خريداران اغفال
تيغ لبه بر حركت
خريداران اغفال
فارسي -انگليسي فرهنگهاي بر نقدي
:اشاره
كتابهاي به نكردن عادت علمي ، جامعه يك مهم ويژگيهاي از
در و گذشته آنها از عمري كه است فرهنگهايي و مرجع
در تغييري هيچگونه فنون ، و علوم پيشرفت رغم به گذرزمان
بغض و حب بدون و منصفانه نقد.است نشده حاصل آنها
كنندگان استفاده و مردم ميان در نوعي به كه فرهنگهايي
دانش و بصيرت اهل فرد هر مهم وظايف از شدهاند ، شناخته
.است
پژوهندگان و محققان از يكي سوي از كه حاضر متن
است ، گرفته قرار همشهري روزنامه اختيار در زبانانگليسي
نه فضاي دليل به اما است نويسنده دغدغههاي دهنده نشان
نوشته وي دارد ، وجود نظر و نقد عرصه در كه مناسبي چندان
درج امضامحفوظ صورت به همشهري از درخواست با را خود
خصوص به نوشته ، اين منتقدان تمامي از همشهري.است كرده
اين در نقد و بحث به علاقهمند كه زبانشناسي استادان
شركت اقتراحگونه اين در كه ميكند دعوت هستند ، زمينه
مرحوم كتابهاي از برخي هنوز كه درزماني بويژه جويند ،
فرهنگهاي عنوان به سال ، از 50 پس و همچنان حييم ، سليمان
علاقهمندان و دانشجويان دانشآموزان ، به !روز به و مفيد
.ميشود معرفي انگليسي زبان
دو فرهنگنويسي كسوتان پيش از يكي حييم سليمان مرحوم
نظر از هم مرحوم ، آن فرهنگهاي.بود ايران در زبانه
روز ، آن ايران در كيفيت نظر از هم و تنوع و تعداد
تاريخ در حييم نام دليل همين به.بودند بينظير
.بود خواهد تابناك هميشه ايران فرهنگنويسي
پنجاه از بيش درست حييم فرهنگهاي ويژگيها ، اين عليرغم
علم تنها نه قرن ، نيم اين طي درشدهاند نوشته پيش سال
پيشرفت واژهها سنجي بسامد و فرهنگنويسي
.است آمده بوجود نيز نوين واژه هزاران بلكه كرده ، فراواني
شهرباني به و "بلديه" ميگفتند شهرداري به زمان آن در
صادق نيز انگليسي زبان در موضوع همين."نظميه" ميگفتند
Grass مثلا.است شده عوض واژهها از بسياري معني.است
به هم "جوانا ماري" معني به سابق ، معاني بر علاوه
.است نيامده حييم فرهنگ در بالطبع معني اين و ميرود كار
كه آمده بوجود جديد واژه هزاران انگليسي زبان در همچنين
فرهنگهاي در لذا و نداشت وجود حييم مرحوم حيات زمان در
مانند مهمي بسيار واژههاي جملهاند اين از.نيامده او
.mail ET.V-Eو Laser
قرن نيم كه ازواژههايي بسياري اينكه مهمتر همه از
كاربرد ديگر امروزه بوده ، متداول انگليسي زبان در پيش
چندجلدي جامع و بزرگ فرهنگهاي در فقط و ندارد چنداني
كاربرد مورد كه جيبي فرهنگ يك نه ميشوند ، آورده
.كند گمراه را آنها آساني به ميتواند و است دانشآموزان
ميكند قادر را فرهنگنويس كامپيوتر ، از استفاده امروزه
تدوين را خود فرهنگ واژهها ، بسامد گرفتن نظر در با كه
.كند
فقدان است ، حييم فرهنگهاي عمده ضعف باعث امروزه آنچه
واژهها كثيري تعداد وجود و سرواژهها براي بسامدي منطق
يك در اصلا آنها جاي كه است مهجور كاملا اصطلاحات و
!جيبي فرهنگ يك به رسد چه نيست ، هم جلدي يك فرهنگ
