و كديور ، سپانلو آبادي ، دولت حضور با
دادگاه علني جلسه چهارمين افشاري
شد برگزار برلين كنفرانس در شركت‌كنندگان
مه‌زده دشت‌هاي در بيكران خيال دختران
گنجي اكبر وكيل همشهري با گو و گفت در
كرد اعلام را وي محاكمه زمان و اتهامات
و كديور ، سپانلو آبادي ، دولت حضور با
دادگاه علني جلسه چهارمين افشاري
شد برگزار برلين كنفرانس در شركت‌كنندگان
اتهامات به رسيدگي جلسه چهارمين :اجتماعي گروه
آغاز انقلاب دادگاه در ديروز برلين كنفرانس شركت‌كنندگان
.شد
محمود افشاري ، علي كديور ، جميله اتهامات به جلسه اين در
كه جلسه اين درشد رسيدگي سپانلو علي محمد دولت‌آبادي‌و
خوددر وكلاي همراه به متهمان مي‌شود برگزار علني صورت به
.يافته‌اند حضور دادگاه
اقدام افراد اين اتهامات ايرنا ، قضايي خبرنگار گزارش به
تبليغ و برلين كنفرانس در شركت طريق از امنيت‌ملي عليه
.است نظام عليه
خبرنگاران از زيادي تعداد كه است حاكي گزارش اين
در نيز خارجي تصويري رسانه‌هاي و وروزنامه‌ها خبرگزاريها
متهمان از ابتدا در مقدس حسن قاضي.داشتند حضور جلسه اين
.كنند معرفي را خود خواست
نماينده شريفي ، از دادگاه رئيس متهمان معرفي از پس
بيان متهمان عليه را خود ادعانامه كه خواست مدعي‌العموم
تا از 19 آلمان سبزهاي حزب تجمع به اشاره با شريفي.كند
كنفرانس عنوان با آلمان برلين شهر در فروردين‌امسال 21
ضد مخالف ، معاند ، گروههاي باهمكاري نشست اين:گفت برلين
.شد ايرانيان‌برگزار از تعدادي همراه به انقلاب
حكومت ساختار تغيير را كنفرانس اين برگزاري از منظور وي
اسلامي احكام رد و افترا مقدسات ، به توهين ايران‌و ديني
به ابتذال از صحنه‌هايي اين‌كنفرانس در:گفت و كرد عنوان
.شد گذاشته نمايش
نماينده اظهارات به اعتراض با وكلا از يكي شيري
حاضر عده‌اي و حاضرند متهمان از عده‌اي:گفت مدعي‌العموم
وي.كنند دفاع خود نمي‌تواننداز غايبند كه آنان و نيستند
جلسه اين در متهمان اين اتهامات عنوان از بايد:افزود
.خودداري‌شود
دادگاه به را خود قانوني استناد كه خواست وي از قاضي
هستيد؟ نيز آنان وكيل شما مگر:گفت نيز وشريفي دهد ارائه
و آمديد امروز صبح شما:افزود وكيل اين به خطاب قاضي
چند شما موكل كه حالي در خواستيد ، براي‌مطالعه را پرونده
مي‌گوييد شما ولي كرده‌است معرفي را شما پيش ، ماه
.بوديد مشكلات دچار و داشتيد دانشگاه
ولي متشكرم شما اسلامي اخلاق از من:گفت پاسخ در شيري
.شود مطرح شكايت حاضر متهمان مورد در اين‌جلسه در بايد
ادامه به خواست شريفي از اعتراض ، رد با سپس مقدس قاضي
دراين افشاري علي:اظهارداشت وي.خودبپردازد شكايت
:به است متهم پرونده
برلين دركنفرانس شركت ازطريق كشور امنيت عليه اقدام (1
چريكهاي ازجمله معاند گروههاي و نظام همكاري‌مخالفان با
كمونيستي وحدت سازمان ،(منافقين)خلق مجاهدين خلق ، فدايي
ماده موضوع) تغييربنياددرنظام قصد به آلمان سبزهاي حزب و
.(تعزيرات 498
استبداد به نظام قلمدادكردن با نظام عليه تبليغ (2
.(ماده 500تعزيرات موضوع)
كذب بابيان عمومي اذهان تشويش قصد به نشراكاذيب (3
دستگير وحدت دفترتحكيم افراد از نفر است200 قرار اينكه
است ، انجام حال در اصلاح‌طلبان عليه كودتايي يا و شوند
.است محاكم‌عمومي درصلاحيت اتهام اين به رسيدگي البته كه
درجريان بحران ستاد عنوان تحت گروهي تشكيل و ايجاد (4
وبرهم نظام وتهديد گذشته سال دانشجويي اصطلاح‌جنبش به
اين كه دانشگاهها تشويق‌تعطيلي به واقدام امنيت زدن
بوده‌است نامبرده وحزبي سياسي مطالبات درجهت كارها
.(اسلامي تعزيرات مجازات قانون ماده 498 موضوع)
