اصول علم در تحول بنيانگذاران
معارف كتابخانه
اصول علم در تحول بنيانگذاران
اصولي انديشههاي فقه ، اصول در عقل جايگاه درباب بحثي
داماد محقق مصطفي دكتر استاد با گفتوگو /معاصر
(پاياني بخش)
محقق دكتر بااستاد گفتگو دنباله حاضر مطلب :جستارگشايي
.است اصول علم و عقل درباره داماد
حائري مهدي دكتر علامه درگذشت سالگرد مناسبت به امروز
كشيده ايشان اصولي وآثار مقام به را سخن دامنه يزدي ،
استاد آن محضر تلمذ به مفتخر كه داماد محقق استاد.ايم
بر درآمدي و گفته سخن اجمال به باب ، اين در است ، بوده
.است نهاده خوانندگان دراختيار مبحث اين
معارف گروه
رضوي مسعود :از گو و گفت
به خاصي نتايج و نيست هم بيثمر چندان اختلاف اين البته ،
علماي را علماصول موسس همينكه چون !است آورده بار
تفكر اين دانستهاند ، سنت اهل قدماي از برخي مذكور
عجيبي ضربه و هشتم قرن اخباريون دست به است شده حربهاي
اصول علم موازين اگر اينكه حكم به.زدند اصول علم رشد به
باشد ، لازمالرعايه و اصل اجتهاد در بخواهد فقه
اهل افكار سيطره تحت و تاثير تحت شيعه شرعي استنباطات
بوده محكمي حربههاي از يكي اينگرفت خواهد قرار تسنن
موجب بدان توسل با و نهم و هشتم قرن اخباريون دست به كه
اما.شدهاند اصول علم پيشرفت در سستي و فتور و ضعف
با بهبهاني وحيد باقر محمد مرحوم دهم ، قرن درخشان ستاره
اخباريون استدلالهاي كليه ،"الفوائدالحائريه" كتاب تاليف
بخشيد ، فقه اصول علم به عجيبي رشد مجددا و كوبيد درهم را
و متفكر اين از پس.كرد درخشاني بسيار رشد كه نحوي به
بعداز و انصاري شيخ برازندهاش شاگرد برجسته ، اصولي
جمله از ايشان بزرگ شاگردان هم بعد و خراساني محقق ايشان
يزدي حائري عبدالكريم شيخ عراقي ، آقاضياء نائيني ، مرحوم
اصول علم بروجردي آقاحسين حاج آيتالله مرحوم بالاخره و
.بخشيدند بسياري عمق و گسترش و رونق را
درخشاني نقطه و ويژگيها از يكي بردم ، نام كه شخصيتهايي
در دست يك كه بوده اين است ، ملاحظه قابل زندگيشان در كه
دست و داشتهاند (شرعيه مسائل يعني) نقلي علوم و فقه
اشاره قبلااست بوده فلسفي و عقلي علوم در ديگرشان
را فلسفي مباحث از بسياري خراساني آخوند مرحوم كه كردم
مرحوم نظير ايشان شاگردان هم بعد.كرد وارد اصول علم به
حاج و يزدي حائري مرحوم و عراقي آقاضياء و نائيني
مرحوم.كردند دنبال را طريق همين بروجردي آقاحسين
به آميخته وي اصول علم كه بود كساني از بروجردي آيتالله
يك بزرگ مرد اين كه است معلوم كاملا و است عقلي مسائل
علوم و فلسفه رسمي مدرس چند هر بوده ، عقلي علوم در متخصص
كافي تخصص بدون كامل اجتهاد معتقدم بنده.است نبوده عقلي
وقوف و آگاهي بدون اصول علم و است غيرممكن اصول علم در
.داشت نخواهد رقايي چندان عقلي مسائل بر
در يزدي حائري مهدي دكتر فقيد استاد مطالعات و مقام *
است ممكن.است برخوردار رفيعي جايگاه اصول ، از علم زمينه
اين در ايشان ، با جنابعالي قرابت و شناخت به توجه با
بفرماييد؟ توضيح زمينه
از يزدي ، حائري آقامهدي حاج آقاي بزرگوار ، علامه مرحوم *
و بود منقول و معقول جامع گفت ميتوان كه بود شخصيتهايي
بدون و عيار كامل مجتهد يك كه گفت ميتوان جهت اين از
بر و لازم نظم با كه بود كسي ايشان.بودند نقص هرگونه
به نه و علم اين لوازم همه جمع با و خاص ترتيب مبناي
صورت به فرنگيها قول به اتفاق ، سبيل بر و پراكنده صورت
قدر به آن انتهاي تا فلسفه آغاز از منظم ، و سيستماتيك
خود كه جايي تا فراگرفت و رفت پيش معاصر انديشه مقدورات
فقهي و اسلامي اجتهاد درشد بدل عيار كامل فيلسوفي به
آنها محضر و ديده استاد عنوان به را بزرگي متخصصين نيز
ما نزد در امروز كه ايشان از آثاري.بود كرده درك را
