مناقشه حل موانع
پاياني بخش -مناقشه حل هاي نظريه
و بررسي و ميانجي گروههاي حضور غيرمستقيم تاثيرات از *
موضع شدن شفافتر به منجر كه مناقشه يك تحليل و تجزيه
يا احتمالي پنهان دستهاي كه است اين ميشود طرفين
برملا و شناسايي ذينفوذ گروههاي و خارجي توطئههاي
در تطويل عمده علل از ميتواند تنهايي به خود كه ميشوند
باشد مناقشه حل امر
از بايد پايدار ، و مسالمتآميز حل راه يك به رسيدن براي
كرد پرهيز طرفين از يك هر به مماشات تحميل
تعريف " مناقشه حل روشهاي" مقاله نخست شماره در :اشاره
موجب و موجدمناقشه سطح درهر كه مشتركي اصول مناقشه ،
از مهم ازمناقشات چهاردسته نهايت در و شود ، مي آن تداوم
مناقشات ، مبتنيبرمنافع مناقشات ارزشي ، مناقشات جمله
از روشها و راهكارها بر مبتني مناقشات و انتسابي يا علمي
سر بر اصلي موانع مقاله اين پاياني بخش در گذشت ، نظرتان
.شود مي واقع بررسي مناقشهمورد هر راه
انديشه گروه
دستهبندي و مناقشه علل تشخيص مناقشه گونه هر حل روند در
كه مناقشاتي ندارد ، مناقشه خود حل از كمتري اهميت آنها
بر كه مناقشاتي و است مذاكره و بحث قابل امتيازات سر بر
دسته مناقشات.است چشمپوشي و گذشت قابل غير ارزشهاي سر
به و نيست حل قابل قانوني راههاي و قدرت و زور با دوم
.باشد نداشته پاياني كه ميرسد نظر
يك الزاما كه است مديريت نحوه سر بر اختلاف مواقع بعضي
شخص توسط مساله صحيح تعريف توسط راحتي به و نيست مناقشه
وضعيتي چنين به است ، حل قابل سوم
امر در تسهيلسازي يعني (Facilitation Of Management)
.دارد اساسي تفاوت مناقشه يك با كه ميشود گفته مديريت
كاملا گاهي و ظاهري دليل مناقشه يك اوقات بيشتر در
نهفته مهم علت يك دليل اين وراي در ولي دارد ، بچهگانه
افزايش عدم دليل به اعتصاب اگر كارخانه يك در مثلا است
است كاركنان و مدير ضعيف رابطه اصلي علت شايد باشد ، حقوق
و زندگي جزئيات سر بر تفاهم عدم خانواده سطح در يا
علامتي ميتواند واهي بهانههاي سر بر خانوادگي اختلافات
و جرات طرفين از هيچيك كه ريشهاي و بزرگتر مشكل يك از
.باشد ندارند ، را آن طرح جسارت
مناقشه شود ، برملا و كشف اصلي علت كه زماني تا حال هر به
بيدليل بهانههاي تنها مطروحه علل و پابرجاست كماكان
چرا ميكند ، پيدا معنا مناقشه حل بحث كه اينجاست دراست
يك در نهفته اصلي علت افشاي و كشف موارد بسياري در كه
.است آن حل از دشوارتر و مهمتر مراتب به مناقشه
كه دارد وجود مناقشه يك با رويارويي براي متفاوتي راههاي
:از عبارتند
تعريفي به درگير گروههاي رسيدن جهت در تسهيلسازي -1
در آنها مواضع كردن شفاف و موجود شرايط و وضعيت از مشترك
.قانونمند مذاكرات قالب
گذاشتن پا پيش منظور به مثبت نقشي با ميانجيگري -2
قبول مورد حل راه يك به دستيابي براي موجود عملي راههاي
گروههاي مابين احتمالي خشونتهاي رفع و تنش كاهش و طرفين
.درگير
براي سوم گروه دست در وسيلهاي عموما كه مذاكره -3
نقش در گاه و رويارويي مدلهاي از يك هر در آن از استفاده
تفاهمات سوء رفع جهت در مناقشه راهبري عنوان به آن تخصصي
.است طرفين از سوتعابير و
به شامل ميتواند كه سنتي روش دادن ، خاتمه و فصل و حل -4
