اندونزي در آسمان بچههاي
نقاشي دوسالانه نمايشگاه نخستين برگزاري
اسلام جهان
آينده سينماي برنامه در فيلم شش
فارسي عاميانه دوبيتيهاي جغرافيايي حوزه
كتاب معرفي
اندونزي در آسمان بچههاي
سينماهاي در آسمان بچههاي ايراني فيلم :هنري گروه
.است اكران روي بر (اندونزي پايتخت) جاكارتا
هفته دو از است ، شده زيرنويس ملايو زبان با كه فيلم اين
و شده داده نمايش شهر اين سينماهاي پرده بر تاكنون پيش
است قرار فيلم اين.است شده مواجه خورتوجهي در استقبال با
از اندونزي ، مهم شهرهاي ساير در درآمدن نمايش به از پس
.شود پخش نيز كشور اين تلويزيوني شبكههاي
نقاشي دوسالانه نمايشگاه نخستين برگزاري
اسلام جهان
اسلام جهان نقاشي دوسالانه نمايشگاه نخستين :هنري گروه
.برگزارميشود تهران در ماه آبان
نقاشي دوسالانه نمايشگاه نخستين عمومي روابط بهگزارش
و ارتباط زمينه ايجاد باهدف ايننمايشگاه اسلام ، جهان
از اجمالي ارائهچهره و اسلام جهان هنرمندان همكاري
در ماه دي تا 5 آبان از 14 اسلامي كشورهاي معاصر نقاشي
.ميشود برپا تهران معاصر هنرهاي محلموزه
حداكثر ميتوانند نمايشگاه اين در شركت به علاقهمندان
سيام تا را خود نقاشي آثار ازتازهترين اسلايد نمونه سه
نقاشي دوسالانه نخستيننمايشگاه دبيرخانه به مردادماه
.كنند ارسال معاصر هنرهاي موزه در واقع جهاناسلام
همكاري با اسلام جهان نقاشي دوسالانه نمايشگاه
مركز همكاري با ايران جمهورياسلامي هنر فرهنگستان
.برپاميشود اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت تجسمي هنرهاي
آينده سينماي برنامه در فيلم شش
فيلم شش آينده ، سينماي برنامه در هفته اين :هنري گروه
روز ساعت 30/18 برنامه اين.درميآيد نمايش به كوتاه
.ميشود اجرا تهران سپيده سينماي در چهارشنبه 5/5/79
از سينما گيشه از بليت تهيه با ميتوانند علاقهمندان
رايگان خبرنگاران براي استفاده.كنند استفاده برنامه اين
.است
فارسي عاميانه دوبيتيهاي جغرافيايي حوزه
مشهد دانشگاه استاد ناصح محمدمهدي دكتر با گفتوگو
نواحي در حدي چه تا شعري گونه اين كه نيست معلوم *
در كه است اين مهم نكته اما است ، بوده رايج هگمتانه
اين از اثري يزد و فارس و همدان از مناطق آن از بسياري
دارد وجود انواع
در تامل قابل ادبي ازانواع "فهلوي" يا "دوبيتي" :اشاره
و فراگير بهرغم ادبي نوع اين درمورد.است فارسي زبان
از يكي شايد.است شده علمي بررسي كمتر آن بودن گسترده
اين شاعران اغلب نبودن شناسنامهدار كمتوجهي ، اين دلايل
بهشاعران دوبيتيها از بسياري انتساب در.است شعر نوع
خواص نه و -مردم عامه گسترده اقبال.دارد وجود جدي ترديد
چنان.است بوده موثر مشكل اين تشديد در -وقلم كتاب واهل
غرب در است فايز به منسوب كشور درجنوب كه دوبيتي يك كه
در.ميشود داده نسبت "حسينا" به مركز در و باباطاهر به
فردوسي دانشگاه استاد ناصح مهدي محمد دكتر با مورد اين
.ميخوانيد كه دادهايم انجام گفتوگويي
جغرافيايي محيط يك به وابسته پديدهاي هر كه همچنان *
بوده هايي پديده بايدخالق هم جغرافيايي محيط لابد است ،
هم ادبي پديدههاي از بسياري كه كرد باور بايد.باشد
مثال بهعنوان است ، بوده خاصي جغرافيايي محيط مولود
از خاصياست محدودههاي به وابسته عاميانه دوبيتيهاي
جغرافيايي حوزه بررسي هم ، تاريخي البته و مكاني جهت
