آن پيامدهاي و كودكان تنبيه
معلم درس
دادگاه شعبه در 40 بهزيستي مشاوران گروه
شدند مستقر خانواده
توقيف حكم روحانيت ويژه دادگاه سوي از
شد صادر بوشهر فارس خليج هفتهنامه
رانندگي حادثه در مجروح هفت و كشته 2
نوشهر جاده
نسبت حقوقي تبعيض :بجنوردي موسوي آيتالله
شود اصلاح بايد زنان به
در پزشكان مشاركت براي را فضا رسانهها
كنند فراهم پزشكي نظام انتخابات
اعلام "ايران گلستان" نشريه دادگاه حكم
شد
آن پيامدهاي و كودكان تنبيه
رواني و كلامي صورت به چه و فيزيكي صورت به چه تنبيه
تربيت و باكودكان كه افرادي است لازم كه دارد پيامدهايي
باشند داشته آشنايي پيامدها آن با دارند سروكار آنها
چشمان مقابل در و عمدي صورت به شما ، ساله پنج كودك اگر *
شما به مادربزرگتان از كه را چيني گلدان همسرتان ، و خود
زمين به را داشتهايد زيادي علاقه آن به و رسيده ارث
بود؟ خواهد چه لحظه آن در شما عكسالعمل بشكند ، و بيندازد
فراموشي به را مساله اين و ميبنديد را خود چشمان -
.ميسپاريد
زنداني منزل حمام يا و اطاق در را او مدتي براي -
.ميكنيد
.ميكنيد سرزنش و تحقير را او ديگران درمقابل -
مثل دارد دوست كه فعاليتهايي از را او روزي چند براي -
به رفتن و تلويزيون از كودك برنامه ديدن حياط ، در بازي
.ميسازيد محروم پارك
درصدد و ميكنيد فكر او رفتار چگونگي و مساله عمق به -
.برميآييد چارهجويي
.ميپردازيد او بدني تنبيه به اينكه يا و -
با انسانها كه فردي تفاوتهاي به توجه با افراد مسلما
مسائل نوع اين با برخورد در حادثه وموقعيت دارند يكديگر
.ميدهند بروز خود از مختلف عكسالعملهاي رفتارها ، و
.ميشود منجر تنبيه به راهها مواقع ، اكثر در متاسفانه
براي.كودك عاطفي و رواني تنبيه يا و فيزيكي تنبيه خواه
به سيليزدن يا و كودك گوش كشيدن پشتدستزدن ، به مثال
محروم نوشتن ، جريمه و است جسماني يا فيزيكي تنبيه جزء او
سرزنش و كودك با كردن قهر علاقه ، مورد فعاليتهاي از كردن
.ميگردد محسوب كودك عاطفي و رواني تنبيهات او كردن
كودكان كردن تنبيه عواقب
تنبيه را كودك چگونه كه نميدانند مربيان و والدين اغلب
داشته ميتواند عواقبي چه كردن تنبيه اينكه يا و كنند
متوسل كار اين به اميد اين به آنان واقع در.باشد
و نشود ديده او در ديگر كودك ، نامطلوب رفتار كه ميشوند
درست يا و هستند موفق چهحد تا راه اين در كه نيست معلوم
از كه ميبينيم نيز روانشناسي كتب در اغلب.كردهاند عمل
و پاسخها احتمال كه ميكنند ياد فعاليتي عنوان به تنبيه
.ميدهد كاهش را كودكان ناپسند رفتارهاي يا
و كلامي صورت به چه و فيزيكي صورت به چه تنبيه البته ،
و كودكان با كه افرادي است لازم كه دارد پيامدهايي رواني
داشته آشنايي پيامدها آن با دارند ، سروكار آنها تربيت
.ميپردازيم آنها بيان زيربه ترتيب به كه باشند
تمايل خشونت ، پرخاشگري ، ميتواند خشك و شديد تنبيهات -1
.دهد بروز كودكان در را بيرحمي و تنفر نافرماني ، به
