در دخانيات به اعتياد رواني علل
جوانان و نوجوانان
تربيت و اصلاح كانون بچههاي با
وفادار خود شعارهاي به مجلس نمايندگان
بمانند
طلاق شرايط مجلس :مجلس در اروميه نماينده
كند تسهيل را زنان براي
در مطبوعات فراكسيون تشكيل براي رايزني
شد مجلسآغاز
اردوگاهها به مخدر مواد زنداني هزار 70
ميشوند منتقل
در دخانيات به اعتياد رواني علل
جوانان و نوجوانان
مهمترين از يكي باشد داشته وجود كه شكلي هر به اعتياد
بسياري كه است حاضر عصر در اجتماعي و عمومي بهداشت مسايل
و رشد درحال يا صنعتي و پيشرفته از اعم بشري ، جوامع از
.هستند گريبان به دست آن با نيافته ، توسعه يا
سلامتي براي مضر و اجتماع مخل باشد كه نوع هر از اعتياد
موجودي و كاسته محركه نيروي از زيرا است ، روان و تن
انسان شخصيت كلي بهطور و ميآورد بهوجود بيمار و مفلوك
انساني نيروي رفتهرفته تحرك ، بهجاي ميسازد ، دگرگون را
به نسبت را فرد و ميكند پيدا گرايش سستي به و تحقير
بيتفاوت و بيعلاقه اخلاقي و ديني اجتماعي ، امور
.ميسازد
رواني تغييرات و عصبي و مغزي مراكز در موءثر انواع گرچه
و بحث مجال مختصر ، اين در اما است ، متعدد و زياد بسيار
مقاله اين از منظور.ندارد وجود آنها كامل تحليل و تجزيه
بخصوص" عمومي افكار ساختن آشنا درحقيقت مختصر ،
نامطلوب عوارض و سوء اثرات با "دانشجويان و دانشآموزان
جوانان در رواني عوامل نظر از دخانيات به گرايش و تمايل
يا و فيزيولوژيكي اثرات درباره اينرو ، از.ميباشد
اين در دخانيات استعمال از بيولوژيكيحاصل اختلالات
.آمد نخواهد ميان به بحثي مختصر
بسيار دخانيات به اعتياد درباره نويسندگان و دانشمندان
عوارض درباره اغلب شده ، عرضه آنچه ولي نوشتهاند ،
رواني علل به كمتر و بوده دخانيات استعمال فيزيولوژيكي
.است شده توجه جوانان نزد در بخصوص اعتياد اين
اعتياد بدانيم كه ميكند جلوه اهميت با وقتي مسئله اين
دخانيات به اعتياد و ميگردد ظاهر بلوغ دوران از بيشتر
بودن فراهم و والدين توجه عدم درصورت نوجوانان در
مخدر مواد به اعتياد به منجر آن اجتماعي زمينههاي
جوانان كه سني است شده معلوم تحقيقات اغلب در.ميگردد
سنين گاهي و سالگي حدود 1614 ميشوند معتاد دخانيات به
ساله كودكان 10 حتي و نوجوانان گاهي.ميباشد پايينتر
حس ارضاي براي را عمل اين آنها.ميكشند سيگار نيز ،
سيگار ببينند ميخواهند زيرا.ميدهند انجام كنجكاوي
.!ميدهد؟ دست آنها به حالتي نوع چه و چه؟ يعني كشيدن
به چرا كه شود سوءال دخانيات به معتاد افراد از اگر
راحتي احساس ما كه ميدهند پاسخ ميآورند؟ روي دخانيات
براي وسيلهايست سيگار ميگويند يا هستيم ، خوش و ميكنيم
عدهاي.است تفريح نوع يك و بيكاري موقع در وقتگذراني
فرو فكر به ميكشند سيگار وقتي كه ميدارند اظهار
ذهنشان در دارند علاقه آن به كه را موضوعي و ميروند
آن به فقط كه ميشود باعث سيگار كشيدن و ميگردد نمايان
حواس تمركز سيگار كشيدن موقع در يا و بينديشند موضوع
كه است گرديده معلوم شده انجام تحقيقات طبق !كنند پيدا
مانند نيكوتين سميت و دارد سرطانزايي اثر توتون
غيرقابل اعصاب سلسله آندر اثر و بوده اسيدسيانيدريك
.ميباشد ترديد
ثابت بزرگ فيزيولوژيست و روانشناس پاولف پترويچ ايوان
نتيجه حيوان و انسان عصبي فعاليتهاي تمام كه است كرده
محيط با بدن متقابل ارتباط از كه بوده شرطي رفلكسهاي
فعاليت بهوسيله اعصاب سلسله و ميشود ناشي خارج
اعضاء تمام كار و كرده اداره را اعمال مجموعه غيرارادي ،
انعكاس آموزش و مطالعه.مينمايد تنظيم را جوارح و
ما به دخانيات تاثير روشنكردن و توضيح در شرطي غيرارادي
به شروع اولينبار براي انسان موقعيكه.ميكند كمك
بهوجود او در دفاعي رفلكس "فورا ميكند سيگار كشيدن
انعكاس و شده تحريك هنجره و حلق و حسي اعصاب و آمده
.ميشود ظاهر سرفه بهصورت
پاولف نظريات برمبناي ميتوان را دخانيات به اعتياد
شخص در.داد قرار بررسي مورد شرطي عكسالعملهاي ازطريق
سيگار ناهار ، خوردن بعداز هميشه كه دخانيات به معتاد
