؟ .. گمشده بهشت كدام
تراكتورها اتاقك ايمني بهبود ضرورت
آپادانا شهرك آب مصرف در محاسبه اشتباه
؟ .. گمشده بهشت كدام
مقاله مطالعه با مردادماه 79 دوشنبه 31 همشهري روزنامه
چاپ و صفحه 8 در "گيلان جنگلهاي گمشده بهشت ;جواهردشت"
آن بر مرا صفحه 16 در زيبا نظرگاهي از رامسر هتل عكس
برادر بپرسم مزبور مقاله محترم نويسنده از كه داشت
را رفاهي امكانات كدام حسرت !گمشده؟ بهشت كدام بزرگوار
!بزرگوار شود؟ برخوردار آن از جواهردشت آرزومندي كه داري
درختان" با "اشكورات شده حفاظت منطقه" تناقض چگونه
نگاهي ميكني؟ حلاجي خودت براي را "رفته ميان از تنومند
تا بينداز ده جواهر جواهردشت ، ديوار به ديوار همسايه به
بزرگوار ، كردهاند؟ چه "شده پيدا بهشت" آن با ببيني
زندگي لوازم ديگر و برق تلفن ، آسفالته ، جاده جواهردشت
كردهاند؟ چه آن با دارد ، كه ده جواهر ندارد ، را شهري
ميان جادهاي درخت اصله هزار دهها قطع با پيش سال 25
خاكي جاده آن گذشته سال دو طي و كشيدند جواهرده و رامسر
بهشتي ديار آن به را شهري زندگي لوازم تمامي و آسفالت را
شد؟ چه نتيجه كردند ، رهسپار
آلوده جنگل ، تخريب ويلانشين ، و ويلاساز هزار هزاران هجوم
هزار صدها روزانه كردن سرازير صفارود ، رودخانه مظهر كردن
نوشابه خالي بطري هزار دهها وجود جنگل ، در زباله كيلو
همچون توليدي مشاغل بردن بين از خانواده ، بهاصطلاح
خدا رواج و فصلي كاذب مشاغل ايجاد دامداري ، و كشاورزي
است؟ چهآرزويي اين آخر ديگر ، ناگفتني كارهاي چه ميداند
قمع و قلع درختان ديدن با ميگذارم جنگل به پا گاه هر
به پا ديگر كه ميفرستم لعنت خود به آن ، برهوت و شده
به حاضر نزديكان و دوستان از بسياري و نگذارم جنگل
تفريح و گردش به تو با:ميگويند و نيستند من با همراهي
شهري ويلانشين فلان كه چه تو به ندارد ، فايدهاي رفتن ،
جواهرده اصلي خيابانهاي و كوچه روانه را خانهاش فاضلاب
درختان نسلكشي و قطع براي كه كارهاي چه تو ميكند؟
ميكني؟ دلسوزي خوس شب و ديوزيك توسكا ، ، ملج مازو ،
عقب متمدن دنياي از تا كردند درست را خانواده نوشابه
غيرقابل خالي بطري هزار دهها كه چه تو به حالا نيفتيم ،
رودخانهها مظاهر انسداد و آلودگي باعث آن بازيافت
جنگل ، از حفاظت براي كه داري موضوع اين به كار چه ميشود؟
ولي ميكنند ، اخراج را جنگلنشين دامدار صدها و دهها
به نشان و بينام و نشاندار اداره و سازمان صدها و دهها
مشغولند؟ جنگل قمع و قلع
هزار دو جنگلهاي با !بزرگوار عزيز !برس تفريحت و بهكار
حال چطور؟ رودبار جنت و هريس با كردهاند؟ چه هزار سه و
آن هرگز كن دعا !آرزومندي؟ جواهردشت سر به را بلا همان
شاهد زدني هم بر چشم يك در تا نكنند آسفالت را خاكي جاده
آيا !"تاكنشان از نه و است نشاني تاك از نه" كه باشي آن
آرزو كه نيست كافي ميگذرد و گذشته كلاردشت بر كه آنچه
طبيعت با كه آموختهايم كجا ما بگذرد؟ جواهردشت بر كنيم
كجا به شوكا؟ كو مازندران؟ ببر كجاست بود؟ مهربان بايد
جنگلهاي چرنده و پرنده دهها و پلنگ خرس ، رفتهاند
را ما جنگلهاي ي"طلا تورنگ" قرقاول آواز مازندران؟
ويلاساز جماعت هنر دارد؟ گوش به جديد نسل آدميان كدامين
بايد چرا داريم؟ را توسعه اين آرزوي كه چيست ويلانشين و
دنيا در جو و گندم واردكنندگان بزرگترين از يكي ما كشور
و رودبار جنت دشت ، جواهر جواهرده ، اشكورات ، در مگر باشد؟
را گندم و جو همين حداقل ديگر هواي و آب خوش ييلاق دهها
ميسازيم؟ ويلا كه بكاريم نميتوانيم
بهدرستي طبيعت از كه هستم آن شاهد كشورها ساير در اگر
چرا هستند ، آن نگهداري و صددتوسعه در و ميكنند استفاده
توريستي تا ميكنيم پلكاني را رامسر "معدني آب" منطقه ما
آن از مراقبتي كوچكترين بدون امانالله في آنوقت و شود
صفارود زيباي رودخانه در زباله كيلو هزاران رهاسازي شاهد
نه گذشته در.بپرس پدرانت از نديدهاي اگر عزيزم ، .هستيم
شاهد شاليكاران گاهي برنج ، سرسبز مزارع در دور چندان
مسير از اشتباه به كه سفيدبودند و آزاد ماهي حضور
