دولت و دين نهاد ميان رابطه سه
خوانندگان از پوزش
دولت و دين نهاد ميان رابطه سه
بهشتي شهيد دانشگاه در آغاجري هاشم دكتر سخنراني :اشاره
كه شدند برآن برخي.برانگيخت را اعتراضاتي دين ، به راجع
ذكر تودهها افيون را دين تمامه به ماركس از تبعيت به وي
حاضر ، نوشته در آغاجري دكتر كه است حالي در اين است ، كرده
به راجع تئوريكاش و فكري مواضع ايضاح براي تلاش ضمن
كه (ره)حضرتامام مانند كرده كوشش سخنراني ، آن در دين
قائل تمايز (ص)محمدي راستين اسلام و آمريكايي اسلام بين
مفهومي زوج دو توضيح به سپس بكشد ، حائلي خط بودند ، شده
ميپردازد يكديگر از دو آن تفكيك و دولت نهاد و دين نهاد
نهاد كاركرد نوع دو دين ، نهاد با دين ميان تمايز از پس و
نهاد رابطه سه آن ، پرتو در و مينشيند بررسي به را ديني
آخر درميدهد قرار مداقه مورد را دولت نهاد با دين
علمي هاي حوزه و مسجد مانند دين نهاد جايگاه به نويسنده
وقتي است معتقد و ميپردازد مدني جامعه حوزه در ديني
روحانيون صورت اين در باشد ، دولت نهاد از مستقل دين نهاد
دولت به نسبت را خود استقلال ميتوانند ديني متفكران و
اگر و دهند قرار نقادي مورد را دولت و كنند حفظ
منفي راي مردم از و بخورند شكست دوره يك در دولتمردان
.ديد آسيبنخواهد دين كليت بگيرند ،
انديشه گروه
آغاجري هاشم دكتر
دين از برداشت دو ميان كه بود اين سخنراني آن در من كوشش
من البته.كنم ايجاد تفكيك دانشجو و جوان نسل ذهن در
مقام در اما نيست ، بيشتر يكي خود حقيقت در دين كه معتقدم
گروههاي و طبقات و انسانها كه ديني قرائت و خارجي تحقق
ظهور متفاوت صورتهاي به ميتواند دارند ، اجتماعي مختلف
دين كريم قرآن خود حتي و نيست امرعجيبي البته اين و كند
دين به كهنظر آنجايي.است برده كار به معنا دو هر در را
به يا القيم دين يا الحق دين مثل تعابيري با دارد ، حق
ميبرد كار به الدين يعني تعريف لام و الف يا معرفه صورت
ميبرد كار به عام و كلي طور به را دين كه هم آنجايي و
ولي دينكم لكم" مانند ميكند ياد آن از نكره صورت به يا
باطل دين به اشاره با اضافه صورت به گاهي يا و "دين
ميفرمايد كه آيهاي آن مانند ميآيد جمله سياق براساس
موسي گفت موسي حضرت با معارضه در و مردم به خطاب فرعون"
اين است معلوم كه ،"بگيرد شما از را شما دين ميخواهد
(ره)خميني امام تعابير در يا و نيست راستين و حق دين دين ،
به بلكه است ، عام واژه يك دين فقط نه كه ميبينيم حتي
و (ص)محمدي ناب اسلام به ميشود تقسيم اسلام خاص طور
ايراد (ره)خميني امام به كسي است ممكن.آمريكايي اسلام
كه است روشن اما داريم؟ اسلام تا چند ما مگر كه بگيرد
والا دارد وجود خارج عالم در كه است اسلامي امام مقصود
دين نوع دو ما طوركلي به.نيست بيشتر يكي كه حقيقي اسلام
و كند آزاد را انسان آمده كه بخش رهايي دين يكيداريم
و عدالت و آزادي مدافع انسانها ، حقوق و كرامت پاسدار
مقابل در اما باشد ، استثمار و استبداد عليه ستيزنده