پس معتاد شخص و ميآيد بهوجود شرطي عكسالعملي ميكشد
.ميكند پيدا سيگار كشيدن به ميل بلافاصله غذا صرف از
آنجا در شخص كه مكاني وضع سيگاري ، اشخاص و سيگار شكل
شرطي عوامل از نمونههايي همه ميكشد سيگار هميشه
به دست آنها مشاهده مجرد به شخص ميشوند سبب كه ميباشند
.ببرد سيگار طرف
تازه موقعيت در وقتي سيگار به معتادين كه نيست بيهوده
و تعاليم تسليم آساني به "تقريبا ميگيرند قرار آسايشگاه
همين اماميكنند ترك را سيگار و شده پزشكان اندرزهاي
سيگار آنجا در هميشه جاييكه يا خدمت محل به را آنها كه
بازگردانند "شدهاند شرطي آنجا در كه موقعيتي" ميكشيدند
تمايل سيگار كشيدن به "فورا بپردازند ، روزمره كار به تا
كشيد خواهند سيگار كمتر بار اين كه هرچند ميكنند ، پيدا
"است شده تضعيف اصلي محرك و شرطي محرك بين همبستگي زيرا"
شخص كه ميرود بين از درصورتي تنها سيگاركشي به ميل
خودداري آن استعمال از كامل اراده و عزم با و آگاهانه
.كند
قوانين از استفاده يعني تجارتي آگهيهاي طريق از
كردهاند سعي صنعتي كشورهاي و كمپانيها اغلب شرطيسازي
.نمايند تشويق سيگار مصرف به را نوجوانان و جوانان كه
فيلم قهرمان وقتي تلويزيوني و سينمايي فيلمهاي در چنانكه
سيگار كردن دود ميايستد قهرماني كرسي وبر ميشود موفق
كه داشت خواهد جوانان در را رواني حالت اين هنرپيشه توسط
نتيجهگيري اين و است توام كشيدن سيگار با شدن قهرمان
كرسي تصاحب به منجر كه دخانيات استعمال كه را غلط
.داشت خواهد پي در را ميگردد قهرماني
دخانيات به اعتياد رواني علل
پيچيده بسيار ميگردد دخانيات مصرف به عادت سبب كه عللي
كه درحالي دارد وجود نقيضي و ضد عقايد مورد اين در و است
ندارد وجود غيرمعتادين و معتادين بين اساسي شخصيت اختلاف
سيگار كه كساني روانشناسان ، از بعضي بهعقيده ولي
نيستند سختگير افراد نوع اين.ميباشند برونگرا ميكشند
معمول از كمتر آنها مفيد كار و بوده ظاهربين افرادي و
.ميباشند ياغيگري به مستعد و است
است گرديده معلوم آمده عمل به كه فراواني تحقيقات طبق
ازجمله زيادي عوامل تاثير با دخانيات مصرف به شروع كه
و همجنس يا و همكلاسي يا همسن افراد تاثير والدين ، تاثير
.دارد ارتباط بلوغ انتظار
سيگار كشيدن به شروع بار اولين براي كه افرادي متوسط سن
دوره آغاز سن اين كه ميباشد سالگي حدود 12 در كردهاند
كه مهمي عامل.است عادت شروع براي بحراني نقطه و بلوغ
و دوست تاثير دارد دخانيات شروع در را تاثير بزرگترين
موارد درصد در 56 شده انجام بررسيهاي طبقاست همسن رفيق
.است بوده دخانيات به معتاد خود ، معتاد ، افراد دوست
تاثير نوجواني دوره خصايص از يكي ميدانيم چنانكه
افق سريع گسترش ديگري و روحيات در انفعالي جنبه روزافزون
دو اين.ميباشد متعدد رغبتهاي و علاقهها راه از فكري
دوست با رابطه در نوجوان افراد كه ميشود باعث مهم عامل
را آنها رفتار و اعمال و گرفته قرار تحتتاثير همسن
.نمايند تكرار
بين در آن به عادت و سيگار كشيدن براي ديگر علل از يكي
دوست گرفتن براي روشي و دوستيابي بهخاطر شايد نوجوانان
و فريفته را نوجوان كه است تفكر همينباشد جديد
كشيدن با جوانان هم گاهي.ميسازد معتاد را او بهتدريج
يك را آن و داده جلوه روشنفكر را خود ميخواهند سيگار
.ميدانند مد نوع
نگهداشتن مخفي كه است اين ديگر محققين از عدهاي عقيده
شديد محدوديتهاي ايجاد و نوجوانان ديد از سيگار پاكت
مصرف به آنها بيشتر جذب و نوجوان كنجكاوي حس تحريك سبب
حاصل لذت كه ميكنند تصور هم بعضيها.ميگردد دخانيات
دود ديدن و دهان منظم حركات از ناشي قليان ، و پيپ كشيدن
لذت چنانكه ميباشد اعصاب كردن آرام و آن عطر استشمام و
در نيز و تاريكي در كشيدن سيگار لذت عدم و آدامس جويدن
عامل.ميباشد مورد همين در مناسبي مثال نابينا افراد
به شدن همانند باپديده رابطه در جوانان كه اينست ديگر
مشاهده اجتماع ، در آنها زيرا.روميآورند دخانيات مصرف
