"كشور مدارس در ايمني و زلزله مانور" گردهمايي
مي‌شود برگزار
مرگ واگير يا اعتياد
تربيت و اصلاح كانون بچه‌هاي با
سياسي و صنفي دانشجويي ، تشكل‌هاي اعتراض
دانشگاه كوي دادگاه تبرئه حكم به
زنجان اميد نشريه مديرمسئول دادگاه
خواستار كودكان حقوق از حمايت انجمن
شد عبادي شيرين آزادي
خانواده در زن حقوق بررسي سراسري همايش
مي‌شود برگزار سنندج در
"كشور مدارس در ايمني و زلزله مانور" گردهمايي
مي‌شود برگزار
راهنمايي مدارس در "ايمني و زلزله" مانور دومين گردهمايي
برگزار ري شهر در امروز كشور ، سراسر دبيرستانهاي و
.مي‌شود
بين‌المللي پژوهشگاه گردهمايي ، اين برپايي باني
احمر ، هلال جمعيت و است زلزله مهندسي و زلزله‌شناسي
و طبيعي بلاياي اثرات كاهش كميته پرورش ، و آموزش وزارت
.دارند مشاركت آن در اسلامي جمهوري صداوسيماي
كميته دبيران از متشكل نمايندگاني علمي ، نشست اين در
پرورش و آموزش وزارت و استانها طبيعي بلاياي اثرات كاهش
.مي‌آيند هم گرد ري شهر احمر هلال آموزشي مجتمع در
و هزار در 15 سال 78 آذرماه ايمني ، و زلزله مانور نخستين
مرحله دو در پيش‌دانشگاهي مركز و هنرستان دبيرستان ، 499
.شد انجام
راديو ، از آژير صداي شنيدن با دانش‌آموزان اول ، مرحله در
در و گرفتند پناه آموختند ، قبل از كه امني محلهاي در
محلهاي از آژير ، اتمام از پس دانش‌آموزان دوم ، مرحله
باز فضاي به شده ، خارج آرامي به گرفتند ، پناه كه امني
.گرفتند پناه ساختمان از خارج
مرگ واگير يا اعتياد
معاشرت جلسه يك در است ممكن موادمخدر به افراد آشنايي
ابتلا متعاقب يا پذيرد ، صورت مبتلا همسالان و دوستان با
بودن ناكارآمد از فرد ودرماندگي العلاج صعب بيماري به
ناآگاه و ناپخته بستگان و افراد پيشنهاد و درماني روش
پذيرد صورت
دست انسانها اغلب گوناگون درجوامع و بشر تاريخ طول در
براي تا اند بوده مشكلات فراموشي براي وسيله‌اي دامن به
رواني و روحي كشمكشهاي و فشارها از شده كه هم كوتاهي مدت
يا و هوشياري سطح كاهش براي نيز مواقع بعضي يابند ، خلاصي
استفاده مخدر مواد از درماني و پزشكي مسائل در درد كاهش
از آگاهي عدم خاطر به خانواده‌ها بعضي حتي مي‌كرده‌اند ،
استفاده آنها گريه رفع و نوزادان درمان براي مواد اين
.مي‌نموده‌اند
آيين‌ها در مخدر مواد از جوامع بعضي در قديم در همچنين
وتخدير خلسه ايجاد براي وسيله‌اي به‌عنوان سنتي مراسم و
كتيبه‌هاي و آثار در مي‌نموده‌اند ، استفاده وفور به
دسته‌اي تصوير آشور دولت زمان از مانده جاي به
مشتقات به كه است اين بيانگر و مي‌شود ديده خشخاش گل از
از جالينوس ميلاد ، از قبل سال در 120 داشته‌اند ، توجه آن
صرع ، درمان سرگيجه ، درمان عقرب ، پادزهر براي ترياك مشتقات
از نيز بقراط.مي‌نمود استفاده جذام و كليه سنگ سكته ،
استفاده خوابآور و مسكن داروي به‌عنوان خشخاش شيره
.است مي‌نموده
داشت سعي كه بود دانشمندي اولين جالينوس گفت بتوان شايد
سرانجام و بشمارد را معتاد نفر يك ويژگي‌هاي و صفات
مسكن و مرفين داروي به‌عنوان تنها نه آن از بشر امروزه
مفاصل دردهاي جنسي ، ناتوانيهاي صعبالعلاج ، بيماريهاي در
استفاده جسمي مزمن دردهاي و مفرط خستگي عضلاني ، و
تفريح به‌عنوان و كشانده سوءمصرف به را آن بلكه مي‌نمايد
جامعه جوانان كردن گرفتار و سياسي مقاصدي گاه و سرگرمي و
اعتياد را آن ما كه چيزي مي‌نمايد ، استفاده آن از
.مي‌خوانيم
معمول نوزدهم قرن در سياسي براي‌مقاصد ترياك از استفاده
همچون شده نگه‌داشته عقب جوامع در استعمارگر دول و بوده
نگهداشتن مشغول و مردم تخدير راه به‌عنوان هند و چين
آن جوامع ، آن به تسلط راه و معتادان مشكلات به مسئولين
وسيله‌اي به‌عنوان حربه اين از و دادند گسترش بسطو را
.كردند استفاده ميكروبي بمبهاي و جنگي ناوگان از موثرتر
.ال جوآنا ، ماري كافئين ، حشيش ، كوكائين ، ترياك ، بر علاوه
از يكي مساله اين و كرده معمول نيز را غيره و دي.اس
بخصوص مختلف ملل بين در موضوع‌ها برانگيزترين اضطراب
.است شده جامعه‌ما
