|
اسلامي تمدن در موسيقي
پاياني بخش -اسلام منظر از موسيقي
تحريمهاي نخستين كه برميآيد چنين تاريخي قرائن از
صورت عرب جهان همان در ابتدا اسلام ، جهان در موسيقي
در اسلام مهد و خاستگاه كه حالي در يعني (10).است گرفته
جنبه عرب جهان در موسيقي است ، بوده آن درخشش دوران صدر
تمدنهاي با حيث اين از و داشته شهوي و لهوي كاملا
بوده متفاوت مسيحي روم و زرتشتي ايران مثل پيشرفتهاي
"درباري" استفادههاي همه با تمدن دو اين در زيرا.است
نواهاي و بوده نافذ بسيار الهي و رسمي مذهب موسيقي ، از
در سازنده و مهم بسيار اركان از يكي صورت به موسيقي
صدر ترتيلهاي و زرتشتي سرودهاي در و كليساها و معابد
كه جاهلي عرب زندگي در ولي.است ميرفته كار به مسيحيت
و بود ستايشالاصنام و بتپرستي بر مبتني آئينشان
ميگذشت ، نوش و عيش و تجارت و جنگاوري به اوقاتشان
جزاينكه باشد داشته نميتوانست ديگري كاربرد هيچ موسيقي
بسياري ديگر ، طرف از.دربيايد طرب لوازم از يكي صورت به
را جاهلي اعراب نزد موسيقي هنر وجود اصولا محققان از
گاه ايراني ، گاه كه برجستهاي محققان.ميكنند انكار
موسيقي كه معتقدند اينان هستند ، عرب هم برخي و اروپايي
نامهاي به آواز قسم دو از است بوده عبارت عربجاهلي نزد
كار به شتران راندن براي كه (11)"ارجوزه"و "هدي"
كه شد آغاز زماني از اعراب نزد موسيقي هنراست ميرفته
آورده عربستان به ايران بويژه و روم از بسياري اسيران
و ايران جغرافيايي همجواري خاطر به ايراني اسراي و شدند
تا بودند برخوردار بيشتري فرهنگي همخواني از عربستان ،
اسراي ميان از.داشتند تعلق مسيحي تمدن به كه رومي اسراي
نشيط خاثر ، سائب نظير بزرگ موسيقيداناني كه بود ايراني
را عربي غناء سنت و آمدند بيرون مسجح سعيدبن و فارسي
از پژوهش ، و تحقيق دنياي در امروزه.بخشيدند هنري هويتي
ياد عربي موسيقي نام به اسلام جهان در موسيقي كليت
نام به را خود كتاب فارمر جرج هنري پروفسور حتي و ميشود
خود كه حالي در است ناميده (12)(!)عربي موسيقي تاريخ
از موسيقيشان هنر تكامل در اعراب كه دارد اذعان
نامگذاري اين علت.گرفتهاند زيادي بسيار تاثير ايرانيان
اسلام از پس ايرانيان كه است عربي كنيتهاي و اسامي وجود
تحقير اثر بر ماهان ابراهيمبن كه جايي تا كردند ، اختيار
(13).دهد تغيير ميمون ابن به را خود نام شد مجبور اعراب
خود به كه دارد جا آمد ، پيش واژگان سر بر بحث كه حالا
واژه معرب موسيقي ، واژه.شود اشاره "موسيقي" واژه
متون از كدام هيچ در تقريبا و است يوناني ي"موزيكا"
ديگري الفاظ بلكه.نميخوريم بر واژه اين به ما باستاني ،
لفظ.ميشود مشاهده..و غنا لحن ، آهنگ ، ندا ، آوا ، نظير
"موزها" به است منسوب قديم لاتين و يوناني زبان در موسيقي
روم ، و يونان اساطير موجب به هنرمند خواهر كه 9 (Muse)
و خوانندگي با و بودهاند هنر الهه يا زئوس دختران
فراهم را المپ كوه خدايان سرگرمي موجبات خود نوازندگي
كه دارد اعتقاد (14)بينش تقي مرحوم علامه.ميآوردند
موضوع اين به سرياني آثار ترجمه طريق از مسلمانان ظاهرا
آثار ترجمه نهضت.بردهاند كار به را آن واژگان شده آشنا
و شد آغاز عباسي خليفه دوم منصور زمان از يوناني
"مفاتيحالعلوم" كتاب در.بود كار اين مخصوص "بيتالحكمه"
(15):است آمده ايراني مشهور دانشمند خوارزمي نوشته
:اليونانيه اللفظه و الالحان تاليف ما معنا الموسيقي"
است واژهاي و نغمههاست آفريدن معني به موسيقي يعني
