باشيد گوشبرها مواظب
والدين از دور ايتاليايي كودك هزار 15
ميشوند نگهداري
تربيت و اصلاح كانون بچههاي با
مديرمسئولش و امتياز لغو آريا روزنامه
شد محكوم زندان به
جداري از دانستنيها مديرمسئول همسر
است نكرده شكايت فروغي
ميرود دانشگاه به شهرداري تلاش پر رفتگر
باشيد گوشبرها مواظب
افرادي به بيمارستانها كنار در يا و پيادهرو در شايد
خود ، بيماري علاج براي عاجزانه كه باشيد كرده برخورد
ميكنند ، پول مبلغي درخواست شما از همسرشان يا فرزند
آنها به مبلغي نوعدوستي و دلسوزي سر از شما است ممكن
بيشتر براي پول درخواست شيوه اين دانست بايد ولي بدهيد ،
خود ، به مخصوص زباني چرب با آنها.است حرفه و شغل يك آنها
را رهگذري هر دل كه ميكنند بازي خوب را خود نقش چنان
از بعد ميكنند دريافت را پولي وقتي و ميآورند درد به
ديگري فرد براي مضمون همان با را نقش همين ديگر لحظه چند
و مينشينند كمين در شكارچيان مانند آنها.ميكنند ايفا
به اصصلاحا افراد نوع اين.ميشوند خود شكار منتظر
ميدهند انجام كه كارهايي به و هستند معروف "گوشبرها"
نميبرند را كسي گوش واقعا البتهميشود گفته گوشبري
اسم اين به بودنشان دغلباز و فريبكاري خاطر به بلكه
در و ميگيرند بازي به را ديگر افراد آنها هستند ، معروف
جزو گوشبر افرادهستند استاد بسيار خود كار اين
ضد افرادي ميآيند ، شمار به "ضداجتماعي" شخصيتهاي
را مقررات و قانون اجتماعي ، هنجارهاي كه هستند اجتماعي
خلاف كارهاي به.ميشوند ديگران آزار باعث گذاشته پا زير
احترامي ديگران عواطف و حقوق براي دارند ، اشتغال قانون
بردن لذت يا و شخصي سود آوردن دست به براي نيستند ، قايل
دست به براي ميزنند ، تقلب يا فريبكارانه اعمال به دست
خود براي ميشوند ، متوسل دروغ به قدرت كسب و پول آوردن
به اقدام جعلي عنوانهاي با ميكنند ، انتخاب مستعار نام
و ناگهاني و آني طور به است ممكن ميكنند ، كلاهبرداري
يا و شغل تغيير به اقدام قبلي برنامهريزي بدون
مدارك اسناد ، است ممكن آنها از بعضي بنمايند ، محلسكونت
كنند ، جعل نيز را ديگران امضاي حتي و دستكاري را چكها و
جسماني خشونتآميز اعمال مرتكب حتي است ممكن گروه اين
رانندگي هنگام در شوند ، خود كودك و همسر جرح و ضرب مانند
تصادف حد از بيش باشند داشته مجاز حد از بيش سرعت
است ممكن خود كودك از مراقبت و تربيت به نسبت ميكنند ،
در و نيستند مسئوليتپذير گوشبرها كنند ، كوتاهي و غفلت
دليل به ديگران با بدرفتاري و ديگران به آسيبرساندن
انجام كه اعمالي به نسبت و ميآورند روي توجيه و تراشي
.نميكنند پشيماني احساس ميدهند
چقدر هر و نميكنند فكر كس هيچ به خود از غير آنها
ممكن نميكنند ، گناهي احساس كمترين برنجانند را ديگران
و باشند خوبي كلامي قدرت داراي و پرحرف كاملا آنها است
او با كه را فردي فني ، و تخصصي اصطلاحات از استفاده با
شيادان.دهند قرار خود تاثير تحت هستند كردن صحبت حال در
به را ديگران قادرند و هستند جالب و جذاب ظاهري داراي
ظاهري احساسات و چربزباني گول نبايد.دهند بازي راحتي
منفعت و سطحي كاملا ديگران با آنان روابط خورد ، را آنها
را دائمي وابستگي و محبت و عشق توانايي آنها است ، طلبانه
اصول رعايت و وظايف انجام مورد در توان نمي و ندارند
.كرد اعتماد آنها به اخلاقي
واقعي مورد چند به شده مطرح ويژگيهاي شدن روشنتر براي
