|
غرب تمدن در فردي منافع يا جمعي مصالح
سياسي علوم دكتراي دانشجوي زندي غراياق داود
مدرس تربيت دانشگاه
آيا كجاست؟ فردي منافع و عمومي مصالح جايگاه :اشاره
مصالح آيا دارد؟ تقدم و برتري فردي منافع بر جمعي مصالح
بسياري و سوال اين...فرع؟ فردي منافع و است اصل جمعي
خود به را غربيان ذهن مديدي مدتهاي ديگر رايج سوالات
.بود ساخته مشغول
رسيدند نتيجه اين به امر ، اين تفهيم و درك روند در آنان
و ميزند ضربه فرد به جمعي ، مصالح صرف برتري و تقدم كه
.ميمانيم باز جمع از بگيريم ، نظر در را فرد صرفا اگر
توامان هم با را فردي منافع و جمعي مصالح بايد چگونه پس
فرد از مطلوب جمع حاصل يك به ميتوان چگونه گرفت؟ نظر در
مقاله نويسنده كه هستند سوالاتي اينها يافت؟ دست جمع و
.بگويد پاسخ آنها به كرده سعي زير
فردي منافع و جمعي مصالح لغوي معاني
پرداختن نيازمند فردي ، منافع يا عمومي مصالح تبيين
ثغور و حدود تعيين از قبل و است آن اصطلاحي و معنايي
ناملايمات و سردرگميها آن ، كاربرد فوق ، مفاهيم معنايي
مصالح اينكه درك همچنين ;داشت خواهد همراه به را احتمالي
مشكل غايت به دارد ، تقدم برعكس ، يا و فردي منافع بر جمعي
بر عمومي مصالح تقدم بر ميتوان ديگر ، آيا عبارت بهاست
سخن داد عمومي مصالح بر فردي منافع تقدم يا و فردي منافع
داراي يك هر كاركردگرايانه بعد از اينكه يا و سرداد؟
براين سعي اينجا در.ميباشند خود خاص مرزهاي و جايگاه
اسلامي ، فلسفه نيز و غرب فلسفه بر نظري و گذر با كه است
.يافت دست كاركردگرايانه چارچوبي و مطلوب چارچوبي به
بحث ميباشد ، توجه قابل فوق عنوان در كه چيزي اولين
كرد؟ صحبت عمومي مصلحت از بايد چرااست منفعت و مصلحت
عبارت به يا دارد؟ تفاوتي چه عمومي منفعت با عمومي مصلحت
فردي منفعت جاي به فردي مصلحت از نبايد چرا ديگر ،
سخنراند؟
و ناميده زيان مقابل در منفعت را سود معين ، فارسي فرهنگ
صحبت حتي و ترقي ظفر ، فتح ، محصول ، حاصل ، را آن
(1).است كرده تعريف مسرتانگيز
ما هو و الخير /الضر ضد را النفع المنجد ، عربي فرهنگ
يعني (2)است نموده تعريف مطلوبه الي الانسان به يتوصل
به آن واسطه به كه ميباشد خيري و است ضرر مقياس نفع ،
.ميرسد مطلوبي انسان ،
است آورده Utility معادل را سود آكسفورد ، انگليسي فرهنگ
(3).ميداند باشد ، مفيد كه كميتي را آن و
چرا ;كرد صحبت توامان جمعي ، و فردي منافع از ميتوان پس
مطلوبي چيز يا و خير به جمع يا فرد آن ، واسطه به كه
اقتصادي و عرضي منفعت به و است كمي عمدتا ، كه ميرسد
و تجزيه براساس چيز همه اقتصاددانان ، قول به و است نزديك
.ميشود محاسبه زيان و سود تحليل
مصالح مفرد كه را مصلحت معين ، فارسي فرهنگ ;مصلحت اما و
مقابل شايستهها:باشد سود و آسايش موجب آنچه" است ،
گروهي يا شخصي سود و صلاح كه آنچه ناشايستهها ، و مفاسد
باشد شخص صلاح كه آنچه نيك ، كار خيرانديشي باشد ، آن در
تعريف شود ، تمام جامعه و ديگر اشخاص ضرر به حاليكه در
صلاح ، نيكي ، را مصلحت ;دهخدا فارسي فرهنگ.است كرده
(4)".است كرده تعريف شايستگي و صواب خيركار ،
ما /الصلاح علي يبعث ما را المصلحه ;المنجد عربي فرهنگ
قوه او نفعه علي الباعثه الاعمال من الانسان يقعاطاه
صلاح آن ، از كه است چيزي آن مصلحت يعني ;است كرده تعريف
