تصميمات كارآيي و مشاركت فرآيند
تصحيح
تصميمات كارآيي و مشاركت فرآيند
جانبه همه توسعه پاراديم منظر از توسعه و مشاركت
( دوم بخش )
:اشاره
پارادايم منظر از توسعه و مشاركت مقاله نخست شماره در
و توسعه و دموكراسي ميان ارتباط به جانبه همه توسعه
يك عنوان به را توسعه جانبه همه توسعه پارادايم اينكه
مشاركت سطح ميزان و ميكند تلقي شونده دگرگون حركت
، داند مي موثر توسعه پايداري جهت در را مردم آگاهانه
اتحاد در بالا از اقتصادي توسعه كه گرديد عنوان و اشاره
نحوه شماره اين درشد منجر فجايعي چه به جماهيرشوروي
آنان ، اقتصادي كارآيي و اقتصادي شركتهاي كردن اداره
برد مبتني اقتصاد و طرحها كارآيي افزايش ميزان و مشاركت
.ميگيرد قرار بررسي مورد مشاركت و انش
انديشه گروه
اينترنت :منبع
صباغيان علي :تنظيم و ترجمه
به اجتنابناپذير طور به ثروت و اقتصادي قدرت تمركز
سوال اكنون.شد خواهد تبديل سياسي نفوذ براي اقداماتي
از بخشي داد؟ انجام ميتوان چه خصوص اين در كه است اين
.است اقتصادي قدرت و ثروت تمركز از كاستن استراتژي هر
به را برارث ماليات بهويژه ماليات وضع حدودي تا امر اين
حدودي تا امري چنين.ميكند توجيه ثروت مجدد توزيع منظور
قرن اواخر از كه انحصار ضد قوانين براي كافي انگيزه
گذشته.ميكند فرآهم نيز را است شده وضع آمريكا در گذشته
و متحده ايالات جمهور رئيس سومين جفرسون ، توماس اين ، از
بزرگ طرفداران از يكي و آمريكا استقلال اعلاميه مولف
آمريكا ، تاسيس تازه دمكراسي تقويت براي دمكرات نهادهاي
.ميكرد تاكيد خردهپا كشاورزي اهميت بر
و كوچك شركتهاي از دولت موثر حمايت به ديدگاه اين امروزه
ساختار تجديد دلايل از بخشي چند هر.است شده تبديل متوسط
كردن محدود ميشود انجام كره در هماكنون كه شركتها
نگرانيهايي حال اين با است ، اقتصادي قدرت اين به دسترسي
كردن منطقي فرآيند در است ممكن كه دارد وجود اين بر مبني
.يابد افزايش خاص صنايع دربرخي قدرت تمركز صنايع ،
براي ابزارهايي تقويت آن و دارد هم ديگري شاخه استراتژي ،
نسخه ايناست نفوذ و قدرت اين از سوءاستفاده از جلوگيري
عنوان به مدني جامعه تقويت اول:است عنصر سه شامل حداقل
سياسي ، احزاب دربردارنده ميتواند كه قدرت سازي خنثي منبع
كنندگان ، مصرف از حمايت گروههاي مختلف ، اتحاديههاي
غير سازمانهاي ساير از زيادي تعداد و پژوهشي موسسههاي
فرآيندهاي تضمين مدرن ، اقتصاد گفتمان در.باشد دولتي
عمومي كالاي يك خود عمومي كالاهاي بيشتر توسعه و مشاركتي
عمومي كالاهاي ساير مورد در كه همانطوري.ميشود تلقي
عرضه عمومي حمايت فقدان صورت در ميافتد ، اتفاق
جامعه يك در.بود خواهد اندك بسيار مشاركتي فرآيندهاي
استراتژي ، يك اجزاء مهمترين از يكي قوي مدني
.است معنادار دمكراتيك اجراياصلاحات
دهند افزايش را شفافيت بايد تنها نه دولتها كه ، اين دوم
را ناميدهام "دانستن اساسي حق" من آنچه وجود بايد بلكه
انجام دولت آنچه دارند حق شهرونداننمايند تصديق نيز
.بدانند ميدهد ، انجام را آن چه براي كه اين يا و ميدهد
و قواعد برخي خصوص در كه چند هر بدانند دارند حق آنها
بخواهيم ديگر بار اگر.شود ايجاد استثنائاتي خاص مقررات
اشاره هستم آشنا آن با بيشتر من كه قانوني ساختار به
اجراي براي شيوهاي اطلاعات آزادي قانون گفت بايد كنيم ،
كرده ارائه را دانستن براي شهروندان حق از بخشي حداقل
.است
به مراجعه براي شهروندان حقوق بايد جوامع كه اين سوم
تضمين براي اقدامات كمترين اينها.كنند تقويت را دادگاه
