رژيم و آمريكا :رهبري معظم مقام
نابودي براي را امكانات تمامي صهيونيستي
گرفتهاند كار به فلسطين
((اميرالمومنين سال بزرگداشت ستاد)) بيانيه
رهبري معظم مقام بيانات از حمايت درباره
انتخابات درآستانه كوشند بحرانسازانمي
كنند مخدوش را خاتمي چهره جمهوري رياست
اردوي رهبري معظم مقام نماينده پيام با
شد آغاز كشور دانشجويان سياسي آموزش
راي خاطر به نبايد :قضائيه قوه سخنگوي
شود اهانت قضايي دستگاه به قاضي يك
روحانيون مجمع مركزي شوراي عضو
بايد اول وهله در قضا دستگاه حرمت :مبارز
شود حفظ قضات توسط
به قضائيه قوه در قضائي امور تمركز
رسيد نظام مصلحت تشخيص مجمع تصويب
مجلس فرهنگي كميسيون تخصصي كميتههاي
شد تشكيل
دستگاه جهتگيري :مجلس رئيسه هيات عضو
تبرئه و خرداد دوم جبهه محكوميت قضايي ،
است مقابل نيروهاي
قديمي چتر يك زير جمهور رئيس دو
رژيم و آمريكا:رهبري معظم مقام
نابودي براي را امكانات تمامي صهيونيستي
گرفتهاند بهكار فلسطين
آيتالله حضرت :اسلامي جمهوري خبرگزاري - تهران
ديدار در ديروز اسلامي انقلاب معظم رهبر خامنهاي
با فلسطين اسلامي جهاد جنبش دبيركل عبدالله ، دكتررمضان
صهيونيستي ، رژيم و آمريكا بزرگ شيطان:كردند تصريح ايشان
فلسطين سرزمين و نابوديملت براي را خود امكانات تمامي
امروز فلسطين مجاهد ملت كه چرا كارگرفتهاند به
اماهمه است شده تبديل واسرائيل آمريكا مشكل بهبزرگترين
فلسطين سرزمين و ملت و ماند بينتيجهخواهد تلاشها اين
.شد نخواهد محو تاريخ از هيچگاه
آمريكا ، رژيم جاري تحركات به اشاره با رهبري معظم مقام
فلسطين ، مسئله به دادن فيصله براي وعرفات صهيونيستي
كه ميدانند اسرائيلبهخوبي و آمريكا:كردند خاطرنشان
در اسلامي مقاومت اخير پيروزي از پس فلسطين مردم
همين به كردهاند پيدا تازهاي جهادي روحيه جنوبلبنان ،
دوم ، كمپديويد بهراهاندازي ميكنندبا تلاش آنها دليل
هم اجلاس اين بيترديددر اما دهند خاتمه را فلسطين مسئله
فلسطين مسئله به دادن پايان يعني خود واقعي مقصود به
در همچنان مبارزه و جهاد پرچم زيرا ; يافت دستنخواهند
سنت به اشاره با ايشان.است دراهتزاز فلسطيني جوانان دست
اسرائيل:افزودند باطل ، نابودي و حق استمرار بر مبني الهي
بين از الهي ، سنت همين براساس مجعول واقعيت يك بهعنوان
با تاريخي واقعيت يك عنوان به فلسطين سرزمين و خواهدرفت
ادامه خود حيات به يهودياش ، مسيحيو و مسلمان ساكنان
.داد خواهد
فتحي دكتر شهيد از تجليل با اسلامي انقلاب معظم رهبر
جهاد دشواريهاي تحمل اسلامي ، پيشينجهاد دبيركل شقاقي
فلسطين ملت وآخرت دنيا سرافرازي مايه را خدا راه در
و ملت ارتباطات گسترش باتاكيدبرلزوم و برشمردند
نشان خاطر مسلمان و عرب ملتهاي ديگر با مجاهدانفلسطيني
و نوجوانان درميان وروحيهقرآني ايمانديني تعميق:كردند
فلسطين ، مبارزبرمردم مجاهدو گروههاي تكيه فلسطيني ، جوانان
موضوع ، و و پديده هر با برخورد در ديني برمنطق اتكاء
و نهايي پيروزي راه صهيونيست دشمن مقابل در جهاد استمرار
.كرد خواهد هموار صهيونيستها بر را فلسطين ترديدملت بدون
((اميرالمومنين سال بزرگداشت ستاد)) بيانيه
رهبري معظم مقام بيانات از حمايت درباره
سال بزرگداشت ستاد :اسلامي جمهوري خبرگزاري -تهران
بيانيهاي باانتشار (ع)علي امام اميرالمومنين
جمع در رهبرمعظمانقلاب رهنمودهاي از را حمايتخود
.كرد اعلام نظام كارگزاران
كه است شده توصيف گوهري ملي همدلي و وحدت بيانيه دراين
در جز انساني سترگ وظايف و سنگين صحيحمسئوليتهاي انجام
.نخواهدشد امكانپذير آن سايه
همه كه است فضايي چنين در:شدهاست اضافه بيانيه دراين
واهتمام دانش و فضل واهل مسئولين وانديشههاي افكار
به راهها آن كه شد راههاييخواهد يافتن مصروف ايشان ،
گوناگونمردم ، ازكارهاي گره گشودن ها ، روش كارهاو اصلاح
نيروي از استفاده و ملت آحاد هابراي هدف و آرمانها تبيين
.ميشود ختم حركت و عظيمابتكار
((اصلاحات)) خود بيانيه در اميرالمومنين سال بزرگداشت ستاد
و بقاء براي كه دانسته اسلامي انقلاب وهويت ذات در را
نشود انجام نو به نو واگر است فريضه يك اسلامي نظام دوام
.رفت خواهد بيراهه به كشور
مناسب الگويي و دقيق تعريفي ارائه ضرورت بر بيانيه اين
مجلس و قضايي دستگاه دولتي ، مسئولان توسط اصلاحات از
.است كرده تاكيد
انقلابي جامعه در اصلاحات:است شده اضافه بيانيه دراين
شود هدايت خويشتندار و متين مركزيقدرتمند ، بدست بايد ما