(بينالمللي قطعنامههاي دادگاه ، راي) مشروع قدرت كارگيري
(سياسي سركوبهاي يا كودتا ، نظامي ، حملات)نامشروع يا
طرفين به موجود وضع كردن گوشزد خاص موارد در يا و باشد
يا مستقيم طور به قدرت توازن عدم با ارتباط در درگير
خود ، ناحق يا حق به مواضع از عقبنشيني جهت در غيرمستقيم
يا امتيازات اعطاي با طرفه يك مماشات تحميل صورت به خواه
البته كه چرا و چون بدون خواستهها از عدول و عقبنشيني
توجيه غيرقابل علمي لحاظ از و ناپايدار بسيار موارد از
پيشنهاد اساسي حل راه هيچگونه رويارويي نوع اين در.است
.است مناقشه يك گسترش عدم تنها هدف و نميشود
موخرين مدنظر كه آن علمي و آكادميك صورت به مناقشه حل -5
اين پيرامون نيز اينجا در بحث موضوع و است علم اين
و مناقشه حل هدف رويارويي دراين.است رويارويي و راهكار
هدف اين است ، كلمه واقعي معناي به پايدار صلح به رسيدن
مفروضات بودن فراهم بر علاوه كه است حصول قابل شرايطي در
و تعادل از نقطهاي به متخاصم گروههاي اوليه ، بديهي
و تفاهمات سوء حدامكان ، تا و باشند رسيده پايداري
گونه هيچ روش اين در.باشد شده زدوده غلط پيشذهنيتهاي
قوا تعادل به بنا مناقشه قطعي حل و نيست مفروض مماشاتي
هيچ ارائه به مجاز ميانجي سوم گروه حتي و ميگيرد صورت
ايجاد آنها ظريف و خطير وظيفه تنها.نيست پيشنهادي گونه
به رسيدن و درگير گروههاي متقابل درك جهت در زمينهاي
را طرفين منافع بتواند كه است خودشان توسط اساسي حل راه
اهميت از روش اين در ميانجي گروه نقش.باشد دربرداشته
و معلومات كنار در صداقت و بيطرفي است ، برخوردار بسزايي
عوامل از يك هر فقداناست فراواني اهميت حائز تجربه
آن عادي و سالم مسير از مناقشه حل انحراف موجب يادشده
گروههاي توسط بايد گروه اين مشروعيت و مقبوليت.ميشود
ميانجيگري هرگونه صورت اين غير در باشد ، محرز درگير
زمينههاي و مشترك نقاط يادآوري.پيداميكند مداخله جنبه
و پايدار صلح به دستيابي راستاي در درگير گروههاي همكاري
يك استمرار عوامل مهمترين از كه موجود ابهامات رفع
از كه است ميانجي گروههاي ديگر وظائف از است ، مناقشه
مجاري و بينالمللي مناقشات در ديپلماتيك مجاري طريق
.ميگيرد انجام داخلي مناقشات در سياسي
موجب ميانجي افراد حضور مناقشه ، حل تئوريهاي به بنا
در خواه و شده درگير گروههاي نقش و اهداف شدن شفافتر
منفي جهت در خواه و متقابل و صحيح درك يعني مثبت جهت
در.ميشود مناقشه حل تسريع موجب مناقشه گرفتن شدت يعني
مرحله به مناقشه مناقشه ، روند گرفتن شدت با اخير حالت
.درميآيد تعليق حالت از و كرده پيدا انتقال جديد
و بررسي و ميانجي گروههاي حضور غيرمستقيم تاثيرات از
موضع شدن شفافتر به منجر كه مناقشه يك تحليل و تجزيه
يا احتمالي پنهان دستهاي كه است اين ميشود طرفين
برملا و شناسايي ذينفوذ گروههاي و خارجي توطئههاي
در تطويل عمده علل از ميتواند تنهايي به خود كه ميشوند
براي آب ديگر سادهتر ، عبارت به باشد ، مناقشه حل امر
گروهي توسط بررسي اگر البته بود ، نخواهد آلود گل آنها
يك.باشد سياسي نفوذ اعمال هرگونه از فارغ و مستقل كاملا
حل جهت در گفتوشنودها آغاز براي اساسي مباني سري