:اعتياد تعريف
رواني و جسماني مداوم و غيرطبيعي وابستگي و تمايل
به‌طوري ناميده‌اند اعتياد را ماده‌اي مصرف به ارگانيزم
گرديده آن تدريجي اثرات شدن كاسته موجب مداوم استعمال كه
را مواد بيشتر استعمال تعادل حفظ براي زمان گذشت با و
در كه است كاذب تعادل حالت اعتياد واقع در.مي‌طلبد
در پس مي‌شود حاصل بدن در دارو متمادي استعمال نتيجه
:است مطرح چندموضوع اعتياد
اجبار يا نياز و نيرومند كشش همان) وابستگي و تمايل -1
و جسماني هم وابستگي و بوده ماده مصرف ادامه به
(.عادت مساله و رواني هم و است فيزيولوژيك
نظر از چه فرد براي آن قطع) آن بودن مداوم -2
(.نيست ميسر رواني نظر از چه و فيزيولوژيكي
و نيست انسان طبيعت جزء كه چرا) آن بودن غيرطبيعي -3
ثانوي و عارضه و نيست بنيادي استعداد.است طبيعت برخلاف
(.است
برقراري هم) است مطرح رواني و جسماني جنبه دو هر -4
.(رواني عادت هم و است فيزيولوژيكي تعادل
مصرف دوز و مقدار زمان گذشت با كه چرا) مصرف به تساعد -5
(.نمي‌كند تعادل برقراري سابق
:آثارآن و مواد بندي تقسيم
:مي‌شوند تقسيم گروه سه به مخدر مواد كلي به‌طور
رواني فعاليت كه:مركزي عصبي دستگاه كننده تضعيف مواد -1
توليد سستي با توام شادي ، و نشاط حالت داده كاهش را مغز
...و مرفين هروئين ، ترياك ، مانند.مي‌كند
آرامش درد ، تسكين از عبارتند مواد اين سايكولوژيكي آثار
انزال انداختن تعويق به خاطر ، انبساط ارادي ، حركات خفيف
مصرف ، امتداد در جنسي ميل نقصان و مصرف ابتداي در جنسي
رضايتمندي ، احساس ذهن ، روشني با همراه خوابآلودگي
كه مكان ، و زمان از مبهم احساس مطبوع ، و شيرين روياهاي
.است داشتني ودوست مطبوع فرد براي حالتها اين همه
را رواني ذهني ، فعاليت‌هاي كه:عصبي سيستم محرك مواد -2
... و الكل كوكائين ، كافئين ، :مي‌كندمانند تشديد
حالت ايجاد:از عبارتند دوم گروه سايكولوژيكي آثار
سعادتمندانه ، ايجادحالت رضايتمندي ، و آرامش ايجاد انبساط ،
احساس تقليل سكس ، به تمايل افزايش هيجان ، بي‌خوابي ،
.ذهني و عقلاني نيروي افزايش خستگي ،
و مي‌كند رواني و ذهني اغتشاش ايجاد كه:توهم‌زا مواد -3
ماري دي ، اس.ال:مانند مي‌آورد ، به‌وجود غيرعادي حالتهاي
... و مسكالين حشيش ، جوانا ،
قدرت ، احساس:از عبارتند مواد اين سايكولوژيكي آثار
وضع احساس در تغيير ومكان ، زمان ادراك در دگرگوني
و خوشي ايجاد است ، مثبت بيشتر كه بدن ، تصوير و اندامها
كنترل‌كننده ، مهارتهاي شدن كم فراوان ، اشتهاي و خفيف مستي
رفتن كنار تلقين‌پذيري ، افزايش سايكوتيك ، علائم گاهي
فرد به علائم اين همگي كه اميال ، ظهور سانسور ، پرده
داشتني دوست و ومطبوع بخشيده كاذب قدرت و به‌نفس اعتماد
.است
مواد از محروميت علائم
زياد ، عرق بيني ، از آبريزش چشم ، از آبريزش خميازه ،
قريبالوقوع ، مرگ احساس افسردگي ، بيقراري ، بي‌اشتهايي ،
.تحريك‌پذيري
احساس شديد ، لرز حملات:محروميت علائم گرفتن شدت با و
بدن ، موهاي شدن سيخ شديد ، تعريق شديد ، شدن سرما سرما
را آن معتادين خود اصطلاحا كه تشنج و رواني اختلالات
.كرد خواهد بروز بيماران در مي‌نامند سيم‌كشي
مرگ است ، خانمان‌برانداز اعتياد عوارض:اعتياد عوارض
فقط كاش واي مي‌شود ، حادث تدريجي صورت به كه است
خانواده مي‌كرد ، بسنده معتاد فرد مردن با و بود مرگ
اعتبار و آبرو اطرافيان مي‌شوند ، كشيده به‌نيستي معتاد
.مي‌دهند دست از را خود اجتماعي
تغيير و بدن مسموميت به‌صورت كه جسماني عوارض بر علاوه
به ارگانيزم دائمي وابستگي و ارگانيزم طبيعي فيزيولوژيكي
از كمتر آن اجتماعي رواني مسائل مي‌شود ، حادث سموم اين
منابع مي‌شود شروع اعتياد كه به‌تدريج. نيست جسمي مسائل
مالي ازنظر فرد كه اين ضمن مي‌رود ، كاهش به رو فرد مالي
تضاد دليل به رواني نظر از و مي‌نشيند عقب قدم به قدم
و مصرف از بعد گناه و پشيماني احساس و كشيدن به تمايل
شده ، سستي و ركود دچار و مستاصل شدن خود به مشغول
برنامه‌ريزي فرد مي‌شود ، شروع وكار دركسب غيبت و بي‌نظمي