.است وگو گفت اين براي مناسبي آغاز دوبيتيها
تاريخي مختلف ادوار در عاميانه دوبيتيهاي مطالعه با *
زادگاه جزو نوعي به كه خاصي محيطهاي به توجه وبا
خط كه ميگردد حاصل معني اين ميشود ، محسوب دوبيتيها
و مسير ايراني عاميانه دوبيتيهاي جغرافيايي و تاريخي
به ميشود مربوط سو يك از مسير اين.دارد خاصي معبر
گويشهاي و تاريخياش دورههاي و همدان سترگ سرزمين
قوم و ماديها جمله از كهن زبانهاي سبك چيرگي و قديمي
از قبل روزگاران بياني و زباني سبكهاي انواع بر ايشان
غرب به شرق از بيان و زبان مهاجرت سو ديگر از واما اسلام
گذرگاهش كه ميماند رودخانهاي جريان به درست عكس ، بر و
تا جا آن از و دشتستان و فارس نواحي تا است همدان از
ايران شرقي بخشهاي سپس و اصفهان و يزد شهر مركزي نواحي
جنوب به آن از پس و خبيص و راور و كرمان نواحي يعني
و ميرسد طبس و فردوس نهبندان ، قاين ، بيرجند ، خراسان ،
را جام وتربت خزر با و تايباد ونواحي خراسان شرق سپس
مختلف نواحي آهنگ خراسان جانب از وانگهي ميگيرد ، درخود
پا زير را پاكستان مرز كنارههاي تا و ميكند افغانستان
نواحي به تا ميرود پيش به وهمچنان ميدهد قرار
منتهياليه من گمان به ساده بررسي دراين.برسد تاجيكستان
شايد و باشد تاجيكستان دست دور نواحي بايد فرضي خط اين
فاصلههاي در را فرهنگي شباهتهاي اين بنده.خجند حوالي
به كه را مسيري اما ديدهام ، فرسنگ هزار تا 3 از 2 بيش
فارسي زبان عاميانه دوبيتيهاي سرزمين عنوان به فرضي طور
است نيمكاسهاي يا نيمدايره يك به شبيه مينمايم ، طرح
دوبيتيهاي حوزه يعني همدان منطقه به وابسته آن سر يك كه
به آنچه و فهلوي سرودهاي و "اورامهاي" اشعار و باباطاهر
.است ميرود ، سخن آن از "مادي سبك" صورت
آنها انتساب در كرديد باباطاهر دوبيتيهاي به اشارهاي *
سبكشناسي بحث البته دارد ، وجود ترديد محل شاعر اين به
مسير بررسي با امكان درصورت بلكه نيست ، مدنظر شاعر
.بفرماييد بررسي را نظريه اين دوبيتيها جغرافيايي
احتمالا -دوبيتيها -شعرباباطاهر گفتيد كه همانطور *
عرفان روح كه منطقه همان گويشهاي از است وتاليفي جمع
وفارسي دري وصورت است فايق آن بر روستايي زبان و ناب
كه نيست معلوم.است يافته چيرگي تدريج به آن بر گرايي
است ، بوده رايج هگمتانه نواحي در حدي چه تا شعري گونه اين
از مناطق آن از بسياري در كه است اين مهم نكته اما
اين و دارد وجود انواع اين از اثري يزد و فارس و همدان
جنوب جمله از نواحي ديگر در است گذاشته ردپايي اثر
خراسان كنوني مرزهاي از خارج نواحي و ايران شرق و خراسان
طبع شعري گونه بدين ازمردم برخي امروز حتي كه جا آن تا
.ميكنند آزمايي
قائل دوبيتي پرورش براي فرضي خط يك شما درحقيقت *
.ميشويد
اين كه آن يكي است ، برداشت دو آن ، از منظورم بله ، *
رشد مجال بهتر جغرافيا از محدودهاي درچنين فرهنگي پديده
نوعي شعري گونه اين كه اين ديگر و يافته تغيير و تحول و
وابسته كه مشتركي معاني و مفاهيم انتقال در فرهنگي هويت
:گفت بايد اول ، مورد دريافت سرزمينهاست همان انسان به
برگيرنده در خاصي جغرافياي دليلي چه به نميدانم
همسايگي ، مشترك ، فرهنگ وجود شايد شد ، محلي دوبيتيهاي
جايي از مردم كوچ و ابريشم جاده طريق از تجارت وآمد ، رفت
احتمال بالاخره و چوپانان و ساربانان كوچ خاصه جايي ، به