اصول علم درس تمام ايشان.است مطلب همين نشانگر باقيست ،
و شيوا قلم با را كمري كوه حجت آيتاللهالعظمي مرحوم
آنچه تمام.بود درآورده تحرير رشته به سليس و روان بسيار
قم در قبلا بروجردي آيتاللهالعظمي مرحوم كه نيز را
كامل بسار نحو به ايشان توسط گفتهاند اصول درس بهعنوان
ايشان از خودم من كه تعبيري.نگاشتهاند زيبايي و
بروجردي مرحوم اصول درس از واو يك":كه بود اين شنيدهام
من فرمودهاند ايشان كه آنچه و است نشده ترك من از
دكتر علامه مرحوم آثار در كه است اين جالب ".نوشتهام
علم عقلي مباحث به وقتي كه است مشهود كاملا يزدي ، حائري
و دارد امكان بشري انديشه كه آنجا تا ميرسند ، اصول
.است رفته پيش برود ، پيش ميتواند
ايشان نزد عقلي وجه اعتلاي و فقيد استاد بودن فيلسوف *
داشت؟ ايشان اصولي و فقهي نظرات و مطالعات بر تاثيري چه
-ميكنم تكرار را نكته اين مجددا من و -معتقديم ما *
كلمه وسيع معناي به -قانون دانش ما ، زمان در بخصوص امروز
"فقه" شرعي قانون اصطلاح در كه آنچه يعني "قانون علم"
"حقوق" معاصر قانون علم اصطلاح در آنچه و ميگويند
هيچوجه به عقلي مباحث در داشتن دست بدون -ميشود ناميده
فتواي به فقيه يك نيز و نميرسد دكترين به حقوقدان يك
دست از يزدي حائري مرحوم معتقدم من.نمييابد دست صحيح
.بود ايشان داشت مصداق زمان به آگاه فقيه اگر اما رفت ، ما
.بود ايشان ميكرد فقاهت و بود ديده را زمان كه كسي آن
و باشد زمان به آگاه ايشان مانند كه نداريم كسي چندان ما
-فرهنگ و دانش عالي سطح در -را جهان مختلف كشورهاي تمام
زمان به نسبت كامل آگاهي مبناي بر و باشد ديده و كاويده
فقيه ميگوييم اگر.كند اظهارنظر و بنشيند تفقه به خودش
امروز بودند ، ايشان آن مشخص نمونه زمان ، به آگاه
در كه چند هر بگوييم ، مسالهرا اين صراحت به ميتوانيم
تاريخ اما نشد ، شناخته ايشان بايد چنانكه حياتشان زمان
.نمود خواهد را خود قضاوت و كرد نخواهد تقصير
حقوقدانان اروپا ، در امروز.كنيم استفاده مناسبت اين از
تخصص حقوق ، علم در تخصص بر علاوه كه هستند كساني برجسته
اشاره شما براي نمونه چند من.است عقلي علوم در ديگرشان
كساني زمين مغرب در حقوق دانش در برجسته نويسندگان.كنم
دست قانون ، و حقوق در دانششان موازات به كه هستند
به فلسفي علوم رهگذر از و است بوده عقلي علوم در ديگرشان
است فيلسوف هم بنتام ، جرمي.ميپرداختهاند حقوق در تعمق
جمله از.دارد حقوق در مهم اثر چندين وي حقوقدان ، هم و
Introdactionto the principles of" وي ، كتاب چند
و اخلاق اصول بر مقدمهاي Morals and Legislation"
اين."قضايي بينه عقلي وجه" وي ديگر كتاب "قانونگذاري
به و شد ويرايش ميل استوارت توسط بنتام فوت از بعد كتاب
كه دارد نام "اساسي حقوق" نيز ايشان سوم كتاب.رسيد چاپ
. است توجه مورد بسيار
همگان براي نامش كه آلماني فيلسوف هگل.نرويم دوري راه
.است "حقوق فلسفه" او مستطاب و شهير كتاب آشناست ،
حقوق ، فلسفه تنها بگويم نميخواهم من.نشود اشتباه البته
است آن من مدعاي خير ، .است عقليه علوم از فلسفه از بخشي
و است برخوردار ويژگي اين از نيز حقوق دانش خود كه
موجب فلسفي ، و عقلي مباحث با دانش اين شدن نزديك معتقدم
نظريهپردازيهاي توسعه و دكترينها غناي و شدن توانا
تفلسف از دانش اين دوري و جدايي متقابلاميگردد حقوقي
نخواهد حقوقي انديشههاي فتور و ضعف جز ثمرهاي تعقل ، و
.داشت
حوزه در بروجردي ، العظمي آيتالله مرحوم معاصر ، زمان در
بزرگوار پدر.گذاشتند بنياد را نويني اصول قم ، علميه
عبدالكريم شيخ آيتالله مرحوم يزدي ، حائري استاد مرحوم
نام به دارند كتابي قم ، علميه حوزه بنيانگذار حائري
.است معاصر اصول كتابهاي بهترين از كه ،"دررالاصول"
ارشد فرزند قول از من كه شده بيان حكايتي اثر اين درباره