زندگي لحظه‌اي و مي‌دهد دست از را خود دورانديشي و
همراه به نيز را مالي بيشتر پسرفت شغلي پسرفت مي‌كند ،
تامين براي داد دست از را خود شغل كه مرور به و دارد
به ديگر كه جايي تا مي‌شود ، مشكل دچار خود مالي منابع
پسرفت بيمار وضع و سر و جسماني وضعيت نداشته توجه خود
اهميت فرد براي آراستگي و لباس و ظاهر وديگر مي‌كند
علائم شروع با همچنين مواد ، به دسترسي عدم ندارد ،
عدم پوشاك ، و غذا مثل اوليه نيازهاي تامين وعدم محروميت
تهيه به نياز و وخانواده خود سرنوشت به نسبت توانمندي
داده ، دست از را خود رواني فردتعادل قيمتي ، هر به مواد
سوء براي زمينه و مي‌پاشد فرو شده مضمحل فرد شخصيت
مهيا فردمعتاد از مرگ سوداگران و شرور انسانهاي استفاده
شدن تامين شرط به پيشنهادي هر برابر در فرد و مي‌گردد
ظاهر نظر از اينكه ضمن فرد.مي‌آورد فرود تسليم سر مواد
شخصيتي نظر از آمده ، بدر نرمال انسان حالت از تركيب و
افراد اين غالبادارد را اقدامي هر به زدن دست آمادگي
بدون پول گرفتن قرض همچون مايه‌اي دون كارهاي به دست
از پول گرفتن آن ، بازپرداخت به نسبت مسئوليت احساس
و دزدي دله منزل ، لوازم فروش جرح ، و ضرب با اطرافيان
واقع ودر مي‌دهند تن مواد توزيع و فروش خريدو به درنهايت
درجه به اعلاعليين درجه از را انسان اعتياد كه اينجاست
جمع در و را خانواده و مي‌آورد پايين اسفل‌السافلين
.مي‌كشاند نيستي به را جامعه
اعتياد علل
معاشرت جلسه يك در است ممكن مواد اين به افراد آشنايي
ابتلا متعاقب يا پذيرد ، صورت مبتلا همسالان و دوستان با
بودن ناكارآمد از فرد ودرماندگي العلاج صعب بيماري به
ناآگاه و ناپخته بستگان و افراد پيشنهاد و درماني روش
گروه لذت جديد سوژه و كنجكاوي موضوع ويا پذيرد صورت
.ندارند سرگرمي و لذت براي سوژه‌اي كه همسالان
و رواني جسمي ، بخش سه به مي‌توان را اعتياد علل اما
:كرد تقسيم اجتماعي
جسمي علل
بيولوژيكي جسمي تعادل عدم بيولوژيكي ، جسمي علل زمينه در
برآيند ، آن كننده تعادل دنبال به افراد كه مي‌شود باعث
را مخدرات به استعداد بيولوژيكي عوامل و علل واقع در
ماده به ارگانيزم پذيرش و تمايل در بايد.مي‌آورد بوجود
نسبت افراد بعضي ظاهرا كرد ، تامل آن به شدن ابسته و و
نظر به و مي‌دهند نشان متفاوتي كشش و تمايل ديگر بعضي به
)مي‌كند طلب بيشتر دارد كم كه را چيزي ارگانيزم مي‌رسد
پيدا مصداق نيز اينجا در باردار خانمهاي ويار قضيه
تحقيق و بررسي تحت هنوز مساله اين كه چند هر (مي‌كند
افراد بعضي كه است حاكي شواهد ولي است نگرفته قرار كافي
نشان آن به كششي و تمايل نيز فيزيولوژيك و جسماني نظر از
.نمي‌كنند پيدا وابستگي محدود دفعات در و نداده
رواني علل
.كرد دنبال شخصيتي رواني زمينه‌هاي در بايد را علل عمده
و احترام به نياز امنيت ، وتامين وابستگي به جوانان نياز
كنجكاوي ، حس ارضاء سني ، گروه در پذيرش به نياز اطمينان ،
دوستي ، و معاشرت به نياز تفريح ، و لذت به احتياج
به‌طور بايد كه است مسائلي همه همسالان ، با همانندسازي
برخوردار سالم شخصيت از فرد اگر و گردد برآورده صحيح
از نيازها اين به رسيدن براي را لازم مهارتهاي و نباشد
نباشد ، برخوردار كافي نفس عزت از و باشد نداشته طبيعي راه
تسليم ناسالم ولو پيشنهادي هر به نسبت همسالان گروه در
.ندارد را مخرب پيشنهادهاي رد قدرت و بوده
و نارسايي‌ها نفس ، عزت بودن پايين حقارت ، احساس مجموع در
ضعف شخصيتي ، وابستگي شخصيت ، اختلال شخصيتي ، كمبودهاي
علل عمده از تشويشها و اضطرابها شخصيت ، منش جنبه‌هاي
.است اعتياد به جوانان كشاندن
در فقر محرك ، خلاء ازدواج ، در تاخير و جنسي محروميتهاي
كمك همه وناكامي‌ها شكستها دوستي ، و معاشرت
اعتياد دام به وراحت‌تر زودتر آسيبپذير مي‌كنندشخصيتهاي
نمايشي رفتارهاي فرد ، شخصيت تلقين‌پذيري همچنين.افتند
مسايلي همه ديگران ، طرف از كار اين به تشويق و فرد شخصيت
.مي‌كشاند اعتياد به را جوانان كه است
اجتماعي علل
نابساماني‌هاي استعمارگر ، دول از بعضي استعماري سياستهاي