جميله ) ديگر نفر سه اتهام سپس مدعي‌العموم نماينده
عليه اقدام را (سپانلو محمدعلي و آبادي محموددولت كديور ،
گروههاي باهمكاري برلين تشكيل‌كنفرانس ازطريق كشور امنيت
اسلامي ساختاربنياددرنظام تغيير باهدف وضدانقلاب معاند
.كرد عنوان ايران
اسلامي تعزيرات مجازات قانون ماده 498 براساس وي
.شد نفر اين‌سه مجازات خواستار
رد با كديور جميله.كند دفاع ازخود خواست ازكديور قاضي
.كند صحبت وي مدافع وكيل اول خواست وارده اتهام
امروز كه فردي:اظهارداشت كديور مدافع وكيل شيري عباس
كتب داراي و استاددانشگاه نويسنده ، (كديور)مي‌شود محاكمه
نوشته مطالب كتابهاولابلاي اين درتمامي كه است بسياري
ورهبري اساسي قانون نظام ، مقدس آرمانهاي از دفاع وي شده
.مي‌خورد چشم به
قانون ماده 498 به مدعي‌العموم نماينده استناد درخصوص وي
نمي‌شود قانون اين عمل مصداق من موكل:گفت مجازات‌تعزيري
به نشود شناخته محارب متهم اگر ماده‌قانوني ، اين وبراساس
.محكوم‌مي‌شود تعزيري حبس سال تا10 2
وگروه جمعيت دسته ، به قانوني ماده اين:افزود شيري
در وحزب جمعيت و گروه دسته ، تعريف كه دارددرحالي اشاره
جمعيت ، تاسيس به ناظر است‌وماده 498 آمده احزاب قانون
شركت كه واساسنامه‌است مرامنامه براساس دسته و گروه
.ندارد مطابقت عناوين بااين برلين دركنفرانس
جرايم درلايحه دسته و گروه حزب ، جمعيت ، :گفت كديور وكيل
مجلس در هنوز ولي رسيده قضائيه قوه تصويب به نيزكه سياسي
اجلاسهاي و كنفرانس‌ها و است تعريف‌شده نرسيده ، تصويب به
عنوان ودسته گروه حزب ، جمعيت ، غيراز لايحه دراين سياسي
.است شده
كيفر مستوجب اجلاسها چنين دراين شركت صرف:كرد تصريح وي
نماينده زمينه اين در و نمي‌شود ماده 498 ومجازات‌براساس
مجازات قانون از ديگري دنبال‌مواد يابايد مدعي‌العموم
.برسد به‌تصويب زمينه دراين جديدي قانون اينكه يا و باشد
نماينده سوي از را خود موكل نيت وسوء معنوي عنصر وي
عليه اقدام بر مبني كديور اتهام براي‌احراز مدعي‌العموم
.ندانست شده ثابت براندازي ، قصد به امنيت
برگزاري دوم و اول درروزهاي من موكل:افزود شيري
عليه عده‌اي كه وزماني نكرده آن‌شركت در برلين كنفرانس
جلسه آن ، به من‌دراعتراض موكل بودند ، داده شعار نظام
براي تحقق‌جرم معنوي عنصر ولذا بود كرده ترك را كنفرانس
.ندارد وجود درپرونده من موكل ازسوي جرم ارتكاب
به‌دفاع مدافعش سخنان‌وكيل از پس نيز كديور خانم
نماينده ازسوي استنادي 498 ماده:وگفت پرداخت ازخود
.ندارد مصداق من درمورد مدعي‌العموم
تعريف حقوقي درعرف گروه و جمعيت دسته ، تاسيس:افزود وي
رابه آن مدعي‌العموم نماينده كه نيست واينگونه دارد خاصي
.كند تعريف خواست كه هرشكل
برلين كنفرانس تشكيل در نقشي هيچ من:كرد تصريح وي
.مي‌شد تشكيل كنفرانس آن قطعا من وبدون‌حضور نداشتم
چون نبود ، نيز عمومي امنيت زدن برهم ما هدف:گفت كديور
هيچگونه نيز من و بود نشده قيد موضوع اين دعوتنامه‌من در
كنفرانس اين:افزود وي.نداشتم مورد اين در نيتي و قصد
انقلاب بعدازپيروزي ايران تحولات از تصويري ارائه هدف با
تشكيل آلماني‌ها براي خرداد دوم از بعد به‌ويژه و اسلامي
اسلامي ، انقلاب از من پرسشها ، هجمه رغم به كه شده‌بود
آنجا من:كرد تصريح وي.كردم رهبري‌دفاع و نظام ارزشهاي
دولتهاي(ايرانيها) ما اختلاف از نمي‌دهم اجازه كه گفتم
عليه اقدامي هيچگونه حال اين با و كنند سوءاستفاده خارجي
براي هرچند كنفرانس اين:گفت وي.نبود كار در امنيت‌كشور
به عمل در ولي بود تشكيل‌شده وآلماني ايراني بين گفت‌وگو
.شد تبديل ايراني و ايران ميان گفت‌وگو
