بيروني ابوريحان بينش و روش
كهن افشار جواد *
ابوريحان بينش و فكري روشن درباره زير مقاله : اشاره
ارزشمند كتب با كتابخانهاي و نظري نگاه براساس بيروني
كه معتقدند محققين از برخي.است اسلامي دنياي عالم اين
.ميكند تبعيت دقيق ميداني روش يك از بيروني ماللهند اثر
ديني آموزههاي براساس علم ، به بيروني مبنايي رويكرد
كه چيز هر خود ، ديني خلوص حفظ براي بيروني ميگيرد ، صورت
ديني مييابد ، الهي عام و خاص قانونمنديهاي آيينه در
قرن اجتماعي -ديني مصلحين ميان در تفكر اين مينامد ،
ابتدا بخش ، سه در زير مقاله.است مطرح معاصرنيز
و الباقيه آثار كتاب سپس ،"ماللهند تحقيق" كتاب درباره
.ميپردازد بحث به بيروني روش و بينش خاص بهطور
انديشه گروه *
بيروني ، ابوريحان به مشهور خوارزمي ، احمد محمدبن ابوريحان
شمال در كاث شهر "بيرون" در م 973/ق.-ه سال 362 در
آريايي سلسلههاي همعصر او.گشود جهان به ديده خوارزم
و آلزياد ايراني سلسلههاي و خوارزمشاهيان و سامانيان
شهر در م ، 1050/ق.-سال 440ه در كه او.است بوده آلبويه
روايتي ، به خود ، ساله حيات 78 طول در يافت ، وفات غزنه
.(اذكائي ، 1374 ، 10).است بوده اثر آورنده 185 پديد
كتاب در ،"ماللهند تحقيق" ارج پر كتاب بر علاوه ابوريحان
مختلف جوامع فرهنگي مسائل به نيز ، خويش "الباقيه آثار"
ميتوان اثر ، دو اين خلال از كه بهطوري است ، پرداخته
جا كه نكتهاي.دريافت را او اجتماعي انديشه شالودههاي
كه است آن گيرد قرار نظر مطمح اثر دو اين بررسي در دارد
او ، بينش و روش از بعدي گزاف ، به مبادا تا بود مراقب بايد
به.شود تلقي يكسان معاصر و مدرن انديشه از جنبهاي با
هستي بنيادين تفاوتهاي متوجه همواره بايد ديگر عبارت
را فوق نكته.بود جديد دنياي و قديم دنياي ميان شناختي
:كرد بيان زير بند سه در بيشتر ، بسط با ميتوان
متفكران درباره كه مقالاتي و كتابها اكثر مشترك فعل (1
آثار و آرا از همدلانه قرائت نوعي ميشود ، نوشته گذشته
معاصر زمانه در رايج دريافتهاي با متناسب متفكران ، اين
ميخورد چشم به نقدي كمتر آثار ، اين در.ميدهند بهدست
به بررسي ، مورد شخصيت انديشههاي و آرا بازسازي اغلب ، و
با نقصان ، يا كاستي نوع هر فاقد كه ميگيرد صورت طريقي
.شود جلوهگر فلسفي و علمي امروزين معيارهاي به توجه
اين از واقعي تصويري ارائه جاي به بررسيها اين اكثر
عصري چارچوبهاي در آنها قراردادن مستلزم كه انديشمندان ،
از گفتهاي و نكتهاي تا برآنند ميزيند ، آن در كه است
.سازند منطبق حاضر زمانه در مقبول معياري بر را آنان
بهطور را دانش تاريخ و معرفتي گذشته رهيافتي ، چنين
.ميكند تصوير مخدوش
"الزاما و ميآيد سخن به پرسشگر برابر در (Text) متن (2
حساب به متن خالق و موءلف سخن "صرفا نبايد ميگويد آنچه
از.شود لحاظ بايد نيز متن خواننده و پرسشگر سهم كه آيد ،
در آيا كه گفت پاسخ اساسي پرسش اين به بايد منظر اين
رهيافت رشد و پيدايش امكان قديم دوران (Contex) زمينه
اين طرح) است؟ داشته وجود (Scientific approach) علمي
به آنكه بدون برخي كه مييابد ضرورت آنجا از اساسي سوءال
انديشمندان فعاليتهاي و پژوهشها دهند ، پاسخ پرسشي ، چنين
علمي اصول بر منطبق "كاملا را ، ابوريحان جمله از قديمي ،