مقبوليت ميزان شده ، نگه‌داشته عقب دولتهاي اجتماعي
و مذهبي اعتقادات ضعف آن ، بودن دسترس در و مواد اجتماعي
همه زندگي ، نبودن هدفمند معنوي ، فقر بخصوص فرهنگي فقر
اگر.مي‌كشاند اعتياد به را جوانان كه است عواملي
به است كافي كنيم بررسي را قضيه اجتماعي علل بخواهيم
محرم ، يكماهه مقطع مثلا نماييم توجه خاصي زماني مقطع‌هاي
فوتبال جهاني جام برگزاري دوره يا رمضان ، مبارك ماه يا
مي‌بينيم عينه به كه آسيايي مسابقات برگزاري دوره يا و
مطبهاي به مراجعات شده ، كمتر رواني روحي ناراحتيهاي
زندگي براي بيشتري شوق و شور جوانان شده ، كمتر روانپزشكي
يافته بيشتري معناي و شده پررنگ‌تر زندگي مي‌دهند ، نشان
زماني مقطع‌هاي بالعكس و مي‌رود نزول به رو انحرافات و
جوانان زندگي به معنابخشيدن و سرگرمي براي موضوعي كه
نيز انحرافات بوده بيشتر رواني روحي ناراحتيهاي نيست
.مي‌يابد فزوني
گفت بايد اعتياد ايجاد علل اهميت مقايسه زمينه در
اعتياد اجتماعي رواني علل به را بيشتري سهم روانشناسان
و شخصيتي خصوصيات ضعف نگارنده نظر به و مي‌دهند
بودن پايين حقارت ، احساس) فرد رواني شخصيت آسيبپذيري
هيستريكال ، شخصيت وابسته ، شخصيت ناكافي ، شخصيت نفس ، عزت
وجدان يا سوپرايگو ضعف اجتماعي ، ضد يا سوشيال آنتي شخصيت
سهم زندگي نبودن هدفمند و معنوي فقر همچنين اخلاقي ،
بايد را اعتياد نهايتا و دارند اعتياد در را بيشتري
.نمود تلقي جامعه و اطرافيان و خود به عناد نوعي
اپيدمي و مواد بلاي مصرف دليل به جوامع بعضي در امروزه
صورت را مسئله دارند سعي مهار رفتن دست از و قضيه شدن
جرم‌آلود صورت از نمي‌كنند آزاد هم اگر داده خيمي نيك
و مالي فقر به‌دليل جوامع بعضي همچنين.درآورند بودنش
به و اجتماعي و اقتصادي مسايل زمينه در عديده مشكلات
سعي ديگر زمينه‌هاي در درآمد كسب در توانايي عدم دليل
صورت آن به و كرده خارج بودن جرم حالت از را مسئله دارند
اجتماعي مقبوليت ميزان بنابراين بپوشانند ، عادي و طبيعي
و كشورها همه در معتادان مجموع در دارد ، تاثير اعتياد در
به آن شيوع در تفاوت اما هستند ، اجتماعي طبقات همه
جهاني‌بهداشت سازمان آمار براساس دارد ، بستگي مسايلي
دليل شايد و مي‌دهند نشان مخدر مواد به كمتري علاقه زنها
صورت به آنها نياز ارضاءشدن‌اين و بيشتر وابستگي آن
بيشتر بودن هدف‌دار و فرزند و خانواده به وابستگي
و كنترل تحت بيشتر و اقتصادي استقلال عدم زندگي‌آنها ،
كمتر نتيجه در و همسن گروه با كمتر معاشرت بودن ، نظارت
.آلوده‌اند افراد با شدن واگير خطر معرض در
از معتادين درصد بهداشت 72 جهاني سازمان آمار براساس
.هستند سال زير 25 سني گروه
تا جواني 15 و نوجواني دوره معتادين آمار همين براساس
.مي‌كنند عمر ديگران از كمتر سال 20
هستند متوسطه از كمتر تحصيلات داراي معتادين درصد 66
(ونك توانبخشي مركز آمار)
كمترين و كارمندان را اعتياد بيشترين دولت شاغلين بين در
و نظم بخاطر شايد مسئله اين علت و) داشته‌اند ارتشيان را
و بهتر قوانين اعمال و دقيق‌تر نظارت و بيشتر انضباط
.(است آن رواني تاثير
شده ترك معتادين درصد از 50 بيش رسمي غير آمارهاي برطبق
.مي‌گردند باز اعتياد به مجددا
درمان و پيشگيري
است ، آن نشر و مواد توليد از ، جلوگيري قدم اولين:الف
بر و يابد انتشار جامعه در مرگ ويروس اين گذاشت نبايد
.گردد غالب زندگي و حيات
بردن بالا براي است ، آموزش آن مهمترين و مرحله دومين:ب
رسانه‌هاي طريق از بصري ، سمعي آموزش مردم ، آگاهي سطح
مهمترين چيز دو آموزش در.است لازم صداوسيما و گروهي
:است مسئله
مردم براي را شرايطي بايد واقعا كه اعتياد ، مضرات اول
خود وجود تمام با را مرگ واگير ويروس اين كه آورد پيش
و معتاد فرد در آن مضرات ببينند عينه به و كنند احساس
.است چگونه وي خانواده
و مي‌كند ايجاب را اعتياد كه فرد شخصيتي زمينه‌هاي دوم
در آسيبپذير نكات آن و شخصيتي زمينه‌هاي آن برطرف‌كردن
.پوشش تحت فرزندان شخصيت
گرايش علل مقابل در مسئله تبيين و مردم آگاهي افزايش با