جيغزدن ، شامل نامطلوب رفتارهاي اين از نمونههايي
و خانه ريختن هم به و كوبيدن جايي به را سر گريهكردن ،
.است آن وسايل
بزهكار نوجوانان و كودكان اغلب كه ميدهند نشان تحقيقات
.شدهاند تنبيه والدين توسط آن از بعد و خردسالي سنين در
تنبيه (آموزگار يا والدين) بزرگتر يك توسط كه كودكي -2
و سالم ارتباط شخص آن با نميتواند ديگر معمولا ميشود ،
شخص با ارتباط برقراري از حتي و كند پيدا مناسبي
از تنفر به اغلب تنبيه زيرا.ميورزد اجتناب تنبيهكننده
گرفته صورت آن در تنبيه كه محيطي حتي و تنبيهكننده شخص
به تنبيه بداندكه شونده تنبيه اگر حتي يعني.ميانجامد
را او دلسوزي روي از تنبيهكننده و اوست صلاح و خير
.ميانجامد شخص آن از تنفر به هم باز ميكند ، تنبيه
را كودكان طبيعي پاسخهاي از سري يك ميتواند تنبيه -3
كه ميشود ديده رفتارهايي پاسخها اين ميان در.دهد كاهش
مفيد كودك اجتماعي و عاطفي رشدشناختي ، براي آنها بروز
درس كلاس در آموزگار توسط كه كودكي مثال براي.ميباشند
است ، شده اخراج و تنبيه دوستش ، با كردن صحبت دليل به
باشد آموزگارش سوال پاسخگوي بايد كه جايي در دارد امكان
همواره نيز آموزگار و كند خودداري او با كلامي ارتباط از
پاسخگويي براي لازم آمادگي وي كه باشد داشته را تصور اين
.ندارد را
والدين.است آن از تقليد مساله تنبيه ، عمل ديگر مشكل -4
صورت به ميكنند استفاده تنبيه روش از كه بزرگتراني يا
ميآموزند نيز آنان فرزندان.هستند خود كودكان براي الگو
روي بر تنبيه و خشونت اعمال طريق از را خود خواسته كه
به شواهدي روانشناسان.كنند اجرا خود از كوچكتر كودكان
شدن تنبيه شاهد كه كساني ميدهند نشان كه اند آورده دست
ديگر مكانهاي و مواقع در بودهاند ديگران افرادتوسط
.نمودهاند اقدام افراد ديگر تنبيه به خود
تنبيه زيرا.نيست خوبي تربيتي توصيه تنبيه معمولا -5
انجام را اشتباهي كار آنها كه ميگويد كودكان به فقط
انجام آن جاي به را كاري چه كه نميگويد ولي دادهاند
جايگزين است ممكن ديگري نامطلوب رفتار نتيجه دردهند
.شود اوليه رفتار
كودكان دارد امكان كه است اين كردن تنبيه ديگر پيامد -6
معتادكننده كيفيتي روش اين زيرا.كنند عادت شدن تنبيه به
ناسازگارانه رفتارهاي خاموشي در مدت كوتاه در فقط و دارد
عادت شدن تنبيه به كه كودكاني.ميباشد موثر كودكان
و ميرود بين از آنان براي نيز كار قبح ديگر ميكنند
.ميشوند بيتفاوت كاملا آن به نسبت
:مانند جسماني ناگوار عوارض است ممكن تنبيه اثر بر -7
در تغييرات ادرار ، كنترل مشكل مكرر ، و شديد سردردهاي
.آيد بوجود كودك براي غيره و خون فشار
اشتباه و خطا كار متوجه دانشآموزان يا كودكان اغلب -8
عدم يا و غياب در را رفتار آن دارد احتمال و نشده خود
كه كودكي مثال براي.دهند ادامه تنبيهكننده فرد حضور
او مادر اينكه محض به كه ميداند و دارد جويدن ناخن مشكل
از گوشهاي در ميكند ، تنبيه ببيند ، عمل اين حين در را
