حكمت عصاره
تمدنها گفتوگوي و غربي انديشه
حكمت عصاره
سميناربزرگداشت پيشباز به صديق محمدزاده دكتر با گفتوگويي
قشقايي جهانگيرخان ميرزا آيتالله حكيم علمي مقام
و قاجار دوره اواخر بزرگ متاله و حكيم :جستارگشايي
ازجمله قشقايي ، جهانگيرخان ميرزا آيتالله مشروطيت ،
عليرغم وي.است معاصر ذوفنون عالمان و فرزانه آزادمردان
چنانكه علميش اعتبار و شده شناخته كمتر والايش علمي مقام
شديم باخبر.است نيفتاده معاصران ياد و قلم مذكور بايد
علمي مقام بزرگداشت در كنگرهاي جاري سال دوم نيمه در كه
با مناسبت همين به.شد خواهد برگزار حكيم هنري و حكمي و
آن ضمن كه گرفته انجام گفتوگويي سمينار اين مسئول
و رفته حكيم ميرزاي دانش ابعاد و زندگي به نيز اشاراتي
اين با جوانان بيشتر آشنايي اسباب و اطلاع سبب اميدواريم
.شود شيعي ديانت و علم و حكمت ارجمند ذخيره
معارف گروه
قشقايي جهانگيرخان آيتالله زندگي درباره لطفا *
.بفرمائيد توضيحاتي
سال 1243 در قشقايي محمد جهانگيربن آيتالله مرحوم *
از قشقايي ايل درهشوري طايفه از جانبازلو تيره در قمري
تا نيز وي خود و داشت دامپروري شغل وي پدر و زاده مادر
شده روايت.بود مشغول چوپاني به ايل ميان در سالگي چهل
فروش و خريد براي كه تابستان يك در سالگي چهل در كه
آمده اصفهان به سهتار تعمير و بازسازي و دامي محصولات
روحي دگرگوني تارساز ، استاد با اختلاط و صحبت ضمن بود ،
معرفت و علم كسب به و ميرود صدر مدرسه به و ميكند پيدا
زمان آن علماي پيش سالها ترتيب اين به.ميپردازد
تويسركاني ، ملاحسينعلي حاج قمشهاي ، آقامحمدرضا
و دربكوشكي ملااسماعيل صباغ ، ملاحيدر نجفي ، آقامحمدباقر
مدرسه در خود سپس و ميكند تلمذ خراساني حكيم عبدالجواد
منقول و معقول تدريس به جارچي مسجد شبستان و صدر
فقه ، عرفان ، فلسفه ، حكمت ، عرب ، ادبيات در ويميپردازد
هر در و خود عصر سرآمد علمالحان و هيئت و رياضي اصول ،
عصر فرزانگان و انديشه بزرگان.ميشود مسلم استادي رشته
بروجردي ، سيدحسين آيتالله مرحوم مدرس ، سيدحسين چون ما
خراساني ، محمد آقاشيخ ارباب ، رحيم حاج مراتي ، آقاضياء
سيدجمالالدين توني ، فاضل آئينه ، ملاجواد طبسي ، مشكان
و تحصيل وي نزد در..و آشتياني مهدي ميرزا گلپايگاني ،
.كردهاند مباحثه
مانده برجاي قشقايي آيتالله از آثاري چه دكتر آقاي *
است؟
منظومه ، شرح شفا ، و اسفار شيخ ، مكاسب كتب قشقايي مرحوم *
جلسات و است ميفرموده تدريس را لمعه شرح و كبير شرح
تشكيل فقه و حكمت اخلاق ، نهجالبلاغه ، شرح هيئت ، رياضي ،
.است ميداده
فارسي ، به نهجالبلاغه شرح فلسفه ، در رسالاتي ايشان از
و فارسي به شعر ديوان و اخلاق رساله متعدد ، كتب بر حاشيه
.است مانده برجاي عربي و تركي
"لوور" موزه در ايشان شعر ديوان منحصربهفرد نسخه تنها
شده اقدام آن فتوكپي بازگرفتن براي اخيرا كه است پاريس
.است
داشتهاند؟ تبحر بيشتر زمينهاي چه در آيتالله مرحوم *
