ويژه دادگاه به بيان روزنامه مديرمسئول
شد احضار روحانيت
طولاني زندگي يك سوي به مطمئن راه 8
ميگويند؟ دروغ كودكان چرا
باشيد؟ راست رو خود با ميتوانيد چگونه
باقي عمادالدين دادگاه جلسه آخرين در
قانون خلاف مطبوعات تعطيلي :شد مطرح
بودهاست
جايگاه ارتقاي بر نگاران روزنامه تاكيد
صلاحيت تعيين مرجع عنوان به صنفي انجمن
حرفهاي
اجلاس روز اولين در كشور نمايندگان 188
سياسي اراده :كردند تاكيد "زنان 2000"
است زنان حقوق كننده تضمين تنها دولتها
ويژه دادگاه به بيان روزنامه مديرمسئول
شد احضار روحانيت
سيدعلياكبر والمسلمين حجتالاسلام :اجتماعي گروه
ويژه دادگاه به بيان روزنامه مسئول مدير محتشميپور
.شد احضار روحانيت
گذشته روز تهران روحانيت ويژه دادسراي چهارم شعبه داديار
دليل به را بيان روزنامه مديرمسئول نامهاي ارسال با
دادگاه به ماه خرداد شنبه 31 روز براي شكايت مورد چهار
.است كرده احضار روحانيت ويژه
قوانين و حقوقي امور مديركل حفاناجا ، حقوقي كل اداره
جمهوري سيماي و صدا سازمان حقوقي امور مديركل ناجا ،
و تهران شهرداري هنري فرهنگي سازمان قائممقام اسلامي ،
.هستند محتشمي آقاي شاكيان جمله از حسينيان روحالله
بيان روزنامه انتشار طول در كه است باري دومين اين
.ميشود احضار روحانيت ويژه دادگاه به آن مديرمسئول
طولاني زندگي يك سوي به مطمئن راه 8
داشته طولاني زندگي و كنيم راحتي احساس ميتوانيم چگونه"
نفر به 200000 قريب سوءال ، اين به دادن پاسخ براي "باشيم؟
ملحق آمريكا در مايو مشهور درمانگاه به سال يك مدت ظرف
.شدند
برادران كه زماني آن درست شد ، عوض قرن كه زماني از
(Minesota) روچستر از كوچكي شهر در مايو شارلز و ويليام
نفر ميليون دو از بيش توسط كردند ، تاسيس را درمانگاه اين
تا گرفته مشهور هنرمندان و قانون مجريان و جمهور رئيس از
بازار و كوچه مردمان و كارمندان بازاريان ، و كشاورزان
از يك هر اگرچه.است گرفته قرار مراجعه و توجه مورد
توسط شده شناخته ناخوشي نوعي به مبتلا مراجعهكنندگان
اين بدانند ميخواستند "واقعا كه آنچه اما بودند ، علم
عمر و داشته بهتري احساس ميتوانند چگونه" كه بود
"كنند؟ طولانيتر
از من كه بود سوءالي اين "داديد؟ جوابي چه آنها به شما"
پرسيدم مايو كاركنان از اعم سرپرستي اعضاي از نفر ده
.(بوده سال درمانگاه 20 در آنان كاري تجربه متوسط)
از خيلي بود ، نفر هزاران از تحقيقاتي پايه بر آنها جواب
قدري به نيز زيادي عده ميكنند ، مراجعه سال به سال آنها
مانع ميتوانستند زودتر مراجعه با كه پريشانند و مضطرب
به نيزنياز خيليها ،"حقيقتا و باشند خود زودهنگام مرگ
براي اطبا كه را راههايي ذيل در حال.ندارند "ابدا آمدن
توصيه زمين در سلامتي با توءام طولاني روزهاي گذراندن
:ميخوانيم هم با كردهاند
مربوط خودمان به طولاني عمر يك "مهما كه بفهميم -1
.ميشود
كه داشت اظهار محيطي ، پزشكي بخش رئيس داگلاس ، پروس دكتر
.است وابسته افراد تك تك به عمر طول تصادفات ، استثناي به
غرب ، دنياي در كشندهها بيشترين حاضر قرن ابتداي در
سل ، آنفولانزا ، ذاتالريه ، جمله از ميكروبي ناخوشيهاي
همه طب ، علم ترقي مرحمت به حالا و بودند ديفتري و اسهال
.گرفتهاند زيادي فاصله خطر ليست از آنها
ميرهاي و مرگ از %بر 75 بالغ سرطان و شرايين تصلب
در نيز را ارقامي و آمريكا بالغين ميان رادر غيرتصادفي
از بيشتر هوشيار افراد نيز هنوز و.ميشود شامل بريتانيا
.كنند ممانعت افتادن ناخوشي دام به از ميتوانند اطبا
فكر به كمتر تا ميدهد اشتياق آنها به مطلب اين فهميدن
.كنند مراقبت خودشان از بهتر بتوانند و باشند مير و مرگ
.نگيريد ناديده را وناخوشي مرض آثار -2
و غفلت علت به كه افتادم خانمي ياد به ارتباط اين در
دكتر.گرديد مشخص دير خيلي او سرطاني غده كوتاهياش ،