.ميپردازد كار اين به مادر چشم از دور به و خانه
شخص يابند ، ادامه افراد مورد در روشها اين اگر-9
شده ور حمله تنبيهكننده به سرانجام است ممكن شده تنبيه
كودكي سنين از كه نوجواني مثلابايستد او مقابل در و
احتمالا گرفته ، قرار خود پدر طرف از فيزيكي تنبيه مورد
خود از رفتار اين قبال در حساس سني مقطع اين در
طرف از معقولانه برخوردي خواستار و داده عكسالعملنشان
.ميباشد پدرش
...اينكه آخر كلام
اين به هشدارها اين كه گرفت نظر در را نكته اين بايد
.كرد استفاده تنبيهي روش از نبايد هرگز كه نيست معنا
بسياري در و است دادن آگاهي معني به لغت در تنبيه زيرا
اعمال بدون و يادآوري و تذكر طريق از است ممكن موارد
هر به تنبيه:گفت بايد كلي طور به.شود حاصل مقصود خشونت
قاطعانه و معين شرايطي تحت اگر شود ، انجام كه شكلي
را نامطلوب پاسخهاي ميتواند موثري طور به صورتبگيرد ،
مطلوبي پاسخ آن ، با همراه كه آن شرط به.بردارد ميان از
.بگيرد قرار پاداش مورد ميدهد ، رخ كه
پرورشي روانشناسي:منبع
سيف اكبر علي دكتر
تربتي وحدت شادي
معلم درس
چند هر خيابان كنار در چنار شده خشك برگهاي عظيم حجم
هر به و شده تكرار تپهاي و تل صورت به يكبار قدمي
بياختيار آمد ، ديگري و رفت ديگر كه ميگويد رهگذري
نيز من به يكي اين آمدن و او رفتن از كمرنگ اندوهي
و آمد خواهد ديگري پائيز و رفت ديگر تابستاني كه ميگويد
سوي را چشمانم بركارنامهام بيمرور من و كردي؟ چه تو
همراه به كه ميبينم را پسربچگاني و ميدوزم خيابان ديگر
انبوهي و رفته خريد به بزرگترشان برادر و خواهر
به خود همراه به را كيف و خودكار و مداد و ازدفترچهها
دو و نگهبان فرشته دو آنها پي واز ميبرند خانهشان
دوختهاند پرفروغشان آينده به و آنها به چشم مبارك فرشته
خريد اولين به خوانان سرود و شادمان كه ودختربچگاني
.بازگشتهاند پرانرژي و ناخسته و رفته معرفت مدرسه
بينهايت تا ايستاده صف به پيكر خاص نسيمي به هوا
برگها از باراني و واداشته عرفاني رقص به را درختان
تلي و بپيوندد هم به را آنها و بيايد كسي تا ميآيند
انتظار به و شادمان صورت و آنها خشكههاي از بسازد ديگر
كه ديوارهايي پشت پدري هر راه به چشمهاي و مادري هر
را فلك گوش كودكي ناتمام وجستوخيزهاي شادمانه فريادهاي
معصوم و بشاش صورتهاي آن براي دعايي دم هر ميكند كر
پدرهاي آن كلمات فهرست واگر ميكند گردون گنبد هفت حواله
سفيد اوراق بر را چشمانتظار مادرهاي و راه به چشم
يك و مفهوم يك همگي بنويسم صدبرگمان چند دفترچههاي
.زبانها و لهجهها انواع به كلمات انواع قالب در دعايند
نبينم را غمش زندهام تا پروردگارا -
نباشم شاهد راهرگز ناكامياش خدايا -
بدار شادمانش هميشه خدايا -
باشد سلامت و خوشبخت و موفق پروردگارا -
برسد عالي درجات به كن كمك خدايا -
...شود بخير عاقبت خدايا -
. شود بخير عاقبت همينكه همه همين ، و
و درس به بچه اين كه باشد طوري معلمش خداكند ميگفت پدري