شناختي معرفت پرسشهاي به پاسخ.(نمودهاند تلقي حاضر سده
از صائبتر قرائت به دستيابي اساسي شرط فوق ، پرسش مشابه
دنياي دانش ميان معرفتي گسستي به قائل اگر.قدماست آثار
نظرات تطبيق ،(فرض به) باشيم جديد عالم علم و قديم
حساب به توهم نوعي گسست ، سوي دو در واقع انديشمندان
مختلف ، متون بازخواني و بررسي در بايد فيالجمله ، .ميآيد
.بپردازيم متن از خود انتظارات تنقيح به ابتدا
ديگر و بالاخص ابوريحان ، اجتماعي نظرات بررسي در (3
در كه داشت ياد به بايد بالاعم ، گذشته ، اجتماعي متفكران
علوم همه است شامل حكمت علم" ميشده ، اظهار كه زمانهاي
"جامد" موضوع به پرداختن "اصولا ،(اذكائي ، 1374 ، 20) "را
آگاهانه ، امري آنكه از بيش اجتماعي ، سنن و احوال و
زمانه رايج برداشت سر از عملي باشد ، بوده علمي و روشمند
رها نپرداخته ، را "وجود" از حوزهاي هيچ كه است بوده
و محسوس جهان دو هر اسرار داننده ،"عالم" و نميكرده
كه است ميرفته انتظار او از و است ميشده شمرده نامحسوس
.بپردازد مطالعه به مختلف حوزههاي در
محدود دامنه چيز ، هر از بيش كه داشت ياد به بايد البته
شناخت حوزه در كار تقسيم فقدان و روزگار دانش
فراهم را بلندپروازيهايي چنين امكان (تخصصگرايي)
معادل نبايد را قديم دنياي در تبحر لذا.است ميكرده
به نبايد را لفظي اشتراكات و دانست جديد دنياي در تخصص
.داد پيوند معنايي ارزيهاي هم
"ماللهند تحقيق" كتاب درباره -الف
تا سالهاي 408 بين) هند به خود متعدد سفرهاي طي ابوريحان
با آشنايي ضمن و است آموخته را سانسكريت زبان ،(ق.-ه 421
عربي به زبان آن از كتاب چندين هند ، سرزمين فرهنگ و مردم
تحقيق كتاب محتواي درباره.است كرده ترجمه بالعكس و
است جغرافيايي كتاب يك نه كتاب اين" كه گفت بايد ماللهند
تمام از است گنجينهاي بلكه تاريخي ، كتاب يك نه و
صحيح تحقيقات اساس بر آنهم هند ، سرزمين به راجع معلومات
بهتر شايد ديگر عبارت به.(زرينكوب ، 1348 ، 75)."علمي
قرون در هندوستان به راجع دايرتالمعارفي آنرا كه باشد
و مهم ويژگيهاي.(كوريانكي ، 1353 ، 58).بدانيم وسطي
:كرد خلاصه زير موارد در ميتوان را اثر اين در توجه قابل
قرار توجه مورد را ذيل موارد ميتوان بعد اين از:روش (1
:داد
توجه مورد ارزش و حقيقت بحث يا ارزش و دانش مسئله (11
از كه آنجا در كتاب ، ابتداي در او.است بوده ابوريحان
ميگويد ، سخن آن بروز در موءثر عوامل و "دروغزني" احتمال
عمد به كه تفاسيري و تعابير به نسبت آن ، از تحذير ضمن
هشدار دارند ، را شخصي بهرهبرداريهاي و تحريف قصد
.(تا 4 بيروني ، 1362 ، 1).ميدهد
عقايد بازنمودن" قصد به ابوريحان:بيطرفي و عينيت (21
در مشاهده و توصيف به ،"هست كه بدانگونه [هندي ]قوم
،"تطبيقي" روش كاربرد با و ميپردازد مردم توده احوال
مقايسه آنها با را ، مسلمانان گاه و يونانيان نظرات
ارجاع با را سخنانش ابوريحان.(بيروني ، 1362 ، 4).ميكند
كه است معتقد توسلي.ميكند مستند هنديان كتابهاي به
امروز ، كه است گرفته صورت روشي با هند ، درباره او تحقيق
.(توسلي ، 1369 ، 118).ميشود تعبير ميداني مطالعه به آن از
اديان شناخت و فهم معاصر ، معروف شناس دين واخ ، يواخيم
:برميشمرد چنين را آنها و ميداند وابسته شرط چهار رابه
درك و است بررسي مورد آنها دين كه مردم آن زبان دانستن -