ميتواند خانم يك:گفت زايمان -زنان متخصص مارسموساي
وسيع طور به را سرطاني غدد گونه اين توسط مرگ احتمال
مراجعه زودتر خانم آن اگر:افزود مرساي دكتر.دهد كاهش
.ميشد روبهرو موفقيتآميزي درمان با بود كرده
همين":افزود سرطاني غدد متخصص بيسل ، هنري دكتر ادامه در
در برآمدگي يك وجود متوجه ساله دختر 30 يك صبح ، امروز
كرده رشد كريكت بازي توپ يك اندازه به كه شد خود سينه
و شده شناخته اول رتبه تومور عنوان به سينه سرطان ".بود
اگر را عارضه اين به مبتلا نفر از 4 نفر ميتوانيم 3 ما
انتشار فرصت تومور اگر زيرا كنيم مداوا كنند مراجعه زود
ماندن زنده شانس و كرده نفوذ بغل زير لنفافي غدد به يابد
.ميدهد كاهش به 4 يك را
و مرض آثار به ندادن اهميت براي وسيعي توانايي مردم"
بخش رئيس برج ، كنت دكتر آقاي اظهارات از "دارند ناخوشي
:افزود ادامه در كه باليني ، طب پروفسور و دروني پزشكي
سينه تكراري دردهاي كه ديدهايم را مردماني اينجا ما همه
ميان در كسي با را آن كه آن بدون و كرده تحمل بارها را
ولي باشد قلبمان كه ميترسيديم ميگويند آنها.بگذارند
و سريع مراجعه اما.ميشديم اميدوار ميكرد ، رد كه وقتي
با توام زندگي مابين شدن قايل فرق يعني دكتر به موقع به
و باشد مبتلا ندارد وجود كه بيماري يك به اينكه از ترس
است ممكن كه ناخوشي آن از مراقبتي مناسب اقدام طرفي از
.باشد داشته وجود
.دهيد كاهش را خود وزن سال هر مداوم طور به -3
بيماران از عدهاي غلط تصور با ارتباط در داگلاس دكتر
اين بر اعتقادشان مركز اين به كنندگان مراجعه:شد متذكر
نيز آنها وزن افراد ، سن افزايش با است طبيعي كه است
.ميشود افزوده
:گفت ريزشناسي درون بخش رئيس گاستينوتا ، كيلفورد دكتر
شكم كه مكانيك ساله عضلهمند 35 مرد يك با امروز"
كه گفتم او به و كردم برخورد داشت چربي خاطر به گندهاي
:دهد انجام ميتواند كار دو
اينكه دومبرگرداند نرمال حالت به را خود وزن اينكه اول
.بكاهد وزنش از پوند نيم كه كند تلاش سال هر
.كنيد متوقف را كشيدن سيگار -4
بيشتر ميشناسند ، را دخانيات ازبقيه بيشتر كه پزشكاني
.متنفرند آن از نيز بقيه از
:بدانيد كه است جالب
اما ميكشيد روز در سيگار 40"سابقا كونولي دانيل دكتر
بيشتر و او بيماران ، روي بر آن فجيع اثرات ديدن با
كشيدن قلبشناسي دانش علمي هيات قسمت در همشاگرديهايش
.گذاشتند كنار را سيگار
انگيزه قلبي حمله از بعد "معمولا بيماران اكثر: گفت وي
داريم دوست پزشكان ما ولي ميكنند پيدا سيگار ترك براي
.ورزند مبادرت كار اين به ابتدا از آنها كه
و بوده شرايين تصلب در وي تخصص كه افزود جورجنز جان دكتر
است ايالت آن مشهور و بنام جراحان از كه دوستش به مدام
يك براي ميتوانم من كه كاري بيشترين كه داشته اظهار
منع سيگار كشيدن از را آنها كه است اين دهم انجام بيمار
تصلب درد از كه كرد بيماري به 159 اشاره "صراحتا وي.كنم
از كه ميبرند رنج بدن اصلي قسمتهاي در پيشرفته شرايين
به نيازي كردند ترك را سيگار كشيدن كه نفر تعداد 71 آن
ادامه به تمايل كه نفري از 88 اما نداشته عضوي كردن قطع
دست از را عضوي ميبايست نفر دارند ، 10 سيگار دركشيدن
.بدهند
سرطان به مبتلايان از نفر صدها كه كسي كار ، ديويد دكتر
.دارد تنفر سيگار از مصمم ارادهاي با كرده درمان را ريه
ريه سلامتي براي اسباب مخاطرهآميزترين از را سيگار وي
فرد هر كه است كاري سيگار نكشيدن كه افزود وي.ميداند
.كند دفاع خود عمر طول و سلامتي از تا دهد انجام ميتواند
اعلام غيرقانوني هرگز دخانيات كه گفت بيماران به وي
در خودتان از تنهايي به ميتوانيد شما ولي شد نخواهد
.كنيد حفاظت آن مرگبار آثار برابر
باشيد الكل مصرف مراقب -5
چگونه كه نميدانند افراد بيشتر كه گفت گاستينوا دكتر
زيادي موارد در.ميكشاند مرگ سوي به را شخص "سريعا الكل
يك كبدي تشنجهاي ايجاد "نهايتا و كبد در چربي تجمع به
