ايدئولوژي و فرهنگ
نامه ايران
ايدئولوژي و فرهنگ
و متعدد حكومتهاي ووجود بيان آزادي آفريني ، پرسش *
خودآگاهي و فرهنگي شكوفايي بنيادين شرط مردمسالار ،
است اجتماعي
هم با پيوندهايي و نسبتها چه ايدئولوژي و فرهنگ :درآمد
يا نه؟ يا ميشود؟ بدل ايدئولوژي به فرهنگ آيا دارند؟
را انديشي ايدئولوژي راه آن از جنبههايي از برداشت آنكه
خود و نوزايي افت انديشي ايدئولوژي آيا ميگذارد؟ باز
شكلدهنده عناصر همه فرهنگ ، نه؟ يا است؟ فرهنگي آگاهي
به تا گذشته از جامعه يك مادي اجتماعيو و رفتاري فكري ،
و فكري باوري ، الگوهاي مجموعه ايدئولوژي و است اكنون
از.است تحول يك براي تاريخ از ويژهاي مقطع در رفتاري
گسترش تاريخ ، و فرهنگ زدن برش با ايدئولوژي اينرو
قرار مدنظر را ملت و جامعه يك تماميت فرهنگ ، .مييابد
كه هنگامي پايه براين. را آن از بخشي ايدئولوژي و ميدهد
معاصرمان تاريخ اخير ساله پنجاه و يكصد ژرف تحولات به
در شده ياد پرسشهاي طرح به حوزه اين در ميافكنيم ، نظري
فرهنگ بنيانهاي حوزه در پرسشها از برخي.برميخوريم بالا
با را معاصر ايران در ايدئولوژي و فرهنگ نسبت و ايران
از شناسي جامعه ارشد كارشناسي دارنده ثاقبفر ، مرتضي
كتابهاي تاكنون ثاقبفر از.گذاشتيم ميان در فرانسه
"شناسي جامعه بنبستهاي" ، "ايران تاريخ فلسفه و شاهنامه"
تاريخ ويسهوفر ، از "باستان ايران" كتابهاي ترجمه نيز و
.برد نام توان مي را...و باستان جهان
.است ايدئولوژي و فرهنگ نسبت چگونگي درباره ما گفتوگوي *
شما نظر از كه بدانيم ميخواهيم آن ، به ورود از پيش
كدامند؟ ايران فرهنگ دهنده شكل بنيادين عناصر
كه ميدهند تشكيل را ايران كنوني فرهنگ اصلي ، فرهنگ سه -
و اسلامي ديني فرهنگ ايراني ، ملي فرهنگ:از عبارتند
هر ناسازگار و سازگار يا منفي و مثبت عناصر.غربي فرهنگ
و شناخت جدي و عميق پژوهشي با بايد را فرهنگها اين از يك
و نفي و مثبت عناصر تبليغ و پرورش به و ساخت جدا هم از
. پرداخت ناسازگار عناصر گذاشتن كنار
از فرهنگها اين از يك هر به دادن بها كم يا بهادادن پر
ايجاد مشكلي تنها نه آزاد جامعه يك در فرهيختگان سوي
ميان سازنده گفتوگوهاي و نقدها و بحثها به بلكه نميكند
بهتر شناسايي به نهايت در و ميانجامد فرهيختگان خود
حكومت يك در و ميسازد نيزآگاهتر را مردم و ميشود منجر
درآن و بدانند خود متعلقبه را آن مردم كه مردمسالارانه
زور به كه ميكوشد حكومت نه باشند ، داشته احساسمشاركت
نشان منفي واكنش مردم نه و بپذيراند مردم به را فرهنگي
سلايق و عقايد با روشنفكران ميان بحث نتيجه در ميدهند ،
كلي فرهنگ باروري و بالندگي و انتقاد و بحث به گوناگون
سه اين يكاز هر مثبت عوامل بايد.ميانجامد جامعه
را كهنه و ناسازگار عوامل و بگيريم هم كنار در را مقوله
واقعي شكل ما فرهنگي هويت صورت اين در.بگذاريم كنار به
همه بايد.است خودآگاهي روند يك اين و مييابد را خودش
عقلاني سنجش و نقادي و بازخواني مورد را فرهنگ جنبههاي
.داد قرار خردورزانه و
را امروزهمان وضعيت ميتوانيم چگونه شما نظر به حال *
سازش هم با را آنها آنگاه و كرده تبيين مثبت عناصر آن با
دهيم؟
يكي:روبهروست عمده مساله دو با ايراني امروز انسان -
-ميشود تجربه ايران در اولينبار براي كه -اسلامي حكومت
