با مخالفان برخورد مرحلهاي چهار روند
مطبوعات عرصه در خاتمي دولت
خانوادههاي آسيبديدن موجب نشريات توقيف
شد روزنامهنگاران
نشد تشكيل "آزاد" مديرمسئول محاكمه جلسه
ميكند؟ اصلاح را خاطي زندان آيا
رهامي محسن دادگاه علني جلسهغير دومين
شد عباديبرگزار شيرين و
يافته سازمان تهديدهاي تلفنهاو سيل
شد آغاز اسلامي جمهوري خبرگزاري عليه
كرد اعتراض خود دادگاه روند به باقي
رسيدگي درخواست لزوم درصورت
خواهد مطرح "آريا" روزنامه مجددپرونده
شد
با مخالفان برخورد مرحلهاي چهار روند
مطبوعات عرصه در خاتمي دولت
كرد تشريح مجلس در تهران مردم نماينده پورنجاتي دكتر
برخياز ديدگاه ((ايرنا)) سياسي گروه :اجتماعي گروه
و دولت مخالفان فضاسازيهاي درباره را مردم نمايندگان
شرح بدين آن بخش اولين كه شود رسانهايآنجويا همراهان
:است
رسانههااز برخي نامناسب برخورد)) پيرامون دكترپورنجاتي
:گفت ((خاتمي آقاي دولت بااقدامات كيهان جمله
انگيزههاي بهدولت نسبت بسياري ورفتار امروزدراظهارات
هدفشان ميرسد نظر به و نميشود ديده خيرخواهانهاي
مردم نماينده.است خرداد دوم انديشه استحالهآبرومندانه
مخالفان برخورد مرحلهاي چهار روند:كرد تصريح تهران
سال سه چالشهاي ميداندار كه مطبوعات بعضي در كه بادولت
.ميشود مشاهده بخوبي بودهاند ، دومخرداد جريان با اخير
((تحريم)) اول مرحله:گفت و پرداخت مراحل اين تشريح به وي
ياد ((ملي فتنه و فاجعه)) يك عنوان به خرداد دوم كهاز بود
ديني و سياسي ظرفيتهاي تمام از بهآن نيل براي و كردند
.گذاشتند مايه خود
((تفكيك)) دوم مرحله:داد ادامه مجلس فرهنگي كميسيون رئيس
آقاي يعني خرداد دوم جريان مديريت بين كردند كهتلاش بود
اما است خوب خاتمي كه اين تحتعنوان آن بدنه و خاتمي
مرحله سوميعني مرحله در و بيندازند فاصله نه ، بقيه
به نسبت سريعتر هرچه خاتمي آقاي تا كردند سعي ((تحريف))
اصطلاح به و كند عقيده ابراز آنها علاقه موضوعاتمورد
.طرفينبستند اينها از كه كند مرزبندي
به چهارم مرحله در دولت مخالفان كه كرد اضافه پورنجاتي
خرداد دوم تصاحب و خواهي سهم آن و رويآوردهاند ((تشريك))
.است
درباره مجلس كميسيونفرهنگي رئيس ((احمدپورنجاتي)) دكتر
از پس:نظرداد چنين اسلامي خبرگزاريجمهوري عملكرد
جريان نزديكدر و دور از بنده انقلاباسلامي ، پيروزي
در كه كنم اذعان بايد اما بودهام ، خبرگزاري فعاليت
گسترده ، بسيار تحولات و تغيير سالاخير چند مديريت
وي.است بهوجودآمده آن در جانبهاي همه و شگفتانگيز
،((طبيعيدانست را مطلوب وضعيت با خبرگزاري فاصلهداشتن))
بيش انصافا گرفته صورت تلاشهاي و حركت شتاب))كه گفت اما
((.است چنيندستگاهي يك متناسب مقدورات از
بسا چه هستندكه كساني ما كشور در:كرد تصريح پورنجاتي
خاصكه نگرشهاي لحاظ به اما دارند رسانهاي فعاليتهاي
به عادت كليشهاي ، انديشه نظري ، تنگ)) آن بارز ويژگي
و فكري ديكتاتوري)) نوعي به و ((فرمايشيرسانهاي فعاليت
رسانهاي آزاد است ، فعاليت ((رسانهاي كار در فرهنگي
چارچوبهاي رعايت با توام كه را اسلامي جمهوري خبرگزاري
.تابند برنمي است اسلامي نظام
گاهي دليل همين به:داد ادامه مجلس فرهنگي كميسيون رئيس
متهم ناروا نسبتهاي برخي به را ميشود ، خبرگزاري مشاهده
.ميكنند
بر حقيقت از بخشي ترجيحدادن و گزينشي برخورد پورنجاتي
دانست ((خيانت)) يك را كاراطلاعرساني آندر از ديگري بخش
خبرگزاري در ناپسند اينويژگي خوشبختانه كه كرد تاكيد و
.نيستند بهدور ازآن رسانهها برخي ديدهنميشوداما
باعث خبرگزاري واقعگرايانه نگاه:گفت تهران مردم نماينده
ودقيقتر حساستر لايههاي به عمومي دسترسيافكار شدكه
كشور در اطلاعاتي سطحينگري واز شود بيشتر جامعه مسائل
درانعكاس خبرگزاري اقدام)) كه افزود وي.شود جلوگيري
آستانه دربالابردن وخارجي داخلي گوناگون ديدگاههاي
مخالفان مواضع با مردم آشنايي و جامعه تحملپذيري
((.ميشود ارزيابي موثر و بارز نقطه يك عنوان به وموافقان
:كرد نشان خاطر حال درعين مجلس فرهنگي كميسيون رئيس
از بخشي در بويژه پنهان ، و مطالباتآشكار و فضاسازيها
دست و دلسرديمسئولان موجب نبايد خبرگزاري ، از مطبوعات
.شود واكنشي برخوردهاي و آن اندركاران
كه بدانند بايد خبرگزاري مسئولان كه كرد تاكيد پورنجاتي
ارزشي هيچ طلبكارانه بعضا و مواضعغيردوستانه از بسياري
آنها كنار از وبايد ندارند عكسالعمل نشاندادن براي
اصلي ماموريت به و گذشت بردبارانه و متواضعانه
.خودبينديشند