مشروب.است زودهنگام ميرهاي و مرگ از جلوگيري قابل علت
ميتواند كبد كه نشود مسئله اين متوجه است ممكن خوار
افتاده كار از و ضعيف و ببيند خسارت طولاني زمان درمدت
.بشود
.كنيد نرمش برنامه با و مرتب طور به -6
تحت بيماران از معدودي تعداد بار يك:گفت داگلاس دكتر
به عمل اين حالا كه صورتي در گرفتند قرار بدني تمرين چند
خويشاند سلامتي خواهان كه كساني براي بايد يك صورت
به را رگها واكنشي عضلههاي همراه به چربي.است درآمده
ميشود هدايت قلب سمت به خون نيرو اين با و ميفشارند هم
سبك چرخشي بهسيستم آن كردن پمپ طريق از بارشرا خون سپس
.ميكند
لازم ورزش چقدر روز شبانه طول در كه است اين سوءال حال
است؟
مايو ، درمانگاه توانبخشي حوزه رئيس اريكسون ، دونالد دكتر
نرمش و ورزش كه كرد اعلام سرانگشتي محاسبه يك با
پزشكان اغلب.بيايد كم شخص نفس كه باشد حدي تا ميبايست
.ميكنند توصيه را كردن شنا و دويدن آهسته و رفتن راه
و يافته افزايش قلب و نبض تپش ميزان كردن تمرين بامرتب
.است نفس كمي آن نتيجه
باشيد بين خوش -7
انسان يك.است سلامتي باعث شادي فيزيولوژي علم با مطابق
.ميبرد رنج متابوليكياش فرايندهاي كندي از غمزده
اراده با ميتوانيد شما:كه كرد اخطار دورن دكترهيج
رگهاي ميبايست حالت اين در.كنيد مريض را خويشتن خودتان
و مهم قلبي حملات مانند نيستند سرشما در فقط كه را عصبي
داراي عصبي سيستم كه ميدانيم ما همه.كرد تلقي موءثر
مسئوليتهاي مانند استرسهايي كه قلب همانند است وظايفي
تاثير آنان روي بر بيهوده و عبث نگرانيهاي و اضافي
.گذارند
مشابهي مشكلات داراي ما بيماران:افزود ادامه در وي
كه يافت ميتوان را آنها از مشخصي تعداد هنوز و هستند
و مشكلات با مثبت برخورد طرز از زيرا ميميرند جوان
كه است ذكر به لازم.هستند مضيقه در روزمرهشان مسائل
از بياغراق مايو درمانگاه همين دكترهاي از يكي دوست
.مرد بيجهت ترس و هراس
.برويد تعطيلات به -8
زندگي از و كرده خلاص روزانه تلاش و تقلا از را خودتان
.ببريد لذت
شما چشم در بيماران از خيلي كه گفت ميري جورجونز دكتر
اين بروند تعطيلات به نميتوانند ميگويند و شده خيره
را كارگري ميتواند كشاورز فقيرترين:زيرا است مسخره
به او كه هفتهاي يك زمان مدت در را او كار كه كند پيدا
.بدهد انجام رفته ماهيگيري
معقول ميبايست تعطيلات كه كرد اخطار برج دكتر علاوه به
زدن اردو هفته يك بعضيها برايباشد شده برنامهريزي و
اما نميشود تلقي استراحت وحشي جنگلهاي در خانواده با
.ناميد كابوس را آن ميتوان
و روزمره عادي فعاليتهاي از خلاصشدن فقط اخير مورد در
.ميشود واقع مثمرثمر باشد لذتبخش كه كاري دادن انجام
كه دنيا والارتبه پزشكان بعضي از بودند توصيههايي اينها
ظرفيت راحتي به ميتواند آنها نظريات از كردن پيروي
.كند تمديد سال تا 30 مدت 10 به را عمرمان
خودمان به "قويا مان سلامتي مسئوليت پيشامدي ، هر از قبل"
".ميشود مربوط
دايجست ريدرز:منبع
كلارك بليك:نوشته
اسكوئيان مهبدرضا:ترجمه
ميگويند؟ دروغ كودكان چرا
ديگران توجه جلب براي طولاني داستاني كودكان است ممكن
عنوان به دروغهايي چنين.است نادرست "ظاهرا كه بگويند
.گيرد قرار توجه مورد بايد احساسات پاكي از نشانهاي
يافتن در آنها به بايد شوند تنبيه كه اين جاي به كودكان
خواهشهايشانبراي به پاسخ براي ديگري مناسب راههاي
كه چراميگويند دروغ كودكان گاهي.شود كمك حقيقت شناخت
كودكان گاهي.ميكنند دروغ گفتن به وادار را ، آنها والدين
ميكنند مجبور را آنها والدين اينكه براي ميگويند ، دروغ
ممكن كودكان كه حالي در دهند ، جواب سوءالشان به "سريعا كه
جوابهاي باشند داشته كردن فكر براي كافي زمان اگر است ،
دروغ "عمدا خود از دفاع براي كودكان گاهي.دهند صادقانه
شود سوءال كودك از اگر ميشكند ، ظرفي كه هنگاميميگويند