قول از يزدي حائري مرتضي حاجآقا آيتالله مرحوم ايشان ،
از من اينكه از بعد:گفتهاند كه ميكنم نقل پدرشان
در و بودم نوشته را "دررالاصول" بودم ، رفته نجف به سامرا
ديدن به خراساني آخوند مرحوم داشت ، قرار من اتاق طاقچه
و ديدند را كتاب اين خراساني محقق كه هنگاميآمدند من
اثر اين تاليف از من اگر كه كردند اظهار نمودند ، تورق
.نمينوشتم را "كفايهالاصول" داشتم اطلاع
بروجردي ، آيتالله مرحوم اصولي تفكر بدايع و نوآوريها *
شامل را وجوهي چه يزدي حائري تقريراتعلامه به توجه با
ميشود؟
.كرد آغاز اصول علم در نويي سبك بروجردي آيتالله مرحوم *
قلم به ايشان درس تقريرات كه "الفقه في الحجه" كتابي
مدعاي همين نمايانگر است ، حائري دكتر علامه مرحوم
از يكي.دارد پيامي كتاب اين نام اولا.است اينجانب
استاد مرحوم كه است مبحثي اصول ، علم آغازين مهم مباحث
هم "عملي عقل كاوشهاي" كتاب ابتداي در حائري دكتر
مرحوم.است علوم اجزاي مبحث مبحث ، آنآوردهاند
شاگرد.كردهاند باز خوب را مساله اين بروجردي آيتالله
به "عملي عقل كاوشهاي" در يزدي حائري استاد مرحوم ايشان
.نگاشتهاند را مطلب اين فارسي زيباي بسيار بيان
و "مبادي" ،"موضوع" ;دارد ركن سه علمي هر ميگويند
درباره.علم مسائل و علم مبادي علم ، موضوع."مسائل"
عوارضه عن فيه يبحث ما" كه است چيزي آن علمي هر موضوع
خاص موضوع يك علوم همه و طب هندسه ، حساب ، علم."الذاتيه
ميكنند اشاره آنجا ايشان كه اصيلي و جالب نظر و دارند
موضوعات به يكديگر از علوم تمايز و تفكيك كه است اين
داشته غرض يك علم دو است ممكن.اغراضشان به نه و آنهاست
نميتواند ولي باشد داشته غرض چند علم يك يا باشند
به منحصر موضوع يك علمي هر.باشد داشته مختلف موضوعات
و چيست؟ اصول علم موضوع كه است اين بعدي بحث.دارد خود
ميكند؟ بحث و ميگويد سخن چيزي چه درباره
ذكر متبايني حتي و مختلف نظرات اصول علم موضوع تعريف در
.دارد موضوع اين در را مبنا يك خراساني محقق است ، شده
مرحوم اما..و است داشته ديگري مبناي انصاري شيخ
:است بوده اين اصول علم موضوع در مبنايش بروجردي آيتالله
كه كسي براي است حجت فقه در كه چيزي آن "فيالفقه الحجه"
نام اين انتخاب لذا.كند صادر را مكلفين احكام ميخواهد
اشاره يزدي ، حائري مهدي آقاي حاج علامه سوي از كتاب براي
فقه اصول علم موضوع براي استادشان كه است بوده مبنايي به
نزديك از بنده- كه بدانيد است اين جالب.برگزيدهاند
طول در كه بودند كساني از حائري استاد مرحوم -بودم شاهد
احساس عدم بود مشهود همواره ايشان در كه آنچه عمرشان
.بود غربي علوم مقابل در و اسلامي علوم باب در خودكمبيني
مجامع به ورود محض به كه ميبينيم را افرادي بعضا ما
خودشان و است بيني كوچك خود عكسالعملشان نخستين ديگر ،
اين ويژگي اما.غربي علوم سيطره مقابل در ميبازند را
و اسلامي فلسفه اصالت به كار آخر تا كه بود اين بزرگوار
.بودند پايبند اصول علم تفوق خصوص به و عقلي علوم تفوق
سوي از هنوز اصول علم مباحث از برخي كه ميگفتند ايشان
بزرگوار اين خود.است نشده عرضه جهاني بيان به كسي
زبان به كه كتابهايي در است كرده كه خدمتي بزرگترين
Knowledg by...نظير كتبي ازجمله نوشتهاند خارجي
انگليسي به كه كتابي (حضوري علم در رساله)Presence
بسيار است اصول علم به مربوط كه مباحثي برخي نوشتهاند ،
.است درآمده تحرير رشته به استوار و زيبا
زيادي ارجاعات ميشود ، منتشر غرب در كه مقالاتي در امروز
مباحث اين كه است بار اولين.ميشود داده مباحث اين به
آنها براي بار نخستين براي و ميشود مطرح جهاني سطح در
اين در.ميشود بحث و طرح نكتههايي و موضوعات چنين
ايشان.كردهاند اسلامي علوم به بزرگي خدمت ايشان زمينه