سود آن انجام از انسان كه آنچه و ميآيد پديد شايستگي يا
.ميآورد دست به را خود گروه يا خود
ترجمه (Expendiency) انگليسي معادل بتوان شايد را مصلحت
براي بودن متعارف و مفيد آكسفورد انگليسي فرهنگ كه كرد
نباشد ، اخلاقي يا ترس از ناشي ضرورت براساس كه خاص هدفي
.است كرده معنا
كه كرد مطرح اينگونه را منفعت و مصلحت تمايز بتوان شايد
ولي ;دارد اشاره اقتصادي و عرضي مادي ، برمطلوبيت منفعت
ممكن ميآيد ، آرامش و آشتي و صلح ريشه از كه را مصلحت
خير نيكي ، بر ولي كند دلالت هم منفعت معاني به است
غايتگرايانه نگرش نوعي و دارد نظر صواب و"The good"
زودگذر و آني سود ، و نفع.دارد مساله به (Theological)
پايان به و ميباشد دورانديش و آيندهنگر مصلحت ، ولي است
.دارد نظر كار
و بودن با ضرورت ;دارد تمايز ضرورت با ديگر سوي از مصلحت
كاري نبودن و بودن با مصلحت ولي ;دارد ارتباط نبودن
در را امري است ممكن مصلحت ، گرفتن نظر در بلكه ندارد ،
.دهد قرار ضرورت شرايط
كرد ، اتكا استوار شاخص يك به بتوان اينكه براي مجموع ، در
سود براي و ناميد ذاتي نيكي و خير و خوبي را مصلحت بايد
با پسگرفت نظر در را عرضي نيكي و خير و خوبي منفعت ، و
ممكن.دارد تفاوت فردي مصلحت با فردي منفعت توصيف ، اين
داروي) نباشد وي مصلحت به ولي ;باشد فرد نفع به كاري است
ممكن يا ;(است خوبي مثال بيمار تندرستي براي سعدي تلخ
مصلحت مورد در.باشد همگون فردي مصلحت با فردي منفعت است
.كرد عمل قسم همين به ميتوان نيز جمعي منفعت و
مصالح فردي ، منافع است ممكن جمعي ، مصلحت اينكه كلام حاصل
مصالح با همسو آنها يا و دربرگيرد را جمعي منافع و فردي
منافع و مصالح بر ذاتا جمعي ، مصلحت ولي ;باشند جمعي
.است اهم و ارجح جمعي منافع و فردي
غرب در فردي منافع و جمعي مصالح جايگاه
جديد و نو تقريبا بحثي ;فردي منافع و جمعي مصالح بحث
كه هستند مباحثي سلسله آنها ، از يك هر حدود تحديد.است
.است كرده كسب را پارادايم دو خود ، تمدني روند در غرب
در ;بازميگردد باستان يونان به مباحث اين اول پارادايم
سلول عنوان به شهروند بلكه نبود ، مطرح فرد باستان يونان
و شهروندان از متشكل جامعه.بود نظر مطمح اجتماع آن
به انسان و بود (City- state) شهر نهايتا و خانوارها
تلقي ( Political Animal) سياسي يا اجتماعي حيوان عنوان
فعاليت سياسي و اجتماعي عرصههاي تمامي در بايد و ميشد
امور در نظم با نهايت در تقدم سياسي ، حيات در و ميكرد
اشاره سياست ، كتاب ابتداي در ارسطو".بود شهر -دولت جمعي
شاهد ميتوان شوند ، جمع هم دور عدهاي كجا هر كه ميكند
و جامعه باستان ، يونان در معني اين به (5)".بود سياست
هيچ تحقيقا يا تقريبا و بودند تنيده درهم سياست
سياسي گونهاي به كه نداشت وجود عمومي امور در حيطهاي
تالارهاي عمومي ، ميادين فروشگاهها ، در.نشود شناخته
سياست ، جامعه ، كار به (آتني) يوناني شهروندان...و قضاوت
...و خطابت نطق ، فلسفي ، آموزشهاي داوري ، جنگ ، شئون
غايت سياسي ، جامعه ديگر بيان به يا جامعه.ميپرداختند
سرشتي و طبعي گونه به مقولات اين باتمام ;بود خانواده
(6).ميشد برخورد
صورت دولت و جامعه ميان تفكيكي كه جامعهاي چنين دريك
پس.است اصل شهروند بلكه ;نيست مطرح فرد است ، نگرفته
تفكيك و تمايز و تنيدهاند درهم فردي منافع و جمعي مصالح