ظلم ، توجيهكننده كه داريم درتاريخ هم ديگري دين بعضا
.است بوده بيعدالتي و استبداد
در كردم نقل صحبت آن در ماركس از من كه جملهاي بنابراين
اما است ، تاريخ در دين انحرافي كاركرد همين ناظربر واقع
در كه است دين بخش رهايي كاركرد نديده ، ماركس كه آنچه
و آزادي آگاهي ، عامل بلكه نيست افيون دين ديگر آنجا
صد در ديني احياگران و اصلاحطلبان چنانكه است ، تعالي
همه امروز تا اسدآبادي جمالالدين سيد از اخير سال
هم از را نوعدين دو اين مسلمانان ذهن در كوشيدهاند
و آزاديخواه حقيقتطلب ، جوانان و مردم تا كنند تفكيك
.نشوند گريزان بخش رهايي دين از جو عدالت
داشته ستيز سر خرد و عقلانيت با كه ديني معتقدم من آري
كه ديني دهد ، قرار مردم مقابل در را خدا كه ديني باشد ،
جامعه كننده توجيه كه ديني برنتابد ، را مردم آزادي
.است راستين دين با تقابل در باشد ، استثماري و طبقاتي
دارد وجود ما جامعه در دين از قرائت اين بسا اي متاسفانه
از برداشت همين با مبارزه مبناي تئوريك لحاظ از اساسا و
اگر كه چرا شد ، پايهگذاري ما اسلامي انقلاب همين در دين
ظلم كننده توجيه كه دين از برداشت اين با ميخواستيم ما
.شود پيروز انقلاب نداشت امكان كنيم ، بسيج را مردم باشد
و خواه ترقي روحانيان و ديني روشنفكران ،(ره)امام حضرت
آنها به و كنند اصلاح را مردم ديني تفكر تا كوشيدند آگاه
است استبداد منافي و عدالت آزادي ، مدافع اسلام كه بگويند
جلب خود سمت به را مردم و جوانان توانستند ترتيب بدين و
افتاد ، اتفاق اين خرداد دوم در كه همانطوري درست كنند ،
و دين از قرائتي آن ما مردم اكثريت خرداد دوم در يعني
آزادي ، دموكراسي ، مدافع كه كردند انتخاب را اسلام
.بود پيشرفت و علم و عقل ترقيخواهي ،
و انقلاب سمت به را ما جوانان كه بود راستين دين اين
سال 57 در ما دختران و زنان و جوانان.كشاند اسلام
و اسلام سوي به رو آزادي و رغبت ميل ، با و داوطلبانه
با كه نكرد مجبور را آنها هيچكس.آوردند اسلامي ارزشهاي
شدند ، حجاب با آزادانه و داوطلبانه همه بلكه شوند حجاب
پونز چسباندن و زنها به حمله با بخواهد كه ديني آن اما
آن شاهد بعضا گذشته سالهاي در كه پيشانيشان در
"افواجا فيدينالله يدخلون" موجب قرآن قول بودهايمبه
.عكسميدهد نتيجه و است امريمحال چنين باشد
نميتوانم مسلمان يك عنوان به بنده كه است روشن بنابراين
حيات ، عين راستين دين كه چرا بدانم ، افيون را راستين دين
را دين از بعد اين ماركس است ، تكامل و اعتلا زندگي ،
كاركرد يك فقط دين كه ميكرد تصور و بود نديده
معنا ساحت در هم دين كه حالي در دارد ، تخريبآفرين
او اعتلاي و آدمي معراج موجب عرفاني و متافيزيكي شناختي
حركت در هم و معنوي سلوك يعني ميشود ، آسمان به زمين از
تمدن ، مسير در بشر تكامل و ترقي موجب تاريخي جلوي به رو
انساني جنبههاي ساير و هنر اخلاق ، خردورزي ، فرهنگ ،
.ميشود
دين بحث گرفت قرار تحريف مورد كه ديگري مبحث صحبت آن در
.بود سياست و