.است قانون حاكميت و دولت پاسخگويي
اقتصادي كارآيي و شركت كردن اداره نحوه
به تنها نه شد بحث آن درباره تاكنون كه مسائلي از بسياري
شركتها.دارد ارتباط نيز شركتها مديران به بلكه دولتها
"جامعه" از را مالي منابع آنها:هستند عمومي موسسههاي
مولد داراييهاي در را آن و ميكنند جمعآوري
شركتها سهامداران نيز كارگرانمينمايند سرمايهگذاري
در كار ، نيروي تحرك در موجود كاستيهاي به توجه با.هستند
اين يا و شود رفتار اشتباه طور به كارگر يك با كه صورتي
به كلاسيك نظريههاي در آنچه خلاف بر او گردد ، اخراج كه
را هزينهاي كم انتخاب آساني به است ، شده كشيده تصوير
امانتي موضع يك در شركتها مديران.داشت نخواهد رو پيش
نيز باشند عمده سهامدار آنان اگر حتي ;نشستهاند
و قرضه اوراق دارندگان جزء ، سهامداران برساير اقداماتشان
بين قراردادي توافقهاي چه اگر.است تاثيرگذار كارگران
عملكرد دايره است ممكن مذكور طرفهاي از يك هر و شركتها
مديران بازهم حال اين با اما كند معين و محدود را مديران
.هستند برخوردار ملاحظهاي قابل عمل فضاي از
پيامدهايي آنان فعاليتهاي و شركتها اداره بر حاكم قوانين
جزء سهامداران با اگر.دارد بدنبال كارآيي و عدالت براي
آنها نشود رفتار منصفانه شركت قرضه اوراق دارندگان يا
داشت نخواهند شركت به مالي منابع تزريق براي تمايلي ديگر
شركت كه اين يا و شد خواهد محدود شركت رشد نتيجه در و
.ميكند رجوع بانكها به خود مالي منابع تامين براي بايد
محدوديتهايي با نيز بانكها مالي منابع كه آنجا از اما
ورشكستگي خطر شركت ، بر فشار افزايش موازات به روبروست ،
كمبود با كه شركتهايي تعداد اگر مييابد ، افزايش آن
يابد ، افزايش كشور يك اقتصاد در هستند روبرو مالي منابع
كه ميگيرد قرار مالي بحران يك خطر معرض در اقتصاد كل
بلكه آن به دهندگان وام و شركت بر تنها نه آن هزينههاي
يك.شد خواهد تحميل نيز كارگران و دهندگان ماليات بر
امور اداره بر نظارت براي قوي قانوني و حقوقي نظام
اگر همچنين.است ضروري فعال سرمايه بازار يك براي شركتها
كل كه بالا باسود وامهاي پرداخت از بانكها است قرار
نظام يك شوند ، منع ميدهد قرار خطر معرض در را اقتصاد
.است ضروري بانكي قوي نظارتي
نظامهاي.نمائيم بيان تر روشن را مطلب اين دهيد اجازه
هم كه ميباشند مسائلي فوقالذكر نظارتي و قانوني حقوقي ،
به.هستند مطرح مشاركتي فرآيندهاي در هم و اقتصاد در
بهانه به كه شود داده اجازه شركت به اگر نمونه عنوان
چارچوبهاي ايجاد درتصميمگيري ، شهروندان ناكافي مشاركت
كند ، متوقف يا اندازد تاخير به را نظارتي و قانوني لازم
نتيجه قطع طور به كه متعددي پيامدهاي با آن نتيجه در
.شد خواهند مواجه نيست ، خودشان تصميمات
و جزء سهامداران از بهشدت كه حال عين در حقوقي نظام
ميكند حمايت بورس بازارهاي در عادلانه معاملات انواع
پاسخگويي و شفافيت و نهد فرآتر عرصه اين از را پا بايد
تمامي در نيازي چنين.كند تضمين نيز را شركتها مسئولان
.ميگردد مشاهده است تقلب همراه كه جنايي و مدني اقدامات
اجرايي و نظارتي دستگاههاي در فساد و ضعف احتمال اگرچه
خواهد مشخص شفافيت ، گسترش صورت در اما دارد ، وجود دولتي
حق و انگيزه كه هستند اقتصاد در ديگري متعدد عوامل كه شد
.دارند را قوانين اجراي تضمين
به امروزه شدند مطرح قبلي بخش و بخش اين در كه مسائلي
كه بهطوري.ميشوند تلقي اقتصاد يك موفقيت محور عنوان
در دولتها چنانچه ميدهد نشان جهاني 1997 توسعه گزارش
سرمايهگذاري جذب به قادر آنها نباشند ، شفاف خود عملكرد