.يافت خواهد كاهش اعتياد مخدر ، مواد مضرات و
جامعه از سياه ديو اين برانداختن روش و راه بهترين پس
و گروهي رسانه‌هاي از آگاهي واكسن تزريق طريق از پيشگيري
زخمهاي ترميم راه و آسيبپذير شخصيت‌هاي تبيين و جمعي
.است شخصيتي
را عادت نوع چهار بايد حداقل اعتياد درمان در:درمان -ج
:داشت مدنظر
حياتي و بيولوژيكي عادت -1
عملي و عضوي عادت -2
رواني عادت -3
اجتماعي عادت -4
اعتياد درمان اعتياد ، و وابستگي بودن وجهي چند دليل به و
روانپزشك ، از متشكل تيمي باشد تيمي و وجهي چند بايد نيز
.اجتماعي مددكار و پزشك باليني ، روانشناس
روانشناس است ، بيمار در ترك انگيزه برانگيختن گام اولين
طي لوگوتراپي ، جمله از سايكوتراپي روشهاي با بايد باليني
كند ، آماده ترك به دادن تن براي را معتاد جلسه چندين
در بايد نمايد ترك شد مصمم درماني روان با بيمار وقتي
عمومي پزشك و روانپزشك توسط گرديده ، بستري درماني مركز
داروي تجويز با وضعيت اين در شود ، آغاز سم‌زدايي درمان
عصبي دستگاه فعالي بيش كاهش براي متادون كلونيدين
مي‌يابد ، كاهش خودكار عصبي دستگاه عملكرد اختلال سمپاتيك ،
تا دو روزانه و ميلي‌گرم تا 5 ميلي‌گرم./از 5 دارو
و مي‌گردد تجويز روز ده تا هفته يك مدت به و بار چهار
علايم مي‌شود سعي پزشك توسط حياتي علايم كنترل ضمن
داروهاي و فنوتيازينها تجويز با نيز ازمواد محروميت
از مرحله اين.گردد كنترل روانپزشك توسط ديگر روانگردان
.مي‌كشد طول روز تا 10 هفته يك
را كارش باليني روانشناس سم‌زدايي ، مرحله از بعد مجددا
آگاهي براي جمله از درماني روان روشهاي با داده ادامه
از بيمار در خويش بالقوه استعدادهاي و خود از بخشيدن
نارساي يا نادرست فرآيندهاي اصلاح براي مركزي مراجع
نظريه‌هاي از اجتماعي متقابل روابط غلط الگوهاي و شناختي
بالاخره و رفتار متقابل تحليل روش و عاطفي منطقي شناختي
از بدآموزيها و رفتاري اشكالات از برخي كردن برطرف براي
شخصيت آسيبپذير نقاط ترميم در سعي رفتار تغيير شيوه
شخصيت درمان براي درماني روان روشهاي مي‌كند ، بيمار
درك رواني ، فشار بهتر تحمل شخصيت ، دخمه‌هاي رفع بيمار ،
از درماني روان.است مسايل با بيمار شدن روبه‌رو و بيشتر
روان ضمنميانجامد طول به جلسه تا 15 جلسه حداقل 5
زمينه نيز اجتماعي مددكار باليني ، روانشناس توسط درماني
با آشتي كار ، محيط با آشتي بيمار ، براي سالم زندگي ايجاد
و ممنوعيت‌ها رفع اطرافيان ، با ارتباط ايجاد خانواده ،
را بيمار سالم تفريح و ورزش برنامه برنامه‌كاري ، تنظيم
.مي‌نمايد فراهم
تا هفته چند از پيگيري و درمان مراحل است ممكن مجموع در
بايد بيمار از حمايت و نظارت و بينجامد طول به ماه چند
موارد درصد است 25 ممكن همچنين.يابد ادامه يكسال از بيش
شكست به درمان ، كامل دوره طي‌شدن ضمن اعتياد ، ترك
.بازگردد اعتياد به بيمار و انجاميده
توصيه چند
آنها چه اگر (عاقلي تو) كنيم اعتماد خود فرزندان به -1
. باشيم داشته زيرنظر را
بر چه اگر (ميتوني تو) بدهيم مسئوليت خود فرزندان به -2
.كنيم نظارت آنها
و شدي بزرگ تو بنظرم).ببخشيم استقلال خود فرزندان به -3
.(هست خودت با رفتارت مسئوليت و كني تصميم‌گيري ميتوني
مثبت جنبه‌هاي تو) بدهيم نفس عزت خود فرزندان به -4
.(دادي انجام خوب را كار فلان تو داري ، زيادي
به و بپردازيم آنها عقلاني جنبه‌هاي تمجيد و تعريف به -5
خيلي تو) كنيم تاكيد را بودن عاقل آنها به كنيم ، تكيه آن
.(عاقل‌تري من از تو عاقلي ،
بالغ آنها به و آورده حساب به بالغ و عاقل را آنها -6
.(هستي تو نباشم من) كنيم تاكيد را بودن
تو) كنيم گوشزد آنها به را آنها شخصيت مثبت جنبه‌هاي -7
(توخوبي فعالي ، تو عاقلي ، تو باهوشي ،
ناديده را آنها و نگيريم نظر در را آنها ضعف نقاط -8
.بگيريم
.كنيم فراهم سرگرمي آنها براي -9
نظربگيريم در را آنها نيازهاي -10
.نكنيم تحميل آنها به را خود سليقه و نظر -11
پاكزاديان محمد سيد
باليني روانشناس
تربيت و اصلاح كانون بچه‌هاي با
تحميلي ازدواج