تحفهاي امروز و بودند آمده شاليزارها به رودخانه
اقسامش و انواع روز و شب كه پفكنمكي نام به بيارزش
به تا ميشود رها رودخانه در مصرف از پس ميشود ، تبليغ
اين ميدانيم آيا ميكنيم؟ چه طبيعت با.بيايد مزارع
آثار چه طبيعت در مصرف يكبار ظروف و پاكتها رهاسازي
تاير هزاران نميدانم من دارد؟ دنبال به را زيانباري
رها زيبا رودخانه اين بستر در كه آمدهاند كجا از فرسوده
هستند غيرمتعهدي آدميان بسيار چه ميدانم اما شدهاند ،
تو.ندارند كارها اين به كاري و باشند خوش آمدهاند كه
نگوييم و ننويسيم شمال جنگلهاي زيباييهاي از خدا به را
با خداحافظي و همان آمدن.بنگريد و بياييد است ، ديدني
شمال در را سبز نوار همين كاش ايهمان طبيعت و جنگل
بوديم كويري عزيز ، ايران نقاط ساير همچون و نداشتيم كشور
شهر مازندران كه" نگويد روايتي به عليهالرحمه فردوسي تا
"سماموز" سماموس قله بگذار بزرگوار ، عزيز "باد ياد ما
كه گونه اين نشود ، خبردار آن از كسي و بماند تنها همچنان
كه نياموختهايم تا و است نابودي ديار به ميرويم ، راه ما
.داريم مخفي را طبيعت زيباييهاي است ، مهربان مادري طبيعت
حدادي نصرالله
تراكتورها اتاقك ايمني بهبود ضرورت
تلاش ، ايمان ، مستلزم شكوفا اقتصاد و خودكفايي به رسيدن
خريداران كه شده مشاهده بسيار تاكنوناست... و تجربه
روي بر ژاپن نام دنبال به دقت ، با خريد هنگام به كالا
و اعتبار تضمينكننده كه ميباشند نظر مورد كالاهاي
.ميباشد خريدار براي كالا مرغوبيت
از ناشي ميرهاي و مرگ علت بيان بالا ، موارد بيان از غرض
داخلي سازندگان تراكتورتوسط اطاقك نامناسب طراحي
.است خطرآفرين حادثه بروز هنگام به كه ميباشد
كرمانشاه كوهستاني منطقه در واقع جوانرود شهرستان مردم
واژگوني شاهد بارها دامنه تند شيبهاي و خاص شرايط علت به
تراكتور واژگوني بودن ناپذير اجتناب.بودهاند تراكتورها
وضعيت علاوه به سويي ، از رانندگان سلامت به توجه عدم و
منطقهاي به تبديل را منطقه اين تراكتور اطاقك نامناسب
در ايمني ضريب بردن بالا حتم طور به.است كرده پرحادثه
در ايراني مهندسان و طراحان توسط تراكتور اطاقك ساخت
.بود خواهد موثر ميرها و مرگ و حوادث اينگونه كاهش
تصادفات ، از شده ارائه ارقام و آمار از ساده بررسي يك طي
نظر از آن خارجي نوع با مقايسه در داخل ساخت خودروهاي
ايمني ضريب از فني و فيزيكي شرايط و بدنه و اطاقك ساخت
شركتهاي حادثه بروز هنگام به مقابل در و برخوردارند كمتر
اين در بالايي هزينههاي پرداخت متحمل ساله هر بيمه
ودانش علم از بهرهگيري با بنابراين ميباشند ، زمينه
مهندسين همت به ميتوان لازم تحقيقات و بررسي و متخصصين
بر ايران نام كه بود روزي اميد به ايراني عزيز فناوران و
تمام در كالا مرغوبيت و اعتبار عظمت ، بيانگر كالا هر روي
.باشد جهان نقاط
قيطولي اكبر علي
كرمانشاه -بهورزي آموزش مركز
آپادانا شهرك آب مصرف در محاسبه اشتباه
تير 1379 پنجشنبه 30 روز شماره 2171 روزنامه صفحه 3 در
در پرمصرف مشتركان آب انشعاب قطع" عنوان تحت مطلبي
آپادانا شهرك مطلب اين در كه بود گرديده درج "شميرانات
مشتركين ازجمله نفر هر براي ليتر روزانه 380 مصرف با
.است شده معرفي پرمصرف
كه ارقامي و آمار نوع هر مسلما:ميرسد استحضار به اينك
بر مبتني ميگردد بيان شهرك اين در آب مصرف پيرامون
شهرك.ميباشد آب قبوض در مصرف حجم يامقادير و مبالغ
ميانگين 5 با و مسكوني آپارتمان واحد داراي 2901 آپادانا
.است واحد هر در ساكن نفر
دستگاه يك از مصرفكننده مجموعه اين كه اين به عنايت با
و مصرف حجم ارقام بودن بالا هستند برخوردار آب ، كنتور
بايستي سو يك از شهرك ساكنين و است بديهي امري قبوض مبلغ
از باشند ، فوق مصرف مورد و 4 خود مصرفي آب پرداخت متحمل
.ميشوند محكوم پرمصرف مشتركين عنوان به ديگر طرف
مصرف واقعي ميزان به دسترسي جهت به دارد استدعا بنابراين
آب كنتور دستگاه يك وجود مشكل به شهرك اين ساكنين سرانه
.شود توجه وغيرمسكوني مسكوني اماكن براي
زارعپور سهراب
|