( ع ) علي كلام بر نو شرحي
لاهيجي نواب البلاغه نهج شرح به نگاهي
و ژرف فرهنگ ايراني ، و شيعي آلبويه درآمدن با *
ايالتهاي و بغداد يعني اسلام جهان مركز بر گستردهاي
پژوهشگران.شد فرمانروا بود ، آلبويه نفوذ زير كه ديگري
تاريخ "زرين عصر" را پنجم و چهارم سدههاي اسلام تاريخ
آوردهاند شمار به اسلامي فرهنگ
:جستارگشايي
لاهيجي نواب شرح بودن جديد حاضر ، مطلب عنوان از منظور
لذا و نيافته انتشار تاكنون اما نيست نهجالبلاغه بر
دو در زودي به كه اثر اينبود خواهد تازه همگان براي
حاوي شد ، خواهد منتشر مكتوب ميراث نشر دفتر سوي از مجلد
حكمي ذائقه و شيعه كلامي گرايشات با قدما ، سبك به شرحي
آن امتياز كه دارد نيز ويژهاي ارزشهاي اما است ، مولف
اثر اين.ميشود محسوب نهجالبلاغه شروح ساير به نسبت
و حكيمانهترين درباره است مفصل كتابي فارسي ، شيواي
.مجيد قرآن از پس اسلامي فرهنگ در پديدآمده اثر ژرفترين
گرديده منور و مزين (ع)علي مولا نام به كه جاري سال در
حكمت ، عرفان ، ايمان ، به علاقهمندان همه كه دارد جا است ،
غفلت معارف اين سرچشمههاي بزرگترين از پرهيزكاري ، و خرد
اين درباره توصيفاتي و توضيحات مناسبت همين بهنورزند
آن ، مصححان از يكي قلم به را نهجالبلاغه كمشناخته شرح
.ميرسانيم خوانندگان گرامي نظر به
معارف گروه
جعفري محمدمهدي سيد دكتر
(ع)طالب ابي عليبن امام اميرالمومنين
از بلاغت ، و فصاحت ميدان كار سوار و سخن خداوند
شيداي و واله را شنوندگان گشود ، سخن به لب كه هنگام همان
و سخن زيبايي از را ، كسي هر روان و جان گوش و ساخت ، خود
كنار در را حقيقتي تشنه هر سخنش فراتنواخت معنا ، ژرفاي
سار سايه در حقيقتپرستي هر روان و سازد خودسيراب
زيبايي در تنها علي ، سخن جاودانگي راز.بياسايد آموزهايش
افزون بلكه نيست ، عبارت خوشاهنگي و جمله هماهنگي و لفظ
گستردگي و محتوا ، درستي و آموزهها ژرفاي ويژگيها ، آن بر
كلامنبوي ، و قرآن از پس وي ، سخن كه شده باعث نيز حكمتها
از فراتر و جهان گستره در و تاريخ ، سراسر در را جان مشام
بشري هر در را انسانيت بذر و كند عطرآگين زمان ، هر
.برنشاند و بار به و بروياند
سخنان از گزيدهاي گردآوري به سيدرضي كه هنگام همان از
را آن و گماشت همت كتاب يك در (ع)اميرالمومنين پراكنده
زلالش ، شيفتگان پيوسته گذاشت ، نام "نهجالبلاغه"
ودرك توان اندازه به كس هر شده ، جمع آن گرد پروانهوار ،
نورش پرتو از يا برداشته ، كفي ازدريايش توفيق و
تيره راه و سيراب را خود تشنه روان برگرفته ، افروزهاي
.است ساخته تابناك جهان ، آن و جهان اين سوي به را خود
كساني نيز امام ، پربركت حيات در حتي و رضي سيد از پيش
جمعآوري به كردن ، حفظ يا مكتوب ، صورت به كه بودهاند
گزيده چه اگر كار ، اين ليكن يازيدهاند دست وي خطبههاي
كلام ، خطبهها ، از توجهي قابل شمار گردآمدن علت به است ،
قصار كلمات و بخشنامهها نامهها ، دعاها ، وصايا ،
آنها همه بر كتاب ، يك در (ع)اميرالمومنين حكمتآميز
نخست اجمال ، به پيشگفتار اين در روي اين از.دارد برتري
عنوان به كتابي در امام سخنان گردآورنده شناسانيدن به
جريان به سپس ميشود ، پرداخته رضي سيد يعني نهجالبلاغه ،
ترجمههاي و شروح و سيدرضي ، انگيزه و گردآوري
از گزارشي و موجود شرح معرفي به سرانجام و نهجالبلاغه
.آن ويراستاري
رضي سيد
و رضي سيد به معروف الموسوي ، الحسين محمدبن ابوالحسن
از واسطه پنج با بغداد ، در سال 359ه متولد رضي ، شريف
سوي از واسطه چند با و (ع)الكاظم موسي امام به پدر سوي
به و (ع)الحسين عليبن زينالعابدين ، امام به مادر
حسينبن ابواحمد پدرش.ميرسد (ع)اميرالمومنين به روايتي