و آهستگي كه غيرمفيد شتاب هرگونه از صالح مديريت اين تا
و كند ميريزدجلوگيري رابهم اصلاحات جريان پيوستگي
غرض يا غفلت جاهطلبي ، روي از كه باعواملتندرو
مختل را اصلاحات ومتين صحيح حركت دشمن ، كام به ميخواهند
ترسيم خطوط ندهد اجازه و نمايد جدي مقابله كنند
اسلامي جامعه اصلاحات چارچوب با دشمنان و شدهخارجيها
.بياميزد
جمهوري قانوناساسي به توجه ضرورت بر بيانيه دراين
و وانقلابي ديني ملي ، بزرگ عنوانميثاق به ايران اسلامي
با مبارزه كشورو ملي يكپارچگي حفظ و اصلاحات ، چارچوب
.شدهاست تاكيد قوميتها تحريك عوامل
متين جريان شده خواسته مطبوعات از همچنين بيانيه دراين
.دهند ياري اصلاحاترا منطقي و
انتخابات آستانه در كوشند بحرانسازانمي
كنند مخدوش را خاتمي چهره جمهوري رياست
شوراي و اجتماعي امور معاون :همشهري خبرنگار - همدان
عملكرد هستند تلاش در كه افرادي:كرد اعلام كشور وزارت
به بنامند ملي فاجعه يك را خاتمي آقاي دولت ساله سه
.هستند جامعه در تشنج ايجاد و بحرانسازي دنبال
و اجتماعي امور كل مديران گردهمايي در مبلغ سيدمرتضي
در روز دو مدت به كه كشور سراسر استانداريهاي انتخابات
بزرگي پديده خرداد دوم پديده:گفت بود خواهد برپا همدان
و جهاني عرصههاي در ايران مجدد شدن مطرح باعث كه است
داخلي عرصه در و بود كشور اين به نسبت اتهام هرگونه رفع
اما.داشت همراه به را نشاط و اميد سربلندي ، عزت ، نيز
خاتمي دولت دستاوردهاي بيانصافي و جسارت كمال با برخي
.ميدانند ملي فاجعه را
در خاتمي چهره كردن مخدوش در سعي بحرانسازان:افزود وي
كه حالي در دارند ، بعدي جمهوري رياست انتخابات آستانه
انساني ، سرمايههاي تخريب حال در واقع در كه نميدانند
.هستند مذهبي و اعتقادي مالي ،
شده مردم معيشت دلسوز بسيار اخيرا افراد برخي:گفت مبلغ
سال بيست در آياميكنند برجسته را كمبودها و مشكلات و
تبليغ اينگونه امروز كه نداشتهاند مشكلي هيچ مردم گذشته
كه هم خود بقاي بهخاطر بدانند بايد افراد اين ميشود؟
داشته توجه و كنند نظر تجديد روشهايشان در بايد باشد
كه را عظيمي عمومي اعتماد و خودآگاهند مردم كه باشند
به شده ايجاد كشور در خاتمي آقاي دولت سايه در هماكنون
.نميدهند دست از راحتيها اين
ميتواند حكم اين آيا:گفت دانشگاه كوي حكم درخصوص مبلغ
اعتماد شدن مخدوش باعث يا كند جلب را اعتمادعمومي
عاملان درحاليكه.ميشود قضايي دستگاه به عمومي
و شدند زنداني و محكوم كوتاهي مدت در خياباني آشوبهاي
متاسفانه اما گرفت ، انجام قاطع و بهموقع اقدام اين
يكسال از پس دانشگاه كوي به حمله فاجعه عاملان محاكمه
به اشاره با وي.ميگيرد انجام نتيجه اين با هم آن
اگر:گفت اسلامي جمهوري براي اصلاحات عظيم دستاوردهاي
كمال در كه باشد دانشجوياني تربيت فقط اصلاحات دستاورد
لبخندبه و گل با متانت و آرامش و فرهيختگي و هوشياري
.ميكند كفايت ميروند ، كوي واقعي سالگرد استقبال
كه كساني به اشاره با خود سخنان از ديگري بخش در مبلغ
شرك و كفر مثابه به را دين از ديگري قرائت هرگونه
به را زنان كه دين از امام حضرت قرائت آيا:گفت ميدانند
ميكرد دعوت استبداد با مبارزه به را مردم و كشانيد صحنه
دينداري و روحانيت شان خلاف را امور اين برخي درحاليكه
بدهند؟ ميتوانند جوابي چه ميدانستند ،
چه هر قضايي دستگاه اينكه مورد در اميدواري اظهار ضمن وي
كند معرفي مردم به را دانشگاه كوي اصلي عاملان زودتر
را اجتماعي مشكلات كه است آن موفق حكومت هنر:داشت اظهار
چالشهاي ايجاد از و نمايد فصل و حل خود مكان و زمان در
.كند جلوگيري اجتماعي و سياسي
اردوي رهبري معظم مقام نماينده پيام با
شد آغاز كشور دانشجويان سياسي آموزش
سياسي آموزش سراسري اردوي دومين :همشهري خبرنگار -اردبيل
پيام قرائت با (ع) علي امام اردوي نام با كشور دانشجويان
بيش شركت با كشور دانشگاههاي در رهبري معظم مقام نماينده
محقق دانشگاه در كشور سراسر از دانشجويان از نفر از 600
.كرد كار به آغاز اردبيل شهر اردبيلي
شامل سياسي مختلف مباحث آموزش اردو ، اين مسئولين از يكي
حكومت اسلام ، سياسي انديشههاي داخلي ، سياسي مسائل
سياسي علوم اساتيد از بهرهگيري با دانشجويان اسلاميبه
مختلف تشكلهاي بين سياسي مناظرههاي برپايي همچنين و
.برشمرد اردو اين اساسي برنامههاي از را دانشجويي
كتاب ، نمايشگاههاي جمله از نمايشگاه چندين برپايي وي
و عكس تصوير ، روايت به تحميلي جنگ اسلامي ، انقلاب اسناد