دارد ، شهر مسايل در شركت آنكه نميكند ، پيدا مفهوم و معني
رفتن طفره ارسطو كه است اينرو از و ميكند پيدا اهميت
(7).خدايي يا ميداند "ددي"يا را شهر مسايل از
شكل بعد به رنسانس از پارادايم اين مدرن ، پارادايم دوم ،
را مياني دوره يك مدرن ، پارادايم به رسيدن براي.گرفت
شكل.پذيرفت1 صورت آن در مهم تحول دو كه بوديم شاهد
.حوزهها تحديد و تفكيك تحكيم.2;فرد فرديت به بخشي
از يكي و شد تحول دو اين وارث غرب بعد ، به رنسانس از
حدود و حد تعيين گرفت ، شكل بعد به دوره اين از كه مباحثي
عمومي حوزه كه سوال دو اين به پاسخگويي و بود دولت و فرد
كجاست؟ تا (Prirate sphare) خصوصي حوزه و (Public Sphare)
بسياري تا شود ايجاد دو اين بين مرزبندي ، بايد چگونه و
هارموني جامعه و شود حذف ناهمسازيها و ناهماهنگيها از
.كند پيدا بيشتري
و معنوي حوزه بين تفكيك كه وسطي قرون برخلاف رنسانس ،
دنيوي حوزه در تفكيك بود ، كرده ايجاد (عقل) دنيوي حوزه
در جديد پرداختي انساني ، عقل براساس تا داشت سعي و بود
را فكري نحله دو راستا ، اين در.دهد انجام حوزهها اين
و (Indiridvalisits) فردگرايان:بود شاهد ميتوان
.(Collectivists) جمعگرايان
نظر در شناسايي فاعل عنوان به را انسان جديد تفكر
غرب تمدن بر اسكولاستيك مكتب اين ، از قبل تا.ميگيرد
در.داشت غايتگرايانه روندي و ارسطويي تفكري و بود حاكم
براي كه غايتي براساس بايد فرد غايتگرايانه ، روند اين
تكليف يك اين و برميداشت گام بود ، شده گرفته نظر در وي
انتخاب اختيار ، با را انسان جديد تمدن كه صورتي در.بود
.ميشناسد آزادي و
خير و خوب به رسيدن جهت حكومتها و جوامع غايت گذشته ، در
خوشبختي بر جديد تمدن كه حالي در بود ، "The good"
بر (Utilitarianism) مطلوبگرايان قول به يا (Happines)
كه معتقدند فردگرايان.است شده نهاده بنا (Pleasure) لذت
و فرد براساس بايد اجتماعي كارهاي و ساز و لوازم تمامي
سليقهها معني به اينجا در فرد.شود چيده وي طبيعي وضعيت
فرد از كه تعريفي براساس بلكه نيست ، افراد تكتك آمال و
طبيعي حقوق در وي نيازهاي همچنين و آرزوها و آمال و
عديدهاي متفكران.ميشود چيده دارد ، وجود (Natural Law)
اين در روسو ژاك ژان و لاك جان هابز ، توماس جمله از
افراد ذاتي صيانت بر همه مجموع ، در و كردهاند بحث زمينه
در متفكران از ديگر عدهاي.دارند تاكيد آنها مقتضيات و
در كه هستند مطلوبيتگرايان به معروف فردگرايي ، نحله اين
كه دارد وجود اخلاقي و اجتماعي نظريه آن ، عام معناي
نقش پس.نيست مطلوب لذت جز چيز هيچ فينفسه آن براساس
بخشد فزوني را لذت كه است رفتاري ترغيب اخلاقي ، قواعد
موجبات و (شود لذت از بعد مشكلاتي پيدايي مانع يا)
(8).است رنج پديدآورنده كه شود رفتاري از اجتناب
كه بودند ميل ، جيمز و بنتام جرمي مكتب ، اين پايهگذار
(9).يافت توسعه ميل ، استوارت جان توسط
و تنها تكتك ، نميتوان را افراد كه معتقدند جمعگرايان
وكارهاي ساز در را فرد بايد بلكه گرفت ، نظر در شده رها
فرد بر را جمع آنها (10)داد قرار مدنظر آن اجتماعي
مطابق فردي منافع كه است راستا اين در و ميدهند ترجيح
بر مقدم مصالحجمعي و ميشود گرفته نظر در مصالحجمعي
.ميشود فردي منافع
است قرار اين از افتاد اتفاق غرب در كه آنچه مجموع ، در
