كودكان زندگي در بازي مهم نقش
دوره از واقعبينانهاي تعريف ارائه عدم
ميانجامد دختران انزواي به بلوغ ،
آزادي:ارشاد وزير مطبوعاتي معاون
كند مي بيمه را نظام مطبوعات
بزند را همسرش مرد نميدهد اجازه اسلام
غيرعلني محاكمه بزوديآغازميشود
زنجيرهاي قتلهاي پرونده متهمان
صنفي انجمن حقوقي كميته مسئول
نظم مطبوعات فعلي قانون :روزنامهنگاران
است زده هم بر را مطبوعاتي فعاليت حقوقي
كودكان زندگي در بازي مهم نقش
بازي صرف را خود شبانهروزي ازاوقات بخشي معمولا كودكان
با مواجه براي آمادگي كسب ضمن طريق آن از و ميكنند
از بخشي آن رسم و راه با آشنايي و زندگي مسائل
موجبات داده دست از را خود نابهنجاريهاي و ناسازگاريها
مباني از يكي بازي.ميشود فراهم جانبهشان همه رشد
شخصيت جهت بدين و است كودكان در كار روحيه پرورش اساسي
.ميشود پيريزي كودكي دوران بازيهاي در ابتدا كودكان
دويدن ، خيز ، و جست در دائما جمع ميان در وچه تنها چه طفل
ويران و ساختن آوردن ، در ادا زدن ، حرف گريستن ، خنديدن ،
ميكند ، تقليد مسائل و امور همه در آن و اين از; است كردن
ميزان به و ميبخشد مهارت را خود حواس اساس اين بر
و جهان اسرار از ميبرد ، پي خود ضعف نقاط نيز و توانايي
و برابرامور در را خود موضع ميآورد ، سردر پديدهها
.ميكند مشخص جريانات
بازي از كودك هدف
جهان ، شناخت گذراني ، سرگرمي ، وقت تفريح ، بازي از كودك غرض
ميكوشد بازي طريق از.وكدورتهاست غمها از فرار
نمايد ، مصرف دارد درون در كه را ذخيرهاي نيروهاي
او براي هفته يا روز مدت طول در كه اندوههايي و عقدهها
كه كساني از را خود انتقام بردارد ، ميان از ميآيد پديد
.بگيرد كردهاند ظلم او به
قدرت و زور دهد ، نشان را خودش ميخواهد بازي طريق از او
بگذراند خوش و باشد خوش بيازمايد ، را خويش عرضه امكان و
.بياموزد چيز و نمايد تكاني عقده و
بازي ارزش
پرورش بدن ، گوناگون اندامهاي حركت براي تنها نه بازي
و حساسيت آن مصرف عدم كه اضافي ، انرژي صرف و عضلات
كودك دهنده ياري بلكه است ، ضروري دارد ، پي در را عصبانيت
مناسب موقعيتهاي بازي.است آن بر تسلط و محيط شناخت در
و ميگذارد كودك اختيار در خود وتواناييهاي سنجش براي را
تفاوت تخيل و واقعيت ميان چگونه كه ميآموزد وي به
.بگذارد
، خودخواه ديگر ، كودكان با بازي بهخصوص بازي ، بدون كودك
با تبادلات و همكاري شيوه بازي ، .ميشود خودراي و خودبين
از كودك.ميآموزد كودك به را آنان حقوق رعايت و ديگران
با اجتماعي روابط ايجاد شيوه ديگر ، كودكان با بازي راه
.ميگيرد فرا را آن از ناشي مشكلات و مسائل حل و بيگانگان
كودك شناخت براي بازي
تواناست فردي او كه دريافت ميتوان كودك با بازي طريق از
او ضعف نقطههاي و است كدام او قدرت نقطههاي ضعيف ، يا
شلوغ؟ يا است آرام متبوع؟ يا است تابع آيا كجاست؟
تسليم؟ يا دارد تهاجم حالت و فرمانبر يا است فرمانده
اسباببازيها با مواجهه طرز ;كودك بازي طريق از ما
دريابيم ، را كودك دوستانه يا و خصمانه احساسات ميتوانيم
رنج را او ناراحتي و افسردگي چه كنيم معلوم ميتوانيم