خوارزمي مقصود كه دارد عقيده بينش علامه مرحوم.يوناني
الحان ، از و (Composition) يا تركيببندي همان تاليف ، از
.است (Melode) يا نغمه همان
در نيز مراغي عبدالقادر مولانا ايراني كبير شناس موسيقي
و يوناني است لفظي موسيقي:ميفرمايد جامعالالحان كتاب
چنين نيز اللغات غياث فرهنگ در (16).آنالحاناست معني
سرياني لغت اين و است سرود هم نام موسيقي":ميخوانيم
استعمالكنند باشد تحتاني ياي كه چهارم حذف به گاه و است
فارمر جرج هنري ".است لحن معناي به يوناني زبان در و
از اسلامي دوره آثار در موسيقي واژه كه است عقيده براين
شده رايج (ري متولد.ايراني موسيقيدان) موصلي اسحق عهد
موسيقار ، نظير موسيقي همخانواده كلمات حال عين در و است
.ميشود ديده پيشينيان آثار در موسيقيورنيز و موسيقات
الصفا اخوان جمعي بهنام كه گمنام دانشمندان
مغني معني موسيقار كه اعتقادند براين شناختهشدهاند ،
كه اين كما.است (ساز) غناء آلت معني به موسيقات.است
در (Instrument) موسيقي آلت معني به موسيقار لفظ
ياد به نويسنده).است رفته كار به بارها آثارپيشينيان
به موسيقي":ميفرمود كه را بزرگ دانشمند يك قول دارد
عربي موسيقي ، لفظ همين اصولا كه زيرا است حرام مطلق طور
عرب فرهنگ در غنا صورت هر به.("است يوناني و نيست
هم واژههاي از و خوانندگي و آوازخواني با است مترادف
(زن و مرد آوازخوان) مغنيه و مغني ميتوان غنا خانواده
است الاغاني آن جمع كه آواز معني به اغنيه و كرد ذكر را
نويسنده اصفهاني ابوالفرج از است مشهوري كتاب نام اين و
(بيروت چاپ) جلدي عظيم 25 دايرهالمعارف كه ايراني مشهور
احوال شرح و آوازها از است بينظير مجموعهاي كه
نام و آنها از اشعاري ذكر با و آنها حاميان و هنرمندان
.است ميشده سروده آنها در اشعار كه لحني
ديرباز از موسيقي هنر كه بپردازيم بحث اصل به حال هر به
اين نفس كه بوده اشخاص از بسياري مناقشه محل امروز ، تا
رواج بر و نميديدند همخوان و همسان ديانت ذات با را هنر
فقه مخصوص اسلام در موسيقي تحريمميگرفتند اشكال آن
و گستردهتر نظر مورد ، اين در شيعه فقه ;نيست شيعه
جهان در آن متعصبان كه تسنن اهل فقه تا دارد منصفانهتري
تحريم و رد در بسياري كتابهاي مصر ، در بهويژه و اسلام
تاريخ" كتاب در فارمر جرج هنري آقاي.نوشتهاند هنر اين
شيعه فقه در متسامح روحيه به (اسلام جهان) "عربي موسيقي
ميافزايد و مينمايد اشاره موسيقي مسئله درباره
عربي زبان به كه اشخاصي"هستند مذهب شيعه ايرانيان"
اسلامي علوم در گستردهاي مطالعات و (17)هستند آشنا
اسلام علماي قاطع و خشك نظر كه دريافتهاند نيك دارند ،
با چطور و دارد عناد موسيقي با حد چه تا عرب جهان در
نظر اختلاف علت.ميكند رد و تحريم را آن الفاظ شديدترين
به قائل كه شيعه علماي از دسته آن و تسنن اهل علماي بين
هستند (حرام موسيقي مقابل در) حلال نوع از موسيقي وجود
در ريشه آنها از كدام هر نظرات كه است ديني تفكر خاص نوع
در فارمر پروفسور.دارد خودشان سرزمين فرهنگ و تاريخ
و جلال و شكوه درباره مفصلي شرح الذكر ، سابق كتاب
كه ميشود معلوم و است داده عرب خلفاي مسرفانه رفتارهاي
به هميشه نوابغ ، و بزرگ موسيقيدانان آنان ، دربارهاي در
كنيزان رقص و طرب و عيش مجالس ايجاد براي ابزاري مثابه
نام با "موسيقي" نام مترادف و است شده استفاده عريان
حالي در.است مرسوم اعراب زندگي و رسوم و فرهنگ در "غنا"
