگشت و ارتجاع خرافه ، خداباوري كه عصري در
حرفهايي چنين اينكه ياراي و جرات را هيچكس و ميگرديد
و گوشت و پوست با كه (ره)امامخميني نبود بزند را
شئون همه در را خدا حضور (خود وجود ذرات همه) استخوان
به عمل و بيان فكر ، در بود ، كرده درك و لمس حس ، زندگي
بشريت معضلات بزرگترين از يكي او.پرداخت خداباوري تبليغ
شكست) بياعتقادي و ناباوري بيايماني ، در را حاضر قرن
.ميديد متعال خداي به آنها (اعتقادي
حاضر قرن فساد و ظلم (ره) امامخميني اعتقاد به درواقع
همان از لذا.بود سبحان خداي اعتقادبه عدم نتيجه
در را خداباوري اصل كه داشت آن بر سعي خود حركت ابتداي
نيك خود او.كند زنده جهان و ايران مردم عمل و ذهن فكر ،
پيدا باور متعال خداوند به مردم و افراد اگر كه ميدانست
و عمل فكر ، صحنه از را صنمپرستي و بت شرك ، هرگونه كنند
سخنرانيهاي در بارها او.كرد خواهند بيرون خود زندگاني
جهت در همگي كه ميفرمودند بيان را عباراتي چنين خود
.است بوده مردم توده در خداباوري احياي
.خداست حضور در ميشود واقع هرچه خداست محضر عالم همه -1
.خداست محضر در كارهايتان كه باشيد داشته توجه هميشه -2
.محضرخداست در ميخورد ، بههم كه چشمهايي كارها ، همه
.نكنيد گناه خدا محضر در خداست ، محضر عالم -3
اوست از كه خود قدرت به خداوند ، به اتكال از پس -4
.باشيد داشته اتكال و اعتماد
و ظلماني حجابهاي به را انسان غيرخدا ، به توجه -5
.مينمايد محجوب نوراني
زمينههاي (ره)امام حضرت جانب از تلاشها اين حاصل
ملت قاطبه و جوانان در را خويشتن به اتكال و خداباوري
رشادت ، شجاعت ، موجبات امر همين و آورد پديد ايران محروم
در ايستادگي و استقامت و آنان خودگذشتگي از و ايثار
در چه و ملي سطح در چه ستمي و جور و ظلم هرگونه مقابل
.آورد فراهم را بينالمللي سطح
در ايران ملت ايستادگي كه كرد ادعا ميتوان جرات به
دفاع سال هشت طول در آنان مقاومت و داخلي استبداد مقابل
بياعتبار مهمتر همه از و بيروني دشمن برابر در مقدس
اقتصادي ، صحنههاي همه در جهاني استكبار و استعمار كردن
باوري چنين نتيجه ميتوان را نظامي و سياسي اجتماعي ،
ايران رشيد مردم تكتك وجود در (ره)حضرتامام كه دانست
.كردند ايجاد
اسلامي نهضتهاي حركت ظهور در را خداباوري اين نمودهاي
فلسطين لبنان ، اسلامي مقاومت نهضت "خصوصا جهان سراسر در
كه است درسهايي حاصل جملگي كه كرد مشاهده ميتوان..و
.آموختند (ره)امام خداباوري از آنها
خودباوري
از كه آسيبشناسي در مديريت و اجتماعي علوم صاحبنظران
آسيبهاي از يكي ميدهند انجام سازمانها و گروهها جوامع ،
را سازمانها و جوامع اضمحلال و افول زمينههاي كه جدي
آن مردم اليناسيون و خودبيگانگي از را ميآورد پديد
.است خودباوري مقابل نقطه كه ميدانند سازمانها و جوامع
عوارضي آمدن پديد موجب ازخودبيگانگي كه همانطور يعني
غرابت خويشتن ، از غرابت بيمعياري ، بيمعنايي ، :ازقبيل
افول و اضمحلال زمينههاي كه ميشود شخصيت كيش و فرهنگي
ميآورد ، پديد را گروه و سازمان و جامعه و حكومت
نفس ، به اعتماد ازقبيل پيامدهايي آمدن پديد موجب خودباوري
خواستن اينكه و خودگذشتگي از فداكاري ، ايثار ، نفس ، عزت
و رشد ظهور ، زمينههاي خود كه ميگردد ، است توانستن
.ميگردد جوامع و سازمانها تمدنها ، شكوفايي
خدادادي معرفت و تيزهوشي با (ره)امامخميني واقع در
متوجه او.شد ايران ملت در ازخودبيگانگي حالت اين متوجه
:كه شد
اينكه يعني قدرت ، ضعف احساس حالت يك ايران مردم در -1
سرنوشت و وقايع بر اندكي كنترل كه ميكردند احساس مردم
;دارند خود
غيرقابل احساس مردم اينكه يعني:بيمعنايي حالت يك -2
;دارند را اجتماعي و شخصي امور بودن درك
براي وسايل از استفاده اينكه يعني:بيمعياري حالت يك -3
;ميباشد نامقبول اجتماعي بهلحاظ اهداف تحقق
استانداردهاي و ارزشها يعني:فرهنگي غرابت حالت يك -4
;است طردشده عامهپسند ،
فعاليتهايي به افراد يعني:خويشتن از بيگانگي حالت يك -5
;ندارد آنها براي ذاتي پاداش كه ميپردازند