از مثبت تصويري ارائه براي ايرانيان:كرد تصريح كديور
:اظهارداشت وي.بودند رفته كنفرانس اين ايران‌به تحولات
مردم هاو رسانه آشنايي و اطلاع كنفرانس اين اهداف از يكي
مثبتي چهره ارائه هدف با ايرانيان و بود ايران از آلمان
.بودند رفته كنفرانس اين خودبه كشور از
برلين كنفرانس در شركت متهمان دادگاه حاشيه در
جمله از خود همراه چهار با آبادي دولت محمود كه زماني *
مقابل در داشت را دادگاه سالن به ورود قصد نوجوانش دختر
خبرنگاريد شما كه گرفت قرار حفاظتي ماموران از يكي پرسش
مامور اين هستم ، متهم گفت پاسخ در آبادي دولت و
در حضور براي دادگاه راهرو انتهاي به را دولت‌آبادي
.كرد راهنمايي دادگاه
سالن در دوربين دادگاه 9 پيشين جلسات در كه صداوسيما *
را دوربين‌ها تعداد چهارم جلسه در بود كرده مستقر دادگاه
به 11 آنها نفري گروه 27 و داد تقليل دوربين چهار به
.يافت كاهش نفر
و عكاس نه همراه به خارجي و داخلي خبرنگار از 35 بيش *
كه مي‌دادند پوشش را دادگاه جريان فيلمبرداري دوربين شش
بي‌سابقه دادگاه پيشين جلسات با مقايسه در خود نوع در
.بود
همراه به كتاب دو شد دادگاه وارد وقتي كديور جميله *
يا خدمت برلين ، كنفرانس -اسلامي 2 مجازات قانون -داشت1
.خيانت
غلامحسين دادگاه منشي همان برلين كنفرانس دادگاه منشي *
.بود كرباسچي
معرفي چنين اين را خود متهم عنوان به آبادي دولت محمود *
سه و همسر داراي سبزوار ، آباد دولت اهل متولد 1319:كرد
كيفري سابقه تاكنون آيا پرسيد وي از قاضي.فرزند
انقلاب از قبل در گفت پاسخ در آبادي دولت كه داشته‌ايد
من اتهام و بودم زندان در سال دو نويسندگي اتهام به
نتوانستند آنكه خاطر به بعدا كه بود توده حزب به نزديكي
گروه و حزب هيچ عضو هم اكنون و شدم آزاد كنند اثبات
.نيستم سياسي
را زمان كه ساعتي دادگاه سالن و فضا در كه حالي در *
و 25 را 10 زمان شخصي ساعت عقربه و نداشت وجود دهد نشان
نماينده شريفي از پرونده قاضي مي‌داد نشان دقيقه
يك ساعت به را كيفرخواست گزارش ادامه خواست مدعي‌العموم
تقاضاي اجابت را كار اين دليل قاضي كند ، موكول بعدازظهر
قاضي از دادگاه از پيش كه كرد اعلام كديور جميله خانم
دادگاه در نمي‌تواند ساعت چهار يا سه از بيش بود خواسته
ساله‌اش يك نوزاد به رسيدگي را علت كديور خانم بماند ،
.بود كرده اعلام صهبا
قاضي به خطاب كديور خانم دادگاه جلسه ختم اعلان محض به *
يا 12 و ساعت 12 تا كه دارم آمادگي اكنون من:گفت پرونده
قاضي گويا اما كنم دنبال را دادگاه و بنشينم دقيقه و 30
.بود گرفته را خود تصميم
وكيل اعتراض با اما شد تعطيل دقيقه مدت 25 به دادگاه *
و آبادي دولت محمود اما شد تشكيل ديگر بار كديور خانم
به بودند رفته بيرون انقلاب دادگاه از سپانلو محمدعلي
متهم دو حضور عدم علت به قاضي بازگشت وجود با خاطر همين
.شد موكول ساعت 13 به رسيدگي ادامه
مي‌گفت سخن افشاري علي اتهامات از مدعي‌العموم وقتي*
افشاري وكيل اعتراض با زدكه خرم‌آباد حوادث به هم گريزي
دادگاه اين به ربطي چه آباد خرم مسائل اينكه بر مبني
. شد روبرو دارد
روي سختي به كمر مهره درد خاطر به دولت‌آبادي محمود *
.بود نشسته صندلي
بر شنيدند را كديور جميله دفاع آنكه از پس خبرنگاران *
.مي‌شود تبرئه وي كه بودند باور اين
:گفت مدعي‌العموم به خطاب خود از دفاع در كديور جميله *
چگونه هستند معاند و محارب كنفرانس برگزاركنندگان اگر
مقامات با مي‌آيند ، ايران به آسان و راحت آنها از برخي
خود كشور به مشكلي هيچ بدون سپس و مي‌كنند ديدار
.بازمي‌گردند
مخل كه كنفرانس از اطلاعات وزارت اگر:گفت كديور جميله *