مانند علمي مقام داراي يا و مقام صاحب افراد كه ميكنند
جوان.ميكشند سيگار مسن اشخاص يا و پزشك معلم ، استاد ،
را خود ميخواهد پديده همين ازطريق ناخودآگاه طور به
بنابراين.برسد آنها پايه به يا و داده جلوه آنها همسطح
نگهداشتن زنده براي و ميكشد سيگار محافل اينگونه در
.ميكند اقدام دخانيات مصرف به جمع خدمت در احساس اين
است يافتن تغيير و شدن دگرگون اول وهله در نوجواني گرچه
زندگي مسايل مقابل در فرد كه دورهايست حال عين در ولي
مسئله اين بزرگسالان اجتماع در روزمره زندگي كه صورتي به
اساسي پديده پس.ميگيرد خود به مشخص وضع ميشود ، مطرح
تحت ميتواند كسب ، عمل اين و است شخصيت كسب نوجواني
.شود ظاهر مختلف اشكال
معتاد در كه ديگري مهم عوامل از يكي مطالعات بعضي مطابق
.ميباشد شخصيت و شخصي زمينه است موءثر دخانيات به شدن
:ميشوند تقسيم دسته دو به جوانان نظريه اين برطبق
رقصيدن ، رفتن ، سينما آنها خصوصيات از كه هستند گروهي -1
تفريح به را خود اوقات و پوشيدن شيك و مستمر لباس تعويض
.است گذرانيدن نوش و عيش و
كارهاي و مطالعه به را خود اوقات كه هستند گروهي -2
.ميكنند سپري آن از خارج يا و منزل در مفيد
به كدام هر خود ديگر فعاليتهاي دنبال به دسته دو اين
.ميپردازند سيگاركشيدن به خود شخصيت اقتضاي
ميكشند پيپ كه كساني دارند عقيده دانشمندان از برخي
معتادين دانشمندان از ديگر گروهي.هستند درونگرا افرادي
نوروتيك نوع از رواني بيماريهاي مستعد را دخانيات به
.ميدانند
به مبتلا اشخاص كه ميدهد نشان معتاد افراد روانكاوي
اين بدينترتيب و باشند داشته دهان در چيزي بايد اعتياد ،
حيات غريزه منشاء.است زندگي طول در "ليبيدو" تجربه يك
كه گفت ميتوان و ليبيدو نام به كه است حياتي انرژي نوعي
اين از محدود و معين ميزان داراي شخص هر تئوري اين طبق
.ميباشد حياتي انرژي
در انرژي اين كه راههايي و حياتي انرژي موجود ميزان
تعيين را فرد شخصيت نوع ميشود ، برده كار به آنها
آن كه دارد امر اين به بستگي افراد بودن سالم و مينمايد
.هستند دارا را حياتي انرژي اين از مقدار چه افراد
به ليبيدو جسماني ، نه است رواني حياتي انرژي يك ليبيدو
در چه ميدهد انجام لذت كسب شخصبراي كه فعاليتهايي
عبارت به.ميشود اطلاق غيرجنسي امور در چه و جنسي امور
نوزاد ، دهان در تولد اوايل در مادر پستان گذاشتن ديگر
در و دهان در پستانك گذاشتن سپس و شيشه از شير نوشيدن
بلوغ سنين در تدريج به و دهان در غذا گذاشتن بعدي مراحل
در ديگر دودكننده وسيله يك يا و معمولي سيگار گذاشتن
و دارد قرار دهان در كه است حسي براي همه و همه دهان ،
.ميشود انجام دهان در چيزي گذاشتن طريق از حس اين ارضاء
ارضاء از نوعي درپي ، پي نوشيدن و خوردن يا آدامس جويدن
.است دهاني حس
بود دخانيات به معتاد عمر همه خود كه فرويد زيگموند
نوشيدن يا شيرخوارگي دوران در كه احساسي كه داشت عقيده
در پستانك مكيدن با سپس و شير شيشه و مادر پستان از شير
اگر.است لذت احساس نقطه و محل دارد وجود دهاني ناحيه
محركي آينده در بماند باقي دهان در لذت احساس نقطه اين
.بود خواهد دخانيات به شدن معتاد براي قوي
انگشتان ، بين سيگار دادن قرار محققين ، برخي عقيده به
و لب دو بين آنها دادن قرار انگشتان ، بين سيگار با بازي
پستانك با نوزدان كه است عملي مشابه همگي دهان داخل
تراكم يا ملايم دود وسيله به حنجره تحريكميدهند انجام
فرد كه ميشود سبب حسي تاژكهاي عصبي تحريكات و دخانيات
دودكننده عامل گذاشتن ديگر عبارت به.نمايد لذت احساس
دهاني لذت احساس ارضاء سبب دهان در "...و پيپ ، سيگار ، "
.ميشود
سيگار مصرف به اعتياد كه معتقدند روانشناسان از عدهاي
.است لاستيكي پستانك و مادر پستان نوك به آن شباهت علت به
از است سمبلي سيگار آتش كه دارند اعتقاد نيز عدهاي
بطور بنابراين.آتش ديگر مشخصات و حرارت و روشنايي
عنوان به يا و طفوليت ياد به شخص است ممكن ناخودآگاه
.برود سيگار كشيدن دنبال به غيره و سوختن گرما ، نور ، سمبل