تمدن در بيشتر فردگرايان تفكرات و است اصل فردگرايي كه
مصالح تاخر يا تقدم بهمنظور اين و است شده پياده غرب
و جمعي مصالح كه معني اين بهنيست فردي منافع بر جمعي
مصالح.هستند خود خاص جايگاه داراي يك ، هر فردي منافع
عبارت به ;باشد داشته نظر در را فردي منافع بايد جمعي
متمايز و جدا هم از جمعي حوزه و فردي حوزه غرب در ديگر ،
مصالح جمعي حوزه در و فردي منافع فردي ، حوزه در.است
كلي طور به جمعي ، مصالح كه آنجايي از.است حاكم جمعي
با فردي منافع تعارض صورت در دارد ، نظر در را فرد منافع
مصالح زيرا نميگيرد ، قرار مدنظر جمعي مصالح جمعي ، مصالح
نظر در را فرد منافع كلي بهطور ذاتا و نهايت در جمعي
.را تنها فرد يك نه ميگيرد
عنوان به باستان يونان دوره فوق ، مباحث به توجه با
است دوره اين در زيرا ميشود ، گرفته نظر در مطلوب چارچوب
.دارد وجود (Kalipolis) نيكشهر و مطلوب جامعه بحث كه
مطرح فردي منافع و جمعي مصالح بين تمايز آنجا ، در يعني
خوب سوي به را جامعه اركان تمامي كلي ، مصلحت يك و نبوده
به رنسانس از.ميكند هدايت نظر مورد غايت و "The good"
حداقلگرايي تلاش به را خود جاي آرمانگرايي بعد ،
و فاضله مدينه به رنسانس ، عصر انسان.داد (Reductionism)
فراهم را آن به رسيدن امكان اما داشت ، اعتقاد يوتوپيا
به رو و جويد دوري آن از كرد سعي اصل ، اين روي.نميديد
به سرزمين و جامعه غايت ديگر آورد ، زميني جامعهاي سوي
در.شد آن جايگزين مصلحت ، و منافع و شد سپرده فراموشي
دارد ، مادي جنبه بيشتر و است مطرح نتيجه و سود منفعت ،
دارد وجود تواما معنوي و مادي غايت نوعي مصلحت ، در اما
گرفته نظر در كاركردي كاملا چارچوبي راستا اين در و
و برسد خود منفعت و سود به مدرن عصر انسان هم كه ميشود
گزيري و گريز به طريق اين از تا شود حفظ جامعه مصالح هم
.يابند دست
:پانوشتها *
.اميركبير ، 1345:تهران فارسي ، فرهنگ.معين محمد دكتر -1
.اسماعيليان ، 1364:تهران المنجد ، .معلوف لويس -2
3-OxfordAdvanced Learner's Dictionary.
.فارسي فرهنگ.دهخدا علياكبر -4
و علمي تهران ، عنايت ، حميد ترجمه سياست ، .ارسطو -5
.فرهنگي ، 1369
مدني جامعه تحقق.دين و مدني جامعهقادري حاتم دكتر -6
ص فرهنگي ، 1376 ، مدارك سازمان:تهران اسلامي ، انقلاب و
.96
فرهمند ، :تهران غرب ، در سياسي فلسفه بنياد.عنايت -7
.1350
علوم دايرهالمعارف بر درآمدي.ساروخاني باقر دكتر -8
.ص 418 كيهان ، 1370 ، :تهران اجتماعي ،
9- David Robertson. A Dictionary of
Modern Politics.London. Europa
Publications Limited,1993.p.47 8
جامعه تحقق مدني ، جامعه تطور سير.زندي غراياق داود -10
وزارت:تهران مقالات ، مجموعه اسلامي ، انقلاب در مدني
.ارشاد ، 1376
انديشه تازههاي
|
كليدي مفاهيم شناسي ، جامعه
انتشارات ستوده ، هدايتالله و مطيع ناهيد قنادان ، منصور
. صفحه نور ، 296 آواي
از پيچيدگي اين و پيچيدهاند بسيار اجتماعي واقعيتهاي
سوي از و دارد اجتماعي پديدههاي طبيعت در ريشه سو يك
.است آنها از ما شناخت عدم از ناشي ديگر
و ميكند مجهز آگاهي از خاصي شكل به را ما جامعهشناسي
را اجتماعي زندگي سيماي ماوراي تا برميانگيزاند را ما
زندگي آن در كه را جامعهاي دروني ساختارهاي و بنگريم
از را ما بازشناسي و بازنگري اينشناسيم باز ميكنيم ،