برخي كه كرد تاكيد ديگر بار پايان در تهران مردم نماينده
((نگران خبرگزاري كار رونق)) از رسانهها همين جمله از
رعايت با رساني اطلاع جاي به و هستند
.آوردهاند روي ديگر راهكارهاي به مقررات و موازين و اصول
و موازين و اصول به متكي كه صورتي در را ((افشاگري)) وي
از بايد كه گفت اما دانست مناسب باشد حرمتاشخاص رعايت
.باشد پيراسته ((واقعيات تحريف و گويي گزافه))
از برخي متاسفانه:افزود مجلس فرهنگي كميسيون رئيس
عادي فرآيند در عمومي افكار جلب قادربه كه روزنامهها
بازارسياه)) بهروشهاي نيستند ، اجتماعي فعاليتهاي
.آوردهاند روي ((اطلاعاتي
خبرگزاري منتقدين از بسياري امروز:اظهارداشت پورنجاتي
به صحنه از خودشان رقيب كردن بيرون براي هستندكه كساني
شايعه ، قبيلتوليد از شيوهها اخلاقيترين غير
اما طنزآميز ، بهظاهر قالبهاي از استفاده پروندهسازي ،
با ميشوندو متوسل كاذب هاي چهرهسازي و موهن هجوو
تعقيب را هدفها شيطانيترين مقدسترينارزشها ، به استناد
.ميكنند
ديده روزها اين:كرد تاكيد تهران مردم نماينده اين
سوي و سمت كه ميكنند القا برخيروزنامهها كه ميشود
در بايد من نظر به استكه بيگانگان راستاي در خبرگزاري
:گفت وي.كرد دقت خودي غير و خودي و بيگانه از آنها تعريف
من ديدگاه با منطبق دقيقا هركس كه است اين شاخصشان برخي
غير بينديشد ، متفاوت اندازه هر به و است خودي عملكرد
.بود خواهد خودي
به كه روزنامهها برخي:كرد تصريح فرهنگي كميسيون رئيس
همين در ريشهاش ميكنند ، اهانت بعضا انتقادو خبرگزاري
به نسبت برخورد نوع خودخواهانهترين اين است ، تفكر طرز
ارزيابيهاو نوع اين از عمومي افكار و است ديگران
.است مشمئز قضاوتها
زمينه همين در مردمتهران اول نماينده ((خاتمي محمدرضا))
اين و داغاست طرف همه از شايعه و اتهام بازار:گفت
.نميكند ثابت را چيزي اتهامات
نگه سالم را جامعه فضاي بايد:افزود مجلس دوم رئيس نايب
بيمورد و شناخت رسميت به را مخالفين و حقانتقاد و داشت
.نكنيم اصولمتهم با ضديت به را يكديگر
قيچي يك كشور نقاط از بسياري در متاسفانه:كرد تصريح وي
سازمانهاي آن تيغه يك كه ميشود تيغهمشاهده دو با
روزنامههاي همين ديگرنيز تيغه و هستند خارجي برانداز
اينگفته آنها عملكرد بررسي و ميباشند اصولگرايي مدعي
.ميكند اثبات را
اين كه نيستم معتقد شخصا)) كه گفت حال عين در خاتمي
و غرض ميكنند ، كار آنها در كه بويژهافرادي روزنامهها
((.نيست آنهاپسنديده عملكرد چه اگر دارند سوءنيتي
اين:داد ادامه خارجي سياست و ملي امنيت كميسيون عضو
يكديگر رقيب جناحهاي كه است سياسيجامعهامروز فضاي آفت
.ميكنند اصول با ضديت به متهم را
جمهوري خبرگزاري عملكرد درباره مجلس دوم رئيس نايب
كرده عمل موفق خبررساني حوزه خبرگزاريدر:اسلاميگفت
دستگاههاي مانندساير ايدهآل وضعيت به رسيدن تا اما است
.دارد ضعفهايي و فاصله اطلاعرساني
در خاتمي دولت با مخالفان برخورد اي مرحله چهار روند
مطبوعات عرصه
اول صفحه از بقيه
ضعفها اين بيشتر شايد" كه كرد حالاضافه عين در خاتمي
و اقتصادي كموكاستهاي نتيجه و خبرگزارينباشد متوجه
".باشد فناوريهايپيشرفته به عدمدسترسي كشورو مادي
عملكرد هم تهران مردم نماينده ديگر "انصاري مجيد"
.كرد ارزيابي "تقدير قابل و مثبت" درمجموع را خبرگزاري
مقايسه مجلس محاسبات و بودجه و برنامه كميسيون رئيس
يك در و بيگانه رسانههاي با جمهورياسلامي خبرگزاري
.توصيفكرد "ناروا"را آنها قراردادن راستا
جهت در كه اقداماتي مجموعه ميكنم تصور:افزود انصاري
خبرگزاري جمله از داخلي رسانههاي كردنبرخي بياعتبار
.است خطرناك امنيتملي براي ميباشد انجام دست در
جهت آن كشوراز رسانههاي كردن بياعتبار:داد ادامه وي
رسانههاي به عمومي اعتماد كه است مليخطرناك امنيت براي
و ترديد حساس مواقع در ميبردو بين از را كشور خبري رسمي
جذب وحتي صحنه در مردم حضور عدم موجب آن از حاصل دودلي
.ميشود بيگانه رسانههاي به آنان
رسانهها كه كرد اظهاراميدواري تهران مردم نماينده
.سازند پراكنده جامعه در را"درست عطراطلاعات"
نيز وهرسين كنگاور مردم نماينده "نظري قدرتالله"
عنوان به را اسلامي جمهوري خبرگزاري"حسن برجستهترين"
به وفاداري ،"برد بهرهمي دولتي امكانات از" كه رسانهاي
و "ارزشهاينظام" و "مردم خواستهاي" و دولت سياستهاي
.دانست "رهبري تاييد مورد اصول"
شاهد متاسفانه:كرد نشان خاطر مجلس عمران كميسيون عضو
هستند ، ويژگيها همين داراي كه برخيرسانهها هستيم
