كاغذ تيغ لبه و تلويزيوني برنامهسازي
بازيها
مديريت پيام
پيوست خالق به نقشها خلاق
كاغذ تيغ لبه و تلويزيوني برنامهسازي
بازيها
دولتي مراكز و سازمانها فرهنگي محدوديتهاي حاشيه در
تلويزيون ، و سينما عرصههاي در فيلمسازي امروزه ;اشاره
يا خواسته هزينهها اين.بردارد در را سنگيني هزينههاي
تامين بوم و مرز اين ملي درآمدهاي و ماليات از ناخواسته
مديران و مسئولان عرصه اين در متاسفانه اماميشود
و بازي كاغذ معبر ايجاد با دولتي نيمه و دولتي سازمانهاي
محدود فرهنگي آثار توليد براي را زمينه بوروكراسي
تهيه مطلبي موجود ، مشكلات مجموعه با ارتباط در.ميكنند
:ميخوانيم را آن هم ، با كه شده
تلويزيوني مجموعه يك از تصويربرداري براي قبل روز چند"
ابتداي در ، اما بوديم رفته شميران دربند ارتفاعات به
گروه ورود از مانع انتظامي نيروي ماموران منطقه ، به ورود
افسر با گفتگو از پس بالاخره.شدند دربند ارتفاعات به
و كرد پيدا فيصله موضوع دربند ، كلانتري مسئولان و نگهبان
".شدند روانه ارتفاعات سوي به فيلمبرداري براي گروه
توليد سرگرم شهرستانها يا تهران در كه كساني اغلب براي
و تنگناها هستند ، تلويزيوني و فرهنگي برنامههاي
نيمه و دولتي سازمانهاي سوي از شده ايجاد محدوديتهاي
اساسي معضل يك هنري و فرهنگي برنامههاي ساخت براي دولتي
.ميآيد شمار به
فرهنگي يا عمومي روابط مسئولان بيشتر متاسفانه
كه نيستند نكته اين متوجه دولتي نيمه و دولتي سازمانهاي
كوتاه ، مدت به هرچند هنري ، و فرهنگي پروژه هر توقف
باشد ، داشته دنبال به را جبرانناپذيري لطمات ميتواند
ازمالياتهاي كهبخشي نميدانند آنان اغلب كه آن بويژه
ميشود ، هنري و فرهنگي توليدات صرف نيز دولت به پرداختي
ارائه براي همكاري در تعلل يا محدوديت هرگونه بنابراين
آنان متوجه را زياني و ضرر ميتواند امكانات يا خدمات
اداره خيابان ، بوستان ، يك به رفتن براي امروزه.سازد
البته.كرد هماهنگي قبل از بايستي...و راهآهن دولتي ،
طولاني فرصتي به نياز فيلمبرداري مكانهاي همه هماهنگي
ساعته ، يك تلويزيوني مجموعه يك براي كه بسا چه و دارد
دولتي ادارات و سازمانها با بايد ماه يك يا روز پانزده
موارد بيشتر در كه بسا چه و نمود مراجعه و كرد مكاتبه
در كار وضعيت.باشد نداشته دنبال به هم مثبت جواب
اخيرا.دارد را خود خاص مشكلات نيز غيردولتي مكانهاي
تعرفههايي نيز خصوصي ميهمانخانههاي و هتلها از برخي
ابتداي در كه كردهاند تهيه فيلمبرداري كار براي را
را پرداختي مبالغ و استفاده ساعات ميزان افراد ، مراجعه
.ميكنند ارائه
خود نام افشاي عدم شرط به تلويزيوني تهيهكننده يك
در تلويزيوني برنامههاي توليد كار امروزه":ميگويد
اغلب كه بهگونهاي ميگيرد ، صورت دشواري به ايران
كه نشده پيشبيني هزينههاي از فرار براي تهيهكنندگان
آنها به دولتي نيمه و دولتي مراكز و سازمانها توسط
متوسل پلاتويي توليد و سربسته مكانهاي به ميشود ، تحميل
كارهاي مجموعه به ميتوان مثال طور به.ميشوند
كارهاي ساير يا و اخير سالهاي طول در طنز توليدي
.كرد اشاره پلاتويي
سازمانهاي مترو ، راهآهن ، فرودگاه ، باند در كار امروزه
صورت دشواري با دولتي ادارات از برخي حتي و انتظامي
برنامهسازان تنگناها ، اين عليرغم حال اين با.ميگيرد
بنابراين.ببرند پيش را خود كار ترفندي هر به مجبورند
افراد با همكاري و نزديك و دور شهرستانهاي به مراجعه