وقت هر است يادم ميگفت ، ديگر پدري كند ، پيدا علاقه كتاب
فصل يك اول صبح هر كه داشتيم ناظمي يك ميرفتم مدرسه به
شده عوض زمانه و دوره ديگر گفت هم ديگري ميكرد ، فلك مرا
دارم اميد من و بزنند بچههارو كه نيست موقعها اون مثل
سرگردان والدينشان و نشوند زده "فلك" ما بچههاي ديگر كه
را كودكان كه نباشند معلمهايي و مدرسهها پي از پرسان و
كه سازند خشنود و علاقهمند آنچنان تحصيل و درس به
اين نميدانم.بروند مكتب به و كنند فراموش را جمعهها
دور اندازهاي چه تا و دستيابي قابل حدي چه تا آرزوها
كودكان شادمان و تشنه اذهان كه ميدانم فقط تحقق از است
پذيرش ظرفيت نه دارند امتحان و آزمايش براي مجالي نه ما
اولياء و خود اولياء وعصبانيتهاي اندوهها و عقدهها
نظام چندين وجود از راحتي به كه نيست روزي امروز مدارس ،
رتبه در فقط هم آن تدريس وشيوههاي طرق وانواع آموزشي
كه كنيم سكوت ولي باشيم باخبر كشورمان ، در خطا و آزمون
و تغيير براي كه دارد آن جاي ميشود ، چه آينده ببينيم
آزمايشي شيوههاي به زدن دست از خود آموزشي نظام در تحول
كنيم وسعي كنيم پرهيز جسورانه صورت اين به هم آن
انواع جايگزين را (نظام يك يعني) واحدي نظام حتيالامكان
گيرد قرار امتحان ورطه در بايد كه آنچه كنيم شيوهها
حالتي به هنوز متاسفانه كه است عاطفي و روحي برخوردهاي
خط فلك ، و چوب و شده مدرسه مكتب صورت انگار كه است
خط وسيله كش خط اينكه شود فهمانده بايستي بيشتر آنچه.كش
خط روي خطي است ، هر واندازهگيري قياس وسيله است ، يك كشي
چوب به تبديل كش خط خاطره بايد امروز دارد ، خاصي معني كش
كودكان مهربان و شادمان روان و لطيف و ظريف بدنهاي شكنجه
بر كه لله مدرسه در شادماني و شادي ترويج امروز.نباشد
در كودكان جيغ و فرياد از سرشار سينههاي سكوت به اجبار
چيزي هر از بيش امروز دارد ، برتري و ارجحيت مدرسه حياط
در مجرب و تحصيلكرده باهمكاراني كه دارند نياز والدين
راانجام او نشاندن ثمر به و فرزند تربيت وظيفه مدرسهها
زندگي و رفتار آئين آموختن از راه اين در و دهند
هرآنچه و دوستيابي و داشتن دوست آئين تا گرفته دراجتماع
اين امروز نكنند ، فراموش شده ، مقيد آن در دوستي كلام
وجود مرزي و حد امري هر براي ماميگويند به خشك برگهاي
كوچك برگهاي اين و نميآيد باز رفته دست از طراوت و دارد
آنچنان را پائيز كه خيابانها و كوچهها در دوان و لغزان
به ميشود بهاريتر هم بهار از كه ميكنند خوشحال و معطر
وقتي كه است زمزمههايي محبت ، زمزمههاي ميگويند ما
لوبيا يكدانه وقتي و يادميگيريم را فارسي شيرين زبان
چهار دو و دو مجموعه ميفهميم وقتي و ميكاريم خاك توي
محبت زمزمه اين ، از باشد علوم اين همراه بايد...ميشودو
در خشكيده برگهاي بسان را ما آينده و كنيد سيراب را ما
را ما كه است محبت زمزمههاي نكنيد ، همين جمع خيابان كنار
كه ، نميكند گريزپا
دوست افكنده برگردنم رشتهاي
اوست خواه خاطر ، كه جا هر ميكشد