از تجربهاي كودك اگر نه ، يا است كرده را كار اين او كه
شد خواهد تنبيه بگويد را حقيقت اگر كه باشد داشته گذشته
.گفت خواهد دروغ او صورت اين در
والدين غلط روشهاي با گناه بيشترين موارد گونه اين در
از دفاع اغلب.ميكنند راهنمايي را كودكان آن با كه است
دروغ كودكان.است گفتن دروغ براي انگيزه اصليترين خود
اغلب آنها.كنند حفظ ديگران مقابل در خودرا تا ميگويند
.ميدانند مقصر ظرف شكستن براي را خود برادر يا خواهر
برادر يا خواهر از انتقام گرفتن براي تلاشي دروغ شايد
كودك با است ممكن آنها كه ناخوشايند كارهاي بعضي براي
فرار به تمايل نوجوانان بين در.باشد باشند ، داده انجام
هميشه اتفاقات كردن انكار با ناخوشايند موقعيتهاي از
.دارد وجود
به ميكنند سعي و ميگويند دروغ اتفاقات مورد در آنها
بزرگسالان گاهياست نبوده طور اين كه دهند جلوه گونهاي
خود از مشابهي رفتارهاي بد بسيار خبرهاي دريافت هنگام
كودكان شايد عاطفي ، فشارهاي تحت زماني.ميدهند نشان
حرفشان كه كنند متقاعد را خودشان "لحظهاي براي حداقل"
.ميپندارند دروغ را آن بزرگسالان گرچه است ، درست
كودكان مشابه نادرست ، جملات والدين وقتي حال ، هر به
يك نه ميپندارند معقولانه را سخن آن آنها ميگويند ،
.دروغ
قاضيسعيدي مژگان:مترجم
سايكولوژي: كتاب از شده گرفته
باشيد؟ راست رو خود با ميتوانيد چگونه
فرد يك كه دارند اعتقاد هميشه من بزرگ مادر و بزرگ پدر
ديوار روي.نه يا است صادق خود با زندگي در يا
وجود تابلو صورت به حكيمانهاي كلام آنها ، اتاقنشيمن
ميماند مزرعهاي مانند زندگي":است چنين آن معني كه دارد
برميدارم ، قدم كه جا هر.است نشسته برف آن روي تازه كه
كردهاند درك طبيعي طور به آنها."ميشود مشخص قدمهايم
سبب آن رعايت كه الگويي يا معيار داشتن يعني كمال كه
.نشود گذاشته پا زير اخلاقي اصول شرايطي هيچ تحت ميشود
. انساني رفتار درباره قضاوت براي دروني است معياري كمال
روز روزبه و رفته ياد از روزها اين صفت اين متاسفانه
و است جامعهاي هر اساس و پايه صفت اينميشود كميابتر
.باشد داشته وجود ما درون در بايد كه است صفتي
آنرا كه مهم اصل سه به پايبندي زندگي در معيار بهترين
.است ناميدهاند ، كمالجويي مثلث
عدول خود ارزشهاي از سختيها با مقابله هنگام در *
.نكنيد
اتاق پرستار يك روزكاري اولين از حكايت كه است داستاني
شغلي بود توانسته مدتها از پس كه خانم اين.ميكند عمل
و عمل اتاق لوازم از مراقبت مسئوليت كند ، پيدا خود براي
جراحي عمل از پس.داشت عهده عملبه طول در آنها شمارش
شكم داخل از باند تكه شما 11 دكتر آقاي:گفت جراح به او
باند تكه از 12 ما كه صورتي در.آوردهايد بيرون بيمار
.كرديم استفاده
من 12:گفت ميزد ، بخيه را بيمار شكم كه حالي در دكتر
من دكتر ولي:گفت اصرار با پرستار.آوردم بيرون را باند
آن زدن بخيه از قبل بايد شما ميبينم باند تكه فقط 11
كه حالي دكتردربياوريد بيرون را باندباقيمانده تكه
بودبرميداشت ، افتاده زمين روي كه باندي روي از را پايش
باش مطمئن و هستي دقيق بسيار كارت در شما:گفت لبخندي با
موفق ديگر بيمارستانهاي در هم و بيمارستان اين در هم
.بود خواهي
شما با حق و است برحق و درست كاري كه هستيد مطمئن وقتي
.نگيريد قرار تاثير تحت و نكنيد عدول خود موضع از است ،
احترام هستند ، شايسته كه اندازهاي به ديگران به هميشه *
.بگذاريد
از يا و دارند بهتري انديشه و تفكر كه كساني از هرگز
از يكي بنيانگذار.باشيد نداشته ابايي باهوشترند ، شما
خود مديران به چنين را نكته اين تبليغاتي سازمانهاي
عروسك حاوي 5 كه را بزرگ عروسك يك او.ميكرد يادآوري
داخل او پيام.فرستاد مديران از يك هر براي بود كوچكتر
با ما از يك هر اگر":مضمون اين با بود عروسك كوچكترين
كوچكي موءسسه به كنيم كار هستند كوچكتر ما از كه افرادي