".است تهراني برنامهسازان راهكارهاي از يكي بومي ،
را كشورمان فرهنگي مديران از برخي زحمات نبايد البته
نميكنند ، عمل اينگونه همه متاسفانه ولي گرفت ، ناديده
مورد در افتاده پا پيش مسائل طرح و بازي كاغذ
به ربطي هيچ كه فيلمنامهاي مطالعه و برنامهها توليد
خستگي موجب ندارد ، بحث مورد مجموعه يا سازمان
مطالعه راستي به.ميشود تهيهكنندگان
ساير يا و راهآهن يا برق ، آب ، سازمان براي فيلمنامه يك
فيلمنامهنويسان بيشتر دارد ، سودي چه دولتي سازمانهاي
يك با همكاري طرح وقتي موارد برخي در كه ميكنند گلايه
را سناريو از نسخه يك تقاضاي آنان ميشود مطرح سازمان
سعي پيشنهاد چند ارائه با نيز ماجرا پايان در و ميكنند
تغيير مجموعه آن مامور يا سازمان به نگرش نحوه ميكنند
.ميشوند آتي همكاريهاي ارائه از مانع وگرنه كند ،
تهيهكننده يا نويسنده كارگردان ، جاي اگر شما راستي به
ميكرديد؟ چه بوديد
يك خريد با است ، حل قابل راحتي به نيز تنگنا اين البته
موضوع ميتوان باشد ، كه سازماني هر به مربوط لباس ، دست
محيط يك در بحث ، مورد سازمان شرايط از خارج را
كه است آن در شيوه اين خوبي.كرد دنبال شده مشابهسازي
متوجه تازه كار پايان از پس سازمانها مسئولان اغلب
.است گرفته انجام كار نيز آنان همياري بدون كه ميشوند
خارجي كشورهاي در كار به اشاره با تلويزيوني كارگردان يك
نكته يك متوجه برونمرزي ازسفرهاي برخي در:ميگويد
روحي فشارهاي با فيلمسازي اصولا كه است اين آن و شدهام
وقتي راستي به !است ايران جغرافيايي حوزه مختص فقط
را برنامهاي يا فيلمنامه جامعه هنري و فرهنگي متوليان
فلان عمومي روابط كه دارد لزومي چه ديگر ميكنند ، تصويب
و فرهنگي سازمان هر يا صداوسيما با موازي تشكيلات اداره
فلان كارمند ساده گفتگوي يك مورد در تا كند ايجاد هنري
هيچ هم نهايت در و دهند تشكيل بزرگ و كوچك جلسات اداره ،
هر كه باشد قرار اگر:ميافزايد وي.نيفتد جديدي اتفاق
و حك برنامهسازان نگاههاي به نسبت پيشهاي يا حرفه
و انتقادات طرح براي راهي ديگر دهند ، صورت اصلاحاتي
محدوديتهاي به بازنگري حال اين بانميماند پيشنهادات
دولتي ادارات و انتظامي سازمانهاي سوي از شده ايجاد
را زمينه ميتواند هنري و فرهنگي ذيربط مسئولان توسط
آنها بر حاكم بوروكراسي و غيرضروري هزينههاي كاهش براي
.دهد كاهش
فضاي كردن فراهم امنيت ، پاسداران وظيفه كه است بديهي
بنابراين است ، شهروندان براي اقتصادي و اجتماعي مناسب
توليدات و آثار خلق نيز هنري و فرهنگي افراد وظيفه
عمومي ، روابط مسئولان است اميد.است هنري و فرهنگي
ارزيابي با ديگر بار دولتي مراكز و سازمانها فرهنگي
و رفتارها تصحيح به نسبت موجود ، كليشهاي نگاههاي
.كنند اقدام خود نگاههاي
اميري محمد *
مديريت پيام
باشيم؟ موفق كارآفرين يك چگونه
.كنيد خودداري شده ، تجربه قبلا كه تكراري كارهاي از *
براي را عملي راهكارهاي و شناسايي را مفقوده حلقههاي
.گيريد كار به آن آوردن وجود وبه ترميم
تحول و نوآوري احساس.نباشيد خود ويژگيهاي دنبالهرو *
.گيريد كار به و كرده زنده خود وجود در را
كنيد تفكر و تعمق آنها در بگذريد ، كوچك موانع كنار از *
.برداريد راه سر از را آنها و
.باشيد پنهاني مسائل كشف دنبال به معما كليد يافتن براي *
به.باشيد خلاق ايدههاي پيپرورش در و ژرفنگر *
تحليل ، از و رويآوريد اجرايي راهبردهاي و برنامهريزي
.برسيد برنامهريزي به