روزه هر اجتنابناپذيري طور به كه غربي فرهنگ ديگري و
خودش فرهنگ كه نو فناوري ورود راه از چه ;هستيم آن درگير
نيز را خويش ويژه اقتصادي و اجتماعي آثار و آورده را
در مثلا.فلسفي و علمي متون ترجمه راه از چه و دارد
ابزار و تكنولوژي با همراه كه غربي واژههاي زبان ، عرصه
معرض در را آن ميشوند ، وارد ما زبان به غربي لوازم و
در غربي واژه فلان ورود لزوما البته.ميدهند قرار آسيب
غربي زبانهاي دستوري عناصر اگر بلكه نيست ، منفي ما زبان
آن تضعيف باعث بگذارد ، تاثير زبانمان دستوري ساخت بر
تاثير ما اجتماعي روابط بر آن تبع به و ميشود (زبان)
.ميگذارد
تاثير شد ، وارد مشروطه زمان از كه مردمسالاري ايدئولوژي
در جمله از ما هماكنون.نهاد ما اجتماعي روابط بر اندكي
و داريم را استبدادزدگي بقاياي خويش خانوادگي روابط
.ميكنيم رفتار مستبدانه
درصد پنجاه به نزديك و است جوان بسيار ما جامعه امروزه
جوان جمعيت اين.هستند سال بيست از كمتر ما جمعيت از
اصلاحات كه است جديدي آرمانهاي و خواستهها از برخوردار
در نيز متضاد وضعيت يك ولي.است آن جمله از مردمسالاري و
در ايراني جوان ;اينكه و دارد وجود ايران امروز جامعه
الگوهاي جامعه سطح در و ميبيند را الگو نوع يك خانواده
كه شده ريا و دورويي فرهنگ پرورش باعث اين و را ديگر
.است متناقض بسيار
از حاصل رواني تعارضات و ستيزها سبب ديگر سويي از و *
خود نوبه به كه ميشود..و فكري رفتاري ، الگوي دو اين
.ميزند دامن اجتماعي و فردي بحرانهاي به
چه نميداند.ميشود فكري خلا دچار جواناست درست -
ما دانشجويان و دانشگاهيان البته.نادرست چه و است درست
تعارضات اين از برخي و آوردهاند دست به را خود مسير كمي
راه يافتن در جامعه از بخشي سردرگمي اين.كردهاند حل را
ميكنيد ، فكر شما.ميگردد ظواهر به صرف گرايش سبب درست ،
و حافظ ديوان يا فردوسي شاهنامه ما جوانان از درصد چند
شمارگان كه كشوري در هم آن ميخوانند ، را ديگران و سعدي
كشور اين كه هنگامي و است نسخه حداكثر 3000 آن كتاب
در.بود وضعيت همين نيز داشت جمعيت نفر ميليون پانزده
از و كردهايم فرهنگي هجوم دچار را خودمان ما واقع
و بازمانده -شد اشاره كه آنگونه -فرهنگ اصيل سرچشمههاي
.شدهايم دور
ژرف تحولات دهنده نشان هستيم ، دچارش ما كه وضعيتي اين *
و تعارضات و بحرانها اين همه و است فرهنگي و اجتماعي
طبقهبندي يافتن ، و سويي از تحولات اين حاصل سردرگميها
سوي از آمده پديد پرسمانهاي و مسائل با آگاهانه برخورد و
رسيدن جهت در گامهايي را وضعيت اين بتوان شايد.است ديگر
شما نظر به.نمود تعبير اجتماعي و فرهنگي خودآگاهي به
ميشود؟ پديدار هنگام چه شده ياد خودآگاهي
آن زمينه پيش و دارد لوازمي اجتماعي و فرهنگي خودآگاهي -
خود تاريخ طول در جوامع همه.است پرسش و مساله داشتن
اگر حال.نبودهاند آن متوجه اما داشتهاند مساله
طرح را خودش پرسشهاي و دارد مساله كه كرد درك جامعهاي
بخشي يك نشان خود باشد ، آن پاسخهاي يا پاسخ پي در و كند
.است بيان آزادي وجود ديگر عامل.است اجتماعي خودآگاهي از
بالندگي كه فرهنگهايي تاريخ طول در !كنيد نگاه شما
بودهاند آن به نسبت آگاهي و مساله داراي هم داشتهاند ،