توفيقي نوشين
دادگاه شعبه در 40 بهزيستي مشاوران گروه
شدند مستقر خانواده
ميزان كمترين و تهران در طلاق ميزان بالاترين گذشته سال *
است بوده يزد استان به متعلق طلاق
كشور بهزيستي سازمان اجتماعي امور مديركل :اجتماعي گروه
كشور سراسر در خانواده دادگاه شعبه در 40 امسال:گفت
طلاق ، گروه كاهش و خانوادگي مشكلات پيگيري و حل بهمنظور
.شد مستقر بهزيستي مشاوره
در خبرنگاران با گفتگو در يكشنبه روز طباطبايي سيدكاظم
انجام استان در 10 نيز گذشته سال در طرح اين:افزود شيراز
و كردند دريافت خدماتمشاورهاي زوج هزار دو كه شد
و طلاق از انصراف و سازش به منجر درصد 3/31
.است پيگيري حال در بقيه و گرفته 4/54درصدطلاق
پارسال:داشت اظهار وي اسلامي جمهوري خبرگزاري گزارش به
نسبت كه شد طلاق به منجر كشور در ازازدواجها درصد 2/8
بالاترين و افزايشداشته درصد چهار ازآن قبل سال به
با يزد در پايينترين و درصد با 21/15 تهران در ميانگين
.است بوده درصد 5/2
به منجر طلاق تقاضاهاي درصد قم 92 شهر در:افزود طباطبايي
طلاق رشد ميزان استانها بين در و است طلاقشده حكم صدور
افزايش درصد قبل 40 بهسال نسبت بلوچستان و سيستان در
.است داشته
طلاق درصد ميانگين 6/7 با پارسال فارس استان:گفت وي
رديف در و داشته كاهش درصد سه آن قبلاز سال به ونسبت
.است گرفته قرار كشور استانهاي دهم
در:گفت كشور بهزيستي سازمان اجتماعي امور مديركل
اجرا خانواده دادگاههاي طرحگروهمشاورهدر كه استانهايي
.داشتهاست كاهش درصد پنج طلاق ميزان شده ،
در طلاقها درصد شده 57 انجام بررسيهاي در:افزود وي
صورت عقد و نامزدي دوران در درصد ازدواجو 33 اول سال دو
.است گرفته
بين در جرم تشديد دلايل از يكي طباطبايي سيدمحمدكاظم
علمي برخورد عدم و نگهداري شرايط را اجتماعي آسيبديدگان
مداخله مراكز هدف مهمترين:گفت و دانست جرايم با منطقي و
نگهداري بحرانها ، ريشهيابي اجتماعي بحرانهاي در
جلوگيري و تخصصي خدمات با همراه آسيبديده افراد هدفدار
.است بازپروري مراكز به افراد اين اعزام از
حدود اجتماعي آسيبديدگان مشكل مهمترين:داشت اظهار وي
مالي ، 10 مشكلات درصد خانوادگي ، 21 اختلافات درصد 27
اختلالات درصد شش و بيماري درصد منزل ، 10 از فرار درصد
.است بوده بدسرپرستي و پزشكي مشكلات بقيه و رفتاري
بهزيستي سازمان اجتماعي آسيبديدگان امور دفتر مديركل
مشترك طرح يك آسيبديدگان وضع برايسازماندهي:گفت كشور
كلانتري در استقرارمددكاران براي انتظامي نيروي با
.اجراست دست در دارند بسياري اجتماعي مشكلات كه مناطقي
با گفتوگو در ايسنا خبرگزاري از نقل به ديگري گزارش
ميتوانند دبيرستاني دانشآموزان است حاكي طباطبايي دكتر
بحرانهاي در مداخله مركز خدمات از رايگان صورت به
.كنند استفاده بهزيستي سازمان اجتماعي
به بهزيستي سازمان اجتماعي معاونت همت با:افزود وي
مشتركي طرحهاي مدارس در اجتماعي آسيبپذيري كاهش منظور