كه بگويم هم را اين كهن ، لهجههاي ديگر بر لهجهاي غلبه
ابا اشعاري چنين گفتن از را مردم خواص گذشتهها در
تاريخي دوره اين در آنچه حال هر به.ميداشتهاند
براي عاميانه دوبيتيهاي كه بود اين آمد ، پيش هزارساله
بيكسي و تنهايي وعالم كوير بياباني ، شعر چوپاني ، شعر
.شد الگو
.شد مواجه اقبال با مردم عامه ميان در شعري گونه اين و *
و كند پيدا رسوخ عامه بين در كه برآنند تحقيق اهل بله ، *
حقيقت در يعني.كند حفظ را محلي گويشهاي بين ارتباط نيز
شمار به معيار زبان ملاك عصرهايي در شعري ، نوع اين زبان
الناس ، اوساط و عامه گروه خاص كه زباني.است ميآمده
.است بوده
جغرافيايي جنبه از فرهنگي محيطهاي دور گذشتههاي در *
است نبوده محدود چندان فرهنگي فضاي اما است ، بوده محدود
.بميرد نهايتا و بماند جايي در اثري كه
فرهنگي فضاي در تسامح همين حقيقت در است ، درست كاملا *
انواع ديگر با وجوهش همه با عاميانه دوبيتي يك كه است
چندان مينمايد مشابه جهاتي از ديگر درجاهاي دوبيتيها
كه دارد را رودخانهاي همان حكم همگي دوبيتيها گويي كه
.غرب به سرديگرش و است پيوسته شرق به سرش يك
ما به جا آن از دوبيتي كه جغرافيايي مكان قديميترين *
.است كرده طي سيريرا چه تاامروز و كجاست؟ است رسيده
ميشناسيم ، دوبيتي عنوان به ادبيات تاريخ در آنچه *
چون اشعاري سياق و سبك به كه است كهن شعر نوعي بازمانده
.است رسيده ما به رازي مسعودي وشاهنامه رامين و ويس
شده اشاره شعري گونه اين به ظاهرا كه جايي قديميترين
"اورامه" لفظ آنجا در كه است عينالقضات نامههاي است
است آمده "اورميه" احتمالا و "ارامان" ،"اورايان" يا
است قديمي صورت همان يافته تحول امروزينش جديد شكل واما
متناسب گذشته با وزن جنبه از هم و موضوع جهت از هم كه
و دوم و اول لغت كه است چنان دوبيتيها صورت.مينمايد
يكساني وموسيقي ، قافيه در و است هموزن هم با بيشتر چهارم
لغتهاي اين همه در قافيه وجود البته.هست يكدستي و
است آن آوايي جنبه مينمايد مهم آنچه نيست ، بيتالزامي
.ميشود گوشنوازي موجب كه
كه است شده نهاده پاره چهار يك بر دوبيتي هر فكري بنيان
ديگري و طرح و توضيح نمودار ديگري و است احساس مبين يكي
كلي مفهوم به معمولا كه چهارم وركن جمله اتمام نشانه
به گويي فهلوي ظاهرا كه وجوداين با.دارد پيوند دوبيتي
شعر انواع ديگر و است ميشده مربوط -پهله -روستايي مردم
مثل كساني از است تعجب ميخواندهاند ، شهرنشينان را
و اورياني باباطاهر شيرازي ، باباطاهر همداني ، باباطاهر
ابوسعيد و بسطامي يزيد با و شيخروزبهان مثل كساني
بالاتر و برتر داشتهاند ، تعمدي كار اين در كه ابوالخير
كه است (همداني الدين نجم) دوبيتي نجم همچون شخصي همه از
درگذشتش ، از پس و داشته دوبيتيها ضبط و ثبت به وافري عشق
ميماند برجاي او از (فهلوي) دوبيتي كاغذهاي من پنجاه
عصر اين از پسكنند قسمت را آنها خود بين ورثه تا
محمد مثل كساني و ميشود رايج شعرا بين در گويي دوبيتي
رازي ، بندار مغربي ، محمد قاري ، محمود مازندراني ، صوفي
نوع اين به ديگران و آملي طالب اردبيلي ، صفيالدين شيخ
.ميآورند روي شعري
فرموديد ، اشاره دوبيتيها انتقال به اين از پيش *
.بفرماييد بيان نيز را آن چگونگي
زندگي ، شباهتهاي به توجه با مردمشناسي ديدگاه از *
اين انتقال در عاملي توليد ، و كار دليل به مهاجرت