برنامههاي از نيز را سياسي رجال و( ره) خميني امام آثار
.برشمرد روزه ده اردوي اين جنبي
راي خاطر به نبايد :قضائيه قوه سخنگوي
شود اهانت قضايي دستگاه به قاضي يك
حادثه در شده داده راي از قضائيه قوه دفاع :سياسي گروه
دادگاه راي اگر كه است موضوع اين جهت در دانشگاه ، كوي
;شود رسيدگي آن به قانوني طريق از بايد باشد ، هم اشتباه
رئيس و قضايي دستگاه كليت به قاضي ، يك راي بهخاطر نبايد
.شود اهانت آن
اين بيان ضمن قضائيه ، قوه سخنگوي صادقي ، ميرمحمد دكتر
اگر حتي- قاضي حرمت:افزود ايسنا با گفتوگو در مطلب ،
از هم قضائيه ، قوه كه شود حفظ بايد -بدهد هم اشتباه راي
.كرد خواهد حمايت موضوع اين
اين قضايي توسعه معناي:گفت قضايي توسعه درباره سپس وي
قضائيه ، قوه.شويم نزديك مطلوب وضع به بيشتر هرچه كه است
از بعد كه چرا ;دارد فراواني مشكلات كه است دستگاهي
.است نپرداخته نهاد اين به حكومت انقلاب ،
را خاص شخصي مديريت به قوه اين مشكلات ساختن معطوف وي
انقلاب ، در مردم هدفهاي از يكي:افزود و خواند نادرست
مردم ، ;است بوده عدالتپرور قضايي دستگاه يك وجود بحث
اين ظرف اما ميخواستند ، بيطرف و سالم قضائيهاي قوه
تشكيلات ، حيث از فراواني كمبودهاي با نهاد ، اين سالها ،
.است بوده روبهرو قوانين و مالي مسايل
در همواره مجريه ، و مقننه قواي:افزود دانشگاه استاد اين
را قضائيه قوه كه حالي در ;بودهاند متن در بودجه ، مساله
:افزود قضائيه قوه آموزش معاون.دادهاند قرار حاشيه در
سياسي ، تمايلات براساس نبايد را قضائي دستگاه امروز وضعيت
كار ، اين ;داد نسبت خاص شخص مديريت به كامل ، بهطور
توجه بر تاكيد ضمن ميرمحمدصادقي.است انصاف برخلاف
خواستهاي و عمومي افكار مساله به قضائيه قوه مسئولان
همين در قضائيه ، قوه اصلاحات:گفت مردم
.گرفت خواهد انجام راستا
قوه در اسلامي اصلاحات درباره سپس قضائيه ، قوه سخنگوي
خصومت غرب با ما:گفت غربي ، بااصلاحات آن تفاوت و قضائيه
را نظام دو بين تفاوتهاي نميخواهيم و نداريم دشمني و
.دارد مثبتي نكات نيز غرب دنياي زيرا كنيم ، پررنگتر
اسلامي بهاصول اصلاحات در قضائيه قوه پايبندي به سپس وي
دارند علاقه نظام و اسلام حفظ به مردم:گفت و كرد اشاره
.باشد داشته توجه امر اين به بايد مسئولي هر و
شيعه ، فقه در اجتهاد پويايي اصل خوشبختانه:افزود وي
.ميدهد را تحولات با جامعه هماهنگي امكان كه شده پذيرفته
از مدعيالعموم شكايت امكان مورد در صادقي ، ميرمحمد دكتر
لحاظ به:گفت تجمعات به حملهكنندگان و فشار گروههاي
انجام باشد ، داشته هم عمومي جنبه جرايم اين اگر حتي عملي
و متضرر فرد اقدام به نياز آن ، مورد در تحقيقات
از را قضايي مسئولان بايد آنها و دارد جرم از زيانديده
.كنند مطلع ارتكابي جرم
دفاع قابل وجه بههيچ تجمعات ، به حمله عمل:كرد تاكيد وي
.ميشود حاكميت تضعيف باعث كار اين و نيست
فعالان از يكي شده مطرح موضوع به اشاره با صادقي ميرمحمد
شده نوشته مطلب با قضايي دستگاه برخورد خواستار كه سياسي
در رسيدگي:گفت بود ، شده وي عليه روزنامهها از يكي در
مدعيالعموم و دارد نياز خصوصي شكايت به موارد ، گونه اين
.شود عمل وارد افراد حقوق تضييع مورد در نميتواند
دادگاه راي استناد پيرامون درادامه ، قضائيه قوه سخنگوي
مورد در نظري ، فرهاد بودن رزمنده و جانباز به كوي ، حادثه
تبرئه يا محكوميت موجب هرگز متهمان سوابق:گفت وي برائت
و شود مجازات در تخفيف موجب ميتواند تنها و نميشود
آنان سابقه از متهمان ، دانستن بيگناه براي نميتوان
.كرد استفاده
مفاد از نشريات از برخي يافتن اطلاع به همچنين وي
و كرد اشاره انتشار از قبل دادگاهها ، آراي يا احضارها
ميتواند و نيست صحيح مقررات ، لحاظ از عمل اين:گفت
.بيابد مجرمانه عنوان
مطالب از برخي مورد در دانشگاه ، علمي هيات عضو
مورد در جمله از دادگستري عمومي روابط سوي از شده منتشر
با بازجوييها شرح انتشار و نوارسازان به موسوم پرونده
دستگاه بر آنقدر مطبوعات فشار گاهي:گفت افراد ، نام ذكر
;كند سكوت نميتواند دستگاه اين كه ميشود زياد قضايي
دادگستري عمومي روابط اما.ميشود اطلاعرساني به مجبور
ذكر به بايد بلكه كند ، منتشر را مطالب جزييات نبايد
افراد آبروي ريختن موجب عمل ، اين زيرا ;كند بسنده كليات
.ميزند لطمه نيز پرونده روند به گاهي و ميشود
در:گفت سياسي جرم مورد در همچنين صادقي ميرمحمد دكتر