بررسي دست در پرورش و آموزش وزارت و بهزيستي سازمان بين
.است
هر كنترل سبب بتوانند طرحها اين كرد اميدواري اظهار وي
.شوند مدارس در اجتماعي آسيبهاي بيشتر چه
هدف با كه اجتماعي بحرانهاي در مداخله مراكز است گفتني
و مشكلات حل در توانمندسازي بهمنظور تخصصي خدمات ارائه
فعال استان در 25 حاضر حال در است ، آمده پديد مسائل
.هستند
توقيف حكم روحانيت ويژه دادگاه سوي از
شد بوشهرصادر فارس خليج هفتهنامه
هفتهنامه موقت توقيف حكم :همشهري خبرنگار -بوشهر بندر
اداره براي روحانيت ويژه دادگاه سوي از بوشهر خليجفارس
.شد ارسال استان اسلامي ارشاد و فرهنگ كل
حكم:گفت بوشهر استان اسلامي ارشاد و فرهنگ كل مدير
ويژه دادگاه توسط فارس خليج هفتهنامه موقت توقيف
ارشاد و فرهنگ وزارت مطبوعاتي معاونت براي روحانيت
.است شده ارسال اسلامي
:گفت همشهري خبرنگار به فارس خليج نشريه مسئول مدير
دادگاه سوي از خصوص اين در شفاهي يا كتبي حكم هيچ تاكنون
تنها نشريه توقيف موضوع و نكردهام دريافت روحانيت ويژه
اطلاع وي به استان اسلامي ارشاد و فرهنگ كل اداره سوي از
.است شده داده
و فرهنگ كل اداره مسئولان گفته براساس:افزود احمدي محمد
موقت توقيف علت دادگاه حكم در بوشهر استان اسلامي ارشاد
شده عنوان اكاذيب نشر و عمومي اذهان تشويش اتهام نشريه ،
.است
حجتالاسلام مصاحبه چاپ بعلت حكم اين احتمالا:گفت وي
و احضار روحانيت ويژه دادگاه سوي از دوبار كه بوده بيات
.است گرفته قرار بازجويي مورد
رانندگي حادثه در مجروح هفت و كشته 2
نوشهر جاده
تاكسي پيكان دستگاه يك شديد برخورد اثر در :اجتماعي گروه
"نيرنگ" درجاده پرايد سواري دستگاه يك و موتوسيكلت دو با
.شدند مجروح نفر و 7 كشته نفر نوشهر 2
حادثه دراين:نوشهرگفت انتظامي ناحيه مسئول مقام يك
و شد كشته دردم ازموتوسيكلتها رانندهيكي صابري سعيد
به درراهانتقال نشده شناسايي تاكنون كه آن راكب
.درگذشت بيمارستان
161 شماره11 به تاكسي راننده حادثه دراين:افزود وي
پس شد شناخته كهمقصر تقوي كورشانگورج نام به نوشهر
بايك و منحرف ازمسيرخود دوم سوار موتوسيكلت با ازبرخورد
ازمقابلدرحركت كه تهران 324 شماره 4740 به پرايد سواري
.نفرديگرشد شدن 7 مصدوم سبب كه كرد تصادف بود
به مداوا براي پيكان مصدومين:كرد اضافه مسئول اين
.شدند منتقل وتهران منطقه مراكزدرماني
نسبت حقوقي تبعيض :بجنوردي موسوي آيتالله
شود اصلاح بايد زنان به
تمام و است تكوين عالم در قوانين ريشه :اجتماعي گروه
موسوي آيتالله.هستند عقلي مفاسد و مصالح تابع احكام ،
گفتوگوي در اسلامي بشر حقوق كميسيون عضو بجنوردي
قانونگذار اگر:گفت ايسنا اجتماعي خبرنگار با اختصاصي
و است تكوين در آن ريشه ميكند تشريع را چيزي اسلامي ،
نبايدهاي و بايدها تابع شرعي نبايدهاي و بايدها تمام
.هستند عقلي
وجود "اشتراك قاعده" نام به قاعدهاي فقه در:افزود وي
تفاوتي هيچ قانونگذاري ، موضع در قاعده اين طبق و دارد