.داشتند طولايي يد فلسفه در قشقايي جهانگيرخان آيتالله *
مرحوم":گفتهاند باب اين در طباطبايي علامه مرحوم
نوابغ و دوران نوادر از يكي فلسفه در قشقايي جهانگيرخان
حوزههاي همه در ايشان فضيلت و علم صيت و بودند زمان
".بود پيچيده علمي
،"الذريعه" عظيم كتاب صاحب تهراني آقابزرگ شيخ مرحوم و
عالم قشقايي جهانگيرخان شيخ آيتالله":كه ميكنند تاكيد
سرآمد و فلاسفه اجله و حكما اعاظم از و بارع فقيه و كبير
".بود فلسفه در متبحر و اصول و فقه در
آن بر و ذكر مرحوم آن درباب علما ميان در بيشتر آنچه اما
.است ايشان ديانت و تقوا است شده تاكيد
مرحوم":گفتهاند جايي در همايي جلالالدين استاد مرحوم
و فضيلت و درايت و عقل طور و بود كامل انسان مصداق خان
جميع مسلم و ديانت و تقوا و تنزه و قدس مقام و اخلاق حسن
".بود طبقات
خان ، مرحوم":است گفته نيز مطهري مرتضي شهيد استاد
انضباط و وقار و ديانت در فلسفي و علمي مقام علاوهبر
".است بوده نمونه تقوا و اخلاقي
و شخصيت درباره تاليفي و مقاله يا اثر خودتان شما آيا *
من كه آنجا تا داريد؟ قشقايي جهانگيرخان انديشههاي
!داشتهايد فراواني آثار قشقايي ايل درباره دارم اطلاع
و فرهنگ شيفته ولي نيستم ، قشقايي ايل از خود ، من *
مختلف اقوام سرافرازيهاي از سرشار تاريخ و فولكلور
فرهنگ و تاريخ ابعاد از بعدي به توجههستم ايراني
من.است داشته دنبال به مرا شيفتگي و حيرت پيوسته قشقايي
پيشينه"كتاب كردهام ، تاليف را "قشقايي تركي زبان دستور"
تركي باستاني يادمانهاي" و "سومري الواح در قشقايي
شعر مجموعه پيش سال سه.سپردهام چاپ به را "قشقايي
آماده مشغول اكنون و دادم انتشار را "لري لوحه قشقايي"
مقالاتي.هستم چاپ براي "قشقايي لغات فرهنگ" كتاب ساختن
دارم قشقايي موسيقي و شفاهي ادبيات و فولكلور درباب نيز
ولي آورم ، گرد مجموعهاي در را همه بتوانم اميدوارم كه
تهيه اثري قشقايي مرحوم درباره خاص بطور متاسفانه
ما كشور در اثري چنين جاي اساسا ميكنم فكرنكردهام
.است خالي
تنها او شايداست مهجور ايران مردم براي حكيم شخصيت
در متاسفانه.هستند وي معرف شاگردانش كه باشد شخصيتي
حتي.دارد وجود ايشان از شناختي كمتر نيز دانشگاهي مراكز
چندان هنر و فلسفه دين ، بزرگمرد اين از نيز قشقائيان خود
كه خاصي فلسفي مكتب لحاظ به حكيم شخصيتندارند شناختي
در.است گمنام خود كشور در ولي دارد جهاني شهرت داشت
مساله اين به بايد عجالتا مردبزرگ اين شناخت ضرورت
فرهنگي حركت يك سبب اطلاعي و شناخت چنين كه كنيم اشاره
تكفير فلسفه اهل كه روزگاري در.شد خواهد مردمي
.كردند فلسفه گسترش در بينظير اقدامي حكيم آن ميشدهاند
و پاك جمعيتي.بودند باليده ايلي جمعيت يك از ايشان
بيتوقع و زلال و ساده و سوداگري از دور به و بيآلايش
.پرورد را ايشان چون سياستي و دين مرد كه
داريد ، آينده ماههاي در را آن انجام قصد كه كنگرهاي در *