.است بوده بغداد علوي سادات نقيب كهن روزگاري از موسي ،
را مظالم در قضاوت و حاجيان ، اميري نقابت ، بر علاوه وي
.بود برخوردار والايي معنوي جايگاه از و داشت عهده به نيز
سران از چند تني همراه هبه سال 369 در ابواحمد ،
فارس اصطخر قلعه به ديلمي عضدالدوله دستور به علويان ،
.شد افكنده زندان به جا آن در و اعزام
او زندگي از سال ده از كمتر اندكي سال اين در كه رضي سيد
پدر ستايش در بلند قصيدهاي خبر ، اين شنيدن با ميگذشت ،
وزير و عضدالدوله نكوهش در و اطهار ائمه از او نياكان و
همه گرديد ، پخش قصيده اين كه هنگاميسرود مطهر ابن او
نابغهاي وجود به دانشمندان و سخنشناسان و اديبان
و اعتراف اسلامي علوم و تاريخ و ادب و شعر در نوجوان
.كردند پيشبيني او براي را درخشاني آينده
(_ه 436356) علمالهدي مرتضي سيد بزرگش برادر با رضي سيد
و ادبي علوم تحصيل به مادر ، نظارت تحت پدر نبود در
.دادند ادامه خود روزگار اسلامي
فرزند شرفالدوله ، وسيله هبه سال 376 در پدر
همه و آمد بغداد به وي همراه به و شد آزاد عضدالدوله
علت به ليكن آورد ، دست به دوباره را داده دست از مناصب
همان از خليفگان ، و (اميران) از رنجش و زندان از خستگي
كوچكش فرزند به را مقامات آن همه ه سال 381 تا سال
.كرد واگذار سيدرضي
فارسي ، ابوعلي:مانند خود زمان برجسته استادان از رضي سيد
خطيب ، نباته ابن بغدادي ، عبدالجبار قاضي سيرافي ، قاضي
شيخ خوارزمي ، موسي محمدبن شيرازي ، عيسي عليبن جني ، ابن
.اندوخت دانش ديگر عدهاي و تلعكبري مفيد ،
و مجهز باكتابخانهاي "دارالعلم" عنوان به مدرسهاي وي
شاگردان و كرد تاسيس دانشجويان زيست امكانات همه
.رسيدند استادي مقام به او دست به برجستهاي
و بالله القادر سپس و الطائع خليفه توجه مورد رضي سيد
نقابت به آنان وسيله به و بود بويه آل امير بهاءالدوله
.يافت دست بزرگي معنوي القاب به و جهان سراسر طالبيان
پرارزشي بسيار آثار خود ، كوتاه زندگي در رضي ، سيد
رفته ميان از روزگار باگذشت آنها از برخي كه پديدآورده
ما به آنها چندجلدي مجموعه از جلد يك يا آنها نام تنها
.است مانده سالم زمانه دستبرد از ديگر برخي و است رسيده
التاويل حقايق" ".القرآن مجاز عن البيان تلخيص":جمله از
در قرآن متشابه آيات تفسير گويا كه "التنزيل فيمتشابه
آيات تفسير در آن پنجم جلد تنها و است ، بوده جلد 30
ما دست به نساء سوره آيه 48 تا عمران آل سوره متشابه
.است رسيده
همه زندگينامه نوشتن براي است بوده طرحي ،"الائمه خصائص"
خصائص" عنوان به را آن نخست جلد تنها ليكن امامان ،
كتاب همين و نوشت "(ع)طالب ابي عليبن اميرالمومنين
جلدها ديگر نوشتن به و شد نهجالبلاغه تاليف انگيزه
.نيافت توفيق
و مدح در قطعات و غزليات و قصايد شامل او شعر ديوان
در غيره و اجتماعي و سياسي مسائل و حكمت و تغزل و مرثيه
.بيت از 16300 بيش
جنبه از را نبوي حديث كه 361 "النبويه الاثار مجازات"
.است كرده شرح بلاغي علوم
از پس كه اميرالمومنين سخنان از گزيدهاي نهجالبلاغه ،
.شد خواهد گفته سخن بيشتر آن درباره اين
هر در رضي سيد كه برميآيد نثر ، و نظم در آثار ، اين از
دانش رشتههاي از بسياري در و است كمنظير رشته دو
ذوق و سليقه و است ربوده همگنان بر سبقت گوي خود ، روزگار
در آنها گردآوردن و اميرمومنان سخنان گزينش در او ادبي
و آثار و ذوقها چكاد بر نهجالبلاغه نام به كتابي
جاي به برايش جاويدان نيكي ياد و دارد قرار گزينشها
.است گذاشته
بست فرو جهان از چشم سالگي سن 47 در سال 406 ، در رضي سيد
بيبهره خود ارجمند و پربار آثار ادامه از را جهانيان و
