نياوران فرهنگسراي در رسولي جليل آثار
هايكو هاي شگفتي
كتاب معرفي
نياوران فرهنگسراي در رسولي جليل آثار
بنام هنرمند رسولي جليل تازه تجربههاي از نمايشگاهي
ديوار سينهآويز نياوران فرهنگسراي در امروز از خوشنويس
.شد خواهد
به ميتوانند نمايشگاه اين از ديدار براي علاقهمندان
.كنند مراجعه نياوران ، پارك جنب نياوران ، خيابان نشاني
.است امروز ساعت 17 نمايشگاه اين افتتاح مراسم
هايكو هاي شگفتي
هايكوهاي هم يكي دور خاور ادبيات شگفتيهاي از ;اشاره
طبيعت سيروسلوك و باذن كه است آن برانگيز رشك و كوتاه
تكاپو به و ميخايد سخت را آدمي انديشه خود ، گرايانه
.واميدارد
واژگان" كه بود گفته دراز و دور روزگاري در دزو لائو
هايكو گوش آويزه آموزه ، اين و ".است معنا تباهي بسيار ،
طبيعت از خود كلام بيروني پوسته در كه شد سراياني
از كمتر چيزي به ژرفا در و اندرون در اما ميگفتند ،
هايكو راستي به.نميبردند راه بودا آموزههاي و ذن فلسفه
در كرانه فراخ جهاني كه كداماند آن وويژگيهاي چيست
آورده فرود تسليم سر شاعرانه چنين آن نمود و بود برابر
است؟
ادبيات گروه
به آن تصاوير در شگفتيها اين و است شگفتيها شعر هايكو ،
انگار كه درونياند بس از هايكو تصاوير.مينشينند اوج
انتزاع و تجريدشهودند بازتاب و سرشتهاند آدمي جان با
همه اين و ميرسند نيافتني دست اوجي به هايكو در ايجاز و
مهم مكتب دو از يكي كه "يوگاچاره" فلسفه به ميگردند باز
.هندياند مهايانه
"نيانه وج آليه" بودايي مفهوم به راه "يوگاچاره"
نيز سقراط فلسفي سيستم در كه ميبرد (بنيادين دانستگي)
را آموختن سقراط ، كه آنجا.است تابيده فرا گونهاي به
;برميشمارد فرد پنهان نهاد از حقيقت زاياندن از گونهاي
با.است آدمي جان ساخته جهان بوديسم ، در كه آوريم ياد به
كه پيچيدهاند و شخصي چنان گاه هايكو تصاوير همه ، اين
ديگر بسياري براي.مينمايد دشوار سخت فهمشان و ادراك
و فلسفه و هنر با همراه را دور خاور بايد هايكوها ، از
اين از كارشناسي جز كسي وچه.بازشناخت آن اخلاق و تاريخ
"بوسون" سرودههاي از كه را زيرين هايكوي ميتواند گونه
:دريابد است
!آه
نشسته معبد برناقوس
پروانه است خواب در
:است چنين اما هايكو اين تصوير
از آن روي اشياي و ناقوس و نيست بلند چندان معبد برج
تصوير ، اين در.ميشوند بازشناخته آساني به زمين
ميشود نيز را بسياري روشنهاي سايه و كنتراستها
اين آن مفهوم ميشود ديده آساني به پروانه اگر:بازشناخت
رنگ با اين ، و است روشن سپيد رنگ داراي احتمال به كه است
و خروش و بانگ تمثيل ناقوس ، .است تعارض در ناقوس بدنه
كوچك پروانه.آرامش و سكوت بيانگر پروانه ، و است ناآرامي
ميشود پروانه آرامش و ناقوس سكوت از.بزرگ ناقوس و است
استراحت زمان:برد پي دير در درس حوزههاي تعطيلي به
پروازهاي از خسته نيز پروانه ميان ، اين در.است معبد
حد به كه ميدهد نشان او آرامش.است رفته خواب به طولاني
نياز استراحت به اينك و است نوشيده گلها شهد از كافي
پيرامون در گلها انبوه وجود بر است شاهدي خود اين.دارد
...معبد
:كشيد تصوير به ميتوان گونه چه را زيرين هايكوي اما
;ميدهد ندا درشامگاه دمان سپيده خروس
.است تابان شب نيم در خورشيد
:كرد توجه نيز واژهها راز و رمز به بايد هايكو در
زمستاني شبهاي زيرا است ، تابستاني يكشب نماد "كوتاه شب"
پيرامون تاريكي تمثيل روشن ، فانوس كه همچنان.بلندترند
خنكاي از كنايه:ميزند چرت گوشهاي در بزن باد:است آن
از سرد نسيمي و است گذشته شب از پاسي احتمال ، به.هوا