از و داشت تقدس جنبه موسيقي قديم ، ايرانيان زندگي در كه
زمان ايران در.بود برخوردار مذهبي بسيار روحيهاي
در ونكيسا باربد اگر است ، موسيقي شكوفايي دوره كه ساساني
در عوض در بودند ، طرب و عيش خدمه جزو خسروپرويز دربار
با اوستا مقدس كتاب ومطالب (18)"گاتاها" زرتشتي معابد
موسيقياي كه است روشن و ميشد خوانده موسيقي آهنگهاي
چه تا ميشده خوانده ديني مقدس مراسم در كه چنين اين
در كلام جان.دارد تفاوت طرب و عيش موسيقي با اندازه
(Saere Musique)مقدس موسيقي فاقد اعراب ، كه اينجاست
صدايي مثابه رابه موسيقي ايرانيان ، كه درحالي بودند ،
ادبيات غيرتغزلي و تغزلي اشعار و پذيرفتهبودند آسماني
موسيقي مينماييمكه ملاحظه ميكنيم ، كهمطالعه را طرب
و عيش بساط و چشم سيه معشوق و جامباده كنار در هميشه
يافت ، درآنها نميتوان را آييني ازماهيت ذرهاي و است نوش
اينمقال اول بخش در كه مولانا نظايراشعار كه حالي در
.است فراوان شد ، ذكر
موسيقي ، هنر و اسلام شريعت ارتباط درباره قضاوت هنگام پس
اسلام ، در موسيقي تحريم بحث كه بود متوجه بايد اولا
قرآن جاي هيج در و ;پردامنه و پيچيده و مبهم است بحثي
ديگر ، سوي از.است نشده آن تحريم و موسيقي به صريحي اشاره
مثل يعني است ، ثانويه احكام جزو معروف قول به موسيقي
دين فروع و اصول و (..و معاد نبوت ، توحيد ، ) اوليه احكام
بدون و لازم جا همه در و ابدي و ازلي احكام كه نيست
علما بين آن درباره كه است احكامي جزو بلكه باشد ، تغيير
آن ، باب در مقدس شارع حكم معروف ، قول به و است نظر اختلاف
و آن شعر يا كلام سراينده و آن مجري و موسيقي نوع برحسب
طور اين بتوان شايد.است متغير مكان ، و زمان خاص شرايط
و اقليمي خصوصيات شامل اينباره ، در حكم كه كرد فرض
به مربوط مسائل كه صورت همان به.ميگردد نيز تاريخي
قطب در و است طوري آفريقا در (مثلا) روزه و نماز انجام
درباره اسلام حكم كه كرد فرض ميتوان ديگر ، طوري جنوب
چيز غنايي و لهوي موسيقي جز كه كشورهايي در موسيقي ،
باشد كشورهايي در حكم مشابه نميتواند نداشتهاند ، ديگري
در موسيقي و بوده نيز آييني و مذهبي موسيقيهاي داراي كه
كار به مذهبي ايمان تقويت براي ابزاري مثابه به فرهنگ آن
.است رفته
كارشناسي تعريف قمي ايراني اكبر آقاي جناب گرامي فاضل
بيان چنين است ، بحث مورد اسلام حنيف شريعت در كه را غنا
نوعي واقع در موسيقايي و دلنشين و زيبا آواز:فرمودهاند
كشش:يعني آواز آن مقدمات بين است تناسب ايجاد و تركيب
و زير آهنگ ، وزن و ريتم طبيعي ، تحرير و ترجيح صدا ، طبيعي
طبيعي اداي موقع ، به و متناسب فرود و اوج فواصل بم ،
و همنوايي نيز "سازي" موسيقي در اگر.الحروف مخارج
پذيرد ، صورت شده ياد ويژگيهاي و آوازخوش با هماهنگي
و بيمعنا مطالب اصولا كه) آواز محتواي از صرفنظر
واقع در (ندارد سازي و آوازي نوع اين با سنخيتي ناشايست ،
مطابق بشر كه است آواز و صدا دوم زبان "سازي" موسيقي
خلق گوناگون انواع در را آنها خوش صداهاي طبيعي ، نتهاي
صدارا نتهاي فواصل نوازنده و خواننده اگر حال.است كرده
طبيعي ، كشش جاي به و كند خارج خود طبيعي اندازههاي از
منفي شگردهاي از طبيعي ، تحريرهاي در كاربرد ، به مالش
تفنن انگيزه صدا ، مختلف حالات دراجراي و كند استفاده
افساد و انحراف موجب نواختن در باشد ، داشته وابتذال
.ميشود
شهواني و پوچ و بيمعنا عموما آوازها اين مطالب و محتوا