توجه با كه بود اين كردم ايراد گفتار آن در من كه آنچه
جمهوري داشتهاند ، ديني حكومتهاي اغلب كه تجربهاي به
تجربههاي آن تكرار به باشد مراقب بايد اسلامي
جمهوري به راجع اصلا من بحث و نشود دچار فاجعهآميز
كه اين براي كردم استفاده تاريخ از من بلكه نبود ، اسلامي
تا بدهم انذار ديني حكومت يك عنوان به اسلامي جمهوري به
طول در ديني حكومتهاي كه لغزشهايي و آسيبپذيريها از
طول در ما ببينيد.باشد برحذر شدهاند ، آن گرفتار تاريخ
يا (ص)اكرم پيامبر حكومت مثل نادري نمونههاي جز تاريخ
متاسفانه الهي ، پيامبران از معدودي يا (ع)علي حضرت حكومت
ادغام دولت نهاد در دين نهاد وقتي كه بودهايم شاهد
كه دولتي هم و است ديده آسيب آن رهگذر از دين هم ميشود ،
.است كرده حكومت دين نام به
نهاد مفهومي زوج دو بين بدهم توضيحي است لازم اينجا در
ديگر طرف از مذهب و سياست و طرف يك از دولت نهاد و دين
مشاهده خود منتقدين برخي اظهارات در متاسفانه كه
.نشدهاند هم از مقوله دو اين تفكيك متوجه كه نمودهام
تئوريك قلمرو دو به سياست و مذهب ميگوييم ما كه وقتي
و اعتقادي و ايماني عرصه يك عنوان به دين.داريم نظر
و اعتقادات و اصول جهانبيني ، يك از است اي مجموعه عملي
به عمل عرصه در نبايدهايي و بايدها و گرايشات و باورها
تقسيمبندي همان احكام ، اگر عنوان به نيز و اخلاق عنوان
شامل ، كنيم ، دين قبول كردهاند ، فقها و علما كه را سنتي
يا دين را اين ما كه ميشود اخلاق و احكام عقايد ، اصول
جهتگيريها و مشيها خط مجموعه هم سياست.ميگوييم مذهب
معتقدم من و ميكند اتخاذ حكومت يك كه است برنامههايي و
و عناصر داراي مسيحيت برخلاف دين يك عنوان به اسلام كه
حيات ساماندهي و سياست به مستقيما كه است مولفههايي
را مذهب از سياست جدايي.ميشود مربوط انسان دنيوي
معتقدم كه چرا مخالفم ، آن با من و ميگويند لائيسيزم
خصوص به و متون از و باشد منقطع مذهب از نميتواند سياست
خود جهتگيريهاي و ارزشها و اصول اخذ براي ديني منابع
قرآن و اسلام.است مخالف سنت و كتاب با اين و نكند تغذيه
بر دلالت كه دارد فراواني مايههاي سياست با رابطه در
فرهنگي ، اقتصادي ، اخلاقي ، حيات با نسبت در آن سمتگيري
دولت نهاد و دين نهاد از وقتي اما ميكند ، انسان اجتماعي
و اجتماعي نهادهاي.ميكند پيدا تفاوت قضيه ميگوييم سخن
از كه هستند اجتماعي و تاريخي نهادهايي دين نهاد جمله از
در.ميشوند متاثر خود جامعه و تاريخ عرف ، سنن ، و آداب
و عرف عاداتفرهنگ هم و دارد وجود دين هم دين نهاد
ما است ، وقتي جامعه تاريخي حيات محصول كه اجتماعي اخلاق
يافتهاي تجسم موسسه يك مقصود ميگوييم سخن دين نهاد از
با متناسب و خاص مناسبات و روابط يك از الگويي كه است
آن بر است آن در كه جامعهاي تاريخي و اجتماعي شرايط
از است عبارت دين نهاد هم ايران در.ميباشد حاكم
تكيهها هياتها ، مساجد ، روحانيت ، نهاد علميه ، حوزههاي
كاركرد يكي دارد كاركرد نوع دو نهادي مجموعه اين كه