ميبرد ، رنج چيزي چه از.است گلهمند كسي چه از ميدهد
.نيستند شده برآورده كه دارد تمناهايي چه
كشف او با بازي سايه در كودك خصوصيات و صفات از بسياري
عادي وضع او ، خشم يا مهر كودك ترس يا شجاعت مثل ميشود ،
..او جمع در زندگي يا انزواجويي جنبه يا و او نابسامان يا
است آموزش يك بازي
حجم رنگ ، شكل ، اسباببازيها ، با بازي نتيجه در كودك
گوناگون ، ورزشهاي و بازيها طريق از كرده ، درك را اشياء
بازيها.ميكند كسب را توجهي شايان و گوناگون مهارتهاي
روح ميكند ، آشنا زندگي ضوابط و مقررات به را افراد
در بازي سايه در كودك ميآورد ، پديد افراد در را سازگاري
برود ، پيش خشم اعمال طريق از نميتواند هميشه كه مييابد
اعمال خودرا نظرات و شود عصباني نميتواند جا همه در
تسليم به وادار را ديگران نميتواند هميشه نمايد ،
تسليم است لازم هم درمواردي بلكه كند خود خواستههاي
حق به خواستهها آن كه بخصوص باشد ديگران خواستههاي
.باشند
كودك تسكين براي بازي
ناراحتيها.ميكند پيدا سكون و آرامش بازي ضمن در كودك
فراموش را خود اندوه و غم ميرود ، ميان از عقدههايش و
زمين به عروسك ، به كردن پرخاش با و بازي ضمن طفل ميكند
پارچه ، يا و كاغذ دريدن و كردن پاره او ، كوبيدن
در كودك.ميرساند آرامش به را خود و كرده تكاني عقده
ديگران و شده پذيرفته جمع ميان ميكند احساس گروهي بازي
و تعديل مايه خود واين قائلند اعتباري و ارزش او براي
.اوست آرامش
كودك اصلاح براي وسيلهاي بازي
اخلاقي فردي ، نقايص ساخت ، ميتوان را كودك بازي طريق از
رشد را او وانديشه فكر ميتوان.كرد اصلاح را او شخصيتي و
.كرد رفع را او جسماني نقايص مواردي در حتي داد ،
و شجاع ميتواند بازي طريق از است بزدل و ترسو كه كودكي
شب در هم آن قايمباشك ، بازي مثلا.بيايد بار باشهامت
بين از يا و كند تعديل تاريكي از را او ترس ميتواند خود
تاريكي در بخزد ، گوشهاي به است ناگزير طفل زيرا ببرد
ستيز و جنگ آن در كه بازيهايي يا و گيرد آرام و قرار
واو ميدهد روحيه كودك به است مقابله و درگيري و تصنعي
.كرد خواهد خود از دفاع و بهمقابله قادر را
كودك اخلاقي پرورش عامل بازي
موردپسند اخلاقي ارزشهاي مدرسه و خانه محيط چه اگر
بازي در ارزشها اين اما ميآموزند ، كودك به را اجتماع
در تنها و ميگيرند مفهوم كودك براي يافته ، حقيقت كه است
.آنهاميداند رعايت به راملزم خود وي كه است صورت اين
سرزند ، او از خطايي چنانچه كه است آگاه خوبي به كودك
و بزرگسالانند از بيگذشتتر و سختگيرتر بسيار همبازيان
موقعيت هر از بهتر بازي ، در كودك گفت ميتوان رو اين از
گرفته ، فرا را گروهي سلوك موازين و مقررات رعايت ديگر ،
.ميدهد نشان خود از وراستي صداقت
است درماني وسيله يك بازي
از شيوهاي به را خود بتواند بايد روزمره زندگي در كودك
.بپالايد محيطي فشارهاي از ناشي ناراحتيهاي و نگرانيها
ميكند ، فراهم عواطف بيان و بروز براي كه فرصتي با بازي
تمايلات از بسياريدارد وي براي را رواني پالاينده تنش
در نميشود ، برآورده كودك روزمره زندگي در كه نيازهايي و