.ميشود اشاره شده گزينش جرايد صفحات از كه
در شدن سوار هنگام شهروند يك" ;گوشبرهاست:اول مورد
چهرهاي داراي كه ميشود مواجه مردي با مسيرش در تاكسي
اين در من فرزند:ميگويد او است ناراحت و غمزده
به اما دارد ، فوري عمل به نياز و است بستري بيمارستان
عمل را بچهام دارد كم پول تومان هزار اينكه 13 خاطر
من خانه مسير چون اما برود خانه به بايد حالا نميكنند
سر بر آن هر است ممكن و است طولاني بسيار بيمارستان تا
گفتههاي تاثير تحت محترم شهروند.بيايد بلايي فرزندم
را مذكور مبلغ نوعدوستي احساس روي از و ميگيرد قرار مرد
را شهروند اين تلفن شماره نيز مرد وآن ميپردازد وي به
شهروند اين.برگرداند را پول بعدا تا ميكند مطالبه
سوار مسير همان در وقتي ماه سه گذشت از پس ميگويد محترم
شيوه همان با فرد همين كه ميكنم ملاحظه ميشوم تاكسي
(1)".ميكند پول تقاضاي ديگري فرد از قبلي
از بيش كه است كلاهبرداري" به مربوط مورد اين:دوم مورد
تهران مختلف نقاط قضايي مجتمعهاي در پرونده فقره 200
صادر چك تومان ميليون خانه 240 يك خريد ازاي در او دارد ،
شگردهاي با بلكه نميشود وصول او چكهاي تنها نه و ميكند
ميليون كه 160 ميكند مدارك و اسناد جعل به اقدام خاصي
پا و ميكند برداشت خانه فروشنده حساب از نيز ديگر تومان
چهار منطقه 9 شهرداري اين بر علاوه ميگذارد ، فرار به
ذوب از مجتمع ، ساخت در و دارد طلب او از تومان ميليون
توجهي قابل مبلغ تهران سيمان و اهواز فولاد اصفهان ، آهن
(2) ".است نپرداخته را خود وبدهي كرده سندسازي
به كه است شوهري و زن" به مربوط مورد اين:سوم مورد
و زن اين.ميكردند كلاهبرداري مردم از دامادشان اتفاق
و بخار ديگهاي فولادي لوازم سازنده را خود شوهر
مردم از و معرفي سنگين ماشينآلات كنترل دستگاههاي
چك فقره شوهر 91 و زن اين ميكردند ، همچنين كلاهبرداري
داماد.كردهاند فرار و گذاشته مردم اختيار در بيمحل
در و بوده تجاري شركت يك مديرعامل نيز شوهر و زن اين
(3) ".است داشته مشاركت كلاهبرداري
با كه ميشود باندي" به مربوط مورد اين:چهارم مورد
سردسته ميكردهاند كلاهبرداري به اقدام دولتي عنوانهاي
مسئولين ، خويشاوندان عنوان به خود كردن معرفي با باند اين
قضايي دستگاه با مرتبط يا و ارگانها و نهادها برخي عضو
اخاذي ، به اقدام جعلي اسناد و اسم از استفاده با
(4)".است ميكرده بيمحل چكهاي صدور و كلاهبرداري
تحت كه ميشود شركتهايي از بعضي"به مربوط:پنجم مورد
جويندگان از پول مبلغي دريافت با كاريابي مراكز عنوان
متواري مدتي از پس و ميكنند كلاهبرداري به اقدام كار
با روزنامهها به آگهي دادن با افراد اين.ميشوند
هستيد كه شرايطي هر در" مانند گولزنندهاي عبارتهاي
جلب خود سوي به را كار جويندگان توجه "ميشويد استخدام
چندين بازارگرمي براي وقت تعيين و تماس از پس و ميكنند
آخر دست و دريافت كنندگان مراجعه مختلف مدارك از فتوكپي
تشكيل هزينه اصطلاح به ريال مثال 5000 براي پول مبلغي
به مخصوص چربزباني با و ميكنند اخذ افراد از پرونده
هر در باشيد منتظر كه ميدهند وعده كار جويندگان به خود
شما با و كرد خواهيم پيدا را شما ما باشيد كه ايران جاي
تلفني تماس از ولي ميگذرد ماه چند.گرفت خواهيم تماس
در شركتي اصلا ميشود معلوم بعدها و نميشود خبري آنها