عرفي و بودن عقلاني به پايبندي در كه هستند كساني از
محكمي استدلات "وصول" مسائل در "معاملات" مسائل بودن
يعني ،"الاعم بالمعني معاملات" مسائل در.داشتهاند عرضه
وارد كه هرجا مباحث اين در."سياسات و ايقاعات عقود ، "
و بهخوبي را اسلامي انديشهگران و انديشه تفوق شدهاند ،
.كردهاند اثبات و ثابت شكل ، بهترين به
حضور با گفتگوهايشان از يكي در ايشان باشد خاطرتان اگر *
اصول علم و تحليلي فلسفه متقابل تاثير باب در جنابعالي ،
از ميتوانند كه هستند تحليلي فيلسوفان اين كه فرمودند
.بالعكس نه و بياموزند تازهاي چيزهاي فقه اصول
شما اينكه وجود با كه بود اين ايشان از سوالم من *
ويژه به -اروپايي فلسفه جديد مكتبهاي مهمترين به سالها
علم مباحث در نظرتان آيا پرداختهايد ، -تحليلي فلسفه
نگذاشته اثر جديد فلسفههاي در مطالعات نشده؟ عوض اصول
به قضيه معتقدم كه فرمودند ايشان شما؟ اصول تفكر بر است
و تحليلي فلسفه مسائل در كافي تخصص از بعد من.است عكس
اگر كه فهميدم روز ، تحليلي فلسفه ژرفاي و عمق به رسيدن
ميداشتند ، آگاهي اصول علم مباحث به تحليلي مكتب فيلسوفان
مطرح برايشان نويني مسائل و ميانديشيدند ديگر گونهاي
من كه وقتي ميگفتند.اصول علم از ميشدند متاثر و ميشد
تعجب دچار ميكردم مطرح برايشان را اصول علم از مباحثي
حال عين در.ميآمد پيش آنها براي جديدي مسائل و ميشدند
عهده بر كه است گناهي دليل به اين كه ميفرمودند ايشان
به را پيشينيان زحمات و اصول علم نتوانستهايم ما و ماست
.كنيم عرضه جديد تفكرات ساحت و غرب دنياي
است لازم تحريري و تقرير باشد ، عرضه به قرار هم اگر *
بنده بعدي سوال.دادند انجام يزدي حائري استاد آنچه نظير
مرحوم كه است اين جنابعالي اظهارات و مباحث تتميم براي
را اصول دورههايي چه در و كساني چه نزد حائري مهدي دكتر
گرفتند؟ فرا
در را اصول علم اول درجه در يزدي ، حائري علامه مرحوم *
مرحوم همچون اساتيدي حوزه ، متخصصين نزد سطح ، دوره
خوانساري احمد سيد حاج آيتالله و گلپايگاني آيتالله
آيتالله مرحوم نزد نيز را اصول خارج درس و بودند آموخته
گرفته فرا كوهكمري حجت آيتالله ايشان از بعد و بروجردي
.بودند
آموختند؟ كساني چه نزد را اسلامي فلسفه دروس *
حاج مرحوم استادان ، از تن دو نزد ايشان را مشاء فلسفه *
و بودند خوانده اشارات ايشان درس در كه خوانساري سيداحمد
مهدي ميرزا مرحوم از نيز را مشاء فلسفه از ديگر بخشهايي
يكسره را "متعاليه حكمت" مباحث اما.گرفتند فرا آشتياني
امام با ايشان روابط.آموختند خميني امام مرحوم نزد
ايشان نزديك رابطه شاهد خود من و بود نزديك بسيار خميني
اين از كه را خاطراتي مقتضي فرصت در تا است لازم و بودم
شخصا بنده و داشت وجود ايشان ميان كه جلساتي و رابطه
.نيست بحث اين مجال اينجا البته كنم ، نقل داشتم ، حضور
توسط كه كوهكمري حجت و بروجردي آيات اصول درس تقريرات *
وضعيتي چه در الان گرديد تدوين و تحرير يزدي حائري استاد
است؟
-بروجردي آيتالله اصول درس تقريرات از جلد يك *
قريبا نيز آن ديگر مجلد و رسيده چاپ به -الحجهفيالفقه
هنوز حجت آيتالله مرحوم تقريرات.رسيد خواهد چاپ به
لازم امكاناتي و بودجه و است آماده چاپ براي اما مخطوط ،
اما.گرديد خواهد منتشر تدريج به انشاءالله كه دارد
بر ايشان تعليقات ميشود ، چاپ سريعتر همه از كه آنچه
.است اصفهاني محمدحسين شيخ آقا مرحوم "تحفهالحكيم"
كه بود مواردي همين يزدي ، حائري استاد اصولي آثار آيا *
هست؟ زمينه اين در هم ديگري آثار يا كرديد ذكر
كاوشهاي" در كه دارند هم ديگري كتاب تقريرات ، جز به *
"استنباط اصول مباني" نام به كردهاند اشاره هم "نظري عقل
و نشده منتشر كتاب اين.نگاشتهاند فارسي به ايشان كه