اين حال به بايد باشد ، بوده بي‌اطلاع بوده كشور امنيت
.كرد گريه وزارت
در شما حضور كه گفت كديور خانم به خطاب مدعي‌العموم *
و نداشت ضرورتي امنيتي نگرانيهاي خاطر به برلين كنفرانس
تاريخ 17/2/79 در خارجه وزارت حقوقي مديركل
در كديور خانم است ، شده يادآور نامه قالب در موضوع اين
.نكرده‌ام دريافت هرگز من را نامه‌اي چنين:گفت پاسخ
شده شروع دقيقه و 15 ساعت 13 كه دادگاه بعدازظهر جلسه *
وي مدافع وكيل و كديور خانم دفاعيات به ساعت 16 تا بود
.كرد پيدا اختصاص
مه‌زده دشت‌هاي در بيكران خيال دختران
خانه از دختران فرار مساله به نگاهي
خود مي‌گريزد خود خانه از هردليلي به دختري كه هنگامي *
معرض در گوناگون طرق به طولاني شعاعي تا را پيرامونش و
.مي‌دهد قرار خطر
كم دست شك بدون باشيد فرزنداني يا فرزند صاحب شما اگر
كار آيا پرسيده‌ايد خودتان از شده كه هم بار يك براي
از بيش جمعيت با كره اين به را كودكي كه كرده‌ايد درستي
ذهن در را جملاتي يا و نه؟ يا افزوده‌ايد ميليارد 6
اين پرسشگر شما فرزند روزي اگر كه كرده‌ايد آماده خودتان
را خود شما كودك.گفت خواهيد او به پاسخ در باشد ، سوال
شناخت خواهد دنيايي در ميلادي بيست‌ويكم قرن آستانه در
با را فاصله كمترين و او با زيادي فاصله جهاني عدالت كه
غني‌ترين كه انسان‌هايي پنجم يك.دارد دوردست روياي يك
برابر هستند 82 درآمدي داراي مي‌دهند تشكيل را جهان مردم
را جهان منابع درصد و 86 ;مردمان فقيرترين پنجم يك درآمد
سن در كودك ميليون جهان ، 130 سطح در.مي‌كنند مصرف
در و ندارند راه درس كلاس به دختران اكثرا و دبستان
.محرومند بهتر آينده‌اي داشتن بخت از نتيجه
ناگوارتر وضعي كه دارد بيشتري احتمال باشد دختر اگر كودك
در مي‌شود داده او به كه غذايي.باشد داشته پسري هر از
كه باشد مقداري از كمتر شايد غذا ، بودن كمياب هنگام
به پا وي كه مي‌رود كمتري احتمال و مي‌كند دريافت برادرش
احتمال شود نوشته مدرسه در نامش هم اگر.بگذارد مدرسه
به برادرش ، مورد در تا است بيشتر مدرسه از او آمدن بيرون
اقتصادي يا فرهنگي اجتماعي ، وضعيت هر در كه منظوري هر
.باشد داشته وجود است ممكن
كشورها همه در تقريبا خانه از دختران فرار دليل همين به
بايد كه است پديده‌اي اين و مي‌گيرد صورت پسران از بيش
.داد ويژه‌اي اهميت آن به
***
مرتكب آن به كودكان كه است ناسازگارانه رفتار نوعي فرار
ترك را خانه قانوني وصي يا والدين اجازه بدون و شده
تا 100 ماه 85 هر كه مي‌دهد نشان غيررسمي آمار.مي‌كنند
اين از نيمي از بيش و مي‌كنند فرار خود خانه‌هاي از كودك
طي فراريان تعداد افزايش وجود با.هستند دختر افراد
در پسران از دختران فرار نسبت بودن بالا اخير ، سالهاي
از %سال 1348 ، 32 در است بوده مشهود نيز گذشته سالهاي
%و 83 پسر %سال 1351 ، 17 در و دختر %و 68 پسر فراريان
.بوده‌اند دختر
خانواده گسيختگي هم از و آشفتگي دارد گوناگوني علل فرار
و خانوادگي اختلافميرود شمار به فرار اصلي عوامل از
روي نامطلوبي و مستقيم تاثير هم با والدين ناسازگاري
جرم ، ارتكاب سوي به را آنها غالبا و گذاشته كودكان
انتخاب والدين ، جدايي و طلاق.مي‌دهد سوق فرار و خودكشي
توقعات و انتظارات والدين ، اعتياد نامادري ، و ناپدري
پدر فوت زودرس ، و تحميلي ازدواج كودكان ، از آنها بي‌مورد
رواني ، و روحي سلامت عدم نزديكان ، جنسي تعرض مادر ، و
مي‌تواند اقتصادي نامناسب شرايط داشتن دليل به كار يافتن
.باشد خانه‌هاشان از ايراني دختران فرار عمده دلايل
.جانبه همه مي‌طلبد كوششي فردي و اجتماعي معضل اين حل