كاسته وي ناكاميهاي شدت از ترتيب بدين شده ، ارضاء بازي
وسودمندي درستي آزمودن براي است عرصهاي بازي ميشود
كرده طرح خود زندگي مشكلات حل براي كودك كه نقشههايي
.است
صحيح رهبري و هدايت
كودكان بازي
كودكان بازي رهبري در والدين كه ميشود ملاحظه اغلب
به 3 ناتواني و بيمهارتي اين.ندارند را لازم مهارتهاي
:ميكند تجلي صورت
.ندارند اعتنايي كودكان بازيهاي به والدين از عدهاي -1
بازي چگونه كه ميدانند بهتر خود كودكان كه دليل اين به
.مييابد سازمان خود دست به كودكان اين بازي كنند
راه كودكان بازي به نسبت توجه در والدين از دستهاي -2
كودكان بازي در وقت همه كه طوري به ميپويند افراطي
كه ميدهند توضيح دائما آنها براي و ميكنند دخالت
طرح كودك براي معماهايي اينكار براي كنند بازي چگونه
لذت كار اين واز كرده حل را آن كودك از پيش وخود ميكنند
كردن تقليد و دادن گوش جز كودكان ترتيب بدين.ميبرند
خود كودكان از بيشتر والدين حقيقت در.ندارند ديگري نقش
با تا است كاغذ بريدن مشغول كودك اگر ويا ميكنند بازي
ميكنند ملاحظه را او ابتداتلاش والدين بسازد ، چيزي كاغذ
:وميگويند گرفته كودك از را قيچي و نياورده طاقت بعد و
در !درآمد آب از خوب چه ببين ببرم ، برايت تا من به بده
كاغذ بريدن در پدرش ميبيند و ميكند نگاه كودك حقيقت
او از و ميدهد پدرش به ديگري كاغذ بعد است موفق كاملا
و تقليد كاريجز كودك.ببرد برايش ديگري چيز ميخواهد
با نميكند عادت و ندارد را خود والدين از روي دنباله
.ببرد بالا خودرا كار كيفيت و كند نرم پنجه و دسته مشكلات
خوب كارهاي كه ميرسند نتيجه اين به كودكان رفته رفته
ترس كودكان قبيل اين در.است ساخته بزرگسالان دست از فقط
گسترش وحشتناكي طرز به نفس به اعتماد وعدم ناكامي از
.مييابد
بودن زياد به نيز والدين از ديگر دستهاي -3
خرج راه اين در زيادي پول آنها.علاقهمندند اسباببازيها
و خودميخرند كودكان براي زيادي اسباببازيهاي و ميكنند
خانوادهها دراين.ميكنند غرور احساس كار اين از
كودكان.است فروشي اسباببازي مغازه شبيه كودكان خلوتگاه
انواع جمعآوري براي موقعيت اين از استفاده با
اين به آنها.ميزنند نق دائما اسباببازي
بازي آنها با بيميلي روي از و ندارند اسباببازيهاتوجه
نوع كنندو مي خراب و ميشكنند را آنها يا و ميكنند
.ميكنند مطالبه را آنها تازه
و مهم وظايف از كودكان تخيل نيروي وگسترش انديشه پرورش
خود كودكان بازي به والدين اگر.است والدين سنگين
اساسي گام مهم مساله اين معقولانه درحل و نيانديشند
توفيقي چندان كودك هدايت در كه است بديهي برندارند
را پايشان و دست مشكلي با برخورد محض به و داشت نخواهند
او بيشتر كودك ، درست راهنمايي و تربيت جاي به و كرده گم
بازي به نسبت والدين بايد پس.ميدهند سوق انحراف به را
.دارند معمول را لازم مراقبت و دقت كودكان
اوجاني بيتا:وتنظيم تهيه
باليني روانشناسي كارشناس
:منبع
ماكارنكو:ونويسنده مربي انسان-1
قائمي علي دكتر:كودك وبازسازي تربيت -2
جمالي وبني احدي دكتر:رشد روانشناسي-3