از پس و كرده اجاره مدتي براي را محل وآنها نبوده كار
اگرچه گفت بايد البته ".شدهاند متواري پول جمعآوري
قول به ولي نميرسد نظر به چشمگير تنهايي به فوق مبلغ
مراجعه با "شود دريا وانگهي گردد جمع قطره قطره" معروف
توجهي قابل مبلغ شركتهايي چنين به كار جويندگان انبوه
(5).ميشود كلاهبرداري
و فريبكاريها از نمونههايي شده اشاره موارد
احساس افراد ، اين است ضداجتماعي افراد كلاهبرداريهاي
.نميكنند ديگران به توجهي و ندارند اخلاقي درك و مسئوليت
براي ميآموزند كودكي دوران همان از عادي افراد
زماني و دارد وجود مشخصي مرز ميدهند انجام كه رفتارهايي
برخي از بايد ديگران حقوق و حق رعايت براي كه ميآيد پيش
پي در ضداجتماعي افراد اما.كرد چشمپوشي خود نيازهاي
را ناكامي نميتوانند و هستند خود نيازهاي فوري ارضاي
از بيش ويژگي دو برشمرده ويژگيهاي تمامي از.كنند تحمل
:است توجه مورد همه
.ديگر اشخاص به نسبت وفاداري در ناتواني و محبت فقدان -1
ميدهند انجام كه اعمالي از صرفنظر گناه ، احساس فقدان -2
دام در كه اين براينميكنند پشيماني احساس وجه هيچ به
و كنيد تفحص و تحقيق كاري هر از قبل نيفتيد افراد اين
و كنيد مشورت مطلع و آگاه افراد با نگيريد تصميم عجولانه
.بخواهيد راهنمايي آنها از
خسروشاهيان مجيد
باليني روانشناسي كارشناس
:پانوشتها
ص 7 همشهري ، 2/4/79 ، روزنامه -1
حوادث گروه همشهري ، 3/2/79 ، روزنامه -2
حوادث گروه همشهري ، 19/3/79 ، روزنامه -3
حوادث گروه همشهري ، 23/3/79 ، روزنامه -4
شخصي تجربه -5
والدين از دور ايتاليايي كودك هزار 15
ميشوند نگهداري
رفتار دليل به ايتاليايي كودك هزار 15:اجتماعي گروه
نگهداري ويژه موسسات در و دورشده آنها از والدين نامناسب
.ميشوند
لارپوبليكا روزنامه اسلامي ، جمهوري خبرگزاري گزارش به
از دور ايتاليايي كودك و 905 اينكه 14هزار به اشاره با
از تن و 950 ششهزار:نوشت ميشوند نگهداري خود والدين
كه هستند پسر ديگر تن و 955 هزار هفت و دختر آنها
.شدهاند سپرده ويژه بهموسسات
در خانواده دادگاههاي اضطراري احكام براساس همچنين
والدين نامناسب رفتارهاي علت به كه شماركودكاني ايتاليا
آنها از دخانيات ، بيرويه تااستعمال خشونت اعمال از اعم
با 21 كه تنبود ميلادي 2374 سال 1995 در جداشدهاند ،
.رسيد ميلادي سال 1998 در تن به 2874 افزايش درصد
زنان بخصوص والدين برخي است شده گزارش حال درهمين
والدين از كودكان جداسازي قوانين بهبعضي نسبت ايتاليايي
ميلان شهر در زنان تظاهرات راستا درهمين و دارند اعتراض
شدهاند ، ازآنها كودكان جدايي موجب كه مقاماتي عليه
.شد برگزار
به ايتاليا در (سال زير 18) صغير افراد سني گروه توزيع
سال تا 10 شش ،(درصد 8/10) سال پنج تا صفر:اينگونهاست
سال ، 11تا 14(درصد 26)
.(درصد 6/31) سال تا 18 و 5 (درصد 6/31)
تربيت و اصلاح كانون بچههاي با
باشم خانواده با نميخواهد دلم
فعلا ماشين ، از پول سرقت جرم به.دارد سال عليرضا 13
از بيرون را او كه است اول بار ميگويد.است كانون توي
مامورين توسط بارها ، و قبل دفعات.گرفتهاند "آگاهي"
از استفاده با توانسته بار هر اما شده دستگير آگاهي
.كند فرار لحظهاي غفلتهاي
هستند؟ كجا مادرت و پدر -
.مرد پدرم هم بعد چرا؟ نميدانم.رفت و گرفت طلاق مادرم -
.ميكردم زندگي عمويم با من