از پيشگيري هنوز كه هنگامي زماني مقطع اين در شايد ولي
نگرفته قرار دولت اجتماعي برنامه‌هاي راس در دختران فرار
گونه اين از نگهداري عهده‌دار موقت طور به كه مراكزي
.چركين زخم اين بر باشند مرهمي مي‌شوند دختران
نيست من خانه اما زيباست ، خانه اين
اوست زقدرت جلوه‌اي جهان كه او نام به
آن به خيال زورق بر نشسته من و آمد بهار آري آمد ، بهار
تازه غنچه همچون من كه روزهايي همان.مي‌كنم سفر روزها
رهگذران دل و مي‌خنديدم مستانه بهاري باد مسير در شكفته
در.مي‌كرد نوازش مرا سرد دستهاي باد و مي‌كردم سرمست را
.نبود همدمي را تنهايي داشت ، ديگر مفهومي زندگي روزها آن
خواهد خاطر به مرا بهار آيا مهرباني و بود عشق بود هرچه
كرد؟ خواهد نوازش مرا سرد دستان او سبز رداي آيا داشت؟
هر اما.نمي‌دانم آورد؟ خواهد لب بر مرا نام دوباره آيا
بانگ و.دارم بهار راه بر چشم اكنون هستم كجا هر و كه‌ام
.بكن برمي‌آيد ، دست از كه چه هر فردا اي برمي‌آورم
اصفهاني ولي‌زاده ليلي
سرعت به داده‌ام او به كه كاغذي روي را سطر چند اين ليلي
دائم و شود بزرگي نويسنده آينده در مي‌خواهد.مي‌نويسد
را ديپلمم من هنوز آخر هست؟ امكانش يعني خانم" مي‌پرسد
كتاب دو كتابخانه از و مي‌دهم دلداري‌اش ".نگرفته‌ام هم
براي.مي‌دهم دستش به را "دراز لنگ بابا" و "عزيز دشمن"
.دارد فراواني شتاب هدف به رسيدن
حرف موقع.است ريحانه خانه موقت ساكنين عضو بزرگترين او
از ديروز":مي‌گويد.مي‌لرزد دست‌هايش و مي‌كند بغض زدن
فرار چرا پرسيدند من از مصاحبه ، بودند آمده تلويزيون
كه بودم شده هول آنقدر اما.زدم را حرف‌هايم من كردي؟
شدم ناچار خانم خوب.نكرده‌ام فرار من بگويم نتوانستم
فكر ببيند رو برنامه اون كه هركسي الان.اينجا بيايم
".كرده‌ام فرار من واقعا كه مي‌كند
معرض در فراري دختران موقت نگهداري مركز ريحانه خانه
سالهاي تا 19 دختران 12.است اجتماعي ديده آسيب و آسيب
توسط يا و مي‌شوند راهنمايي مركز اين به آشنايي توسط كه
حرم و راه‌آهن و اتوبوس ترمينال‌هاي از مخصوص گشت‌هاي
.مي‌شوند جمع‌آوري امام
سكونت محل افتتاح روز كه روز ، آن در ريحانه خانه اهالي
پخش و بودند رفته دوم طبقه كوچك سالن به بود جديدشان
را نوارهايي همين از يكي و بودند گذاشته كنارشان را صوتي
پايكوبي و مي‌دادند گوش مي‌شود عرضه بازار به روز هر كه
مي آغاز ترانه‌ها اين از يكي با را غمگنانه‌اي مصنوعي
.آري آري ، .زيباست رويا مثل زندگي ;كردند
مي‌بينم را او كه بعدي دفعات مثل است نشسته گوشه‌اي ليلي
صحبت هم كند ، صحبت او با كه نيست كسي مي‌گويد.است دلگير
با.مي‌شود پاشيده هم از تدريج به جمع.ندارد زبان هم و
و سبز روتختي‌هاي با تخته‌شان شش -پنج اتاق‌هاي در آنكه
آنجا كه روزي چند براي كم دست مرتب اثاثيه و تميز موكت
بالا پله‌ها از بي‌قراري با بگيرند آرام مي‌توانند هستند
با كار اگر دارند كتابخانه آنها.مي‌روند پايين و
بروند ، كامپيوتر اتاق به مي‌توانند باشند بلد را كامپيوتر
مصنوعي ، آدم مصنوعي ، ميوه مي‌دهند ، انجام دستي كارهاي
بعد.مي‌كنند درست قشنگي مصنوعي ديگر چيزهاي و مصنوعي گل
فرستاده و شود مشخص وضعيتشان تا مي‌مانند آنجا روزي چند
يا و انتظامي نيروي و حمايتي ادارات و بهزيستي به شوند
آن از كه مجهولي امنيت همان به شوند برگردانده
.گريخته‌اند
مدير و باليني روانشناسي ارشد كارشناس شيرازي مژگان
چنين خانه‌هايشان به آنها برگرداندن درباره ريحانه خانه
مددجو ، آدرس و مشخصات دريافت از پس":مي‌دهد توضيح
رايگان مشاوره‌اي خدمات و مي‌رود آنها خانه به ما مددكار