شده ياد معناي صحيح فهم براي.است وعوامپسند تخديري و
غيرطبيعي و طبيعي مختلف آوازهاي بايد حتي حرام ، غناي از
ذهني مفاهيم با نميتوان عينيتها درك بدون.شنيد را
موسيقيهاي و آوازها بايد.كرد بيان را حرام موسيقي
خارج صحنه از اصيل موسيقي ارائه با را فسادانگيز و مبتذل
(19).گفت پاسخ سازنده موسيقي يك با را جامعه نياز و ساخت
نفس قدسالله)خميني امام حضرت اسلامي انقلاب فقيد رهبر
بخش در محرمه مكاسب شريف كتاب جاي جاي در (الزكيه
مطرب موسيقي نواختن و شنيدن":فرمودهاند چنين استفتائات
آلات فروش و خريد و ندارد مانع مشكوك صداهاي و است حرام
(20)."ندارد اشكال مشتركه ودرآلات نيست جايز لهو به مختص
جايز آن دادن ياد و گرفتن ياد و است حرام مطرب موسيقي"
(21)".ندارد اشكال غيرمطرب در و نيست
ندارد ، نكنيدمانع كار مطرب موسيقيهاي با ارتباط در اگر"
آلات اگر نماييد ، اجتناب بايد لهو آلات استعمال از ولي
صداهاي و است حرام مطرب موسيقي "(22)"است لهو براي مختص
(23)."است عرف با تشخيص و ندارد مانع مشكوك
فتاوي و احكام تمام بررسي مجال كوتاه ، فرصت اين در البته
از فقره چند نقل به تنها و نميباشد صادره استفتائات و
كه است اين ميباشد مسلم آنچه.است گرديده بسنده آنها
جامعه ، رواني سلامت نام به مسالهاي برابر در اسلام دين
داراي بلكه ;نيست و نبوده بيطرف و منفعل ديني هرگز
اعلام علماي و عظام آياتاست انديشمندانه موضع و حساسيت
(منفي چه و مثبت چه) موسيقي حياتي نقش به توجه با شيعه
متفاوتي واحكام كرده انديشه آن ، مردم روان و جامعه در
حرمت به حكم موارد ، اتفاق به قريب اكثريت در دادهاندكه
را استثنا معروف ، قول به و دادهاند اجتماع در موسيقي
اين اتفاق به قريب اكثريت و ندانستهاند قاعده بر دليل
ماهيتي موجود ، حكومتهاي كه بوده هنگامي امر احكام
دست در امور ودايره داشتهاند غيراسلامي و خودسرانه
مفاهيم شامل امروزي زندگي ومصاديق نبوده عادل عظام فقهاي
به را آنها ايران در شيعه معاصر علماي كه ميباشد ديگري
نوشتهاند متوني آنها براي و نموده شرح و كرده درك خوبي
.است مفقود آن مانع و موجود الاقتضاء حسب كه
جوادي غلامرضا
:نوشتها پا
ترجمه زمين خاور موسيقي تاريخ جرج ، هنري فارمر ، -10
آگاه ، 13666083 تهران ، .باشي بهزاد
جزوههاي) اسلامي تمدن در ايران سهمعلي سامي ، -11
1348(شيراز دانشگاه در تدريس
:اصلي نام با -12
The history of Arabian musicFarmer, Henry Gorge
آقاي باشي ، بهزاد مرحوم كتاب ، توسط اين از ترجمههايي
است گرفته صورت فرزانه عليرضا آقاي و آريا خالقداد
ص 221:پانوشت 1 به كنيد نگاه -13
دفتر) هنر رهپويه.اسلام نظر از موسيقي تقي ، بينش ، -14
1375262264;(چهارم
مصر ، چاپ.(السابع الباب) العلوم مفاتيحالخوارزمي -15
ص 136
.(بينش تقي كوشش به) الالحان جامع.مراغي عبدالقادر -16
ص 7 تهران ، 1366 ،
تهران ، .(ثروت منصور تصحيح به) غياثاللغات فرهنگ -17
ص 881;1371
ص 198 شماره 11 ، به كنيد نگاه -18
فضا ، نشر تهران ، شعر و پيوندموسيقي.حسينعلي ملاح ، -19
ص 108119 1367 ،
پيرامون گفتار هشت.[گردآورنده]اكبر.قمي ايراني -20
تبليغات هنريسازمان حوزه تهران ، غنايي موسيقي حقيقت
ص 36 هنر ، 1370 ، ديني مطالعاتي دفتر اسلامي ،
استفتائات مجموعه ،(السره قدس) خميني امام -21
(سوال 25) ص 12 ،..انتشارات دفتر تهران ، (ج2)
(سوال 26) ص 12 همان ، -22
(سوال 30) ص 14 همان ، -23
|
|