اخير گزارش.شد خواهد كند آنها اقتصاد رشد و بود نخواهند
به مربوط يافتههاي (16)"كمك كارآيي" درباره جهاني بانك
اقتصاد رشد به عمده كننده كمك يك عنوان به خوب حكومت نقش
آن بيانگر نيز اخير تحولات.ميكند تاييد ديگر بار را
وجود بدون.است مهم بسيار نيز شركت يك اداره نحوه كه است
و سرمايهگذاري شركتها ، بخش در پاسخگويي و شفافيت اندكي
اخيرا ولفسون جيم كه بهطوري.يافت خواهد كاهش رشد
بسته درهاي پشت نميتوانند آزاد بازارهاي" كرده اعلام
".كنند عمل
تغييرات قبول و تغييرات كردن قبول قابل
كردهام ، تاكيد خود سال 1998 سخنراني در من كه همانطوري
تحول و تغيير پذيرش بهويژه و ذهنيت تحول نيازمند توسعه
به است ، همراه ريسك و خطر با معمولا تحول و تغيير.است
رويارويي بدون هستند مايل كه كساني تنفر مورد دليل همين
خود انتظار مورد منافع كسب براي را فرصتها خطري هيچ با
به اذعان با مشاركتي فرآيندهاي.ميگيرد قرار دريابند
با ميتواند اين بنابر است ، گرفته شكل نگرانيها اين وجود
ميشود ايجاد تغيير راه در كه مقاومتهايي از بسياري
كنوني جهانگرايي عصر در نمونه عنوان به.كند مقابله
امر اين مخالفان آزاد تجارت طرفداران كه نماييد ملاحظه
را ميكنند زيان آزاد تجارت گسترش با كه كساني جمله از
منافع" عنوان به آنها به و ميگيرند ناديده متاسفانه
نمايند ، حفظ را خود كنوني "رانتهاي" دارند سعي كه "ويژه
اصلاحات از كه كساني بين در كه حالي در.ميكنند اشاره
خود شغل كه هستند زيادي بسيار تعداد ميكنند ، زيان تجاري
بيكاري نرخ با كشور يك اقتصاد اگر و ميدهند دست از را
شديد گسترش بزرگ خطر با باشد مواجه بيشتر يا درصد 10
شبكه فاقد جامعه چنانچه.شد خواهد روبهرو بيكاري
معرض در بيكار كارگران باشد ، كافي و مناسب تاميناجتماعي
خانواده اعضاي زندگي براي زيانباري آثار كه واقعي فقر
شرايطي چنين در.گرفت خواهند قرار دارد همراه آنها
نيست ، "رانتهايشان" دادن دست از تنها كارگران نگراني
خود خانواده اعضاي زندگي دادن دست از نگران آنان بلكه
در پاسخگويي مسئله با كه كارشناساني از دسته آن.هستند
ناديده را امر اين غالبا هستند ، بيگانه شهروندان برابر
نگرانيهاي اين بيان احتمال جامع فرآيندهاي.ميگيرند
ميتوانند آنها شيوه اين با.ميكند بيشتر را مشروع
بدست را كارآتري نتايج حتي و كنند تضمين را بيشتري عدالت
.آورند
ذهنيت در نظاممند تغيير ايجاد براي مشاركت اين ، بنابر
كه را سياستهايي و است ضروري توسعهاي تحول با همراه
قبول قابل بيشتر توسعه محور عنوان به تحول و تغيير
در نقشي افراد كه آنجا از.مينمايد ايجاد ميكند ،
در تغيير پذيرش قابليت افزايش دارند تغييرات شكلگيري
و رود بالا تغيير قبول احتمال تا شد خواهد موجب آنها
نظر تجديد به نياز عدم اقدامي چنين نتيجه كه يابد گسترش
.بود خواهد ممكن فرصت اولين در برنامهها در
طرحها كارآيي و مشاركت
و موثر توسعهاي تحول يك براي مشاركت كه معتقدم من
در تازگي به كه تحقيقاتي.است ضروري جامعه سطح در گسترده
توسعهاي طرحهاي در مشاركت منافع نيز شده آغاز زمينه اين
با مرتبط اطلاعات مشاركتي چنين (17).ميدهد نشان را
آن فاقد دولتها حتي يا و توسعه موسسات احتمالا كه طرحها
و پايبندي خود با همچنين مشاركت.ميكند فراهم را هستند
سعي با نيز پايبندي و التزام و ميآورد همراه به التزام
موفقيت براي كه تلاشي و سعي هم آن است همراه تلاش و
والدين كه مدارسي نمونه عنوان به (18).است ضروري طرحها
به هم آن باشد موفقتر است ممكن دارند نقش آن اداره در