برگشت براي را خانواده و مي‌دهد قرار آنها اختيار در
به باشد بي‌سرپرست فراري ، دختر اگر مي‌كند آماده دختر
چون مي‌شوند ، فرستاده كودكان از نگهداري و حمايتي مراكز
كه مفقوده حلقه يك آنهاست ، موقت خانه ريحانه خانه
".مي‌كند متصل جامعه به را خانواده
فرار از پس فراري دختر يك خانواده آيا اينكه پاسخ در او
.بله":مي‌گويد ؟ بود خواهند پذيرايش خانه در دوباره او
آماده خانه تا ما و ماست مددكارهاي كار خاطر به اين و
".مي‌كنيم صبر شود دختر آن حضور
دوباره پذيرش آماده هيچ‌وقت مددجو خود يا خانواده اگر و"
"چه؟ نشوند يكديگر
كه مي‌فهمانيم بهشان ما چون.نيامده پيش چيزي همچو.نه"
مشاوره‌اي روش‌هاي با موضوع اين و است خانواده مقصر
آسان هم خيلي موضوع اين باور من نظر به"مي‌شود تفهيم
دختران تمام كه باشد داشته وجود فرضي آنكه مگر.نيست
يا و مي‌كرده‌اند زندگي غيرسنتي خانواده‌هاي در فراري
نگرش حتي داد ، تغيير مي‌توان را چيز همه كه را فرض اين
.را متعصب خانواده‌هاي سنتي
خودشان خانواده‌ها زماني ، ":است معتقد ريحانه خانه مدير
تفهيم فرزندان به را خود قبول مورد تربيتي روش‌هاي
توقع و انتظار فرزندان از مبنا همان بر و مي‌كردند
وظيفه اين دولتي دستگاه‌هاي اخير ساليان در اما داشتند ،
بعد و گرفتند برعهده خود و كردند سلب خانواده‌ها از را
براي را بسياري مشكلات سياسي ، تفريطهاي و افراطها با
".آوردند وجود به فرزندان و خانواده‌ها
مراكزي چنين و ريحانه خانه كه است معترف شيرازي خانم
تحت بتواند را فراري كودكان درصد تا 25 تنها 20 شايد
هماهنگ و كم امكانات دليل به اين و دهد قرار سرپرستي
كه كساني اطلاع جهت ضمن دراست مراكز اين‌گونه نبودن
كنند ياري را ريحانه خانه خود مالي كمك‌هاي با مايلند
.است شده معرفي ميرعماد شعبه تجارت بانك حساب 5310 شماره
تحقيقات واحد مسئول و روانشناسي ارشد كارشناس جدي معصومه
اينجا به كه اولي روزهاي بچه‌ها":مي‌گويد مركز اين
خانواده‌هايشان راجع‌به اطلاعاتي مطلقا مي‌آيند
بازجوهايشان ما كه مي‌فهمند آنها بعد اما نمي‌دهند
را خود مي‌شوند صميمي‌تر ما با كه تدريج به.نيستيم
بين مي‌كنيم سعي ما و مي‌گذارند ما اختيار در صادقانه
به وقتي از.كنيم برقرار آشتي خانواده‌هايشان و آنها
پيشين معناي همان "فراري دختر" واژه ديگر آمده‌ام اينجا
حق آنها از برخي به خود درخلوت گاهي.ندارد برايم را
".داده‌ام
اين از پيشگيري براي برنامه‌هايي":مي‌گويد همچنين وي
وسيله به بتوانم اميدوارم كه كرده‌ام تدوين معضل
ما.بدهم قرار همگان اختيار در را آنها عمومي رسانه‌هاي
جواني نيروي از استفاده و فرار از پيشگيري جهت در بايد
مواقع در راه بهترين آنها به بايد.كنيم تلاش فرزندانمان
را خيابان خطرات و دهيم آموزش را بحران با برخورد
را آگاهي اين آنها به بايد همچنين و كنيم تشريح برايشان
".كنند مراجعه كجا به و كنند چه بايد فرار از پس كه داد
قوانين خانه اين در دولتي ، ادارات و مراكز ساير عكس به
را جا همه مي‌توانيد شما.ندارد وجود پاگيري و دست
آشنا نزديك از واقعي‌شان مشكلات و دختران با و ببينيد
ريحانه خانه عمومي روابط مدير حسين‌زاده ژيلا.شويد
مددجويان اينجا در":دارد بچه‌ها با صميمي كاملا رفتاري
و آسيبديدگي‌شان براساس مي‌شوند ، تفكيك همديگر از
بارها...زندگي‌شان محل جغرافيايي و فرهنگي مشخصات
مثلا ما دختر مي‌گويند و مي‌كنند مراجعه اينجا مادراني
بيمارستان‌ها سرزده‌اند ، را جا همه.نيست پيش ماه شش از
آدرس و عكس كه گمشدگان‌داريم دفتر يك.را پزشكي‌قانوني و