.ميوزد دريا جانب
كوتاه چرتي" مصرع ميتوانست "گي تامي" نگارنده باور به
:برگيرد زير پارههاي از را "روز نيم به
زن باد جنباندن از دست ،
.ميماند باز
.رابرميتابد شدن اندر چرت به خود بازماندن ، زيرا
تصويري بستشان جمع:ندارند كليدي نقش واژهها هايكو ، در
:كند تماشا و تكميل را آن بايد خواننده كه ميآفريند را
;نميفهمانند مرد به چيزي واژهها
بفهمد را آنها كه آورد چنگ فرا مردي بايد
در كه آنجا از.گفتار نه و است سكوت زاده نه هايكو
با بازي و نيست واژهها تكلف براي جايي هايكو ساختار
گرداندن باز لذا ميرسد ، خود حد كمترين به آن در كلمات
پيش هايكو البتهمينمايد آسان زبانها ديگر به هايكو
با بازي درگير (16941644) -باشو -ژاپن تواناي شاعر از
.برنميگذشت ظريف نكتهاي بيان از ژرفايش و بود كلمات
.كرد پا به انقلابي خود "كهن بركه" با -خاصه -باشو اما
تكميل ريخته هم در واژگان با گويي كه است پازل يك هايكو
:ميشود
نيست پلي
ميكند افول خورشيد و
.بهاري آب آه
در كه است رودخانهاي بهاري آب كه درمييابيم پل طريق از
"آه" و ميبخشد راتجسم شبانگاه خورشيد افول.ميگذرد بهار
فراز شب ميرسد ، رودي به شاعر:است نوميدي و حسرت نشانه
.شاعر نوميد حديث:بگذرد آن از كه نيست پلي و ميآيد
با هايكو هجايي هفده ساختار از تصوير صيد واقع در
هماهنگي فلسفه است اين.است همراه شهود و كشف از گونهاي
آن شاعر از هايكو داناي خواننده چيز هيچ.هايكو و ذن
بايد يك آن و ميزند حرف اشاره و ايما با يكي:نيست كمتر
كوچك ازكنايههاي را تصويري مفاهيم كه باشد هوشمند چندان
از.ببخشد راجان همه اين خود خيال بوم بر و دريابد شاعر
(آنيميسم) زندهپنداري با بيشتر همه از هايكو ، روي ، اين
سنتي تكلف رغم به كهن هايكوهاي كه است اين.است خويشاوند
پنج و هفت پنج ، مصرع سه از و هجايياند هفده كه خود
ادبياند عروض و وزن و قافيه فاقد ميگيرند ، شكل سيلابي
نگرش كه ذن به:متكياند واژهها راز و رمز بر بيشتر و
هايكو هماست واقعيت همانا كه ما هستي درون راز به است
فلسفه نه ذن.بيزارند منيت و شخصي من از شدت به ذن هم و
،(هايكو) "رين ذن" و است زندگي خود كه زندگي تفسير نه است
فردي احساس ارائه.را خموشي نه ميدارد روا را گفتن نه
شعري چنين گرنه و ;نيست هايكو منش در شخصي فرايافت و
.است "رييو سن" هايكونيست ديگر
با كه ذن نگارگري) "ذنگا" و (هايكو) "رين ذن" ميان
.است شگفت شباهتي و يگانگي (ميگيرد جان قلممو چندحركت
آن "ذنرين" كه ميكند ، ترسيم را محيطي و فضا "ذنگا"
ژاپن ، هايكوسرايان بيشتر كه ، اين شگفت.است كرده راتوصيف
را كاري همان واژهها با و بودند چيرهدست خودنگارگراني
.قلممو ضربههاي با كه ميكردند
وحدت فلسفه بر است اشارتي خود "ذنگا" و "رين ذن" يگانگي
مگسان كه جا آن:ميگفت بزرگ هايكوسراي ايسا ، :وجود
كه نيست بيهوده /هستند بوداها /هستند انسانها /هستند
ندانستگي (حالت)هستار در آدمي جان هايكو ، خواندن هنگام
ذن" كه است چنين.معمول دانستگي از فراتر رويكردي:است
دانستگي نوعي كه فضلنمايي و اديبانه بيان از "رين
هايكو و ذن ميان تفاوتي اگراست كنار بر است ودارندگي
دربرگيرنده و درونگراي ذن:است هستي به آن نگرش در است
در ورود براي اما ، فرافكني اين:فرافكننده هايكو و است
است ، گرا مردمي كه اين عين در ذناست ذن درونه و نهانگاه
:ميگفت "باشو".است ناسازگار نيز شدن عاميانه با اما
نگاه بر تاكيدي ".شويد خردسال كودكي هايكو ، سرودن براي"