اين لايحه و هستيم مجلس تصميم منتظر ما سياسي ، جرم مورد
شده ارائه مجلس به قضائيه قوه قبلي مديريت سوي از جرايم
.است
روحانيون مجمع مركزي شوراي عضو
بايد اول وهله در قضا دستگاه حرمت :مبارز
شود حفظ قضات توسط
مركزي شوراي عضو بيات اسدالله حجتالاسلام :سياسي گروه
قضايي قضاوتهاي و احكام برخي صدور مبارز روحانيون مجمع
دستگاه حريم: كرد تاكيد و دانست عمومي افكار مخالف را
شوراي عضوشود حفظ قضات توسط بايد اول وهله در قضا
ضمن ايسنا با گفتوگو در مبارز روحانيون مجمع مركزي
قضاوتها ، و احكام از برخي گاهي:افزود فوق نظر اظهار
در مردم مثلا ميشود ، انجام عمومي افكار برخلاف درست
روبهرو پرسشها اين با دانشگاه كوي حوادث با رابطه
اين در آيا نه؟ يا بود فاجعه حادثه ، اين آيا كه ميشوند
قضيه اين در آيا نه؟ يا شد شكسته دانش و علم حرمت جريان ،
آيا و نه؟ يا شده حرمت هتك نظام به وفادار افراد به نسبت
بود؟ نشده جريحهدار حادثه ، اين از رهبري مقام قلب
به قضات و قضايي دستگاه اگر:داشت اظهار ادامه ، در وي
پرسشها اين بروز زمينه خودشان نكنند ، توجه مسائل اين
.است خطرناك قضايي دستگاه براي اين كه ميآورند فراهم را
حدود سلسله يك قضايي ، نظام در:گفت همچنين بيات ، اسدالله
هم احكام سلسله يك اما ;نيست قاضي دست در كه دارد وجود
قاضي ، فهم و تشخيص آنها ، در كه دارد وجود تعزيرات بنام
و مصالح بايد قاضي تعزيرات ، اين در است ، تاثيرگذار بسيار
واقعيت:كرد اضافه وي.دهد قرار توجه مورد را عمومي افكار
دانشجويان ، حريم دانشگاه كوي حادثه در كه است اين
فاجعه يك عنوان به آن از رهبري و شد شكسته علم و اساتيد
سياسي ، بد تبعات حادثه ، اين اينكه ديگر و كردند ياد
.است داشته پي در فرهنگي اخلاقي ، اجتماعي ،
و قضايا مجموعهاين به ميبايست قاضي شرايطي ، چنين در
حق از عمومي مصالح به عنايت با و كرده توجه آن تبعات
.ميكرد استفاده ((تعزير)) عنوان به خود قانوني
كه مشكلي:كرد تصريح خود ، سخنان از ديگري بخش در وي ،
اين ما مشكل.است عدالت فقدان دارد ، وجود جامعه در اكنون
درستي اجراي نه داريم ، عدالت از درستي تحليل نه كه است
اگر و نداريم عدالت به متكي برنامهريزي ما.آن از
روحانيون مجمع عضو.نميشود اجرا درست باشد هم برنامهاي
قوهقضائيه ، كه آنجايي از:شد يادآور ادامه ، در مبارز ،
دارد ، برعهده را حكميت نقش مردم و ديگر قواي بين
.باشد خاص گرايشهاي مظهر نميتواند
انجام عملكردهاي مجموعه كه ميرسد بهنظر:كرد اضافه وي
كه است كرده ايجاد جامعه در را شائبه اين شده ،
نبوده بيتاثير احكام ، از برخي در سياسي جهتگيريهاي
.است
تلاش با:كرد اميدواري ابراز پايان ، در بيات حجتالاسلام
شاهرودي ، هاشمي آيتالله قوهقضائيه ، رئيس جديت و
.شوند برطرف زودتر هرچه قوه ، اين در موجود مشكلات
به قضائيه قوه در قضائي امور تمركز
رسيد نظام مصلحت تشخيص مجمع تصويب
اسلامي جمهوري نظام كلي سياستهاي بررسي :سياسي گروه
تشخيص مجمع ديروز جلسه در قضائي امنيت مورد در ايران
.يافت ادامه نظام مصلحت
جلسه در نظام مصلحت تشخيص مجمع عمومي روابط گزارش به
ماهيت كه اموري و مسائل كليه تمركز موضوع مجمع اين ديروز
امور قضائي ماهيت تعريف نيز و قضائيه قوه در دارند قضائي
.شد تصويب آن به مربوط مقررات و قوانين بررسي و
جلسه پايان در نظام مصلحت تشخيص دبيرمجمع رضائي محسن
كه تعزيرات قانون مانند مسائلي درباره:گفت مجمع ديروز
از زمان آن خاص شرايط دليل به (ره) امام حضرت زمان در
اين در گيرد قرار دولت نظر زير بود لازم اقتصادي ، نظر
پيشنهاد رهبري معظم مقام خدمت ما شد ، مقرر و بحث جلسه
مجمع به رسيدگي براي تعزيرات قانون ديگر بار يك كنيم
بايد بخشهايي شودچه مشخص تا برگردد نظام مصلحت تشخيص
دولت اختيار در بخشهايي چه و شود محول قضائيه قوه به
.باشد
قضائي ماهيت بايد شد ، تصويب كه تبصرهاي در:گفت رضائي
داشته وجود حال به تا كه قوانيني و مقررات كليه و تعريف
از زيادي بخش امر ، اين تحقق صورت در كه شود بازنگري است
.ميشود اصلاح كشور قضائي امور
مجلس فرهنگي كميسيون تخصصي كميتههاي
شد تشكيل
آغاز مجلس فرهنگي كميسيون تخصصي كميته پنج :سياسي گروه
.كرد كار به
فرهنگي كميسيون مخبر و تبريز نماينده شعردوست علياصغر
:گفت ما خبرنگار به تخصصي كميتههاي تشكيل خصوص در مجلس
امور هنر ، و فرهنگ امور تبليغات ، و رسانه امور كميته