زمينههاي با ديگر اعتيادات مانند سيگار به اعتياد
رواني و عصبي وضع اجتماعي ، زمينههاي افراد ، شخصيتي
.دارد رابطه افراد
دارد كوركورانه تقليد جنبه نوجوانان در كشيدن سيگار گاهي
آنها "مخصوصا.كنند عمل ديگران شبيه ميخواهند آنها زيرا
عمل جامعه افراد به شبيه و باشند جماعت همرنگ ميخواهند
را خود ميخواهند دخانيات مصرف با هم گاهي.نمايند
به ديگران از اجتماعيتر را خويشتن و داده جلوه اجتماعي
.كنند معرفي اجتماع
زمينههاي با ديگر اعتيادات مانند سيگار به اعتياد
رواني و عصبي وضع اجتماعي ، زمينههاي افراد ، شخصيتي
.دارد رابطه افراد
از "معمولا سالگي سن 13 از بعد پسرها رواني نقطهنظر از
در كه نوجواني بنابراينميكنند تقليد پدر كارهاي
است ، سيگار به معتاد او پدر كه ميكند زندگي خانوادهاي
به معتاد و پرداخته پدر رفتار از تقليد به "معمولا
.شد خواهد دخانيات
بيثباتي و نگراني مواقع در و شديد تحريكي شرايط تحت
معتادين "معمولا هيجاني ، موقعيتهاي در و رواني و عصبي
گرديده معلوم نيز و ميكشند سيگار بيشتر رفلكسي طور به
نگراني و هيجاني مواقع در دخانيات به غيرمعتاد افراد كه
را خود سر و صورت يا ميجوند ، را تهمداد عصبي و
...و ميجوند را خود ناخن يا و ميخارانند
آرامكننده اثر دخانيات مصرف كه دارند عقيده جوانان
نجات تنهايي از را آنها و داده تسكين را اعصاب و داشته
.ميدهد
چنين سال 1977 در دخانيات مصرف مورد در موريس مونر دس
زدن محكم ، و قوي زدنهاي پك دخانياتو مصرف:ميگويد
مشابه ناراحتي ، و عصبانيت موقع در سيگار روي به انگشت
موقع در حيوانات از بعضي پنجولزدن و سمزدن خاراندن ،
.است عصبي ثبات عدم يا و عصبانيت
كاهش براي اقداماتي پزشكي جامعه فشار اثر در تاكنون
پاكتهاي روي جمله از كه آمده عمل به سيگار به اعتياد
براي سيگار پزشكان توصيه بنابه كه ميشود نوشته سيگار
در تجاري آگهيهاي پخش ممنوعيت يا و است مضر شما سلامتي
هيچكدام ولي است ، بعدي اقدامات جمله از تلويزيون و راديو
.است نبوده موءثر چندان روشها اين از
عدم احساس ميخواهند غلط به دخانيات مصرف با جوانان
ثبوت به مربي و خانواده اعضا و والدين به را خود وابستگي
را كودكي مراحل از گذشتن و رشد طريق اين از و رسانند
معتقدند و برسانند بزرگسالان جمع به را خود و داده نشان
قرار بزرگسالان اجتماع قبول مورد دخانيات مصرف با كه
.ميگيرند
نظر از كه داريم سروكار موجودي با كودكي دوران در اگر
با را خود و است دگرپيروي مرحله در اخلاقي رواني تحول
تابع وي نظر از جهان مفهوم و ميدهد تطبيق واقعيت اصل
بر او ذهني روابط و است كرده حس يا ديده كه است چيزهايي
هنگامي برعكس ميزند ، دور خانوادگي زندگي و خانواده محور
.است متفاوت "كاملا وضع هستيم روبهرو نوجوان با كه
خود براي.است خودمختاري و پيروي خود خواهان نوجوان
گروه يك به تعلق احساس ميكند ، بنا ارزشها از مقياسي
را خود آزادي ميخواهد و ميآيد بوجود وي در اجتماعي
و دهد سازش واقعيت با را خود آنكه از پيش و بنماياند
فرهنگي و حرفهاي خانوادگي ، محيط با آنكه از پيش همچنين
كه ممكن اجتماعي واقعيت يك با را خود ميكوشد درآميزد ،
.دهد سازش است كنوني واقعيتهاي از دورتر
ميانديشد اين به بيندو مي بزرگسال برابر را خود نوجوان
استعمال از بهتر راهي چه شود وارد بزرگسالان جامعه در كه
خويش پيروي خود هم و داده جلوه بزرگ را او هم كه دخانيات
جمع به ورود براي طريقي راه اين از و دهد نشان را
.ميكند پيدا بزرگسالان
گروه از غير اجتماعي ، گروههاي در عضويت بلوغ دوران طي
يك در يافتن عضويت قبول.ميرسد خود شدت اوج به خانوادگي
.بردارد در را عظيمي ارزش نوجوان نظر در "معمولا گروه
دوست را آنچه مردم "معمولا كه دارد وجود رواني قانون اين
و ندارند آن عليه حقايق به توجهي و ميكنند دنبال دارند
بيتوجهي بشنوند يا بخوانند تمايل اين عليه مطالبي اگر
.ميپندارند نشنيده و نديده را آنها و كرده
دو كه ميدهد نشان شده ، انجام گذشتهپژوهشهاي سالهاي در