.رسيد خواهد چاپ به انشاءالله
"الحجهفيالفقه" كتاب در مندرج نوآوريهاي درباره شما *
از برخي درباره بيشتري توضيح است ممكن فرموديد ، مطالبي
بفرماييد؟ نوآوريها اين
است اصولي كتب بهترين از كه كتاب اين در مختلفي مباحث *
عرض معناي در تحقيق" جمله از آن بدايع از برخي و آمده
;است "لابتيه قضاياي" مهم مبحث ديگر بحثاست "ذاتي
غربيها كه است مهمي بسيار مباحث از يكي "حقيقيه قضاياي"
موضوع اينبود نشده مطرح برايشان درستي به مسائل اين
مطرح راسل "غرب فلسفه تاريخ" كتاب در كه مسائلي از يكي
به.ميكند حمله زاويه اين از ارسطو منطق به او و شده
درك عدم همين راسل ، مهم اشتباهات از يكي كه ميرسد نظر
خرده ارسطو منطق بر اثر اين در راسل.است حقيقيه قضاياي
اشكال از بسياري كه است اين يكي او ايرادات از و ميگيرد
اين جمله از.نيست فايده مفيد ارسطو ، منطق در استنتاج
:گفتيم اگر كه ميگيرد قرار مثال مورد عبارت
All golden mountain areMountainAll golden
mountain are golden
همه" اينكه دوم مقدمه و "هستند كوه طلايي كوههاي همه"
بعضي" كه ميشود گرفته نتيجه ،"هستند طلايي طلايي كوههاي
و است صحيح صغري هم اينكه عليرغم "هستند طلايي كوهها از
،"كوهاند طلايي كوههاي همه".است غلط نتيجه اما كبري ، هم
در دوم شكل اين..."هستند طلايي طلايي كوههاي همه"
كوهها از بعضي" كه ميشود اين نتيجه.است ارسطويي اشكال
.وجودندارد دنيا در طلايي كوه كه حالي در ،"هستند طلايي
.است درست صورت و ماده حيث از مقدمه دو هر اينكه عليرغم
بين فرق اينكه دليل به راسل كه است مواردي از يكي اين
معناي و نفهميده را "خارجيه قضاياي" و "حقيقيه قضاياي"
در هم استادحائري مرحوم است نكرده درك را حقيقيه قضاياي
- "عملي عقل كاوشهاي" كتاب در هم و "فيالفقه الحجه" كتاب
مبناي بر و كردهاند مطرح را "لابتيه قضاياي" -كتاب آخر
اين كردهاند بنا اسلامي منطقيون و انديشهگران كه طرحي
اينجا كه ميكنند باز و ميدهند قرار بحث مورد را انديشه
اين ديگر جاي در ما و نيست باره اين در بيشتر بحث جاي
.كردهايم بيان روشنتر را مبحث
مباحث.است "ماهيت اعتبارات" مباحث مهم ، مباحث از باز
در ايشان اصول ، علم در كه است مباحثي از ماهيت اعتبارات
مباحث ، اين در و كردهاند بيان تقييد و اطلاق مباحث
از ديگر يكي هم اين و شده مطرح زيبايي به ماهيت اعتبارات
بيان روان و شيوا بسيار و كمال به و است ايشان ابتكارات
.كردهاند
نگاشتهاند؟ عربي به *
حائري ، علامه استاد عربي قلم درباره جالب نكته.بله *
به خاصي علاقه و بودند نگار فارسي ايشان اينكه عليرغم
عالي و روان بسيار عربيشان نثر اما داشتند ، فارسي نگارش
خوبي به "الحجهفيالفقه" كتاب در نثر اين نمونه و است
.است مشهود و مشخص
تخصص به توجه با مسائل ، تحليل در فقيد استاد خاص روش *
واژگان ، تحليل و الفاظ به توجه و تحليلي فلسفه در ايشان
است؟ چگونه اصول علم در
حائري دكتر علامه استاد.دارد وجود اينجا در مهمي نكته *
سير به ميدهند قرار بحث مورد كه را مسالهاي هر يزدي
مساله اين اينكه.ميكنند اشاره و ميپردازند بحث تاريخي
چه و كرده طي را مسيري چه است ، شده آغاز زماني چه از
"نفسي كلام" مبحث در مثلا ;..و سرگذرانده از را تحولاتي
خدا كلام آيا كه دارد وجود متكلمين بين در مهمي بحث ،
سير كه است بحثهايي جمله از مبحث اين قديم؟ يا است حادث
به و شده پرورده و گرفته شكل كلام علم در آن تاريخي
ايشان.است شده وارد اصول علم به كلامنفسي بحث مناسبت
مورد را آن و داشتهاند توجه كاملا مساله تاريخي سير به
.دادهاند قرار بحث
موضوع جداگانه هم را اصول بر كلام تاثير بحث ميتوان *
داد؟ قرار بحث
صورت به كه ديگري جالب و زيبا بحث مثال براي بله ، *