استخدام را افرادي كدام هر اگر اما.شد خواهيم تبديل
بزرگتر عبارتي به يا و آگاهتر و داناتر ما از كه كنيم
".شد خواهيم تبديل عظيمي موءسسه به هستند ،
و مصمم آگاه ، افراد توانست موءسسه او ، ارسالي پيام درك با
و توانايي با مناسب امكانات و گرفته كار به را دقيق
موءسسه اين اكنون.دهد قرار دراختيارشان آنها شخصيت
.است تبليغاتي فيلمهاي سازنده شركت بزرگترين
.هستيد كه بدانيد و باشيد صادق خود با *
هستند ، انساني طبيعي و اصيل ارزشهاي فاقد كه افرادي
عوامل به باشند داشته خود به نسبت خوبي احساس اينكه براي
حاضرند و هستند متكي آراسته ظاهر و مقام مانند بيروني
اين به و دهند انجام كاري هر اجتماعي وجهه اين حفظ براي
ارزشهاي خلق و روحي اعتلاي و دروني رشد براي ترتيب
.نمود خواهند ناچيزي تلاش انساني
درگير را خود هرگز.باشيد خودتان كنيد سعي بنابراين
عاقلانه زندگي با.نكنيد نيست ، مطلوب شما براي كه مسائلي
.شويد روبهرو واقعيتها با و كنيد برخورد
و هستند جويي كمال مهم اجزاي آگاه ، ضمير و خود به احترام
.است ديگران با شما مردمي و عميق ارتباط اساس و پايه
را آن بودن درست خاطر به شما كه آنچه يعني انساني كمال
سياسي و اجتماعي نظر از اينكه خاطر به نه ميدهيد انجام
انساني كمال واصول برپايه كه زندگي يك.است صحيح "فعلا
قرار افتاده پا پيش مسائل تاثير تحت هرگز شده ، بنا
اين.رسيد خواهد واقعي پيروزي به روزي "حتما و نميگيرد
آنكه بدون ميكند ، راهنمايي روشن آينده بسوي را شما روش
تاكنون كه را آنچه و برگرديد عقب به باشيد داشته نياز
.كنيد كنترل دوباره.دادهايد انجام
پيروزبخت معصومه:مترجم /وتيلي دنيس:از
باقي عمادالدين دادگاه جلسه آخرين در
قانون خلاف مطبوعات تعطيلي :شد مطرح
بودهاست
عضو باقي عمادالدين دادگاه جلسه هفتمين :اجتماعي گروه
دقيقه و 45 ساعت 9 فتح توقيفشده روزنامه سردبيري شوراي
درشعبه 1410 مرتضوي سعيد قاضي رياست به سهشنبه روز
.كاركرد به آغاز تهران عمومي دادگاه
دادگاه محل به اوين زندان از جلسه در شركت براي باقي
.آمدهبود
ادامه به جلسه اين در:گفت هفتم جلسه آغاز در مرتضوي
مدعيالعموم ، عنوان به تهران ، استان دادگستري شكايترئيس
.ميشود باقيرسيدگي عمادالدين عليه
درباره قبلي جلسات در شده مطرح مطالب به اشاره با مرتضوي
مراجع از اينباره در:گفت خميني مرحومحاجاحمد فوت
شده واصل نيز پاسخاستعلامها و شده استعلام اشاره مورد
.است
توسط ايشان از مطالبي نقل مورد در نيازي آقاي جوابيه وي
را حاجاحمد فوت در اطلاعاتي محفل دخالت مورد در باقي
نامهشماره 79/1410/6 به بازگشت:كرد قرائت شرح بهاين
بر مبني باقي عمادالدين آقاي ادعاي مورخ 10/3/79 ،
سيدحسن والمسلمين حجتالاسلام جناب به اينكهاينجانب
اطلاعاتي محفل بوسيله ابويشما مرحوم كه گفتهام خميني
.ندارد صحت رسيدهاست ، بهقتل
است اين مطلب واقعيت:است گفته پاسخ اين ادامه در نيازي
فوت بودن مشكوك بر مبني شايعاتي بهدنبالانتشار كه
عوامل داشتن دست واحتمال (ره)امام حضرت يادگار مرحوم
ضمنابراز ايشان فرزند قضيه ، اين در زنجيرهاي قتلهاي
دارد هم مبنايي شايعات اين آيا بدانند بودند مايل نگراني
خير؟ يا
در ايشان با خواست و گرفت تماس من با مسئولان از يكي و
.صحبتكنم مورد اين
و شد تشكيل جلسهاي:آوردهاست همچنين خود پاسخ در نيازي
شده منتشر زمينه اين در شايعاتي گفتم ، بهايشان اينجانب
در كه زاده نوري قول از را اينقضيه نيز الوطن مجله و
از هم مطالبي و كردهاست نقل ميبرد بهسر كشور از خارج
و بررسيدارد به نياز كه شدهاست نقل متهمان از برخي قول
.باشد درست نميتواند عليالاصول
آقا حاجسيدحسن با گفتوگو ادامه در و درپاسخ نيازي
شخصا اينجانب متهمان ، از برخي ادعاي مورد در:است افزوده
شده معلوم و رسيده اثبات آنبه بودن دروغ و كردم تحقيق