يك اگر شما مثلا.غيرمستقيم كاركرد ، دوم مستقيم و آشكار
و آشكار كاركرد يك كه ميشويد متوجه كنيد نگاه را مسجد
نيايش و عبادت براي محلي از است عبارت وآن دارد مستقيم
هم غيرمستقيم و پنهان فرعي ، كاركردهاي حال عين در اما
چهره به چهره روابط براي است محلي كه اين مانند دارد
يا نيازمندان نياز به رسيدگي تعاون ، محل ، يك در مومنين
هم نظامي كاركرد جنگ زمان مثل دورهها برخي در است ممكن
محلي مسجد چنانكه اقتصادي ، كاركرد همانطور و كند پيدا
نهاد اين بنابرشد عمومي ارزاق و كالابرگ توزيع براي
كند پيدا قدرت و دولت نهاد با ميتواند رابطه نوع سه دين
قرن چند در ما كه همانطور است كامل جدايي رابطه نوع يك
منحصر دين نهاد چنانكه.بودهايم آن شاهد اروپا در اخير
و انسانها جهاني آن و باطني و شخصي احوال به ميشود
.عمومي و جهاني اين حوزه به ميشود مربوط هم دولت نهاد
است ديگري در نهاد دو اين از يكي ادغام رابطه دوم رابطه
نهاد در كه بوده دين نهاد اين تاريخ طول در معمولا كه
آسيبشناسي گفتار آن در هم مناست ميشده ادغام دولت
وقتي كه گفتم را دولت نهاد در دين ادغام پديده و كرده
آنكه به توجه با ادغامميشود دولت نهاد در دين نهاد
تعريف اجبار و قهريه قوه با كه است نهادي دولت نهاد
طالب كه است نهادي دولت نهاد آنكه ديگر و ميشود
منتقل هم دين نهاد به خصلت دو اين است ، جامعه همگونسازي
مرز از دولت نهاد انحراف صورت در كه جاست همين و ميشود
وضعيت اين در.ميرساند آسيب دين نهاد به حقيقت ، و عدالت
و قرائتها دين از كه متفكران و روحانيون كه است
منحرف بدعتگذار ، عنوان به دارند را خود اصيل برداشتهاي
ديني نهاد آنكه به توجه با اما ميشوند سركوب كجآيين و
ديني متون تفسير و فهم آزادي و اجتهاد با تشيع در ما ،
حفظ اجتهاد و تنوع آزادي ، اين بخواهيم اگر ميشود ، تعريف
را دين نهاد بماند ، محفوظ ديني سرزندگي و پويايي و شود
.كنيم حفظ قدرت مولفههاي پاي پيش شدن قرباني از بايد
دولت با ارتباط در ميتواند دين نهاد اينكه ضمن
نهاد در دين نهاد اضمحلال با بههرحال.باشد عدالتگستر
نظر آزادي و اجتهاد وتصلب انسداد موجبات و شرايط دولت ،
منتقد و ناظر نيروي يك از نهاددين و گشته فراهم ديني
كه دين همچنينميشود توجيهكننده نيروي يك به تبديل
هم و باور و ايمان درمرحله هم است انتخاب موضوع اساسا
در دين نهاد اضمحلال با عقايد ، تفسير و اعتقاد مرحله در
مباحثه ، تحقيق ، به معطوف است اموري كه امور اين دولت نهاد
اجبار ، بر مبتني اموري به تبديل اختيار و انتخاب مكالمه ،
يا كه شد خواهد آن نتيجه ، و ميشود وبخشنامه اقتدار ،
خود امنيت حفظ براي يا و ميشوند گردان روي دين از مردم
اين و ميآورند روي پنهانكاري و نفاق و رياكاري به
.ميشود عمومي فرهنگ به تبديل
با بايد دين نهاد كه است بوده اين بنده عرض بههرحال
خود درون در را پويايي و تنوع تكثر ، بتواند خود استقلال
در مباحثه و مكالمه دعوت ، تبليغ ، منطق ، براساس و كند حفظ