و فرهنگي ميراث و جهانگردي امور بدني ، تربيت و جوانان
مجلس فرهنگي كميسيون كميته پنج خانواده و زنان امور
:گفت كميتهها اين فعاليت تشريح در وي.هستند اسلامي شوراي
و قوانين به هنر و فرهنگ و تبليغات و رسانه امور كميته
ارشاد و فرهنگ وزارت صداوسيما ، به مربوط عمومي مقررات
سازمان قبيل از تبليغاتي دستگاههاي و مطبوعات اسلامي ،
.ميكند رسيدگي اسلامي تبليغات دفتر و اسلامي تبليغات
رسيدگي را بدني تربيت و جوانان امور كميته وظايف شعردوست
سازمان و بدني تربيت سازمان عملكرد و مقررات قوانين ، به
نيز خانواده و زنان امور كميته:گفت و كرد عنوان جوانان
امور به مربوط مقررات و قوانين و برنامهها سياستها ، به
اجرايي دستگاههاي عملكرد و برنامهها و خانواده و زنان
.ميكند رسيدگي ذيربط
دستگاه جهتگيري :مجلس رئيسه هيات عضو
تبرئه و خرداد دوم جبهه محكوميت قضايي ،
است مقابل نيروهاي
:گفت اسلامي شوراي مجلس رئيسه هيات عضو :سياسي گروه
پاسخ هيچ دادگاه به احضار دريافت مقابل در.... كه زماني
به محترمانه خيلي دادرسي ، رئيس آقاي شخص نداد ، مثبتي
در قضايي دستگاه جهتگيري نيز آن علت كه رفت ايشان حضور
تبرئه و خرداد دوم جبهه نيروهاي محكوميت به رسيدن
.است مقابل نيروهاي
اظهار همچنين ، ايسنا با گفتوگو در شكوريراد ، علي دكتر
احضار كه بوده بهگونهاي قضايي دستگاه عملكرد:داشت
را معنا اين قضائيه ، قوه به خرداد دوم جبهه نيروهاي
مورد در اما.ميشود برخورد آنها با تنها كه ميدهد
.است محترمانه خيلي ميگيرد ، صورت هم احضاري اگر ديگران ،
دنبال به و تند اصلاحطلبان با برخورد حقيقت در يعني
مقابل ، طرف در كه حالي در ميباشند آنان محكوميت به رسيدن
بوده ، هم محاكمهاي اگر و نداشته وجود پيگيريهايي چنين
.است انجاميده سبك بسيار احكامي يا و تبرئه به
تصريح همچنين اسلامي شوراي مجلس در تهران مردم نماينده
دادگاه به دارد اطلاعاتي كس هر كه ندارد ايرادي هيچ:كرد
كس هيچ براي اين و نمايد بازگو را خود اطلاعات و احضار
قرار قضايي دستگاه اختيار در را خود اطلاعات كه نيست بد
صورت حال و گذشته در كه رفتارهايي مجموعه اما.دهد
اتهامات به رسيدگي و احضارها به تازهاي مفهوم ميگيرد ،
.ميدهد
قديمي چتر يك زير جمهور رئيس دو
برلين آسمان زير
آلمان به جمهور رئيس سفر يادداشتهاي
دوم بخش
بايد راستي)) كه داد مژده خاتمي جمهور رئيس به ((فيشر))*
در او و است آرميده ((كانت)) هتل ، اين نزديكي در كه بگويم
((!ميشناسيدش خوب كه است شمايي قدمي چند
!جمهور رئيس آقاي)):گفت و كرد خاتمي به رو ((فيشر يوشكا)) *
سياست و اقتصاد شما مانند چگونه كه بياموزيد ما به شما
چنين به امروز سياست ، دنياي.بنگريم فرهنگ پنجره از را
((ميانديشد سئوالاتي
داد بابك
جمهوري رئيس((رائو يوهانس)) پرزيدنت
براي خاتمي ، جمهور ازرئيس استقبال در آلمان ،
برلين ((تگل)) فرودگاه باند در را باران قطرات ريزش دقايقي
پائين هواپيما پلكان از خاتمي آقاي وقتي.كرد تحمل
كه مينگريست او به خاصي حالت با ((رائو)) آقاي ميآمد ،
((رائو)).است حالتي چگونه حقيقتا نميدانست نيز خود شايد
در استقبال تشريفاتي مراسم هنگام به ديدار ، اولين در
بعد ، ساعتي او.فشرد گرمي به را ((خاتمي)) دستان فرودگاه ،
كرد سعي ميگرفت ، پايان خاتمي آقاي با مذاكراتش وقتي
از را خود ارزيابي و داوري همه بتواند تا بيابد جملهاي
.كند بيان ايرانيش همتاي
اينك فدرال ، آلمان جمهوري رئيس ((رائو يوهانس)) آقاي
و متين پيرمرد.ميكند سپري را خود زندگي سال هفتادمين
نظر به نكتهسنج و فرهنگ اهل بسيار و است احترامانگيزي
گرهارد)) آلمان صدراعظم كمك با قبل سال ((رائو)).ميرسد
انتخاب جمهوري رياست به فدرال مجمع سوي از و ((شرودر
حزب وارد سالگي از 26 ساله ، موقر 70 پيرمرد اين.گرديد
موسسه يك در اشتغالش به همزمان و شده دموكرات سوسيال
.كند سياست صرف را خود نيروي همه تا داد پايان انتشاراتي
قرن نيم تقريبا امروز ، به تا جوانيش اوان همان از او
امور در پيشرفت و ترقي پله به پله پيمودن صرف را خود عمر
سوسيال حزب در ساده عضويت از.است نموده سياسي و اجتماعي
و شهر نمايندگي تا گرفته سالگي در 26 (SPD) دموكرات
اينها ، امثال و اتحاديه رياست و ايالتي مجالس در عضويت
.است آمده بالا و كرده طي متانت و طمانينه با را پلهها
سوسيال) متبوعش حزب سوي از پيش سال شش بار ، آخرين او
از اما شد ، آلمان جمهوري رياست نامزد (SPD يا دموكرات