مطبوعاتي باز فضاي واز ميكنند حركت نظام اصول برخلاف
.ميكنند سوءاستفاده دولت عليه
بعضي سوي از "افشاگري" اصطلاح به جمله از حركتها برخي وي
اختلاف و تنش تفرقه ، توسعه و زدن دامن موجب روزنامههارا
.كرد توصيف جامعه در
جمهوري خبرگزاري در رساني اطلاع در بيطرفي رعايت نظري
خبرگزاري:كرد تصريح و خواند "محسوس مشهودو" را اسلامي
كرده كسب را مخاطبينش توجه اعتمادقابل خود خوب عملكرد با
.كنند مخدوش آنرا دهند اجازه خود به كساني نبايد و است
عليه كيهان روزنامه اخير اقدام ارزيابي وي از كه هنگامي
روزنامه مسئولان متاسفانه:گفت شديم ، راجويا خبرگزاري
عنوان تحت بلافاصله و راندارند انتقاد تحملپذيرش كيهان
.ميكنند شكايت قضايي مراجع به منتقد از "مفتري"
(مسئولان) ميكنم فكر:كرد تصريح حال عين در نظري اما
تامين المال بيت از و دولتياست صددرصد كه كيهان روزنامه
بگونهاي روزنامهرا اين و كنند دقت بيشتر بايد ميشود
مخالف جريانات سردمداري توهم و تصور كه نكنند اداره
.باشد داشته پي در را سياستهايدولت
خانوادههاي آسيبديدن موجب نشريات توقيف
شد روزنامهنگاران
معرض در شده توقيف نشريات روزنامهنگاران :اجتماعي گروه
مدت كوتاه در اشتغال به نااميدي و بيكاري از ناشي آثار
تهديد آنان خانوادگي كانون نتيجه در كه ميبرند سر به
.ميبيند آسيب و شده
روزنامهنگاران صنفي رئيسانجمن نايب ارغندهپور ، كريم
دانشجويان خبرگزاري در مطبوعات سرنوشت و اصلاحات نشست در
فرهنگي و اجتماعي خبرنگار به پاسخ در مطلب اين بيان با
است متفاوت اصناف ديگر با روزنامهنگاران صنف:گفت ايسنا
در آن كارگران ببندند ، را صنف يك كارگاههاي اگر كه چرا
روزنامه اگر حالي در ميشوند كار به مشغول ديگر بخشهاي
.ندارد كاركردن براي جايي روزنامهنگار كنند ، تعطيل را
صادر را نشريات توقيف حكم كه كساني كه اين بيان با وي
اكنون:افزود انديشيدهاند ، آن تبعات به كمتر كردهاند
آينده در شغلي هيچ كه بيكارند روزنامهنگار از 1000 بيش
.ندارد وجود آنها براي نزديك
آسيب بيان آزادي به نشريات تعطيل كه اين به اشاره با وي
سرخوردگي و بيزباني احساس نوع يك:كرد تصريح است ، زده
كه چرا است ، آمده وجود به شده توقيف نشريات مخاطبان در
مطلوب تريبون نوعي به ميكردند احساس مردم توقيف از پيش
تريبوني هيچ كه ميبينند اكنون ولي دارد وجود نظرشان
.ندارد وجود كند منتقل را آنان پيام كه اين براي
از ناشي اجتماعي و سياسي آثار من نظر به:گفت همچنين وي
كشور از خارج و داخل در نظام اصلي چهره به مطبوعات توقيف
و فرهنگ يك مدعي كه نظامي كه چرا ميرساند آسيب
و تريبونها با مكرر برخورد صورت در است ، غني ايدئولوژي
به خود از منفي چهرهاي جديد تريبون بازگشايي امكان نبود
.ميگذارد جاي
نشد تشكيل "آزاد" مديرمسئول محاكمه جلسه
پناه يزدان محمدرضا" محاكمه جلسه اولين :اجتماعي گروه
صبح بود قرار كه "آزاد"روزنامه مسئول مدير "فدايي
.نشد تشكيل شود ، برگزار (چهارشنبه)ديروز
محمدصارمي اسلامي ، جمهوري خبرگزاري خبرنگار بهگزارش
بهدليل ، كه كرد اعلام دادگاه محل در باحضور دادگاه رئيس
،(نفر هفت) منصفه اعضايهيات تعداد نرسيدن نصاب حد به
اولين برگزاري زمان دادگاه ، رئيس.نميشود تشكيل جلسه اين
صبح ساعت 9 به روزنامهآزادرا مديرمسئول محاكمه جلسه
.كرد موكول مردادماه سوم دوشنبه روز
به امسال ماه ارديبهشت چهارم تاريخ در "آزاد" روزنامه
محاكم حكم به ديگر ماهنامه و هفتهنامه همراه 11روزنامه ،
آنها انتشار ادامه از و تهرانتوقيف استان دادگستري
.شد جلوگيري
ميكند؟ اصلاح را خاطي زندان آيا
:مقدمه
خويش ، مال و جان آزادي ، حقوق ، از دفاع در همواره بشر
نيز ، جامعه و رسانده كيفر به مختلف عناوين به را بزهكار
ارعاب امنيت ، آرامش ، نظم ، حفظ براي تاريخ ، ادوار طول در
با.است داده نشان واكنش مجازات با مجرم تنبيه و ديگران
و شكنجهها شديدترين و ترين بيرحمانه كه اين وجود
ازدياد از ولي گرديده اجرا مجرمين مورد در مجازاتها
.است نشده پيشگيري بزهكار
دفاع ابزار از يكي تنها اعدام ، كيفر از پس حبس مجازات
است امنيت و نظم برقراري و بزهكار با مبارزه در اجتماعي
و اصلاحي روش بهترين ارائه براي نيز بررسي و تحقيق و
كيفري قوانين در مندرج مجازاتهاي انواع تغيير و تربيتي
.دارد ادامه
قبول مورد و اجرا حبس كيفر جاي به كه مجازاتي هنوز ليكن
تعليق با ميشود سعي و است نشده تعيين باشد ، مردم عامه
