كنيم تقويت را كودكان نفس به اعتماد
استراليايي زوجهاي بالاي درآمد منفي تاثير
زناشويي زندگي بر
...ايامي ياد
به نسبت مهاجراني ژاپن تلويزيون با گفتگو در
ابراز شده تعطيل روزنامههاي مجدد انتشار
كرد بيني خوش
و زن ميليون چهار سالانه فروش و خريد
جهان در دختر
قزوين رانندگي تصادف در كشته 2
اخير نامه درباره باقي همسر اظهارات
خميني حسن سيد والمسلمين حجتالاسلام
كنيم تقويت را كودكان نفس به اعتماد
برشمردن كمبودها ، و ضعف نقاط كردن بزرگ نكردن ، تشويق *
كردن معرفي ناتوان و مسئوليت واگذاري عدم كودك ، شكستهاي
و بلندي جهت به كودك كردن كارهاتحقير انجام در او
از براي جدي تهديدي..و جسمي ديگر معايب و قد ياكوتاهي
است نفسكودكان به اعتماد دادن دست
برخورد انسانهايي به روزمره زندگي در ما از يك هر
اراده يا و نيستند كردن صحبت به قادر جمع در كه ميكنيم
مسخ صحبت هنگام به بعضا ندارند ، وجود ابراز براي كافي
كارشناسان تعريف طبق.ميافتد لكنت به زبانشان و شده
با را خويشتن كه افرادي.است خود به اعتماد نفس اعتمادبه
دست به زيادي موفقيتهاي زندگي در ميكنند نگاه مثبت ديد
.ميآورند
و تدريس نحوه به معلمي فراگيري ، به دانشآموزي اگر
ديد مديريتش حوزه امور اداره در خود توانايي به مديري
فردي چنين ميباشد نفس به اعتماد داراي باشد داشته مثبتي
وبه ميبيند را اهدافش به دستيابي براي قابليت خود در
كه صورتي در است مثبت "خودش" از او ذهني تصوير عبارتي
در قابليت فقدان خود در باشيم داشته منفي ذهني تصوير
ديگر عبارتي به.ميبينيم ميخواهيم كه آنچه به رسيدن
داريم ، انتظار خودمان از ذهن در كه ميكنيم عمل همانگونه
عملكردمان در ساختهايم ذهن در "خود" از كه خودي آن
.دارد مستقيم تاثير
و منفي عملكرد مساوي منفي ذهني تصوير ديگر سخني به
.است پايين نفس به اعتماد
در اعتمادبهنفس آوردن بدست عامل مهمترين خانواده
كمبودها ، و ضعف نقاط كردن بزرگ نكردن ، تشويق.است كودكان
و كودك به مسئوليت واگذاري عدم كودك ، شكستهاي برشمردن
كودك كردن تحقير كارها ، انجام در او كردن معرفي ناتوان
...و جسمي ديگر معايب و قد كوتاهي يا و بلندي جهت به
كودكان نزد نفس به اعتماد دادن دست از براي جدي تهديدي
.است
اعتمادبه تقويت مورد در انسانگرا روانشناس راجرز كارل
سوي از كودك وقتي كه است عقيده اين بر كودكان در نفس
اين ميگيرد قرار پذيرش و توجه مورد خود معلمين و والدين
كودك كه ميشود باعث شرطي و قيد گونه هيچ بدون مثبت توجه
را خود ترتيب اين بهكند اطمينان و ارزش احساس درون در
را ديگران و ميپذيرد تواناييهايش و كاستيها تمام با
با ارتباط برقراري در مشكلي او صورت آن در ميپذيرد نيز
عدم انگيز دلهره پديده با درنتيجه و داشت نخواهد ديگران
.شد نخواهد مواجه بهنفس اعتماد
معتقد و ميشناسد مستقل را كودك شخصيت "روسو ژاك ژان"
فرمان تحت جابرانه و آشكار طور به كودك نبايد كه است
رسانده آسيب كودك شخصيت به تحكم و تحقير زيرا گيرد قرار
اعتماد كه اين مهمتر و ميسازد متوقف را او پيشرفت و رشد
.ميكند زايل را او نفس به