از آيا قشقايي ، جهانگيرخان آيتالله مرحوم از گذشته
شد؟ خواهد تجليل هم قشقايي سخنوران و بزرگان
ابعاد معرفي هدف و نيست كوتاهمدت و مقطعي كنگره ، هدف *
در تحول ايجاد و ايراني جامعه به مقوله مختلف جهات و
فرهنگ بدانديشان ، گذشته دوره در.است قشقايي ايل فرهنگ
قشقايي بيهويتسازي و بودند قرارداده هدف را قشقايي
همگام قشقايي سرافراز فرزندان.بود برنامههايشان سرفصل
و غيرت فضيلت ، مقدس ، دفاع سالهاي در و اسلامي انقلاب با
قوي بسيار حركتي در.گذاشتند نمايش به را خود ايلي عصمت
ايليشان اصالت به قشقايي جوانان جذب ما هدف گسترده ، و
پربار فرهنگ به بتوانيم اقدام اين در اميدواريم و است
.كنيم خدمت بزرگمان و عزيز سرزمين بخشهاي همه
داريد؟ بيان را كنگره برنامه از خلاصهاي لطفا *
بينالمللي و جهاني بصورت كنگره كه است اين ما برنامه *
شناسي ايران مراكز به را حكيم زندگاني شرح.گيرد انجام
كشور يازده ايرانشناسان تاكنون و كردهايم ارسال دنيا
شركت فعالانه كنگره اين در كه كردهاند آمادگي اعلام
مجموعهاي كه خواستهايم ملي اسناد سازمان از.كنند
ايام در انگليس استعمار با قشقاييان مبارزات پيرامون
وعده نيز ديگر رسانههاي مسئولان.كند منتشر كنگره
ما با متمركزي همكاري خبري ، پوشش از گذشته كه كردهاند
.باشند داشته
خواهد برپا قرآني نمايشگاه كنگره ايام در ارشاد وزارت
مساعد قول قم علميه حوزه در عظام آيات و اساتيد.كرد
ادا جهانگيرخان به را حوزه دين انشاءالله كه دادند
تيرماه اول دهه در نيز را علمي مقالات فراخواني.نمايند
در فراخوان گسترش براي و كرد خواهيم چاپ مطبوعات در
.كردهايم كار به شروع نيز دانشگاهها
مقالات ساماندهي و نظارت بر علاوه نيز كنگره علمي كميته
در كه ميكند آماده چاپ براي كتاب عنوان پنج نشريات ، و
عنوان با كتابها اين از يك.ميشود منتشر كنگره ايام
و فرهنگي پيشينه درباب "ايل سخنوران و قشقايي حكيم"
.است قشقايي ايل مفاخر
دارد؟ سرنوشتي چه حكيم ديوان *
به حكيم ديوان از انتقادي -علمي متني تهيه و تصحيح *
باب در آثاري بالاخره و است كار دستور در جدي صورت
.ميشود چاپ حكيم فلسفي انديشههاي
موسيقي در قشقايي مرحوم تبحر و آراء به اشارهاي شما *
است؟ گرفته صورت اقدامي زمينه اين در آيا داشتيد ،
فن و نواختن در متبحر حكيمكرديد اشاره خوبي نكته به *
.است داشته فنالحان درس و بوده ايراني اصيل موسيقي
را موسيقي درباب بزرگ حكماي كهن آثار وي اين بر علاوه
.است ميكرده احيا شاگردانش براي را آنها و كرده بازگو
موسيقي و ايراني اصيل موسيقي در حكيم تبحر دليل به ما
داريم تهيه دست در موضوع همين در كتابي قشقايي ، متعالي
پايان در.نماييم روشنتر زمينه اين در را وي كار ارزش تا
ملت به مجموعه يك در شده ارائه اشعار و مقالات نيز كنگره
.شد خواهد تقديم ايران بزرگ
.سپاسگزاريم گفتوگو اين در شما حضور از *