دوره از واقعبينانهاي تعريف ارائه عدم
ميانجامد دختران انزواي به بلوغ ،
دختران :گفت دانشگاه استاد آكوچكيان احمد حجتالاسلام
تعريف و نميكنند سپري طبيعي طور رابه بلوغ دوره ما
داده آنها به وتبعاتآن لوازم جنسيت ، از واقعبينانهاي
.است نشده
امور - مركز استانهاي كل مديران اجلاس درچهارمين كه وي
دختران كه رو آن از:افزود ، ميگفت سخن زنان مشاركت
ظرفيتهايجسميشان حد در بدني فعاليتهاي به دوره دراين
دارند ، عادت گوشهنشيني و تحركي كم به و نميشوند تشويق
را آنان و ميشود تشديد دختران در تحركي كم ظهوربلوغ ، با
بودن پنهان به ميل تحركوحتي وعدم گوشهنشيني به
.ميكشاند
محيط به دختر نگاه تدريج به دوره اين در:داد ادامه وي
و ميشود تشديد دراو جنسيتي و جنسي ميكندوحساسيت تغيير
برخورد اگر حال كند ، رادرك تبعيضها و تفاوتها ميتواند
او با ايندوره در مربيان و اوليا سوي از بينانهاي روشن
به وي اعتراضات و وانتظارات پرسشها از بسياري نشود ،
عميق وانشدني گرههاي به تبديل ميتواند تفاوتهاوتبعيضها
زا آفت ياتنفرهاي و ووابستگيها باوريها خودكم شخصيتي ،
.گردد
يك:گفت ازسخنانش ديگر بخشي در آكوچكيان حجتالاسلام
مثال اين دختران ، براي تكاليف و سن ، حقوق در اغتشاش نماد
گواهينامه سالگيميتوانند درسن 18 ما دختران كه است
سالگي سن 9 در و دهند راي سالگي درسن 16 بگيرند ،
ازدواجهاي:افزود وي.بپردازند فقهي تكاليف بهاقامه
بويژه سنتيو محيطهاي و قشرها از بسياري در هنوز زودرس
سالگي سن 9 در دختران بودن بالغ بهانه به روستايي ، مناطق
.است داشته درپي را ناگواري ونتايج مرسوماست
مادري نقش تضعيف نتايج ، اين كمترين:كرد تصريح آكوچكيان
انتظارات مسئووليتها ، درك در آنان وناتواني همسري و
اجتماعي حضور وناكارآمدي خانواده تزلزل به منتج اجتماعي
بسياري دربرابر آنان وآسيبپذيري دختران
.است ازآفتهاياجتماعي
آزادي :ارشاد وزير مطبوعاتي معاون
كند مي بيمه را نظام مطبوعات
وزير تبليغاتي و مطبوعاتي امور معاون :اجتماعي گروه
و نقد با اساسا مطبوعات كه گفت اسلامي ارشاد و فرهنگ
ودلسرد مردم در نااميدي ايجاد اما ميشوند تعريف انتقاد
نقد نه و است انتقاد نه آينده به نسبت جوانان كردن
.مطبوعاتي
با نشستي در پنجشنبه روز مودب شهيدي شعبان
برخي اينكه:افزود درهمدان مطبوعات دستاندركاران
بهعنوانيكي مجريه قوه اخير سال سه تلاشهاي روزنامهها
بيان گونهاي به را راي ميليون با 20 نظام اركان از
نميشود ، مردم عايد چيزي دلسردي و جزنااميدي كه ميكنند
است؟ انتقاد اين آيا
باشيم داشته مطبوعات نميتوانيم ما براينكه تاكيد با وي
سران از نظام اركان از هيچيك:گفت نداشتهباشيم نقد اما
مجلس نمايندگان كل ، مديران معاونان ، وزراء ، تا قوه سه
و نقدمنطقي ليكن بمانند ، دور مطبوعات نقد از نبايد
.منصفانه
قوه يكساله عملكرد كه است مطبوعات حق اين:افزود وي
اما قراردهند نقد مورد شاهرودي حضورآقاي با را قضاييه
نقد به كنند بعدشروع و كنند سرنگون را او اول نهاينكه
.است نيزهمينطور خاتمي آقاي دولت ساله سه عملكردكردن