را چادري.متحيرم كانون در بودنش از كه است كوچك آنقدر
بافتني ، ميل تا دو و قرمز كامواي يك با و گرفته بغلش زير
بافتن مشغول دوباره مي‌نشيند وقتي.مي‌آيد طرفم به
پنهان را سياهش چشمان افتاده‌اش فرو پلكهاي.مي‌شود
اينجاست؟ چه براي راستي.مي‌كند
.نامشروع رابطه خاطر به -
.مي‌كنم نگاه دقيق‌تر چهره‌اش به شده ، گرد تعجب از چشمانم
لبهاي پشت كمرنگي كركهاي.است شبيه‌تر آرام كودكي به
مي‌كند16 تعريف به شروع ناآشنايش لهجه.نشسته خندانش
با فاميلي ، تحميلي ازدواج يك از فرار خاطر به.ساله‌ام
اينجا حالا كه كردم برقرار دوستانه‌اي رابطه همسايه پسر
.هستم
.بگو ازدواج آن به راجع -
.كنم ازدواج پسرعمه‌ام با من مي‌خواست دلشان خانواده‌ام -
.نمي‌دادند اهميتي هم مخالفتم به اصلا
داشت؟ عيبي چه پسرعمه‌ات چرا؟ -
هم باز اما.مي‌دانستند همه آنها.همين.بود معتاد -
.بدهند او به مرا مي‌خواستند
...و هستند حامله ماهه ايشان 5 مي‌گويد و مي‌آيد كاري مدد
.بپرسم چه نمي‌دانم ديگر
ظريف و ريز اندام آن به مي‌كنم ، نگاه بچگانه چهره آن به
شد خواهد "مادر" نكرده ، باور را بودن "زن" هنوز گويي كه
.فرداست مادر امروز ، دختر هميشه :شعر اين ياد به و
مهدوي مرضيه
سياسي و صنفي دانشجويي ، تشكل‌هاي اعتراض
دانشگاه كوي دادگاه تبرئه حكم به
به نسبت مدني و دانشجويي تشكل‌هاي اعتراض :اجتماعي گروه
ادامه همچنان دانشگاه كوي به تهاجم متهمان تبرئه حكم
.دارد
دانشگاه زيباي هنرهاي دانشكده دانشجويان اسلامي انجمن
آرامش به دانشجويان دعوت ضمن بيانيه‌اي صدور با تهران
آمده بيانيه اين دركرد انتقاد به‌شدت حكم اين از فعال
:است
كوي فاجعه برابر در قضائيه قوه عملكرد ديگر بار يك
دانشگاهي و دانشجو قشر كهنه زخمهاي بر تازه نمكي دانشگاه
سكوتي و جريحه‌دار احساساتي با كه دانشجو قشرپاشيد
در دادگاه منصفانه حكم انتظار در صدر سعه با و معني‌دار
بر حيرت انگشت و حيران نگاهي با بود ، ملي فاجعه اين مورد
.كرد مشاهده را دادگاه راي دهان ،
انقلاب رهبر اگر است آمده بيانيه اين از ديگري بخش در
از بايد حال خوانده‌اند جنايت يك را دانشگاه كوي حادثه
شما نكند هستند؟ كجا جنايتكاران پس كرد سئوال محترم قاضي
پرداخته‌اند؟ خودزني به دانشجويان معتقديد هم
با نيز تهران پزشكي علوم و تهران دانشگاه دانشجويي بسيج
:كرد اعلام بيانيه‌اي صدور
عوامل پيرامون دادگاه حكم انتظار ، سال يك از پس اينك
هم اگر حكم اين متاسفانه اما شد ، صادر انتظامي نيروي
به‌هيچ‌عنوان باشد ، توجيه قابل حقوقي و قانوني به‌لحاظ
.نيست شده انجام جنايت وسعت با متناسب
خود بيانيه در نيز گيلان دانشگاه دانشجويان اسلامي انجمن
با نامتناسب و عدالت و انصاف از به‌دور را حكم اين صدور
نيافته راپايان دانشگاه كوي پرونده‌ا و دانسته جرم
سياسي مهم احكام صدور:است كرده اعلام و كرد ارزيابي
به دانشگاه ، تعطيلي زمان در خاص پرونده‌ا اين به‌ويژه
درايت و سعه‌صدر جز و نمي‌انجامد دانشجويان كم‌توجهي
.ندارد وجود آنان زودهنگام واكنش برابر در مانعي آنها
اين مورد در سمنان استانداري امنيتي سياسي معاون همچنين
براي دانشگاه كوي متهمان براي حكم اين صدور:گفت حكم
بايد صادره احكام و نيست قانع‌كننده كشور عمومي وجدان
.باشد نظام و اسلام و انقلاب حيثيت با متناسب
مي‌گفت سخن خبرنگاران با مطبوعاتي مصاحبه يك در كه مشفق
اين عاملان قانوني ابزارهاي با مي‌تواند دادگاه:افزود
نماينده‌ا.نيست مشكلي كار اين و كند مشخص را جنايت
:گفت مورد اين در نيز مجلس در هرسين و صحنه كنگاور ، مردم
انتظار دانشگاه ، كوي به حمله هولناك جريان مقابل در
پاسخگوي بايد قضائيه قوه‌ا و داشتيم را شديدتري برخورد
.باشد شبهه اين
حمله جريان از سال يك:افزود نظري‌نيا ، قدرت حجت‌الاسلام
جامعه‌ا علي‌الخصوص عمومي ، افكار و گذشت دانشگاه كوي به
اين آمرين و عوامل با شديد برخورد انتظار كشور ، دانشگاهي
ولي داشتند ، را پرونده اين به رسيدگي در سرعت و جنايت
.نيفتاد اتفاق دو اين از هيچ‌يك متاسفانه