ارتباط واقع در.است بوده جايي به جايي از دوبيتيها
.است فرضي چنين گوياي حدي تا دوبيتيها اين معنوي
پديده هست ، ومشترك واحد پديده نوع يك كه جا هر بهعلاوه
نمونه عنوان به.باشد بوده بايد او با الزاما هم ديگري
باراني است ممكن ميآيد ، ابري جا هر كه كنم عرض بايد
ودامي گوسفندي جا هر كه اين يا شود ، جاري آبي و ببارد
همه با باشد ، چوپاني آن همراه بايد لابد ميچرد ،
اين همگي است روشن آنچه شغل ، اين به وابسته فرهنگهاي
آن بر كلي روح يك و دارند مشترك مرز يك هم با دوبيتيها
جا همه در بيرجندي معروف دوبيتي اين چنانكه.است حاكم
.ميشود استفاده
نيومد گل بوي كه روزه پن سه
نيومد بلبل چهچه صداي
بپرسين گل باغبون از برين
نيومد گل سيل به بلبل چرا
عليزاده مهدي از وگو گفت
كتاب معرفي
آناتولي بدرود
:ناشر /سالمي غلامحسين :ترجمه /سويتريو ديدو :نوشته
تومان قيمت1850 /اول ، 1379 چاپ/ تنديس
درهم معصوميتهاي و شده گم بهشت داستان آناتولي بدرود
آسياي در هلينيسم سقوط تراژيك داستان كتاب ، .است شكسته
فساد و نفت تب استعماري ، قدرتهاي ايذايي عمليات صغير ،
.ميكند روايت را
قهرمان كه بوده يونان هاي رمان پرفروشترين از رمان اين
يونان ، صغير آسياي فاجعه است ، دلهرهآور پختگي شاهد آن
دو از بيش اخراج و ارامنه بهويژه غيرنظاميان كشتار
.سال 1922 اواخر در تركيه از يوناني ميليون
شكست و رفته برباد اميدهاي بازگوكننده آگسيوتيس مانوليس
يعني همسايه ، دو.است شخصي روايت قالب در ملت دو تراژيك
رغم به خون ، از سرمست تركيه و شكسته درهم يونان
بردن بين از در هم با دو هر خود ، مشترك فرهنگي ارتباطهاي
.كردند تلاش مردمي ديرين پيوندهاي
بهشتي بچههاي
:ناشر /سالمي غلامحسين :ترجمه /جانگري دكتر :نوشته
تومان 2000/نسخه 3300/اول چاپ /تنديس كتابسراي
نيست وقت كافي اندازه به بودن مادر و بودن پدر براي
آنها پرورش و بچهداري به پرداختن براي والدين امروزه
كه بود خواهد مهم بسيار روي همين از.دارند كمتري وقت
آگاهي ايناست مهمتر بچههايشان براي چيزي چه بدانند
استفاده كارايي با وقتشان از كه ميكند كمك تنها نه
.دهند خرج به تلاش بيشتر وقت داشتن براي بلكه كنند ،
را والدين تحرك طبيعي بهطور بچه نيازهاي از بيشتر آگاهي
اختصاص بچههايشان به را بيشتري وقت تا ميكند بيشتر
.دهند
كاري چه بچههايشان به كمك براي كه نميدانند وقتي پدران
.نميدهند انجام كاري هيچ معمولا بكنند ، ميتوانند
كارهاي نيستند ، آگاه بچههايشان نيازهاي از وقتي مادران
.ميدهند جلوه مهم را ديگر
روزآمد براي خوانندهاي هر بهشتي بچههاي كتاب خواندن با
.ميگيرد فرا را نويني علمي روشهاي بچهدارياش شيوه شدن
آن جاي به و نيست چارهساز كاري چه كه يافت شمادرخواهيد
استفاده بدون چگونه كه ميفهميد بزنيد ، دست كاري چه به
تشويق بودن بهتر و همكاري به را بچهها ترساندن ، روش از
.كنيد
داشتن براي كه درمييابيد كتاب اين آغازين فصل هشت در
كار چه آنان همكاري پيشبرد و فرزندانتان با بيشتر ارتباط
فصل شش در.باشند بايد كه شوند چيزي همان آنها تا كنيد
با ارتباط كردن برقرار براي كه ميشويد متوجه پاياني
آنها كه گيريد كار به را مهمي توصيه پنج چهطور بچهها
.بشنوند را آن بارها و بارها تا دارند نياز
.است شده تنظيم مفصل پيشگفتار يك با و فصل در 14 كتاب
|