كجاست؟ مادرت ميداني -
او قبل سال چند.كجاست او بدانم ميخواهد دلم خيلي.نه -
.ديدم مادربزرگم منزل در را
از همهمرا.ندارد دوست مرا كس هيچ:ميگويد يكباره
.ميكنند بيرون خانهشان
چرا؟ -
تا.ميكنم دزدي همه خانه از چون:ميگويد و ميخندد
.ميكنند بيرونم زود ميفهمند
ميكني؟ دزدي فاميل خانه از چرا -
.ندارم هيچي من و دارند زياد آنها چون -
گفتي؟ دروغ حالا تا -
خداست؟ دشمن دروغگواست بد دروغ.نه -
را مچت دزدي حين در يا ميشدي دستگير وقتي پس -
ميگفتي؟ راست ميگفتي؟ چي ميگرفتند
:ميگويد و ميدهد تكان صورتش جلوي را دستهايش.ميخندد
!!بگويم دروغ ميشدم مجبور موقعها آن
ميخوابيدي؟ كجا شبها -
هوا كه هم وقتي و بوتهها لايپارك توي.خيابان توي -
ده.خواب كارتن شديم."مشما يا" كارتن توي ميشد سرد
اما بود مرده بود سال يك.مرده پدرم فهميدم كه بود سالم
را اثاث و خانه و آمدند برادرهايم بعد.نميگفتند من به
.دوستانم از يكي با تبريز رفتمآواره شديم.فروختند
.ميرفت تركيه به كه اتوبوسي داخل از دزديدن براي
.هستم اينجا الان و فهميدندگرفتنم
بودنت؟ اينجا در ميداني مقصر را كسي واقعا -
نشده جدا همديگر از اگر.مقصرند مادرم و پدر آره ، -
.كردند آواره مرا آنها...بودند
گويي.ميزند برق چشمانش.ميآيد خاطرش به چيزي يكباره
.باشد كرده زنده دلش در را شادي و اميد آينده ، ياد
جز به كاري هر.كنم كار خودم براي ميخواهم:ميگويد
ميخواهم خانواده.باشم خانواده با نميخواهد دلم.دزدي
كار؟ چه
خانواده خودت براي و شدي مردي آينده در شدي ، بزرگ وقتي -
ميدهي؟ ياد چه بچهات به دادي تشكيل
:ميگويد اماحرفي هر از گوياتربود گويا خيلي پوزخندش
!دزدي
خوردم را رفقا گول
شكلند يك لباسها همه ميشوي ، وارد سالن يك توي كه وقتي
كار ، گرم دستها همه پايين ، و تراشيده سرها همه رنگ ، يك و
شباهت ايناست هم شبيه قيافهها چقدر كه ميآيد نظر به
اين ساكن هم مشابه دلايل به بلكه نيست ، ظاهر در فقط
.مكانند
.است شمالي لهجهاش ميزند حرف وقتي
سالته؟ چند -
.سال 17-
چيست؟ جرمت -
.گيري خفت -
اطلاعاتم به متاسفانه.زورگيري:ميدهد توضيح.نميفهمم
:ميگويد بار سومين براي او و ميپرسم دوباره.نشده اضافه
رانندهها پولهاي و ميگرفتيم را كاميونها جلوي
.راميبرداشتيم
بوديد؟ نفر چند -
جلوي تا.بودم كرده شروع كه بود بار اولين من.نفر 5-
.كرد مقاومت مقابلمان در هم راننده گرفتيم ، را كاميون يك
كه ماهه يك هم الان.كردند دستگير مرا اما رفتند در بقيه
.هستم اينجا
نداشتهاي؟ سابقه حال به تا -
كار كار ، اينكردم اشتباه كه ميدانم حالا و اصلا نه -
يك دنبال.باشم خودم زندگي دنبال كه بهتر همان.نيست من
رفقايي گولنرسد جاهايي چنين به پايم ديگر تا درست كار
خيلي هم درآمدش و است آساني كار ميگفتند كه خوردم را
.ميكنند فرار آنها افتادم گير اگر نگفتند اما بالاست ،
مهدوي مرضيه
مديرمسئولش و امتياز لغو آريا روزنامه
شد محكوم زندان به
مدير و لغو آريا روزنامه انتشار پروانه :اجتماعي گروه
از محروميت دوسال تعزيري ، ماهحبس چهار به آن مسئول
.شد محكوم جريمهنقدي ريال ميليون دو و مطبوعاتي فعاليت
آريا شده لغوامتياز روزنامه مديرمسئول زهدي محمدرضا
دادگاه راي:گفت ايرنا قضايي روزچهارشنبهبهخبرنگار
آريا روزنامه پروندهاتهامي درمورد مطبوعات شعبه 1408