آزادي ، مفيد رژيم مراقبت ، با آزادي روش اجراي مجازات ،
اشتغال هفته ، آخر حبس باز ، موسسات در محكومين نگاهداري
جهت ازدياد و زندانها مفاسد از عامالمنفعه ، كارهاي به
بزهكار مجازات از اجتماع كه هدفي زيرا شود جلوگيري كيفري
.است سوال مورد دارد حبس كيفر با
زندان
باستان دوران در ايران زندانهاي وضع به راجع اينكه با
در است مسلم كه آنچه اما نيست دست در مداركي و اسناد
حكمرانان و پادشاهان و ميشد بنا زندانهايي قلعهها ،
از فجيعي وضع به سپس و زنداني جا آن در را خود مخالفين
.ميبردند بين
اوايل از تدريج به آن امروزي معني به زندان از استفاده
.شد آغاز قرن 16
در زندانيان نگهداري محل باستان دوران از نيز ، ايران در
زندان تهران ، در بزرگ زندان قديميترين.بود قلعهها
(تشريفات رئيس) حاجبالدوله نظر زير كه بود شاهي انبار
.ميشد اداره
جهت (قصر زندان) ايران زندان اولين شمسي ، سال 1308 در
مهرماه 1347 در 21.گرديد بنا محكوم نفر نگهداري 600
به زندانها علم اصول به توجه با زندانها آييننامه اولين
لكن شد اصلاح مذكور آييننامه سال 1354 در و رسيد تصويب
.نگرديد اجرا آن مفاد اكثر امكانات ، عدم علت به
ايران در زندان انواع
و تاميني اقدامات و زندانها نامه آيين طبق ايران در
موسسات و زندانها و بازداشتگاهها انواع مصوب 1372 تربيتي
به خلاصه طور به كه نموده ذكر خدماتي و كشاورزي و صنعتي
:ميباشد زير شرح
كه است متهماني نگهداري محل بازداشتگاه:بازداشتگاه -12
مقامات كتبي قرار يا غيرقطعي حكم طبق و بوده تعقيب تحت
بازداشت آنجا در نهايي تصميم اتخاذ تا قضايي صلاحيتدار
انفرادي صورت به شبها امكان صورت در متهمينميشوند
آن خلاف قضايي مقام قرار در اينكه مگر.ميشوند نگهداري
.باشد شده تصريح
محكومان و متهمان آن در كه است محلي زندان:زندان -22
معين مدت براي يا موقتا قضايي مقام كتبي حكم يا قرار با
درمان و تربيت و اصلاح منظور به دائم طور به يا و
نگهداري كيفر تحميل و اجتماعي بيماريهاي و نارساييها
.ميشوند
كاملا كه است زنداني -كامل حفاظت با بسته زندان (الف
نوع اينباشد ديدهباني برجهاي داراي و بوده محصور
تشخيص به كه است محكوميني از دسته آن نگهداري براي زندان
ساير در آن نگهداري طبقهبندي شوراي يا قضايي مقامات
نوع اين در.نباشد مصلحت به وابسته موسسات و زندانها
انفرادي اطاق در شبها محكوم امكان ، صورت در زندان
از گروهي يا انفرادي طور به روزها و ميشود نگهداري
مينمايد استفاده تفريحي و حرفهاي و آموزشي برنامههاي
.ميشود گمارده كار به زندان داخل كارگاههاي در يا و
حفاظت ، متوسط حد در باز نيمه زندان:باز نيمه زندان (ب
با طورگروهي به زندانيان و بوده محصور كه است زنداني
اعزام كار به اسلحه بدون مراقبت مامور كافي تعداد
خود آسايشگاههاي به مجددا كار خاتمه از پس و ميگردند
.ميشوند داده عودت
:نگهداري مخصوص باز نيمه زندان
غيرعمدي جرائم محكومان -1
تا تعزيزي حبس به محكومان -2
سال دو
سوم يك تحمل شرط به سال از 2 بيشتر حبس به محكومان -3
در محكوميت
بسته زندان
محكوميت از سال تحمل 3 از پس دائم حبس به محكومان -4
كه مراقبت ، مامور و حفاظت بدون است زنداني:باز زندان (ج
به يا كار به اشتغال با آن در را خود محكوميت مدت زنداني
را شبها و نداشته را زندان از خروج حق و ميگذراند خدمت
است شده تعيين منظور همين به كه آسايشگاهي نزديكترين در
.مينمايد استراحت
:است زير زندانيان نگهداري مخصوص باز زندان
غيرعمدي جرائم به محكومان -1
يك گذراندن از پس سال تا 2 تعزيري حبسهاي به محكومان -2
.باز نيمه زندان در محكوميت مدت از چهارم
گذراندن از پس سال از 2 بيشتر تعزيري حبس به محكومان -3
يا بسته زندانهاي از يكي در محكوميت مدت از دوم يك
.باز نيمه
مدت از سال گذراندن 5 از پس دائم حبس به محكومان -4
.محكوميت
موسسات اين:خدماتي و كشاورزي و صنعتي موسسات -32
تربيتي و تاميني اقدامات و زندانها سازمان به وابسته
، بخش دولت سرمايهگذاري طريق از لازم امكانات با كه كشور
امور در حرفهاي وآموزش كار منظور به تعاوني يا و خصوصي
.ميشوند تاسيس زندانيان جهت خدماتي و كشاورزي صنعتي ،
موسساتي مراكز اين:تربيتي و تاميني اقدامات مراكز -42
ضمن يا بعد و قبل محكومان ، و متهمان آنجا در كه هستند
در را آنها كه حالتي رفع تا آن از مستقل يا مجازات اجراي
قرار يا حكم به ميدهد قرار جرم ارتكاب مظان در آينده
.ميشوند نگهداري معيني مدت براي قضايي مراجع كتبي