مهجور و بيكاربرد واژههاي از فهرستي و 2 ، جداول 1 در
كه ميكنيم اضافه توضيح براي و ميشود ارائه حييم فرهنگ
معروف و جلدي يك فرهنگ سه از كدام هيچ در واژهها اين
.ندارد وجود لانگمن و آكسفورد وبستر ، :يعني جهان
برد كمكار يا مهجور واژههاي -جدول 1
/acuminate /adamantine /adenitis /adit /aditus /
agoing/Albert chain /allocution/almug/ambry
/anasarca/anhirotic/anonym/anosmia//antilogy /
antisepticize/aphtha/acepticize/basque/bedstand/
besiegement/bestead/bolge/bund/capacitate/filature/
fowler/grum/imagus /mail-coach/palanquin/palankeen/
palmer/prithee/radio-gramaphone/top-hole/toque/lampion/
personatepervious
غلط بكلي يا مهجور اصطلاحات و عبارات -جدول 2
dental cream خميردندان
in despite of عليرغم
in fineخلاصه بالاخره ،
be flush of moneyداشتن زياد پول
flying manخلبان
make a person free- كسي رابراي خود خانه به ورود
hand of- one's house گذاردن آزاد
make a hurry كردن عجله
instinct withاز پر داراي ،
take up one's livery پوشيدن مستخدمي اونيفورم
nest of drawersكشودار گنجه
ticket of leave.ميدهند زنداني به شرايطي با كه مرخصي ورقه
و كاربرد كم قدر آن و 2 جداول 1 اصطلاحات و واژهها
:آكسفورد دوجلدي فرهنگ در آنها از برخي كه هستند مهجور
(The New Shorter Oxford English Dictionary)
اصطلاحات و واژهها اين آوردن آيا.نميشوند پيدا هم
نوآموزان براي كه كوچك نسبتا كتاب يك در مرده نيمه
!نيست؟ تاسفآور ميشود ، توصيه ايراني
سال بيست از بيش كه را فرهنگهايي مترقي ، كشورهاي در
هر 5 هم را جديد فرهنگهاي و ميگذارند كنار دارند ، عمر
البته.ميكنند روزآوري به و بازنويسي كاملا سال تا 10
به و ويرايش نو از حييم فرهنگهاي كه است شده ادعا
اصطلاح و واژه همه اين بود ، چنين اگر.شدهاند "روزآوري"
واژه هزاران چرا مقابل در و آمده كجا از مهجور و غلط
(شد خواهد شماره 3ارائه جدول درفهرست كه) مهم و جديد
است؟ نشده آورده
كه امروزي مهم واژههاي از برخي فهرست -شماره 3 جدول
:است آنها فاقد حييم فرهنگ
/AIDS /animation/cassette/CD/chemotherapy/clone/
cloning/compact disk/computer/data processing/
drugstore/E-mail/fax machine/feedback/fiber optics/
hardware /holography/input/internet/mass media/mass
production/module/motel/satellite dish/soft ware/space
shuttle/spacecraft/spaceship/supermarket/superpower/
transplantation/T.V/video/video cassette
معني ولي داده ، را واژه اين قديمي معني)
(است نداده را آن كامپيوتري
كه شده موجب پولدوستي حرص كه گفت بايد متاسفانه
به "جديد ويرايش" عنوان تحت و چاپ مرتبا حييم فرهنگهاي
حييم ، مرحوم شهرت از استفاده سوء اين.شود داده مردم خورد
بلكه ميكند ، خدشهوارد مرحوم آن علمي حيثيت به تنها نه