كه مادراني معمولا اما.آنهاست در مفقوده دخترهاي
پيدايش هم اينجا در نيافته‌اند جا هيچ را بچه‌شان
"...نمي‌كنند
يكي ميلاد كه است روزي غروب ريحانه خانه از ديدارم آخرين
شام صرف مقدمات خير فرد يك و است شيعيان امامان از
كندي به.است كرده فراهم جمشيديه پارك در را مددجويان
بار يك پدرش كه سميه.مي‌شوند رفتن آماده دارند
ماشينش زير مي‌خواسته بار يك و بفروشد را او مي‌خواسته
- نامزد با كه است خوشحال و بگيرد را خونبهايش تا بيندازد
زودتر بودند نكرده محضري عقد فطرتش ، پست -خودش قول به
ملك خوابگاه به است قرار مهديه.است شده آماده بقيه از
.بشود گيتاريست مي‌خواهد كرده انتخاب را راهش او برود ،
در كه مي‌كرده وادار را او مادرش است بيزار مادرش از
مي‌كرده فرار وقتي است نگران بنفشه.كند گدايي خيابانها
بودن فراري برچسب از برود آشنايانش پيش نخواسته
مي‌آيد يعني.است نامزدش انتظار چشم حالا اما مي‌ترسيده
به مرا بخواهند اگر مي‌گويد ديگري ببرد؟ خود با را او تا
و نگران يكي‌شان مي‌كنم فرار دوباره من بفرستند خانه‌ام
آنجا خوابگاه ، فلان به بفرستندش مبادا است ، ترسيده
اينجا اصلا مي‌كند تاكيد يكي آن و دارد خطرناكي آدم‌هاي
هم مي‌برند ، هيچ را آدم وسايل.مي‌كنند اذيت دخترها
.زد ما به زشتي حرف فلاني مي‌گويد ويدا.ندارند ملاحظه
تاييد را او.اينجا نمي‌آمديم كه نبود خوب ما اخلاق اگر
يكي آن.شماست با حق كه مي‌گويم بار چند و چندين مي‌كنم ،
فاميل و آشنا اگر كه مي‌پرسد مي‌خواند گوشه‌اي مرا كه
بعد و است خوب كارم خيلي من خدا به بخواهند ، خدمتكار
دارند قصد و بروم جمشيديه به همراهشان كه مي‌كنند اصرار
همين را مددجو يك انگار حالا خوب كه كنند قانعم اينطور
مي‌شود؟ چقدر شام يك مگر و ببخشيدها آورده‌اند ، امشب
در درخت‌ها و سبزه‌ها خوردن‌ميان شام و رفتن پارك شايدبه
و پدر دست كه دختري براي‌هر معتدل هواي با چراغاني يك‌شب
يك است ، مهرشان‌سرشار ابراز از و دارد دست رادر مادر
به هيچ ، را دختران‌ريحانه باشد ، اما به‌يادماندني گردش
منتظر وژرفشان غمگين سكوت در آنها.هيجان‌نمي‌آورد
ويدا ، ليلا ، شقايق ، دهند ، انجام را اين‌تكليف تا مي‌مانند
بقيه و سهيلا ، الناز حميده ، بنفشه ، سميه ، مهديه ، طاهره ،
سنگين ترافيك ريحانه ، خانه ساختمان بي‌تابلوي در كنار
آينده به چشم آنها.نمي‌بينند را يكطرفه خيابان
به كه روزي غروب در كم‌كم نگاهشان و دارند نامعلومشان
.مي‌شود محو شد شب سرعت
بيات معصومه
دارد ادامه
گنجي اكبر وكيل همشهري با گو و گفت در
كرد اعلام را وي محاكمه زمان و اتهامات
اسلامي انقلاب دادگاه سوم شعبه در فردا :اجتماعي گروه
امنيت عليه اقدام بر مبني گنجي اكبر اتهام سه به تهران
به توهين و اسلامي جمهوري نظام عليه تبليغ ملي ،
كنفرانس در شركت خاطر به ايران اسلامي جمهوري بنيانگذار
.مي‌شود رسيدگي برلين
با گفت‌وگو در گنجي اكبر مدافع وكيل رياحي غلامعلي
طول در گنجي اكبر:گفت موكلش اتهامات پيرامون ما خبرنگار
و است داشته حضور شب يك فقط برلين كنفرانس برپايي روزهاي
و اسلامي جمهوري نظام از پاسخ و پرسش جلسه در
هيچگونه روي هيچ وبه است كرده دفاع آن اصلاح‌پذيربودن
كمونيست حزب نظير براندازي گروههاي با همراهي و همسويي
خاطر همين به.است نداشته ديگر آشوبطلب عناصر و كارگري
نظير الفاظ بدترين با كنفرانس در حضور كم مدت همان در
اهانت مورد آشوبطلب گروه طرف از... و آدم‌كش تروريست ،
.است گرفته قرار
مرتبط گنجي با را شركت‌كنندگان ديگر نظرهاي اظهار وي
جمهوري نظام به اعتقاد با گنجي اكبر:گفت و ندانست