است انسان طبيعت مخاطب ، چراكه.ندارد وجود مرد و زن بين
كه شود بيان مقنن طرف از خاصي دليل كه اين مگر جنسيت ، نه
.دارد زن يا مرد به اختصاص تنها حكم اين
تمايزي قوانين از پارهاي در احيانا اگر:كرد اضافه وي
بيان اسلام قانونگذار كه مواردي غير در - مرد و زن بين
بايد و بوده شخصي سنتهاي براساس ميشود ، ديده - كرده
.شود اصلاح
تبعيضي غلط ، سنتهاي براساس باشد بنا اگر:داد ادامه وي
يكسري و ميشود احساس بازنگري به نيازي باشد قوانين در
از گرفته نشات كه برميگردد تفكراتي به تمايزها اين از
.است مانده سابق از و جاهلي فرهنگهاي و سنتها
هم زنان:داشت بيان اسلامي بشر حقوق كميسيون عضو
...و فرهنگي اجتماعي ، سياسي ، فعاليتهاي در ميتوانند
چراكه زنند رقم خود دست به را خويش سرنوشت و كنند شركت
طبيعت مخاطب "رعيته عن مسوول كلكم و راع كلكم" مضمون طبق
.نميشود ديده زمينه اين در مرد به اختصاص و است انسان
در پزشكان مشاركت براي را فضا رسانهها
كنند فراهم پزشكي نظام انتخابات
سازمان انتخابات زمان نزديكي به توجه با :اجتماعي گروه
فراهم را فضايي دولت و رسانهها است لازم پزشكي ، نظام
.شود فراهم پزشكي جامعه براي فراگير مشاركت كه كنند
گفتگو در روزنامهنگار و داروساز ارغندهپور ، كريم دكتر
عنوان به پزشكي نظام:افزود مطلب اين بيان با ايسنا با
در بايد دارد ، هم مشخصي حقوقي جايگاه كه مدني نهاد يك
خاص توجه مورد است ، مدني جامعه منادي دولت كه شرايطي
.شود واقع
نهادي عنوان به كشور پزشكي جامعه اعضاي از دعوت با وي
اين در پرشور حضور براي مشاركتجو و مشاركتخواه
باشد گونهاي به نبايد انتخابات اين فضاي:گفت انتخابات
با منتخبان و كنند شركت آن در معدود بسيار عدهاي كه
عهده بر را كشور پزشكي جامعه نمايندگي نامحكمي پشتوانه
صلاحيت صاحب را خود كه افرادي تمامي بايد بلكه گيرند ،
اعضا و شوند وارد انتخابات در نامزد عنوان به ميدانند
شركت انتخابات در تشكل اين بيشتر چه هر اقتدار براي نيز
.نمايند
جامعه سياسي و صنفي تشكلهاي از دعوت با پايان در وي
تبليغات بدون و خاموش انتخابات يك برگزاري:گفت پزشكي
عدم بدنبال كه است كساني منافع كننده تامين و آرزو نهايت
.نيست پزشكي جامعه نفع به اين و هستند مشاركت
اعلام "ايران گلستان" نشريه دادگاه حكم
شد
مديرمسئول گرگان اسلامي انقلاب دادگاه :اجتماعي گروه
مقالات از يكي نويسنده و ايران گلستان محلي هفتهنامه
با دادگاه ما خبرنگار گزارش به.كرد محكوم را نشريه اين
و دانسته محرز را متهمين به وارده اتهام احكامي ، صدور
ماه شش به را مقاله نويسنده كبير محمدحسين اول رديف متهم
سال مدت 5 به حكم اجراي تعليق قرار كه كرد محكوم حبس
دوم رديف متهم صادره ، حكم براساس.شد صادر نامبرده براي
به باتوجه مذكور هفتهنامه مديرمسئول نخعي آصف فروزان
ميليون پرداخت 2 به منصفه هيات نظريه و اجتماعي موقعيت
.شد محكوم نقدي جزاي ريال
|