"اراده و طلب" مبحث شده ، مطرح "الحجهفيالفقه" در بديعي
اراده آيا اينكه است اصول علم در كه مباحثي از يكي.است
كه است اين سئوال سادهتر عبارت به خير؟ يا است اختياري
كه ميكنيد اراده ميگيريد ، تصميمي زمينهاي يك در شما
و حادث امر يك اراده اين.برويد مدرسه به منزل از الان
پديده آيااست پديده يك تصميم اين.است مثبت عمل يك
علت.دارد علت يك معلولي هر.خير باشد؟ بيعلت ميتواند
يك به باز برويد جلوتر بحث اين در چه هر چيست؟ امر اين
عميق دقيق ، بسيار شكلي به مساله اين.ميرسيد پيشين علت
در يزدي حائري علامه قلم به شيوا بسيار حال عين در و
.است شده مطرح بروجردي آيتالله مرحوم اصول تقريرات
خاص نظر است ، بوده متكلمان هميشگي جدل بحث ، اين *
چيست؟ جنابعالي
دنياي در كه بحث همه اين به توجه با كه دارم عقيده من *
مغرب علماي هم كه شده ، مطرح اختيار و جبر زمينه در عقل
كردهاند ، بحث و تحليل باب اين در اسلامي علماي هم و زمين
بودن اختياري باب در اصول علم در كه آنگونه من نظر به
چنين كجا هيچ در زيبايي و دقت اين به است ، شده بحث اراده
"طبيعي جبر" مساله اروپا ، در مثلا.نميشود ديده بحثي
عواملي.است طبيعي قهري عوامل به مقهور انسان كه است مطرح
و معلول انسان كه...و طبيعي فرهنگي ، ارثي ، ژنتيك ، همچون
غربيها.كردهاند احاطه را او كه است عواملي از متاثر
از را مساله متكلمينكردهاند مطرح را بحث اين اينگونه
اين رابطه كه ميگويند آنها.ميكنند مطرح خداوند ناحيه
تاثير من تصميم در خدا آيا است؟ چگونه خدا با من فعل
ندارد ، تاثير من تصميم در خدا بگوييم اگر ندارد؟ يا دارد
من اگراست جبر دارد ، تاثير خدا بگوييم اگر.است كفر
من اراده در تاثيري و دخالت هيچ خدا و آزادم من كه بگويم
الله اراده از خارج جهان در پديدهاي يك به پس ندارد ،
ميگيرد قرار خدا اراده داخل در بگويم اگر و شدهام قائل
...مجبور ميشوم من
كجاست؟ اختيار جاي پس *
.كردهاند مطرح اينگونه متكلمين كجاست؟ اختيار جاي بله ، *
من از كه خاصي عمل اين:ميگويند ديگر ، گونه به يا
را كار اين من كه ميدانسته خداوند آيا است ، سرزده
جهل كه نميدانسته كه بگوييم اگر نميدانسته؟ يا ميكنم
ميدانسته ، كه بگوييم اگر و ميشود حمل قضيه اين بر خدا
اين لازمه و ميدادم انجام را كار اين بايد حتما من پس
خيام شاعرانه تعبير در كه حرفي همان.است جبر هم قضيه
:است آمده
جهل خدا علم نخورم گرمي ميدانست ازل ز حق من خوردن مي"
"شود
مي من اگر پس كه ميشود اين ساده ، عبارت به خيام استدلال
اين.است گرفته تعلق من عمل اين به خدا اراده ميخورم ،
اين پيچيدگي عليرغم اما.است مطرح كلام علم در اشكالات ،
حل قابل مشكلات و مباحث اين همه بنده ، گمان به مباحث ،
كلامي مباحث در متكلمين بحمدالله نيست مشكلي چندان و است
ما خاصي طور به ولي.كردهاند بيان را مباحث اين پاسخ
و است روز مساله هم هنوز كه مسالهاي مهمترين معتقديم ،
يك خود كه بشر اراده كه است مساله همين نيست حل قابل
.علت نيازمند و است معلول اين است ، وجود يك و است پديده
و جلو برويم هي و ديگري علت و ديگري علت اگر چيست؟ علتش
پس.ميآيد لازم تسلسل ترتيب اين به كنيم ، بيان را علتها
تصميم يقينا كه حالي در بگيريم ، تصميم ما نبايد هيچوقت
ميگيريد تصميم شما ميبينيم كه وجودي با و ميشود گرفته
كجاست؟ از اراده اين مبدا
اراده آيا كه كردهاند مطرح اصول علماي كه است بحثي اين
"اراده و طلب" عنوان تحت بحث اين نه؟ يا است اختياري
"الحجهفيالفقه" كتاب در شكل زيباترين به و شده بيان
بحث اين هستند آشنا عربي زبان به كه كساني حتما و آمده
.است متعالي و آموزنده بسيار كه كنند مطالعه را
آقايشهيد شما ، بزرگوار استاد نظير -اساتيد از برخي *