سيگار به اعتياد ادامه در سرسخت و قوي بينهايت علت
.است داشته دخالت
ميشود ، شروع نوجواني در هميشه كه سيگار به اعتياد -1
دوستان %و 10 سيگاري والدين موارد ، درصد در 90 اصلي عامل
.بودهاند سيگاري
و وسيع بهرهبرداري سيگار به اعتياد بودن شكستناپذير -2
روانشناسي اصول از سيگار سازنده كمپانيهاي جانبه همه
اين ميباشد خود محصولات فروش نحوه در اجتماعي و فردي
انتخاب در را روانشناسي اصول زيركي نهايت با كمپانيها
و نرمي نگار ، و نقش و رنگآميزي سيگار ، جعبه اندازه
همه از و سيگار ساختمان طعم و بو سيگار ، جعبه لطافت
جدي بسيار بطور پوسترها و مطبوعات در و تبليغات در مهمتر
سيگار تبليغات "ظاهرا البته.ميدهند قرار استفاده مورد
روشهاي به خارجي شركتهاي تمامي باطن در ولي نيست رسمي
مشغول تبليغ به...و آرمدار نايلونهاي جمله از گوناگون
.هستند
جوامع فريادهاي تمام "تقريبا كه است عللي موارد اين
و افراد سلامت حفظ براي را اجتماعي و بهداشتي و پزشكي
.ميكند خنثي...و نيكوتين سرطانزاي سم از احتراز
بين نزديكي ارتباط كه هستند معتقد دانشمندان از بعضي
و دارد وجود دخانيات ترك توانايي و شيرخوارگي دوران
شير مادر سينه از ماه حدود 8 در كه كودكاني دارند اعتقاد
ميكنند ، ترك را معمولي سيگار سادگي به نوشيدهاند
نوشيدهاند شير مادر سينه از ماه تا 8 بين 6 كه كودكاني
از ماه كه 5 معتادينيميكنند ترك را سيگار اشكال با
!!نميكنند ترك را دخانيات هرگز نوشيدهاند شير مادر سينه
ارضاء عدم و مادر با تماس از محروميت:ميگويد فرويد
دهاني مرحله نظر از زندگي اوليه دوران در اطفال كامل
زندگي بعدي دوران در عكسالعملهايي بروز سبب ميتواند
:نظير اعمالي.است الكل نوشيدن و دخانيات جمله از كه شود
داخل از سيگار پاكت يافتن براي اندامها و دست حركات -1
خارج و فندك يا كبريت با آن كردن روشن و دستي كيف يا جيب
.خاص تكنيكهاي با سيگار كردن
و سيگار سوختن از حاصل دود تعقيب و سيگار كردن روشن -2
سيگار پاكت گذاشتن و اوليه محل در فندك و كبريت گذاشتن
.مخصوص محل در
به و جاسيگاري در يا انگشتان بين در سيگار محل تغيير -3
به و خود لباس روي از سيگار خاكستر تكاندن عادتي صورت
وارد بر علاوه رفتارها اين همه سيگار ، دود كردن رها هوا
تفسير و بحث قابل رواني نظر از تنفس دستگاه به دود كردن
.ميباشند
دخانيات به معتاد كه نوجواناني شده انجام بررسي مطابق
بودهاند ياغي و سركش غيرمعتاد نوجوانان از بيش ميشوند
رانندگي تصادف غيرمعتادين از بيش رانندگي مواقع در حتي و
.ميكنند
و اعتياد با مقابله راه دانستن و اعتياد روانشناسي
"معمولا كه غلطي روشهاي جاي به صحيح روشهاي كردن جايگزين
حتي و خانواده محيط از جوانان و نوجوانان جدايي باعث
و والدين تمامي براي گرديد ، خواهد اجتماع از آنان بريدگي
.است ضروري و لازم مدارس مربيان
به نتواند بزرگسال و نشود درك بزرگسال طرف از نوجوان اگر
افراد و او بين تضاد نمايد راهنمايي را وي صحيح شكل
جز چارهاي خود سرگشتگي جبران براي و گشته بيشتر بزرگسال
كه است شده ديده بسيار.داشت نخواهد اعتياد به كردن رو
دارد ، لب بر سيگار جوانش فرزند ديد كه موقعي خانواده پدر
كشيدن سيگار مضرات درباره قانعكننده دلايل ارائه بدون
.نمايد ترك را سيگار كه ميخواهد او از ناسزا و تندي با
به "پدرش حتي و" "علنا بزرگسالان ميبيند ، كه نوجوان اما
ترك را سيگار كه ميخواهند او از ولي معتادند سيگار
.ميدهد ادامه خود كار به خفا در يا آشكارا نمايد
تاثيري چندان اندرز و پند نوجوانان اعتياد رفع براي
اين ترك در علمي و منطقي و صحيح روشهاي با بايد و ندارد
چه از اينكه البته.كوشيد جوانان و نوجوانان در اعتياد
بحثي خود شود استفاده منظور اين براي وروشهايي راهها
و نميگنجد مثال اين در كه است مفصل و جداگانه
و شود تنظيم رابطه اين در موءثري علمي راههاي انشاءالله
.گردد اجرا گسترده بصورت ملي سطح در
فراهاني حسن