نيز روزنامه‌نگاران صنفي انجمن مديره هيات رئيس مزروعي
حمله متهمان دادگاه حكم خواندن با من:گفت مورد اين در
خودشان ، دانشجويان كه رسيدم نتيجه اين به دانشگاه ، كوي به
به‌وقوع اصلا دانشگاه كوي واقعه‌ا و زده‌اند را خودشان
.است نپيوسته
اسلامي شوراي مجلس در اصفهان مردم نماينده‌ا مزروعي ، علي
نسبت عمومي افكار در منفي بسيار تاثير حكمي ، چنين:گفت
.داشت خواهد قضائيه قوه‌ا به
اين به‌هرحال ، :افزود حكم ، ندانستن بي‌طرفانه ضمن وي
مقصر كه است مطرح عمومي افكار براي سئوال
فجيع‌ترين از كه - دانشگاه كوي ماجراي به‌وجودآورنده‌ا
كساني چه - مي‌شود محسوب اسلامي انقلاب از پس اتفاقات
.بوده‌اند
صدور با دادگاه ، متاسفانه:است معتقد هم كولايي الهه
بر نهادن ، مرهم جاي به دانشگاه كوي به حمله متهمان حكم
!نمك‌پاشيد دانشجويان عميق زخم
همچنين مجلس در تهران مردم نماينده كولايي ، الهه دكتر
حكم اين صدور و دانشجويان وكيل دستگيري شدن همزمان:گفت
معناي دانشجويان براي دانشگاه ، كوي به حمله متهمان براي
ايشان شعارهاي و شاهرودي آيت‌الله حضرت از.ندارد خوبي
.نمي‌رفت اقداماتي چنين انتظار قضايي ، توسعه‌ا براي
اينك:كرد اعلام بيانيه‌اي صدور با نيز كار اسلامي حزب
عاملان كه مي‌بينند كوي جنايت سالگرد در دانشجويان كه
حبس در دانشجويان وكيل و مي‌شوند تبرئه فاجعه
عدالت و امنيت احساس مي‌توانند هم باز آيا به‌سرمي‌برد ،
فرار جز حاصلي روندي چنين منطقي نتيجه آيا باشند؟ داشته
حكومت و دين مقوله‌ا به نسبت جوانان شدن بدبين و مغزها
مناسبي بهانه‌هاي رويه اين آيا داشت؟ نخواهد دربر ديني
كردن محكوم براي جهاني تبليغات رسانه‌هاي دست به را
و نمي‌دهد؟ انسانها اوليه حقوق رعايت عدم به ايران
همه ما كشور در كه كرد ادعا مي‌توان هم باز آيا بالاخره
برخوردارند؟ مساوي حقوق از افراد
امام خط گروههاي هماهنگي شوراي بيانيه
اعلام بيانيه‌اي صدور با امام خط گروههاي هماهنگي شوراي
:كرد
:بگوييم كه متاسفيم
آن از حرمت هتك و علم و دانشگاه حريم نقض -1
كنترل عدم بدليل عمل‌كننده فرمانده بي‌تدبيري و ضعف -2
آنان بر حاكم عصبانيت و امر تحت نيروهاي
بر مبني عيني شاهدان اظهارات و فيلمها و عكسها وجود -3
نيروهاي توسط دانشجويان وبازداشت تخريب و ضربوجرح
عمل‌كننده
انقلاب رهبر توسط واقعه ناميدن جنايت -4
ناممكن را متهمين برائت امكان كه است اموري همه و همه
در.نگرديد توجه بدان حكم صدور در متاسفانه ولي مي‌سازد
قضائيه قوه رئيس از ما:است آمده بيانيه اين پايان
قضات بالاخص و قوه بر حاكم اسلوبهاي و روشها مي‌خواهيم
گام خويش وعده‌هاي جهت در و نموده اصلاح را دادگاهها و
اخير جريانات و اتفاقات گفت بايد بي‌پرده ;بردارند اساسي
به نمي‌تواند است شده واقع قضايي دستگاه در كه
معظم مقام سال شعار كه جامعه وحدت و امنيت و اعتمادسازي
.گويد مثبت پاسخ رهبريست
زنجان اميد نشريه مديرمسئول دادگاه
شد برگزار شعبه 1408 در
عضو حكيمي‌پور احمد اتهام به رسيدگي جلسه :اجتماعي گروه
و ساعت 9 زنجان اميد نشريه مسئول مدير و تهران شهر شوراي
تهران عمومي دادگاه شعبه 1408 در ديروز صبح دقيقه 30
.شد برگزار
سردار نماينده عنوان به حسني‌فر احمدعلي جلسه ابتداي در
از پس:گفت و پرداخت نشريه اين اتهامات ذكر به صفوي
در نشريه اين تاريخ 16/2/77 در صفوي سرلشكر سخنراني
طالبان حربه آخرين صفوي شمشير آيا":است آورده مطلبي
شده متهم جنايت به صفوي سرلشكر بدينوسيله و است؟ خشونت
از پاسخ و پرسش جلسه يك در:گفت ادامه در و است
طالبان را سپاه آيا شده سئوال زنجان اميد مديرمسئول
آمادگي حال در جريان يك است گفته پاسخ در او مي‌دانيد؟
قصد است ولايت زيرنظر مستقيم كه سپاهي آيا. كودتاست براي
دارد؟ كودتا
اشاره با و "بازار راسته رستوران" عنوان با طنزي در يا و
شد گران مغز و زبان كله:است نوشته صفوي سرلشكر سخنان به
زبان قدر ، فلان روشنفكر مغز:است آورده ادامه در و
تمام يزدي ابراهيم كباب...سروش كله اين‌قدر ، دگرانديش