(1).ساخت
نهجالبلاغه تاليف انگيزه
سخنان معنوي و لفظي جاذبه شد ، گفته اين از پيش چنانكه
فرزندان و پيروان و ياران از چند تني ،(ع)اميرالمومنين
پس دشوار و سخت شرايط را ، در سخنان آن تا برانگيخت را او
به و دارند نگاه كتاب ، و سينه در اميرالمومنين ، شهادت از
دانشمندان و حكيمان و اديبانبسپارند خود از پس نسلهاي
و زيور و زيب را او سخنان از مقداري بيش و كم مورخان ، و
سال در آلبويه اينكه تا.ساختند خود اثر رونق عامل
.آمدند در بغداد به 334ه
گستردهاي و ژرف فرهنگ ايراني ، و شيعي آلبويه درآمدن با
زير كه ديگري ايالتهاي و بغداد يعني اسلام جهان مركز بر
اسلام تاريخ پژوهشگران.شد فرمانروا بود ، آلبويه نفوذ
اسلامي فرهنگ تاريخ "زرين عصر" را پنجم و چهارم سدههاي
رضي سيد كه است تاريخي دوره همين در.آوردهاند شمار به
ادبي و علمي شخصيت و زمان شرايط.ميگذارد جهان بدين پا
آن در بغداد درخشان فرهنگي محيط و ;رضي سيد فرهيخته و
پديد را نهجالبلاغه و دادند هم دست به دست روزگار ،
بر كه مقدمهاي در او خود را رضي سيد انگيزه.آوردند
آن شده كوتاه مفاد كه ميدهد شرح است نوشته نهجالبلاغه
خصائص در كتابي تاليف به جواني روزگار در":است چنين
كه (ع)اميرالمومنين خصائص نوشتن از نهادم ، آغاز (ع)ائمه
كتاب آن آخر در و نشدم كار ادامه به موفق يافتم ، فراغت
امثال و حكم و مواعظ زمينه در امام كوتاه كلمات به فصلي
نامههاي و بلند خطبههاي جز به را او از شده نقل آداب و
آن بينظير نكات از دوستان از گروهي.دادم اختصاص مفصل ،
كه كنم تاليف كتابي خواستند من از و افتادند شگفتي به
از گفتارش انواع همه در اميرالمومنان سخنان گزيدههاي
دربرداشته را حكمتش و مواعظ و نامهها تا گرفته خطبهها
پاسخ درخواستشان به بزرگ كار بدان كردن آغاز با.باشد
محور سه گرد بر او گفتار ديدم گردآوري هنگام بهدادم
كلمات و پيامها و نامهها فرمانها ، و خطبهها:ميگردد
كه را موضوعات اين از يك هر.موعظهها و حكمتآميز
از بيرون مطلبي اگر و گذاشتم جداگانهاي بخش در برگزيدم
جاي بخش مناسبترين و نزديكترين در ميآمد ، دست به سه اين
سخنان برگزيده اين در نامتناسب قسمتهايي بسا چه.دادم
جاي هم كنار در ترتيب و نظم بدون را سخنان و باشد آمده
و انگيز شگفت نكتههاي كتاب اين در من زيرا باشم ، داده
و تاريخي نظم و هماهنگي قصدم و آوردهام درخشان قطعات
(2)"...است نبوده سخنان ميان پيوستگي
به هنگام اكنون و":مينويسد نهجالبلاغه پايان در و
پايان و است (ع)اميرالمومنين سخن گزيده رسانيدن پايان
"...است هجري سال 400 رجب در تاليف اين
گشود جهان به چشم نهجالبلاغه كه هجري سال 400 همان از و
صحت درباره بحث و اقتباس و ترجمه و شرح شكل به امروز تا
مورد اينها ، مانند و استناد عدم و استناد و صحت عدم و
شروح مهمترين از برخي.است گرفته قرار استقبال
:از عبارتند تاكنون نهجالبلاغه
از ،"حدائقالحقائق" پنجم ، قرن در "راوندي قطب شرح"
ابن شرح" هجري ، ششم قرن بزرگان از بيهقي كيدري قطبالدين
در "ميثم ابن شرح" هفتم ، قرن در جلد بيست در "ابيالحديد
دوران در "عبده محمد شيخ شرح" هفتم ، قرن در جلد پنج
و تنبيهالغافلين":موجود فارسي شرحهاي از و معاصر
از موجود شرح و كاشاني فتحالله مولي از "تذكرهالعارفين
آغاز در نواغب به مشهور لاهيجاني باقر محمد ميرزا مولانا
.( ه و 1226 1225) هجري سيزدهم سده
دارد ادامه
:پاورقيها
انديشههاي و آثار و زندگي از بيشتر اطلاع براي -1
جعفري ، مهدي سيدمحمد ، نوشته"سيدرضي" كتاب به.ك.سيدرضي ، ن
.دوم 1377 چاپ نو ، طرح انتشارات
."نهجالبلاغه" بر سيدرضي مقدمه به كن -2
|