را اينمطلب بازجوكننده و تحقيقات انحراف جهت متهم كه
.است كرده اظهار
استعلام:داشت اظهار پاسخ اين قرائت از پس مرتضوي قاضي
حضرت آثار نشر و تنظيم موءسسه رئيس حميدانصاري از مشابهي
هيچ تاكنون داشته ، ايشاناظهار كه شده انجام (ره)امام
.دادگاهندارد جلسه در باقي آقاي صحبتهاي از اطلاعي
صحبتهاي موضوع خواستار انصاري آقاي:افزود دادگاه رئيس
.دهد ارائه را لازم پاسخ تا باقيشد آقاي
خواست مدعيالعموم نماينده شريفي آقاي از سپس وي
.كند مطرح را باقي عليهعمادالدين خود شكايتهاي
نشر به باقي كردن متهم با مدعيالعموم نماينده شريفي
احكام بردن سئوال زير و عمومي تشويشاذهان و اكاذيب
تقاضاي دادگاه كشوراز قانوني نهادهاي به افترا و اسلام
.كرد وي مورد در مجازات اشد اعمال
وي به خطاب دادگاه رئيس و گرفت قرار جايگاه در باقي سپس
صراحت نيزبه وي و كرديم استعلام نيازي آقاي از ما:گفت
.كرد تكذيب را شما مطالب
ميكنم ، تكذيب را نيازي آقاي مطالب هم من:گفت باقي
كه درحالي كند تكذيب را موضوع اين چطورميتواند ، ايشان
هم هنوز و شده آزاد اعلامكرده ، را موضوع اين كه متهمي
.ميكند مطرح را ادعا اين
معلوم نيازي آقاي اظهارات بودن كذب روزي:افزود باقي
ثبت موضوع اين ميخواستم كه بود اين من وهدف شد خواهد
.شود
سيدحسن آقاي خدمت را گذشته جلسه نوار شما:گفت باقي
.شود مشخص موضوع تا بفرستيد آقايانصاري و خميني
نيازي آقاي چون نيست ، نيازي كار بهاين:گفت مرتضوي
.است كرده راتكذيب آن "كتبا
كذب نيازي آقاي اظهارات كه دارم شواهدي من:گفت باقي
.است
وي و كردهايد استناد نيازي آقاي به شما:گفت مرتضوي
.است كرده راتكذيب موضوع اين قويا
اظهارات با شده آزاد كه متهمي اظهارات مقايسه: گفت باقي
.ميكند مشخص را نيازيموضوع آقاي
اگر:گفت و كرد قرائت را انصاري آقاي نامه سپس مرتضوي
به نامه اين در ميكرد ، تاييد را شما انصاريمطالب آقاي
.ميكرد اشاره آن
قبول قابل دادگاه براي كتبي استناد:گفت باقي به سپس وي
.دهيد ارائه كتبي گواهي شمابايد و است
تاييد مرا اظهارات نيازي آقاي نامه از بخشي:گفت باقي
داشته ملاقاتي آقا سيدحسن با وي كه گفتهام من ميكند ،
گرفته صورت ملاقات كهاين گفته نامه اين در نيز ايشان كه
بودم راگفته زنجيرهاي قتلهاي متهمان اعتراف مساله من و
بر نامه اين و است كرده اشاره موضوع اين به نيز وي كه
.است گذاشته صحه من موضوعمقاله
گرفتهايم ، زمينه اين در را شما دفاعيات:گفت مرتضوي
مدعيالعموم شكايت خصوص در و كرده تمام موضوعرا اين لذا
.كنيد دفاع
وزارت توسط "قبلا شكايات اين از بسياري:گفت باقي
را خود شكايات آنان كه هنگامي بوداما شده مطرح اطلاعات
اينها كه آمد حيفش مدعيالعموم دادند ، فقرهكاهش چهار به
.نكند مطرح دادگاه در را
مالكيت قاعده درباره وي ديدگاه اينكه بر تاكيد با وي
شود تلقي مجرمانه هم اينها اگر:گفت بودهاست علمي ديدي
.كنيم تعطيل مقالهنويسيرا و علمي كار بايد
آن در و بود سخنراني يك چكيده مقالهام:گفت ادامه در وي
چندسال در كه غيرخودي و خودي مقوله كه شدهاست تاكيد
حقوقي مبناي و است رويكردسياسي يك ميشود مطرح اخير
.ندارد
حكم يك حقوقي منظر در بحث اين كه گفتهام من:افزود وي
بعضيها زيرا ديگر ، حكمي ديدگاهايدئولوژي از و دارد
تقسيمبنديهايحقوقي در را ايدئولوژيك تقسيمبنديهاي
نشان را خود استصوابي درنظارت نتيجهاش كه ميدهند دخالت
و خودي كه بگويم ميخواستم دو اين تفكيك منبا ميدهد ،
.حقوقينداريم غيرخودي
تشخيص مرجع ديد بايد كه كرد تاكيد ادامه در باقي
صورتي در تنها زيرا چيست؟ يكنوشته ، بودن زيانآور
درباره پيمايشي ياتحقيقي كه كرد قطعي نظر اظهار ميتوان
آن وجدانعمومي بهعنوان منصفه هيات يا و شود انجام آن
.دهد تشخيص مضر را
من ، نظر به:گفت استصوابي نظارت مقاله درخصوص باقي
طلبان اصلاح چون نيست ، جرم استصوابي ، بانظارت مخالفت