فرهنگ مانند.داشتهاند را آن طرح و بيان آزادي هم و
ميان كه اسلامي -ايراني تمدن و فرهنگ يا و يوناني
.رسيد اجتماعي و فرهنگي شكوفايي به پنجم ، و سوم سدههاي
و ورود با اشاره مورد قرنهاي در ايران جامعه كه چرا
به و بوده روبهرو پرسشهايي با يكسو از اسلام پذيرش
متعددي حكومتهاي ديگر طرف از و بود يافته آگاهي آن مسائل
صفاريان ، آلبويه ، مانند بود آمده بوجود ايران در
و سينا ابن چون بزرگاني و دانشمندان..و ساسانيان
فلسفي ، مسائل روي بر محدوديتي بيهيچگونه ابوريحان
احيانا اگر و ميكردهاند كار و پژوهش...و تجربي
قلمرو به او ميكرد ، ايجاد مانع انديشمندي بر حكومتي
در كه موقتي فكري آزادي ديگر طرف از.ميرفت ديگري حكومت
تاسيس آن حاصل و بود شده پيدا مامون حكومت زمان
كه طوري به بود ، ترجمه نهضت پيدايي و بغداد "دارالحكمه"
ترجمه و آزادانه مباحثه به مركز آن در اديان همه پيروان
و مسيحي و ايران و يونان كلام و فلسفه گرانسنگ آثار
بودند "دارالحكمه" در كه افرادي اكثر.بودند مشغول يهودي
.بودند ايراني ميكوشيدند ، آثار ترجمه در يا
وجود سوم و بيان آزادي آفريني ، پرسش:عامل سه پايه براين
فرهنگي شكوفايي بنيادين شرط مردمسالار ، و متعدد حكومتهاي
ميلان و فلورانس رم ، ايتاليا ، .است اجتماعي خودآگاهي و
و آغاز را اروپا اجتماعي و فكري (رنسانس) نوزايي دوره
حكومتهاي دوران آن درايتالياي زيرا چرا؟ كردند ، تجربه
سياسيو وضعيت چنين در.داشت وجود هم از مستقل و جدا
.فرهنگي بالندگي آن پيرو به و ميگيرد شكل آزادي اجتماعي
خود مرزهاي به ايران جامعه ما امروز وضعيت در من ، نظر به
پرسشها ديگر عبارت به.است رسيده اجتماعي و فرهنگي آگاهي
براين.است نشده داده دلايلي به پاسخها اما شده مطرح
قانوني حقوق شناختن رسميت وبه مدني آزاديهاي گسترش پايه
.پرسشهاست آن به پاسخ لوازم از جامعه افراد همه
و آگاهي خود به رسيدن موانع از يكي برخي ، نظر به *
و است فرهنگ حوزه در انديشي ايدئولوژي فرهنگي ، شكوفايي
در فرهنگ از جنبههايي يا جنبه به توجه از است عبارت آن
خودتان كه همانگونه -آن ديگر جنبههاي انكار و نفي برابر
در پژوهش و توجه نگرش شيوه اين پادزهر -كرديد اشاره
و آن از پارههايي به توجه نه و است فرهنگ يك تماميت
چيست؟ ايدئولوژي و فرهنگ نسبت شما نظر به.آنها بر تاكيد
اجتنابناپذير وجودشان بشر ، تاريخ طول در ايدئولوژيها -
عملي و فكري انسجام به احتياج انسان آنكه براي است ، بوده
انسان اختيار در را انسجام اين ايدئولوژي و دارد
براي ميخواهد و ميگريزد تناقض از آدمي ذهن.ميگذارد
قرن ايدئولوژيهاي.باشد داشته يكدست پاسخ پرسشها همه
به اعتقاد.هستند نگرش اين نمونههاي از بيستم ، و نوزده
و باشد داشته آزادانه مشاركت حكومت امر در انسان اينكه
ويژگيهاي از باشد ، داشته نظارت حكومت و دولت امر بر
عمل بسته ايدئولوژي ضد كه است مردمسالار باز ايدئولوژي
.ميكند
هستيد؟ بسته و باز ايدئولوژي به معتقد شما يعني *
عصر پايان به پسامدرنها بويژه غربيها البته.بله -
نيز ليبراليسم كه ميرسد نظر به ولي معتقدند ، ايدئولوژي
تيغي چونان ايدئولوژي من گمان به.است ايدئولوژي نوعي
او ذهن به دورهاي در انسان سود به هم ;ميكند عمل دولبه