نداشته هراس موفقيت عدم يا و شكست خطر از هيچگاه *
.كنيد تلاش موفقيت كسب تا و باشيد
:دهيد پاسخ سوالها اين به حال *
شناختهايد؟ را خود ويژگيهاي آيا *
واقفيد؟ خود رسالت به حدودي چه تا *
برويد؟ ميخواهيد كجا به *
كردهايد؟ تعيين و طراحي را خود ماموريت و اهداف آيا *
يا و داريد امكاناتي و ابزارها چه مقصد به رسيدن براي *
كردهايد؟ تهيه
پيوست خالق به نقشها خلاق
از خوانساري توكلي سيدحسين استاد گذشت در مناسبت به
دستباف فرش صنعت پيشكسوتان
شهرستان در شمسي سال 1290 در توكلي حسين سيد استاد
فرش صنعت بنيانگذاران از او.گشود جهان به ديده خوانسار
را خويش عمر از سال به 70 نزديك و بود منطقه در دستباف
عامالمنفعه امور در جدي شركت و همهجانبه تلاش بر علاوه
.كرد سپري صنعت اين با ارتباط در
سرشار استعداد و ذوق با ش.ه سال 1310 در توكلي مرحوم
رشته اين در كه اين وجود با و كرد شروع را حرفه اين خود
توليد مختلف مراحل توانست زودي به اما بود ، نكرده شاگردي
تهيه مناسب ، پشم تهيه شامل انتها تا ابتدا از را فرش
تهيه رنگرزي ، سنتي ، دستي ريسندگي كارگاههاي با قالي خامه
نقشههاي سفارش قالي ، دار يا كارگاه كردن داير قالي ، چله
تنهايي به را بازاريابي سرانجام و بافت بر نظارت اصيل
و جهانگردان حتي مدتي ، از پس كه طوري به شود ، عهدهدار
و فرشها ديدن براي خوانسار ، در فرش خارجي خريداران
هنرمند اين به سنتي ، رنگرزي كارگاه بخصوص وي كارگاههاي
سفارش طبق وي كارهاي اكثر خاطر همين به.ميكردند مراجعه
البته.ميشد صادر اروپا به (...و اندازه و نقشه) قبل از
و (ع)مسلم حضرت حرم جمله از متبركه اماكن براي
بيشترين.ميپذيرفت سفارش نيز دوستان و علاقهمندان
شكارگاه ، شاهعباسي ، نقشههاي طبق توكلي مرحوم كارهاي
قابي عباسي ، شاه قابي (ترنج لچك و ترنج) ساروق اسليمي ،
ويستي فرش ندرت به و كتيبهدار و همداني بندي شكارگاه ،
در زيادي علاقهمندان كه ميشد بافته (محلي قديمي نقشه)
.داشت كشور خارج و داخل
در فرش ، توليد در مستقيم نظارت بر علاوه توكلي ، استاد
تهيه در جمله از.داشت تام مهارتي نيز جنبي كارهاي كليه
قريب 85 كه فرش ، پود و خامه براي طبيعي و گياهي رنگهاي
طبيعي مواد يا و گياهان برگ يا پوست را آن مواد درصد
پوست مو ، برگ نارپوست ، روناس ، جمله از)ميداد تشكيل
طبيعي كاتاليزورهاي از استفاده همچنين و (..و گردو
خاصي جلوه كه...و سفيد زاج اشنو ، قروت ، قره دوغ ، همچون
.ميبخشيد گياهي ثابت رنگهاي به
مرغوب فرش يك تهيه اصول از قالي ، مناسب رنگبندي و نقشه
استاد چون استاداني به نقشه سفارش با توكلي مرحوم كه است
خود فرشهاي زيبايي به اراك ، در (قالي نقشه رسام) فرهنگ
به كه استاد كار از نمونههايي كه طوري به ميافزود ،
گل از خرمني همچون سال از 3040 پس مانده باقي يادگار
.ميدرخشد
حرفههاي به شغل اين در مستمر فعاليت ضمن توكلي ، مرحوم
در و داشت آشنايي نيز مساحي و كشاورزي همچون ديگر متعدد
دو ويبود خود شهر پيشگامان از اجتماعي و آباداني امور
خطه ، آن مردم استقبال با سالگي سن 88 در قبل سال
كه دليل اين به ولي شد ، نيز خوانسار شهر شوراي كانديداي
از شوند ، فعال امور اين در جوانترها بايد داشت اعتقاد
از يكي كه فرزند توكلي 8 استاد از.داد انصراف سمت اين
داراي همگي كه مانده يادگار به رسيده ، شهادت به آنها
پدر و استاد رشته در مطلع شاگرداني و عاليه تحصيلات
.هستند خود بزرگوار
|