جهت است مركزي كانون اين:تربيت و اصلاح كانون -52
بزهكار و غيربالغ اطفال تهذيب و تربيت اصلاح ، نگهداري ،
.باشند داشته سن تمام سال از 18 كمتر كه بزهكاراني يا
و عادت به مجرمين نگهداري براي است مركزي:تبعيدگاه -62
.شرور افراد يا
:معتاد محكومان و متهمان معالجه و بازپروري مراكز -72
و متهمان معالجه و درمان و نگهداري براي هستند مراكزي
.مخدر مواد و الكل به معتاد محكومان
و مجنون مجرمين نگهداري براي است مركزي:تيمارستان -82
.المشاعر مختل
يا معتادان نگهداري براي است مركزي:كار اردوگاه -92
در نگهداري به مدتي براي ذيصلاح مقامات حكم به كه كساني
.ميشوند محكوم محل آن
زندان محل انتخاب
متخصصين از مركب بينالمللي مجمع لندن ، در سال 1961 در
بررسي جهت ساختمان مهندسين و زندانها علم و جنايي علوم
تشكيل آنها محل انتخاب طرز و زندانها ساختمان وضع و نقشه
تعيين كه است زندان محل جمله از گرديد اتخاذ تصميماتي و
درماني و تربيتي و اصلاحي روشهاي اجراي براي زندان محل
.ميباشد زياد اهميت حائز
و وسيع زمين در و شهر مركز از دور بايد زندان كلي طور به
زندان حوالي در.شود بنا آتي احتياجات گرفتن نظر در با
كه بلند بناهاي و كارخانه و مدرسه مخصوصا پرجمعيت مراكز
به ذهاب و اياب وسايل و نداشته وجود باشد زندان به مشرف
.باشد مهيا راحتي
زندان ساختمان طرز
اروپا در مخصوصا مترقي كشورهاي در قرن 20 اوايل از
و استحفاظي تاميني ، استحكامي ، اصول بر علاوه زندانها
.ميگردد رعايت شود اجرا آنجا در بايد كه روشي بهداشتي
و تاميني نظر از پرجمعيت زندانهاي كردن اداره كه آنجا از
است مشكل بسيار درماني تربيتي ، و اصلاحي روشهاي اجراي
كه منطقه هر كيفري جمعيت به توجه با متعدد زندانهاي بايد
تاسيس باشد داشته را زنداني نفر حداكثر 500 پذيرش گنجايش
معاونين ، رئيس ، اتاق بايد زندان بناي احداث در.گردد
و علمي آموزشي كلاسهاي عمومي ، سرويس..دبيرخانه مربيان ،
بهداري و عبادتگاه ملاقات ، ورزش ، و تفريح سالن حرفهاي ،
زندان كاركنان اقامت محل و مجزا كاملا خوابگاه قسمت از
.باشد زندان محوطه از خارج
و آداب بايد آنها ساختمان طرز و مدرن زندانهاي تاسيس در
و خانوادگي زندگي وضع مكان ، و زمان مقتضيات محلي ، رسوم
.گيرد قرار دقيق توجه مورد زنداني اجتماعي محيط
زندگي از مدرنتر و راحتتر زندگي وسايل زنداني هرگاه
تكرار از باشد داشته زندان در اجتماعي و خانوادگي عادي
.داشت نخواهد واهمهاي و ترس زندان به مراجعت و جرم
زندان مجازات اثرات
تماس از خود محكوميت مدت طول در زندانيان ، اكثر متاسفانه
رفقاي و زندان محيط به و محروم زندان از خارج دنياي با
.مينمايند عادت خود زنداني
خود اجتماعي موقعيت و شغل غالبا محكوميت از پس زنداني
حس علت به نيز زندان از آزادي از پس و ميدهد دست از را
زندانيان به نسبت عادي افراد كه اعتمادي عدم و بدبيني
به حاضر و نپذيرفته خود محيط در را آنان آساني به دارند
عدم و سوپيشينه داشتن و نميباشند آنان به كار ارجاع
به اشتغال مهم موانع از يكي نيز معتبر ضامن معرفي امكان
.است شده آزاد زندانيان كار
كدام هر كه است زيادي زندانيان داراي زندان يك طرفي از
.شدهاند شناخته مجرم اعمالي به توسل با زندانيان اين از
زنداني يك به نسبت عمومي اذهان كه آنجا از همچنين
در زندان از آزادي از پس ميتواند او آيا است بدبينانه
به دارد خود دنبال به جا همه در را زندان مهر كه حالي
خود عادي زندگي به جامعه ي اعضا ساير همانند فردي عنوان
بپردازد؟
مجازاتها انواع از يكي عنوان به زندان:گفت ميتوان پس
نميباشد بزهكار تربيت و اصلاح براي وسيلهاي تنها نه
زندگي آن در كه محيطي از را زنداني كه است جايي بلكه
.ميكند دور ميكند
:گفت ميتوان زندان ، مجازات از ناشي منفي آثار كنار در
زندان در را خود عمر از مدتي مجرم يك كه آنجا از
اين و كند تلاش خود آزادي براي ميكند سعي ميگذراند
!گذشته جبران براي باشد وسيلهاي او براي است ممكن تلاش
حدود در بايد زندانها سازمان ايران در كلي طور به
اشتغال ، تامين ، قبيل از اموري تمهيد با مقررات و امكانات
اجتماع و خانواده محيط به زنداني بازگشت مقدمات آموزش ،
.كند فراهم را
با وي كتبي تقاضاي صورت در زنداني آزادي ، از پس همچنين
مربوط سازمانهاي نهادها ، وزارتخانهها ، همكاري و مشاركت
.آورند بعمل را لازم مساعدت زنداني به نسبت
نتيجه
باشد عاملي ميتواند زندان آيا فوق ، مطالب به توجه با