اظهار علمي حوزههاي در علماصول نقش درباره -مطهري
اصول علم كه كردهاند مطرح جمله از و كرده نگراني
مباحث كلي طور بهاست شده تورم نوعي دچار ما دردوران
مباحث از را طلاب و شده نوعيتعلل و ذهنگرايي موجب اصول
چيست؟ شما نظر بازميدارد ، ديگر
اصول علم معتقدم كردم ، ذكر قبلا كه تعبيري همان به من *
اين.نميدانم مناسب اينجا در را تورم واژه و شد فربه
نوعي مطهري استاد منظور نميكنم فكر نيست ، آماس مباحث
شدن فربه شدن ، چاق.است بيماري يك از ناشي كه باشد آماس
است ، مهم بسيار انديشه و فكر معتقدم من.است شدن وقوي
مباحث يا هرمنوتيك علم مباحث كه ميكنيد فكر شما مگر
چه ;ميشود مطرحLinguistic Philosophyالفاظ فلسفه
.باشد داشته مردم زندگي در عملي فوري ثمره كه است مباحثي
اين گرفت اصول علم به ميتوان كه اشكالي معتقدم هنوز من
داخل اصول علم در ميبايد كه مباحثي از بسياري كه است
مباحث اصول ، علم در امروز ما مثلا.است نشده هنوز شود
بايد را اصول علم اسم واقعا و كنيم وارد بايد را جديدي
علم ;اسلامي حقوق فلسفه يعنيLigol philosophy بگذاريم
.است فقه فلسفه اصول
كرده "الموافقات" كتاب در شاطبي كه كاري همان من نظر به
علم در جديدتر و روز به را مباحث همان بايد شيعه در است ،
رابطه كه را مباحثي بايد امروزه مثلا.كنيم وارد اصول
بيشتر مصلحت نقش.شود وارد بيشتر احكام استنباط در عقل
بايد دارد وجود روز حقوق فلسفه در كه مباحثي.شود وارد
به كه ايراداتي از يكي منشود وارد اصول علم به بيشتر
مكاتب به آشنا ما اصولي علماي كه است اين دارم اصول علم
علم در بودند ، آشنا اگر.نيستند بيگانه انديشههاي و
.كنند وارد را جديدي مباحث كه داشتند را اين توانايي اصول
...هرمنوتيك مثلا *
همان است مطرح هرمنوتيك علم در امروزه كه مباحثي بله ، *
مقدس متون تفسير روش همان اصول ، علم.است اصول علم مباحث
و كلام مثل مكتبهايي در مقدس متون تفسير روش امروز.است
و است كرده زيادي بسيار پيشرفت مسيحيت متون تفسير
مطرح عميقي و زياد مسائل باب اين در مسيحي متكلمين
فكر كنند ، مطالعه را مباحث آن ما اصوليين اگر.كردهاند
آن به توجه با نيز و ذاتي توانايي آن داشتن با ميكنم
اين و بيايد بوجود خوبي تحول فقه اصول علم غني منابع
مرزهاي به دارد كه ديگري مباحث به توجه با ارزشمند دانش
.برسد تازهتري
قرابت ما الفاظ مباحث جمله از اصول ، علم بدوي مسائل در *
مشاهده سمانتيك و زبانشناسي مباحث با زيادي نزديكي و
و علوم با ميتواند اصول علم نيز زاويه اين از ميكنيم ،
.شود گفتوگو وارد جديد فلسفههاي
بايد حتما معناشناسي مباحث مثلا.است لازم خيلي بله ، *
اصول علم وارد بايد امروز مباحث اين.بشود اصول علم وارد
فرض مثلابگيرد صورت لازم استفاده آن از و بشود ما
و خداوند كلام كه ;است مطرح مسيحيت در كه سئوال اين كنيد
با خدا كلام فهم نحوه و انسان با خدا گفتن سخن كيفيت
نحوه همان داردو را رابطه همان عادي افراد و انسان كلام
ما ، اصول علم در.ميشود ديده هم اينجا در ادراك و فهميدن
از كه را تفسيري همان ما كه معنا بدين است بوده اصل يك
.ميپردازيم نيز الله كلام تفسير به ميكنيم ، عرفي عبارات
و فكر بايد زمينه اين در كه ميگويند مسيحيت در امروز
.نكنيم تلقي گونه يك مورد ، دو اين در را روش كه كرد دقت
ما آيا كه كنيم طرح را مساله اين بايد اصول درعلم نيز ما
به را روش يك بايد كلامي رابطه نوع دو اين در بحث براي
شويم؟ قائل آنها براي متفاوتي كيفيتهاي يا ببريم كار
كيفيت اساسا و فقه ، اصول كلاسيك كتب تدريس درباره *
اين در نبايد آيا داريد؟ نظري چه مباحث اينگونه تدريس
مراكز و دانشكدهها در هم و علمي حوزههاي در هم مساله ،
دهد؟ رخ تحولي حقوق ، تدريس