ميان در را دين آموزههاي انتخابي و داوطلبانه فضاي يك
از و آزادي احساس با نيز شهروندان و كند منتشر شهروندان
يك مسجد.كنند پيدا گرايش دين به قلب و مغز اقناع طريق
يك در مردم كه ميباشد داوطلبانه خودجوش ديني مدني نهاد
ايماني انگيزههاي براساس و ميشوند جمع محله يا شهر
تا ميسازند را مسجدي و ميگذارند هم روي بر را امكاناتي
نيازهاي و بپردازند خود ديني مناسك و اعمال به آن در
را مسجد اگر بنابراين.كنند تامين را خود معنوي و مذهبي
آن مردم به صورت آن در بپذيريم ديني نهاد يك بهعنوان
براي ميپسندند خود كه را روحاني هر كه ميدهيم حق محل
چنانچه اگر اينصورت غير در.كنند دعوت مسجد آن امامت
مردم و نباشد محل آن مردم خواست و رضايت مورد جماعت امام
از محل آن مردم صورت آن در بگيرند تصميم خود نتوانند
مسجد نهاد.ميشود خالي مسجد و ميگيرند فاصله مسجد
و است مدني جامعه به متعلق اساسا ديني نهاد يك بهعنوان
در حتي بلكه مسجد ساختن در نهتنها مردم بگذاريم بايد ما
و جماعت امام دعوت ديني ، درس كلاسهاي مذهبي ، امور انجام
اختيار و انتخاب با و باشند آزاد مذهبي مبلغان و سخنراني
آنها ديدگاه و برداشت كه را ياراني دين از دسته آن خود
.كنند مسجد به دعوت ميپسندند ، را
است ، مدني جامعه به متعلق اساسا دين نهاد اساس اين بر
مراجع ، مجتهدان ، مدني جامعه در دولت ، به متعلق نه
قرائتهاي و برداشتها با مختلف ديني متفكران و روحانيون
بايد دينيشان نيازهاي رفع براي مردم و دارند وجود مختلف
كه متفكراني و روحانيون از كه باشند داشته را آزادي اين
.كنند استفاده مينمايند ، انتخاب خود
بايد اساسي قانون براساس اسلامي جمهوري در هم دولت نهاد
تمام يعني باشد ، دموكراسي جمهوريت مبتنيبر نهاد يك
مكانيزم يك براساس بايد دولتي نهادهاي در قدرت صاحبان
آن مدلول و اساسي قانون بر حاكم منطق برپايه دموكراتيك
ديني حكومت يك اسلامي جمهوري كه آنجايي از.بشوند انتخاب
از دورهاي انتخابات فرايند يك در و آزادي با مردم است ،
ميان در را كساني دينشناسان و متفكران روحانيان ، ميان
يا چهارساله دوره يك براي و ميكنند انتخاب ديني نهاد يك
كه وقتي اما ميفرستند ، دولتي نهادهاي به بيشتر و كمتر
دولتي صاحبمنصب ديگر شدند ، وارد دولت نهاد به افراد اين
آقاي امروز.كنند عمل قانون براساس بايد يعني هستند ،
هم رئيسجمهور حال عين در وي اما است روحاني يك خاتمي
.ميباشد
قانون چارچوب در بايد و است دولتمردي وي شان بنابراين
نميتواند و كند عمل دولتي و سياسي رجل يك بهعنوان
و متفكران همه و است دين عين ميگويم من كه آنچه بگويد
از من كه تفسيري و قرائت براساس كه مجبورند روحانيون
معرفت و انديشه چون بگويند ، سخن و بينديشند دارم اسلام
و اجتهاد و مكالمه مباحثه ، موضوع هست كه جايي تا ديني
.است آزاد انتخاب و پويايي
مدني حوزه نام به داريم وسيع حوزه يك ما ترتيب بدين پس