احساس مردم يعني:اجتماعي انزواي حالت يك بالاخره و -6
آمده پديد ;شدهاند نفي و طرد جامعه جانب از كه ميكردند
.است
يك بايستي كه را بيگانگي ازخود اين عمده دليل ايشان
خوابيدن ، براي خوردن و خوردن براي كاركردن محدود چرخه
طي را كردن كار آن بهدنبال و استراحت جهت خوابيدن
در.دانستند افراد در خويشتن به باور عدم در ميكرد ،
و اضمحلال سير ايران مردم (ره)امامخميني ديد از حقيقت
.بود خودباوري مردم ، اين چارهنجات و ميكردند طي را پوچي
آن سايه در كه بود خداباوري ايشان كار اولين همين براي
از پس:ميفرمايند چنين خود ايشان.آمد پديد خودباوري
اتكال و اعتماد اوست از كه خود قدرت به خداوند ، به اتكال
.باشيد داشته
.است چنين رابطه اين در ايشان گهربار كلمات از برخي
كم هيچكس از ;هستيم چيز همه كه بفهميم را اين بايد ما -
خودگم اين بايد بوديم ، كرده گم را خودمان كه ما نداريم
.كنيم پيدا را كرده
خيرات منشاء خداوند به اعتماد بعداز نفس ، به اتكال -
.است
با چيز همه شماست ، با خدا وقتي نترسيد ، قدرتي هيچ از -
.شماست
به مردم باور بعد اين به اينكه براي (ره)امام حضرت
ايثارها و شجاعتها و رشادتها از بپردازد خويشتن توانايي
بهرهگيري متمادي قرنهاي طي در ايران مردم تلاشهاي و
كه دارند تاكيد نكته اين بر خود گفتار در بارها و ميكند
.كردند چهها ايران رشيد مردم يا و هستند رشيد ايران مردم
به باور توانستن به باور باوراندن كنار در درحقيقت
.ميآورند پديد ايران مردم در نيز را بودن رشيد و رشادت
انقلاب ، پيروزي دوره طول در ايران مردم حركت اساس براين
.است قابلتحليل...و سازندگي دوره تحميلي ، جنگ
حكومت) منطقهاي قدرت بزرگترين خالي دست با اينكه
امكانات 8 كمترين با و ساختند سرنگون را (پهلوي پادشاهي
مقاومت به استكبار و كفر جهان همه قدرت مقابل در سال
به كه است خودباوري نشانههاي و نمودها همگي پرداختند
روح و قلب و ذهن در (ره)امامخميني حضرت تلاشهاي تبع
خواه خودباوري اين و است آمده پديد ايران مسلمانان تكتك
عزيز جوانان اگر و مييابد انتقال آتي نسلهاي به ناخواه
"كلمه ايران ملت قاموس در كه بگيرند را نكته اين
همه در دور نهچندان آيندهاي در ندارد ، معني "نميتوانم
حرفهاي ما..و صنعت تكنولوژيكي ، اقتصادي ، صحنههاي
.داشت خواهيم ديگران براي تازهاي
دانستن مسئول را خود به باور
حال در سازمانهاي و جوامع كه آسيبهايي از ديگر يكي
اندازه از بيش اطاعت مساله است آن گريبانگير اضمحلال
مرحلهاي به افراد حقيقت در.است آن كاركنان و افراد
مامور را خود ندارند ، ارادهاي خود از ديگر كه ميرسند
بالاتر مسئولين و فرماندهان فرمان چراي و بيچون
كه ميكنند استدلال چنين خود براي آنهاميدانند
ما به هستيم فرمان اجراي به مامور ما "معذور المامور"
وظيفه دستور اجرايغلط يا است درست فرمان كه نيست مربوط
.كنيم اجرا احسن نحو به را آن بايد ما كه ماست
ابزار اصل در كه مقررات به پايبندي:مرتون عقيده به
آن حاصل كه ميشود ، خود در هدفي به تبديل ميشود ، تلقي
مرتون ، ) ميشود اندازه از بيش اطاعت و محافظهكاري بزدلي ،
.(1975
المامور" ديدگاه معذور ، المامور ديدگاه اين مقابل در
كه كاري مقابل در فرد آن در كه ميشود ، مطرح "مسئول
.است مسئول ميكند
غلط باورهاي در خوبي به نيز را مشكل اين (ره)امام حضرت
آمده پديد چماقي و شاهنشاهي فرهنگ تبع به كه ايران مردم
كردن پاك به بيوقفه تلاشهاي در لذا ميكند ، ملاحظه بود
"مسئول المامور" صحيح باور كردن جايگزين و غلط باور اين
.ميپردازد
كارآفرين ، تلاشگر ، فرهنگي ، چنين لواي تحت نيز افراد
ميتوان جرات به.ميگردند رشيد و شجاع و متحول خلاق ،
پيروزي در ما اجتماعي حركتهاي از بسياري مبناي گفت
به باور همين..و سازندگي مقدس ، دفاع اسلامي ، انقلاب
تلاشهاي تبع به كه است بوده تكليف انجام به و بودن مسئول
اندازه ، از بيش اطاعت غلط باورهاي جايگزين (ره)امام حضرت
.گرديد قبلي بزدلي و محافظهكاري
بوزنجاني فرهي برزو
دارد ادامه
|