قابل ضمنا.ميكند مغبون شديدا هم را غافل خريداران
به پشيزي حقالتاليف ، بابت از سالهاست كه است ذكر
.است نشده پرداخت حييم مرحوم بازماندگان
قديمي فرهنگهاي در كه كليدي و نوين واژههاي تعداد
فهرست از خيلي نميخورند ، چشم به حييم فرهنگ مانند
در ايكاش.است بيشتر (شده گزيده تصادفي طور به كه)بالا
به قديمي ، فرهنگهاي اين "جديد" بهاصطلاح ويرايشهاي
واژههاي اين از تعدادي مهجور و كاربرد كم واژههاي جاي
ما نوجوانان كه حال تا ميكردند وارد را مهم و امروزي
عدم موجب كه نبرند كار به را چيزهايي ميآموزند ، زبان
.بشود شنونده خنده يا و درك
ساير و حييم مرحوم از تقصير:ميشود تكرار باز پايان در
و نويسي فرهنگ زمانآنها در نيست پيشين فرهنگنويسهاي
كه است كساني از تقصير.داشت ديگري شكل انگليسي واژگان
.ميزنند جا "جديد" عنوان با را كهنه فرهنگهاي اين
دستاندركاران ، ساير و انگليسي معلمان و نوجوانان اولياي
.باشند هشيارتر مورد اين در بايد
تيغ لبه بر حركت
وحدت تالار در مهرآوا گروه اجراي به نگاهي
نجوا - الف
در شهريور و 18 روزهاي 17 در مهرآوا سنتي موسيقي گروه
قرار كه گروه اين.پرداخت برنامه اجراي به وحدت تالار
نيز ساري و گرگان شهرهاي در آينده روزهاي در است
مجيد آهنگسازي و سرپرستي به كند اجرا را برنامههايي
خود برنامههاي مختاباد سيدعبدالحسين خوانندگي و اخشابي
:از بودند عبارت گروه نوازندگان.كردند اجرا دوبخش در را
،(كمانچه)بهبهاني رسول ،(عود)جهانشاد جمال ،(ني)ناهيد حسن
،(دايره دف ، )بافي فرهمند محمود ،(تار)ناصر نعمت سيامك
دو كه (تارباس)اماميان ماهگل و (كمانچه)بريماني نيوشا
و كر صورت به را خواننده بخشهايي در آخري نوازنده
.ميكردند همراهي همخواني ،
از پيش كه است همنوا نوار اجراي واقع در برنامه اول بخش
در البته.بود شده بازار روانه گروه ، همين تركيب با اين
اجرا آهنگساز صداي با اين از پيش "انتظار" تصنيف بخش اين
.نگرفت قرار ذوق اهل پسند مورد چندان كه بود شده
اختصاص محلي موسيقي در قطعاتي اجراي به برنامه دوم بخش
قرار بخش همين تحليل بر نيز نوشته اين استوانه كه داشت
.دارد
تاريخي فرهنگي پشتوانه دليل به محلي ملوديهاي و موسيقي
محتوايي چنان از زمانه گذشت از حاصل تراش و صيقل نيز و
ماندگار آثاري خلق دستمايه ميتوانند كه برخوردارند
.گردند
ملوديهاي اساس بر بتهوون آثار بهترين از برخي چنانكه
آثار شنيدنيترين و بهترين همچنانكه.است شده ساخته محلي
اصولا و است محلي ملوديهاي از برگرفته نيز صبا مرحوم
بود شهري يا رديفي موسيقي چهرههاي نخستين از صبا مرحوم
ساختن شهري درواقع و عظيم ميراث اين انتقال صرافت به كه
نغمات مهمترين از بخشي وتوانست افتاد محلي موسيقيهاي
حتي و دستگاهي و رديفي موسيقي رادر (گيلان)شمال محلي
در عظيم سهمي طريق اين واز بگنجاند خود آموزشي آثار
.كند ايفا كشورمان موسيقي ميراث معرفي
كه زمانهاي در محلي موسيقي از "مهرآوا" گروه اجراي اما