متكثر صورت به آن در خود اصيل مباني پايه بر دين نهاد كه
يك و است جاري گوناگون قرائتهاي و برداشتها با پويا و
صورت به دائم كه داريم دولت حوزه بهنام كوچكتر حوزه
وسيع حوزه اين از دموكراتيك سازوكارهاي براساس و چرخشي
متصدي مدتي براي و ميگردند انتخاب كساني ديني و مدني
سر به آنها مقرر دوره آنكه از پس و ميشوند دولتي مناصب
و ميكنند ترك را دولت عرصه باشند روحاني اگر رسيد ،
دينيار ، يك بهعنوان و ميشوند مدني عرصه وارد مجددا
.ميكنند عمل خود ديني خاص وظايف به روحاني و مجتهد
از مستقل شد گفته كه معني اين به دين نهاد وقتي فلذا
متفكران و روحانيون كه است صورت اين در باشد دولت نهاد
و كنند حفظ دولت به نسبت را خود استقلال ميتوانند ديني
اگر صورت آن در و دهند قرار نقادي مورد را دولت
منفي راي مردم از و بخورند شكست دوره يك در دولتمردان
در هم ما بدينترتيب.ديد نخواهد آسيب دين كليت بگيرند ،
قدرت گردش و تداول و قانوني سازوكار يك با دولت عرصه
مفتوح اجتهاد باب دين نهاد عرصه در هم و هستيم روبهرو
برادران ميان در كه انسدادي و تصلب گرفتار و ميماند
و منطقي ارتباط هم و نميشويم افتاد ، اتفاق اهلسنت
بهعبارت.ميشود برقرار دولت نهاد و دين نهاد سازنده
داريم ، ديني دولت يك بهواقع ما كه است صورت اين در ديگر
مفهوم ميكنم تصور توضيح اين با.دولتي دين يك نه
كامل همبستگي ضرورت و "دولت نهاد" از "دين نهاد" استقلال
در اينجانب كه تحليلي منظر از "مذهب" و "سياست" فيمابين
.باشد شده مشخص حدودي تا داشتم سخنراني آن
خوانندگان از پوزش
از تاخير روز دو با سياسي جرم مقاله آخر بخش اينكه از
لذا ، طلبيم مي پوزش گذاشت خواهد گرامي خوانندگان نظرشما
داريم تقاضا كنند مي گيري پي را مذكور مقاله كه كساني از
.فرمايند مطالعه شنبه روز در را مقاله اين بخش واپسين
انديشه گروه
انديشه تازههاي
|
تعار مديريت
امام دانشگاه يزدانآبادي ، انتشارات ايزدي احمد :تاليف
.ريال قيمت13000 ،(ع)حسين
از يكي كه است انسان زندگي از لاينفك جزيي تعارض ، موضوع
از و ميدهد تشكيل را زندگي وجوه برجستهترين و مهمترين
يا و صريح طور به نيز كريم قرآن در كه است موضوعاتي جمله
در تضاد و نظر اختلاف وفور.است شده اشاره آن به ضمني
مديريت وقت از توجهي قابل ميزان كه شده باعث سازمانها
وجود ، اين با.شود مشكل اين حل و كاهش جلوگيري ، صرف
.است اندك بسيار يافته انجام زمينه اين در كه تحقيقاتي
است صدد در تعارض ، مديريت يافتههاي ارائه ضمن حاضر كتاب
و كند آشنا تعارض مديريت مختلف مهارتهاي با را مديران
كتاب مختلف فصول در را سازماني فرآيند اين متنوع ابعاد
.دهد قرار بررسي مورد و تشريح
راهبردي مطالعات فصلنامه
توسط راهبردي مطالعات فصلنامه تابستان و بهار شماره
اميرحسين مسئولي مدير به راهبردي مطالعات پژوهشكده
.شد منتشر افتخاري اصغر سردبيري و علينقي
اختصاص امريكا و ايران به ويژهاي بخش كه شماره دراين
توسط وايران امريكا سياسي فرهنگ و قدرت سياست يافته ،