فعاليت همه اين باخورد شكست ((هرتسوگ)) خود ، سرسخت رقيب
با سال 1999 در نهايتا اينكه تا يافت ادامه او سياسي
احراز شايستگي آلمان ، فدرال مجمع احترام و اعتماد جلب
كمكهاي اينكه ضمن.كرد دريافت را آلمان جمهوري رياست پست
گرهارد)) يعني دموكرات ، سوسيال حزب در حزبياش همكار
.نبود كمتاثير پست اين احراز در آلمان صدراعظم ((شرودر
باعث دوران ، خم و چم از ((رائو)) متانت با و صبورانه گذر
را خود مخاطب احترام حس اول نگاه همان در تا است شده
ثبات و حزب يك در او عضويت سالها همچنين.برانگيزد
و ثبات با مرد يك چهره او از سياسي ، ديدگاههاي در كلياش
و متين سياستمدار چنين وقتي.است ساخته راي ثابت
به ارادت و احترام سراسر نگاهي باتجربهاي ،
او تحسين براي فرصتي هر از و ميكند خاتمي جمهور رئيس
وجود تمام غرور و شور و شوق كه است بديهي ميگيرد ، بهره
با گفتگو و مذاكره دقايقي از بعد.بگيرد فرا را ما
نتوانست رائو آقاي خاتمي ، جمهور رئيس
نگاه مخفي گفتگوها اين يافتن ادامه از را خود خوشحالي
بسيار من)):گفت خاتمي جمهور رئيس به فروتني با و دارد
از تسلط با آنچنان شما زيرا.گرفتهام قرار تاثير تحت
كه ميگوييد ، سخن نيچه و كانت و گوته مثل آلمان شخصيتهاي
نيز آلمان مردم و تحصيلكردهها از بسياري دارم يقين من
((.ندارند آنان از شناختي و تسلط چنين
كردند ، ديدار خاتمي آقاي با كه آلماني مقامات همه تقريبا
بر تسلطش بخصوص و هنر و فلسفه و تاريخ از وي شناخت از
اين.بودند خشنود وضوح به آلمان ، ادبيات و فلسفه و فرهنگ
آشنايي اوقات ، بسياري در آنها تا شد باعث ويژگي
خاتمي جمهور رئيس و خود بين ديرينهاي
يوشكا)) آقايكنند گفتگو وي با صميمانهتر و كنند احساس
و دارد شهرت بودن جدي به آلمانها ميان در كه ((فيشر
بار يك خاتمي ، با رسمي ديدار بر علاوه اخموست ، معمولا
به آلماني خبرنگار يك فقط و رفت وي اقامت محل هتل به نيز
آنكه از بعد را ((فيشر)) وخوشرويي خنده توانست اتفاقي طور
رئيس به ((فيشر)).ببيند ميكرد ، ترك را خاتمي آقاي اتاق
در كه بگويم بايد راستي)): كه داد مژده خاتمي جمهور
قدمي چند در او و است آرميده ((كانت)) هتل ، اين نزديكي
يك باب توانست اينگونه او ((!ميشناسيدش خوب كه است شمايي
آقاي از آن ضمن و بگشايد خاتمي آقاي با را فرهنگي گفتگوي
.بگشايد سياستمداران پيشروي جديدي پنجره تا بخواهد خاتمي
!جمهور رئيس آقاي)):گفت و كرد خاتمي به رو ((فيشر يوشكا))
سياست و اقتصاد شما مانند چگونه كه بياموزيد ما به شما
چنين به امروز سياست ، دنياي.بنگريم فرهنگ پنجره از را
جهان به فرهنگ پنجره از ما اگر.ميانديشد سئوالاتي
((.بود خواهد عميقتر جهان ، به ما نگاه صورت آن در بنگريم ،
بيشتر دانستن به نيز ((رائو)) پرزيدنت كه بود پيدا كاملا
پذيرايي رايج سنتهاي بر علاوه و است مند علاقه خاتمي از
به خاتمي ، جمهور رئيس براي ميكند سعي جمهوري ، روساي از
از كه كسي.باشد ارادتمند ميزباني و مشفق ملازمي مثابه
كامل را خاتمي از شناختش تا ميجويد استفاده فرصتي هر
آخرين در همچنين او.نمايد بازگو ديگران براي و كرده
را وي نيز ((وايمار)) شهر در خاتمي ، جمهور رئيس برنامه
((تمدنها گفتگوي)) ميزگرد در شركت با آخر دست و كرد همراهي
شب.بگويد سخن خاتمي آقاي با صميمانهتر تا يافت امكان
به شامي ضيافت آلمان ، جمهوري رئيس ((رائو)) آقاي سفر ، دوم
و داد ترتيب ((بلوو)) كاخ در خاتمي جمهور رئيس افتخار
ايراد كوتاهي نطق خود ، ميهمان از پيش معمول ، رسم بنابر
ايده و خاتمي جهاني شخصيت متين ، سخناني ايراد ضمن و كرد
نكته پر و زيبا بسيار كه نطقي.ستود را تمدنها گفتگوي
نگاه عمق كننده بيان كه ميشد آغاز جملهاي با باز و بود
شما به مجددا !خاتمي آقاي جناب)):بود خاتمي به رائو
عالم كه دولتي رئيس عنوان به شما ، به.ميگويم خوشامد
به را زمين مشرق و زمين مغرب كه فيلسوفي و الهيات عرصه
((...ميشناسيد خوبي
،((بلوو)) كاخ شام ضيافت در ((رائو يوهانس)) آقاي سخنراني متن
مرد يك داوريهاي خاتمي ، از او ستايش كه ميكند اثبات
به نيازي بيآنكه كه است خودساخته و ساله هفتاد
با كردن گفتگو و تفكر يك شناختن از باشد داشته تملقگويي
آنكه ضمناست آمده وجد به ايراني سياستمدار - فيلسوف يك
غرب نخبگان نگاه از را خاتمي محمد سيد تفكرات جايگاه
:مينمايد تبيين
به را آن كه آوردهايد تشريف كشوري به جنابعالي..))