ورييس انقلاب رهبرمعظم كه همانگونه:كرد تاكيد وي
تعريف فقط كه دولتي مطبوعات كردهاندما تاكيد جمهوري
كه مطبوعاتيميخواهيم بلكه نميخواهيم بكنند ، را دولت
و باشند اسلامي ارزشهاي به آشنا و باسواد متهور ، شجاع ،
.كنند اميدوار آينده به را جوانان مردمو
آزادي ما اگر كه است درستي سخن اين" وي ، گفته به
همبستگي و ميشود بيمه بهتر ما باشيمنظام داشته مطبوعات
."شد خواهد تر مستحكم نظام و مردم
تلاش كه است مطبوعات وظيفه اين:كرد خاطرنشان شهيدي
مطبوعات از مشتركي برداشت جمهورياسلامي درنظام كنند
باشيم ، آزادنداشته مطبوعات ما كه تازماني و آيد بوجود
.باشيم اساسي قانون اجراي مدعي نميتوانيم
كه بگوييم نميتوانيم نباشد مطبوعات آزادي اگر:گفت وي
مردم و حكومت متقابل مطالبات و اجرا خوبي رابه شرع احكام
.است نظام چهارم ركن مطبوعات ميكنيم ، چون تامين را
خطوط اعتقادات ، بايد مطبوعات كه همانطور:افزود شهيدي
جهت در و كنند رعايت را مردم ملي و ديني ارزشهاي و قرمز
سهگانه اركان بكوشند ، سهگانهنظام اركان قوام و تثبيت
تقويت و قراردهند حمايت مورد را مطبوعات بايد نيز نظام
.كنند
با شايسته غير زبان با كه آناني:گفت وي
رسالت و مطبوعات كه است علتشاين ميكنند برخورد مطبوعات
.نميشناسند را آنها
روشني تعريف افراد اين كه است اين انتظار:افزود شهيدي
سالم رساني اطلاع و مطبوعات از انقلاب رهبرمعظم كه را
عنوان به مطبوعات به دادهو قرار مدنظر فرمودند ، ارائه
.بنگرند حكومت و مردم بين رابط
بزند را همسرش مرد نميدهد اجازه اسلام
پذيرفته وجهي هيچ به اسلام در كتكزدن :اجتماعي گروه
تعزير و باشد ميتواند تعزير مصداق فقط زدن بلكه نيست ،
.است تاديب معناي به هم
ايسنا ، خبرنگار با گفتگو در بجنوردي موسوي آيتالله
عدهاي نظر از كه نساء شريفه سوره آيه 34 تفسير پيرامون
آيه اين مورد در:گفت است زنان كتكزدن جواز معني به
سبب تفاسير همين و آمده عمل به زيادي تفاسير و بحثها
:گفت وي.كنند محسوب راناپسند اسلام شريعت عدهاي كه شده
زدن بلكه نيست پذيرفته وجهي هيچ به اسلام در زدن اساسا
معناي به هم تعزير و باشد ميتواند تعزير مصداق فقط
التعزير" كه داريم زيادي روايات طرفي از و است تاديب
كند تعزير ميتواند كه مرجعي يگانه يعني "بيدالحاكم
.شرعاند حاكم و دادگاهها
برابر در حتي استو منطقي موجودي انسان:كرد اضافه وي
را خود حقانيت نميشودو وارد تهديد راه از ابتدا هم دشمن
كه زدني:افزود پايان در وي.ميكند اثبات ديگري طريق از
منحصرا "ضرب" كه است صورت اين به آمده شريفه آيه در
دادگاه به بايد و است حاكم دست به هم تاديب و است تاديب
اسلام هيچوقت و آيد عمل به لازم اقدام تا شود شكايت
.باشد همسر (زدن) ضرب در مباشر مرد كه نميدهد اجازه
غيرعلني محاكمه بزوديآغازميشود
زنجيرهاي قتلهاي پرونده متهمان
مختاري محمد..پوينده جعفر محمد..فروهر داريوش..اسكندري پروانه
حضور با زنجيرهاي قتلهاي متهمان دادگاه :اجتماعي گروه
خسرو و عليخاني مهرداد كاظمي ، مصطفي نامهاي به متهم سه
.ميشود برگزار غيرعلني بهطور براتي