زندان اينكه يا جرائم بعدي ارتكاب از جلوگيري براي
موثر عامل بتواند اينكه بدون مجرم مجازات براي وسيلهاي
كه اختلافاتي گرفتن نظر در با ميتوان را سوال اين باشد؟
:گفت پاسخ حدودي تا دارد وجود جرمشناسي و كيفري حقوق بين
اصلاح و جرائم با مبارزه و پيشگيري براي كيفري ، حقوق در
بيتاثير موارد بسياري در و تاثير كم سلاح فقط بزهكاران
ديگران اخافه براي عاملي را آن و دارد اختيار در را كيفر
.ميشمارد عدالت تامين و مجرم خود اصلاح و
پيچيدهاي عوامل و علل معلول را بزه جرمشناسي در اما
آن خنثيكردن جهت تاثيري هيچگونه كيفر براي كه ميداند
كيفري حقوق عمل رو اين ازيافت نميتوان عوامل و علل
است بزهكار با مبارزه كيفر.علت نه است معلول با مبارزه
موثر وسيله يك تنها نه كيفر ترتيب اين به.بزهكاري نه
تكرار به تشويق بلكه نيست اجتماعي دفاع
.است جرم
ايمان و ميكند مبارزه جرم عوامل و علت با جرمشناسي در
خود باشد جرم عامل آنكه از پيش بزهكار انسان كه دارد
.ديگر ويرانگر و بيرحم عوامل گرفتار است معلولي
او خاطي فرد كردن زنداني با كه گفت ميتوان آيا حال
عده شامل برداشتي چنين كه ميرسد نظر به است؟ شده اصلاح
نظامي هيچ در كيفرها.ميشود زندانيان از معدودي بسيار
تامين داشتهاند انتظار آن از كه را نتايجي است نتوانسته
مكتب علماي از يكي ((دورف هولتزن)) كه همانطور و كند
كنوني كيفري سيستم)) است كرده اعتراف كيفري حقوق كلاسيك
طرفداران كه آنطوري كيفر كه چرا ((است ورشكستگي به محكوم
اجتماعي دردهاي درمان براي نوشدارويي كردهاند تصور آن
.نيست
مجازات براي سلولي زندانهاي با كلاسيك مكتب طرفداران
.باشد سازگار نميتواند ما عواطف با ليكن و موافقند
درجهاي به بشري جوامع كه است اميد تفاسير اين تمام با
حيات ادامه جرمي كوچكترين ارتكاب بدون آن افراد كه برسند
.باشد مجرم يك ورود آرزوي در هميشه آن زندانهاي و داده
از موثرتر هميشه پيشگيري كه را شعار اين اينكه به مشروط
.دهند قرار مدنظر است درمان
شيرازي طباخ ليلا
جزا حقوق ارشد كارشناس
جرمشناسي و
رهامي محسن دادگاه علني جلسهغير دومين
شد عباديبرگزار شيرين و
جاي به اما كردهام رد را اتهامات تمامي من :رهامي دكتر
كردهاند زنداني مرا قدرداني ،
به تهران استان دادگستري در آگاه منبع يك :اجتماعي گروه
متهمان محاكمه جلسه دومين:گفت ايرنا خبرنگارقضايي
چهارشنبه روز ابراهيمي فرشاد اعترافات به مربوط پرونده
.شد برگزار
در غيرعلني بهصورت نيز جلسه اين:افزود آگاه منبع اين
"عليپوريان" قاضي رياست به تهران عمومي دادگاه شعبه 16
.شد تشكيل
اتهامي موارد به رسيدگي جلسه سومين منبع اين گفته به
.شد موكول آينده هفته يكشنبه روز به پرونده اين متهمان
ازاين شده برگزار جلسه دو چگونگي از جزئياتي تاكنون گرچه
روزنامه اما است نشده منتشر دادگاه طريق از محاكمه
حقوق دانشكده اسلامي انجمن اطلاعيه پيش روز دو حياتنو
امير:بود آمده آن در كه رساند چاپ به را تهران دانشگاه
خود ، گفتههاي بر اصرار با دادگاه در ابراهيمي فرشاد
.است كرده رد را متهمان سوي از مطلب القاي گونه هر
تهران دانشگاه حقوق دانشكده اسلامي انجمن اطلاعيه در
در خود فعاليت به ابراهيمي كه حالي در:بود آمده همچنين
مدعيالعموم است بهتر كرده تاكيد سخنان اين با ارتباط
شده مطرح مطالب سقم و صحت به نسبت شده كه هم بار يك براي
و دهد نشان واكنش آن به رسيدگي و ابراهيمي فرشاد سوي از
بيروني مصاديق اخير سال چند در كه را نشانداري اشخاص
شوراي رسمي گزارشهاي در گوناگون وقايع در آن عملكرد
.بكشاند محاكمه ميز پاي به يافته بروز ملي امنيت عالي
رهامي و ابراهيمي خانواده با گفتگو
به مربوط دادگاه غيرعلني جلسه دومين از ما خبرنگار گزارش
اين متهمان است حاكي ابراهيمي فرشاد اعترافات نوار
فرشاد و عبادي شيرين ، دانشجويان وكيل رهامي پرونده
جلسه در ناجا حقوقي نماينده و شاكيان حضور با ابراهيمي
.يافتند حضور
از ابراهيمي فرشاد و رهامي خانواده گزارش اين براساس
خود بستگان ديدن انتظار به بعدازظهر تا 2 صبح ساعت 9
شدند موفق دادگاه راهروهاي در جلسه پايان از پس و نشستند
حضور از ماموران اما ببينند را آنها لحظاتي براي
جلوگيري متهمان ساير و رهامي دكتر با مصاحبه و خبرنگاران
.كردند
صبح ديروز:گفت ما خبرنگار به ارتباط اين در رهامي همسر
از او داشتم ، حضوري ملاقات همسرم با دقيقه مدت 20 به
وي.كرد تشكر كردهاند تحصن مجلس جلوي در كه دانشجوياني