شرور ، مانند القابي دادن نسبت با والدين از بسياري
با تا ميدارند وا را آنان خود كودكان به شلخته و بيمغز
شوند مبارزه وارد مادر و پدر ضد بر دفاعي مكانيزم نوعي
واميدارد را كودك خود بيتوجهي با خانواده ترتيب اين به
نوعي دچار خانواده اعضاي ديگر و مادر و پدر به نسبت تا
برچسب پذيرفتن با نيز گاهي و شود عقده و كينهورزي
.ميكند رفتار همانطور دقيقا
ميبرد رنج دروني اضطراب يك از اينكه ضمن كودكي چنين
از بايد خانوادهها.ميشود نيز انتقامجويي حس دچار
و ريختوپاشها و شيطنتها مقابل در برخوردي چنين
از يكي زيرا.كنند خودداري كودكان كندذهنيهاي
ميبرد بين از كودك در را اعتمادبهنفس كه فاكتورهايي
.است والدين جانب از رفتار گونه همين
نه بگيرد بخود رشوه رنگ كه تشويقي خصوصا تشويق در افراط
و ياس موجب كه دارد نيز سوء اثرات بلكه است زيانبار تنها
و تحسين تقدير ، تشنه كودك روح.ميشود كودكان نزد دلسردي
دست مهم اين به يا و بداند كه است نيازمند و بوده تشويق
صورت آن در است بوده والدين تاييد مورد اعمالش كه يابد
توجه ميبايستي والدين.ميبرد لذت مجددش تكرار از
دارند كه شخصيتي و رفتاري مثبت نكات به نسبت را كودكان
بيان كارها انجام در را آنان تواناييهاي و كنند جلب
بزرگ با آنرا ميكنند مشاهده ضعفي كه درمواردي و كنند
و كودك تحقير از.كنند برطرف ديگر قوت نقطه دادن جلوه
و كنند پرهيز بيست از كمتر درسي نمرات خاطر به او سرزنش
اين در را او و بدهيد فرصت ضعفهايش جبران براي او به
.كنيد ياري مورد
عضو عنوان به او از و بياموزيد او به را ارزشمندي احساس
سهيم منزل امور در را او و برده سود خانواده در موثري
.سازيد
محول كودك به كه خانواده اعضاي وظايف از وظيفهاي در
آن انجام در را پيشرفتش و باشيد داشته نظر دقت ميكنيد ،
يكي كه نكنيد خودداري او تشويق از و باشيد پيگير وظيفه
تشويقهاي كودكان نفس اعتمادبه داشتن مثبت فاكتورهاي از
.است كودكي زمان در موقع به
دهيد امكان آنان به كودكان در نفس اعتمادبه ايجاد جهت
والدين از بتوانند گاهي وحتي دهند بروز را عواطفشان كه
عكسالعمل آنان انتقاد مقابل در و كنند انتقاد نيز خود
كودكان بين هرگز و ننماييد جبههگيري و نداده نشان تند
دراز در كه است عاملي تبعيض زيرا نشويد قائل تبعيض خود
انزوا به را او و ميكند ايجاد حقارت احساس كودك در مدت
اجازه كه كودكي باشيد داشته ياد به.ميكشاند گوشهگيري و
بيان بهراحتي را خود نظريات و عواطف احساسات ، مييابد
نوجواني دوره در مناسب سازگاري براي بيشتري شانس كند
.دارد
زيبايي از اعم عاملي هيچ كه باشند داشته سعي بايد والدين
كمهوشي يا و تيزهوشي قد ، كوتاهي يا و بلندي زشتي ، يا و
.نباشد كودك نفس به اعتماد دستدادن از براي تهديدي...و
ستايش كودك تيزهوشي و بلند قامت يا زيبايي ، از وقتي زيرا
قامت نيست ، زيبا كه كودكي ميشود داده اهميت آن به و شده
دچار و كرده حقارت احساس نميباشد تيزهوش و ندارد بلندي
.ميگردد عاطفي كمبودهاي
آموزش اين كه است نفس به اعتماد آموزش مهم ، بسيار نكته