به نگريستن چگونه و ميرهاند جهان درباره شخصي تبيينهاي
از ميدهد ، ياد ما به را آنها تاثيرات و اجتماعي مسائل
زباني با و مفيد و مختصر گونهاي به حاضر كتاب رو اين
آن كليدي مفاهيم و اصول از برخي روشن ، مثالهاي و ساده
دانشجويان همه براي ميتواند و ميدهد شرح را
.باشد استفاده قابل علاقهمندان ديگر و علومانساني
با فصل هر در و شده تدوين و تهيه فصل در 13 كتاب اين
دستاوردهاي و تعريفها اساسي ، زمينههاي به مختصر نگاهي
.ميشود آغاز معاصر و كلاسيك پژوهشي
فردي منافع بر جمعي مصالح تقدم عوامل و علل بررسي
جمعي مصالح تقدم عوامل و علل بررسي" همايش مقالات مجموعه
دسترس در صفحهاي ، كتاب 278 قالب در "فردي برمنافع
.گرفت قرار مقالهها اينگونه به علاقهمندان
در قانون جايگاه" عنوانهاي با مقالههايي كتاب اين در
دكتر) "فردي مصالح بر جمعي مصالح تقدم عوامل و علل سلسله
از فردي منافع بر جمعي مصالح تقدم" ،(حبيبي نجفقلي
فرامرز مهندس) "فرد اصالت جامعه ، اصالت نظريه دو ديدگاه
جمعي مصالح آميختن براي شيوهاي ;اساسي قانون" ،(حقشناس
حوزه در اجتماعي مصلحتهاي" ،(خليلي محسن) "فردي منافع و
اجتماعي تعامل نقش ،(خوئيني غفور دكتر) "اسلامي اقتصاد
تبيين" ،(دادستان پريرخ دكتر) "گروهي آرمانهاي تحقق در
"ايران در جمعي مصالح بر فردي مصالح تقدم شناختي جامعه
مساله به دوبارهاي نگاه ،(معيدفر سعيد دكتر)
و (منطقي مرتضي دكتر) اسلامي انقلاب جوان جامعهپذيري
.است شده بيان ديگر مقاله چندين
مديريت همكاري با و باز انتشارات سوي از مذكور كتاب
شمارگان در اسلاميتهران وارشاد فرهنگ كل اداره پژوهش
.است شده منتشر نسخه و 200 هزار يك
جنگ عالي دوره
دانشكده جنگ عالي دوره پژوهش و تحقيق مديريت سوي از
مجموعه اسلامي ، انقلاب سپاهپاسداران ستاد و فرماندهي
جلدهاي از برخي مشخصات.شد منتشر جنگ عالي دوره كتابهاي
:است زير شرح به مجموعه اين
/علمايي داود:ترجمه /زيوماز:تاليف /منطقهاي امنيت *
.ريال 2200
جان:تاليف /سرد جنگ از پس عصر در بينالملل امنيت *
.ريال 2900/نجم محمدي سيدحسين:ترجمه /بيليس
/ميلز گرج:تاليف /يكم بيستو قرن امنيتي كار دستور *
.1800ريال/نوريان.ن:ترجمه
.كارن:تاليف /عرب دنياي در سياسي تحولات و ايران انقلاب *
.ريال 2200/علمايي داود:ترجمه /فست.اي
/عليخاني احمد:ترجمه /گرين آون:تاليف /زيست محيط *
.ريال 3600
/عليخاني احمد:ترجمه /هاليدي فرد:تاليف /مليگرايي *
.ريال 2200
:ترجمه /لشام.آن:تاليف /صلح دوران در اعراب مناسبات *
.ريال 2500/نوريان.ن
محمدي سيدحسين:ترجمه /وايت برايان:تاليف /ديپلماسي *
.ريال 2200/نجم
/عليخاني احمد:ترجمه /؟:تاليف /هستهاي سلاحهاي تكثير *
.ريال 2900
سپاه ستاد و فرماندهي دانشكده پژوهش و تحقيق مديريت با
از همچنين.گرفت تماس پستي 349116765 صندوق با ميتوان
منتشر ديگر كتاب دو سپاه جنگ تحقيقات و مطالعات مركز سوي
.شد
حاوي كه (671359) جنگ در خوزستان راهنماي اطلس
است ، مقدس دفاع طي در مختلف عمليات از ارزندهاي نقشههاي
خشتي قطع در رنگ چهار صورت به و ريال قيمت 12000 به
.شد منتشر
عنوان تحت جنگ با آشنايي مجموعه از اول جلد در همچنين
به شده ، منتشر (صفحه 84)پالتويي قطع در كه كوتاه گزارشي
.ميشويم آشنا مقدس دفاع دوران مختلف حوادث با گذرا صورت
|
|
|