كاملا كار اين به اقدام آنها بدون كه دارد وجود مناقشات
ميتوان اصول اين جمله از.بود خواهد غيرممكن يا دشوار
اين.كرد اشاره مذاكره درگيربراي گروههاي آمادگي به
بحث يا گروهها خود واراده خواست شامل ميتواند آمادگي
يك با مذاكره هرگونه يا مناقشه حل) باشد آنها مشروعيت
باعث بلكه ندارد ، سودي تنها نه تروريستي يا مافيايي گروه
متمايز عامل مشروعيت (خواهدشد آنها به مشروعيت اعطاي
واقعي گروههاي از آشوبگر و طلب مرج و هرج گروههاي كننده
نتايج اجرايي تضمين هرگونه آن سلب و فقدان كه است درگير
مشروعيت.ميدهد قرار ابهام از هالهاي در را مذاكرات
حكومتهاي و بينالمللي سازمانهاي جامعه ، توسط ميتواند
افكار عهده بر نهايي داوري ولي شود ، اعطا يا سلب محلي
بينالمللي مجامع يا مردم ميان در گروه جايگاه و عمومي
.است
و است همراه شناسايي با متخاصم گروههاي مشروعيت بحث
بعداز گروهها از بسياري كه چرا دارد ، تاخر آن به نسبت
كسب مترصد و ميبرند بسر مشروعيت بحران در هويت احراز
از بعد گروههاي از يادشده نهادهاي از يك هر از مشروعيت
از مشروعيت كسب مترصد و ميبرند بسر بحران در هويت احراز
ميتواند چچن جنگجويان) هستند يادشده نهادهاي از يك هر
اينكه عليرغم باشد ، فوق مدعاي از استنادي قابل مثال
و آنها ولي كرده ، شناسايي را جنگجويان از گروه اين روسيه
برخوردار مذاكره براي لازم مشروعيت از را خواستههايشان
براي درگير گروههاي خواست ميتوان اغراق بدون (نميبينند
گونه هر براي اساسي شرط را مناقشه خاتمه مالا مذاكره ،
بدون كه چرا.بدانند مناقشه حل از مرحله هر در موفقيت
گروه از درگير طرفين با ارتباط حتيامكان شرط ، اين
به رسيدن براي شد اشاره كه همانطور.ميشود سلب ميانجي
هر به مماشات تحميل از بايد پايدار ، و مسالمتآميز حل يك
تعاريف خود براي نيز مماشات اما كرد ، پرهيز طرفين از يك
باشد ، واقعي يا مجازي ميتواند مماشات دارد ، تعابيري و
قرار اغماض مورد امتيازاتي كه است واقعي وقتي مماشات
ولي باشد ، طرف يك غيرمستقيم فشار با توافق و باشد گرفته
قيمت به يعني باشد ، مجازي ميتواند مماشات اين مواقعي
امتيازات از بعضي عاليتر ، بسي امتياز به دستيابي
دهيم ، مقابل طرفين با مماشات به تن و بگيريم راناديده
رشوه يك تنها و باشد واقعي مماشات يك نميتواندمورد اين
تنها ميتواند مماشات ديگر طرف از ميآيد ، شمار به سياسي
كردن آنتريك و جوشانتاژ ايجاد براي تبليغاتي هياهوي يك
.باشد طلبانه حق وجهه يك به تظاهر جهت در عمومي افكار
پايدار صلح به دستيابي راه سر بر ودشواريها موانع *
از كه مناقشاتي حل از بخود ، خود مناقشات حل شك بدون
چرا است ، سريعتر و سادهتر ميشوند ، رهبري داخل يا خارج
منفي عمدتا وتصورات فرضها پيش با اخير دسته مناقشات كه
پيش شده تعيين پيش از نقشه روي از ومناقشه است توام
و زنجيروار مسائل خود ، خودبه مناقشات در ولي ميرود ،
رفتار گرايشات ، تنها و ميآيند وجود به پياپي
افشاي به نيازي و ميدهد جهت آن به كه است وعكسالعملها
و گرايشات با كه نيست زيرزميني و ذينفوذ گروههاي نقش
.دارند مناقشات حل جهت كردن منحرف در سعي خود نقشههاي
به مناقشه حل با كه هستند گروههايي اينچنيني ، گروههاي