.پيرامون وجهان هستي به هايكو مدارانه حيرت
"كو گوچي" را ، هايكو وار سقراط دانستگي يا ندانستگي آن
:است سروده چنين
دراز شب
آب آواز
.ميآورد زبان بر ميگذرد من انديشه در كه را چه آن
سخن از خواه تو ميدهد ، نشان بگويد كه آن از پيش هايكو
ونه بودن شهودي از اين و !ملال خواه و پندگير من
واقعيت كه فرهنگيبرميخيزد ژاپني فرهنگ بودن استدلالي
گرفته ريشه:ميكند بيان هست كه چنان و تفسير بيهيچ را
.رضا و تسليم از بركنار و بودا آموزگان از
صنوبر ، چون باصنوبر":ميآموخت شاگردانش به باشو
انسان واقع در.را "بودن احساس هم خيزران چون باخيزران
آدمي.بزرگ و كوچك جهان ميان پيوندي:يگانهاند وطبيعت
.گوهرند يك از دو هر ;فروتر نه است برتر طبيعت از نه
و جانند در كه است تصويرهايي نيست ، انديشه بيان هايكو
خود:نيستند مجازي تشبيههاي اينها.شهودند بازتاب
ما جان ساخته جهان كه است آمده بودا آموزه در.شهودند
خود...نيست پاييز رمز ميافتد ، درخت از كه برگي":است
هايكو بويژه و ژاپني ادبيات همه ، اين با "است پاييز
كنيد نگاه.است ديالكتيكي بيشتر ، و است عرفاني نگره فاقد
:ميگويد پديدهها عمومي وتاثر تاثير از كه زير هايكوي به
"شو كاي" گاو ماده چون
بخورد را توت برگهاي
ميكند باد اكيشو در اسبي شكم
ميتوان زيرين هايكوي در را ديالكتيكي پويايي همچنين ،
:بازشناخت
پيشين آب
اين از پس آب و
روانند جاودان تا و اكنون
.ميكنند دنبال را ديگر يك
ميآموزند ، آدمي به را نگريستن از ديگر نوعي گاه هايكوها
:است گفته باشو
درنا پاهاي
است شده كوتاه
.تابستاني دربارانهاي
آمده بالا قدر آن باران آب:است چنين تصوير اين طرح كه
روي ، اين از.است گرفته فرا را درنا پاهاي از بخشي كه
.مينمايد كوچكتر درنا پاهاي
را گونه كاريكلماتور نگرههاي ميتوان هايكوها در همچنين
:بازشناخت نيز
ميكند جاروب موگامي رود
را سوزان خورشيد
اقيانوس به
است كرده تشبيه جاروبي به را رودگذران باشو ، جا اين در
واين ، ميروبد اقيانوس سوي به را سوزان خورشيد تصوير كه
.هست نيز هستي ناپايداري از طنزآلود تعبيري
سخت و ليريك و غنايي سرودههايي -بيشتر -هايكوها
رمز و راز حيات ، ناپايداري آنها در كه غيراجتماعياند
فقر ژرفانديشي ، تنهايي ، بينيازي ، بيچيزي ، طبيعت ،
هايكو دردارند قرار شاعران توجه گوشه در... و عرفاني
ميتوان بهندرت و ميرود سخن كمتر اندوه و رنج و درد از
:يافت را گونه اين از شعري
ودرد اندوه جهان يك
.شكفتهاند گيلاس شكوفههاي كه هنگامي حتي
بيشتر گونه اين از كلامي در (18271764)ايسا -شاعر البته
زيبايي كنار در ودرد ، اندوه:است بوده جهان تفسير دركار
انسان طبيعت هايكو ، كه است داده نشان ايسا.طبيعت ناب
انسان يگانگي از كه پانتهايسم طبيعت ، نوعي وانسانيت است
.ميگويد طبيعت و
.ميجويد خود وايجاز كلام دركوتاهي را جهان عظمت هايكو ،
بههزار تصوير يك" دور خاور فرهنگ در كه است اين راست
.نيست نگاشتن در هست درنماياندن كه عينيتي."ميارزد واژه
بلند شمشيري چيني شعر":بود گفته (17611674) تان تان
دشنه هايكاي و است كوتاه رنگاشمشيري ;است واكاشمشير.است
.است هايكو شعر در حد از ايجازبيش بر تاكيدي اين و ".است
زيبا تابلوي يك نوشتن نيست ، زيبايي اما ، هايكو هدف
.است وانديشمندانه
رضاخسروي
:نوشت پي
.ع و شاملو احمد ترجمه هايكو دفتر مقاله ، اين درنگاشتن *
مرور وبارها بوده توجه مورد مازيار ، چاپ 1357 پاشايي
.است شده
كتاب معرفي
زرين كارنامه
( زرينكوب عبدالحسين دكتر يادنامه )