قبول را رهامي آقاي اتهامات آيا كه سئوال اين به پاسخ در
شهر جنوب بچههاي از را سئوال اين بايد شما:گفت داريد
.كرد خواهم قبول من گفتند آنان چه هر بپرسيد
تبرئهو محكوميت اين از ايشان خدا بنابرخواست:گفت وي
خاطر به نه شد ، خواهند عزيزتر و محبوبتر مردم و ملت نزد
بلكه است دانشجويان وكيل يا و نوري عبدالله وكيل اينكه
تحكيم جهت در خالص نيت با و است خداوند خالص بنده چون
.آمد خواهد بيرون زندان سرافرازاز نظام و انقلاب
شب آن:گفت رهامي دكتر دستگيري چگونگي با ارتباط در وي
در و رفتم تهران دانشگاه به زود صبح نيامد منزل به وقتي
شده دستگير او: گفت دانشگاه عراقيرئيس خليلي آنجا
فرشاد و ندارم خبري هم ايشان اتهامي موارد از است
.نميشناسم نيز را ابراهيمي
نحوه به نسبت من: افزود ادامه در رهامي دكتر همسر
از قبل چرا كه دارم اعتراض شوهرم با قضائيه قوه برخورد
سيدساجدين تن بر زندان و اسارت لباس جرم اثبات و محكوميت
ما به كه ظلمي اين از خداوند درگاه به من پوشاندهاند ،
رحيم و رحمان خداوند از را وي آزادي و ميكنم شكايت رفت
.ميكنم طلب
تماس با مردم و دانشجويان بارها: گفت همچنين رهامي خانم
تحصن ايشان از حمايت در كه خواستهاند حضور با و تلفني
انقلابمان اصول از ذرهاي ما.نكردهايم قبول ولي كنند ،
خانواده در مشكل و مسئله يك اين نميكنيم ، نظر صرف
به قضائيه قوه رفتار به نسبت جدي طور به اما است انقلاب
و غيرعلني بصورت دادگاه جلسه برگزاري دستگيري ، نحوه خاطر
كه چرا ميباشيم شاكي و داريم اعتراض زنداني لباس پوشيدن
.است نبوده انتظار مورد هرگز رفتاري چنين
ديدن انتظار به دادگاه در پشت در كه ابراهيمي فرشاد مادر
و ساله فرشاد 24 پسرم:گفت ما خبرنگار به بود نشسته پسرش
در داشت فعاليت بسيج در مدتي وي.است حقوق رشته دانشجوي
انداختند ، زندان به بيسيم سرقت واهي اتهام به را او آنجا
را او توانستيم آشنايان از سند چند گرفتن با مدتي از پس
.كنيم آزاد وثيقه با
براي كه را سندهايي بتواند اينكه براي آزادي از پس فرشاد
خانم دفتر به بدهد پس صاحبانش به بوديم گذاشته وثيقه او
.رفت عبادي شيرين
قول وي به كه خانم اين با كردن دل درد با آنجا در وي
حرفهايش تا خواست دهد نجات مخمصه اين از را او بود داده
آنرا كه بود داده قول او به و كند ضبط نواري روي بر را
.كرد خواهد نگهداري محرمانه طور به
را او و است پسرش جاي كه بود گفته پسرم به عبادي خانم
.داد خواهد نجات
ماه قبلي 3 محكوميت خاطر به او:گفت همچنين فرشاد مادر
به را او است ماه مدت 3 الان و بوده انفرادي زندان در
و است وكيل بدون بچهام كردهاند ، زنداني انفرادي طور
نيز اينجا در بگيريم ، وكيل او براي نداشتهايم مالي توان
.ندارد وكيل به احتياجي كه گفتهاند
چه ماجرا اين در رهامي اينكه با ارتباط در فرشاد مادر
او عبادي شيرين اينكه مثل ندارم خبر من:گفت دارد ، نقشي
.است داده قرار جريان در را
قبل جلسه نديدهام ، را پسرم ماه ارديبهشت از من:گفت وي
.ديدم لحظه يك را او بود پريده او چهره رنگ كه حالي در
و نشنيدهايم و نديده را نوار هنوز ما:گفت پايان در وي
مطبوعات از را پسرمان دستگيري و نداريم اطلاعي هيچ
.شنيديم
لباس با كه حالي در دادگاه جلسه پايان در نيز رهامي دكتر
من:گفت ما خبرنگار به راه بين شددر خارج در از زنداني
قدرداني جاي به اينان و كردهام رد را اتهامات تمامي
.كردهاند زنداني مرا
يافته سازمان تهديدهاي تلفنهاو سيل
شد آغاز اسلامي جمهوري خبرگزاري عليه
عمومي روابط اخير اطلاعيه انتشار دنبال به :اجتماعي گروه
و سكوت برشكستن اسلاميمبني جمهوري خبرگزاري سازمان
تهديدهاي ،..وبرخوردهايروزنامه حملات به پاسخگويي
.شد آغاز دوباره خبرگزاري مسوولان رايجعليه
به:گفت اسلامي جمهوري خبرگزاري عمومي روابط سخنگوي
تلفنهاي سيل سازمان ، اطلاعيهاين انتشار دنبال
. است شده شروع يافته سازمان تهديدكننده
براي يافته سازمان حركت اين:افزود يادشده سخنگوي
درجريان ازاين پيش.است وقديمي شده شناخته خبرگزاري
نيز رياستجمهوري انتخابات بويژه گذشته انتخاباتهاي
مادر خبري رسانه اين كاركنان عليه تهديدكننده فشارهاي
.ندارد تازگي تهديدها واين گرفت صورت گوناگون بهشيوههاي
اين در موجود اسناد:گفت خبرگزاري عمومي روابط سخنگوي
تلفنهاي آميز ، تهديد نامههاي كه نشانميدهد سازمان
مختلف ، برهههاي در سازمانيافته نمابرهاي و خشونتطلبانه
و ملي رسالت ازانجام را خبرگزاري تاكنون