ميشود ، داده آموزش كودك به يكديگر با والدين رابطه در
احترام كودكان ، حضور در يكديگر از والدين قدرداني و تشكر
كودكان حضور در يكديگر از انتقاد عدم يكديگر ، به متقابل
شناساندن و معرفي يكديگر ، زحمات به نهادن ارزش و
و تشويق و فرزندان به يكديگر اجتماعي مثبت قابليتهاي
و انگيزه افزايش ضمن ميتواند امور انجام مورد در تحسين
مثبتي تاثير كودكان در خانوادگي بافت در زندگي به اميد
ايجاد در مهم ازعواملبسيار ديگر يكي چون باشد داشته
با توام خانوادهاي داشتن كودكان نزد نفس به اعتماد
آن در كه خانوادهاي.است زبان يك و يكدلي و تفاهم
ياد نيكي به يكديگر از و داشته اعتماد هم به نسبت والدين
و تحسين به خود مثبت اعمال مقابل در مرتبا و ميكنند
اصلاح.ميپردازند محبتآميز واژههاي با يكديگر تشويق
و تشويق با نبايد زندگي نخست روزهاي در كودكان رفتار
رفت آن ذكر كه همانگونه شود كمرنگ بيمورد تحسينهاي
آن تخريبي اثرات بلكه نيست سازنده تنها نه تفريط و افراط
.است زياد بسيار
هوش ، ظاهري خصوصيات نوجوانان و كودكان اينكه آخر سخن
نظرهاي اظهار با را خود محبوبيت و توانايي استعداد ،
كليه در كه بود بايد هوش به.ميكنند ارزيابي خود والدين
از موجب غفلت كوچكترين كه شود دقت كودكان رفتار و اعمال
همچنانكه بود خواهد كودكان نزد نفس اعتمادبه دادن دست
كودكاني ميتواند بجا و دلسوزي سر از و شده حساب رفتار
و دهد جامعه تحويل مستعد و نفس به اعتماد با و شايسته
خود از مثبتي ذهني تصوير كه بود خواهند بزرگاني اينان
خواهند زندگي در را مختلف امورات انجام قابليت و داشته
.داشت
پس.گلدان در گلي چون ميطلبد را خاصي رسيدگي كودك روح
.گراميداريم را زندگي گلهاي
صبحي نازخند
استراليايي زوجهاي بالاي درآمد منفي تاثير
زناشويي زندگي بر
آن از حكايت استراليا در پژوهش يك نتايج :اجتماعي گروه
مردان از درصد و 42 زنان درصداز درآمد 50 ميزان كه دارد
.گذاشتهاست منفي تاثير آنها زناشويي برزندگي
نشان پژوهش اين اسلامي ، جمهوري خبرگزاري گزارش به
داراي كه زناني و مردان درصد ميدهد ، 100
شديد مخاطره در زناشوييشان زندگي شغلپردرآمدهستند ،
طرح يك فكر به بايد تماملحظات در آنها زيرا دارد قرار
تحتفشارهاي بيشتر لذا باشند ، بيشتر درآمد براي جديد
.ميگيرند قرار كار محيط
كم افراد درصد فقط 30 كه است آن گوياي پژوهش اين نتايج
.هستند مشكلي دارايچنين درآمد
شغل داراي كه افرادي: گفت پژوهش اين سرپرست "بنكس جان"
بقيه به نسبت كمتري حقوق و هستند ياقراردادي پارهوقت
نميشوند زندگي در معضلاقتصادي دچار ولي ميكنند دريافت
.ميكنند ايجاد را بهتري تعادل خود زندگي در
اين دنياي همه قراردادي ، و پارهوقت كار وي ، عقيده به
آنان خانه به كار محيط استرس و كند احاطهنمي را افراد
.نمييابد راه
و شغلي امنيت كمبود مشكل ، اين دلايل از يكي:افزود وي
بر و شده بيشتر استرس باعث كه است ساعاتكار شدن طولاني
.مستقيمميگذارد تاثير زناشويي زندگي
...ايامي ياد
مقدس دفاع هفته بهانه به
به را خود رسيدم خانه به كه همين بود ، گرما داغ صورتم