.است گرفته قرار علمي بررسي مورد ريكس.م توماس
روابط تاريك گذشته به مقالهاي طي نيز كردزمن آنتوني
دو روابط چند هر:است معتقد و دارد اشاره امريكا و ايران
براساس اما بود ، نخواهد دوستانه نزديك آينده در كشور
استراتژيك توافق يك سوي به كشور دردو نويسنده ، حركتي نگاه
مهمترين به نيز اميدوار واحمد يكتا حسين.است شده آغاز
.انداختهاند ويژهاي نگاه وامريكا ايران روابط تحولات
مطالب اعتبار حفظ با شمار گاه صورت به ويژه نگاه اين
اختيار در و تهيه سو اين به خرداد از 2 استناد ، مورد
عنوان راهبردي مطالعات فصلنامه.ميگيرد قرار خوانندگان
دستور در فوق مطلب شكل به اطلاعات "كردن روز به" كه كرده
مفيد مطالب فصلنامه اين در.دارد قرار فصلنامه اين كار
و وايران امريكا رابطه و وامريكا ما جمله از ديگري
ارتباطات ، و امنيت نظارت ، رسانه ، چون ديگري علمي مقالات
.ميخورد چشم به امنيت و مخاطب
توكويل
نشر :ناشر /نادرزاد بزرگ مترجم ، /هرتر كنن ژاك :نويسنده
.تومان قيمت950 /شهريور 1379 اول چاپ مركز ،
پيشتاز و انديشيد و زيست قرن 19 نخست نيمه در توكويل
انقلاب توفاني رويدادهاي پس از كه بود جامعهاي بين روشن
بيشتر او آثار و انديشهها به توجه اماشد زاده فرانسه
كه بود دوران اين در و گرفت رونق بيستم سده دوم نيمه در
و امروزين جامعهشناسي بنيانگذاران از يكي مقام در او
نگرش برجسته نماينده كه سياسي متفكري عنوان به نيز
و تحليلها و روزافزونيافت اهميتي ميشود ، محسوب ليبرال
ساختار و جامعه درباره او پژوهشگرانه نكتهبينيهاي
زمان ، دستاوردهاي آن آمريكاي با آن مقايسه و فرانسه سياسي
.شدند شمرده سياسي و اجتماعي دانش زمينه در ارزندهاي
در را انديشمند اين فكر ميراث ارزيابي و تحليل حاضر كتاب
.است داده قرار مدنظر فصل پنج
آينده تا ..
( يكم و بيست قرن به ورود راهنماي )
جدينيا مهدي :تنظيم و ترجمه
صفحه تابستان 1379/136:اول چاپ
ابرار كتاب:ناشر
تومان نسخه ، 400 هزار سه:شمارگان
آرا ، نظريات ، از است مقالاتي مجموعه عنوان "آينده تا"
نويسنده ، محقق ، پنجاه از بيش عقايد و پيشبينيها
از نگاهي با كه دانشگاه ستاد وا روزنامهنگار سياستمدار ،
اين در.نگريستهاند آينده و گذشته به تعمق يا تجربه سر
تمام در متخصصان نظريات تا است شده كوشش مجموعه
كنار در پزشكي تا گرفته سياست از توجه مورد زمينههاي
قرن به ورود -را آينده از شمايي و گيرند قرار يكديگر
از استفاده و تجربي و علمي دستمايههاي با -يكم و بيست
.بكشد تصوير به گذشته تجربيات
برجسته كارشناس "لوي استيون" از مقالاتي مجموعه اين در
نيويورك روزنامه نويسنده برونلي شانون الكترونيكي ، تجارت
گورمن كريستين وجامعهشناس ، محقق ساموئلسون رابرت تايمز ،
نور كاترين دينشناس ، پنار كارن جمعيتشناس ، و نويسنده
..و محقق و تاريخدان وساونت ماريلين هرالدتريبون ، نويسنده
ديدگاههاي تبيين به خود انديشگي حوزه در كدام هر كه.
.پرداختند خويش
|
|