.كردهاند اعلام را نظارتاستصوابي با خود مخالفت بارها
است اكثريت جناح موضع بلكه نيست من موضع اين:افزود باقي
حتي و موافقند استصوابي نظارت اقليتيبا جناح تنها و
استصوابي نظارت مورد در را خود نظر رهبري مقام كه زماني
را خود مخالف نظر صراحت به كروبي آقاي كردند ، اعلام
.كرد اعلام
مصوبهاي ارديبهشت 1377 در پنجم مجلس:داشت اظهار باقي
و محكوميت كه نامزدهايي به آن براساس كردو تصويب را
و شد داده شدن ، نامزد حقوقو استيفاي حق دارند ، مجرميت
دليل بهاين و است تضاد در استصوابي نظارت با مصوبه اين
.نيست جرم استصوابي نظارت با مخالفت
بايد است ، جرم استصوابي نظارت با مخالفت اگر:گفت باقي
.شوند محاكمه مسئولان و مردم بسيارياز
شكايت مورد كه مطبوعات قتل بحث به ادامه در وي
از مطبوعات قتل:گفت و كرد شدهاشاره واقع مدعيالعموم
.است فاجعهآميزتر مردم قتل
كشور قانوني و رسمي نهادهاي همانند مطبوعات:افزود باقي
مطبوعات قتل من تعبير به نهادها اين كردن وتعطيل هستند
.است
را مطبوعات بر نظارت هيات و دادگاه قانون ، :گفت مرتضوي
بنابراين است كرده مطبوعاتي تخلفات با بهبرخورد مكلف
.است مطبوعاتمخالف قانون با شما سخن
خلاف مطبوعات تعطيلي ميگويم من نهخير ، :گفت باقي
.است بوده قانون
اظهار روزنامه ، چند تعطيلي چگونگي به اشاره با مرتضوي
ميدانيد قضايي مراجع و قانون از فراتر را شماخود:داشت
بوده ، قانون خلاف اينروزنامهها تعطيلي ميگوييد اگر و
.است اهانت قضايي مراجع اين به نسبت
بسياري موضع مطبوعات ، تعطيلي قبال در من موضع:گفت باقي
.است وحقوقدانان احزاب از
كه ميگويم و ميدانم نهاد يك را مطبوعات من:افزود وي
نهادهاي بايد كنند ، تعطيل تخلفي لحاظ رابه مطبوعات اگر
يك خاطر به است ، نهاد يك نيزكه را قضاييه قوه چون ديگري
قوه شاهروديرئيس آقاي كه درحالي كنند تعطيل خلاف ،
.گرفتهام تحويل ويرانهاي يك من كه بود گفته قضاييه
با كشورند ، قانوني نهادهاي كه مطبوعاتي قتل در:گفت باقي
.شدهاند تعطيل حقوقي شكل در ولي انگيزههايسياسي ،
.بفرمائيد را صحبتهايتان دفاع آخرين بهعنوان: گفت قاضي
جلسه هفت نوار كلا كه اينست من دفاع آخرين:گفت باقي
دفاع آخرين خود وكيل با بتوانم تا پيادهشود بايد دادگاه
.كنم ارائه را
.است نشده بيني پيش درقانون تقاضا اينطور: گفت قاضي
جايگاه ارتقاي بر نگاران روزنامه تاكيد
صلاحيت تعيين مرجع عنوان به صنفي انجمن
حرفهاي
بر صنفي انجمن عملكرد بررسي نقدو جلسه در روزنامهنگاران
تعيين عنوانمرجع به انجمن اين جايگاه ارتقاء ضرورت
كردند تاكيد حرفهاي صلاحيت
روزنامهنگاران صنفي انجمن عملكرد نقدوبررسي جلسه در
شد مطرح
صنفي انجمن عملكرد نقدوبررسي آزاد تريبون :اجتماعي گروه
.شد برگزار انجمن اين محل در ديروز روزنامهنگاران
اعضاي و روزنامهنگاران حضور با كه آزاد تريبون اين در
خواستار روزنامهنگاران شد برگزار انجمن مديره هيات
و صنفي انجمن بين واسطه بعنوان تحريريه شوراهاي تشكيل
.شدند روزنامهها بدنه
انجمن تشكيلاتي ساختار:گفت زمينه اين در زيدآبادي احمد
بدنه و هياتمديره از و است نامشخص روزنامهنگاران صنفي
شوراهاي تشكيل افزود وي.است شده تشكيل مطبوعات تودهاي
كامل را تشكيلاتي ساختار هرم ميتواند مطبوعات تحريري
.كند
شورايي تشكيل خواستار جلسه اين بعدي سخنران متقيم رامين
اگر:گفت و شد روزنامهنگاري حرفهاي اخلاق شوراي نام به
را روزنامهنگاران حرفهاي ايرادات و شود تشكيل شورا اين
روزنامهنگاران خود اين ديگران قضاوت از قبل كند مشخص
افزايش را حرفه اين شان اين و ميكنند قضاوت كه هستند
.ميشود حرفهاي استقلال باعث و ميدهد
شوراهاي تشكيل:گفت آزاد تريبون اين در نيز شهيدي هنگامه
شغلي امنيت از روزنامهنگاران تا ميشود باعث تحريريه
.شوند برخوردار بيشتري