خنك آب شير زير را سرم روسري همين با تا رساندم شيرآبي
را جانم داشت آخر لحظه چند اين توي كلافگي احساس كنم ،
و پيوست هم به قطرهاي چند پيچاندم ، را آب شير ميگرفت ،
با ميخواست گويي رفت ، بند غرغركنان باسروصدايي و آمد
بياختيار كردم بدبختي احساس ،"كردي بيدارم":بگويد خرناس
كه هستند جمعي اينها كه انگار بازكردم ، را ديگر شيرآب
ديگري ولي بروم ديگري سوي به طلب ، به كرد ، جوابم يكي اگر
تاكنون صبح از كه رفتم سماور آب سوي به.كرد غرغر هم
از آن ، از و گرفته قرار و آرام خود مخزن در تلاشي بيهيچ
و لولهها ، آب جاي به كردم ، استفاده سوء سماور آب
را خدا گفتم و نشستم پنكه جلوي بعد زدم ، آب را سروصورتم
.ميگشايد رحمت ز ببندد ، گرزحكمت بالاخره هست ، برق شكر
ميكرد خنكم ميوزيدو بصورتم بيقرار آسيايي چون پنكه
و كردم سفر باد خنكي بهشت به بسته چشم با لحظهاي چند
را شهريار عكس آن چرخان پرههاي لاي از و گشودم چشم بعد
در او عكس ابتدايي آپارات يك از منقطع تصويري چون ديدم
تفنگ با او پنكه ، پشت در ميز و بود ميز روي ساده قابي
سبز لباس با و جنگ ابزار جعبه چند كنار در قطارش و وفشنگ
دو در كه چفيهاي و كشيده توري كلاه يك با و جنگ خاكي
ودر بود جنگ شجاع مردان از مردي شهريار.بود آويزان سويش
عكس قاب به شد افتخاري جنگش و جهاد كوتاه عمر
آمدكه يادم.برادرانش و خواهران خانههاي در يادگارمانده
بود زده را ذخيرهشان آب تانكر دشمن آخر شب گفت همسنگرش
طاقتفرساي گرماي آن در بودند حمله مشغول كه آنها و
شهريار و بودند جهادمانده به تشنه خرمشهر ، بيابانهاي
به بود داده نوجواني به را جنگياش قمقمه داخل آب مانده
آنكه" (ع)حسين باورداران ما ميان در كه زيرا اصرار ،
او داغ شب نيمه آن شب ، آن بعد و "بنوشد اول است كوچكتر
طاقتشان هم شايد كه او چون بلاكش هزاران و شد شهيد تشنه
من از گرمازدهتر و تشنهتر هم و بود كمتر من طاقت از
نشكست بلندشان وابروي نكردند اخم مباركشان روي ولي بودند
در را او عكس اشك حلقه.نبود هم سماوري و پنكه كه جايي
.ميبينمش چشمهاي پشت از گويي كرد تار نظرم
بايستي ، چندلحظه اگر اهواز خيابانهاي توي تابستان توي
در و ميبيني فراوان ديگري بدنبال يكي سراب چشمههاي
بعد و است سراب كه ميبيني دريايي نه ، چشمه بيابانها
چه شفاف و زلال آب توي يخ صداي كه وهم به ميافتد يادت
ليوان بدن بر سرما از كه عرقي و است دلنشيني صداي
ميخزد كنارش به قطرهقطره و مينشيند آب از پر شيشهاي
ليوان بدور پيچيدهات انگشتان است ، خوشايندي منظره چه
مغزت به انگشتان سر از را دم خوش بهار خنكاي و شعف احساس
و مرام هيچ اهل اگر نوشيدنش ، جرعه جرعه و ميدهد خطور
ميدهد بيرون ريهات انتهاي از لذت به نفسي نباشي مسلكي
گفتي اگر بعد و "حسين بر سلام"ميگويي باشي ، اهل واگر
به كه وهم به نه ميآيد ، چشمانت به اشك حسين بر سلام
تشنه گلوي به كه تيري و شد شهيد تشنه (ع)حسين كه يقين ،
...كشت را (ع)حسين هزاربار آمد فرود ششماهه اصغر
سردي لرزش بلكه نيست گرمم ديگر كه كردم حس بناگه..