مورد سازمان ونجابت سكوت اگرچه دينيخودبازنداشته ،
.است گرفته انحصارطلبقرار محافل سوءاستفاده
رسانهاي نمايندگان هماهنگ تلاش:ميافزايد سخنگو اين
خبرگزاري كه رساند جايي به را كار خشونتگرادرگذشته جناح
از پرتاب به تهديد مسوولانسازمان و اشغال عدهاي توسط
چند تصاوير و موجود عكسهاي:كرد اضافه وي.شدند پنجره
انحصار ، ومافياي خشونت ميدهد ، طالبان نشان گذشته ساله
برخي كهازسوي هستند شدهاي شناخته و شمار انگشت افراد
هراس وبدون بودهاند پشتيباني و موردحمايت قدرت مراكز
و خبري جريان بر تسلط خواهان برخورد ، ازپيگيريو
.هستند كشور رسانهاي
خبرگزاري بيطرفي حفظ بر پايان در خبرگزاري عمومي روابط
بهترين عمومي افكار:افزود و كرد تاكيد ازجناحهايسياسي
و هستند باطل و حق برايشناخت شاخص دقيقترين و ميزان
.است آنان توجه نشانه ملت آراي
كرد اعتراض خود دادگاه روند به باقي
قضائيه قوه رئيس به نامهاي ارسال با
روزنامه سردبيري شوراي عضو باقي عمادالدين :اجتماعي گروه
قوه رئيس براي اوين زندان از نامهاي ارسال با فتح
نوار خواستار خود دادگاه روند به اعتراض ضمن قضائيه
.شد تجديدنظر لايحه تهيه براي دادگاه جلسات
:است آورده خود نامه در وي
سي فروردين 79 ، نيمه در اينجانب بازجويي ابتداي از
شده اخذ من از (انسان چند ديه معادل) وثيقه تومان ميليون
و مطبوعاتي جرايم در كمنظير و سنگين وثيقه اين و بود
لحاظ به هم و بود اهانت نوعي هم نويسنده ، يك از سياسي
در حال اين با.داشت ايراد و مناقشه جاي حقوقي و منطقي
كه دهد رخ جديدي حادثه اينكه بدون دادگاه جلسه ششمين
دادگاه ، جلسه اتمام از پس بلافاصله گردد ، قرار تشديد موجب
رئيس امضاي به و شد صادر مرتضوي آقاي توسط بازداشت قرار
و بازجويي جلسه چند كه بود حالي در اين.رسد قضايي مجتمع
هفتم جلسه از پس بايد و گرديده تشكيل دادگاه جلسه سپس 6
و اعتراض بيستروزه فرصت و صادر راي (دادگاه آخرين)
اگر و نداشت وجود هم فرار احتمال:ميشد داده تجديدنظر
و بود نشده متقاعد اينجانب دفاعيات به نسبت دادگاه رئيس
از پس بايد او بودم نكرده ارائه كافي دلايل و منابع من
و داشته ملحوظ را آن خود راي صدور در و دادرسي اتمام
ناگهان اما ميداد ، را نظر تجديد و اعتراض قانوني فرصت
و) موقت بازداشتگاه روانه مرا و صادر بازداشت قرار
.كرد اطلاعات وزارت 209(انفرادي
حق بازداشت زمان در كه مسئله اين به اعتراض ضمن باقي
در است بوده ممنوعالملاقات و نداشته تلفن از استفاده
:است نوشته دادگاه روند مورد
دادگاه علنيبودن غير به بارها اينجانب اينكه عليرغم
حتي است ، علني دادگاه ميگفت دادگاه رئيس و كردم اعتراض
وعدههاي عليرغم و ندادند من خود به را جلسات ضبط اجازه
همواره دادگاه ، نوار از نسخهاي دادن بر مبني مكرر
و خود اعتراض لايحه نوشتن براي اكنون.كردند امتناع
و دقيق نقل و جلسات نوار استماع به مبرم نياز تجديدنظر ،
از اما دارم دادگاه رئيس و شاكي خود ، اظهارات مستند
امروز دنياي در كه) خودم هزينه به نوارها واگذاري
اساسا.ميروند طفره (است سهل كاري نوارها از استنساخ
.است علني دادگاه كردهاند اعلام رسمي رسانههاي در وقتي
نبود؟آيا من طبيعي و قانوني حق جلسات ضبط مگر
مستند لايحه تهيه و دفاع قدرت سلب براي بهانهجوييها
من اينكه از بگذريم نيست؟ من لايحه تضعيف و اينجانب توسط
يادداشت و استماع زحمت بايد من وكيل و هستم زندان در
دشوار بسيار كار و برساند من به و كشيده را جلسات نوار
.ميشود
رسيدگي درخواست لزوم درصورت
خواهد مطرح "آريا" روزنامه مجددپرونده
شد
مديرمسوول "زهدي محمدرضا" مدافع وكيل :اجتماعي گروه
مجدد رسيدگي درخواست درصورتلزوم:گفت "آريا" روزنامه
.كرد خواهم مطرح را روزنامه پروندهاين
انتظار از بيش محكوميت صورت در:افزود رياحي غلامعلي
تجديد دادگاه از و اعتراض صادره راي به نسبت موكلم ،
.كرد خواهم مجدد رسيدگي نظردرخواست
در جلسه دو طي "آريا" روزنامه مديرمسوول زهدي محمدرضا
منصفه هيات حضور با تيرماه وهفتم بيست بيستمو روزهاي
.شد محاكمه تهران دادگاهعمومي شعبه 1408 در مطبوعات
جمهوري نظام عليه تبليغ و تضعيف مسوولان ، به توهين
اتهامات عمومي ، اذهان تشويش قصد به نشراكاذيب و اسلامي
"آريا" روزنامه.دادهبود راتشكيل آريا روزنامه مديرمسوول
ارديبهشتماه پنجم تاريخ در كه است روزنامههايي ازجمله
موقت بهطور تهران استان دادگستري محاكم حكم به امسال
.شد جلوگيري آن ادامهانتشار واز توقيف
|