تربيت و اصلاح كانون بچههاي با
نميكشم مواد ديگر
مثل و ميگرداند را دوستش تسبيح.ديدمش راهرو توي
.بود پيچيده ديگرش دست دور هم سياهي چيز قديمي جاهلهاي
.گفتگو براي بيايد خواستم سياه پارچه آن كنجكاوي به
.است !جوراب كه شد معلوم
جرمي؟ چه به و اينجايي؟ وقته چند -
.سرقت -روز 50-
و ميخندد خودش.است بوده هم معتاد كه ميدهند توضيح
لاغر.ميكرديد وحشت ميديديد مرا اول روز اگر:ميگويد
.بودم سياه و
شدي؟ معتاد چرا -
عقلم.بود كم سنمبودم خياط شاگرد من.بيعقلي از -
از "واقعا آمد ، خوشم.كشيدم.بكشم دستم دادند.نميرسيد
.ميبردم لذت كشيدن ترياك
چيست؟ سرقت جريان -
را طلاها او.مادربزرگش خانه رفتيم دوستانم از يكي با -
رفيقم "بعدا.نفهميد هم طلافروش.فروختمش فقط من.برداشت
دزدي من.زديم ما را خانهاش كه بود گفته مادربزرگش به
.اينجام ماهه هم 4 الان.بودم كه جرم شريك اما.نكردم
.بلاتكليف
هم كنار سياه خال تا چند گونهاش روي.دارد پهني ابروهاي
تو كه اول روزهاي:ميگويد خندان.كردهاند خوش جا
.كردم خودزني بودم قرنطينه
چرا؟ -
.ميكنم كار چه نميفهميدمبود خراب حالم -
كني؟ ترك كه بودي كرده فكر وقت هيچ -
ترك مجبوري هم اينجا.خونم تو بود افتاده ديگه ، نه -
.كنم ترك نميتوانستم بودم بيرون اگر.كردم
آخريها اين:ميدهد ادامه و ميكند بازي كمي تسبيح با
ميترسيدم اما.كنم معرفي را خودم بيايم بودم كرده فكر
.شدند خير سبب و آمدند مامورها اما.نتوانم كه
ميكني؟ كار چه بيرون بروي -
كه نميكردم باور چون.نميرم دوستام سراغ كه مطمئنم -
بيرون بروم.بودم شده نااميد "واقعانكشم ترياك روز 50
.برگردم ميتوانم گفته اوستام.ميروم سابقم كار دنبال
داشتند؟ عكسالعملي چه خانوادهات -
بودم شده دستگير سرقت جرم به اينكه از برادرهايم -
.شدند خوشحال ديدند را سرورويم وقتي اما شدند ، ناراحت
عمد ، به رفيقام از يكي.است بهتر بماني اينجا ميگويند
چرا؟ نميدانم.كرد معتاد را زيادي عده بلكه مرا ، فقط نه
.نميروم مواد دنبال كه ميدانم اما
كانون بچه راستگوترين
پدرش ميگويد كردن ، كار براي آمده مراغه از ميگويد
آمدم..." ميكنند ، هم قاليبافي ميگويد است ، كشاورز
كه بعدميكرديم كار رودهن در خالهام پسر با تهران ،
يك تويپونك نزديك.رفتيم ديگري محل به شد تمام كار
".ساختمان
چه موهايش نيست معلوم.است سفيد خيلي.ميكند مكث كمي
لبخند بيشتر.نميزند حرف دستهايش با زياد.بوده رنگي
كانون بچه راستگوترين ميگويند.اطمينان با آرام.ميزد
ساختمان توي:ميدهد ادامه.ميگويند راست "حتما.است
خودمان لباسهاي.ميپوشيم كار لباس ميكنيم ، كار وقتي
است ، زياد كارگرها تعداد چونميكنيم آويزان جايي هم را
پولي پوشيد ، را لباسش وقتي پسرخالهام كار ، پايان از بعد
من خدا به كرده ، ولي متهم مرا هم اونبود جيبش در
.برنداشتم
.بود چقدر پول مبلغ -
.تومان هزار 80-
گرفتي؟ ياد كاري چه اينجا -
.دعوا:ميخندد
لهجه با.است ريزهاندام خيلي نميآيد ، دعوا اهل نظر به
.درنميگيرد دعوايي او با "مطمئنا دائمش ، لبخند و تركي
سكوت
چيه؟ جرمت -
.مغازه از پول سرقت -
كارگر و آمده اينجا كه است اول بار است ، ساله ميگويد 15
.دارد مظلومي نگاه.است نجاري
ميزند ، حرف آرام خيلي.نميسوزد برايش دلم من اما -
.بزن حرف بلندتر كمي "لطفا:ميگويم مرتب
كه نجاري مغازه يك گذاشت مرا پدرم مرد ، مادرم وقتي...-
فهميدم خانه ، برگشتم وقتي.بودم آنجا سال يك.كنم كار
برادر و خواهر.نكرد قبول مرا پدرم زن گرفته ، زن پدرم
.كند قبول مرا نميخواهد اما ميدارد ، نگه را كوچكترم
پيدا را آدرسشان من و كردند عوض را خانهشان هم بعد
.نكردم
.دروغگوست زيبايش چهره عليرغم.ميآيد دروغگو نظرم به
اما.كردم معرفي منفي را داري شايدتو
:نگفته راست كه ميدانم
اينجايي؟ وقته چند -
.داشتند نگهم "فعلا ندارم را كسي گفتمماهه سه -
نداري؟ را كسي "واقعا -
.سكوت.سكوت.سكوت
متلك يا قتل جرم به
.هستم اينجا كه است بار دومين آمدم ، مرخصي از تازه... -
.سالمه 17