يادآن ياد ، از لرزشي گرم ، هواي اين در گرفته را وجودم
چشمانم ، حدقه جذب دوباره اشك و شد واضح چشمانم جلوي ايام ،
شود ، صرفهجويي و احتياط هم اشك قطره يك حتي ريختن در تا
مرا شيرآب شديد پاشيدنهاي و تكانها با غرغر صداي..بعد
را رويم و برگشتم خانه به جنوب از و جبهه از آورد بخود
رابه لوله اعتراض صداي كه رفتم برگرفتم ، برادر قاب از
هر و بود شده جاري آلوده گل آبي كنم ، خاموش آب شدن جاري
و ميكرد صدايي تغير با تندوتند و ميشد شفافتر لحظه
را آب شير.ميكرد خارج را حلقومش داخل هواي و ميپاشيد
و بود سرم به روسري هنوز كه ديدم آينه توي را خودم بستم
كه آب لوله به دوباره.ميزدم لهله كه پيش لحظه چند به
ولي زدم زل ماند ، خاموش و چكيد آن از قطره چند فقط ديگر
حتي كنم تر را دستم و بشويم را صورتم نداشتم دوست ديگر
.برسانم آبي گلويم به نداشتم دوست
زود كه برسد راه از فراموشي گرد دوباره بگذار گفتم
هم و بشنوي زلال آب در غوطهور را يخ صداي هم تا ميرسد
.همين...هم و بپسندي خنكياش
توفيقي نوشين
به نسبت مهاجراني ژاپن تلويزيون با گفتگو در
ابراز شده تعطيل روزنامههاي مجدد انتشار
كرد بيني خوش
بيني خوش ابراز اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير :اجتماعي گروه
شدهاند تعطيل موقت بصورت كه روزنامهها از تعدادي"كرد
و دادگاه راي" به موضوع اين گرچه "شوند منتشر دوباره
.دارد بستگي "منصفه هيات
تلويزيون شبكه با وگو گفت در مهاجراني عطاءالله دكتر
يك به كه "آريا" روزنامه مثلا:افزود"كي.اچ.ان" ژاپن ملي
دوره اين پايان از پس شدهاست ، محكوم تعطيلي كوتاه زمان
.شود منتشر ميتواند
كهگفت "كي.اچ.ان"خبرنگار بهپرسش پاسخ در مهاجراني
هستند خاتمي جمهوري رئيس جرياناصلاحات روزنامههاموتور
كه درستاست:شدهاند ، گفت خاموش هماكنون كهظاهرا
خاموش موتور اين اما هستند اصلاحات محركه موتور مطبوعات
.است يافته كاهش آن بلكهشتاب نشده
به پاسخ در ميبرد بسر توكيو در رسمي ديداري براي كه وي
:گفت ايران در بيان آزادي محدوديت بر مبني ژاپني خبرنگار
زيرا دويد ، نبايد آن با كه است بلوريني ظرف همانند آزادي
.دارد وجود آن شكستن خطر
از برخي متاسفانه:افزود اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير
روي هر به اما كردند حركت جامعه ازتوان سريعتر مطبوعات
.نميشود آسيب دچار مطمئنا مطبوعات نهاد
رسانهها از برخي گزارش صحت مورد در "كي.اچان" خبرنگار
كه پرسيد وزارت مقام از براحتمالكنارهگيرياش مبني
همواره نخستپذيرشمسئوليت روزهاي از:گفت مهاجراني
وزارتم كار استمرار از جلوگيري براي مخالفان
استيضاح نيز يكبار حتي كه ميكنند مطرح موضوعاستعفارا
.شدهام
نخست درجه در كه گفت اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير
به نباشد هم وزير اگر و است دوموزير وهله در و دانشگاهي
.ميپردازد دانشگاه در اصلياش كار
اينكه بر مبني "كي.اچ.ان" پرسش به پاسخ در مهاجراني
چه خودتان هستيد ، آينده جمهوري رئيس كهشما معتقدند برخي
اين طرح موجب احتمالازمينههايي:افزود ميكنيد فكر
قبلاوزير نيز خاتمي آقاي اينكه يكي است ، شده سئوال
شغلش بهاقتضاي فرهنگ وزير اينكه ديگر و بودهاند ارشاد
ميتواند موضوع اين كه است ارتباط در فرهنگي نخبگان با
جامعه در نخبگان ديدگاه زيرا باشد ، او براي خوبي پشتوانه
.است موثر
و زن ميليون چهار سالانه فروش و خريد
جهان در دختر
جمعه روز كه تكاندهنده گزارش يك براساس :اجتماعي گروه
ميليون چهار جهان در سالانه يافت ، انتشار ملل سازمان در
خلاف كارهاي و بردگي ازدواج ، قصد به جوان دختر و زن
.ميشوند فروش و خريد متاع ، همچون اخلاق
سطح در زنان تجارت حاكيست ملل سازمان جمعيت صندوق گزارش