ايران دانشجويان خبرگزاري با گو و گفت در آگاه منبع يك
متهمان كيفرخواست:افزود مطلب اين اعلام با (ايسنا)
زودي به آنها محاكمه كه است شده صادر زنجيرهاي قتلهاي
پرونده ، اين شاكيان:كرد تاكيد وي.ميشود انجام
.هستند مختاري و پوينده فروهرها ، خانوادههاي
صنفي انجمن حقوقي كميته مسئول
نظم مطبوعات فعلي قانون :روزنامهنگاران
است زده هم بر را مطبوعاتي فعاليت حقوقي
به بينظمي مطبوعات ، فعاليت عرصه در اگر" :اجتماعي گروه
مساله به نسبت كه عمومي حساسيت به توجه با آيد ، وجود
سياسي اجتماعي ، ابعاد به بينظمي اين دارد ، وجود مطبوعات
."ميكند سرايت نيز امنيتي حتي و
صنفي انجمن حقوقي كميته مسئول نوروزي ، كامبيز
مطلب اين اعلام با ايسنا با گفتوگو در روزنامهنگاران ،
به ارديبهشت 79 در كه - مطبوعات قانون اصلاحيه ، :افزود
موضوع ، اين و زده هم بر را فعاليت حقوقي نظم - رسيد تصويب
.ميافكند مخاطره به را جامعه كلي نظم
مورد در اگر:كرد عنوان ماده 12 يك تبصره به اشاره با وي
نظارت هيات به ساده گزارش يك فقط ماده 6 بند از 12 يك هر
.كند توقيف را نشريه بيدرنگ ميتواند نظارت هيات برسد ،
.ميبرد ميان از را مطبوعات امنيت اصلا ماده اين يعني
قانون از تخلف است ، شده گفته ماده 35 در:افزود وي
اسلامي ، مجازات قانون در چنانچه و است جرم مطبوعات
جزاي چون مجازاتي به نشريات باشد ، نشده تعيين مجازاتي
.شد خواهند محكوم دائم تعطيلي و موقت تعطيلي نقدي ،
سابقه هيچجا در قانونگذاري نحوه اين كه اين از نظر صرف
قانون اين مواد همه و دارد اطلاق ماده اين است ، نداشته
.گيرد مي در را
قوه رئيس ارشاد ، وزير مورد در دستورهايي مطبوعات قانون
فرهنگي ، انقلاب عالي شوراي قم ، علميه حوزه اساتيد قضائيه ،
معني.است داده ديگر مقامات از برخي و دادگستري كل رئيس
اين مقررات از كه مقامات از يك هر كه است اين ماده اين
در چيزي چنان.هستند مجازات مستحق كنند ، تخلف قانون
گوناگون موارد در و نميگنجد مطبوعات ، قانون چارچوب
توانايي مطبوعات جديد قانون كه هستيم شاهد نيز ديگري
.ندارد را مطبوعات چون مهمي بسيار موضوع نظم تبيين
كه اين بر تاكيد با خود سخنان از ديگري بخشي در نوروزي
در:كرد اعلام "دارد خاص فرهنگ اجتماعي آزاديهاي گسترش"
فراهم اجتماعي آزاديهاي توسعه براي شرايط كه مدتي اين
توسعه جهت در آنها كرد كار كه دستگاههايي و شده
در كشور در جريان دو اكنون هم.شدهاند تقويت آزاديهاست
به بيشتر كه است جرياني يكي گرفتهاند قرار يكديگر برابر
است جرياني ديگري و دارد گرايش اطلاعات آزاد جريان توسعه
در.ندارد مثبتي ديدگاه اطلاعات آزاد جريان به نسبت كه
اطلاعات آزاد جريان مخالفان كه ميدهد روي چالشي اينجا
محدوديتهايي كه ميكنند تفسير شكلي به را مقررات و قواعد
كه پروندههايي مجموعه. ميآورد پديد زمينه اين در را
تشكيل اطلاعات آزاد جريان ابزارهاي يعني مطبوعات عليه
و حاد مراحل به منازعه اين كه است اين از حاكي است شده
بايد آن نتيجه ديدن براي كه است رسيده خود جدي و حساس
.باشيم زمان منتظر
|