امور در والدين شدن درگير موجب مشاركتي چنين كه دليل اين
با كه آبرساني طرحهاي.ميشود فرزندانشان كار و مدرسه
است ، بيشتر موفقيتشان احتمال شوند اجرا مردم بيشتر مشاركت
كه تاسيسات اين بلندمدتتر نگهداري به مردم مشاركت زيرا
.ميكند كمك است ضروري آن كارآيي براي
مشاركت و بردانش مبتني اقتصاد
حال در و يافته توسعه جهان كه تحولاتي مهمترين از يكي
"بردانش مبتني اقتصاد" رشد است مواجه آن با توسعه
تغيير به بردانش مبتني اقتصاد كه ادعا اين.ميباشد
تغيير اين و شد خواهد منجر توليد دهنده سازمان شيوههاي
تصميمگيري در افرادرا گستردهتر مشاركت موانع نيز
موفقيت واقع ، در.است شده تكرار زياد كرد ، خواهد برطرف
سطح در چه و شركتها سطح در چه دانش بر مبتني اقتصاد در
.بود خواهد تغييري چنين نيازمند جامعه
هماهنگي و گذاشتن اجرا به براي عمودي مكانيكي ساختارهاي
كار كه حالي در است ، شده طراحي خاص فيزيكي رفتارهاي
استقلال بيشتر درك و تاييد مستلزم دانش بر مبتني سازماني
فعال مشاركت دانش كسب شيوه بهتريناست ذهن خوديابي
از يادگيري.مطالب حفظ منفعل شيوه نه و است آموزشديدگان
.كردن حفظ و ديدن طريق از نه و است امكانپذير عمل طريق
جان پراگماتيك پرورش و آموزش فلسفه در عملگرا اصول اين
(19).است شده ابراز ديويي
انجام انگيزه بايد آموزشديدگان فعال مشاركت تقويت براي
از كه اين نه باشد ، نهفته آنان درون در فعاليت يك
بروني انگيزههاي.شود استفاده تنبيه و تشويق اهرمهاي
اما كند ، اصلاح را رفتار يك مدت كوتاه در است ممكن هرچند
تنها دروني انگيزههاي نظام تغيير جاي به انگيزه اين
بروني انگيزههاي كه هنگامي و هستند اثرگذار موقت بهطور
قبلي شيوه به رفتار شود ، گذاشته كنار يا و برود بين از
يك بردانش مبتني تحول براي اصول اين تمام.ميگردد باز
يا رويهها بهترين.است ضروري و اساسي توسعه حال در كشور
اهرمهاي بر مبتني و مشروط بهطور كه صورتي در اصلاحات
تحول ايجاد در شود تحميل كشور يك بر تنبيه و تشويق
مردم انگيزههاي شيوهها اين.ماند خواهد ناكام پايدار
قرار تاثير تحت را توانائيهايشان و قابليتها تقويت براي
ذكاوتشان و هوش از استفاده به آنان اعتماد و داد خواهد
اگرچه بروني انگيزههاي هرحال در.كرد خواهد تضعيف را
اما باشد ، داشته خوبي نتايج مدت كوتاه در است ممكن
نهادينه اصلاحات ايجاد در انگيزهها اين كه نيست ترديدي
.هستند ناتوان پايدار ،
توسعه حال در جامعه يك حياتي فعاليتهاي در گسترده مشاركت
مشاركت.است ضروري پايدار تحول ايجاد براي حتي و سودمند
يك از حاصل نتايج به كنندگان مشاركت پايبندي موجب فعال
تنها امور در مداخله و مشاركت.ميشود اجتماعي روند
دامنه بلكه نيست دولت مديران يا مقامات براي مسالهاي
شامل كه يابد تعميق و گسترش حد آن تا بايد امر اين
در اساسي نقش و شده نهاده كنار به غالبا كه آنهايي
(20).بشود نيز دارند سازماني و اجتماعي سرمايه تقويت
ترغيب طريق از ميتوانند دولت دستگاه از خارج كارشناسان
كساني اگركنند كمك سياستها بهترين شكلگيري به تشويق و
اين در نيز كنند اجرا را سياستها اين است قرار كه
خواهد بهتر بسيار كار نتيجه شوند ، داده دخالت امرمشاركت
مشاركت درجه گسترش مستلزم امر اين شدن عملي البته.بود
.است
دارد ادامه
تصحيح
آرمانهاي تحقق در اجتماعي تعامل" مقاله نويسنده نام
در مندرج پنجشنبه 6/5/1379 و چهارشنبه 5 مورخ "گروهي
به كه است صحيح "دادستان پريرخ" دكتر خانم سركار صفحه 6
.بود رسيده چاپ به دادستان پروين اشتباه ،
|