امر اين و است افزايش حال در جديد قرن آغاز در جهان
.است اقتصاد شدن جهاني نتيجه
انجام آسيايي كشورهاي در دختران و زنان تجارت اعظم بخش
اين پيشبه از بيش نيز شرقي اروپاي زنان ولي ميشود ،
.ميشوند كشيده ورطه
ميليون فروش 4 و خريد بر علاوه:است آمده گزارش اين در
جنينهاي سقط اثر در زن ميليون سالانه 60 دختر ، و زن
از را خود جان زايمانها ، در كار اهمال يا و غيربهداشتي
.ميدهند دست
تا بين 5 دختر ميليون دو حدود سالانه گزارش ، اين براساس
داده سوق اخلاق خلاف و ناشايست كارهاي به ساله 15
.ميشوند تعصبات قرباني نيز دختر و زن هزار پنج و ميشوند
قزوين رانندگي تصادف در كشته 2
نفر يك و كشته نفر يك كاميون دو برخورد در :اجتماعي گروه
.شد مجروح
پنجشنبه بعدازظهر ازقزوين خبر مركزي واحد بهگزارش
بنز كاميون دستگاه يك قزوين گاز ايران خيابان در گذشته
آن اثر در كه كرد برخورد بشدت كمپرسي دستگاه يك با
.سپرد جان نيز آن سرنشين يكنفر و شد مجروح كاميون راننده
و زياد سرعت را حادثه علت رانندگي و راهنمايي كارشناس
.كرد اعلام كاميون چپ به انحراف
اخير نامه درباره باقي همسر اظهارات
خميني حسن سيد والمسلمين حجتالاسلام
سيدحسنخميني حجتالاسلام :تهران - خبرگزاريدانشجويانايران
حضور باقي ، عمادالدين به خطاب نامهاي ارسال با
دفتر در مسلح نيروهاي قضايي سازمان رياست نيازي آقاي
مرحوم قتل بر مبني اعترافاتي كه اين اعلام و ايشان
.كرد تاييد را داشته وجود خميني حاجاحمد
گفتوگو در باقي عمادالدين همسر احمدسرايي ، كمالي فاطمه
:داشت اظهار مطلب اين بيان ضمن ايسنا ، سياسي خبرنگار با
مساله طرح باقي عمادالدين محاكمه موضوعات مهمترين از يكي
استناد به خميني سيداحمد حاج مرحوم درگذشت مشكوكبودن
و بود (ره)امام فرزنديادگار با نيازي آقاي ملاقات خبر
خبر كه اساس اين بر دادگاه فراوان كشمكشهاي از بعد
به مبادرت بوده كذب مزبور ملاقات درباره باقي عمادالدين
.كرد وي براي مورد اين در محكوميت راي صدور
در نامهاي نگارش با باقي عمادالدين بنابراين:افزود وي
را شعبه 1410 دادگاه رياست و خود اظهارات تاريخ 18/5/79
زمينه همين در خميني سيدحسن حجتالاسلام از و ذكر
موسسه طريق از كه ايشان پاسخ متن كه است كرده استفسار
اين به شده ابلاغ وي به (ره)امام حضرت آثار نشر و تنظيم
عليرغم سلام ، با باقي ، عمادالدين آقاي جناب": است شرح
دادگاه رياست به مطالب شفاهي اعلام ميكردم فكر كه آن
اعلام نگردد ضايع حقي كه آن جهت به لكن باشد ، كافي
اينكه اعلام و دفتر در نيازي آقاي حضور:ميكنم
صحيح است ، موجود يادگارامام مرحوم قتل بر مبني اعترافاتي
تصريح مطلب اين به هم نيازي آقاي خود كه چنان ميباشد
مطالب آن صحت همچنين و جلسه آن ديگر سخنان اما كردهاند ،
".نيست (شما استشهاد) موضوع به مربوط كه است ديگري داستان
پرونده وكيل:كرد خاطرنشان باقي ، عمادالدين همسر
لايحه تاريخ 31/5/79 در اساس همين بر نيز باقي عمادالدين
تجديدنظر دادگاه محترم رياست به خطاب را اعتراضيهاي
كه اين به توجه با:داشت اظهار و كرده تقديم تهران استان
مصوب مطبوعات قانون ماده 34 و اساسي قانون اصل 168 طبق
دادگاه در مطبوعات وسيله به ارتكابي جرايم به سال 64
با و ميشود رسيدگي منصفه هيات حضور با و صالحه علني
اين پرونده اين به رسيدگيكننده دادگاه كه اين به توجه
بنابراين است مخدوش صادره دادنامه نكرده ، رعايت را شروط
.شود نقض بايد
.دارم را خود موكل برائت حكم صدور تقاضاي بنابراين
زندان در همسرش وضعيت آخرين پيرامون باقي عمادالدين همسر
و نويسندگان زندانيشدن اما است خوب باقي روحيه:گفت
يك دموكراسي و بشر حقوق مدعيان براي روزنامهنگاران
.است آزمون
|