كه زماني و ميشود پيشرفت باعث و ميبخشد وحدت و انسجام
و فرهنگ برابر در ايدئولوژي همين خود شده سپري آن دوره
.ميكند مقاومت نوپديد افكار
وحدتي و انسجام و ايدئولوژي اصولا انديشمندان از برخي *
ميدانند كاذب و دروغين ميكند ، ايجاد شما گفته به كه را
و متناقض عناصر ساختن برهم ايدئولوژي كه باورند براين و
است (احساسي و غيرواقعي معناي در) اسطورهاي و پندارآميز
مقاومت فرهنگي نوآوري هر برابر در دليل همين به اصولا و
.ميكند
خودآگاهي و آگاهي روند درگير بند يك هگل ، قول به بشر-
و ميآفريند را خاصي مفاهيم زمان هر در اواست
آرماني و قطعي اصولي و مفاهيم مفاهيم ، اين كه ميپندارد
يعني ساختهام ، كه جديدي واژه دو از بهرهگيري با.هستند
"مينو" آرماني مفاهيم جاي به و "مينه" مفاهيم جاي به
مفاهيم ميكند تصور بشر كه دهم توضيحمي گذاشتهام ،
كه صورتي در.هستند ثابت و قطعي شناخته ، كه را جديدي
خورشيد از نخستين بشر كه شناختي مثلا نيست اينگونه
.نيست يكسان داريم ، خورشيد از امروزه كه شناختي با داشته
شناخت با اما نبوده غلط اوليه شناخت آن كه حالي در
با امروزين شناخت كه همانگونه است شده كاملتر امروزه
ميسازد ، بشر كه شيئي هر.شد خواهد تكميل آينده شناختهاي
مرحله اين ميپردازد ، ذهنش در را آن از مفاهيمي ابتدائا
ساخت ، را آن آنكه محض به ولي است ، انديشه عرصه به متعلق
به شدن بدل محض به ميشود ، بدل ماده به مينو يا انديشه
مادي شيئي با انسان و ميگيرد قرار انسان برابر در ماده
شناخت با و ميكند پيدا سروكار اوست انديشه آفريده كه
اين از.مييابد دست آگاهي خود به آن گوناگون جنبههاي
آن باز و ميگيرد شكل جديد مفهوم و مينه يك جديد شناخت
روند اين.ميدهد مادي جنبه آن به و ميكند قطعي را
موضوع جديد آگاهي دوباره جديد ، آگاهي و خودآگاهي آگاهي ،
اين.ميشود آگاهي خود كه ميگيرد قرار ديگري جديد آگاهي
ايدئولوژي بحثاست بوده بشر زندگي و تمدن و تفكر روند
از او شناخت و تصور كه ميانديشد انساناست همين نيز
ايدئولوژي به بدل اين است ، درستترين جهان و جامعه
و مسائل تازه ميكند ، پيدا تحقق كه هنگامي و ميشود
شكل نويني آگاهي آن پي در كه ميشود مشخص آن اشكالات
شناخت و آگاهي و نميپذيرد را ايدئولوژي اين كه ميگيرد
ادامه انسان پرومتهوار سفر اين.ميدهد شكل را جديدي
به روز را ناقص شناختهاي علمي ، پيشرفتهاي با بشر.دارد
نزديك اشياء و پديدهها حقيقت به و ميكند كاملتر روز
.ميشود
ارشاد رضا محمد: گو و گفت
نامه ايران
دزفولي نامه چيستان
سيدمحمد:بررسي و گردآوري /دزفولي نامه چيستان:كتاب نام
/چاپ1379 تاريخ /فرهنگي پژوهشهاي دفتر:ناشر /امام علي
تومان بهاء2300
عامه فرهنگ و مردم ادبيات غيرداستاني گونههاي از چيستان
مردم فرهنگ نمودهاي آغازين از چيستان.ميرود شمار به
استعداد و تحليل و هوش كارگيري به آن از هدف و است بوده
پديدههاي ديگر مانند به رو اين از.است بوده انسان ذهني
پديد پيراموني جهان با همگامي و همنوايي در مردم ، فرهنگ
و است جامعه و زندگي طبيعت ، شناخت حاصل چيستان.است آمده
"ناسازگاريهاي و تفاوتها تناسبها ، هماهنگي ، " از آن در
چيستان تعريف در.ميرود سخن جهان و زندگي از برخاسته
با چيزي سنجش و وصف در پوشيده و بسته سخني":آوردهاند