عنوان به ميتوان آنها از و ميآيد وارد لطمه آنها منافع
حل راه سر مختلف انحاي به كه برد نام نامرئي دستهاي
ميكنند ، اقدام تحريكات ايجاد به و كارشكني مناقشه
از ميآورند بدست راه اين از سرشار منافع كه گروههايي
دليل به مبارزان و پيروان عظيم خيل اسلحه ، تجار قبيل
به رسيدن راه در كه مبارزاتي و زحمات شدن پايمال
سياست كهبا گروههايي ، شدهاند متحمل خود آرمانهاي
بودند ، كشانده استثمار به را ديگر گروههاي تفرقهافكني ،
اعمال برملاشدن ترس از سياسي يا جنگي گناهكاران
.هستند دست ازاين غيراخلاقيشان
جامعه يك در امنيت برهمزدن با مناقشه يك در كه گروههايي
دارند ، خود اهداف به رسيدن و موقعيت كردن بحراني در سعي
خطر به خودرا وجودي نفس و امنيت ميزان همان به
ناامن محيط اين در هرامتياز به دستيابي با و مياندازند
همچنين و ميدهند كف از را والاتر مراتب به امتيازي شايد
باعث خود به مقابل طرف كردن وابسته در آنها سعي هرگونه
مجازا يا عملا كه چرا ميشود ، آنها خود از استقلال سلب
.ميدهند دست از را خود اقتصادي يا سياسي استقلال
نتيجهگيري *
حل در موفقيتي هرگونه بودكه اين به سنتي روش اعتقاد
ديگر طرف شكست و ناكامي موجب اندازه همان به مناقشه
را نويد اين مناقشه حل مدرن روشهاي ولي ميشود ، درگير
ياحداقل طرفين نفع به ميتواند مناقشه يك كه ميدهند
.پذيرد خاتمه خودشان بين موفقيت كردن قسمت
واقعيتهاي نميتواند روشها و مذاكرات اين از كدام هيچ
را است شده بنا انكار غيرقابل حقايق اساس بر كه سياسي
مسائل دربرگيرنده جهاني مناقشات حقيقت در و دهد تغيير
انكار اغلب كه است قومي اقليتهاي هويتي و فرهنگي قومي ،
در مناقشه هر اصلي ريشه معمولا دليل همين به و شدهاند
.است آزادي و حق ، دموكراسي حاكميت ، قبيل ، از اساسي معاني
تسريع به كمك مناقشه درطرفين اصلاحات و تغيير هزينه تحمل
مثبت ديد يك داشتن بدون البته و ميكند مناقشه حل مراحل
و داشت اصلاحات تئوري يك نميتوان واصلاحات ، ازتغيير
بود ، خواهد خشونت و زور با توام اصلاح و تغيير متعاقبا
را بزرگ قدرتهاي كه است امروزه جهاني سياست در تغيير اين
مختلف نقاط در را آنها دخالت گذشته از بيش و ميهراساند
مختلف كشورهاي در محلي اصلاحات و تغييرات.آشكارميسازد
اين.ميباشد آنها با بزرگ قدرتهاي دائم شدن درگير موجب
نميشود ، كوچك و نيافته توسعه كشورهاي به منحصر تنها
دارند ، هراس نيز خود نهاد در تغيير از بزرگ قدرتهاي بلكه
روسيه و درجامعه خود سياستمداران نفوذ شدن كم از آمريكا
احزاب و تصميمگيري نهاد در قدرت انتقال و ازتغييرات
.سياسي
مناقشه حل از مناقشه بروز ريشه بردن بين از و جلوگيري
است ، محيط درمان از سادهتر پيشگيري كه چرا است ، مهمتر
افزايش باعث دو هر منابع ، كمبود و پيرامون شده ايجاد
قبلي مناقشات به شدن زده ودامن مناقشات تعداد روزافزون
نقش مناقشه حل تكنيكهاي امروزه دليل همين وبه ميشود
رسيدن كه چرا كرده ، پيدا جهاني سياست دردنياي را مهمتري
مناقشات حل به نياز جهان در تعادل حفظ و جهاني صلح به
آينده ميتوان اصطلاحا رو اين از دارد ، جهاني پراكنده
.دانست تكنيكها اين بكارگيري در را تمدن
عابدي مهدي
|