پژوهشهاي دفتر * اول1379 چاپ *دهباشي علي :كوشش به *
فرهنگي
تومان 6700-صفحه 974*
دكتر درگذشت سالگرد يكمين به را ما عمر كاروان گذشت
ديگر را او خالي جاي و ميسازد نزديك زرينكوب عبدالحسين
درخت اين گسترده سايه در كه ميآورد خاطرمان به بار
فرهنگ و ادب دلبستگان و رهروان تمامي كه بود بار و پربرگ
دكتر ما استاد.يافتند آسايش فرصت ايراني و فارسي
فرهنگي نوين نهضت رهرو و دانشآموخته زرينكوب عبدالحسين
با تا ميكوشيد اخير سده آغازين سالهاي از كه بود ايران
ايران فرهنگي و ادبي ميراث به عالمانه و منتقدانه نگاهي
و ويراني از را فارسي فرهنگ و ادب بيهمتاي گوهر زمين ،
بيجا زوائد و ازحشو را فارسي كهن زبان و رهانيده آلودگي
.سازد بارور را ايران ادبيات نهال و پيراسته
به ياد زنده آن خاموشي سالگرد اولين آستانه در روزها اين
دهباشي علي ساله يك كوشش با و فرهنگي پژوهشهاي دفتر همت
"زرين كارنامه" عنوان تحت ارزشمند و وزين يادنامهاي
.است شده منتشر
زندگي درباره مقالاتي از است مجموعهاي "زرين كارنامه"
استادان از گروهي توسط كه زرينكوب استاد وآثار
.است شده نوشته ايراني ونويسندگان
استاد زندگي دوران طي در "زرين كارنامه" مقالات از بخشي
ايشان گذشت ازدر پس توجهي تعدادقابل نيز و يافته انتشار
.است شده تاليف كتاب اين جهت
حائز زرينكوب دكتر يادنامه وتنظيم تدوين در كه آنچه
دكتر كاري جنبههاي تمامي به پرداختن است ، اهميت
دكتر فعاليت و كار گستردگي به توجه با.ميباشد زرينكوب
و ويراستار كه مينمايد دشوار كار اين انجام كوب زرين
و نقد.است برآمده مهم اين عهده از خوبي به گردآورنده
تاريخنگاري ، شناسي ، مولوي شناسي ، حافظ زمينههاي بررسي
.است توجه قابل يادنامه اين مقالات طي در... و ادبي نقد
حضور "زرين كارنامه" درباره ديگر ذكر قابل و مهم نكته
ايران فرهنگ جسته واستادانبر نويسندگان
مهدوي احمد دكتر:همچون شخصيتهاي.است كتاب اين در
رياحي ، محمدامين دكتر دانشور ، سيمين افشار ، ايرج دامغاني ،
عطاءالله دكتر خرمشاهي ، بهاءالدين سروش ، عبدالكريم دكتر
فريدون نراقي ، احسان دكتر محقق ، مهدي دكتر مهاجراني ،
اسلامي دكتر فاضل ، علي دكتر پورنامداريان ، دكتر مشيري ،
دهها و حاكمي اسماعيل دكتر برومند ، مهردخت دكتر ندوشن ،
برخوردار ويژهاي جايگاه از مقالاتشان و نام كه ديگر نفر
.است
شامل:اول بخش.است شده تنظيم بخش چند در "زرين كارنامه"
شامل كه زرينكوب دكتر آثار و زندگي درباره مقالاتي
ايشان از ودانشجويان استادان همكاران ، ديدارها ، خاطرات ،
ايران فرهنگ تاريخ از بخشي نوعي به كه خاطراتي.است
از خاطرات زرينكوب از خاطرات واقع در.ميرود بهشمار
به تا و زيست ايران فرهنگ براي او زيرا.است ايران فرهنگ
.بود گونه اين پايان
كه ومراثي سرودهها به دارد اختصاص زرين كارنامه دوم بخش
:از سرودههايي.است شده سروده زرينكوب دكتر رثاي در
مشيري ، فريدون ماحوزي ، مهدي شميسا ، سيروس خائفي ، پرويز
... و اوجي منصور
نمونههاي بهترين انتخاب "زرين كارنامه" ديگر اهميت
همراه به يادنامه اين واقع در كه است زرينكوب دكتر آثار
.است ايشان آثار از گزيدهاي
همراه ايشان وتحقيقاتي ادبي تاريخي ، نثر از نمونههايي
پاياني قسمت زينتبخش كوب زرين دكتر نشده منتشر اشعار با
.است كتاب
منتشر عكسهاي آلبوم به دارد اختصاص زرين كارنامه آخر بخش
دوستان و همكاران شناخت در كه كوب زرين دكتر از نشدهاي
.است مهم ايشان كاري دورههاي
اهورا آزاده
|