نظر به اينرو از "ديگر متفاوت كاملا چيزهاي يا چيز
بوده استعاره نوعي اساس در چيستان" پوتر فرانسيس چارلز
و سنجش تداعي ، بيان در انسان ذهن روند اوليه حاصل كه
با يادشده كتاب "است ناهماننديها و هماننديها ادراك
درباره شناس مردم ;باشي بلوك علي دكتر پژوهشگرانه ديباچه
چيستان جايگاه نيز و آن كاركردهاي و مردم ادبيات و فرهنگ
بحثي آنگاه و ايران در گويي چيستان پيشينه و آن در
نوشتاري فرجام به و چيستان محتواي و ساختار درباره
پژوهش ضرورت و خوزستان در رايج گويشهاي و زبانها درباره
.است شده نگاشته ديار آن مردم فرهنگ در
دزفولي ، فاطمي محمدرضا قلم به كتاب ، ديگر بخش در
بخش در و دزفول شهر فرهنگي و تاريخي پيشينه از چكيدهاي
شادروان پژوهش به دزفولي ، نامه چيستان كتاب ، بعدي
آنگاه و استاد از مقدمهاي با (اهوازي) امام علي سيدمحمد
آنها آوانگاري ضبط و الفبايي تنظيم به دزفولي چيستانهاي
واژههاي از واژهنامهاي نيز كتاب پايان دراست آمده
فارسي برگردان و آوانگاري با كتاب در رفته كار به دزفولي
.است آمده
كوير اسطوره از نمادي زواره ،
دكتر :نويسنده /كوير اسطوره از نمادي زواره ، :كتاب نام
پژوهشهاي دفتر:ناشر /جوادي رعنا:عكسها /غفاري علي
تومان بهاء1500 /چاپ1379 تاريخ /فرهنگي
درباره بحث به "كوير اسطوره از نمادي زواره ، " كتاب
و مهمترين از يكي ساز و ساخت و معماري پيشينه
از پيش به آن ديرينگي كه زمين ايران شهرهاي پرجلوهترين
بررسي و شناخت بيگمان.ميپردازد ميرسد ، نيز اسلام
فرهنگي ميراث (يادمانها بناها ، معماري ، ) مادي دستاوردهاي
اجتماعي ، تحولات چگونگي ارزيابي و تحليل در را ما
بناهاي و يادمانها.ميدهد ياري عصر هر سياسي و اقتصادي
مناسبات اقتصادي ، زيست شيوه از گويا شاهداني تاريخي
دوره ، هر مردمان.است مردمان فرهنگي دادوستدهاي و اجتماعي
با را خويش يادمانهاي و ساختمانها و معماريها بيگمان
سامان زمانهاشان اقتصادي و اجتماعي شرايط به توجه
و معماري خصوصيات معرفي و شناخت" رو اين از.دادهاند
كشف جهت ميتواند آن ، در نهفته مفاهيم و سنتي شهرسازي
ساز و ساخت سازماندهي و كشور در هنر اين ارتقاي و مفاهيم
كه زواره كويري كهن شهر در."باشد موثر شهرهايمان معماري
حال در يا شده ويران آن تاريخي بافت از وسيعي بخش تاكنون
بازار ، جمله از ارتباطي شبكههاي از ميتوان است ، ويراني
ديگر و مسجدها اصلي ، گذرگاههاي ميدانچهها ، حسينيهها ،
طراحي در غالب ويژگيهاي از.گرفت سراغ تاريخي يادمانهاي
در ديرپا بسيار ساختاري كه شهر اين مسكوني واحدهاي
يا مربع زمينه در صفه چهار خانههاي دارد ، ايراني معماري
پيوسته و اصلي فضاي يك از" خانهها ايناست آن به نزديك
در محصور نيمه يا محصور فضاي چهار با شكل چليپايي
چليپا مركزي فضاي غالبا كه ميشود تشكيل آن چهارگوشه
تهويه و نورگيري كه دارد بخشها ساير از مربعتر سقفي
."ميگيرد صورت آن طريق از چليپا مياني فضاي
و زواره شهر عمومي ويژگيهاي:عنوان زير فصل دو از كتاب
فصل هر در و است گرفته شكل بصري و كالبدي ويژگيهاي ديگري
استقرار ، وضعيت و تاريخي جغرافيايي ، ازاقليم موضوعاتي از
بافت و سيما نيز و فرهنگي و اجتماعي و اقتصادي خصوصيات
.است آمده ميان به سخن شهر
|