گرفته قرار وسنتي پاپ موسيقي سايه در موسيقي به رويكرد
در كامكارها گروه همانند نيز گروه اين.است تحسين قابل
ملوديهاي برخي از تازهتر تنظيمي ارائه و كردن شهري صدد
كار در كه انسجامي آن نظرميرسد ، به اما است ، محلي معروف
تنظيم نحوه در چه و ملودي انتخاب در چه كامكارها ، گروه
بروزي و حضور مهرآوا گروه كار در ميآيد ، چشم به آهنگها
كه خوانندهاي عنوان به مختاباد البتهندارد آنچناني
هم و دارد رديفي ، دستگاهي موسيقي با آشنايي هم
آشنايي مهمتر ، همه از و كلاسيك موسيقي از آموختههايي
اين براي دقيق انتخابي مازندراني ، محلي موسيقي با كامل
خوانندگان صداي جنس با مختاباد صداي جنس اگرچه) است اجرا
و دارد آشكار تفاوتهايي مازندران ، مقامي موسيقي اصيل
ادوات اداي در وي اما ميماند ، را شده شهري صدايي بيشتر
كم چيزي مقامي موسيقي ويژه و خاص تكيههاي و تحريري
چنگي چندان اثرها اين هماهنگي و تنظيم اما ،(نميگذارد
نظر به كه ميدهد خبر شتابي و ازتعجيل و نميزند دل به
.باشد رجوع و رفع محل آينده در ميتواند ميرسد ،
بنيادي چه بر نيست مشخص شادماني فصل تصنيف نمونه ، براي
واجراي انتخاب همچنانكه است ، گرفته قرار مجموعه اين در
براي است ، شيرازي ملودي يك از اقتباسي كه مجنون تصنيف
در نوازندگان آنكه ضمن است ، نشده معلوم فن اهل شنونده
از (كتولي)ليليجان و اميري محلي آوازهاي جواب هنگام
رديف تا ميگرفتند بهره سنتي آوازي رديفي ملوديهاي
ليلي و اميري آواز دو كه حالي ، در(محلي)مقامي موسيقي
محلي موسيقي نغمههاي معروفترين جمله از (كتولي)جان
گوشهها اين اجراي در خواننده قدر چه هر و است مازندراني
دور به كار از نوازندگان است ، داده خرج به ظرافت و دقت
نوازنده سوي از كه مجموعهاي در قطعات اين.بودهاند
است موجود عينه به شده اجرا (طيبي حسن استاد)للهوا شاخص
رابه نوازندگان گروه سرپرست و آهنگساز كه است شايسته و
كه آنچه بعدي اجراهاي در تا دهد ارجاع دقيق اجراي آن
ساختاري هماهنگي ميشود نواخته كه آنچه با ميشود خوانده
.باشند داشته
حدود 25 كه گفت سخن تصنيفي اجراي از بايد پايان در اما
دلنشين و محزون صداي با كه تصنيف اين.شد سروده قبل سال
از شد ، ساخته مازندراني ملودي براساس و "دنيوي" ياد زنده
ملوديپردازي و است برخوردار استواري و محكم ساختار چنان
هم كنار در استادانه چنان آن در موسيقي و شعر تلفيق و
به را دلي هر آن شنيدن سالها ، از پس و هنوز كه است نشسته
قبل سال چند مختاباد كه "شو بهيه" تصنيف.ميافكند لرزه
از قبل روز سه و "دنيوي" مرحوم بيشائبه زحمات پاس به و
وي از استخواني جز بيمروت سرطان كه حالي در) گذشتش در
ساري شهرستان در و مرحوم آن حضور در (بود نگذاشته باقي
باقي مازندراني و شمال اهل هر ذهن در بود ، كرده اجرا
موسيقي از استادانه برداشتي از شاخص نمونهاي و ميماند
تلاشهاي عليرغم و قرن ربع از پس و هنوز كه است محلي
اوج در كمنظير ، نمونهاي گرفته صورت كه فراواني
.است وبيرقيب
|