.اميرانتظام خورشت...طبرزدي آبگوشت...كرباسچي كالباس شد
مقر از ديگري مطلب در نشريه اين گفت خاتمه در حسني‌فر
.است برده نام خفاشان لانه عنوان به زنجان سپاه
ارائه براي تا خواست حكيمي‌پور از صارمي قاضي سپس
.شود حاضر جايگاه در خود دفاعيات
سال هفته‌نامه 8 اين:گفت خود از دفاع در حكيمي‌پور
.است نكرده خطايي هيچ تاكنون و شده منتشر منظم به‌طور
نيستند ، مطبوعات حرفه‌اي افراد نشريه اين در حاضر افراد
كه هستند خودجوش و و علاقمند اما آماتور افرادي آنها
.هستند مقدس دفاع در درخشان سوابق داراي هريك
درصد و 15 ورزشي - فرهنگي درصد نشريه 80 اين گفت وي
ديدگاه الزاما نشريه اين نوشته‌هاي.است سياسي
هستم ، تهران در وقتها بيشتر من چون نيست ، آن مديرمسئول
بارها و دارم اطمينان روزنامه دست‌اندركار افراد به اما
دليل به اما.بنويسيد مطالب مقررات چهارچوب در گفته‌ام
و مي‌رسد به‌دستم مدت‌زماني از بعد نشريه مطالب فاصله
.ندارد وجود احتمالي اشتباهات بعضي اصلاح امكان
سردار سخنراني گفت اول اتهام با ارتباط در حكيمي‌پور
نيز نشريه اين و آورد بوجود سياسي مسائل در فضايي صفوي
آن فرمانده و سپاه به تعرضي قصد و گرفت قرار فضا همين در
.است نداشته
بحث در گفت طنز رستوران درباره ديگر اتهام با ارتباط در
اصلا و نيست جدي مطلب اين و دارد وجود شيوه‌هايي طنز
.ندارد خبري بحث
كارخانه زنجان در:گفت خفاشان لانه با ارتباط در وي
قماربازان و معتادان محل كه است متروكه‌اي كبريت‌سازي
كه بود آن لفظ اين كاربرد از هدف نيست ، سپاه مقر و است
انتقاد آن اينكه كما كند ، خرابه آن براي فكري شهرداري
و كاربري تغيير حال در آنجا نيز هم‌اكنون و افتاد موثر
در وياست مردم استفاده براي فرهنگسرا به‌صورت شدن آماده
مطبوعاتي خطاي عنوان به را اتهام اين من:گفت پايان
.مي‌كنم عذرخواهي صفوي سرلشكر از و مي‌پذيرم
اول اتهام مورد در:گفت حكيمي‌پور از دفاع در رياحي
وجود موكلم به نسبت اكاذيب نشر انتسابي بزه وجه به‌هيچ
استانداردهاي مطابق شد اشاره آن به كه طنزي مطلب.ندارد
بر دليل كه نشده رعايت آن در نگارش ضوابط و نيست طنز
نظر سوم اتهام در اما.است نشريه كادر بودن غيرحرفه‌اي
به‌هيچ است معتقد مديرمسئول بود ، خواهد ملاك منصفه هيات
اگر ولي شود اهانت آن فرماندهي شخص و سپاه به نبايد وجه
.بپذيرد نيز را نقادي و نقد بايد شد سياسي مسائل وارد كسي
خواستار كودكان حقوق از حمايت انجمن
شد عبادي شيرين آزادي
صدور با كودكان حقوق از حمايت انجمن :اجتماعي گروه
.شد عبادي شيرين از اتهام رفع خواستار بيانيه‌اي
انجمن:است آمده كودكان حقوق از حمايت انجمن بيانيه در
اين كودكان حاميان از يكي حضور از كودكان حقوق از حمايت
عضو انجمن تاسيس ابتداي از عبادي خانم.است محروم سرزمين
فعاليت او سرپرستي تحت حقوقي كميته و بود هيات‌مديره
.است داشته
عبادي خانم مي‌گذرد انجمن تاسيس از كه سال چند اين در
از دفاع او.است بوده كودكان ياور و يار هميشه
آزار مورد كه گرفته عهده به را كودكاني متعدد پرونده‌هاي
آرين جمله از.فروبسته‌اند چشم خاموش مرگ به و بوده
.گلشني
و كرده تاليف ايران در را كودك حقوق كتاب اولين عبادي
كودك حقوق پيمان ترويج جهت در ارزنده‌اي فعاليت‌هاي
.است داشته
از كه مرعشي‌زاده آقاي و ايشان از زودتر چه هر اميدواريم
بتواند انجمن و گردد اتهام رفع هستند ، انجمن اعضاي
.باشد وطنمان كودكان خدمت در ايشان پربار حضور با كماكان
خانواده در زن حقوق بررسي سراسري همايش
مي‌شود برگزار سنندج در
استانداري امنيتي سياسي معاون :همشهري خبرنگار - سنندج
خانواده در زن حقوق بررسي سراسري همايش:گفت كردستان
اسدالله.مي‌شود برگزار سنندج در تيرماه و 28 روزهاي 27
دو همايش اين در:گفت خبرنگاران به ديروز اميري درويش
مقاله 15;مي‌يابد گشايش جمهوري رئيس پيام با كه روزه
در.مي‌شود ارائه خانواده در زن حقوق پيرامون تحقيقي علمي
مسئولان و پژوهشگران قضات ، علما ، از تن همايش 300 اين
.دارند حضور كشور در زن حقوق دست‌اندركار دولتي
|