بودي؟ آمده جرمي چه براي قبل دفعه -
.بودنم گرفته موتور با -
چه؟ بار اين -
.متلك يك خاطر به -
متلك كه بودم نشنيده حال به تا.است جالب برايم خيلي
حكم گر:كه ميكنم فكر چون.ميشود محسوب جرم هم گفتن
.گيرند هست آنكه هر شهر در /گيرند مست كه شود
:ميگويد و بگويد تفصيل به ميخواهم
با داشت.بود در دم مادرم.بود صدا سرو خانهمان در دم
آمدم.شدم عصباني هم من.نميرفت.ميكرد بحث افغاني يك
برداشتم.بودم گذاشته كبوتر لانه توي چاقو يك.خانه توي
كج را گردنش صورتش ، ناكس به بزنم خواستم /.در دم آمدم و
!گردنش به خورد و كرد
كشتيش؟ راحتي همين به يعني -
و كمرش توي بود خورده چاقو تا چند "قبلا.نمرد.نه -
دنبالم راه كلي.كردم فرار من.نمرد هم بعد.سينهاش
من.دادن فحش به كرد شروع و ايستاد سركوچه بعد.ميدويد
كه بودش زده هم ديگري كس من بند پشت گويا.كردم فرار
.مرد و افتاد
را موهايش و دارد چهارگوشي صورت.است لاتي زدنش حرف لحن
عيد مرخصي بقاياي خودش ، توضيح به كه نكرده كوتاه هنوز
.است
به وليخوبه اينجا.داد دستم كار بازي رفيق:ميگويد
.نميخورد ماها درد
چرا؟ -
رفتيم تازه ما.باشيم زندگيمان و خانه توي بايد ما -
بچههايي مال اينجا باشم؟ اينجا دارم دوست من مگه.مرخصي
.ما نه كردهاند خلاف كه است
شك به كه ميشود خيره ميز به جوري.ميكند طولاني سكوتي
من.ميشكند را سكوتاست پنهان نقشي چه ميز روي ميافتم
.كردم تاخير مرخصي از برگشتن در او خاطر بهدارم نامزد
زده من از دارد زندانم ، كه الان.گردش ميرفتم او با
.نيست روشن تكليفمميشود
چيست؟ حكمت -
تحمل نامزدم اوايل.بلاتكليفم كه "فعلا.نميدانم -
.شده خسته الان اما.ميكرد
دارند؟ نظري چه نامزدت خانواده -
اگر.ميدهيم شوهر بار يك را دخترمان ما ميگويند آنها-
.بيايي تا بنشيند ميخواهد ،
ميگويي؟ چه خودت -
حق بهش:ميگويد آرام اما ميآيد عصباني و دلخور نظر به
باشم 6 اينجا كي تا نيست معلومنيست روشن وضعم.ميدهم
.بشوم قصاص هم شايد ديگه ، ساله ديگه ، 5 ماه
باور هنوز:ميگويد بالاخره و سكوت و سكوت هم باز
"قبلا.نميشود باورم.باشم اينجا قتل جرم به كه نميكنم
قبلي چاقوهاي تازه ، .حد اين تا نه اماكردهام دعوا هم
.نيستم مقصر من كه مورد آن در چي؟ خورده طرف كه هم
بگيري؟ رضايت مقتول خانواده از كه كردهاي سعي حالا تا -
به بروم.خانوادهاش پيش بروم خواستم مرخصي رفتم وقتي -
همه ببيند مرا مادرش كردم فكر اما.بيفتم پايشان و دست
.نرفتم ميشود ، پنبه رشتهها
كند ، تركش ميخواهد اينكه از ميگويد ، نامزدش از هم باز
اما خودش بلاتكليفي از و نميداند مقصر را وي اينكه از
.باشد داشته معرفت بايد زن خانم ، :ميگويد محكم
داري؟ معرفت چه؟ خودت -
ذهنم در را خاطرهاي لپش چال و است تلخ خيلي خندهاش
!مردم من:ميگويد محكم.ميكند بيدار
مهدوي مرضيه
وفادار خود شعارهاي به مجلس نمايندگان
بمانند
صفري ، لطيف و شمسالواعظين ماشاءالله وكلاي :اجتماعي گروه
خود موكلان با اوين زندان در حضور ضمن سهشنبه روز
.كردند ديدار
(آبادي خير) زندان ناظر قاضي هماهنگي با كه ديدار اين
و سيفزاده محمد سيد احمدي ، نعمت آقايان بود ، گرفته صورت
از خود ، وكلاي با نظر تبادل ضمن فروغي ، جداري محمدعلي
.شدند آگاه ايشان عمومي وضعيت
:گفت خود وكلاي به مورد اين در شمسالواعظين ماشاءالله
و مطالعه مشغول و است مناسب زندان در من شخصي اوضاع
و بهداشتي اوضاع و نظم كه اين ضمن هستيم ، زبان فراگيري
اين به توجه با حال هر به شده ، متحول شدت به زندان غذايي
لحاظ به و است جامعه از كوچكي ماكت اوين زندان كه
اجتماعي مختلف اقشار با فراگيري رابطه جامعهشناختي ،
كه ميخواهيم مربوطه سازمانهاي ويژه بازرسان دارد ، از
.دهند افزايش كشور زندانهاي بر را خود نظارت
و ششم مجلس گشايش تبريك ضمن صفري ، لطيف و الواعظين شمس
به خواستند مردم نمايندگان از مجلس ، محترم رياست انتخاب
روند مانده ، وفادار خود انتخاباتي مبارزات شعارهاي