.كردم اشاره تلويحا نكته اين به صحبتهايم لابلاي در من
مسائل به بيشتري توجه اصول ، مباحث به بايد من نظر به
و فلسفه به خاصي توجه هم حقوق دانشكدههاي ودر بشود عقلي
دانشجوي يك براي فلسفه و منطق امروزه.بشود عقلي علوم
دانشجويان براي تفلسف و تفكر روش.نميشود تدريس حقوق
استنباطهاي به جدي لطمه مساله اين و نيست آشنا ما حقوق
و باشد زبده حقوقدان يك بخواهد كسي اگر.ميزند حقوقي
.باشد عقلي مباحث با همراه بايد كند پيدا عمق حقوقيش تفكر
هستند كساني كشورمان در حقوقدانها از بعضي حاضر حال در
به من عقيده به.ميباشند آشنا قانوني مواد با فقط كه
است كسي حقوقدان.حقوقدان گفت نميتوان افراد دسته اين
نيز مباني آن با آشنايي.آشناست مواد اين مباني به كه
.است عقلي مسائل در تبحر حتي و آشنايي مستلزم
.سپاسگزارم گفتوگو اين در شما صميمانه حضور از *
معارف كتابخانه
(سياسي توسعه موانع و مولفهها ) اصلاحات دشوار راه
ايرانيان ، جامعه انتشارات :ناشر /محمدي مجيد :نويسنده
تومان ، قيمت1600 /متوسط خشتي قطع /بهار 1379 اول ، چاپ
.صفحه 441
چارچوب در نخست را سياسي توسعه "اصلاحات دشوار راه" كتاب
/نوين مشروعيت سنتي ، مشروعيت همانند) دوگانههايي
/داشت گرامي نقد ، /بيعت مشاركت ، /واقعبيني آرمانگرايي ،
(سياسي طفوليت سياسي ، بلوغ /مشروطه حكومت مطلقه ، حكومت
و كرده مطرح ميدارند ، بيان را مساله از وجهي يك هر كه
دارد ، برخود را موانع عنوان كه خود كتاب دوم بخش در سپس
و اجتماعي وعملي ، نظري مختلف سطوح در سياسي توسعه موانع
.است آورده موثر نهادهاي و اقشار به توجه با را ، سياسي
آن در كه دارد ، اختصاص مولفهها به كتاب سوم بخش
در آزادي قلمروسياسي ، و سامان سياسي ، شفافيت اصلاحطلبي ،
برابري فردي ، آزاديهاي و حقوق سياسي ، احزاب عمومي ، گستره
اخلاقي ، مديريت رسانهها ، آزادي سياسي ، عقلانيت سياسي ،
.است شده آورده بهينه سياسي رفتار و پاسخگو دولت
زمان از كه كتاب ، اين ناشر با است سخني آخر نكته اما
و سياست حوزه در را ارزشمندي آثار خود كار به شروع
.است كرده منتشر ادبيات
چسب و بندي شيرازه متفاوت ، و خوب قطع عليرغم و متاسفانه
همان در و است ناپرورده و ناپخته بسيار كتاب ، عطف كار
متعدد پارههاي ورق با را خواننده گرفتن ، دست به ابتداي
.ميسازد روبهرو شدهاند جدا عطف و شيرازه از كه
محتواي به همچنانكه محترم ناشر كه اميدواريم حال هر در
همچنانكه كند ، توجه نيز آن فني نكات به دارد ، توجه آثار
مطبعي اغلاط كه شنيديم آثار اين از برخي خوانندگان از
.است بيشتر معمول حد از نيز
كوفه مردم و (ع) حسين امام قيام شناسي جامعه
ريال 6000:قيمت صفحه ، نشرني ، 93 باقي ، عمادالدين
انواع براي سنج عيار كاملترين (ع) حسين امام قيام
در را همه كه است فردي كاراكترهاي و اجتماعي تيپهاي
و ارزيابيها عاليترين و نهاده آزمون و نقد وبوته ميدان
.است گذاشته ارث به ما براي آنها شناخت درباره را نتايج
تاريخي ندرت به و كلامي مباحث موضوع كه قرنهاست عاشورا
جامعهشناسي ، و شناختي معرفت جنبه از اما است ، گرفته قرار
كه است مقاله سه حاوي كتاب اين.نبوده نظر مطمح اصولا
سرچشمه هجري سال 61 در كه واقعهاي از صرفنظر
گرديد شيعه زندگي در قرن طول 14 در (مناسكي سلسله)جرياني
مربوط اعتقادي و تاريخي مناظرات و كندوكاوها از صرفنظر و
جامعهشناختي تبيين به مقالات اين از يكي واقعه ، اصل به
تبيين به ديگري و پرداخته كوفه حركت و (ع)حسين قيام
به يعني.ميپردازد عاشورا (اثرات تعبير به) كاركردهاي
همه كه مراسمي و مناسك سلسله هنجارآفرينيهاي و كاركردها
برگزار شيعي مذهبي رسوم اصليترين از يكي صورت به ساله
حسيني اربعين بزرگداشت در نيز سوم مقاله و است ميشده
.است شده نوشته
|