هامبورگ اسلامي مركز در ساله چندين اشتغال واسطه
ما زبان پيش ، سال بيست يعني زمان ، آن در شما.ميشناسيد
معنوي جهان و پرداختيد ((كانت)) تحصيل به گرفتيد ، فرا را
در ماداديد قرار بررسي مورد عميقا را غرب و آلمان
سر پشت را سختي دوران آلمان و ايران بين رابطه
.نيستند سهل كه داريم رو پيش در وظايفي و گذاشتهايم
كه را ، كشورهايمان بين گفتگوي شما ، بازديد كه دارم آرزو
شما ، به ما.سازد برقرار بار ديگر بود ، مانده متوقف مدتي
سال عنوان به سال 2001 كه پيشنهاد اين باني عنوان به
شود ، خير برگزيده ((تمدنها بين گفتگوي))
.ميگوئيم مقدم
،(1)فلورانس دانشگاه در سخنرانيتان ضمن گذشته ، سال شما
در كه گفتيد سخن ((لسينگ)) نوشته ((خردمند ناتان)) كتاب از
اروپا در بردباري روح ايجاد در اسلامي تمدن آثار آن ،
برگزيده اين با شما كه واقعيت اين.ميباشد مشهود كاملا
تحتتاثير سخت مرا داريد ، پيوند حد اين تا آلماني ادبيات
اكنون مذهبي ، بردباري يعني (2)((لسينگ)) پيام.داد قرار
هم هجدهم قرن روشنگران.است روز مسئله زماني هر از بيش
اروپا معنوي منابع جزو هم اسلام كه ميدانستند بخوبي
تاريخ در مسلمانان و مسيحيان آنكه با.ميباشد
آوردهاند ، وارد يكديگر بر فراواني رنج خود ، ماجراي پر
غيرقابل ،(اسلام) منبع اين از استفاده بدون مدرن اروپاي
قرنهاي بين فاصله در روشنگرا و كلاسيك اسلام.است تصور
.بود مدرن جهان راهنماي و پيشتاز خود چهاردهم ، و نهم
زمينههاي در را قديم يونان دانش اسلامي ، دانشمندان
زمين مغرب به پزشكي و فلسفه و نقشهبرداري و رياضيات
بدون افلاطون و ارسطو نوشتههاي.ساختند منتقل وسطا قرون
.بودند رفته بين از ابنرشد و ابنسينا ترجمههاي
كاستيل از خردمند آلفونس يا دوم فردريش چون زيركي حاكمان
((.داشتند همكاري اسلامي دانشمندان با
((پالرمو)) از خود قبل ماه ديدار به ((رائو يوهانس)) پرزيدنت
((رآله مون)) كليساي در كه گفت و كرد اشاره ايتاليا ي
و ساراسنها و نورمانها ثمربخش همكاري نشانههاي توانسته
سال هشتصد از مانده جاي به معماري زمينه در را بيزانس
ثمربخش برخورد به سخنانش ، از بخش اين در وي.ببيند پيش
مغازله رابطه مسير از و قبل سال در 200 ايران و آلمان
بعد ، روز مراسم از و كرد اشاره ((حافظ)) و ((گوته)) گونه
شهر در بزرگ شاعر دو آن يادبود بناي از پردهبرداري يعني
:كرد استقبال سمبوليك رابطه يك عنوان به ((وايمار))
آلمان ، و ايران بين گفتگوي براي نمادي چه واقعا و...))