.كنند دنبال قضائيه قوه در را قانونمند تحولات
طلاق شرايط مجلس :مجلس در اروميه نماينده
كند تسهيل را زنان براي
اسلامي شوراي مجلس در اروميه مردم نماينده :اجتماعي گروه
زنان براي را طلاق نبايد كه را غلط تفكر اين:كرد تاكيد
عرف و جامعه واقعيات لحاظ با و بگذاريم كنار كرد ، تسهيل
.كنيم فراهم مردان نظير زنان براي را طلاق فرهنگ ، اختيار و
با گو و گفت در چهارشنبه روز زنگنه اماني شهربانو
نشان تجربه:افزود ايرنا خانواده و زنان گروه خبرنگار
خود زندگي پاشيدن هم از به حاضر براحتي زنان كه داده
تحت "قطعا است ، همسرش از جدايي درپي زني اگر حال نيستند ،
شده اقدامي چنين به مجبور كه گرفته قرار تنگنا در و فشار
.است
:داد هشدار وششم پنجم مجالس در اروميه مردم نماينده
گرفتن براي دادگاهها به زنانمراجعهكننده از بسياري
ده تا هشت ميشود ، آنان شامل حرج و عسر مصاديق كه طلاق
و مانده بلاتكليف دادگاهها در هايشان پرونده است ، سال
.سرگردانند
كردمجلس اميدواري اظهار پايان در اروميه مردم نماينده
زنان طلاق رابراي شرايط مدني قانون نگري باز با ششم
.كند تسهيل
در مطبوعات فراكسيون تشكيل براي رايزني
شد آغاز مجلس
روزنامهنگاران صنفي انجمن رئيس مزروعي :اجتماعي گروه
تشكيل جهت در مطبوعات نمايندگان با رايزنيهايي:گفت
از تعدادي حتي و دادهايم صورت مجلس مطبوعات فراكسيون
كه اميدواريم اما كردهاند ، هم موافقت مساله اين با آنها
حقوق از دفاع امكان تا باشد مثبت تلاش اين كلي نتيجه
.شود فراهم روزنامهنگاران و مطبوعات
تلاش به اسلامي ، شوراي مجلس در اصفهان مردم نماينده
مطبوعات قانون بازگرداندن جهت مجلس نمايندگان از تعدادي
جديد قانون:گفت و كرد اشاره سال 64 مصوب قانون به
نگرشي با و باشد صادق رسانهها كل مورد در بايد مطبوعات
دنيا در ارتباطات عرصه در كه تحولاتي و تغيير فراگير ،
.باشد داشته نظر در را پيوسته بهوقوع
و سياسي پنجم مجلس توسط مطبوعات قانون اصلاحيه:گفت وي
به جديد عضو دو اضافهشدن كه چرا بود ، جناحي
يك منافع تامين جهت در "دقيقا هياتمنصفه تعيينكنندگان
.گرفت صورت سياسي خاص جناح
اعضاي از تعدادي انصراف به اشاره با ادامه در مزروعي
عضويت احتمال كه اشخاصي:گفت مطبوعات دادگاه هياتمنصفه
بودند ، واقف جاري مسايل به و داشتهاند را منصفه هيات در
حضور از خودشان شان حفظ جهت هيات ، كلي تركيب به نگاهي با
و عاقلانه بسيار كار آنهاشدند منصرف هيات اين در
برآيند بايد منصفه هيات زيرا دادند ، انجام خردمندانهاي
.باشد اجتماعي مختلف قشرهاي از متشكل و جامعه عمومي افكار
اردوگاهها به مخدر مواد زنداني هزار 70
ميشوند منتقل
انفرادي بند در قضايي وضعيت مشخصشدن تا گنجي اكبر
ميشود نگهداري
تاميني واقدامات زندانها سازمان رئيس :اجتماعي گروه
قضائيه قوه روز بزرگداشت آستانه ديروزدر كشور وتربيتي
و فرهنگي اقداماتتسهيلاتي ، خبرنگاران درجمع (تير هفتم)
.كرد تشريح را زندانيان آزادي بعداز مراقبت
معرفي جاي به حبس جايگزين درمجازاتهاي:گفت بختياري
يا و اشتغالزايي مراكز به محكوم بهزندان ، محكوم مجرم
باشد ، داشته كاربرد پروژههايملي با دررابطه كه مراكزي
و مخدر مواد محكومان جداسازي درباره وي.خواهدشد معرفي
لازم ، بودجه تخصيص با:گفت زندانيان ساير از معتادان
ايجادخواهد كشور استان در 20 اردوگاه امسال 20 تاپايان
اين به نيز اعتياد و موادمخدر زنداني هزار حدود 70 و شد
.شد خواهند اردوگاههامنتقل
وي:گفت اكبرگنجي وضعيت درخصوص سوالي به درپاسخ بختياري
از بعد و ميشود نگهداري انفرادي بند در درحالحاضر
.شد خواهد منتقل مربوطه بند ويبه قضايي ، وضعيت مشخصشدن
اسلامي جمهوري خبرگزاري خبرنگار سئوال به درپاسخ وي
:گفت تهران شهر از خارج به قصر انتقالزندان درخصوص
حسنآباد در كه 460هكتارزمين است مقررشده خصوص دراين
.شود واگذار زندانها سازمان به قم قديم جاده
قصر زندان سال 1381 تاپايان كه كرد اميدواري اظهار وي
.شود منتقل قم آباد حسن جديددر محل به
|