پيگير تا شود تشكيل هياتي تا خواست انجمن از همچنين وي
.باشد توقيفشده نشريات وضعيت
عدم صنف مشكلات از يكي:گفت جلسه اين در نيز بيات فريبرز
هويت ايجاد براي انجمن و است صنفي هويت ايجاد در موفقيت
.است نكرده زيادي تلاش صنفي
انجمن بايد كلان سطح در صنفي هويت توقيف براي:گفت وي
صلاحيت تعيين مرجع يك بعنوان و دهد ارتقا را خود جايگاه
.شود تبديل حرفهاي
اين دلايل از را روزنامهاي درون مسايل به توجه عدم بيات
بيروني مشكلات دليل به امر اين شايد:افزود و دانست امر
تحريريه شوراهاي تشكيل اما است روزنامهنگاران بر تحميلي
اين حدي تا ميتواند صنف اعضاي بين عاطفي روابط ايجاد و
.كند برطرف را مشكل
فراكسيون تشكيل خواستار جلسه اين در نيز روستايي فرزانه
توجه با جديد اساسنامه تدوين و مجلس در روزنامهنگاران
.شد روز شرايط به
استقلال كه باشد حدي در بايد صنف:گفت نيز نوروزي كامبيز
.نباشد بيروني عوامل به متكي و كند حفظ را خود
كار:گفت انجمن رئيس مزروعي رجبعلي جلسه اين پايان در
نيست موفق خيلي باشد نداشته ملموس و مشترك منافع تا صنفي
اقدامات از يكي و ميگيرد شكل بلندمدت در هم مسئله اين و
.باشد امر اين بايد انجمن
اجلاس روز اولين در كشور نمايندگان 188
سياسي اراده :كردند تاكيد "زنان 2000"
است زنان حقوق كننده تضمين تنها دولتها
عمومي مجمع ويژه اجلاس از روز نخستين در :اجتماعي گروه
جهان كشور نمايندگان 32 زنان 2000 ، عنوان با ملل سازمان
.كردند تشريح زنان حقوق درباره را متبوعشان كشور مواضع
نمايندگان 188 از تن هزار ده ملل سازمان زنان اجلاس در
طي 5 و دارند شركت دولتي غير سازمان و 1250 جهان كشور
در زن حقوق ارتقاي برنامههاي ارزيابي به خود جلسات روز
.پرداخت خواهند مختلف كشورهاي
بررسي به همچنين خود جلسات در كننده شركت نمايندگان
اجلاس مادهاي سندكاري 12 اجراي زمينه در كه پيشرفتهايي
.پرداخت خواهند است گرفته صورت پكن در زنان
:گفت خود افتتاحيه سخنان در ملل سازمان دبيركل كوفيعنان
گذشته ، پكن در زنان اجلاس برگزاري از كه سالي طي 5
حاصل جهاني سطح در زنان حقوق احقاق جهت در پيشرفتهايي
.داريم روي پيش در زيادي بسيار كار هنوز ولي شده
در بتوانند تا بياموزند را روز دانش بايد زنان:گفت عنان
.كنند ايفا را خود نقش جهاني اقتصاد
كشورها برخي نمايندگان زنان 2000 ، اجلاس نشست نخستين در
و كردند تشريح جهان كنوني وضعيت درباره را خود ديدگاههاي
مطرح را پيشنهادهايي آينده در زنان وضعيت بهبود براي
.نمودند
:گفت گامبيا جمهوري زنان نماينده "نجاي ايساتو" خانم
براي جهاني جامعه در اساسي گامي هنوز زياد سخنان عليرغم
.است نشده برداشته مشيها خط و مصوبات اجراي
به نسبت را خود پيش از بيش دولتها:كرد پيشنهاد وي
لازم منابع و بدانند متعهد پكن اجلاس در شده تعيين اهداف
.دهند اختصاص منظور اين براي را
و تصميم:گفت ژاپن هيات رئيس "ايوائو سوميكو" دكتر خانم
.است زنان حقوق كننده تضمين تنها دولتها قوي سياسي اراده
ايجاد در زنان:گفت چين نمايندگي هيات رئيس "وويي" خانم
.داشتهاند بسزايي نقش اجتماعي تحولات و بشري تمدن
نه آنان حقوق تساوي تحقق و جهان در زنان موقعيت ارتقاي
توسعه و صلح به است خدمتي بلكه زنان منافع جهت در تنها
صلح و بود خواهد بيمعنا توسعه زنان مشاركت بدون جهاني ،
.داشت نخواهيم پايدار
جنوبي افريقاي هيات رئيس "موكلتي فريزر جرالدين" خانم
و است قبول قابل غير حد در جهان در فقر ميزان:گفت نيز
زندگي روزانه درآمد دلار دو با جهان جمعيت از نيمي
و زنان كمك به عاجل تدابيري اتخاذ با بايد.ميكنند
.شتافت ميكنند زندگي فقر در جهان در كه دختراني
سخنگوي "اكهارد فرد" زنان 2000 اجلاس روز اولين حاشيه در
غير گروههاي اعضاي دسترسي عدم موضوع:گفت ملل سازمان
.است پيگيري قابل زنان اجلاس به ايران دولتي
|