كه را ايراني شاعر اين بالا ، سنين در گوته اين؟ از بهتر
به مكان ، و زمان ماوراي است ، ميزيسته او از قبل سال 500
شرقي)) ديوان با گوته.است يافته خود ((معنوي فاميل)) عنوان
او.است گذاشته جاي به حافظ از يادبودي خود ، ((غربي -
بيپرده و صريح كاملا و معنوي شخصيتي عنوان به را حافظ
معتبر ارزشهاي دنبال به نيز ، ناآرام ايام در حتي كه يافت
ارتدكسي به كه خودخواندهاي قضات با نيز ((گوته)).بود
.ميكرد مخالفت ميكردند ، خدمت تحجر
فرهنگها گفتگوي بدنبال معدودي افراد فقط گوته ، زمان در
دنبال به كه داريم محكمي انگيزههاي ما امروز ولي.بودند
مترو سوار ((كلن)) شهر در شما كافيست.باشيم گفتگوها اين
در.بخريد سبزي برلين ((كرويتسبرگ)) منطقه در يا و شويد
لذت ديگر اكنونميكنند زندگي مسلمان ميليون سه آلمان
كه نيست روشنفكري جاذبههاي يا شعر به علاقه و زيباگرايي
سئوالاتي با ما.ميدهند انگيزه ما به اسلام مطالعه براي
:منجمله.هستيم روبرو عملي كاملا
باشد؟ بايد چگونه ما مدارس در مذهب تدريس -
تحمل همسايگيمان در را مناره يك وجود ميتوانيم آيا -
كنيم؟
فرهنگ نفوذ قبال در مشابهي سئوالات نيز اسلامي ممالك در
از كه بود خواهيم موفق هنگامي ما.ميباشد مطرح غرب
.بگيريم فرا يكديگر
!جمهور رئيس آقاي
فعال و نزديك كه است زيادي نسلهاي آلمان و ايران رابطه
همچنين و داشتهاند مستحكمي و وسيع روابط و است بوده
لذا گذاشتهاند ، سر پشت را تاريخي نشيبهاي و فراز
در ايراني هزار دهها.يابند دوام روابط اين كه اميدوارم
آلمان در آنها از زيادي تعداد و كردهاند تحصيل آلمان
شدهاند نائل اقتصاد و علوم در مهمي مقامهاي به و مانده
.بخشيدهاند تازهاي جان را ما فرهنگ و
اهميت حائز نيز شما كشور مرزهاي ماوراي در ايران وقايع
دموكراسي يك تركيب و سنتز آيا كه مسئله اين.است
به سعي ايران در كه ترتيبي به مذهبي ، شالوده و پارلماني
و است بوده موفقيتآميز مدرن حكومت يك در است ، آن انجام
جهاني سطح در كه است مسئلهاي است ، تحققپذير هميشه براي
.ميباشد علاقه مورد
نظر در را بالائي اهداف جنابعالي !جمهور رئيس آقاي
اين مقابل در اروپا و آلمان مانند نيز ايرانگرفتهايد
خود اقتصادي و اجتماعي و سياسي ساختار كه دارد قرار چالش
بر كه بيابد را آن شانس كه دهد تطبيق و تغيير نحوي به را
روند اين آنكه نه شود ، حاكم شدن (گلوباليزه) جهاني روند
.باشد حاكم
آن مقابل در شرق و غرب كه چالش اين با ميتوانيم چگونه
اعتقاد بگذاريد شويم؟ روبرو احسن نحو به ايستادهاند ،
دموكراتيك دولتهاي انواع ;كنم بيان سادگي به را خود شخصي
رعايت را بشر حقوق و ميكنند تضمين را قانونمندي كه
اقليتها حافظ و كرده تضمين را مطبوعات آزادي مينمايند ،
رفاه و صلح سوي به راه بهترين (كننده طي) هستند ،
.ميباشد اهداف اين سوي به فرهنگها همه راهميباشند
.داريم نياز يكديگر با گفتگو به رو اين از
مدتها اسلامي كشورهاي و غرب رابطه به !جمهور رئيس آقاي
طرف دو بين واقعي گفتگوي يك زيرا.نميشد توجه
پايبند نظر اين روي همواره شما.نبود امكانپذير
مختلف ، فرهنگهاي بين تفاهم و واقعي گفتگوي)) كه ماندهايد
((.است ضروري بلكه امكانپذير ، تنها نه
تريبون پشت ((بلوو)) كاخ ضيافتهاي سالن در كه ((رائو)) آقاي
صاف صدايي ميكرد ، قرائت را خود نطق متن و ايستاده مخصوص
از بيش حتي خاتمي ، جمهور رئيس به نگاهش و داشت آرام و
آخرين او.ميكرد حكايت دوستي و احترام از سخنانش ،
در فردا ما)):كرد ادا بيشتري طمانينه با را جملهها
را اسلام با غرب بين گفتگوي وايمار ، در كلاسيك مكاني
و تفاهم و بردباري به راجع ميخواهيم و ميدهيم انجام
با را سخنانم مايلم.كنيم صحبت مدرنيته و سنت به راجع
حافظ و گوته بين كه دهم ادامه ثمربخش برخورد يك روح
معروف ابيات خاتمه ، در بدهيد اجازه لذا.است گرفته انجام
ايام در كه كنم تكرار را ((غربي - شرقي)) ديوان
به را ما روشنفكرانه ، و سياسي اختلافات ناآراميهاي
ميتواند اين و ميدهد توجه آشتي به و ملايمت و فروتني
:باشد شعاري ما ، گفتگوي براي
.خداست به متعلق زمين مغربخداست به متعلق زمين مشرق))
(خدا) او دست در صفا و صلح در جنوب و شمال سرزمينهاي
((.آرميدهاند
((.ميگويم آمد خوش آلمان در شما به !جمهور رئيس آقاي
...دارد ادامه
همين به ((99- ايتاليا در خاتمي)) كتاب صفحه 85:ك.ر.1
دانشگاه در خاتمي محمد سيد آقاي سخنان از بخشي در.قلم
معروف بسيار نمايشنامه...)):است آمده فلورانس اروپايي
متخذ خود كه ((حكيم ناتان)) نام به ((لسينگ)) آلماني نويسنده
را مطلب اين خوبي به است ، ايتاليايي قديمي داستان صد از
هنر و كلام و فلسفه اثر از گذشته...ميكند بيان
اخلاق تهذيب و روح تلطيف موجب آنچه اروپا ، در مسلمانان
اسلامي گسترده و غني بسيار ادبيات است ، شده اروپائيان
،((عربي ابن)) تاثير آن ، زدني مثال نمونه يك شايد.است
محققان خوشبختانه كه است ((دانته)) بر اسلامي ، بزرگ عارف
را آن و گفته سخن باره اين در مفصلا اروپايي ، بزرگ
.ن /((..كردهاند تشريح
.آلماني مشهور نويسنده LESSING.2
|