.بيواسطه و مستقيم وجه به آنان اصطلاحات و الفاظ
.مناسب عاطفي زمينه وجود -
و روحي حيات چگونگي به پيبردن براي اراده و شوق داشتن -
غالب قصد به يا كنجكاوي حس ارضاء براي نه مردم ، آن ديني
.مناقشه و جدل در آنها بر شدن
و حالات خود كسي اگر كه معنا بدين ;ديني تجربه داشتن -
شناخت از باشد ، نكرده احساس خويش وجود در را ديني كيفيات
.بود خواهد عاجز ديگران در حالات اينگونه فهم و
شرط چهار اين ابوريحان ، كه است معتقد مجتبايي فتحالله
شاهد او ، هندشناسي تحقيقات و بوده واجد شايسته وجه به را
.(و 132 مجتبايي ، 1353 ، 131)است مطلب اين نمودار و
به ابوريحان:معرفت ميزان لحاظ از مردم طبقهبندي (31
اعتقادات و نظرات و مينگرد خواص -عوام تفكيك با هنديان
در پژوهشگران ، از يكي.ميشمرد باز جداگانه را يك هر
به معتقد است ، كرده مفهوم دو اين كاربرد از كه تعبيري
به اشاره تفكيك ، اين مكرر كاربرد در ابوريحان كه است اين
(سوته) "فرودست" و (ملوك) "فرادست" بزرگ اجتماعي طبقه دو
خطاب "عوام" و "خواص" را آنها فرهنگي ديدگاهي از و داشته
.(اذكائي ، 1374 ، 207)است كرده
كه دربرميگيرد را متنوعي موضوعات كتاب ، اين:محتوا (2
:داشت بيان ميتوان زير شرح به را ازآنها بعضي
.آنها زبان خصوصيات ذكر و هندوان شناسي زبان (12
درباره آنها اعتقادات بررسي و هندوان دينشناسي (22
و مسيحيان اعتقادات با اعتقادات اين مقايسه و سبحان خداي
.ماني پيروان
در مردم مختلف گروههاي درباره هندوان اعتقادات بيان (32
.هستي مراتب سلسله و اجتماعي مراتب سلسله
به توجه با هندوان رفتارهاي و عادات از بعضي بيان (42
توجه مورد را آنها رسوم و آداب او فيالمثل.مختلف منابع
.و جادوگري بتپرستي ، ازدواج ، اقسام باب در و ميدهد قرار
.ميگويد سخن آنها ميان در.
او تا شده باعث ابوريحان ، عوام -خواص دوگانه نگاه (52
متفكران و دانشمندان كتب به عامه ، فرهنگ با آشنايي ضمن
نظريات از او كتاب ، از دربخشهايي.كند توجه نيز هندي
گفته سخن ديار آن دانشمندان..و رياضي هندسي ، نجومي ،
.است
"الباقيه آثار" كتاب درباره -ب
است نوشته 1000م/ق سال 391 حدود در را كتاب اين بيروني
از كتاب اين.است داده آن در تغييراتي بعدها ، البته و
او.است قديم ملل شناسي تقويم و شماري گاه ماخذ بهترين
علم آنرا كه "شناسي گاه" دانش از الباقيه ، آثار كتاب در
اوقات شناخت و ملل غمناكي روزهاي و شادماني ايام" بر
"تاريخي روزهاي و ديگر مذاهب از برخي و كتاب اهل روزه
.(پنج و بيست بيروني ، 1363 ، ).است گفته سخن ميداند ،
گذشته ملل مهم اخبار شناسايي پي در كتاب اين در بيروني
از را آنها پندار و رفتار اصول و احوال ميخواهد و است
به توجه ضمن اوبشناسد آنها مانده باقي سنتهاي روي
به را آنها نميتوان كه دارد سروكار اموري با اينكه
و استدلال راه كه ميكند اذعان ;كرد درك مستقيم مشاهده
روش و است كارائي فاقد اينجا در محسوس به معقول قياس
:ميكند پيشنهاد را ديگري
و آرا اصحاب و ملل و كتاب اهل از كه است اين موجود راه"
و تقليد آنهاست ، استفاده مورد تواريخ اينگونه كه نحل
اقوال به استناد اين تنها او نظر در البته ;"كنيم پيروي
از را خود فكر" بايد بلكه نيست كافي دانشمندان و نخبگان
غلبه و تعصب قبيل از شده ، معتاد بدان كه زيانآوري عوامل