.شد ابلاغ من به و صادر
متهم اصرار لحاظ به صارمي ، قاضي راي براساس:افزود وي
مطبوعاتي جرايم مجدد ارتكاب و قبلي بهمحكوميت باتوجه
ازماده 6 بند 2 استناد به ارتكابآن ، به تاكيد و وتعدد
.شد آريالغو روزنامه انتشار پروانه مطبوعات قانون
اتهام درخصوص:اظهارداشت آريا روزنامه مديرمسئول
حبس ماه چهار به عمومي منظورتشويشاذهان به نشراكاذيب
محروميتاز به نظام مسئولان به اهانت ودرخصوص تعزيري
يا حبس از بدل دوسال مدت به مطبوعاتي فعاليتهاي كليه
.است شده محكوم شلاق
به مجلس انتخابات ازمقررات تخلف درخصوص وي زهدي ، گفته به
:گفت وي.است شده محكوم نقدي جزاي ريال ميليون دو پرداخت
اصل 37 به استناد با مطبوعات دادگاه شعبه 1408 رئيس
مدعي شكايت موضوع ايرادافترا اتهام درخصوص قانوناساسي
مورد برنشراكاذيب مبني ديگر درخصوصاتهام وهمچنين العموم
كرده صادر بهبرائتوي راي ناجا ، اطلاعات حفاظت شكايت
.است
:گفت ما خبرنگار به نيز زهدي مدافع وكيل رياحي غلامعلي
ابلاغ از پس روز كه 20 قانوني زمان صادرهدرمدت راي به
پرونده اين به مجدد خواستاررسيدگي و كرده اعتراض است ،
مديرمسئول.خواهدشد تهران نظراستان تجديد دردادگاه
درشعبه 1408 علني بهصورت امسال تيرماه آريا روزنامه
.شد محاكمه صارمي محمد قاضي رياست به عموميتهران دادگاه
العموم ، مدعي عنوان به تهران استان دادگستري كل رئيس
بزرگ ، تهران انتظامي ناحيه معاونتاطلاعات اطلاعات ، وزارت
مديرمسئول انتظاميشاكيان نيروي اطلاعات حفاظت سازمان
.بودند آريا روزنامه
جداري از دانستنيها مديرمسئول همسر
است نكرده شكايت فروغي
مديرمسئول بهزادي فرانه همسر آيرم سنجر :اجتماعي گروه
در همشهري روزنامه به توضيحي ارسال با دانستنيها مجله
مديرمسئول وكيل بازداشت بر مبني همشهري ديروز خبر مورد
وكيل فروغي جداري از شكايتي وي كرد اعلام دانستنيها
.است نكرده دانستنيها مديرمسئول
فروغي جداري آقاي بازداشت:است آورده خود توضيح در وي
و نبوده من شكايت مبناي بر بهزادي فرانه خانم همسرم وكيل
.نمودهام بياطلاعي اظهار مسايل از تنها من
درج (ايسنا) ايران دانشجويي خبرگزاري از نقل به فوق خبر
.است ايسنا خبرگزاري با خبر مسئوليت قاعدتا و بود شده
ميرود دانشگاه به شهرداري تلاش پر رفتگر
در تهران شمال نواحي از يكي تلاش پر رفتگر :اجتماعي گروه
.يافت دست برتر و مناسب رتبه به جاري سال سراسري كنكور
كارگر سال 1361 متولد اماني محمد ما خبرنگار گزارش به
سال سراسري كنكور در تهران يك منطقه شهرداري شهري خدمات
.يافت دست رتبه 682 به كشوري دو منطقه در و كرد شركت جاري
گرفته سقز شهرستان در جاري سال در را خود ديپلم كه وي
دانشگاه امتحانات در شركت و دبيرستان از فراغت از پس است
كار به مشغول شهري خدمات كارگر عنوان به تا آمد تهران به
در شمالي ديباجي خيابان در كه كوتاهي مدت طي اماني شود ،
و مديران رضايت بر علاوه بود رفتگري كار سرگرم تهران
منطقه شهرداري عمومي روابط گفته به وي ، مستقيم مسئولان
اطلاع محض به و داشته رضايت وي كار از نيز محله مردم يك ،
و شيريني سراسري كنكور در موفق رتبه به اماني دستيابي از
.كردند توزيع محله در گل
و كرده شركت دانشگاه در انساني علوم رشته در اماني
كشوري دو منطقه در كه مناسبي رتبه با ميشود ، پيشبيني
.شود قبول دانشگاه در كرده كسب
|