از و انقلاب كيان از جسورانه اساسي قانون و اسلامي
.است كرده دفاع ايران اسلامي جمهوري نظام در اصلاحات
در 70 را خود اتهام سه هر گنجي اينكه به اشاره با رياحي
كرده رد قاطع طور به شده ، تكرار بارها كه بازجويي برگ
مي‌كنند ، اتهام‌ها اين به متهم را گنجي كه كساني:گفت است
.كنند ارائه قاطع دلايل بايد
جمهوري بنيانگذار به اهانت اتهام پيرامون رياحي غلامعلي
نشريه با گنجي مصاحبه به اتهام اين:گفت ايران اسلامي
بازمي‌گردد كنفرانس برگزاري از قبل روز يك درست اشپيگل ،
بيان پرونده در مشروح طور به گنجي را مصاحبه اين نحوه كه
به توهين و شده داده نسبت گنجي به كه جمله‌اي و است كرده
شده‌و تلقي ايران اسلامي جمهوري بنيانگذار مقدس ساحت
- افتاده راه به آن پيرامون هم زيادي تبليغات متاسفانه
اعلام نيز پرونده در گنجي و ندانست نامبرده به متعلق را
اين ترجمه سحابي عزت‌الله مهندس آنكه از بعد است داشته
ارائه گنجي به را شده تحريف مصاحبه از قسمت
كرد ارسال تكذيبيه نشريه آن به بلافاصله گنجي داد ،
به نسبت توهين مقام در گنجي اكبر هيچ‌وجه به بنابراين
.است نبوده (ره)امام حضرت
دفاع آمادگي آيا كه پرسش اين به پاسخ در گنجي اكبر وكيل
پرونده مطالعه با من:گفت دارد؟ را موكلش اتهامات از
نپوشيدن علت به گنجي آقاي چون ليكن دارم ، دفاع آمادگي
مشاوره است ، نشده اعزام دادگاه به تاكنون زندان لباس
علاوه است نگرفته صورت هنوز دفاع هماهنگي منظور به لازم
گنجي آقاي بازداشت از ماه هفت به نزديك چون اين بر
براي را پرونده اوراق نيز بنده موكل دارد ضرورت مي‌گذرد ،
رفع براي البته.كند مطالعه شخصي صورت به دفاع آمادگي
انقلاب دادگاه رئيس از زندان لباس نپوشيدن به مربوط مشكل
امروز همين وي با را بنده ملاقات زمينه كرده‌ام ، تقاضا
ملاقات گنجي با مربوطه بند در تا كند فراهم (چهارشنبه)
.بپوشد را زندان لباس كه كنم متقاعد را او و كنم
طولاني انفرادي زندان آيا اينكه خصوص در گنجي وكيل رياحي
مقدس آقاي:گفت خير؟ يا است داشته قانوني محمل گنجي اكبر
بازداشت دستور هفته يك تنها انقلاب دادگاه سوم شعبه رئيس
پرونده تمام در و است كرده صادر گنجي اكبر براي انفرادي
چشم به هفته يك از بيش بازداشت بر مبني ديگري سند
علت به زندان انضباطي شوراي هم يك‌بار البته.نمي‌خورد
زندان روز به 20 را او تلفن ، از گنجي غيرمجاز استفاده
اين طي گنجي انفرادي زندان مابقي كه است فرستاده انفرادي
.است بوده غيرقانوني ماه هفت
لباس نپوشيدن كه پرسش اين به پاسخ در گنجي اكبر وكيل
اكبر:گفت دارد؟ قانوني محمل حد چه تا گنجي توسط زندان
اين‌گونه و است مطبوعاتي و سياسي زنداني يك گنجي
لباس پوشيدن از حقوقي نظام‌هاي از بسياري در زندانيان
امتيازات از علاوه به.هستند معاف عادي زندانيان مخصوص
و عادي مجرمين از تفكيك و سر موي نتراشيدن نظير ديگري
مستحق را خود ضوابط همين براساس گنجي و برخوردارند جنايي
سياسي متهم يك عنوان به امتيازات اين از برخورداري
ما زندانهاي فعلي آيين‌نامه متاسفانه ولي مي‌داند ،
.نيست قائل سياسي و عادي زندانيان ميان تفكيكي هيچگونه
سياسي جرم لايحه تكليف زودتر هرچه دارد ، اقتضا رو اين از
تصويب به لايحه اين كه زماني تا و شود روشن مجلس در
روزنامه‌نگاران از بسياري كه همان‌گونه است ، نرسيده
حرمت حفظ براي داشته‌اند اعلام نامه‌اي در نيز اصلاح‌طلب
موجبات زندان لباس پوشيدن با گنجي آقاي است بهتر قانون
را دادگاه در حضور و وكيلش و خانواده با ملاقات تسهيل
مهم اين به نسبت ايشان با ملاقات صورت در كه آورد فراهم
.كرد خواهم مذاكره
|