رضيان خاطره :از گفتوگو
تمدنها گفتوگوي و غربي انديشه
دغدغه همواره تمدنها ، و فرهنگها گفتوگوي انديشه
از واقع در.است بوده ايراني برجسته عالمان و روشنفكران
افزايش ايران متفكران ميان در خودآگاهي رشد كه زماني
فرهنگ ذات در را سويه چند عنصري ايشان يافت ، چشمگيري
و ايرانشناسان حتي و كردند كشف ايران "اسلامي -ملي"
چنين بودند ، پژوهيده فرهنگ اين حوزه در كه نيز بيگانگاني
ماهيتي همواره ايران فرهنگ واقع در.دريافتند را امري
و داشته رهگذر و همسايه فرهنگهاي همه از منتج و تاليفي
در فرهنگ اين خاص اصالتهاي و خلاقيتها بر افزون اين
و شرق پل را ايران ايرانشناسان ، برخي.است آن ويژه ماهيت
.دانستهاند مختلف تمدنهاي ارتباط مركز و غرب
كهن تمدنهاي و فرهنگها ميان ژرف رابطهاي سو يك از
سوي از و بوده برقرار ايران در اسلامي فرهنگ با آسيايي
.آسيا با رومي -يوناني فرهنگ ميان لايه چند رابطهاي ديگر
نيز سرزمين اين ژئوپوليتيكي واقعيت به مربوط مسئله اين
امحاء حتي و باليدن و رشد كه پنداشت نبايد و است بوده
فهم قابل گذشته در جغرافيايي واقعيتهاي از جداي فرهنگها
اينك ژئوپوليتيكي تاثير اين رو هر به.باشد بوده وتعليل
ويژهاي اهميت اما نيست ، نافذ گسترده شكل به گذشته همچون
.داشت دور نظر از نبايد كه دارد
سعي ايراني روشنفكران از گروهي نيز قبل دهه دو از بيش
موازنه به توجه با را فرهنگها گفتوگوي مسئله تا كردند
محك به (مدرنيته)غربي فرهنگ مقابل در (موازنه عدم يا)
در هدف اين با "فرهنگها گفتوگوي" سمينار.بسنجند تحليل
متفكران دغدغه از مهمي بخش اتفاقا و گرفت شكل تهران
ديني وجه به معطوف نيز زمان آن در پژوهان ايران و ايراني
.بود ايراني فرهنگ عرفاني و
كتابي (سال 1356) "فرهنگها گفتوگوي" سمينار فرجام در
تاثير آيا":بود اين آن اصلي عنوان كه شد منتشر مهم
تمدنها ميان واقعي گفتوگوي براي امكاني غربي انديشه
به اشارهاي واقع در پرسشگر ، عنوان اين "ميگذارد؟ باقي
شدت و داشت زمان آن در غربي سويه يك و سلطهجويانه رابطه
همه كه بود حدي به طرفه يك جريان اين عينيت و
و داشتند اجماع امر اين بر سمينار در شركتكنندگان
كهن فرهنگهاي عناصر و اصول از حمايت در را خود نگراني
از كه -ايران ملي و عرفاني و ديني فرهنگ ويژه به -آسيايي
.نميكردند پنهان است جهان معنوي سرمايههاي بزرگترين
غربي انديشه" نام به كتابي در كه اثر اين مباحث از برخي
منتشر روز فرزان پژوهش و نشر سوي از "تمدنها وگفتوگوي
تنهايي به آن پديدآورندگان و مطالب اين عنوان. گرديده
به مجموعه اين.است مباحث اين ويژه واعتبار اهميت نشانگر
توسط بحث هر پايان در تكميلي پاسخهاي و پرسشها همراه
.است شده ترجمه خسروناقد و پرهام باقر بدرهاي ، فريدون
گفتوگوي موضوع باب در آينده مباحث كيفيت و سطح بيگمان
مربوط كه بحثها اين از فراتر ميبايد فرهنگها و تمدنها
.باشد است قبل سال سه و بيست به
رضوي.م
|