مردم از بسياري هلاك سبب كه رياستطلبي و هوا از پيروي و
و آرا" سپس و "نماييم پاك حقيقت ، و حق ديدار مانع و است
".بسنجيم يكديگر با مقصود اين اثبات در را ايشان گفتههاي
.(ج بيروني ، 1363 ، )
ميتوان را ابوريحان اثر اين در توجه قابل و مهم موارد
:نمود بيان ذيل شرح به
شبانه مبدا شبانهروز ، از علمي تعاريف سري يك ارائه (1
تعريف نيز و فقها نظر از شب و روز تعريف نقد و نجومي روز
ملل شمسي سالهاي در كبيسه اقسام ماه ، و سال نمودن
مشخصي تاريخ ميشوند باعث كه گوناگوني علل ذكر و گوناگون
.شود آغاز معيني روز از
نيز و مختلف ملل ميان در تاريخ مبداهاي اختلاف در بحث (2
به آنها مقايسه و گوناگون ملل محاسباتي روشهاي در بحث
.يك هر علتيابي همراه
از پارسيان مورد در ;ملل از بعضي مختلف اعياد در بحث (3
جشن خردادگان ، ارديبهشتگان ، عيد نوروز ، ماه ، فروردين
مردم اعتقادات و رسوم و آداب و ميكند ياد...و نيلوفر
احترام از مثال براي.برميشمرد آنها مورد در را
سخن ايرانيان نزد در (فروردين روز 6) "نوروزبزرگ"
از روز اين در خداوند" معتقدند آنان اينكه و ميگويد
".شد آسوده جهان آفرينش
.(بيروني ، 1363 ، 19 ، 59 ، 227 ، 279 ، 323)
بر ترديدآميز نگاهي همائي ، جلالالدين گفته به ابوريحان ،
خود كه هنگامي تا او ;داشت گذشتگان از جامانده به مواريث
آنرا نميداد ، قرار تحقيق مورد را مطلبي "شخصا
در را خود راي و نظر اينكه از راه ، اين در.نميپذيرفت
همائي ، )نبود بيمناك دهد ، قرار ديگران عقيده و نظر مقابل
كارهاي در شناسي روش ديدگاه از بخواهيم اگر(1353 ، 81
زير عبارت در ما ، مطالعه جانمايه افكنيم ، نظر بيروني
:بود خواهد متبلور
مشاهده برحسب مواد گردآوري از است عبارت بيروني روش"
يا مكتوب بهصورت خواه منابع ، ذكر با سندي مشاهده و عيني
.(اذكائي ، 1374 ، 50) "انتقاد و سنجش مسموع ، طريق از
بيروني بينش -ج
علوم به خود وافر دلبستگي با كه است دانشمندي ابوريحان
كار به دست نيز اجتماع به مربوط علوم عرصه در طبيعي ،
و بوده آشنا بيگانه زبانهاي به او.است بوده پژوهش
سخنان شنيدن از بعد و خوانده را ديگر اقوام كتابهاي
مقايسه را آنها مختلف ، سرزمينهاي دانشمندان و بزرگان
گفته به.است ميسنجيده تجربه و عقل ترازوي در و ميكرده
معارف" اصطلاح علمالاجتماع ، تركيب جاي به او توسلي ،
اين در.(توسلي ، 1369 ، 114).است برده كار به را "الامم
چه ابوريحان كه است اين ميشود مطرح كه سوءالي راستا ،
ديگر عبارت به است؟ داشته انسان از و جهان از برداشتي
او "بينش" موجز ، كلامي به و او انساننگري و شناسي جهان
است؟ بوده چگونه
و دانسته حيوان بر انسان برتري مايه را دانش ابوريحان (1
اذكائي ، ) است ، خواستني خود خودي به علم كه نموده بيان
حسب بر دانشها ، كه است شده يادآور نيز و (1374 ، 37
.(اذكائي ، 1374 ، 205) است آمده پديد انسان ناگزير نيازهاي
و دين زاويه از او نهايي ، تحليل در و مجموع در اما
معتقد ابوريحان.است نگريسته علوم به مذهبي جهانبيني
طبيعي ، علوم و جغرافيا مانند مختلف علوم در تحقيق كه است
جامعه معنوي و ديني برايحيات كه است جايز آنجا از
غايت اين به توجه با بايد و است اهميت درخور اسلامي
.شود دنبال
دارد ادامه
|